ارزهای فیات و کریپتوکارنسیها
ارزهای دیجیتال به طور کلی به دو دسته ارزهای فیات و کریپتوکارنسیها تقسیم میشوند.
ارزهای فیات
به طور کلی پول فیات به معنی پول بدون پشتوانه است و ارز فیات ارزی است که با این پول برابری میکند. ارز فیات یا پول
بیپشتوانه مانند دلار آمریکا، در واقع یک پول قانونی است که ارزش خود را از دولت صادرکنندهاش میگیرد و برخلاف پول
کالایی، ارزش آن به یک کالای فیزیکی بستگی ندارد.
فیات از واژه لاتین به همین نام و به معنی «بگذارید انجام شود» گرفته شده است. دولتی که پول فیات را چاپ میکند، عامل
تعیینکننده در ارزش آن است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از سیستم ارز فیات برای خرید کالا، خدمات، سرمایهگذاری
و سپردهگذاری استفاده میکنند. این سیستم پولی در واقع جایگزین استاندارد طلا و پول کالایی شده است.
تاریخچه
منشا پیدایش پول فیات به قرنها پیش در کشور چین و زمانی که استان سیچوآن تصمیم گرفت پول کاغذی خود را در قرن یازده چاپ کند، برمیگردد. در ابتدا این پول به ابریشم، طلا یا نقره قابل تبدیل بود. اما در نهایت با روی کار آمدن قوبلای خان، سیستم ارزی فیات در قرن سیزدهم به راه افتاد. این سیستم ارزی برای امپراتوری مغول گران تمام شد، به طوری که مورخان هزینه کردنهای بیرویه و ابرتورم ناشی از آن را ارزهای فیات و استاندارد طلا ارزهای فیات و استاندارد طلا از دلایل اصلی سقوط این امپراتوری میدانند. در قرن هفدهم پول فیات در قاره اروپا و کشورهای اسپانیا، هلند و سوئد نیز مورد استفاده قرار گرفت. سیستم ارز فیات در سوئد با شکست مواجه شد و دولت آن را با استاندارد نقره جایگزین کرد. در دو قرن آتی، فرانسه نو و مستعمرات سیزدهگانه در آمریکای شمالی نیز این سیستم را به کار گرفتند و بعدها دولت فدرال ایالات متحده نیز از آن استفاده کرد. در قرن بیستم میلادی دولت ایالات متحده بار دیگر به سیستم پول کالایی تغییر جهت داد و از سال ۱۹۳۳ به بعد دولت، مبادله پولهای کاغذی با طلا را متوقف ساخت. در سال ۱۹۷۲ نیز به دستور رئیسجمهور وقت، ریچارد نیکسون، ایالات متحده استاندارد طلا را کنار گذاشت و افول سیستم پولی با پشتوانه را با استفاده از پول فیات در مقیاس جهانی رقم زد.
مزایای فیاتها
عدم ارزهای فیات و استاندارد طلا وابستگی به کالاهای فیزیکی : پول فیات از کمیابی کالا یا دارایی فیزیکی مانند طلا تاثیر نمیپذیرد.
هزینه : خلق پول فیات از نظر اقتصادی نسبت به پول کالایی بهصرفهتر است.
واکنش پذیر : پول فیات این قدرت را در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار میدهد که نسبت به بحرانهای اقتصادی انعطاف کافی را داشته باشند.
مبادلات بینالمللی : ارزهای فیات توسط تعداد زیادی از کشورها در سرتاسر ارزهای فیات و استاندارد طلا جهان مورد استفاده قرار میگیرند. این باعث ارائه فرم قابل قبولی از پول برای مبادلات تجاری شده است.
راحتی: برخلاف طلا، پول فیات به ذخایر فیزیکی که نیازمند نگهداری، محافظت، نظارت و دیگر امور هزینهزا باشد نیاز ندارد.
معایب فیاتها
نبود ارزش ذاتی : ارزهای فیات فاقد ارزش ذاتی هستند. این به دولتها امکان «خلق پول از هیچ چیز» را میدهد که میتواند به ابرتورم و در نهایت سقوط سیستم اقتصادی یک کشور منجر شود.
سابقه تاریک : از نظر نمونههای تاریخی، پیاده سازی سیستم ارزی فیات معمولاً به سقوط نظامهای مالی ختم شده است که بیانگر خطرناک بودن استفاده از این سیستم پولی است.
رمزارزها (cryptocurrency)
رمزارز یک واحد پولی غیر ملموس و رمزنگاری شده است که ارزش آن براساس عرضه و تقاضای بازار تعیین میگردد.
رمزارزها از پروتکلهای رمزگرافیکی و یا کدهای فوقالعاده پیچیده برای رمزگذاری دیتاهای حساس و انتقال آنها استفاده
میکنند تا معاملات امنی را فراهم کنند. کریپتوکارنسی در واقع از دو کلمهی کریپتو به معنی رمزنگاری و کارنسی به معنای
ارز یا پول دیجیتال میباشد. این ارزها را میتوان در کیفپولهای مختلفی ذخیره کرد.
ویژگیهای رمزارزها
دیجیتالی بودن: رمزارزها فقط به صورت دیجیتالی و بر روی کامپیوترها وجود دارند. هیچ سکه یا اسکناسی در کار نیست.
هیچ پولی به عنوان پشتوانه در بانکهای مختلف مثل بانک مرکزی برای رمزارزها وجود ندارد!
غیر متمرکز: رمزارزها سرور مرکزی ندارند. آنها معمولاً در میان شبکهای از هزاران کامپیوتر توزیع شدهاند. شبکههایی که سرور مرکزی نداشته باشند، شبکههای غیر متمرکز نامیده میشوند.
همتا به همتا: رمزارزها به صورت آنلاین از یک شخص به شخص دیگر منتقل میشوند. کاربران رمز ارز از طریق بانک، پیپال یا فیسبوک باهم در ارتباط نیستند.
ناشناس بودن: یعنی برای استفاده از رمزارزها یا به تملک درآوردن آنها لازم ارزهای فیات و استاندارد طلا نیست حتما اطلاعات شخصی خود را ارائه کنید. شما میتوانید با یک نام مستعار و به صورت ناشناس به معامله رمزارزها بپردازید.
کاهش هزینهها و افزایش سرعت تراکنش: از آنجایی که پرداختها مستقیما بین کاربران صورت میگیرد، با حذف واسطهها مراحل پردازش و هزینههای مربوط به زیرساختها را برخلاف روشهای پرداخت سنتی از بین ببرند.
شفاف بودن: تمامی تراکنشها در دیدرس عموم است.
عدم عرضه بی رویه: ارزهای فیات و استاندارد طلا هیچ دولتی نمیتواند به یکباره رمزارز وارد بازار کند.
تسهیل در جهانی شدن کسب وکارها: هیچ دولتی نمیتواند رمزارزها را تحریم کند. از هرجای کره زمین میشود نقل و
ارزهای فیات و کریپتوکارنسیها
ارزهای دیجیتال به طور کلی به دو دسته ارزهای فیات و کریپتوکارنسیها تقسیم میشوند.
ارزهای فیات
به طور کلی پول فیات به معنی پول بدون پشتوانه است و ارز فیات ارزی است که با این پول برابری میکند. ارز فیات یا پول
بیپشتوانه مانند دلار آمریکا، در واقع یک پول قانونی است که ارزش خود را از دولت صادرکنندهاش میگیرد و برخلاف پول
کالایی، ارزش آن به یک کالای فیزیکی بستگی ندارد.
فیات از واژه لاتین به همین نام و به معنی «بگذارید انجام شود» گرفته شده است. دولتی که پول فیات را چاپ میکند، عامل
تعیینکننده در ارزش آن است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از سیستم ارز فیات برای خرید کالا، خدمات، سرمایهگذاری
و سپردهگذاری استفاده میکنند. این سیستم پولی در واقع جایگزین استاندارد طلا و پول کالایی شده است.
تاریخچه
منشا پیدایش پول فیات به قرنها پیش در کشور چین و زمانی که استان سیچوآن تصمیم گرفت پول کاغذی خود را در قرن یازده چاپ کند، برمیگردد. در ابتدا این پول به ابریشم، طلا یا نقره قابل تبدیل بود. اما در نهایت با روی کار آمدن قوبلای خان، سیستم ارزی فیات در قرن سیزدهم به راه افتاد. این سیستم ارزی برای امپراتوری مغول گران تمام شد، به طوری که مورخان هزینه کردنهای بیرویه و ابرتورم ناشی از آن را از دلایل اصلی سقوط این امپراتوری میدانند. در قرن هفدهم پول فیات در قاره اروپا و کشورهای اسپانیا، هلند و سوئد نیز مورد استفاده قرار گرفت. سیستم ارز فیات در سوئد با شکست مواجه شد و دولت آن را با استاندارد نقره جایگزین کرد. در دو قرن آتی، فرانسه نو و مستعمرات سیزدهگانه در آمریکای شمالی نیز این سیستم را به کار گرفتند و بعدها دولت فدرال ایالات متحده نیز از آن استفاده کرد. در قرن بیستم میلادی دولت ایالات متحده بار دیگر به سیستم پول کالایی تغییر جهت داد و از سال ۱۹۳۳ به بعد دولت، مبادله پولهای کاغذی با طلا را متوقف ساخت. در سال ۱۹۷۲ نیز به دستور رئیسجمهور وقت، ریچارد نیکسون، ایالات متحده استاندارد طلا را کنار گذاشت و افول سیستم پولی با پشتوانه را با استفاده از پول فیات در مقیاس جهانی رقم زد.
مزایای فیاتها
عدم وابستگی به کالاهای فیزیکی : پول فیات از کمیابی کالا یا دارایی فیزیکی مانند طلا تاثیر نمیپذیرد.
هزینه : خلق پول فیات از نظر اقتصادی نسبت به پول کالایی بهصرفهتر است.
واکنش پذیر : پول فیات این قدرت را در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار میدهد که نسبت به بحرانهای اقتصادی انعطاف کافی را داشته باشند.
مبادلات بینالمللی : ارزهای فیات توسط تعداد زیادی از کشورها در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند. این باعث ارائه فرم قابل قبولی از پول برای مبادلات تجاری شده است.
راحتی: برخلاف طلا، پول فیات به ذخایر فیزیکی که نیازمند نگهداری، محافظت، نظارت و دیگر امور هزینهزا باشد نیاز ندارد.
معایب فیاتها
نبود ارزش ذاتی : ارزهای فیات فاقد ارزش ذاتی هستند. این به دولتها امکان «خلق پول از هیچ چیز» را میدهد که میتواند به ابرتورم و در نهایت سقوط سیستم اقتصادی یک کشور منجر شود.
سابقه تاریک : از نظر نمونههای تاریخی، پیاده سازی سیستم ارزی فیات معمولاً به سقوط نظامهای مالی ختم شده است که بیانگر خطرناک بودن استفاده از این سیستم پولی است.
رمزارزها (cryptocurrency)
رمزارز یک واحد پولی غیر ملموس و رمزنگاری شده است که ارزش آن براساس عرضه و تقاضای بازار تعیین میگردد.
رمزارزها از پروتکلهای رمزگرافیکی و یا کدهای فوقالعاده پیچیده برای رمزگذاری دیتاهای حساس و انتقال آنها استفاده
میکنند تا معاملات امنی را فراهم کنند. کریپتوکارنسی در واقع از دو کلمهی کریپتو به معنی رمزنگاری و کارنسی به معنای
ارز یا پول دیجیتال میباشد. این ارزها را میتوان در کیفپولهای مختلفی ذخیره کرد.
ویژگیهای رمزارزها
دیجیتالی بودن: رمزارزها فقط به صورت دیجیتالی و بر روی کامپیوترها وجود دارند. هیچ سکه یا اسکناسی در کار نیست.
هیچ پولی به عنوان پشتوانه در بانکهای مختلف مثل بانک مرکزی برای رمزارزها وجود ندارد!
غیر متمرکز: رمزارزها سرور مرکزی ندارند. آنها معمولاً در میان شبکهای از هزاران کامپیوتر توزیع شدهاند. شبکههایی که سرور مرکزی نداشته باشند، شبکههای غیر متمرکز نامیده میشوند.
همتا به همتا: رمزارزها به صورت آنلاین از یک شخص به شخص دیگر منتقل میشوند. کاربران رمز ارز از طریق بانک، پیپال یا فیسبوک باهم در ارتباط نیستند.
ناشناس بودن: یعنی برای استفاده از رمزارزها یا به تملک درآوردن آنها لازم نیست حتما اطلاعات شخصی خود را ارائه کنید. شما میتوانید با یک نام مستعار و به صورت ناشناس به معامله رمزارزها بپردازید.
کاهش هزینهها و افزایش سرعت تراکنش: از آنجایی که پرداختها مستقیما بین کاربران صورت میگیرد، با حذف واسطهها مراحل پردازش و هزینههای مربوط به زیرساختها را برخلاف روشهای پرداخت سنتی از بین ببرند.
شفاف بودن: تمامی تراکنشها در دیدرس عموم است.
عدم عرضه بی رویه: هیچ دولتی نمیتواند به یکباره رمزارز وارد بازار کند.
تسهیل در جهانی شدن کسب وکارها: هیچ دولتی نمیتواند رمزارزها را تحریم کند. از هرجای کره زمین میشود نقل و
ارز فیات Fiat چیست؟
ارز فیات(Fiat) یا پول فیات به عنوان پول قانونی شناخته می شود که ارزشش را از دولتی که آن را صادر کرده است می گیرد. پول فیات شامل پول کاغذی و سکه بوده و ارزش ان همانطور که گفته شد توسط دولتی که آن را چاپ می کند مشخص می شود. واژه فیات از یک واژه لاتین به همین نام گرفته شده است. کشورهای جهان از پول فیات به جای مبادلات پایاپای و کالای فیزیکی برای ارائه خدمات خرید کالا، سرمایه گذاری و سپرده گذاری استفاده می نمایند. ارز فیات را می توان جایگزین مناسبی برای استاندارد طلا و پول کالایی در نظر گرفت.
درواقع fiat یک ارز دولتی است که توسط کالای فیزیکی مانند طلا یا نقره پشتیبانی نشده، بلکه ارزشش از طریق رابطه بین عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده، نشأت می گیرد. اکثر ارزهای کاغذی مدرن ارزهای فیات هستند، از جمله دلار آمریکا، یورو، پوند و دیگر ارزهای مهم جهانی. ارز فیات به بانک های مرکزی کشورها امکان کنترل بیشتری بر اقتصادشان میدهد، زیرا آن ها می توانند مقدار چاپ پول را کنترل کنند. ارزهای فیات فقط دارای ارزش هستند و دولت این ارزش را حفظ می کند. هیچ ابزاری برای تأمین پول به خودی خود وجود ندارد.
یکی از مخاطرات اصلی که پول های کاغذی مانند دلار دارند این است که کشورها در چاپ و عرضه آن ها زیاده روی کرده و باعث ایجاد تورم در اقتصاد شوند.
منشأ پیدایش پول فیات
انسان ها قبل از آن که سیستم اقتصاد به صورت امروزی و به طور پیچیده ای شکل گرفته باشد، در ابتدا چیزی به عنوان پول نداشتند. برای تبادل بین یکدیگر از کالا استفاده کرده و کالایی را با کالای دیگر بدون در نظر گرفتن ارزش کالا و تنها براساس نیازشان، مبادله می کردند. به این سیستم مبادله کالا با کالا یا پایاپای گفته می شد. با گذشت زمان و آزمون و خطای سیستم های مختلف مبادله، انسان ها به سیستم سکه طلا و نقره روی آوردند. اولین نمونه سکه ضرب شده در تاریخ ۶۴۰ پیش از میلاد در آناتولی غربی ضرب و مورد استفاده قرار گرفت. با گذشت زمان مردم به مبادله با سکه های طلا و نقره اعتماد کرده و از آن برای داد و ستد استفاده کردند.
اما سابقه اولین چاپ پول فیات به کشور چین باز می گردد که در آن زمان قابل تبدیل به واحدهای پولی دیگر از جمله نقره، طلا و ابریشم بود. در قرن ۱۳ سیستم ارز فیات توسط امپراطوری مغول راه اندازی شد، سیستم پول فیات در قرن ۱۷ وارد قاره اروپا شده و در کشورهای دیگری همچون هلند و سوئد مورد استفاده قرار گرفت. اما از آنجا که سیستم فیات در کشور سوئد با شکست مواجه شد، استاندارد نقره را جایگزین آن کردند. کم کم سیستم ارز فیات به فرانسه نو و همچنین مستعمرات آمریکای شمالی رسید و از این سیستم ارزی برای مبادلات و انتقال دارایی در معاملات استفاده شد. ایالات متحده آمریکا که در ابتدای قرن بیستم مجددا سیستم کالایی را جایگزین پول فیات کرده بود و از سال ۱۹۳۳ به بعد مبادله طلا با پول های کاغذی را متوقف کرده بود، نهایتا در سال ۱۹۷۲ میلادی، (همزمان با ریاست جمهوری ریچارد نیکسون)، با کنارگذاشتن استاندارد طلا از پول فیات برای سیستم پولی خود استفاده کرد.
آنچه که باعث اهمیت ارزهای فیات در جهان شد این بود که دولت ها و بانک های مرکزی به واسطه این ارزها سعی کردند اقتصاد خود را از بدترین اثرات طبیعی توسعه و رکودهای چرخه تجاری محافظت کنند.
تفاوت پول کالایی با پول فیات در ارزش ذاتی آن هاست. پول کالایی دارای ارزش ذاتی بوده و ارزش ذاتی خود را از موادی که از آن ساخته شده است، مانند سکه های طلا و نقره می گیرد. در مقابل پول Fiat فاقد ارزش ذاتی است. ارزش پول فیات از وعده دولت صادرکننده اش نشات می گیرد.
دلیل شکل گیری ارز فیات بدون پشتوانه چه بود؟
با اینکه سیستم استاندارد طلا توانسته بود بسیاری از ارزهای فیات و استاندارد طلا مشکلات معاملات تجاری را حل کند و از سوی دیگر هر کسی نیز می توانست به راحتی پول های خود را به طلا تبدیل کند و تجار و بازرگانان از آن برای مبادلات بین المللی استفاده می کردند و با تمام مزیت های دیگر سیستم استاندارد طلا، این سیستم نتوانست ماندگاری خود را حفظ کند. آنچه که به عنوان دلایل عدم ماندگاری سیتم استاندارد طلا عنوان می شود، عبارتند از:
- معدن های جدید طلا به شدت کمیاب شدند.
- مردم طلاهای خود را احتکار کردند و به کمبود آن دامن زدند.
- نرخ طلا که در ابتدا به صورت نرخ ثابتی تعریف شده بود اجرا نشد و به این دلیل نرخ طلا به صورت محاسبه ای باقی ماند.
- با شروع جنگ جهانی ذخایر مالی کشورها با کمبود مواجه شد.
در کنار این عوامل از آنجا که کار با این سیستم نیز به مرور سخت شد، سیستم استاندارد طلا در دهه ۸۰ میلادی از بین رفته و پول های بدون پشتوانه جایگزین آن شد.
مزایای استفاده از پول فیات چیست؟
- مقرون به صرفه بودن و نیاز به هزینه کمتر برای تولید پول فیات
- کمبود و نبود ذخایر طلا روی آن اثر ندارد
- انعطاف پذیری پول فیات در بحران های اقتصادی
- در اختیار قراردادن قدرت زیاد به دولت ها و بانک های مرکزی در ارزهای فیات با اقتصاد قوی
- پول فیات اگر بتواند نقش های مورد نیاز اقتصاد یک کشور (یعنی نقش ذخیره ارزش، ارائه حساب عددی و تسهیل مبادله)، را در واحد پولی خود ذخیره کند، می تواند به عنوان یک ارز خوب عمل کند.
- از پول فیات می توان در مبادلات بین المللی استفاده کرد. چراکه تبدیل به واحد پول تجاری شده است.
- عرضه پول فیات توسط بانک های مرکزی و دولت ها کنترل می شود (برعکس رمزارزها)و دلیل آن هم این است که پول فیات مانند طلا یک منبع کمیاب یا ثابت نیست. این کنترل عرضه به دولت ها امکان می دهد تا قدرت مدیریت متغیرهای اقتصادی مانند عرضه اعتبار، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت پول را داشته باشند.
معایب استفاده از پول فیات چیست؟
- تورم: تورم همزمان با تولد پول فیات با آن همراه شد. به همین دلیل تورم موجب شد که آمار افراد فقیر در جامعه افزایش یابد. چرا که تورم به افرادی که حقوق ثابت دارند، ضرر زده و موجب کاهش قدرت خرید آنها می شود.
- افزایش بیش از حد نقدینگی: زمانی که حجم نقدینگی با میزان تولید کالا و خدمات متناسب نباشد، اعتبار پول های بدون پشتوانه ضرر می کند. چرا که با افزایش نقدینگی، تقاضا نیز افزایش می یابد ارزهای فیات و استاندارد طلا و اگرعرضه مناسبی برای تأمین این تقاضاها نباشد، تورم افزایش می یابد.
- از بین رفتن دولت ها: با از بین رفتن دولت ها، پول های بدون پشتوانه در خطر هستند. چون دولت ها هستند که به اعتبار و ارزش پول های بدون پشتوانه کمک می کند. پس اگر دولتی در میان نباشد، ارزش پول ملی از بین خواهد رفت.
- ایجاد حباب در پول فیات: با توجه به عرضه نامحدود آن توسط دولت ها، فرصت های بیشتری برای ایجاد حباب با پول فیات وجود دارد.
- وابسته بودن ارزش ارز فیات به سیاست: ارزش پول فیات بستگی به سیاست های مالی و مقررات دولتی توسط دولت صادرکننده اش دارد. سیاست پولی غیرمسئولانه می تواند منجر به تورم، حتی تورم بیش از حد یک ارز فیات شود.
چرا اقتصادهای مدرن از پول فیات حمایت می کنند؟
دلیل استفاده اقتصادهای مدرن از fiat انعطاف پذیری و ارائه قدرت مدیریت به دولتمردان کشورهاست که به واسطه این انعطاف پذیری می توانند ارزهای خود را مدیریت کرده، سیاست های پولی را تعیین کرده و بازارهای جهانی باثباتی را ایجاد نمایند.همچنین امکان بانکداری جزء به جزء وجود دارد. به این معنا که به بانک های تجاری اجازه می دهد مقدار پول موجود را برای پاسخگویی به تقاضای وام گیرندگان چند برابر کنند.
چه جایگزینی برای ارز فیات وجود دارد؟
امروزه تقریبا همه کشورها دارای پول قانونی (ارز فیات) هستند. با وجود اینکه شما می توانید طلا و سکه بخرید و بفروشید، اما این سکه ها به ندرت برای خریدهای روزمره استفاده می شوند و بیشتر به عنوان یک دارایی که قابلیت ذخیره سازی دارد استفاده می شوند.
حتی رمزارزهای مانند بیتکوین در دهه گذشته به عنوان چالشی برای ماهیت تورمی ارزهای فیات ظاهر شده و مورد علاقه و پذیرش قرار گرفته و از اقبال خوبی هم برخوردار بودند، نیز معنای سنتی پول و ارز فیات را ندارند.
ارز فیات و رمزارز با یکدیگر چه ارتباطی دارند؟
هر دو رمزارز و فیات، هیچ گونه پشتوانه فیزیکی مانند طلا ندارند. کنترل این ارز توسط دولت صادرکننده اش انجام می شود، در صورتی که رمزارز ماهیت دارد.
از جمله تفاوت های موجود بین این دو ارز، نحوه تولید پول های جدید در هر یک از این دو سیستم است. به عنوان مثال بیتکوین یا اتریوم نمونه هایی از رمزارزها هستند که در مقایسه با پول فیات که هیچ گونه محدودیتی ندارد، تولید و عرضه محدودی در سکه دارد.
تراکنش در رمزارزها برگشت ناپذیر بوده، در صورتی که در ارزهای فیات این چنین نیست.
از دیگر تفاوت های ارز فیات با رمزارز این است که سیستم ارز فیات قابلیت مبادلات ارزی بزرگتر با نوسان کمتری را دارد. در صورتی که در بازار رمزارز این شرایط کاملاً برعکس است. این بازار بسیار پر نوسان است.
نتیجه گیری
سابقه پول فیات به قرن ها قبل باز میگردد. کشور چین اولین کشوری بود که پول فیات را چاپ و از آن برای مبادلات استفاده کرد. سیستم پول فیات در کنار تمام مزایایی که برای اقتصاد جوامع ایجاد کرد، از جمله مقرون به صرفه بودن و هزینه تولید پایین، اما دارای معایبی نیز هست که مهمترین آن تورم است. ارز فیات با رمزارز تفاوت های بسیاری دارد. از جمله اینکه ماهیت رمزارزها غیرمتمرکز بوده و توسط هیچ نهاد ثالث و یا دولتی کنترل نمی شوند.
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی زمانی اتفاق می افتد که یک اقتصاد نرخ های بالای بیکاری همراه با رکود یا رشد منفی (رکود) و افزایش قیمت ها (تورم) را تجربه کند.
استراتژی هایی برای مبارزه با رکود و تورم به صورت جداگانه وجود دارد، اما از آنجایی که این اثرات متناقض هستند، ترکیب هر دو، کنترل رکود تورمی را به چالش می کشد.
معرفی
از یک طرف، رکود اقتصادی یا رشد منفی را می توان با افزایش عرضه پول برطرف کرد و وام گرفتن برای شرکت ها را ارزان تر کرد (نرخ بهره پایین تر).
پول بیشتر در دسترس منجر به توسعه و نرخ اشتغال بالاتر می شود که می تواند به طور موثر از رکود جلوگیری کند یا با آن مبارزه کند.
در مقابل، اقتصاددانان و سیاستگذاران اغلب سعی میکنند با کاهش عرضه پول، تورم فزاینده را کنترل کنند تا سرعت اقتصاد را کاهش دهند.
این کار را می توان با افزایش نرخ بهره انجام داد و وام گرفتن پول را گران تر کرد.
کسب و کارها و مصرف کنندگان کمتر وام می گیرند و خرج می کنند و کاهش تقاضا باعث توقف افزایش قیمت ها می شود.
با این حال، وقتی یک اقتصاد رکود تورمی را تجربه می کند، بدترین هر دو طرف را داریم: رکود همراه با تورم بالا. بیایید عمیقتر غواصی کنیم تا بفهمیم رکود تورمی چیست، علل رایج آن و راهحلهای بالقوه آن چیست.
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی یک مفهوم کلان اقتصادی است که اولین بار در سال 1965 توسط ایین مکلئود، سیاستمدار بریتانیایی و وزیر خزانه داری به آن اشاره شد.
این نام ترکیبی از رکود و تورم است که اقتصادی را توصیف می کند که رشد اقتصادی حداقل یا منفی و بیکاری بالا همراه با افزایش قیمت مصرف کننده (تورم) را تجربه می کند.
کنترلهای اقتصادی معمولی که برای مبارزه با هر یک از شرایط بهصورت جداگانه استفاده میشود، میتواند شرایط دیگر را بدتر کند و مقابله با رکود تورمی را برای دولت یا بانک مرکزی دشوار کند.
معمولاً سطوح بالای اشتغال و رشد با تورم همبستگی مثبت دارد، اما در مورد رکود تورمی اینطور نیست.
رشد اقتصادی اغلب با تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور اندازه گیری می شود که مستقیماً با نرخ اشتغال مرتبط است.
زمانی که تولید ناخالص داخلی خوب عمل نمی کند و تورم در حال افزایش است، رکود تورمی شدید می تواند منجر به یک بحران مالی گسترده تر شود.
رکود تورمی در مقابل تورم
همانطور که دیدیم رکود تورمی ترکیبی از تورم و رکود اقتصادی یا رشد منفی است. در حالی که تورم را می توان به روش های مختلفی تعریف کرد، اغلب به افزایش قیمت کالاها و خدمات اشاره دارد.
همچنین میتوانیم تورم را کاهش قدرت خرید ارز توصیف کنیم.
چرا رکود تورمی رخ می دهد؟
به طور خلاصه، رکود تورمی زمانی رخ می دهد که قدرت خرید پول کاهش می یابد و همزمان سرعت اقتصاد کاهش می یابد و عرضه کالا و خدمات کاهش می یابد.
علل دقیق رکود تورمی بسته به بافت تاریخی و دیدگاه های مختلف اقتصادی متفاوت است. نظریه ها و نظرات مختلفی وجود دارد که رکود تورمی را به طور متفاوتی توضیح می دهند، از جمله مدل های پولی، کینزی و کلاسیک جدید. بیایید چند نمونه را ببینیم.
تضاد سیاست پولی و مالی
بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو ایالات متحده، عرضه پول را مدیریت میکنند تا بر اقتصاد تأثیر بگذارد.
این کنترل ها به عنوان سیاست پولی شناخته می شوند. دولت ها همچنین با سیاست های مخارج و مالیاتی که به عنوان سیاست مالی شناخته می شوند، مستقیماً بر اقتصاد تأثیر می گذارند.
با این حال، ترکیب متضاد سیاست های مالی و پولی می تواند منجر به تورم و رشد اقتصادی کند ارزهای فیات و استاندارد طلا شود.
هر ترکیبی از سیاست ها که هزینه های مصرف کننده را کاهش دهد و در عین حال عرضه پول را افزایش دهد، در نهایت می تواند منجر به رکود تورمی شود.
به عنوان مثال، یک دولت ممکن است مالیات ها را افزایش دهد و جمعیت خود را با درآمد قابل تصرف کمتری مواجه کند. بانک مرکزی ممکن است به طور همزمان درگیر تسهیل کمی (“چاپ پول”) یا کاهش نرخ بهره باشد.
سیاست دولت بر رشد تأثیر منفی می گذارد در حالی که بانک مرکزی عرضه پول را افزایش می دهد که اغلب منجر به تورم می شود.
معرفی ارز فیات
پیش از این، اکثر اقتصادهای بزرگ ارزهای خود را به مقداری طلا متصل می کردند. این مکانیسم به عنوان استاندارد طلا شناخته می شد اما پس از جنگ جهانی دوم به طور گسترده کنار گذاشته شد.
حذف استاندارد طلا و جایگزینی آن با ارز فیات هرگونه محدودیت در عرضه پول را حذف کرد. در حالی که این امر ممکن است کار بانکهای مرکزی را در کنترل اقتصاد تسهیل کند، خطر آسیب به سطوح تورم را نیز در پی دارد و باعث افزایش قیمتها میشود.
افزایش هزینه های عرضه
افزایش شدید هزینه های تولید کالاها و خدمات نیز می تواند باعث رکود تورمی شود. این رابطه به ویژه در مورد انرژی صادق است و به عنوان شوک عرضه شناخته می شود.
مصرفکنندگان نیز از افزایش قیمت انرژی رنج میبرند که معمولاً ناشی از قیمت نفت است.
اگر هزینه تولید کالاها بیشتر باشد و قیمت ها افزایش یابد و مصرف کنندگان به دلیل گرمایش، حمل و نقل و سایر هزینه های مربوط به انرژی درآمد قابل تصرف کمتری داشته باشند، احتمال وقوع رکود تورمی بیشتر می شود.
چگونه با رکود تورمی مبارزه می کنید؟
مبارزه با رکود تورمی از طریق سیاست های مالی و پولی محقق می شود. با این حال، سیاست های دقیق اعمال شده به مکتب فکری اقتصادی بستگی دارد.
پول گرایان
پول گرایان (اقتصاددانانی که معتقدند کنترل عرضه پول کلیدی ترین است) استدلال خواهند کرد که تورم مهم ترین عاملی است که باید کنترل شود.
در این سناریو، یک پولگرا ابتدا عرضه پول را کاهش میدهد که هزینههای کلی را کاهش میدهد. این امر منجر به کاهش تقاضا و کاهش قیمت کالاها و خدمات می شود.
اما نکته منفی این است که این سیاست رشد را تشویق نمی کند. رشد باید بعداً از طریق سیاست پولی سست همراه با سیاست مالی مقابله شود.
اقتصاددانان طرف عرضه
مکتب دیگر افزایش عرضه در اقتصاد با کاهش هزینه ها و بهبود کارایی است. کنترل قیمت انرژی (در صورت امکان)، سرمایه گذاری در بهره وری، و یارانه های تولید به کاهش هزینه ها و افزایش عرضه کل اقتصاد کمک می کند.
این امر قیمت ها را برای مصرف کنندگان کاهش می دهد، تولید اقتصادی را تحریک می کند و بیکاری را کاهش می دهد.
راه حل بازار آزاد
برخی از اقتصاددانان معتقدند بهترین راه درمان رکود تورمی، واگذاری آن به بازار آزاد است.
عرضه و تقاضا در نهایت افزایش قیمت ها را حل می کند زیرا مصرف کنندگان قادر به خرید کالا نیستند. این واقعیت منجر به کاهش تقاضا و کاهش تورم خواهد شد.
بازار آزاد همچنین به طور موثر نیروی کار را تخصیص می دهد و بیکاری را کاهش می دهد.
با این حال، این طرح ممکن است سال ها یا دهه ها طول بکشد تا با موفقیت عمل کند و جمعیت را در شرایط نامساعد زندگی قرار دهد. همانطور که کینز زمانی گفت: “در دراز مدت، همه ما مرده ایم.”
رکود تورمی چگونه می تواند بر بازار ارز دیجیتال تاثیر بگذارد؟
تعریف دقیق اثرات رکود تورمی بر کریپتو دشوار است. با این حال، اگر فرض کنیم شرایط بازار ثابت بماند، میتوانیم چند فرض اساسی داشته باشیم.
رشد حداقل یا منفی
یک اقتصاد به سختی در حال رشد یا کوچک شدن منجر به رکود سطح درآمد یا حتی کاهش می شود. در این صورت مصرف کنندگان پول کمتری برای سرمایه گذاری دارند.
این می تواند منجر به کاهش خرید ارز دیجیتال و افزایش فروش شود زیرا سرمایه گذاران خرده فروشی برای هزینه های روزانه نیاز به دسترسی به پول دارند.
رشد اقتصادی آهسته یا منفی همچنین سرمایهگذاران بزرگ را تشویق میکند که قرار گرفتن در معرض داراییهای با ریسک بالاتر از جمله سهام و ارزهای دیجیتال را کاهش دهند.
اقدامات دولت برای مقابله با رکود تورمی
به طور معمول یک دولت سعی می کند ابتدا این موضوع را کنترل کند و سپس با مشکل رشد و بیکاری مقابله کند. تورم را می توان با کاهش عرضه پول مهار کرد و یکی از روش ها افزایش نرخ بهره است.
این باعث کاهش نقدینگی می شود زیرا مردم پول خود را در بانک ها نگه می دارند و وام گرفتن گران می شود.
با افزایش نرخ ها، سرمایه گذاری های پرریسک و با بازده کمتر جذاب هستند. بنابراین، کریپتو ممکن است شاهد کاهش تقاضا و قیمت در دورههای افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول باشد.
زمانی که یک دولت تورم را کنترل کرد، احتمالاً می خواهد رشد را تحریک کند. این معمولاً از طریق تسهیل کمی و کاهش نرخ بهره انجام می شود. در چنین سناریویی، به دلیل افزایش عرضه پول، تأثیرات بر بازارهای رمزنگاری احتمالاً مثبت خواهد بود.
افزایش تورم
بسیاری از سرمایه گذاران استدلال می کنند که بیت کوین می تواند پوشش خوبی در برابر افزایش این نرخ باشد. با تورم بالاتر و فزاینده، نگه داشتن ثروت شما بدون سود، ارزش واقعی آن را کاهش می دهد.
برای جلوگیری از این امر، بسیاری برای حفظ قدرت خرید بلندمدت خود و حتی کسب سود به خرید بیت کوین روی آورده اند. این به دلیل آن است که سرمایه گذاران بیت کوین را به دلیل عرضه و انتشار محدود آن به عنوان یک ذخیره خوب از ارزش می بینند.
از لحاظ تاریخی، این استراتژی پوشش ریسک ممکن است برای سرمایهگذارانی که بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مثل خرید اتریوم ،خرید تتر را در طول سالها انباشته کردهاند، خوب کار کند.
به ویژه، در طول یا پس از دوره های تورم و رشد اقتصادی. با این حال، استفاده از کریپتو به عنوان محافظ در برابر تورم ممکن است در بازههای زمانی کوتاهتر، بهویژه در دورههای رکود تورمی، به خوبی کار نکند.
همچنین شایان ذکر است که عوامل دیگری مانند افزایش همبستگی بین ارزهای دیجیتال و بازارهای سهام نقش دارند.صرافی آنلاین فراچنج بستری مناسب خرید و فروش بیش از ۴۰۰ نوع ارز دیجیتال برای کاربران میباشد .
رکود تورمی در بحران نفت 1973
در سال 1973، سازمان کشورهای عربی صادرکننده نفت (اوپک) یک گروه منتخب از کشورها را تحریم نفتی اعلام ارزهای فیات و استاندارد طلا کرد. این تصمیم واکنشی به حمایت از اسرائیل در جنگ یوم کیپور بود.
با کاهش چشمگیر عرضه نفت، قیمت نفت افزایش یافت که منجر به کمبود زنجیره تامین و افزایش قیمت مصرف کننده شد. این امر منجر به افزایش شدید این موضوع شد.
در کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، بانکهای مرکزی نرخ بهره را کاهش میدهند تا رشد اقتصادی خود را تشویق کنند.
نرخ های بهره پایین، گرفتن وام را ارزان تر می کند و به جای پس انداز، انگیزه ای برای خرج کردن ایجاد می کند. با این حال، مکانیسم معمول برای کاهش تورم، کاهش نرخ بهره و تشویق مصرفکنندگان به پسانداز است.
با توجه به اینکه هزینههای نفت و انرژی بخش بزرگی از مخارج مصرفکننده را تشکیل میدهند و کاهش نرخهای بهره به اندازه کافی رشد را تحریک نمیکند، بسیاری از اقتصادهای غربی تورم بالا و اقتصاد راکد را تجربه کردند.
نتیجه
رکود تورمی وضعیت منحصر به فردی را برای اقتصاددانان و سیاست گذاران ایجاد می کند زیرا تورم و رشد منفی معمولاً با هم اتفاق نمی افتد.
ارزش ذاتی بیت کوین
موسسه آلیانز گلوبال اینوستورز، بازوی سرمایه گذاری بزرگترین شرکت بیمه اروپا که مدیریت حدود 500 میلیارد دلار دارایی را در اختیار دارد اعلام کرد، حباب بیت کوین دیر یا زود خواهد ترکید و حتی اگر فناوری بلاکچین بتواند منافع قابل توجهی را نصیب سرمایه گذاران نماید، این ارز دیجیتالی باز هم بیارزش است. استفان هوفریچر، رئیس بخش اقتصاد جهانی و استراتژی این شرکت در یادداشتی نوشت: «به نظر ما، ارزش ذاتی بیت کوین صفر است. شما بر اساس یک بیتکوین نمی توانید از هیچکسی ادعایی داشته باشید، در حالی که مثلا بر اساس اوراق قرضه حاکمیتی، سهام یا پول کاغذی می توانید چنین ادعایی داشته باشید و از این رو بیت کوین تضمین کننده هیچ گونه جریان درآمدی ای نیست.»
او افزود: «هرچند میتوان همین استدلال را در مورد طلا داشت، اما فلز زرد برای بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ سال به شکل گسترده ای به عنوان یک ابزار ذخیره ارزش مورد پذیرش قرار گرفته است، در حالی که عمر بیت کوین کمتر از یک دهه است.»
به گفته او بزرگترین ارز دیجیتالی جهان «تمام مشخصههای» اصلی یک دارایی حبابی را داراست و از این جهت حباب بیت کوین قطعا روزی خواهد ترکید.
پیش از این اقتصاددانان دیگری نیز در خصوص بی ارزش بودن بیت کوین اظهارنظر کرده بودند. از جمله محققان دانشگاه بیتزبورگ به این نتیجه رسیده اند که بیت کوین «دارایی ای است که از نظر معیارهای سنتی هیچ گونه ارزشی ندارد.» همچنین نوریل روبینی، اقتصاددان معروف بیت کوین را «بزرگترین حباب تاریخ بشر» خوانده است.
ارزش ذاتی چیست؟
کالایی مانند روغن را در نظر بگیریم، ارزش ذاتی آن در تولید انرژی، پلاستیک و سایر مواد است. سهام بورس هم همینطور است. زیرا نشاندهنده ارزش ویژه در یک شرکت خدماتی یا تولیدکننده کالا است. درواقع، بسیاری از سرمایهگذاران برای محاسبه ارزش ذاتی یک دارایی، تجزیهوتحلیل ویژهای انجام میدهند. از طرف دیگر، پول فیات هیچ ارزش ذاتی ندارد و اگر واقعبین باشیم فقط یک کاغذ است و آنچه آن را با ارزش میکند اعتماد است.
ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال به چه معناست؟
ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال برابر با ارزش بازاری آن نیست، بنابراین سرمایه گذاران برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال، اقدام به بررسی تفاوت در ارزش ذاتی و قیمت بازار می کنند. در صورتی که ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال نسبت به ارزش بازاری آن بیشتر باشد، تریدرها در این زمان اقدام به خرید می کنند و این ارز دیجیتال (undervalue) نامیده می شود.
در حالت عکس این قضیه، ارز دیجیتال (overvalue) نامیده می شود. برای ارزهای دیجیتال به ویژه عرضه اولیه توکن ها که هنوز به واقعیت تبدیل نشده اند، امکان تخمین ارزش ذاتی برای آنها وجود ندارد.
ارزش ذاتی ارز دیجیتال یا (Intrinsic value) به بررسی همه ی جنبه های ملموس و ناملموس یک ارز دیجیتال می پردازد. برای تخمین ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال، بررسی برخی عوامل مرتبط ضروری می باشد، در غیر این صورت تخمین درستی از میزان ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال به دست نمی آید.
از جمله این عوامل می توان به در نظر گرفتن میزان تقاضای بازار برای آن، میزان توانایی و قابلیت تیم برای تحقق اهداف پروژه و ارزیابی میزان حمایت های مالی برای به نتیجه رسیدن یک طرح که از طریق مشارکت و مکانیسم های سرمایه گذاری و… اشاره کرد.
ارزش ذاتی بیت کوین چیست؟
از نظر برخی سرمایه گذاران مشهور مانند وارن بافت، دونالد ترامپ و… بیت کوین ارزش ذاتی ندارد و استدلال آنها ناشی از خاستگاه ارز دیجیتال بیت کوین به عنوان یک دارایی غیرمتمرکز و همتا به همتا می باشد. بنابراین برای بسیاری از سرمایه گذاران، ارزهای دیجیتال به دلیل دیجیتالی بودن به عنوان یک نرم افزار به حساب می آید.
گرین اسپن در این رابطه می گوید: داشتن ارزش ذاتی برای ارز دیجیتال بیت کوین بستگی به دیدگاه و تعریف سرمایه گذار از آن دارد. بنابراین در عین حال که برای برخی از افراد فاقد ارزش می باشد برای بسیاری از سرمایه گذاران یک دارایی با ارزش ذاتی بالا می باشد.
استفان هوفچر رئیس بخش اقتصادی جهانی موسسه Allianz Global Investors در رابطه با ارزش ذاتی بیت کوین بیان کرد: ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین برابر با صفر است. دارندگان بیت کوین برخلاف پول های سنتی، سهام و اوراق قرضه حاکمیتی نمی توانند از کسی ادعایی داشته باشند، چون بیت کوین هیچ جریان درآمدی را تضمین نمی کند.
منتقدان ارزش ذاتی بیت کوین
در جولای سال ۲۰۱۹ (تیر ۹۸)، ترامپ با اشاره به اینکه بیت کوین ارزش ذاتی ندارد، سخنانی را که قبلاً توسط وارن بافت و شریک تجاری وی چارلی مانگر (Charlie Munger) به اشتراک گذاشته شده بود، تکرار کرد. ترامپ در توییتی گفت:
من هوادار بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر نیستم. این ارزها پول محسوب نمیشوند و ارزش آنها به شدت ناپایدار است و هیچ اساسی ندارد.
توییت ترامپ در نقد ارزهای دیجیتال
استدلالها برای اثبات بیارزش بودن ذاتی بیت کوین، از خاستگاه این ارز دیجیتال ناشی میشود؛ شبکهای غیرمتمرکز و همتابههمتا (Peer-to-Peer) از استخراجکنندگان، کاربران، توسعهدهندگان و فولنودها، که از سال ۲۰۰۹ و بدون حضور یک نهاد مرکزی یا گروهی که بر پروتکل بلاک چین نظارت داشته باشند، به راه افتاده است.
از اینرو، ایده یک شبکه غیرمتمرکز و کاملاً متنباز، که بهصورت نظری یک نرمافزار محسوب میشود، برای بسیاری از سرمایهگذاران بیگانه است. در سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۹۷)، چارلی مانگر، نایب رئیس برکشایر هاتاوی گفت که بیت کوین «یک طلای مصنوعی و بیارزش است» و آن را بخشی از دانش کامپیوتری هوشمند توصیف کرد. مانگر معتقد است:
بیت کوین، تعریف اسکار وایلد از شکار روباه را به خاطرم میآورد؛ شکار گوشت غیرخوراکی، به طرز غیرقابل توصیفی، ناخوشایند است.
اسکار وایلد (Oscar Wilde)، یک نویسنده ایرلندی در قرن نوزدهم بود. او این گفته را در توصیف کسانی به کار برده است که برای تفریح، روباه شکار میکردند و از نظر او، این کار بیمعنی و بیهوده بوده است.
بیشتر مواضع منفی نسبت به بیت کوین و شک و تردید نسبت به ارزش آن، ناشی از ساختار غیرمتمرکز و توزیعشده و همینطور ماهیت دیجیتالی آن است. اما مدیران حوزهی ارز دیجیتال و همچنین بزرگان عرصهی سرمایهگذاری، ارزش بیت کوین را متفاوت و به شکلی دیگر درک میکنند.
طرفداران ارزش ذاتی بیت کوین
آری پاول (Ari Paul)، مدیر ارشد شرکت سرمایهگذاری بلاکتاور کپیتال (BlockTower Capital) در مصاحبهای توضیح داد که ارزش بیت کوین، از کنترلی که این ارز دیجیتال به صاحبان سرمایه میدهد ناشی میشود. ویژگیِ غیرقابل مصادره بودن بیت کوین در مقایسه با داراییهای سنتی، سطحی بیسابقه از آزادی اقتصادی را برای کاربرانش فراهم میکند.
بیایید به عنوان مثال طلا را در نظر بگیریم. این دارایی در سیستمهای مالی نوعی پناهگاه امن به شمار میرود و بسیاری از سرمایهگذاران پیشبینی میکنند بیت کوین در دراز مدت با آن رقابت کند. با این حال در گذشته بارها شاهد این بودهایم که دولتها طلاهایی را که افراد به صورت شخصی نگهداری میکردند، به دلایل مختلف ضبط کردهاند. پاول گفت:
بیت کوین ویژگیهای بسیاری دارد؛ ارزش بیت کوین به واسطه این حقیقت ایجاد میشود که این ارز تنها راه برای سر پا نگه داشتن شبکه بلاک چینی خودش است؛ اما من معتقدم که بخش اعظمی از ارزش بیت کوین ناشی از مقاومتش در برابر توقیف و ضبط شدن است.
من اگر بخواهم یک دلار از ثروتم را بهگونهای ذخیره کنم که به طور خودسرانه توسط دولتها قابل مصادره نباشد، صرفنظر از قیمت بیت کوین نسبت به دلار، من به یک دلار بیت کوین نیاز دارم. بیت کوین با این ساختار تا حدودی قابل مقایسه با سیستم بانکداری فراساحلی (offshore banking) است، که دارای بازاری با ارزش حدود ۳۰ تریلیون دلار است.
بانک فراساحلی، به نوعی از بانکها گفته میشود، که در آن بانک در مکانی غیر از محل سکونتِ سپردهگذارانش مستقر است و افراد ثروتمند برای حفاظت از پولهایشان در مقابل مصادره توسط دولت، از آن استفاده میکنند. بانکهای آفشور مالیات دریافت نمیکنند و پول ثروتمندان را در اختیار دولتها قرار نمیدهند.
این استدلال که ارزش بیت کوین از مقاومت آن در برابر مصادره ناشی میشود، با صحبتهای ونسس کازارس (Wences Casares)، مدیرعامل شرکت ارائهدهنده کیف پول و خدمات امانتسپاری زاپو (Xapo) هم همخوانی دارد.
در مقالهای تحت عنوان «پروندهای درباره اختصاص بخشی از سبد دارایی به بیت کوین» که در مارس ۲۰۱۹ (اسفندماه ۹۷) منتشر شد، کازارس پیشنهاد داد که هر ده میلیون دلار سبد دارایی، باید حداقل شامل صد هزار دلار سرمایهگذاری بلندمدت در بیت کوین باشد.
کازارس توضیح داد که در زمان کودکیاش در آرژانتین، شاهد این بوده که خانوادهی او سه بار تمام داراییهای خود را از دست دادند و آخرین باری که این اتفاق افتاد به دلیل مصادره ناعادلانه داراییهایشان بوده است.
متی گریناسپن (Mati Greenspan)، موسس کوانتوم اکونومیکس (Quantum Economics)، معتقد است ارزش ذاتی و حقیقی بیت کوین صرفاً به درک سرمایهگذار از بیت کوین و کل طبقه دارایی (asset class) بستگی دارد. طبقهی دارایی گروهی از اوراق بهادار، و یا گروهی از ارزهای دیجیتال است که خصوصیاتی مشترک و رفتار ارزهای فیات و استاندارد طلا مشابه در بازار دارند و قوانین مشترکی در خصوص آنها وجود دارد.
طبق تعریف، اصطلاح «ارزش ذاتی» به ارزش واقعی، ذاتی و اساسی یک دارایی، کالا یا ارز اشاره دارد. اما «ارزش» مقولهای ذهنی است و اغلب اوقات براساس شرایط مختلف، به طور قابل توجهی تغییر میکند.
به عنوان نمونه، پیش از آنكه رییس جمهور ریچارد نیكسون (Richard Nixon) استاندارد طلا را با اجازه ندادن به بانک مرکزی برای بازپرداخت دلار با طلا حذف كند، ارزش ذاتی دلار ناشی از پشتوانه طلا بود. اما وقتی استاندارد طلا از بین رفت، سایر کشورها شروع به چاپ پول کردند و نرخ تورم ارزهای ذخیره شروع به افزایش کرد.
منظور از ارز ذخیره، پولی است که دولتها و سازمانهای بینالمللی تمایل به نگهداری آن به عنوان ذخایر طلا و ارز داشته باشند و بخش بزرگی از تجارت بینالمللی به وسیلهی آن انجام گیرد. دلار بزرگترین ارز ذخیره دنیا است.
آیا بیت کوین ارزش ذاتی دارد؟
میتوان اینگونه پنداشت که ارزش ذاتیِ یک ارز ذخیره، وابسته به دولت یا کشوری است که پشتوانه آن ارز است، اما این ارزش بسته به عوامل مختلفی میتواند به سرعت تغییر کند. گریناسپن میگوید:
ارزش ذاتی به عنوان «درک یک سرمایهگذار از ارزش دارایی» تعریف میشود. بنابراین، اینکه بیت کوین دارای ارزش است یا خیر، کاملاً به دیدگاه سرمایهگذار آیندهنگر بستگی دارد. شاید در حال حاضر برای آقای کارنی هیچ ارزشی نداشته باشد، اما مطمئناً برای میلیونها انسان دیگر در سراسر جهان ارزشمند است.
تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال
سریع ترین، آسان ترین و کاربردی ترین روش تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال، روش نمودار قیمت در برابر زمان می باشد. در این روش همه ی افزایش قیمت ها و کاهش قیمت هایی که از طریق عوامل غیر عادی تجاری و عوامل احساسی ایجاد شده است در نظر گرفته می شود.
روش نمودار قیمت در برابر زمان، روشی کاربردی برای محاسبه ارزش ذاتی رمز ارزها در بلند مدت می باشد و در صورتی که سابقه فعالیت رمز ارزها طولانی تر باشد، این روش مطمئن تر است. برای استفاده از این روش، تریدرها نیازی به هیچ نرم افزار تخصصی و انجام تحلیل های پیچیده ندارند.
روش های دیگری مانند میانگین نمایی متحرک و میانگین ساده متحرک (Simple Moving Average) برای تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال وجود دارد. این روش ها به شناخت مسیر رشد و توسعه ارزهای دیجیتالی و همچنین تعیین سطوح مقاومتی و حمایتی آن ها کمک می کند.
جمع بندی
متأسفانه هیچ پاسخ دقیق و مستقیمی در مورد چرایی ارزشمندی بیت کوین وجود ندارد. ارز دیجیتال بیت کوین مانند پول فیات امروزی بدون پشتوانه است.
اما میتوان گفت که بیتکوین روی یک شبکه بسیار ارزهای فیات و استاندارد طلا امن کار میکند و این رمز ارز ارزش زیادی دارد که سرمایهگذاران و بازرگانان به آن آگاه هستند.
در اوایل ماه مارس (اسفند ۹۸)، اندرو بیلی (Andrew Bailey)، رئیس بانک مرکزی انگلستان، ادعا کرد که بیت کوین هیچ ارزش ذاتی ندارد. او در اظهارنظری بحثبرانگیز گفت هر سرمایهگذاری که بیت کوین نگهداری میکند، باید برای از دست دادن تمام پول خود آماده باشد. بیلی اظهار کرد:
اگر میخواهید آن را بخرید، مشکلی نیست، اما متوجه باشید که هیچ ارزش ذاتی ندارد. ممکن است دارای ارزش ظاهری باشد، اما هیچ ارزش ذاتی وجود ندارد.
در طول سالهای گذشته، بسیاری از سرمایهگذاران مشهور و مقامات رسمی دولتی همچون مارک کیوبن (Mark Cuban)، میلیاردر معروف، وارن بافت، مدیر عامل اجرایی برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) و دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، از بیت کوین به دلیل نداشتن ارزش واقعی انتقاد کردهاند.
دیدگاه شما