الگوهای بازگشتی


الگوی بازگشتی پوششی یا Engulfing

چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش دوم)

در مقاله قبل به معرفی الگوهای بازگشتی شمعی پرداخته شد و چند الگوی بازگشتی مورد بررسی قرار گرفت و نحوه معامله بر روی هر کدام نیز شرح داده شد. در این مقاله ادامه الگوهای بازگشتی شمعی را توضیح خواهیم داد و استراتژی معاملاتی بر روی هر کدام را تشریح میکنیم.

الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

از دیگر الگوهای بازگشتی دو کندلی میتوان به الگوی ابر سیاه پوشاننده اشاره کرد. این الگو یک الگوی بازگشتی نزولی است که از کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای یک روند صعودی دیده میشود و باعث میگردد روند نزولی گردد.

کندل اول با بدنه ای بزرگ و سفید رنگ است و کندل دوم سیاه رنگ است که نقطه آغاز آن بالاتر از نقطه پایان کندل ماقبل خود است. بدنه کندل دوم میبایست حداقل نیمی از کندل اول را بپوشاند و نقطه close پایین تر از نصف بدنه کندل اول قرار بگیرد. با یک نگاه میتوان دریافت که الگوی ابر سیاه همانند الگوی پوشای نزولی است که کامل نشده است و بنابراین میتوان گفت از پوشای نزولی قدرت کمتری دارد. مسلما هر چه کندل دوم مقدار بیشتری از کندل اول را پوشش دهد بر قدرت الگو افزوده خواهد شد.

نقطه خروج از بازار در یک بازار یک طرفه مانند بازار بورس اوراق بهادار تهران، میتواند در کف قیمتی الگو باشد. همچنین این الگو زمانی نقض میشود که قیمت به بالای سقف الگو برسد.

الگوی نفوذ کننده (bullish piercing line)

این الگو را در واقع میتوان عکس و قرینه الگوی قبل دانست. بنابراین الگوی نفوذگر یک الگوی بازگشتی صعودی است که از دو کندل متوالی و مجاور تشکیل شده است و در انتهای یک روند نزولی می آیند که میتواند روند بازار را تغییر دهد. کندل اول در این الگو یک کندل نزولی و قدرتمند است و کندل دوم از پایین تر از قیمت close کندل اول تشکیل میشود و حداقل میبایست تا نیمی از کندل اول را بپوشاند. این الگو نیز شکل ضعیف تری از الگوی پوشای صعودی است با این تفاوت که در الگوی پوشای صعودی تمامی کندل اول توسط کندل دوم احاطه میشود، اما در الگوی نفوذ کننده تا نیمی از کندل اول احاطه شده.

مسلما هر چه کندل دوم مقدار بیشتری از الگوهای بازگشتی بدنه کندل اول را بپوشاند بر قدرت این کندل نیز افزوده خواهد شد. در این الگوی نیز نقطه ورود به بازار هنگام تشکیل شدن کامل الگو و در کندل سوم است زمانی که قیمت از سقف الگوی نفوذ کننده بالاتر بروند. حد ضرر در اینجا نیز در کف این الگو قرار دارد.

الگوی هارامی صعودی (bullish harami)

هارامی یک الگومی بازگشتی صعودی است که از دو کندل با رنگ متضاد تشکیل می‌شود، بنابراین این الگو در انتهای یک روند نزولی قابل مشاهده است. رفتار کندل‌ها در این الگو برعکس الگوی پوشا است بدین معنی که کندل دوم کوچکتر از کندل اول است. هارامی به ژاپنی به معنای باردار است. برای همین شمع اول را مادر و شمع دوم را بچه می‌نامند. کندل اول در این الگو نزولی، بلند و کشیده است در حالیکه کندل دوم کوچک و مربعی است به طوریکه کل بدنه آن (ترجیحا شاخ و دم آن) در کندل اول جای میگیرد.

این الگو نسبت به الگوی چکش و پوشای صعودی از اعتبار و قدرت کمتری برخوردار است و هرچه گپ بین نقطه open کندل بچه و نقطه close کندل مادر با فاصه بیشتری باشد و کندل بچه از نظر ارتفاع در نقطه ای بالاتر تشکیل شود از قدرت بازگشتی بیشتری برخوردار است.

نقطه خرید در این الگو نیز در کندل سوم و زمانی است که قیمت سقف کندل دوم را میشکند. حد ضرر نیز میتواند در کف کندل اول یا دوم باشد و این بسته به میزان ریسک پذیری شخص است.

در برخی حالات کندل دوم ممکن است بدون بدنه باشد و به شکل علامت بعلاوه (+) یا صلیب باشد. این اتفاق در مواقعی میوفتد که نقطه open و close کندل دوم در یک قیمت باشند که اندکی از قدرت این الگو خواهد کاست.

الگوی هارامی نزولی (bearish harami)

این الگو نیز عکس و قرینه الگوی بالا میباشد. در واقع این الگو، یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند روند بازار را تغییر دهد. این الگو نیز از دو کندل متوالی تشکیل شده است که کندل اول (کندل مادر) یک کندل صعودی، قدرتمند و با بدنه بلند و کشیده است و کندل دوم یک کندل کوچک و مربعی است که حتی در بعضی مواقع به شکل علامت مثبت (+) یا صلیب نیز دیده میشود و نزولی است. بدنه ی کندل دوم در کندل اول جای میگیرد و نقطه open آن پایین تر از نقطه close کندل اول است.

الگوی سه سرباز سفید (three white soldiers)

پس از بررسی الگوهای تک کندلی و دو کندلی حال به بررسی الگوهای سه کندلی میرسیم. الگوی سه سرباز سفید یک الگوی صعودی سه کندلی قدرتمند است که از کندل های متوالی با بدنه صعودی قدرتمند تشکیل شده است. کندل ها پشت سر هم و به صورت پلکانی میباشند، به طوریکه کف هر کندل از کندل ماقبل خود بالاتر است و همین روال برای سقف کندل ها نیز قابل مشاهده است. در واقع قیمت بازگشایی در روز معاملاتی بعد ( با فرض آنکه هر کندل را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم) در بازده قیمتی روز قبل است اما از قیمت بازگشایی روز قبل بیشتر خواهد بود. قیمت بسته شدن هر کندل نیز یک پله از قیمت بسته شدن کندل روز قبل بیشتر است. این الگو را در شکل زیر مشاهده میکنید.

نکته قابل توجه در این الگو این است که این الگو علاوه بر اینکه یک الگوی بازگشتی قدرمتند است، یک الگوی ادامه دهنده صعودی نیز محسوب میشود. پس الگوی سه سرباز سفید هم در انتهای یک الگوی نزولی مشاهده میشود و باعث صعودی شدن روند میشود و هم در ادامه یک روند صعودی قابل مشاهده است و باعث صعودی تر شدن روند میگردد.

الگوی سه کلاغ سیاه (three black crows)

برعکس الگوی سه سرباز سفید، الگوی سه کلاغ سیاه یک الگوی نزولی قدرمند است و قرینه الگوی قبل میباشد. این الگو نیز از سه کندل متوالی و مجاور تشکیل شده است که بدنه های نزولی و قدرتمند دارند. قیمت بازگشایی هر کندل در محدوده بدنه کندل قبل و پایین تر از نقطه بازگشایی آن است و نقطه بسته شدن هر کندل نیز یک پله پایین تر از نقطه بسته شدن کندل قبلی است. این الگو میتواند در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود و باعث تغییر روند گردد یا در ادامه یک روند نزولی دیده شود و نشانه تداوم روند نزولی باشد.

الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی (morning star & evening star)

الگوی ستاره صبحگاهی الگویی است سه کندلی که معمولاً در آخر روند نزولی شکل می‌گیرد و میتواند نشان از آغاز روند صعودی باشد.

این الگو به ترتیب از سه کندل با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

  • کندل بزرگ نزولی
  • کندل با بادی (بدنه) کوتاه (رنگ این کندل اهمیتی ندارد.)
  • کندل صعودی

کندل سوم یک کندل صعودی قدرتمند است و باید حداقل نیمی از کندل اول را مجدد برگردد. نکته مهم دیگر این است که بین بدنه کندل اول و دوم نباید هیچ نقطه اشتراکی وجود داشته باشد. حتی اگر کندل دوم صعودی هم باشد نباید تا حدی بالا بیاید که همپوشانی بین این دو کندل بوجود بیاید. همپوشانی بین شاخ و دم کندل ها اما مشکلی ندارد.

قرینه این الگو را ستاره شامگاهی مینامیم و در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود.

معرفی چند الگوی بازگشتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی

در این مقاله قصد داریم به معرفی چند الگوی بازگشتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال بپردازیم. همان‌طور که می‌دانید، روش‌های بسیار زیاد و متنوعی برای بررسی نمودارها بر اساس تحلیل تکنیکال وجود دارد. تحلیل‌گران بر اساس هدف و استراتژی خود به انتخاب یکی از این روش‌ها یا استفاده از چند روش به صورت هم‌زمان می‌پردازند و بعد از کسب تجربۀ لازم، به این نتیجه می‌رسند که کدام یک از این روش‌ها برای آنها مناسب‌تر و سودده‌تر خواهد بود. طبیعی است که افراد تمایل دارند از روش‌هایی استفاده کنند که یافتن و کسب سود از آنها راحت‌تر از سایر روش‌ها باشد.

در ادامه به معرفی الگوهای بازگشتی خواهیم پرداخت که به راحتی در نمودارها قابل تشخیص هستند. همچنین طبق تجربه و تاریخچۀ معاملاتی موجود، بعد از دیده ‌شدن این الگوها، امکان کسب سودهای خوبی به وجود می‌آید.

الگوهای بازگشتی (Reversal Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست؟

در بازارهای مالی همچون فارکس، الگوهای بازگشتی بورس و ارزهای دیجیتال، به طور کلی دو دسته الگو وجود دارد: الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده. اولین لازمه برای تشخیص چنین الگوهایی وجود یک روند در نمودار قیمت و تشخیص آن است. در صورتی که در میانۀ یک روند، یک الگوی بازگشتی مشاهده شود، تحلیلگران به احتمال بازگشت روند به جهت مخالف و خارج شدن نمودار قیمت از روند موجود پی می‌برند. در صورتی که در کنار مشاهدۀ این الگوها، با استفاده از دیگر ابزارها به تأییدات دیگری نیز برسند، از روند موجود خارج شده، سود دریافتی خود را ذخیره می‌کنند و به پوزیشن معاملاتی دیگری وارد می‌شوند.

همچنین اگر در میانۀ یک روند، یک الگوی ادامه دهنده دیده شود، نشان‌دهندۀ این است که از قدرت روند موجود کاسته نشده است و همچنان ادامه خواهد داشت.

در ادامه به معرفی برخی از مهم‌ترین الگوهای بازگشتی می‌پردازیم.

الگوی بازگشتی چکش (Hammer)

الگوی چکش یک الگوی بازگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی دیده می‌شود. برای اینکه یک الگوی چکش ایجاد شود، باید رمزارز موردنظر شما یک کف قیمتی جدید تشکیل دهد و بعد از آن تا نزدیکی قیمت ابتدایی خود بازگشت داشته باشد.

یکی از نکات مهم و قابل توجه در این الگو این است که نقطه انتهایی کندل، نزدیک به نقطه ابتدایی باشد؛ این اتفاق به قدرتمند شدن الگوی چکش کمک می‌کند.

همان‌طور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، الگوهای چکش معمولاً بدنه‌های کوچک و دم‌های پایینی کشیده و بلند دارند.

الگوی بازگشتی

الگوی بازگشتی چکش یکی از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی است. اگر به نحوۀ شکل‌گیری آن دقت کنید، دلیل این امر الگوهای بازگشتی برایتان روشن خواهد شد. با توجه به چگونگی تشکیل این الگو، چنین تحلیل می‌شود که روند نزولی پایان یافته است و با توجه به بسته شدن قیمت در محدوده‌ای نزدیک به نقطه ابتدایی، کنترل بازار را گاوها به دست گرفته‌اند. افزایش حجم معاملات در زمان تشکیل الگوی چکش، تأیید دیگری بر بازگشت روند است.

الگوی بازگشتی ستاره ثاقب (Shooting Star)

الگوی ستاره ثاقب الگوهای بازگشتی یا شوتینگ استار دقیقاً نقطۀ مقابل الگوی چکش است. بر خلاف الگوی چکش، این الگو در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد و نشان‌دهندۀ آغاز روند نزولی در بازار است. این کندل دارای سایه یا دم بالایی بلند و کشیده و بدنۀ کوچک است.

بر خلاف الگوی چکش، با دیدن الگوی ستاره ثاقب متوجه می‌شویم که روند صعودی در حال پایان یافتن است و خرس‌ها در حال به دست آوردن کنترل بازار هستند. قبل از اینکه فشار فروش به شدت افزایش بیابد و به کاهش قیمت بینجامد، یک رشد قیمتی در آن رمزارز یا دارایی اتفاق خواهد افتاد. هر چه قیمت انتهایی در این کندل پایین‌تر باشد، الگوی تشکیل‌شده قدرتمندتر خواهد بود.

الگوی بازگشتی

بسیاری از تریدرهای باتجربه ترجیح می‌دهند بعد از مشاهدۀ الگوی ستاره ثاقب منتظر بمانند تا تأیید دیگری از بازگشت روند دیده شود. به عنوان مثال، بسته شدن کندل بعدی با رنگ قرمز می‌تواند یک تأیید به شمار برود.

افرادی که ریسک‌پذیری بالاتری دارند، بلافاصله بعد از مشاهدۀ الگوی ستاره ثاقب به باز کردن پوزیشن معاملاتی جدید اقدام می‌کنند.

الگوی بازگشتی پوشاننده (Engulfing Candlestick Pattern)

الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی نیز جزو دسته‌بندی الگوهای بازگشتی به شمار می‌روند. این الگو به صورت دوتایی است و برای تشخیص این الگو باید تا پایان تشکیل دو کندل کنار هم، منتظر بمانید. بعد از تشکیل این دو کندل و تشکیل الگوی پوشاننده (نزولی یا صعودی) به این نتیجه می‌رسیم که روند موجود در حال پایان یافتن است و احتمال تغییر در روند موجود وجود دارد.

الگوی بازگشتی

الگوی پوشاننده صعودی در انتهای یک روند نزولی دیده می‌شود و نشان‌دهندۀ تمایل بازار به بازگشت روند است. اولین کندل در این الگو، کندلی نزولی و دارای بدنه و سایه‌های نسبتاً کوچک است و کندل بعدی کندلی صعودی است که به طور کامل بدنه کندل قبلی را در بر می‌گیرد.

الگوی پوشاننده نزولی دقیقاً برعکس الگوی پوشانندۀ صعودی عمل می‌کند؛ بدین ترتیب در انتهای روند صعودی دیده می‌شود. در این الگو نیز کندل ابتدایی یک کندل صعودی با بدنه و سایه‌های نسبتاً بلند است و کندل نزولی بعدی باید به گونه‌ای تشکیل شود که تمام بدنۀ این کندل را در بر بگیرد.

الگوهای بازگشتی پوشانندۀ صعودی و نزولی همچون الگوهای چکش و ستاره ثاقب عمل می‌کنند و نشان‌دهندۀ پایان روند موجود و احتمال برگشت روند هستند.

ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

تفاوتی ندارد که از کدام یک از الگوهای بازگشتی استفاده می‌کنید، روش استفاده از آنها در ترید مشابه است.

بعد از اینکه تشخیص دادید که نمودار قیمت دارای یک روند صعودی است و با توجه به اینکه سقف‌ها از سقف‌های قبلی بالاتر و کف‌ها نیز از کف‌های قبلی خود بالاتر هستند، منتظر می‌مانید تا نشانه‌ای از بازگشت روند دیده شود.

بعد از مشاهدۀ یک الگوی بازگشتی، به عنوان مثال ستاره ثاقب، درمی‌یابیم که روند صعودی در حال پایان یافتن است و امکان بازگشت روند وجود دارد. حال در این موقعیت دو روش برای باز کردن پوزیشن جدید وجود دارد.

همان‌طور که قبلاً نیز گفته شد، یکی از روش‌ها این است که بلافاصله بعد از مشاهدۀ الگوی شوتینگ استار یا ستارۀ ثاقب به باز کردن یک پوزیشن اقدام نمایید؛ اما این کار ریسک بیشتری به همراه خواهد داشت.

روش دیگر این است که منتظر بمانید تا کندل بعدی تشکیل شود و بازگشت روند را تأیید نماید. علی‌رغم اینکه ممکن است با این روش سود حاصل کمتر باشد اما ریسک کمتری به همراه خواهد داشت.

حد ضرر در این روش، معادل بالاترین قیمت کندل قبلی در نظر گرفته می‌شود.

سخن پایانی

روش‌ها و الگوهای متفاوتی برای تحلیل یک نمودار وجود دارد که تحلیلگران مختلف با توجه به تجربۀ خود بهترین و مناسب‌ترین روش را برای معاملات خود در نظر می‌گیرند. الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های قدرتمند برای نشان دادن تمایل بازار به پایان یک روند و شروع حرکتی جدید در خلاف جهت روند قبلی هستند. با مشاهدۀ الگوهای بازگشتی در میانۀ یک روند، می‌توانید به باز کردن یک پوزیشن جدید اقدام نمایید.

توجه داشته باشید که این شما هستید که بر اساس هدف و میزان ریسک‌پذیری خود تعیین می‌کنید که بلافاصله پس از مشاهدۀ یک الگو به یک پوزیشن وارد شوید یا تا تشکیل کندل بعدی و گرفتن تأیید برای بازگشت روند منتظر بمانید و ریسک خود را به حداقل برسانید.

همه چیز درباره الگوهای بازگشتی در فارکس

زمانی قیمت بیت کوین به 60 هزار دلار رسید ولی معامله‌گران و سرمایه‌‌گذاران بزرگ صبر کردند تا این قیمت مقداری افت کند و بتوانند در بهترین فرصت خرید کنند و بیشترین بهره را از نوسان قیمت این ارز دیجیتال ببرند. این نوسانات و افت و خیزها در بازار فارکس هم دیده می‌شود. سوال این است که چگونه می‌توانیم بیشترین سود را از این نوسانات ببریم؟ پاسخ این پرسش در شناخت و درک الگوهای بازگشتی نهفته است. در صورتی که بتوانید الگوهای بازگشتی فارکس را به خوبی بشناسید و مفهوم آن‌ها را درک کنید، مطمئن باشید که می‌توانید بیشترین سود را از نوسانات بازار به دست بیاورید.

در این مقاله قصد داریم با الگوهای بازگشتی در فارکس آشنا شویم و توضیحات کاملی پیرامون آن‌ها ارائه دهیم. در صورتی که تمایل دارید با این الگوها آشنا شوید و از نوسانات جفت ارزها بیشترین بهره را ببرید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.

منظور از الگوهای بازگشتی چیست؟

یکی از مهم‌ترین مسائلی که میزان سود و موفقیت ما در بازار فارکس را تحت الشعاع قرار می‌دهد، زمان ورود به یک معامله است. ما باید این توانایی، دانش و آگاهی را داشته باشیم که در سریع‌ترین زمان الگوهای بازگشتی ممکن وارد روندی شویم که به تدریج دارد در بازار به وجود می‌آید. در واقع اگر می‌خواهیم در بازار فارکس سود کنیم، باید موج‌سواری را یاد بگیریم تا بتوانیم نوسان حداکثری قیمت را بگیریم. یکی از مشکلاتی که معامله‌گران مبتدی دارند، همین است. آن‌ها زمانی وارد یک معامله یا موقعیت می‌شوند که کار از کار گذشته و روند به اوج خودش رسیده است. در واقع آن‌ها با هدف رسیدن به سود عالی وارد بازار می‌شوند، بی‌خبر از اینکه بازار به زودی ریزش خواهد کرد.

یکی از بهترین ابزارهایی که معامله‌گران حرفه‌ای برای نوسان‌گیری و پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود به یک معامله سودآور از آن استفاده می‌کنند، الگوهای بازگشتی به ما کمک می‌کنند که بفهمیم نوسانات بازار چه وضعیتی دارند. ممکن است یک روند نزولی در بازار مدتی بعد صعودی شود یا اینکه یک روند صعودی، چند روز بعد شکلی نزولی به خودش بگیرد. الگوهای بازگشتی فارکس به ما نشان می‌دهد که بازار دچار چه تغییراتی خواهد شد.

در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکل‌هایی روی نمودار هستند که در پیش‌بینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک می‌کنند. این الگوها به ما نشان می‌دهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوساناتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده زمانی که قیمت پس از یک توقف، معکوس می‌شود، می‌گوییم یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. در ادامه توضیحات بیشتری پیرامون این الگوها ارائه خواهیم داد:

انواع الگوهای بازگشتی در بازار فارکس

به طور کلی الگوهای بازگشتی به دو دسته صعودی یا گاوی (Bullish) و نزولی یا خرسی (Bearish) تقسیم‌بندی می‌شود. هر الگوهای بازگشتی کدام از این دو الگو خصوصیات مخصوص به خودشان را دارند.

الگوهای بازگشتی صعودی (Bullish Reversal Patterns)

الگوهای بازگشتی صعودی زمانی به کار می‌آید که یک روند صعودی در بازار حاکم باشد. گاهی اوقات روند صعودی مدتی متوقف و نزولی می‌شود ولی پس از مدتی دوباره به روند صعودی خودش برمی‌گردد و آن روند را ادامه می‌دهد. الگو هایبازگشتی صعودی به ما کمک می‌کنند که پیش‌بینی کنیم حرکت نزولی فعلی دوباره به روند صعودی برمی‌گردد.

الگوهای بازگشتی نزولی (Bearish Reversal Patterns)

الگوهای بازگشتی نزولی زمانی به کار می‌آید که یک روند نزولی بر بازار حاکم باشد و پس از مدتی متوقف و صعودی شود. در این مواقع معمولاً معامله‌گران مبتدی شگفت‌زده می‌شوند و تصمیم می‌گیرند که وارد معامله شوند؛ غافل از اینکه قیمت‌ها چند روز یا هفته آینده مجدداً نزولی می‌شود. این الگوها به شما کمک می‌کند که بازار را تحلیل کنید و پیش‌بینی کنید که بازار در آینده دوباره نزولی خواهد شد.

الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس

سه نوع الگوی بازگشتی وجود دارد که مهم‌تر از سایر انواع الگوها است. این سه نوع الگو، سر و شانه (Head and Shoulders)، دو سقف (Double Top) و دو کف (Double Bottom) نام دارد. در ادامه توضیحات بیشتری در مورد این الگوها ارائه خواهیم داد:

1. الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)

الگو های بازگشتی

الگوی سر و شانه

همان‌ گونه که در تصویر فوق مشاهده می‌کنید، الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است که سه قله یا سه دره دارد. منظور از سر (Head)، قله وسطی است که از دو قله دیگر ارتفاع بیشتری دارد و شانه‌ها دو قله در سمت چپ و راست سر هستند. اگر دقت کنید این الگو شباهت زیادی به سر و دو شانه انسان دارد. الگوی سر و شانه به دو دسته سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقسیم‌بندی می‌شود.

یکی از اجزای اصلی و اساسی الگوی سر و شانه، خط گردن یا نک لاین (Neck Line) است. خط گردن همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، همان خطی است که محل برخورد سر و دو شانه را به هم متصل می‌کند. نکته‌ای که باید در مورد این خط در نظر بگیرید این است که هر چه شیب کمتر و ملایم‌تری داشته باشد، اعتبار خط گردن بیشتر می‌شود. در صورتی که می‌خواهید در الگوی بازگشتی موفق باشید و سود بالایی از آن خود کنید، باید سفارش حد ضرر خود را بالای شانه راست (آخرین شانه الگوی سر و شانه) قرار دهید.

2. الگوی دو سقف یا سقف دو قلو (Double Top)

الگو های بازگشتی

الگوی دوسقف یا Double Top

الگوی دو سقف یا دابل تاپ یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی است. همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، در الگوی سقف دو قلو یا دو سقف، قیمت یک بار به سقف خود (سطح مقاومت) می‌رسد و دیگر نمی‌تواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یک روند نزولی پیدا می‌کند.

پس از مدتی این روند نزولی متوقف می‌شود و بازار تلاش می‌کند که آن سطح مقاومت قبلی را پشت سر بگذارد و از این رو یک بار دیگر روند صعودی را در پیش می‌گیرد. متأسفانه این بار هم بازار پس از کلی تلاش و کوشش نمی‌تواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی می‌شود. شما باید به قدری حرفه‌ای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایین‌تر از سقف اول قرار می‌گیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.

پایین‌ترین سطح در الگوی دو سقف یا سقف دو قلو، خط گردن نامیده می‌شود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دو قلو تکمیل نمی‌شود. زمانی می‌توانیم از وجود الگوی دو سقف صحبت کنیم که نک لاین یا همان خط گردن شکسته شود.

3. الگوی دو کف یا کف دو قلو (Double Bottom)

الگو های بازگشتی

الگوی کف دو قلو یا Double Bottom

یکی دیگر از الگوهای بازگشتی مهم، کف دو قلو یا دو کف نام دارد. در این الگو ابتدا بازار یک روند نزولی به خودش می‌گیرد تا به کف (پایین‌ترین نقطه ممکن) یا همان سطح حمایت می‌رسد. در اینجا دیگر امکان پیشروی و افت بیشتر وجود ندارد و بازار صعودی می‌شود. این افزایش تا سطح مقاومت بازار ادامه دارد و سپس دوباره بازار وارد یک روند نزولی می‎شود. این روند نزولی تا نزدیکی سطح حمایت قبلی ادامه پیدا می‌کند و دوباره وارد یک روند صعودی می‌شود. به همین خاطر است که الگوی دو کف یا کف دو قلو شبیه حرف دبلیوی انگلیسی (W) است.

بالاترین نقطه الگوی دو کف یا کف دو قلو (دابل باتم)، خط گردن است. توجه داشته باشید که پیش از شکل‌گیری الگوی دو کف یک روند نزولی مینور یا ماژور به چشم می‌خورد. نکته‌ای که در مورد این نمودار وجود دارد این است که هر چه فاصله زمانی بین این دو کف بیشتر باشد، احتمال درست بودن این الگو هم بالاتر می‌رود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که بین این دو کف باید دست کم سه ماه فاصله زمانی وجود داشته باشد.

مهمترین الگوهای بازگشتی در نمودار شمعی

در این بخش از مقاله قصد داریم با چهار مورد از معروف‌ترین الگوهای بازگشتی در نمودار بازگشتی آشنا شویم. این چهار الگو دوجی، الگوی چکش، الگوی شهاب و اینگالفینگ نام دارد. در ادامه به صورت مفصل با هر کدام از الگوهای بازگشتی نمودار شمعی آشنا خواهیم شد.

1. الگوی شمعی دوجی (Doji)

الگوی شمعی دوجی یکی از معروف‌ترین الگو های بازگشتی است. این الگو زمانی به وجود می‌آید که در یک دوره زمانی قیمت باز و بسته شدن بازار یکسان باشد. در تصویر زیر الگوی شمعی دوجی مشاهده می‌شود. این شمع بدنه ندارد؛ چون قیمت افزایش یا کاهش پیدا نکرده است و قیمت باز و بسته شدن یکسان بوده است.

الگو های بازگشتی

الگوی شمعی دوجی

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که بازار مدتی صعودی می‌شود و مجدداً به روند نزولی برمی‌گردد. به همین خاطر الگوی شمعی دوجی به عنوان یک نشانه برای روند بازگشتی نزولی عمل می‌کند. در واقع وقتی شمع دوجی را در بازار مشاهده می‌کنید می‌توانید به این نتیجه برسید که احتمالاً جهت بازار تغییر خواهد کرد. در واقع وجود شمع دوجی نشان می‌دهد که معامله‌گران دیگر توان چندانی برای وارد کردن فشار روی قیمت را ندارند. از طرفی می‌توان با مشاهده شمع دوجی به وجود شک و تردید در بازار پی برد.

در صورتی که بازار در یک بازه زمانی طولانی یک روند مشخص داشته باشد و ناگهان شمع دوجی شکل بگیرد، احتمالاً به زودی شاهد تغییر جهت بازار خواهیم بود. بنابراین هنگامی که می‌خواهید از احتمال وجود روند بازگشتی در بازار آگاه شوید، حتما از الگوی نمودار دوجی استفاده کنید الگوهای بازگشتی و دنبال چنین الگویی باشید.

توجه داشته باشید که حتماً نباید قیمت باز و بسته شدن به صورت کامل برابر باشد تا شمع دوجی شکل بگیرد بلکه اگر تفاوت قیمت باز و بسته شدن، اندک هم باشد این کندل یا شمع، دوجی نام دارد و از احتمال روند بازگشتی در بازار خبر می‌دهد. از این رو پیشنهاد می‌دهد به کندل یا شمعی که پس از کندل دوجی شکل می‌گیرد توجه ویژه داشته باشید. شمع‌های دوجی به سه دسته پایه بلند (Long leg)، سنجاقک (Dragonfly) و سنگ قبر (Gravestone) تقسیم‌بندی می‌شوند. هر کدام از این شمع‌های دوجی خصوصیت مربوط به خودشان را دارند. در مقاله‌ای کامل و جامع در این زمینه صحبت خواهیم کرد.

2. الگوی شمعی چکش (Hammer)

الگوی چکش هم مثل الگور شمعی دوجی، یک الگوی تک شمعی است؛ به این معنا که با دیدن یک شمع کافی است به وضعیت بازار پی ببریم. این الگو هم نشان می‌دهد که قرار است وضعیت بازار تغییر کند. این شمع بر خلاف شمع دوجی، بدنه کوچکی دارد. سایه بالایی این الگوی شمعی، کوچک (گاهی اصلاً سایه بالایی ندارد) و سایه پایینی آن بلند است. به تصویر زیر نگاه کنید. این تصویر متعلق به الگوی شمعی چکش است. به این نکته توجه داشته باشید که روند قبل از الگوی شمعی چکش، نزولی و در نتیجه روند بعدی آن صعودی است.

الگو های بازگشتی

الگوی شمعی چکش یا Hammer

کندل یا شمع چکش به شما کمک می‎کند که وجود الگوی بازگشتی را در بازار پیش‌بینی کنید و بفهمید که احتمالاً در آینده نزدیک بازار روند نزولی به خودش می‌گیرد. وقتی می‌خواهید از الگوهای نمودار شمعی برای پیش‌بینی روند بازار استفاده کنید، به سایه کندل (خطوط نازک در بالا و پایین شمع) توجه داشته باشید. وقتی شمع یک سایه بلند دارد، نمایانگر این است که حجم معاملات و تقابل بین خریداران و فروشندگان بالا است. در واقع هر چه سایه بلندتر باشد، حجم معاملات در بازار بیشتر است.

وقتی سایه بلندی در زیر یک شمع یا کندل به وجود می‌آید بدانید که فروشندگان دارند تمام تلاش و کوشش خودشان را به کار می‌بندند که قیمت را کاهش دهند ولی فروشندگان هم دارند با خریدهای خود در برابر آن‌ها مقاومت می‌کنند و تلاش می‌کنند که قیمت را بالا بیاورند. در واقع فروشندگان و خریداران می‌خواهند تلاش یکدیگر را خنثی کنند.

3. الگوی شمعی شهاب (Shooting Star)

الگوی شمعی شهاب یا شهاب سنگ عکس الگوی شمعی چکش عمل می‌کند. در واقع قبل از کندل شهاب، یک روند صعودی و پس از آن یک روند نزولی داریم. به شکل زیر توجه داشته باشید. در الگوی شهاب سنگ سایه بلند کندل در بالای آن قرار می‌گیرد.

الگوی شمعی شهاب یا Shooting Star

سه شرط برای به وجود آمدن الگوی شمعی شهاب وجود دارد. شرط اول این است که قبل از کندل، شاهد یک روند صعودی باشیم. دومین شرط این است که سایه بلندی در بالای شمع قرار گرفته باشد. سومین شرط این است که شمع بعدی پایین‌تر از قسمت شهاب سنگ قرار بگیرد. توجه داشته باشید که الگوی شمعی شهاب سنگ نشان می‌دهد که در آینده وارد یک روند نزولی خواهیم شد.

4. الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ (Engulfing)

آخرین الگو از الگوهای بازگشتی که در این نمودار مورد بررسی قرار می‌دهیم، الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ نام دارد. سه الگوی شمعی قبلی تک شمعی بودند ولی این الگو دو شمعی است؛ یعنی برای پی بردن به چنین الگویی باید دو شمع مجاور را مورد ارزیابی نقد و بررسی قرار داد. تصویر زیر بیانگر الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ است.

الگوی بازگشتی پوششی یا Engulfing

در این الگو دو شمع مجاور هم دیده می‌شود که شمع دوم خیلی سریع شمع اول را پوشش می‌دهد. منظور از پوشش این است که بالا و پایین بدنه شمع دوم، از بالا و پایین بدنه شمع اول فراتر می‌رود. به زبان ساده‌تر بالای شمع دوم بالاتر از بالای شمع اول و پایین شمع دوم، پایین‌تر در پایین شمع اول است. با نگاه به تصویر بالا می‌توانید این موضوع را به خوبی مشاهده کنید.

متخصصان بازار فارکس بر این باور هستند که هر چه بدنه کندل پوششی بزرگ‌تر باشد، روند بازار مشخص‌تر و واضح‌تر است. به کندل دوم کندل پوششی گفته می‌شود و وقتی الگوی شمعی پوششی به وجود بیاید، بازار همان مسیر شمع دوم (شمع پوششی) را ادامه خواهد داد.

دو نوع الگوی شمعی اینگالفینگ داریم. یک نوع صعودی و نوع دیگر نزولی است. الگوی پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی و الگوی پوششی نزولی در پایان یک روند صعودی به وجود می‌آید.

یادگیری تحلیل تکنیکال فارکس؛ ضامن موفقیت شما در این بازار

برای موفقیت در بازار فارکس باید دانش معامله‌گری و تحلیل این بازار را بیاموزیم. دو نوع از مهم‌ترین تحلیل‌هایی که می‌توانیم بیاموزیم و در بازار تبادلات ارزی به موفقیت دست پیدا کنیم، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است. آشنایی با این دو تحلیل و ابزارهای آن‌ها می‌تواند ما را به معامله‌گر موفق تبدیل کند. الگوهای بازگشتی یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به ما کمک می‌کند بیشترین بهره را از نوسانات بازار ببریم.

در صورتی که از این مقاله لذت بردید و برای شما مفید بود پیشنهاد می‌شود مقاله نرم افزار معاملاتی متاتریدر 5 را مطالعه کنید تا با یکی دیگر از ابزارهای عالی برای موفقیت در فارکس آشنا شوید. آیا تاکنون از الگوهای بازگشتی در معاملات خود استفاده کرده‌اید؟ از نظر شما این الگوها چه مزایا و معایبی دارند؟ چه زمانی بیشترین و بهترین کارایی را از خود نشان می‌دهند؟ لطفاً پرسش‌ها، پیشنهادها و نظرهای خود را با ما به اشتراک بگذارید.

الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند

استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال از ابزارهای مهم برای تحلیل نمودارهای بازار های مختلف مالی است. با فراگیری این روش به راحتی با مشاهده نمودار می توانید آینده بازار و سیر صعودی یا نزولی آن را پیش بینی کنید. در این مطلب با استفاده از دانش تحلیل تکنیکال به تحلیل بازار و پیش بینی روند آن نگاهی می اندازیم و الگوهای بازگشتی را به شما عزیزان معرفی می نماییم.

الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند | سیبنال

آشنایی با الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال

در دریایی از بازارهای مالی، تحلیل گرها همیشه به دنبال بیشترین شانس برای کسب سود می باشند. برخی از عناصری که یک فرصت معاملاتی خوب را تعریف می کنند، عواملی که با ریسک پایین و الگوهای قابل شناسایی هستند. همه این الگوهای بازگشتی عناصر در الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال وجود دارند؛ و به همین دلایل بسیار قدرتمند تلقی می شوند. از این رو در این مطلب ما به سه الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) قدرتمند در ارز دیجیتال که می توانند به شما در بهبود روند معاملات و سودآوری کمک کنند نگاه می اندازیم.

1- الگوی چکش (Hammer Pattern)


چکش یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال است که در پایان روند نزولی رخ می دهد. برای اینکه یک شمع (Candle) چکشی اتفاق بیفتد، ارز دیجیتال باید یک کف قیمت جدید را به ثبت برساند. به این معنی که رمز ارز، قیمتی کمتر از پایین‌ترین قیمت‌های قبلی خود، ایجاد می کند و دوباره به نزدیکی قیمت قبلی خود باز می گردد. البته به این نکته توجه داشته باشید که بسته شدن قیمت باید نزدیک به قیمت قبلی اتفاق بیفتد. این امر باعث قدرتمندتر شدن شمع می شود. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، چکش ها همیشه یک بدنه کوچک و یک سایه پایین بلند دارند.


معرفی الگوی چکش در میان الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال


شمع چکشی یکی از قدرتمندترین سیگنال ها است و دلیل آن ساده است زیرا نحوه ایجاد آن، سیگنالی را ارسال می کند که روند نزولی رو به پایان است و بازار به سمت صعود در حال حرکت است. نشانه مثبت دیگر رونق معاملات است که طی شکل گیری الگوی چکش افزایش می یابد.

2- الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)


در تحلیل ارز دیجیتال نقطه مقابل الگوی چکش، ستاره دنباله دار وجود دارد. که از لحاظ ظاهری حالت شمع ها برعکس الگوی چکش قرار دارد. این حالت در پایان روند صعودی بازار شکل می گیرد و به معنی آغاز روند نزولی نیز هست. در الگوی ستاره دنباله دار شمع ها دارای سایه کوتاه و دم بلند هستند.


الگوی ستاره دنباله دار

وقتی این الگو پدیدار می شود با آغاز روند نزولی بازار رو به رو می شویم؛ البته قبل از آغاز روند نزولی، بازار یک رشد قیمت کوتاه را تجربه خواهد و پس از آن در نتیجه فشار فروش، قیمت ها کاهش پیدا می کنند. بسیاری از تحلیل گر ها پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار منتظر می مانند تا ادامه روند بازار را مشاهده کنند. اگر یک شمع دیگر نیز با قرمز بسته شود به معنی شکل گیری این الگو است. البته افرادی که طبع ریسک پذیر تری دارند بلافاصله پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار وارد عمل می شوند. البته به این نکته توجه داشته باشید در تحلیل الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال هرچه شمع با قیمت پایین تری بسته شود احتمال شکل گیری الگوی ستاره دنباله دار نیز بیشتر است.

3- الگوی پوشاننده ( Engulfing Pattern)

الگوی پوشاننده به صورت صعودی و نزولی وجود دارد و در گروه الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال قرار دارد. این الگو در مدل دوتایی قابل تحلیل است و همیشه برای تصمیم گیری باید منتظر ظاهر شدن شمع دوم ماند و پس از دیدن هر دو شمع می توان در مورد روند آتی بازار نظر داد.


معرفی الگوی پوشاننده


3-1 الگوی پوشاننده صعودی

در دسته الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال، الگوی پوشاننده صعودی همیشه بعد از پایان یک روند رو به پایین ظاهر می شود. ساختار شمع ها در این الگو به صورتی است که شمع اول سایه کوتاه و بدنه ای کوچکتر نسبت به شمع بعدی که روند صعودی دارد، خواهد داشت.

3-2 الگوی پوشاننده نزولی

این الگو همانطور که از نام آن پیدا است نشان دهنده شروع یه روند رو به پایین می باشد؛ و ساختار آن دقیقا برعکس الگوی پوشاننده صعودی است. در پایان یک روند صعودی با شمع و سایه بلند، یک شمع نزولی قرار دارد که به طور کامل بدنه ی شمع صعودی را پوشش می دهد.

ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال


برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال و استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال راه سختی پیش رو نخواهید داشت. زیرا استفاده از الگوهای بازگشتی و روش کار در همه آنها یکسان است.
زمانی که روند صعودی را در ساختار نمودار قیمت مشاهده کردید و دیدید که، بالاترین نقطه شمع ها همیشه از نقطه قبلی خود بالاتر است و پایین ترین نقطه نیز هر بار به نسبت شمع های قبلی بالاتر است، باید منتظر مشاهده الگوهای بازگشتی باشید. مثلا الگوی ستاره دنباله دار را در نظر می گیریم؛ حالا روند صعودی رو به پایان است و احتمال بازگشت روند، به شدت بالا است. اگر شما شخص ریسک پذیری هستید می توانید همین لحظه یک موقعیت جدید ایجاد کنید. البته این را در نظر داشته باشید ممکن است پیش بینی شما غلط از آب در بیاید؛ پس می توانید منتظر شمع بعدی که به معنای تایید روند است بمانید. ممکن است در این روش سود کمتری حاصل شما بشود اما موقعیت خود را در پیش بینی اشتباه یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال به خطر نینداخته اید.


سخن پایانی


روشهای متفاوتی برای تحلیل انواع نمودار در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها به سود مناسب برسید. نکته مهم فراگیری و تمرین این الگوها است که شما را طی زمان در زمینه تحلیل الگو، چیره دست می کند. الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال جزو مهمترین و البته ساده ترین و اثر بخش ترین الگوها در تحلیل و معامله رمز ارزها هستند. شما می توانید با مراجعه به بخش گفتگو سیبنال ، با سایر کاربران و تحلیل گران در مورد انواع روش های تحلیل بازار مالی و شیوه های سودمند در کسب سود از رمز ارز و سایر بازار های مشابه به صحبت بپردازید.
سیبنال در تلاش است تا بستر مناسبی را برای سرمایه گذاران و تحلیل گران فراهم کند تا با هم رسانی دانش و سرمایه خود بتوانند به کسب سود و استفاده از توانمندی های خود بپردازند. با توجه به نو بودن این عرصه در جهان و البته کشور ما، حضور یک مرجع قابل اعتماد و به روز برای ارائه اطلاعات و به اشتراک گذاری آن می تواند بسیار سودمند باشد که سیبنال برای دست یافتن به این مهم در تلاش است.

آموزش الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک

آموزش الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک

ویدئویی در مورد آموزش الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک منتشر کردیم که در انتهای مقاله میتوانید آن را مشاهده فرمایید ، در تمامی بازارهای مالی چه بین المللی و چه بورس ایران باید قبل از انجام معامله نمودار را از لحاظ قیمت مورد بررسی قرار دهیم تا متوجه شویم در گذشته چه اتفاقاتی (قیمتی) در این سهم یا جفت ارز رخ داده که میتواند در انجام تحلیل به ما کمک کند.

الگو های کلاسیک نسخه پیشرفته تر خطوط روند میباشند که با متصل کردن خطوط و پیوت های مهمی که در گذشته بازار رخ داده است میتوانیم اشکالی را مشاهده کنیم مانند الگوی سرشانه ، کف و سقف دو قلو ، مستطیل ، مثلث و موارد دیگر که با مشاهده هر کدام از این الگو ها میتوانیم تصمیم بهتر و دقیقتر نسبت به معامله خود انجام دهیم.

این الگو ها هم در روند های کوتاه مدت چند ساعته و هم در روند های بلند مدت هفتگی یا ماهانه کاربرد دارند که بخش بزرگی از این الگو ها را مدیون آقای ریچارد شاباکر از تحلیلگران موفق قرن 19 هستیم .

آقای شاباکر تحلیل تکنیکال را به یک علم پیچیده تشبیه کردند در صورتی که برخی دیگر از معامله گران بازارهای مالی عقیده دارند تحلیل تکنیکال بیشتر یک هنر است تا یک علم و به این نتیجه رسیدند که پیدا کردن این الگو های قیمتی در نمودار یک هنر میباشد ، لذا تفسیر کردن این الگو های قیمتی برای هر فرد متفاوت بوده و بهتر است برای تحلیل صحیح تر از ابزار دیگر تحلیل تکنیکال نیز بهره گرفت.

ممکن است برخی از افراد این تصور را داشته باشند که دو الگو شبیه به هم هستند در صورتی که اصلا اینگونه نیست و شکست های کم اعتبار و یا تشخیص اشتباه الگو ها همگی جزئی از روند یادگیری شما عزیزان میباشد ، هر چه تجربه بیشتری کسب کنید و برای تسلط بیشتر بر روی این الگو ها وقت بیشتر بگذارید قطعا به تحلیل موفق تری دست پیدا خواهید کرد همیشه این جمله را بخاطر داشته باشید که (تا شکست نخورید نمیتوانید تجربه عمیقی بدست آورید)

الگو های کلاسیک بصورت کلی به 2 دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند و بسیار حائز اهمیت است که چه الگویی را در چه روندی مشاهده میکنید ، در ویدئوی زیر به الگو های بازگشتی خواهیم پرداخت و سعی میکنم این موارد را به ساده ترین شکل ممکن آموزش دهیم تا به سادگی متوجه مفاهیم شوید.

اگر ویدئوی برای تلفن همراه شما باز نشد میتوانید ویدئو را از لینک زیر دانلود کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.