نگاه بورس به تحولات برجامی


نگاه ایران: وزیر امور خارجه کشورمان گفت: طی دو سال ، طولانی ترین مذاکرات تاریخ را در موضوع هسته ای با آمریکایی داشتیم؛ درباره کلمه به کلمه برجام مذاکره شد، آنوقت ترامپ با یک امضا می گوید همه باطل است. با این شرایط باز هم ادعا می کنید اهل مذاکره هستید؟

به گزارش ایرنا، محمدجواد ظریف اظهار داشت: وزیر خارجه آمریکا جلسه ای برگزار می کند و خودشان می گویند 80 درصد آن افراد ایرانی نبودند. میلیاردها دلار هزینه می کنند تا با مردم ایران ارتباط بگیرند ولی دروغ می گویند، اگر این همه ادعا می کنید چرا اولین تحریم شما ممنوعیت فروش هواپیما به ایران بود؟ چرا به اروپایی ها اجازه ندادید قطعات هواپیما را به ایران بدهند؟

وی گفت: کلمه به کلمه برجام مذاکره شده و آقای ترامپ با یک امضا می گوید همه چیز باطل است، شما ارزش وقت و مذاکره ای که صورت گرفته و نتیجه ای در برداشته و قطعنامه شورای امنیت را دارد و اکثر کشورهای جهان آن را قبول دارند، را ندیده گرفته اید و باز با این شرایط ادعا می کنید که اهل مذاکره هستید.

وزیر امور خارجه ظهر دوشنبه در مراسم تقدیر از خبرنگاران گفت: سال گذشته در چنین روزی در خصوص نقش رسانه در عرصه بین المللی صحبت هایی داشتیم، اما به واقع باید بگوییم که ما در عرصه ای حساس به سر می بریم و لحظات ما ویژه است و تجربه تاریخی برای ما به حساب می آید.

وی با بیان این که تمام مقاطع انقلاب اسلامی ما حساس بوده و هست، خاطرنشان کرد: شرایطی را پشت سر گذاشتیم که شهرهای ما آماج موشک های عراقی بود، شرایطی که هر روز تصویب یک تحریم آمریکا را داشتیم و سبقتی بین کشورهای مختلف برای دنبال کردن تحریم های آمریکا بود اما امروز شکر خدا وضعیت مناسبی داریم.

وزیر امور خارجه ادامه داد: ما برهه های سختی را با سربلندی پشت سرگذاشتیم و 6 قدرت جهان ناگزیر شدند که به پای میز مذاکره با ایران بیایند؛ ما هیچ وقت به پای میز مذاکره نرفتیم بلکه طرف مقابل بود که آمد، چرا که متوجه شدند فشار و تحریم نمی تواند سیاست های ما را تغییر دهد.

ظریف با بیان این که وظیفه دولت است که وضعیت مردم را بهبود بخشد، یادآور شد: سیاست خارجی هم باید باری از روی دوش مردم بردارد؛ ممکن است برخی قلدری های آمریکا منجر به فشارهایی برای ما شود اما امروز همه صحبت از انزوای ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان دارند.

وی یادآور شد: این سه فرد نماد سرکوب، خشونت و بی اعتمادی در دنیا هستند، کسانی که قرارداد های بین المللی را به راحت زیر پا می گذارند، نقض حقوق مردم فلسطین را انجام می دهند، نخست وزیر کشوری را در سرزمین خود گروگان میگیرند.

وزیر امور خارجه ادامه داد: در چهل سال گذشته اکثریت مجموعه کشورهای جهان علیه ما بودند و امروز این موضوع کاملا تغییر کرده و جز دو سه رژیم و کشور مقابل ما نیستند.

ظریف گفت: وضعیت فعلی ما آثار جنگ روانی آنها است و هیچ اتفاق دیگری نمی افتاد چرا که هر کاری که از دست آنها بر می آمد را انجام دادند.

وزیر امور خارجه ادامه داد: حرکت رژیم صهیونیستی و آمریکایی ها برای تشدید فضای روانی علیه ایران است و دلایل مختلف داخلی که داریم آنها توانستند کارهایی در این حوزه انجام دهند؛ وضعیت بازار، اقتصاد و ارز آثار این جنگ روانی است.

وزیر امور خارجه با طرح این سوال که آیا واقعیتی عوض شده در این مدت که این اتفاقات در بازار ما ایجاد شده است، بیان کرد: نمی گویم وضعیت کشور بی اشکال است اما موضوع جنگ روانی اهمیت بالایی دارد و ما هم متاسفانه خودمان در داخل به این شرایط دامن زدیم.

وی در خصوص مذاکره با آمریکا اظهار داشت: رهبری در پایان دوران مذاکرات فرمودند که اگر در هسته ای نتیجه گرفتید این زمینه هست که با آمریکایی ها مذاکرات را ادامه دهیم. ما دو سال طولانی ترین مذاکرات تاریخ را در موضوع هسته ای با آمریکایی ها و دیگر طرف های برجام داشتیم.

ظریف گفت: کلمه به کلمه برجام مذاکره شده و آقای ترامپ با یک امضا می گوید همه چیز باطل است، شما ارزش وقت و مذاکره ای که صورت گرفته و نتیجه ای در برداشته و قطعنامه شورای امنیت را دارد و اکثر کشورهای جهان آن را قبول دارند، را ندیده گرفته اید و باز با این شرایط ادعا می کنید که اهل مذاکره هستید.

وی افزود: نقش رسانه در این فضای سازی ها یک نقش بی بدیل است، انتخاب های شما از کلمات در سخنرانی های مختلف و تاثیر گذاری که دارید نشان از قدرت شما رسانه ها دارد.

وزیر امور خارجه اظهار داشت: امروز در کشور جناح بندی ها، قومیت ها و گویش های مختلف، موافق و مخالف نظام نداریم، چرا که امروز دشمنان ما موجودیت نظام و ایران را هدف قرار گرفته اند.

ظریف یادآور شد: امروز برای اولین بار اجماع جهانی موافق ما است اما واقعیت این است که این اجماع جهانی ما را نجات نداده بلکه مردم ما بودند که به پشتوانه آنها از برهه های مختلف و سختی که داشتیم عبور کردیم. نا امید کردن مردم را کنار بگذاریم، مردم را امیدوار به آینده نگه داریم و آنها را آگاه به شرایط کنیم.

وی اضافه کرد: قیمت های بازار ارز و دلار گرانی های دیگر در فضای افکار و رسانه شکل گرفته نه در واقعیات روی زمین، درآمد ما از صادرات به مراتب بیشتر از کل نیاز ما به واردات است. آن چیزی که باعث این التهابات در بازار شده عدم اطمینان از آینده است و طرف مقابل هم این را می داند و به عمد افکار عمومی مردم ما را با تصویر سازی های غیر مناسب مخدوش می کند.

وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: در قدرت شما به عنوان اصحاب رسانه همین بس که در 17 مرداد ما 11 شهید در وزارت خارجه تقدیم کردیم و خبرنگاران یک شهید آن هم در سرکنسولگری ما این اتفاق افتاد ولی در آخر این روز به عنوان روز خبرنگار نام گرفت.

🔵در ذهن مکرون چه می گذرد؟ خاطرات جان کری از سنگ اندازی فرانسه در امضای برجام؛ چرا مکرون میخواهد عربستان هم در مذاکرات برجام باشد؟

در ذهن مکرون چه می گذرد؟ هدف رئیس‌جمهور فرانسه از طرح میانجی‌گری برجامی چیست؟ علت مواضع عجیب و متناقض فرانسه درخصوص بازگشت آمریکا به برجام چیست؟ خاطرات جان کری از سنگ اندازی فرانسه در امضای برجام؛ چرا مکرون میخواهد عربستان هم در مذاکرات برجام و هسته ای باشد؟
خواسته‌های حداکثری مکرون برای احیای برجام مشابه تماس تلفنی جنجالی فابیوس به موگرینی در مذاکرات هسته ای 2015 ژنو؟

وب سایت بورس نگار - نقش پلیس بد بودن فرانسه چیز تازه ای نیست در مذاکرات برجام 2015 نیز به کررات مشاهده شد تا جایی که جان‌کری، وزیرخارجه سابق آمریکا در کتاب خاطراتش در مورد مذاکرات هسته‌ای ماجرای یک تماس تلفنی از لوران فابیوس، وزیرخارجه سابق فرانسه را در روز اجرای برجام شرح داده و می‌نویسد: «وقتی که به وین برگشتیم؛ درحالی‌که آماده نهایی کردن اسناد برجام می‌شدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنی‌بر اینکه برای لوران فابیوس سوال‌های جدیدی ایجاد شده که می‌خواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند» این موضوع حتی برای جان‌کری که نگاه بورس به تحولات برجامی شاهد تغییر مواضع فرانسه در دقایق پایانی بوده هم عجیب بوده؛ می‌توان گفت فرانسه کشوری تنها در پیشبرد سیاست‌های خاورمیانه‌ای خود است و دوره استعمارگری اش در خاورمیانه به اتمام رسیده اما نمی خواهد قبول کند.

از ذهن‌خوانی برجامی مکرون تا دوئل برجامی در آمریکا
از پیشخوان رسانه ها - امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه مواضع دوپهلویی را در قبال مساله احیای برجام در پیش گرفته است؛ از یک سو مکرون روز جمعه ۱۰ بهمن ماه به شبکه العربیه گفت که عربستان سعودی باید بخشی از مذاکرات بر سر توافق با ایران باشد و این مذاکرات «سختگیرانه» خواهد بود و از سوی دیگر رئیس‌جمهور فرانسه روز پنج‌شنبه ۱۵ بهمن ماه گفت که آماده است تا «میانجی‌ صادقی» برای ازسرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکا باشد. مکرون در اظهاراتی در اندیشکده شورای آتلانتیک تاکید کرد که برای حمایت از هر ابتکار عملی از جانب آمریکا برای از سرگیری مجدد گفت‌وگوها هر چه را که در توان داشته باشد به کار خواهد گرفت.

پاریس از ابتدا در قبال برجام مواضع دوگانه‌ای را دنبال می‌کرد و در برخی مقاطع از این کشور به‌عنوان پلیس بد، نام می‌بردند؛ همچنان‌که جان‌کری، وزیرخارجه سابق آمریکا در کتاب خاطراتش در مورد مذاکرات هسته‌ای ماجرای یک تماس تلفنی از لوران فابیوس، وزیرخارجه سابق فرانسه را در روز اجرای برجام شرح داده و می‌نویسد: «وقتی که به وین برگشتیم؛ درحالی‌که آماده نهایی کردن اسناد برجام می‌شدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنی‌بر اینکه برای لوران فابیوس سوال‌های جدیدی ایجاد شده که می‌خواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند.»این موضوع حتی برای جان‌کری که شاهد تغییر مواضع فرانسه در دقایق پایانی بوده هم عجیب بوده است.

به گفته وزیرخارجه سابق آمریکا از آنجایی که فابیوس پیش‌تر با تمام مسائل موافقت کرده بود این موضع‌گیری‌اش جای سوال داشت. کری می‌نویسد: «او به‌طور مشابهی در ژنو، لوزان و وین هم درست در دقایق پایانی، دغدغه‌های جدیدی مطرح کرده بود.» کری نوشته سرانجام با فابیوس به توافق رسیدند به جای تغییر متن توافق، لحن بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و ایران تغییر داده شود. اما در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ که یک‌سال پس از روی کار آمدنش از برجام خارج شد و تحریم‌های حداکثری را علیه ایران اعمال کرد شاهد بودیم که فرانسه تلاش می‌کرد به نوعی توافق حفظ شود. در این رابطه می‌توان به تلاش‌های امانوئل مکرون برای انجام مذاکراتی بین ایران و ایالات‌متحده اشاره کرد که نتیجه‌ای دربر نداشت. مکرون اوایل مرداد ۹۸ پیشنهاد داد که یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری برای ایران باز کند که در صورت بازگشت ایران به اجرای محدودیت‌های هسته‌ای برجام درآمدهای نفتی ایران را تضمین کند. این پیشنهاد در حاشیه نشست سران جی ۷ در شهر بیاریتز فرانسه مجددا مطرح شد و به سفر ناگهانی وزیرخارجه ایران به محل نشست منجر شد. البته این گفت‌وگوها نیز نتیجه‌ای به همراه نداشت. امروز نیز فرانسه پس از آنکه صحبت از حضور عربستان و رژیم اسرائیل در مذاکرات برجام را مطرح کرد و با مخالفت صریح ایران و حتی اتحادیه اروپا مواجه شد، در رویکردی کاملا متضاد این پیشنهاد را مطرح کرده است که نقش یک میانجی امین را بین تهران و واشنگتن ایفا کند. پیشنهادی که با توجه به سابقه پاریس در طول مذاکرات هسته‌ای و عدم ایفای نقش نگاه بورس به تحولات برجامی بی‌طرفانه بعید است مورد پذیرش قرار گیرد.


مذاکرات برجامی واشنگتن و تروئیکای اروپا
درحال‌حاضر نیز مذاکرات بر سر احیای برجام میان دولت جدید آمریکا و تروئیکای اروپا تشدید شده است. آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا روز جمعه ۱۷ بهمن (پنجم فوریه) در یک کنفرانس ویدئویی با همتایان خود از بریتانیا، فرانسه و آلمان در مورد ایران و سرنوشت برجام رایزنی کرد. پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ این نخستین نشستی است که آمریکا با متحدان اروپایی خود درباره سرنوشت برجام برگزار کرده است. به گزارش «ایسنا» به نقل از خبرگزاری رویترز، در شرایطی که طرف‌های برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) چگونگی بازگشت واشنگتن به این توافق را ارزیابی می‌کنند، آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه جدید آمریکا در یک نشست مجازی با وزرای امورخارجه انگلیس، فرانسه و آلمان درباره ایران و سایر موضوعات گفت‌وگو کرد. گفت‌وگویی که ژان ایو لودریان، وزیر امورخارجه فرانسه در پیامی در حساب کاربری‌اش در توییتر آن را عمیق و مهم توصیف کرد. لودریان در پیام خود نوشت: «رایزنی‌های مهم و عمیقی با وزیران خارجه بلینکن، هایکو ماس و دومینیک راب درباره ایران و چگونگی رسیدگی به چالش‌های هسته‌ای و امنیتی منطقه داشتیم.» پس از آن نیز نخست‌وزیر انگلیس و رئیس‌جمهور فرانسه در تماسی تلفنی درباره موضوعات مختلف، ازجمله ایران و روسیه رایزنی کردند. به گزارش «ایسنا» به نقل از شبکه بی‌بی‌سی، دفتر نخست‌وزیری انگلیس با انتشار بیانیه‌ای از گفت‌وگوی تلفنی امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه و بوریس جانسون نخست‌وزیر انگلیس خبر داد و گفت که یکی از موضوعات مورد بحث مساله برجام بوده است.


چرایی پارادوکس سیاست‌های مکرون
در میان کشورهای اروپایی، فرانسه بیشترین علاقه‌مندی و اولویت را در مورد سیاست ‌مدیترانه‌ای و خاورمیانه‌ای دارد که این امر به سوابق استعماری و نفوذی که فرانسه در این منطقه دارد بازمی‌گردد.

این مساله که چرا امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه می‌کوشد نقش متفاوتی را در احیای برجام ایفا کند بخش زیادی به تحولات سیاسی در آمریکا پس از به قدرت رسیدن دموکرات‌ها و پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری بازمی‌گردد. با توجه به نوع رویکرد و سیاستی که دموکرات‌ها در قبال خاورمیانه و به ویژه برجام دارند، عربستان و رژیم صهیونیستی دیگر آن جایگاه سابق را که در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ داشتند ندارند. در سه سال گذشته عملا سیاست‌های ترامپ تحت تاثیر اعمال نفوذ لابی یهودیان و لابی‌های سعودی در واشنگتن قرار داشت اما تیم جدید سیاست خارجی و امنیتی جو بایدن نگاه متفاوتی به موضوع برجام و احیای توافق‌نامه دارند. بنابراین عربستان و رژیم صهیونیستی اکنون تلاش می‌کنند که با توجه به مواضع بایدن در برجام از طریق مکرون وارد شوند و در مسیر توافق اثرگذار باشند. البته در طول مذاکرات برجام در سال 2013 تا 2015 نیز فرانسه تلاش می‌کرد نقش متفاوتی نسبت به دولت‌های اروپایی بازی کند و چند روز مانده به امضای توافق‌نامه برجام، لوران فابیوس وزیرخارجه وقت فرانسه مذاکرات را در وین معلق گذاشته و به پاریس برگشت. وی درخواست‌هایی درخصوص محدودیت‌های بیشتر برای برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران داشت اما با توجه به نهایی شدن مذاکرات ایران با آمریکا برای امضای توافق‌نامه برجام، در نهایت فرانسه نیز چاره‌ای جز تن دادن به توافق‌نامه برجام نداشت.


خواسته‌های حداکثری مکرون برای احیای برجام، رئیس‌جمهوری فرانسه را به این سمت سوق داده که با طرح حضور عربستان بر سر میز مذاکرات، روند گفت‌وگوها را به سمتی ببرد که فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی ایران وارد کند اما جایگاه و توان فرانسه چه در عرصه اروپا و چه در عرصه خاورمیانه در حد و اندازه‌ای نیست که بتواند نقش متفاوتی را در مذاکرات احیای برجام ایفا کند. به همین دلیل ما شاهد یک پارادوکس در سیاست‌های امانوئل مکرون درخصوص احیای برجام و بازگشت آمریکا به این توافق‌نامه هستیم. از یک طرف وی موضوع مشارکت عربستان در توافق برجام را مطرح می‌کند و از طرف دیگر به آمادگی فرانسه برای میانجی‌گری میان ایران و آمریکا اشاره می‌کند. معمولا کشوری می‌تواند نقش میانجی را ایفا کند که نقش بی‌طرف و مثبتی در روند مذاکرات یا یک بحران داشته باشد. این درحالی است که فرانسه نه‌تنها چنین نقشی را در موضوع احیای توافق‌نامه برجام ندارد بلکه برعکس با طرح خواسته‌های حداکثری و اضافه کردن موضوعات جدید در روند احیای برجام عملا این روند را با چالش مواجه کرده است. مکرون در عرصه اروپا نیز چنین جایگاهی ندارد که بخواهد اروپا را همسو با خود درخصوص احیای توافق‌نامه برجام همراه کند. جوزپ بورل، نماینده سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا به صراحت به این نکته اذعان کرد که این اتحادیه به‌دنبال اضافه کردن کشوری به کشورهای مشارکت‌کننده در برجام نیست.


بنابراین این سیاست پارادوکسی پاریس ناشی از فقدان پشتوانه و قدرت نرم لازم در فرانسه برای اثرگذاری در روند احیای برجام بدون توجه به ملاحظات سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران درخصوص توافق‌نامه برجام است. ضمن اینکه دولت جو بایدن نیز با این رویکرد و سیاست فرانسویان موافق نیست و مخالفتی که بایدن از جنگ یمن داشته و تعلیق فروش تسلیحاتی به کشورهای منطقه گویای این مساله است. بنابراین می‌توان گفت فرانسه کشوری تنها در پیشبرد سیاست‌های خاورمیانه‌ای خود است و دوره استعمارگری اش در خاورمیانه به اتمام رسیده اما نمی خواهد قبول کند.
منبع: اقتصادنیوز: سعیده‌سادات فهری/مرتضی مکی کارشناس مسائل اروپا / 19بهمن99

برجام به این زودی ها بر مسکن اثر نمی‌گذارد

برجام به این زودی ها بر مسکن اثر نمی‌گذارد

یک کارشناس مسکن گفت: برجام ابتدا در نفت، ارز، بورس، سکه و طلا تاثیر می‌گذارد و بازار مسکن، بعد از حوزه‌های ذکر شده تحریک می‌شود.

سعید آگشته در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: به لحاظ سیاسی اعتقاد ندارم که هم اکنون در شرایط پسابرجام هستیم. پسابرجام زمانی است که برنامه جامع اقدام مشترک به طور عملی اجرا شود و در تحولات پس از آن قرار بگیریم. در حالی که برجام هنوز به دلیل بدقولی های طرف مذاکره ایران به طور کامل عملیاتی نشده است.

وی افزود: برجام اثراتی در حوزه اقتصاد کلان و افزایش فروش نفت داشته که هنوز به بخش مسکن نرسیده است. البته معتقدم تاثیر تحریمها بر اقتصاد حوزه مسکن بیش از 30 درصد نبوده است، لذا نمی توان رونق بیش از 30 درصد را انتظار داشت.

این کارشناس مسکن با بیان اینکه برجام ابتدا در نفت، ارز و بازارهای مالی مثل بورس، سکه و طلا تاثیر می‌گذارد گفت: با توجه به ماهیت مقاوم بودن بازار مسکن، این بازار بعد از نگاه بورس به تحولات برجامی حوزه‌های ذکر شده تحریک می‌شود. این زمان مبتنی بر پیش بینی نیست، زیرا ابتدا لازم است که طرف‌های مقابل به تعهدات برجام عمل کنند، سوئیفت راه بیفتد، مبادلات تجاری باز شود و ایران نقش خود را در سیستم اقتصاد جهانی ایفا کند.

آگشته تصریح کرد: وقتی راجع به اقتصاد مسکن صحبت می کنیم باید نقش بازارهای بورس، ارز و سکه را در نظر بگیریم، چرا که تحولات این بازارها بر بخش مسکن تاثیر می گذارد.

وی با بیان این‌که منابعی که به سمت بخش مسکن می‌آید به دلیل ماهیت استراتژیک بودن آن نیست، گفت: مسکن ساخته می شود تا به سازندگان سود برساند. به همین دلیل در قالب سرمایه گذاری که باعث ایجاد گردش مالی می شود باید به آن نگاه کرد؛ نه صرفا به عنوان کالای استراتژیک. به همین لحاظ با توجه به این‌که موضوع صرفا بازده اقتصادی است و دست اندکاران این حوزه اقتصادشان را بر اساس سود تعیین می کنند، اگر ارز یا سکه سود بیشتری داشته باشد یا بی ثباتی اش کمتر شود، سرمایه ها به آن سمت می رود؛ کما این‌که این اتفاق از سال 1391 تا کنون افتاده است.

نگرانی‌های برجامی در بورس

"مذاکرات هسته‌ای"، ماراتنی سخت و نفس‌گیر برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور که هرچند حالا یکی دو سالی است به پایان رسیده، اما حواشی آن ادامه دارد.

جشنواره پاییزی

خبرگزاری تسنیم: "مذاکرات هسته‌ای". ماراتنی سخت و نفس‌گیر برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور که هرچند حالا یکی دو سالی است به پایان رسیده، اما حواشی آن ادامه دارد.

بر این اساس باید گفت پس از انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئیس جمهور، رفته رفته با شکل‌گیری کابینه دولت یازدهم، قطار دولت شروع به حرکت کرد و بازار سرمایه نیز گام‌های خود را به‌سوی فتح قله‌های دست‌نیافتنی برداشت، تا جایی که در نیمه دوم سال 92 شاخص بورس تا مرز قله 90 هزار واحد هم پیش رفت که برخی دلیل این صعود تاریخی را اقبال سهامداران به نگاه و سیاست‌های دولت جدی، کنترل تورم و افزایش لحظه‌ای قیمتها، بهبود شرایط اقتصادی، پیشرفت در مذاکرات سیاسی و مواردی از این دست عنوان می‌کنند و برخی هم تورم اقتصادی را که با تأخیر به تالار شیشه‌ای رسید و بر سودآوری شرکتها نگاه بورس به تحولات برجامی اثرگذار بود، دلیل آن برمی‌شمارند.

به هر حال با وجود رکوردشکنی‌های پی‌درپی، از دی‌ماه 92 به بعد شاخص بورس در جاده سرازیری قرار گرفت که موضوعات متفاوتی برای توجیه افت بی‌منطق قیمت سهام شرکتها و نیز شاخص بورس توسط کارشناسان بر زبان جاری شده است که افزایش نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و بهره مالکانه سنگ‌آهنی‌ها، تخلیه حباب و هیجان در نگاه بورس به تحولات برجامی بورس، کاهش قیمت نفت، وضعیت نامناسب جهانی برخی کالاها و صنایع، سیاستهای دولت در کنترل تورم و به‌ویژه ریسک‌های سیاسی اقتصاد و بورس متأثر از مذاکرات هسته‌ای از جمله این موارد است.

اما آغاز سال 93 هم نتوانست توقفی باشد بر ریزش‌های پیاپی در بازار سرمایه؛ و برخی علت افت شاخص بورس در این سال را به گردن مباحث بودجه‌ای انداختند، با این حال در نیمه نخست پاییز سال 93 حال و احوال بازار سرمایه دوباره رو به بهبودی نهاد و شاخص بورس در مدت چند هفته، صعود از کانال 71 به مرز 76 هزار واحد را به خود دید؛ تا این‌که مذاکرات سیاسی ایران و کشورهای 1+5 به ایستگاه سوم آذر رسید و نگاهها به وین دوخته شد تا شاید حلقه محاصره اقتصادی شکسته شود و محدودیتها برداشته.

در آن شرایط هم نظرات مختلف در خصوص نشست 7روزه وین منتشر می‌شد؛ برخی از تمدید چندروزه تا چندماهه صحبت می‌کردند و برخی هم رسیدن به توافق هسته‌ای را نوید می‌دادند.

تا این‌که سرانجام مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در وقت اضافه به پایان رسید و پس از 7 روز نشست‌های پیاپی، فشرده و نفس‌گیر، مذاکرات هسته‌ای برای 7 ماه و 7 روز دیگر تمدید شد و سهامدارانی که در روزهای اول و دوم آذر 93 در صف‌های خرید نشسته بودند تا با پذیرش ریسک بیشتر از آب گل‌آلود مذاکرات سود و بهره صید کنند، با انتشار این خبر در صف فروش قرار گرفتند برای جستن از زیان و ضرر.

البته رفتار کج‌دار و مریز اقتصاد و بازار سرمایه کشور که به زلف برجام گره خورده بود در سال 94 و 95 هم ادامه پیدا کرد تا این‌که در نهایت خبر رسیدن به توافق در مذاکرات هسته‌ای و برجام موجب شد تا این ریسک کهنه بازار سهام رفته رفته کمرنگ شود.

با وجود این اما در پی انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس جمهور ایالات متحده، چندین ماه است که باز هم توجه‌ها به برجام جلب شده؛ تا جایی که این روزها دوباره زمزمه‌هایی مبنی بر بی‌اعتباری برجام از سوی آمریکا شنیده می‌شود و ترامپ هم از خروج احتمالی آمریکا از برجام دم می‌زد و در گزارش خود به کنگره هم پایبندی ایران به توافق هسته‌ای را تأیید نکرده است.

به همین دلیل این روزها موضوع هسته‌ای و برجام دوباره به‌عنوان یکی از ریسک سیاسی برای اقتصاد و بازار سرمایه تبدیل و موجب شده تا فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران با احتیاط بیشتری اقدام به دادوستد و سرمایه‌گذاری کنند.

از این رو برخی کارشناسان افزایش ریسک‌های سیاسی ناشی از مذاکرات هسته‌ای و برجام را نوعی بازگشت به عقب تلقی می‌کنند و بر این باورند در صورت لغو برجام احتمال رشد قیمت دلار و همچنین بازگشت بورس به شرایط پیش از برجام وجود دارد.

ضمن این‌که تجربه بازار سرمایه در چند سال گذشته نشان داده است که تحولات مربوط به برجام و مذاکرات سیاسی وزن بیشتری را نسبت به عوامل اقتصادی بر معاملات این بازار دارد و موجب می‌شود نگاه بورس به تحولات برجامی اتفاقاتی همچون اجرایی شدن قرارداد‌های بین‌المللی‌ شرکت‌های خودروساز با نگرانی دنبال شود، به‌علاوه این‌که لغو برجام می‌تواند بازار ارز را با نوسان و افزایش قیمت مواجه کند که بر این اساس شرکت‌های صادرات‌محور درصورت افزایش قیمت دلار با رشد سود مواجه می‌شوند که این رخداد می‌تواند منجر به رشد قیمت سهام برخی شرکت‌های فعال در بخش پتروشیمی و معادن شود و در مقابل با تضعیف بیشتر پول ملی شرکتهایی که محصولات اولیه خود را وارد می‌کنند از این اتفاق آسیب ببینند و تورم تحمیلی به اقتصاد کشور هم می‌تواند اثراتی را بر بازار سهام از خود به‌جای بگذارد.

در این میان نیز برخی کارشناسان معتقدند بدون شک تغییر مسیر حرکت مذاکرات هسته‌ای از جاده برجام می‌تواند برای اقتصاد و بازار سرمایه خبر ناخوشایندی باشد و همان‌طور که اشاره شد افزایش قیمت دلار را به‌همراه داشته باشد.

البته هرچند واکنش بازارهای مختلف به‌ویژه بازار سرمایه و ارز و نیز طلا یک روز پس از اظهارات ترامپ در مورد برجام، بی‌اعتنایی به دیدگاه رئیس جمهور آمریکا را به‌دنبال داشت اما به‌نظر می‌رسد در دوران پسابرجام باز هم فرصت‌سوزی دیگری در کشور ما اتفاق افتاده است؛ چرا که در یکی دو سال گذشته که مذاکرات به ایستگاه برجام رسید، فرصت مناسبی برای اقتصاد کشور فراهم شد تا مدیران اقتصادی کشور اقدام به موضوعاتی از جمله تک‌نرخی کردن ارز کنند، اتفاقی که نه‌تنها رخ نداد بلکه زمینه‌های لازم برای تأسیس بورس مشتقات ارزی هم در کشور فراهم نشد و بر این اساس در صورتی که برجام لغو شود روی صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران اثر منفی خواهد گذاشت و تلاطمی دیگر در بازار ارز را به‌همراه دارد که مجموعه این عوامل می‌تواند یک بار دیگر اثرات منفی خود را برای بازار سهام به ارمغان آورد.

از سوی دیگر در یکی دو سال گذشته که توافق‌ها بر سر مذاکرات هسته‌ای و برجام ادامه داشت، جریان نقل و انتقال‌های پولی و مراودات مالی بین‌المللی با اما و اگرهای زیادی مواجه بود و اگر قرار باشد برجام لغو و تحریم‌های جدیدی اعمال شود، جریان ورود ارز به کشور دچار مشکلات بیشتری خواهد شد و این موضوع خبر خوبی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیست.

البته مشکلات لغو برجام تنها به افزایش نرخ دلار و نوسان صعودی آن منتهی نمی‌شود و خروج از برجام مى‌تواند مشکلاتى را در حوزه تولید و صادرات نفت برای اقتصاد کماکان نفتی‌مان به‌وجود آورد؛ چرا که با از بین رفتن برجام شرکت‌هاى بین‌المللى با احتیاط بیشترى به مراوده نفت با ایران خواهند پرداخت و از سوی دیگر سخت‌تر شدن سوئیفت و نقل و انتقالات مالى کنار افزایش هزینه‌های تولید، صادرات، فروش و دریافت پول حاصل از نفت برایمان بیشتر و سخت‌تر می‌شود.

در مقابل همه این بدبینی‌ها در خصوص تأثیرات لغو برجام بر اقتصاد و بازار سرمایه کشور اما عده‌ای از کارشناسان در این رابطه قدری خوش‌بین‌تر هستند و می‌گویند در صورت خروج آمریکا از توافق برجام، اوضاع به‌سرعت به شرایط پیش از برجام بازنخواهد گشت و شاهد بازگشت سریع تحریم‌ها نخواهیم بود؛ چرا که در دوران پسابرجام عملاً سرمایه‌گذاری از طریق آمریکا در کشور ما صورت نگرفته است و عمده شرکت‌هایی که با اقتصاد ما وارد شدند از کشورهای اروپایی و آسیایی بوده‌اند، ضمن این که سرمایه‌گذاریهای صورت‌گرفته در کشور در دوران پسابرجام هم به‌دلیل سخت‌گیریها و سنگ‌اندازی‌های ایالات متحده خیلی هم قابل توجه نیست.

از طرفی دیگر با توجه به موضوع‌گیری کشورهای اروپایی در قبال اظهارات ترامپ در خصوص لغو برجام نیز این‌گونه استنباط می‌شود که سر باز زدن از جرای برجام با مخالفت‌هایی همراه باشد، به‌علاوه این‌که تازگی‌ها وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام بستگی به رفتار اروپا دارد که می‌توان از آن این‌گونه استنباط کرد در صورتی‌که اروپایی‌ها پای کار باشند، بدون آمریکا هم می‌توان برجام را به سرانجام رساند.

همچنین باید گفت برجام صرفاً یک توافق اقتصادی نیست که خیلی‌ها بخواهند به‌راحتی از خیر آن بگذرند و برجام علاوه بر این‌که از بعد اقتصادی دارای اهمیت است، از بعد سیاسی نیز موجب شده تا منافع سیاسی برخی کشورها تأمین شود و امنیت نسبی حاکم بر منطقه نیز از برجام نشئت می‌گیرد، تا جایی که برخی آن را الگو و گزینه‌ای احتمالی برای کاهش دادن تنش‌ها با کره شمالی قلمداد می‌کنند.

در هر صورت اگر عاقبت برجام نافرجام شود و علاوه بر ایالات متحده، کشورهای اروپایی نیز از برجام خارج شوند، دست‌کم به‌لحاظ روانی این رخداد می‌تواند خبر بدی برای اقتصاد و به‌ویژه بازار سرمایه کشور باشد؛ البته به‌نظر می‌رسد شُوک ناشی از لغو برجام می‌تواند کوتاه‌مدت و گذرا باشد؛ چرا که در دو سال گذشته و در پی رسیدن مذاکرات هسته‌ای به ایستگاه برجام تا کنون در عمل اتفاقی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیفتاده است که در سودآوری و رشد صنایع کشور اثرگذار باشد و آن چیز که در چند سال گذشته اقتصاد و بازار سرمایه را با مشکل مواجه کرده، رکود سنگین حاکم بر اقتصاد کشور است که از قضا برجام هم نتوانسته داروی شفابخشی برای آن باشد.

در مجموع در حالی تازگی‌ها رییس مجلس سنای ایرلند خبر از این داده است که دولت‌های اروپایی معتقدند برجام یک تعهد بین‌المللی مثبت به‌نفع ایران، اتحادیه اروپا و صلح جهانی است و باید از تمامی ظرفیت‌های سیاسی و دیپلماتیک خود برای ادامه برجام استفاده کنیم که استفاده از توان و تولید داخلی می‌تواند بسیار راهگشاتر از برجام و معجزه توافق هسته‌ای برای کشور باشد.

از این رو حالا که نگرانی‌های برجامی دوباره در اقتصاد و بازار سرمایه کشور نمایان شده، باید تا دیر نشده از تولید و توان داخلی که شاه‌بیت "اقتصاد مقاومتی" است برای سامان بخشیدن و نجات اقتصاد کشور و در پی آن صنایع و بازار سرمایه استفاده کنیم و تنها در آرزوی نوشداروی برجام برای اقتصاد خسته و رکودی کشور نباشیم!

انتهای مسیر فعلی در مذاکرات احیای برجام

رضا نصری، کارشناس سیاست خارجی درباره نتیجه تداوم وضع موجود در مذاکرات احیای برجام، می‌گوید که از یک سو به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران، قانونگذاری‌های جدید در کنگره و اتحادیه اروپا، احیای قطعنامه‌های شورای امنیت و تشدید اقدامات نظامی/امنیتی علیه تاسیسات هسته‌ای و مراکز حساس ایران منجر خواهد شد؛ و از سوی دیگر،‌ به مبادرت ایران به واکنش‌های تندتر در حوزه صنعت هسته‌ای - از قبیل خروج از معاهده NPT - و تشدید تنش‌ در حوزه‌های دیگر منتهی خواهد شد.

یک کارشناس سیاست خارجی درباره نتیجه تداوم وضع موجود در مذاکرات احیای برجام، می‌گوید که از یک سو به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران، قانونگذاری‌های جدید در کنگره و اتحادیه اروپا، احیای قطعنامه‌های شورای امنیت و تشدید اقدامات نظامی/امنیتی علیه تاسیسات هسته‌ای و مراکز حساس ایران منجر خواهد شد؛ و از سوی دیگر،‌ به مبادرت ایران به واکنش‌های تندتر در حوزه صنعت هسته‌ای - از قبیل خروج از معاهده NPT - و تشدید تنش‌ در حوزه‌های دیگر منتهی خواهد شد. هیچ کشوری - جز رژیم اسرائیل - از تداوم این وضعیت منتفع نخواهد شد.

تماس تلفنی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه با سید ابراهیم رئیسی و پس از آن گفت و گوی نگاه بورس به تحولات برجامی وزیر امور خارجه سلطنت عمان با وزیر امور خارجه ایران نیز ممکن است بی ارتباط با این پیشنهاد جدید جوزپ بورل نباشد. به منظور بررسی و تحلیل تحولات اخیر، «انتخاب» با رضا نصری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت و گو نشسته است.

انتهای مسیر فعلی در مذاکرات احیای برجام

*آقای نصری!تماس تلفنی مکرون با رئیس جمهور ایران، تماس تلفنی وزیر امور خارجه سلطنت عمان با حسین امیرعبداللهیان و همچنین مقاله‌ای که بورل منتشر کرده است؛ همه اینها را آیا می‌توان به عنوان تحرکات یا اولتیماتومی به ایران تلقی کرد؟

اولتیماتومی صادر نشده است اما طرفین به این درک رسیده‌اند که شرایط کنونی در جهت عکس «توافق» در حال تغییر و تحول است و به همین خاطر نوعی حس اضطرار در آن‌ها حاکم شده است. در واقع، از بُعد «سیاسی» فضای داخلی آمریکا دارد به سرعت به یک «فضای انتخاباتی» تبدیل می‌شود و همین امر دست لابی‌ اسرائيل را برای تاثیرگذاری بر نامزدهای کنگره و سوق دادن آن‌ها به سمت اتخاذ مواضع تندتر، قلدرمآبانه‌تر و افراطی‌تر بازتر کرده است. از بُعد «زمانی»، شرایط به نحوی است که اگر توافق به زودی منعقد نشود، اجرای آن - به دلیل زمان‌بندی‌های موجود در قانون INARA - لاجرم به بعد از انتخابات (یعنی به بعد از تسلط جمهوریخواهان بر کنگره) موکول خواهد شد و این خود یک عامل دیگری است که بر نگرانی طرفداران توافق می‌افزاید. از بُعد «حقوقی»، از یک سو تندتر شدن موضع مدیرکل آژانس و تصویب قطعنامه در شورای حکام راه را برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت باز کرده و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، طبیعتاً انعقاد توافق به مراتب از الان دشوارتر خواهد شد؛ و از سوی دیگر نیز لوایحی در کنگره در دست بررسی است که در صورت تصویب عملاً اجرای برجام را بلاموضوع می‌سازد. از بُعد ژئوپولیتیک و منطقه‌ای نیز، تشدید فزاینده اختلافات روسیه و غرب از یک سو، و تحرکات و تهدیدات نظامی اسرائیل علیه تاسیسات هسته‌ای ایران از سوی دیگر احتمال برهم خوردن توافق را به صورت تصاعدی افزایش داده است. در این راستا، اتلاف وقت ممکن است فضایی فراهم آورد تا اسرائیل - برای تخریب کامل و دائمی مسیر دیپلماسی - به یک ماجراجویی نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران دست بزند و باعث شود موضوع برجام و لغو تحریم‌ها از آن پس به کل منتفی شود. در واقع، مجموع این عوامل باعث شده جریان‌های موافق دیپلماسی و برجام در داخل و خارج از کشور - از جمله آقای بورل - احساس کنند باید هرچه زودتر در جهت انعقاد توافق گام‌های جدی برداشته شود.

*برخی از تحلیلگران از جمله دکتر هادیان معتقدند که نگاه بورس به تحولات برجامی اگر بخواهیم توافق پایدارتر باشد، الان که اهرمی تحت عنوان انباشت اورانیوم 20 و 60 درصد داریم، باید بر سر بندهای غروب، در ازای امتیازات بیشتر مذاکره کنیم. نظر شما در خصوص این عقیده چیست؟

من معتقدم ایران باید به مقوله «مذاکرات» به عنوان ابزاری تاکتیکی برای «خریدن وقت» و «تنفس اقتصادی» به منظور تحکیم مولفه‌های قدرت و تثبیت جایگاه راهبردی خود نگاه کند. به این معنی که باید ابتدا با احیای برجام خود را از بند تحریم‌های یکجانبه آمریکا و احتمال احیای قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت خلاص سازد؛ سپس با درگیر کردن آمریکا و غرب در یک سلسله مذاکرات جامع و بلند‌مدت، آنقدر وقت بخرد تا بتواند زیرساخت‌های اقتصادی‌ و روابط خارجی‌اش را در جهت ایجاد «مصونیت دائمی از تحریم» سازمان‌دهی کند. در واقع، ایران و غرب بر سر چند کشور و چند موضوع با هم اختلافات اساسی دارند. موضوعات افغانستان، عربستان، یمن، بحرین، عراق، سوریه، لبنان، مسابقات تسلیحاتی، امنیت آبراه خلیج فارس، حضور نظامی آمریکا در منطقه و تروریسم تکفیری از جمله این اختلافات قابل مذاکره هستند. طبیعتاً، حل‌وفصل این همه اختلاف با این همه بازیگر متنوع نیازمند مبادرت به حداقل ۵ تا ۱۰سال مذاکره است. این یعنی، اگر چنین فرایندی آغاز شود، ایران دست‌کم ۵ تا ۱۰ سال فرصت تنفس خواهد داشت تا زیرساخت‌های اقتصادی‌اش را سامان و روابط راهبردی و تجاری خود را در جهت مصون‌سازی از تحریم و تثبیت جایگاه خود تحکیم کند. ضمن اینکه اگر چنین فرایند بلندمدتی از الان با دولت بایدن تعریف شود، برای دولت‌های بعدی آمریکا نیز برهم زدن آن و بازگرداندن تحریم‌ها هزینه سیاسی بسیار بالایی در در خواهد داشت.

حال، اگر در انتهای این فرایند مذاکراتی ۵ تا ۱۰ ساله، منافع ایران تامین شده باشد، ایران می‌تواند به توافق محصول از این پروسه تن دهد و از آن پس به عنوان یک بازیگر مهم در نظم نوینی که خود در طراحی آن نقش داشته ایفای نقش نماید؛ و اگر منافع‌اش در انتهای این پروسه تامین نشده باشد و مذاکرات بعد از چند سال (مثلاً بخاطر اصرار غرب بر خلع سلاح موشکی ایران) به شکست بینجامد، آنگاه تازه به نقطه امروز رسیده‌ و عملاً چیزی از دست نداده است.

اگر به تاریخ دیپلماسی جهان نگاه نگاه بورس به تحولات برجامی کنیم خواهیم دید همه کشورهای تاثیرگذار کنونی - بدون استثنا - با ابزار «مذاکرات چندجانبه» - ولو پس از تحمل شکست‌های سهمگین در جنگ - راه توسعه و تامین امنیت خود را در این جهان باز کرده‌اند. مشاوران دولت و تاریخ‌پژوهان به تاریخ «نظام‌های بین‌المللی» و نحوه ایجاد آن‌ها از ۵۰۰ سال پیش تاکنون نگاه کنند. به عملکرد فرانسه در کنگره وین ۱۸۱۵ پس از جنگ‌‌های ناپلئونی و نقش‌آفرینی یک کشور اشغال‌شده در ایجاد یک توازن قوا و نظم نوین منطقه‌ای نگاه کنند. به مقوله Concert of Nations و نقش آن در ایجاد ثبات منطقه‌ای در قرن نوزدهم عنایت کنند. به استراتژی آدناور و عملکرد آلمان بعد از جنگ دوم و اِعمال مدیریت آن در تاسیس «اتحادیه اروپا» از دل نظم بین‌المللی آمریکایی‌محور توجه کنند. ببینند چگونه یک کشور - ولو پس از شکست نظامی و اشغال توسط متحدین - توانست از طریق مذاکره با همسایگان و قدرت‌های جهانی یک نظم منطقه‌ای نوین (به اسم اتحادیه اروپا) به سود خود ایجاد کند و مجددا رهبری یک قاره را در دست بگیرد. متاسفانه، جریانی در کشور هنوز ایران را نگاه بورس به تحولات برجامی لایق بازی در حیاط بزرگان نمی‌داند و - بی توجه به تاریخ دیپلماسی و بدون الگوبرداری از تجربیات موفق این حوزه در جهان - همواره دولت‌ها را از مبادرت به «مذاکره» و تلاش برای نقش‌آفرینی در شکل‌دهی به نظم جدید بر حذر می‌دارد.

*برخی معتقدند که اگر توافق نوشته یا نانوشته‌ای، ولو به صورت موقت صورت نگیرد، این وضعیت قابل تداوم نیست. چراکه نفع هیچ کدام از طرفین مذاکره هم در تداوم این وضعیت نیست. نظر شما در این خصوص چیست؟

تداوم وضع موجود از یک سو به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران، قانونگذاری‌های جدید در کنگره و اتحادیه اروپا، احیای قطعنامه‌های شورای امنیت و تشدید اقدامات نظامی/امنیتی علیه تاسیسات هسته‌ای و مراکز حساس ایران منجر خواهد شد؛ و از سوی دیگر،‌ به مبادرت ایران به واکنش‌های تندتر در حوزه صنعت هسته‌ای - از قبیل خروج از معاهده NPT - و تشدید تنش‌ در حوزه‌های دیگر منتهی خواهد شد. هیچ کشوری - جز رژیم اسرائیل - از تداوم این وضعیت منتفع نخواهد شد.

*شاید آمریکا در مذاکره مستقیم انعطاف بیشتری به خرج دهد، به باور شما زمان مذاکره مستقیم فرا نرسیده است؟

مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا باعث خواهد شد مذاکره‌کنندگان ایرانی تصویر دقیق‌تری از استراتژی، تاکتیک‌ها، ملاحظات و محاسبات دولت بایدن به دست بیاورند تا بتواند متناسب با آن به صورت دقیق‌تری استراتژی خود را طراحی و برنامه‌ریزی کنند. مذاکره‌کنندگان ایران قادر نخواهند بود این ظرافت‌ها را با شنیدن گزارشات واسطه‌ها یا از طریق مطالعه مطبوعات دریابند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.