کسانی که استراتژیهای ساده دارند، سود بیشتری از بازار دریافت می کنند.
روشهای تعیین حد ضرر در بازار بورس
انسانها همواره از شکست و ضرر در هر فعالیتی گریزانند و به امید موفقیت و رسیدن به پیروزی در هر عرصهای گام مینهند، فعالان بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نیستند. افرادی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند؛ با توجه به ماهیت نوسانی آن، به کرات در موقعیتهای سود و زیان قرار میگیرند و چنانچه از قبل برای خرید و فروش خود برنامهای نداشته باشند، ممکن است متحمل ضررهای هنگفت و یا از دست رفتن همه یا بخشی از سودشان شود. تعیین حدضرر در معاملات اوراق بهادار و پایبند بودن به آن، رفتاری حرفهای و منطقی است که باعث کاهش ضرر در سرمایهگذاری یا کسب سود مطمئن میشود.
اکثر افرادی که تازهکاری که وارد بازار بورس میشوند، در تعیین حد ضرر برای معاملات خود دچار مشکل هستند و در بازار صعودی بر اثر خوشبینی افراطی با انتخاب حد ضرر خیلی بالا، زیان زیادی را متحمل میشوند و گاهی از ترس ضرر بیشتر، حد خروج را به قدری پایین میآورند که از کسب سود بیشتر جا میمانند. در ادامه مقاله به روشهای تعیین حد ضرر و انتخاب نقطه خروج مناسب از میپردازیم.
تعیین حد ضرر چیست؟
گاهی اوقات شما سهمی را تحلیل میکنید و بر اساس تحلیلتان روند سهم صعودی است و سپس اقدام به خرید سهم میکنید. اما هر تحلیلی ممکن است اشتباه از آب درآید و برخلاف پیشبینی و تحلیل شما سهم روند نزولی به خود بگیرد. در این مواقع شما باید نظارهگر زیان خود باشید؟پاسخ روشن است شما باید محدودهای را باتوجه آستانهی ریسک خود به عنوان حد ضرر برای خود تعیین کنید و با ضرر از سهم خارج شوید تا زیان بیشتر خود جلوگیری کنید. به آن محدوده اصطلاحا حد ضرر میگویند. این محدوده باید به صورت هدفمند و با توجه به شرایط بازار و نوع اوراق بهادار موردمعامله، با هدف محدود کردن ضرر تعیین شود.
این محدوده را میتوانید توسط ثبت یک سفارش نزد کارگزار انجام دهید؛ به طور مثال اگر شما حد ضرر خود را 10 درصد زیر قیمت خرید سهم ثبت کنید؛ با فروش رفتن سهم در این قیمت، ضررتان به 10 درصد محدود و معاملهتان بسته خواهد شد.
روشهای تعیین حد ضرر
روشهای گوناگونی برای تعیین حد ضرر وجود دارد و تحلیلگران تکنیکال همواره به دنبال یافتن بهترین روش برای تعیین آن هستند؛ برخی روشها میزان مرسوم در بازارهای مالی دنیا را برای محدود کردن ضرر معامله یعنی تعیین حد ضرر متحرک 6 درصدی را مبنای روش خود قرار دادهاند؛ ولی برخی از الگوهای کندل استیک، حمایت تکنیکالی، اندیکاتورها در تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده میکنند.
الف- تعیین حد ضرر به روش درصدی
یکی از روشهای حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ ابتدایی تعیین حد ضرر، تعیین درصدی مشخص به عنوان حد ضرر است. در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را برای محاسبه حد ضرر استفاده می کند و وقتی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده کم تر شد، برای فروش اقدام خواهد کرد. برای مثال چنانچه سهمی را 1000 تومان بخریم و حد ضرر را ۱۰ درصد تعیین کرده باشیم، با رسیدن به قیمت 900 تومان باید آن را به فروش برسانیم.
ب-تعیین حد ضرر به کمک حمایت تکنیکالی
این روش نسبت به روش درصدی کمی پیچیدهتر و حرفهای تر است و استفاده از این روش مستلزم این موضوع است که شما بتوانید حمایتهای کلیدی سهم را با دقت بالایی تشخیص دهید. در این روش شما حمایت کلیدی سهم را تشخیص میدهید و حد ضرر را کمی پایینتر از حمایت قرار میدهید و تا وقتی که حمایت مشخص شده نشکند، شما سهم را نگهداری میکنید ولی در صورت شکست حمایت و رسیدن به حد ضرر باید سهم را به فروش برسانید.
ج-تعیین حد ضرر به کمک میانگین متحرک (Moving Average)
روش دیگر استفاده از میانگین متحرک (MA) است؛ با استفاده از این روش، حد ضررها دقیقا زیر قیمت میانگین متحرک بلندمدت که نوسانات کمتری نسبت به میانگین متحرک کوتاه مدت دارند قرار میگیرند و دادههای مطمئنتری را ارائه میدهند. در استراتژیهای مختلف میانگین متحرکهای 50 و 100 به عنوان حد ضرر استفاده میشود و زمانی که میانگین متحرک نمودار را به سمت بالا قطع کند و نمودار در زیر میانگین متحرک تثبیت شود شما باید از سهم خارج شوید.
د- تعیین حد ضرر با استفاده الگوهای قیمتی
گاهی اوقات سرمایهگذار بر اساس الگوهای قیمتی مانند سقف دوقلو، سر و شانه معکوس و… اقدام به خرید سهم میکند. این روش ساده و عین حال موثری است و شما باید بر اساس الگوی تشکیل شده حد ضرری برای خود تعیین کنید. توجه داشته باشید که هر الگویی حد ضرر منحصر به فردی دارد که حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ در جدول زیر برخی از حد ضررها را میتوانید مشاهده کنید.
چه مواردی را باید با در تعیین حد ضرر معامله در نظر بگیریم؟
به عنوان یک سرمایهگذار مواردی وجود دارد که باید درباره حد ضرر به خاطر داشته باشید:
- حد ضرر در معاملات برای معاملهگرانی که روزانه دست به خرید و فروش نمیزنند و به عبارتی نوسانگیر نیستند، کاربرد دارد.
- حد ضرر معاملات در سهام شرکتهای بزرگ به خوبی عمل نمیکند؛ زیرا ممکن است در بلندمدت به دلیل شناوری بالای آنها که باعث نوسانات بیشتر سهم میشود؛ ضرر بیشتری را متوجه سرمایهگذار کند.
- کارگزاران برای معاملات مختلف کارمزدهای متفاوت را دریافت میکنند، بنابراین میبایست قبل از انجام معامله و تعیین حد ضرر به میزان کارمزد پرداختی اوراق بهادار مورد معامله توجه کافی داشته باشید.
- همواره از انجام معامله در قیمت حد ضرر خود اطمینان حاصل کنید و به تصور اینکه معامله با توجه به روند سهم حتما صورت میگیرد؛ آن را رها نکنید.
برای هر معامله نسبت حد سود به حد ضرر باید بیش از ۲ باشد، یعنی این که اگر حد ضرر سهمی ۳ درصد است باید حد سود آن بیش از ۶ درصد یا برابر ۶ درصد در نظر گرفته شده باشد.
سخن پایانی
تعیین حد ضرر در بازار بورس با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایه گذار و ریسک پذیری او فرق دارد و هیچ قانون و اصول کلی در این خصوص وجود ندارد، ولی نکاتی وجود دارد که به سرمایه گذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه ای کمک میکند که به برخی از این موارد اشاره داشتیم. در تعیین حد زیان برای معاملات خود ذرهای درنگ نکنید چراکه عدم تعیین حد ضرر موجب ضرر سنگین شما در ریزشهایی همچون مرداد 99 خواهد شد و شما ضررهای 50 درصدی خود را به سختی میتوانید جبران کنید پس چه بهتر است قبل از ضرر سنگین با تعیین حد ضرر از سهم خارج شوید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی و اهمیت آن یکی از مباحث مهم در دنیای ترید است که اکثرا در مورد آن صحبت میشود اما در مورد چگونگی ایجاد آن کمتر بحث میشود. با توجه به اهمیتی که این موضوع برای موفقیت و ماندگاری در بازار دارد تصمیم گرفتیم در این مطلب از امیر تریدر آن را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم. تنها نکته ای که قبل از شروع بهتر است به آن اشاره کنم این است که سعی کنید برای انتخاب Trading strategy به واقعیتها توجه کنید و از خیال پردازی دوری کنید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی شامل تجزیه و تحلیل بازار برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج، اندازه موقعیت و زمان معاملات است. Strategy از واژه Strategos که یک کلمه یونانی است گرفته شده است. این واژه یک کلمه نظامی است و به معنای داشتن برنامه برای خنثی کردن نقشههای دشمن و به کار گیری اقدامات مناسب است. ناپلئون بناپارت یکی از استراتژیستهای میدان جنگ بود که میتوانست تمامی حرکات دشمن را قبل از جنگ پیش بینی نماید و برای مقابله با آن از راهکار مناسب استفاده کند. احتمالا این سوال برایتان پیش آمده است که این موضوع چه ربطی به مارکت دارد؟😅 باید بدانید که دنیای معامله گری شباهت عجیبی به میدان جنگ دارد و شما فرمانده این جنگ هستید.
در بازارها هیچ قطعیتی وجود ندارد و استراتژی معاملاتی به ما کمک میکند به گونهای عمل کنیم که احتمال برد ما بیشتر باشد. علاوه بر این اجازه نمیدهد که کنترل معاملات به دست احساسات بیفتد. البته این واقعیت را در نظر بگیرید که همیشه تعدادی از معاملات خود را از دست خواهید داد. زیرا تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یک علم قطعی و 100 درصدی نیست که در آن دو به علاوه دو برابر با چهار شود. در ترید نکته حائز اهمیت این است که برآیند معاملات شما سودده باشد و ممکن است در این میان چندین بار هم ضرر کنید.
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتور ایچیموکو، الگوهای هارمونیک، انواع سبک های پرایس اکشن، اندیکاتور RSI و … سبکهای معاملاتی هستند و به معنای Strategy نیستند. بلکه فقط پیش نیاز برای چیدن استراتژی هستند.
نویسنده کتاب شیوه لاک پشتها جمله جالبی درباره معامله گری دارد:
کسانی که استراتژیهای ساده دارند، سود بیشتری از بازار دریافت می کنند.
بنابر این «جمله نبوغ در سادگی است» در بازارهای مالی نیز صدق میکند. در مارکت سبکهای مختلفی برای ترید وجود دارد. این که در ابتدا شما همه این روشها را امتحان کنید تا به سبک مناسب خود برسید مشکلی ندارد. اما این که بخواهید در هر ترید و پوزیشنی که میخواهید باز کنید از همه روش ها با هم استفاده کنید مسئله ساز خواهد بود. بسیاری از این متدها با هم سازگاری ندارد و سیگنالهایی مخالفی میدهد. هیچ جام مقدسی و بهترینی سبکی وجود ندارد. به تعداد آدمهای کره زمین Strategy میتواند وجود داشته باشد ( با کمی اغراق😅). بنابراین سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا میکنید استراتژی خود را بچینید و کور کورانه از کسی تقلید نکنید.
گام های ایجاد استراتژی معاملاتی
در نظر گرفتن 3 گام زیر میتواند به شما برای ایجاد استراتژی کمک کند:
گام اول: انتخاب بازار و تایم فریم مناسب
درست در زمانی که یک قدمی Trading strategy هستید باید به دو سوال زیر جواب دهید:
- میزان سرمایه شما چقدر است؟
- در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
میزان سرمایه شما چقدر است؟
حجم نقدینگی یکی از ملاک های مهم انتخاب بازار است. فرض کنید شما 300 هزار دلار سرمایه دارید و میخواهید یک معامله گر روزانه باشد و هر روز چند درصد سود از بازار بگیرید. اگر بخواهید در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید فقط میتوانید روی اتریوم و بیتکوین پوزیشن بگیرید و نمیتوانید بر روی سایر آلتکوینها که شاید در طول 24 ساعت گذشته نصف این مبلغ هم گردش نداشته اند وارد شوید.
شما با این میزان سرمایه دقیقا مانند کشتی تایتانیک هستید😊 که در هر عمقی نمی تواند حرکت کند و در صورتی که اشتباه کنید از سرمایه شما فقط یک رز باقی میماند.
فعالیت در بورس ایران نیز مشابه همین جریان است و فقط تعداد کمی از نمادها را میتوانید مورد معامله قرار دهید و در هر بار خرید و فروش به تنهایی صف خرید و فروش ایجاد میکنید. با این حجم از سرمایه فقط بازار فارکس است که مناسب شما است زیرا حجم نقدینگی در این مارکت بسیار بالا است.
در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
انتخاب تایم فریم رابطه مستقیمی با شخصیت شما دارد. انتخاب تایمی که متناسب با شخصیت است میتواند سوددهی شما را در بازار افزایش دهد. تایم فریم های پایین مانند 1 و 5 دقیقه سرعت عمل بالایی میخواهد و استرس بالایی دارد علاوه بر این باید تسلط بیشتری به تحلیل تکنیکال داشته باشید. اما در عوض نیاز نیست که شما دائما بازار را چک کنید و فقط بخشی از روز را به ترید اختصاص میدهید. اما در تایم فریم های بالا مانند 4 ساعته همه چیز برعکس است. پس چیدن استراتژی حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ معاملاتی ابتدا با انتخاب تایم مناسب آغاز میشود.
گام دوم: طراحی قوانینی برای ورود به معامله
برای ورود به معامله باید دقت داشته باشید ورود زود هنگام یا دیر هنگام نداشته باشید. مثلا اگر طبق تحلیل باید صبر کنید تا قیمت پایین تر بیاید اما شما به دلیل ترس جا ماندن از بازار زودتر وارد معامله میشوید به این معنی است که شما هنوز به روانشناسی ترید آگاه نیستید. بدتر از این حالت زمانی است که شما ورود زود هنگام داشته باشید و پس از ورود بازار هیچ تحرکی نداشته باشد و سرمایه شما دچار خواب شود.
برای رفع این مشکلات شما باید صبور باشید و منتظر بمانید تا قیمت نقطه مد نظر شما را لمس کند. برای ورود باید به دنبال شرط هایی برای بررسی و ارزیابی قیمت باشید. مثلا سطوح حمایت و مقاومت را در نظر بگیرید و هنگامی که قیمت به این سطوح نزدیک شد به دنبال تائیدیه (مشاهده واگرایی منفی در ار اس ای یا کاهش مومنتوم) برای باز کردن پوزیشن باشید. پس سه شرط زیر را برای ورود به معامله در نظر بگیرید:
- ورود قیمت به محدوده مناسب
- شرط هایی برای تائید نواحی
- شرط هایی برای تائید تریگر ورود
تعین حد ضرر: تعیین حد ضرر روشهای مختلفی دارد اما به طور کلی میتوان گفت حد ضرر نقطهای است که دلایل ورود شما به معامله منقضی میشود.
تعیین حد سود: اگر نتوانید از سودهایتان محافظت کنید چیزی برای پوشش دادن ضررهایتان ندارید و دیر یا زود سرمایه خود را از دست میدهید. بسیاری از افراد با حد ضرر مشکلی ندارند اما برنامهای برای محافظت از سودهایشان ندارند. بهتر است این موضوع را در نظر بگیرید که در بازار هیچ قطعیتی وجود ندارد و ممکن است در یک کندل تمامی سودهای خود را از دست بدهید. پس این کار را جدی بگیرید.
گام سوم: از استراتژی خود بک تست بگیرید
پس از این که قوانین خود را نوشتید سوالی که پیش میآید این است که از کجا بفهمیم این استراتژی به درستی عمل میکند؟ رفع این مشکل کار سختی نیست، میتوانیم این موارد را در گذشته بازار چک کنیم و بر آیند سودها و ضررها را یادداشت کنید تا متوجه شوید Trading strategy شما برنده است یا خیر.
ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که گذشته بازار چه ربطی به آینده بازار دارد؟ موافقم، اما به هر حال این کار چراغ راه است. معمولا زمانی که یک استراتژی در گذشته بازار جواب میدهد در آینده نیز میتواند خوب عمل کند و این بهتر از این است که بدون هیچ تستی سرمایه خود را وارد بازار کنیم و آن را در معرض خطر قرار دهیم.
یک دانشجوی پزشکی را در نظر بگیرید. اگر در همان ابتدا با مطالعه چند کتاب و پاس کردن واحدهای دانشگاهی به اتاق عمل برود و جراحی انجام دهد قطعا بیمار را راهی دیار باقی میکند😥 بنابراین معمولا این افراد در ابتدا بر روی جنازهها تمرین میکنند، سپس دستیار جراحهای متخصص میشوند و در نهایت به اتاق عمل میروند.
ترید هم مانند جراحی قلب یک تخصص است و حتی از آن هم سخت تراست. برای موفقیت در آن باید مراحل رشد و تکامل را با حوصله و تمرکز پشت سر بگذارید. استفاده از بک تست مزایای زیادی دارد که عبارتست از:
تسلط به قوانین استراتژی
وقتی در گذشته بازار قوانین خود را 100 بار پیاده کرده باشید، میتوانید چشم بسته هم به دنبال شرایط استراتژی بر روی چارت باشید و این به این معنی است که استراتژی معاملاتی شما به عادت تبدیل شده است. هر چیزی که به عادت تبدیل شود بسیار سریع و بدون اشتباه انجام میشود.
شناخت ماهیت انتظارات از استراتژی
فرض کنید در بک تست شما مشخص شود که استراتژی شما در 80 درصد مواقع درست عمل میکند. بنابر این حتی اگر به سودهای کوچک هم از معاملات خارج شوید در پایان برآیند شما مثبت خواهد بود. یا این که متوجه شدید که Strategy شما در ماه فقط دو سیگنال میدهد بنابراین دیگر انتظار ندارید هر روز سیگنال خرید یا فروش داشته باشید.
ایجاد دیتای لازم برای مدیریت سرمایه
برای نوشتن برنامه جامع مدیریت سرمایه باید تکلیف استراتژیتان را در گذشته بازار مشخص کرده باشید و برای تک تک سوالات زیر جواب پیدا کرده باشید:
تعداد ضررهای متوالی، بیشترین تعداد ضررهای متوالی، بیشترین مقدار سود، بیشترن مقدار ضرر، تعداد معاملات درسود یا ضرر بسته شده، مجموع سودها و ضررها و …
کمک به کنترل احساسات
بخشی از موفقیت یک معاملهگر به کنترل احساسات بر روی معاملات برمیگردد. وقتی یک استراتژی در مراحل بک تست موفق عمل کرده باشد به معامله گر اعتماد به نفس کافی را میدهد تا با واقعیت های استراتژی اش رو به رو شود. مثلا اگر استراتژی شما در گذشته 12 ضرر پشت سر هم داشته است. بنابراین اگر در 5 معامله را هم با ضرر ببندد نگاه به گذشته باعث میشود خودش را نبازد و در معامله بعدی هوشیارانه تر عمل کند.
سخن پایانی
از نظر وارن بافت دو قانون طلایی دربازارها جود دارد. اول حفظ سرمایه و دوم توجه به قانون اول. بنابراین بهترین استراتژی معاملاتی هم زمانی جواب میدهد که با مدیریت ریسک درست همراه باشد. داشتن Strategy به این معنی نیست که شما از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. بلکه Technical جزئی از یک استراتژی است. برای این که بتوانید در بازار موفق عمل کنید باید برای حضور در بازار و رویدادهای مختلفی که اتفاق میافتد برنامه داشته باشید.
چقدر سابقه حضور در بازار را دارید؟ شما چه مواردی را در استراتژی معاملاتی خود لحاظ کرده اید؟
حد ضرر چیست؟
در بازارهای مالی ، شما باید خیلی سریع از ضرر جلوگیری کنید.
برای این منظور می توان خطر را تعریف کرد.
با وجود بسیاری از جنبه های معاملات سهام و سبک و سنگین معاملات سهام ، می توان حد ضرر را فراموش کرد.
Harm یکی از آن چیزهای به ظاهر کوچک است که می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. همه می توانند از این نگرش استفاده کنند ، بنابراین از سایت بورس تحصیلی این موضوع را حفظ کنید.
شاید شنیده باشید که برخی می گویند بهتر است بعد از خرید سهم خود را خریداری کنید.
تعریف ساده ضرر و زیان متوقف است: وقتی قیمت سهام به حد تعیین شده می رسد ، سهام مورد نظر باید فروخته شود تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
همچنین باید توجه داشته باشید که کاهش سود نیز یک ضرر محسوب می شود ، بنابراین وقتی قیمت سهام بالا می رود ، ضرر نیز باید متناسب با قیمت افزایش یابد.
مزایا و معایب آسیب خودکار
در بازارهایی مانند فارکس ، سود ریسک خودکار به این صورت است که شما مجبور نیستید روزانه قیمت سهام را چک کنید (متأسفانه امکان سفارش ضرر خودکار در حال حاضر در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد).
این یک گزینه بسیار مفید است ، به خصوص هنگامی که شما در تعطیلات یا در شرایطی هستید که نمی توانید به رایانه ، اینترنت و تلفن همراه خود دسترسی پیدا کنید.
مضرات حد ضرر خودکار این است که ممکن است ضرر بسته شود (خصوصاً وقتی با قیمت نامناسب تنظیم شود) با نوسان قیمت بسیار ناچیز در بازار و ناخواسته بسته شدن معامله ای که انجام داده اید.
درست است که محدودیت ضرر خودکار در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد ، اما سازمان بورس توصیه می کند که ضرر و زیان خود را یادداشت كنید و آن را بدون قید و شرط اجرا كنید.
هیچ قاعده و مقرر برای تعیین حداکثر قیمت وجود ندارد. این همه به سبک سرمایه گذاری و ریسک پذیری شما بستگی دارد (بلند مدت ، کوتاه مدت ، میان مدت)
شخصی که هدف آن نوسان است ممکن است سهم زیر 5 درصد را زیر قیمت خرید قرار دهد ، در حالی که شخصی با هدف سرمایه گذاری بلند مدت می تواند آن را 15 درصد پایین تر از قیمت خرید تعیین کند.
تعیین نقطه توقف یا از دست دادن نیاز به تجربه کمی و اطلاعات تحلیل تکنیکی کافی دارد. نکات کلیدی زیر می تواند در تعیین مکان شما به شما کمک کند.
چند نکته مهم در تعیین آسیب
معاملات کوتاه مدت را روی حمایت نزولی کوتاه مدت قبلی قرار دهید (اگر بین 8 تا 10 درصد باشد)
محدودیت خریدهای میان مدت و بلند مدت را در محدوده پشتیبانی معتبر تعیین کنید (بین 10 تا 20 درصد زیر قیمت خرید)
وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم بالاتر از محدوده مقاومت تثبیت شود ، سهام را روی مقاومت شکسته قرار دهید که اکنون به عنوان پشتیبانی عمل می کند.
اگر سهام را در فاصله کوتاهی از قیمت خرید قرار دهید ، در کوتاه مدت ممکن است به دلیل نوسانات قیمت بالا ، زودتر از بازار خارج شوید (سهام خیلی زود فروخته می شود).
اگر پول زیادی را از قیمت خرید دور کنید ، این آسیب بیشتری به شما وارد می کند. (خیلی دیر به اشتراک بگذارید)
بنابراین یافتن یک میانه راهبردی هوشمندانه و بهتری برای تعیین آنچه در معرض خطر است قرار دارد.
همیشه الزامات تعیین شده را رعایت کنید. اگر سهام پس از مقابله با خطر شروع به رشد کرد ، دیگر نیازی به سرزنش خود نخواهید داشت و پس از تعیین خطر ، با دقت بیشتری مطالعه کنید. درعوض اینکه ناراحت باشید ، خوشحال می شوید که براساس استراتژی خود معامله کنید.
برخی از افرادی که در دراز مدت سرمایه گذاری می کنند ، اعتقاد به آسیب ندارند. اگر به وضعیت اساسی شرکت اطمینان دارید و قصد دارید بیش از 9 ماه سرمایه گذاری کنید ، نمی توانید ریسک را تعیین کنید.
برای یادگیری تحلیل تکنیکی ، آموزش تحلیل تکنیکی بازار بسته را طی 14 روز تجزیه و تحلیل می کنیم.
استفاده از دستورهای حد ضرر در معاملات فارکس
حرکتهای بازار میتوانند غیرقابل پیش بینی باشند، و حد ضرر، یکی از مکانیزمهای معدودی است که معاملهگران برای محافظت از معاملات خود در برابر زیانهای زیاد در بازار فارکس باید آن را در نظر داشته باشند. حد ضررها در فارکس به شکلها و روشهای کاربردی مختلفی وجود دارند.
در این درس شکلهای مختلف حد ضرر از جمله حد ضرر ثابت (static stops) و حد ضرر متحرک (trailing stops) مطرح میشوند. همچنین اهمیت حد ضررها در معاملات فارکس نشان داده میشود.
حد ضرر چیست؟
حدضرر فارکس عملکردی است که توسط بروکرها ارائه میشود تا در بازارهای نوسانیای که بر خلاف جهت معامله اولیه حرکت میکنند، بتوانند زیانها را محدود بسازند. این عملکرد میتواند با تعیین یک سطح حد ضرر انجام شود؛ حد ضرر مقدار مشخصی پیپ است که پایینتر یا بالاتر از قیمت ورودی است. حدضرر میتواند در خرید و فروش به کار برده شود و آن را به یک ابزار مفید برای هر استراتژی معاملاتی فارکس تبدیل کند.
چرا دستور حد ضرر مهم است؟
حد ضررها به دلایل متعددی بسیار مهم هستند، اما در واقع همهی آنها را میتوان در یک مورد خلاصه کرد: ما هرگز نمیتوانیم آینده را ببینیم. صرف نظر از اینکه ست آپ چقدر ممکن است قدرتمند باشد یا چه مقدار از اطلاعات ممکن است درست باشند، قیمت آیندهی ارزها برای بازار نامعلوم است و انجام هر معاملهای، یک ریسک است. در تحقیقات مربوط به ویژگیهای معاملهگرانِ موفق، که در سایت DailyFX انجام شد، این موضوع که معاملهگران معمولاً در اکثر مواقع در بسیاری از جفت ارزها سود میکنند، یک یافته ی مهم در نظر گرفته شد. نمودار زیر بعضی از جفت ارزهای متداولتر را نشان میدهد.
همانطور که مشاهده میکنید، در بیشتر از نصف مواقع در جفت ارزهای متداول، معاملهگران به طور موفقیت آمیزی برنده شدهاند، اما به دلیل اینکه مدیریت پولشان بد بوده، باز هم به طور کلی ضرر میکنند.
معامله گران وقتی که اشتباه کردهاند (رنگ قرمز) نسبت به وقتی که درست عمل کردهاند (رنگ آبی)، بیشتر ضرر کردهاند.
دیوید رودریگز (David Rodriguez) در مقاله خود با عنوان چرا بسیاری از معاملهگران پول خود را از دست میدهند، توضیح میدهد که معاملهگران میتوانند با پیدا کردن یک هدفِ سود که حداقل تا جایی که امکان دارد از حد ضرر آنها دورتر باشد، به راحتی راه حل این مشکل را پیدا کنند. یعنی اگر یک معاملهگر پوزیشنی را با ۵۰ پیپ حد ضرر باز کند، حداقل باید به دنبال هدف سود ۵۰ پیپ باشد.
بدین ترتیب، اگر یک معاملهگر بیش از نصف مواقع موفق شود، فرصت خوبی برای سودآوری دارد. اگر معاملهگر بتواند در ۵۰% معاملاتش موفق شود، احتمالاً میتواند یک سود خالص به دست آورد، که برای اکثریت معاملهگران یک گام قدرتمند به سوی اهدافشان محسوب می شود.
استراتژیهای حد ضرر فارکس
در ادامه ۵ استراتژی برای استفاده در معاملات فارکس در هنگام ثبت دستورهای حد ضرر، ارائه شده است:
۱. تعیین حد ضررهای ثابت
معاملهگران میتوانند با پیش بینی تخصیص حد ضرر، دستورهای حد ضرر را با یک قیمت ثابت تنظیم نمایند و تاوقتیکه معامله به قیمت توقف یا سفارش لیمیت نرسیده است، حد ضرر خود را جابه جا نکنند و آن را تغییر ندهند.
سادگی مکانیزم حد ضرر و همچنین به خاطر اینکه به معاملهگران این امکان را می دهد تا از حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک اطمینان یابند، باعث سهولت استفاده از آن شده است.
برای مثال، یک نوسانگیر را در کالیفرنیا درنظر بگیریم که با پیش بینی اینکه نوسان در طی نشستهای اروپایی و آمریکایی بر معاملات آنها بیشترین تاثیر میگذارد، پوزیشنهایی را در طی نشست آسیایی شروع میکند. این معاملهگران میخواهند به معاملاتشان فضای کافی برای عملکرد بدهند، بدون اینکه در رویدادهایی که اشتباه هستند، اکوئیتی (equity) زیادی از دست بدهند.
بنابراین یک حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ را برای هر پوزیشنی که شروع میکنند، تعیین میکنند. آنها میخواهند هدف سود را حداقل تا فاصلهی دستور توقف تعیین کنند، بنابراین هر سفارش لیمیت (limit order) برای حداقل ۵۰ پیپ تعیین میشود. اگر معاملهگر بخواهد برای هر ورودی، یک نسبت ریسک به ریوارد دو به یک را تعیین کند، به راحتی میتواند یک حدضرر ثابت را در ۵۰ پیپ تعیین کند و برای هر معاملهای که شروع میکند، یک سفارش لیمیت ثابت را در ۱۰۰ پیپ تعیین میکند.
۲. حد ضررهای ثابت براساس اندیکاتورها
بعضی از معاملهگران در مورد استفاده از دستورهای توقف ثابت، یک گام فراتر میروند و بر اساس یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی (Average True Range) فاصلهی حد ضرر ثابت خود را تعیین میکنند. فایدهی اولیهی این کار این است که معاملهگران از اطلاعات واقعی بازار برای کمک به تعیین آن حد ضرر استفاده میکنند. بنابراین، اگر یک معاملهگر، حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ با سفارش لیمیت ثابت ۱۰۰ پیپ در مثال قبلی را تعیین کند، آن حد ضرر ۵۰ پیپ در یک بازار نوسانی چه معنایی داشته و در یک بازار آرام چه معنایی خواهد داشت؟
اگر بازار کاملاً آرام باشد، ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت بزرگ باشد و اگر بازار نوسانی باشد، آن ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت کوچک در نظر گرفته شود. استفاده از یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی، نقاط پیوت یا نوسانهای قیمت میتوانند به معاملهگران این امکان را بدهند که از اطلاعات اخیر بازار استفاده کنند تا به طور صحیح تری گزینههای مدیریت ریسکشان را آنالیز کنند. میانگین محدوده واقعی میتواند به معاملهگران کمک کند تادستورهای توقف را با استفاده از اطلاعات اخیرِ بازار تعیین کنند.
۳. حد ضرر متحرک دستی (Manual Trailing Stops)
برای معاملهگرانی که میخواهند معاملات خود را بهتر کنترل کنند، هنگامیکه پوزیشن به نفع معاملهگران حرکت میکند، معاملهگران میتوانند حد ضررهای فارکس خود را به صورت دستی جابهجا کنند.
نمودار زیر جابهجایی حد ضررها را در یک پوزیشن فروش نشان میدهد. هر چه پوزیشن، بیشتر در جهت معامله حرکت میکند (پایین تر رود) معاملهگر سطح استاپ را به پایینتر جابهجا میکند. وقتی که روند معکوس میشود (و سقفهای جدید تشکیل میشوند) در نهایت پوزیشن بسته میشود.
معاملهگر در یک روند نزولی قدرتمند، حد ضررها را در سقفهای نوسان پایینتر قرار میدهد.
۴.حدضرر متحرک (Trailing Stop)
اشاره به این نکته مهم است که بعضی از کشورها به بروکرها (کارگزاری ها) این اجازه را میدهند که عملکرد حد ضرر متحرک را اعمال کنند.
حد ضررهای ثابت میتوانند روش معاملهگران جدید را به طور چشمگیری بهبود بخشند، اما سایر معاملهگران از حد ضررها به روشهای دیگری استفاده میکنند تا مدیریت پول خود را به حداکثر برسانند.
حد ضررهای متحرک دستورهای توقفی هستند که زمانی تنظیم میشوند که معامله به نفع معاملهگر حرکت میکند، تا در صورتی که معاملهگر در جهتِ اشتباه وارد شده باشد، ریسک نزولی را بیشتر کاهش دهد.
برای مثال فرض کنیم که یک معاملهگر در نقطهی ۱.۱۷۲۰ یک پوزیشن خرید را بر روی جفت ارز EUR/USD، با حد ضرر ۱۶۷ پیپ در نقطه ۱.۱۵۵۳ باز کرده است. اگر معامله از ۱.۱۷۲۰ به سمت بالا حرکت کند، معاملهگر میتواند دستور حد ضرر خود را از نقطه ۱.۱۵۵۳ تا نقطهی ۱.۱۷۲۰ جابهجا کند (تصویر زیر را مشاهده کنید).
این کار چند فایده برای معاملهگر دارد: این کار دستور حد ضرر را به قیمت ورودی منتقل میکند که به آن، نقطهی “سربهسر” ( ‘break-even) گفته میشود. بنابراین اگر جفت ارز EUR/USD برگردد و برخلاف معاملهگر حرکت کند، حداقل ضرر نکرده است چرا که حد ضرر وی در قیمت اولیه ورود تنظیم شده است.
این دستور توقف در نقطه سربهسر به معاملهگر این امکان را میدهد تا ریسک اولیه خود در معاملات را از بین ببرند.
پس از آن، معاملهگر میتواند به دنبال قرار دادن آن ریسک در یک فرصت معاملاتی دیگر باشد، یا صرفاً دیگر آن مقدار ریسک را در نظر نگیرد و از پوزیشن حفاظت شدهی خود در معاملهی خریدِ جفت ارزِ EUR/USD لذت ببرد.
دستورهای توقف در نقطهی سربهسر میتوانند به معلاملهگران کمک کنند که ریسک اولیه را از معاملاتشان حذف کنند.
۵.حدضررهای متحرک با مقدار ثابت (Fixed Trailing Stops)
معاملهگران همچنین میتوانند حدضررهای متحرک حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ را به نحوی تعیین کنند که دستور توقف به صورت پلهای تنظیم شود. برای مثال، معاملهگران میتوانند دستورهای توقف را به نحوی تعیین کنند که با حرکت هر ۱۰ پیپ به نفع آنها، تنظیم شوند. برای مثال یک معاملهگر، جفت ارز EUR/USD را در نقطه ۱.۳۱۰۰ با دستور توقف اولیه در نقطه ۱.۳۰۵۰ میخرد. بعد از اینکه جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۱۰ میرسد، دستور توقف تا ۱۰ پیپ بالاتر و در نقطهی ۱.۳۰۶۰ تنظیم می شود.
بعد از اینکه قیمت، ۱۰ پیپ بالاتر می رود و برای جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۲۰می رسد، دستور توقف هم یک مرتبه دیگر، ۱۰ پیپ جابه جا می شود و در نقطه ۱.۳۰۷۰ تنظیم میشود. این فرایند تا وقتی ادامه مییابد که قیمت به سطح توقف برسد یا معاملهگر به طور دستی معامله را ببندد.
حد ضررهای متحرک با مقدار ثابت به صورت پلهای توسط معاملهگر تعیین میشوند.
اگر معامله از آن نقطه معکوس شود، پوزیشن معاملهگر، برخلاف دستور توقف اولیهای که در نقطه ۱.۳۰۵۰ قرار داده بود، در نقطهی ۱.۳۰۷۰ متوقف میشود و ۲۰ پیپ سود در این معامله، سِیو می شود (نجات پیدا میکند). اگر این دستور توقف تنظیم نشده بود این ۲۰ پیپ سود به دست نمی آمد.
حد سود و ضرر در بورس
دغدغه ی سرمایه گذاران بازار بورس این است که چگونه سودآوری خود را افزایش و میزان ضرردهی خود را کاهش دهند. یکی از بهترین کارها تعیین کردن حد سود (تیک پروفیت) و ضرر ( استاپ لاس) است. اما چگونه می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد؟ آیا این کار اهمیتی هم دارد؟
بله اهمیت این موضوع سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی به بررسی آن بپردازد. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
MA (موینگ اوریج)
Cot (اندیکاتور برتر)
Lfx (جریان سفارش معامله)
- ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
- جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
حد سود چیست؟
آن یعنی مشخص کردن بالاترین میزان سود برای سهم مورد نظر. هر تریدر تیک پروفیت متفاوتی را مشخص می کند.
دلیلش هم این است که سبک معاملاتی و توقع مالی افراد با هم متفاوت است. کسانی به منفعت کم تر قانع هستند و کسانی هم سود بیش تر را ترجیح می دهند.
این امر سبب می شود نقطه ی مشخص شده ی حد سود متفاوت باشد. این نقطه بیان کننده ی این است که منفعت تا همین جا کافی است. پس سهم باید در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی تیک پروفیت، زمان فروش را مشخص می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی تیک پروفیت که قیمت مشخصی را نشان می دهد باعث سودآوری بیش تر می شود؛ چون سهم به موقع در موقعیت مناسب به فروش می رسد.
حتی تریدر می تواند با این کار به راحتی از بازار نوسان گیری کند.
در نقاط تعیین شده ی حد سود، سهمش را با قیمت بالا بفروشد و با پایین آمدن قیمت (البته با توجه به بررسی همه جانبه) دوباره آن سهم را با قیمت پایین تر و تعداد بیش تری خریداری نماید.
معامله گر بهتر است چندین حد منفعت برای خود مشخص کند و به صورت پله ای فروش سهمش را با تعداد مشخص انجام دهد.
این کار علاوه بر این که سودآوری بیش تری به همراه دارد، باعث می شود تا در صورت تحلیل اشتباهی، تریدر تا حدودی سود از دست رفته اش را جبران کند.
حد ضرر چیست؟
آن یعنی مشخص کردن قیمتی که تریدر اگر سهمش را در این قیمت نفروشد، زیان می کند.
هر معامله گری هم استاپ لاس متفاوتی را مشخص می نماید؛ مثلا عده ای از افراد سهم را همچون بچه شان دوست دارند و حاضرند کمی زیان کنند ولی آن را نفروشند.
پس حد ضررشان متفاوت است. به امید این که دوباره قیمت بالا برود. اما کار عاقلانه این است که استاپ لاس روی قیمتی باشد که فرد اصلا زیان نکند.
این نقطه بیان کننده ی این است که سهم باید حتما در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی استاپ لاس هم زمان فروش را تعیین می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم تا حد ضرردهی سنگین وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی حد زیان سبب می شود تریدر لااقل ضرر نکند یا کم تر زیان کند.
تریدر می تواند در نقطه ی تعیین شده سهم را بفروشد و در زمان بهبود بازار دوباره سهم را در کف قیمتی بخرد.
تصمیم درست این است که معامله گر چندین استاپ لاس را مشخص کند تا به تدریج، با تعداد و قیمت معین سهمش را بفروشد.
این کار سبب می شود میزان ضرردهی کم تر شود و تریدر در موقعیت مناسب از بازار خارج گردد.
اندیکاتورهای تعیین حد سود و ضرر در بورس
برای تحلیل بازار بورس، اندیکاتورهای زیادی وجود دارند. هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش تعدادی از آن ها را انتخاب می کند.
در حقیقت هر تریدر از تعدادی اندیکاتورها بیش تر استفاده می کند؛ چون قلق آن اندیکاتورها بیش تر دستش آمده است.
برای تعیین تیک منفعت و ضرر، تریدر می تواند از این اندیکاتورها استفاده کند. اندیکاتورها محاسباتی هستند و فرمول دارند. البته تنظیمات پیش فرض دارند که می توانند طبق نظر تریدر تغییر کنند.
از جمله ی این اندیکاتورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
MA (موینگ اوریج)
برای تعیین حد منفعت و زیان، تریدر می تواند از اندیکاتورهایی که حمایت مقاومت های داینامیک می دهند، استفاده کند.
این حمایت ها و مقاومت ها می توانند نقاط حد منفعت و زیان او را مشخص کنند.
داینامیک به معنای پویا یا در حال تغییر است؛ همچون اندیکاتور موینگ اوریج (MA) که دقیقا این گونه است.
موینگ اوریج میانگین متحرک، نوسانات قیمتی را حذف می کند. با این کار تحلیل گر بازار می تواند متوسط قیمت و روند آن را تشخیص دهد و حد منفعت و ضررش را مشخص کند.
در واقع میانگین متحرک، میانگین قیمت های دوره ی زمانی مشخص شده را به صورت یک خط روند روی چارت سهام نشان می دهد.
Cot (اندیکاتور برتر)
Cot یکی از اندیکاتورهای برتر است که 6 قسمت مجزا دارد. یعنی هر کدام از قسمت ها به صورت مجزا بر روی چارت قیمت نمایش داده می شوند.
آن 6 قسمت عبارتند از میزان شاخص، وضعیت قدرت خرید، اختلاف میان شاخص حال و پیشین، موقعیت اپراتورهای مختلف از جمله تجاری، تغییرهای اندازه گیری شاخص، سهم های باز.
بررسی این موارد می تواند در تعیین حد منفعت و زیان به تریدرها کمک بسیار زیادی کند.
Lfx (جریان سفارش معامله)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که معامله گر می تواند با کمک آن حد منفعت و زیان را مشخص کند، اندیکاتور Lfx است.
Lfx به اندیکاتور جریان سفارش معامله شهرت دارد. آن به صورت سایه ای است که بر روی چارت قیمتی سهم می افتد.
سپس فلش ها یا پیکان هایی روی آن نمایش داده می شود که برای خرید و فروش هشدار می دهند.
استفاده از Lfx خیلی راحت است. تریدر می تواند با کمک این اندیکاتور در جریان سفارشات قیمت را نیز تخمین بزند.
پس با Lfx این امکان برای تریدر فراهم می شود تا او روند آینده ی بازار را تخمین بزند و پس از آن حد منفعت و ضررش را به سادگی مشخص کند.
ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
ابزارها نظیر ابزارهایی که می شود با آن ها خط روند کشید و حمایت مقاومت ها را مشخص کرد.
این سطوح حمایت و مقاومتی که توسط ابزار کشیده می شوند، استاتیک (ایستا) هستند؛ به این معنا که در یک خط افقی یا مورب با تناسب مشخصی پیش می روند.
این سطوح حمایت و مقاومتی هم در تعیین حد سود و ضرر به معامله گر کمک زیادی می کنند. به این صورت که می تواند سطوح مقاومتی، تیک پروفیت و سطوح حمایتی، استاپ لاس را تعیین کند.
جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
دانستید که تیک پروفیت به معنای مشخص کردن قیمتی مشخص برای فروش سهم است. این قیمت بیان کننده ی این است که سود تا همین جا کفایت می کند؛ چون احتمال پایین آمدن قیمت وجود دارد.
استاپ لاس هم به معنای مشخص کردن قیمتی معین برای فروش سهم است. این قیمت نشان دهنده ی این است که احتمال ضرر کردن یا بیش تر ضرر کردن وجود دارد.
هر تریدر می تواند برای بالا رفتن سوددهی و کم کردن ضررش، چندین حد سود و ضرر را برای خود مشخص کند تا فروش های پله ای با تعداد سهام و قیمت مشخص را داشته باشد.
برای تعیین حد سود و ضرر هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش روش های مختلفی را در تحلیلی خود پیش می گیرد.
از جمله ی این روش ها می توان به اندیکاتورهایی همچون MA (موینگ اوریج)، Cot (اندیکاتور برتر)، Lfx (جریان سفارش معامله) اشاره کرد.
علاوه بر این اندیکاتورها، ابزارهایی هم هستند که می تواند تریدر به کمک آن ها خط روند بکشد و سطوح حمایت و مقاومتی را مشخص نماید تا بر اساس آن ها حد سود و ضررش را مشخص کند.
سطوح حمایتی، حد ضرر و سطوح مقاومتی، حد سود را نشان می دهند. این سطوح به معامله گر هشدار می دهند که زمان فروش سهم فرا رسیده است.
تعداد اندیکاتورها و ابزارها برای به کارگیری در تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی بسیارند که در این مقاله مجال گفتنشان نیست.
اما اگر تمایل دارید با بهترین و سودمندترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بازار آشنا شوید، می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و آن ها را برای موفقیت در بازارهای مالی فرا بگیرید.
دیدگاه شما