معمای چاپ پول!/ دولت رئیسی بدون استقراض از بانک مرکزی چگونه تامین مالی میشود؟
احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در هفتههای گذشته در خلال گفتوگوها یا با نوشتن توییتهایی تصریح کرده که دولت سیزدهم از زمانی که بر سر کار آمده از بانک مرکزی استقراض نکرده است.
اعتمادآنلاین| جنجال بر سر استقراض دولت از نظام بانکی و چاپ پول همچنان ادامه دارد؛ دولتیها بر این باورند که در کارنامه صد روزهشان استقراضی از بانک مرکزی صورت نگرفته است. علاوه بر رییسجمهور که یکشنبهشب در گفتوگوی تلویزیونی خود بر این موضوع تاکید کرد؛ پیش از این هم احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در هفتههای گذشته در خلال گفتوگوها یا با نوشتن توییتهایی تصریح کرده که دولت سیزدهم از زمانی که بر سر کار آمده از بانک مرکزی استقراض نکرده است. یا مسعود میرکاظمی، رییس سازمان برنامه و بودجه درباره کنترل پایه پولی صحبتهایی داشته و گفته دولت در این باره با احتیاط زیادی عمل میکند.
به گزارش روزنامه اعتماد، به اینها باید اضافه کرد اظهارات تازه رییسجمهور که یکشنبه شب صورت گرفت. ابراهیم رییسی درباره هزینههای دولت گفت: «امروز سه ماه از کار دولت میگذرد و حقوق و دستمزد در کشور بدون استقراض از بانک مرکزی پرداخت میشود.
غیر از آنکه شما و عزیزان اقتصادی این نکته را میدانید، ما در هر ماه علاوه بر هزینههایی که خودمان داریم، هزینههایی هم داریم که در دولت قبل انجام شده و ما باید الان نیز پرداخت کنیم. هر ماه بهطور متوسط 10 هزار میلیارد تومان دولت پرداخت میکند. این هزینه مربوط به سر رسید اوراقی است که دولت باید پرداخت کند.»
رییسی در بخشی از صحبتهای خود ضمن اشاره به این نکته که استقراضی از بانک مرکزی نشده، ادامه داد: «استقراض از بانک مرکزی یعنی خلق پول، یعنی آثار تورمی که مردم احساس میکنند. امروز آثار تورمی که مردم میبینند برای تصمیماتی است که از گذشته گرفته شده و امروز آثار آن در سفره و زندگی مردم مشاهده میشود. اگر ما امروز از بانک مرکزی استقراض داشته باشیم، حتما آثار آن بعد از چند ماه در زندگی مردم آشکار خواهد شد، لذا گفتیم که باید پرداختها بدون استقراض از بانک مرکزی انجام شود. در این سه ماه دولت در این زمینه موفق بود. بعد از این هم قرار ما این است که نسبت به خلق پول بهطور جد حساس باشیم. . »
در مهرماه چه خبرهایی بود؟
با استناد به آخرین گزارش بانک مرکزی حجم نقدینگی در پایان مهرماه به پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ 4227 هزار میلیارد تومان رسید که نسبت به اسفند 99 افزایشی 21.6 درصدی داشته؛ این نهاد پولی توضیحاتی نیز در خصوص افزایش کمی این متغیر بیان کرده و بر این باور است که 2.3 واحد درصد از رشد نقدینگی از اسفند تا مهر سال جاری مربوط به «اضافه شدن اطلاعات خلاصه دفتر کل داراییها و بدهیهای بانک مهر اقتصاد به اطلاعات خلاصه دفتر کل داراییها و بدهیهای بانک سپه بوده که فاقد آثار تورمی است.»
در بخش دیگری از گزارش این نهاد پولی رشد نقدینگی در یک سال منتهی به مهر سال جاری حدود 43 درصد اعلام شد، با وجود اینکه 2.7 درصد آن مربوط به همان توضیحاتی است که پیشتر ارایه شد، اما نباید فراموش کرد که نرخ رشد بیش از 40 درصدی نقدینگی در یک سال میتواند به بیشتر شدن تورم بینجامد؛ کمااینکه از ابتدای سال جاری تا آبانماه، هفت ماه تورم سالانه بالای 40 درصد در کشور اعلام شده بود.
از زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم تا پایان مهرماه 306 هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه شده؛ ماهی 153 هزار میلیارد تومان و روزی 5 هزار و 100 میلیارد تومان. از سوی دیگر رشد پایه پولی در یک سال منتهی به مهر نیز از مرز 36 درصد عبور کرده . نرخ رشد این متغیر از اسفند 99 تا مهر سال جاری 15.5 درصد بود. مقایسه اعداد و ارقام نشان میدهد که رشد این متغیر از اسفند تا مهر سال جاری نسبت به دوره مشابه سال گذشته افزایشی 5.4 درصدی داشته که به دلیل بالا رفتن مطالبات بانک مرکزی از بانکها و خالص دارایی بانک مرکزی هرکدام با افزایشی 8.5 و 6.6 واحد درصدی بوده است.
ناگفته نماند که هر دو این علتها ارتباطی با استقراض از بانک مرکزی دارند؛ زمانی که دولت بخواهد به صورت غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کند، به سراغ بانکها میرود و آنها نیز به مجموعه دولت وام داده و سپردههای خود نزد بانک مرکزی را کاهش میدهند.
از سوی دیگر به دلیل عدم امکان ورود دلارهای نفتی به کشور، دولت بابت فروش آن و «ارزی که همچنان به کشور وارد نشده» از بانک مرکزی ریال دریافت میکند. از این رو این نهاد پولی نیز با بالا بردن خالص داراییهای خارجی خود، به دولت ریالهای فروش نفت را میدهد. هر دو این راهکارها میتواند به بالا رفتن پایه پولی و در نهایت نقدینگی ختم شود؛ همانطورکه همتی، رییس اسبق بانک مرکزی در توییتر خود به این موضوع اشاره کرد؛ او در این باره نوشت: «ادعای دولت مبنی بر متوقف شدن چاپ پول مردود است؛ تامین مالی از بانکها و برداشت آنها از بانک مرکزی تا رقم 80 هزار میلیارد تومان در آخر آبان همان چاپ پول است. خرید ارز دولت با نرخ نیمایی توسط بانک مرکزی در رشد پایه پولی نمایان خواهد شد. کندی رشد پایه پولی بخشی به دلیل تامین واردات دارو و نهاده با منابع بانک مرکزی است.»
راهکار جایگزین چه بوده است؟
آنچه رییس کل سابق پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ بانک مرکزی بر آن تاکید کرده در واقع راهکاری است که دولت به جای «دست بردن به جیب بانک مرکزی» به کار برده است. معمای بزرگ این بوده که در شرایط خشکسالی مالی دولت که راهی جز چاپ پول پرقدرت باقی نگذاشته، چه راهکار غیرتورمی در این باره وجود داشته است؟
پاسخ به این معما در روند «میزان بدهی بانکها به بانک مرکزی» نهفته شده است. دولت اینبار به جای بانک مرکزی، به سراغ بانکها رفته و از آنها پول قرض میکند. در حالی که بانکها برای «تراز» کردن «بدهیها و طلب ها» مجبورند به سراغ بانک مرکزی بروند. این سازوکار در واقع چیزی است که رییس کل سابق بانک مرکزی به عنوان «استقراض غیرمستقیم و بسط پایه پولی» از آن یاد کرده است.
آمارها نشان میدهد که رقم بدهی بانکها به بانک مرکزی در پایان شهریورماه امسال نسبت به پایان اسفند ماه پارسال حدود 9 درصد رشد داشته است. از طرف دیگر، رقم بدهی دولت به سیستم بانکی در پایان نیمه نخست سال نسبت به پایان پارسال رشدی 17.4 درصدی داشته و در مقایسه با شهریورماه پارسال حدود 25 درصد افزایش داشت.
براساس آخرین گزارش بانک مرکزی از متغیرهای اقتصادی پایه پولی و نقدینگی در مهرماه افزایش داشته است. در این بین نقدینگی به 4227 هزار میلیارد تومان رسیده؛ نرخ رشد سالانه این متغیر نیز 42.8 درصد بود. پایه پولی نیز به 527 هزار میلیارد تومان رسیده که افزایشی 15.4 درصدی نسبت به اسفند 99 را نشان میدهد؛ این شاخص در یک ماه منتهی به مهر، هشت هزار میلیارد تومان بالا رفته است.
از زمان روی کار آمدن تیم اقتصادی دولت رییسی تا ماه گذشته به این متغیر مهم و تاثیرگذار بر تورم 11 هزار میلیارد تومان افزوده شده بود. اما آنچه اهمیت دارد، نحوه مدیریت کسری بودجه در سال جاری و سال آتی برای جلوگیری از افزایشهای بیشتر پایه پولی و نقدینگی است؛ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 99 و به دلیل «کسری غیرقابل تامین بودجه حدود 123 هزار میلیارد تومان به پایه پولی افزوده شده است.» این در حالی است که همتی، رییس اسبق بانک مرکزی بر استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول برای پوشش بخشی از کسری بودجه سالهای 98 و 99 اذعان کرده بود. با ادامهدار شدن این روند، پیشبینی میشود در سال جاری وضعیت پایه پولی و نقدینگی کشور بدتر شود. به خصوص آنکه بودجه 1401 نیز بر فرض تداوم تحریمها بسته شده است. اگرچه دولت یکی از راهکارهای موثر برای جبران درآمد از دست رفته نفتی را در افزایش پایههای مالیاتی عنوان پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ کرده و به نظر میرسد اخذ 9 درصد مالیات بر خرید طلا و جواهرات از دیماه نیز در همین راستا باشد. اما باید دید چقدر از هزینههای دولت در سال جاری و سال آتی با این درآمدها جبران میشود و آیا دولت همچنان دست به روشهای قدیمی استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی میزند یا خیر؟
بانک مرکزی چطور پول خلق میکند؟
خیلی بعید است که کسی نام بانک مرکزی را نشنیده پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ یا به عبارت «بانک مرکزی جمهوری اسلام ایران» بر روی پولهای رایج کشور توجه نکرده باشد. در قسمت پایین پول هم میتوانید اسم و امضای رئیسکل بانک مرکزی را در کنار امضای وزیر امور اقتصادی و دارایی ببینید. اما آیا میدانید بانک مرکزی چیست و چه کار میکند؟ چرا امضای رئیس این بانک بر روی پول رایج کشور قرار میگیرد؟ آیا رئیس بانک مرکزی شخصیتی قدرتمند و تاثیرگذار است؟ اگر این طور است، چرا نباید از نمایندگان ملت رای اعتماد بگیرد؟ در این مقاله سعی میکنیم به بیشتر پرسشهایی که در مورد بانک مرکزی مطرح میشود پاسخ دهیم.
پول از کجا آمده است؟
در گذشتههای دور، پیش از آن که اسکناس مرسوم شود، مردم در بیشتر مبادلات خود از طلا و نقره استفاده میکردند. استفاده از فلزات گرانبها در مبادلات یک مزیت بزرگ داشت. قیمت این فلزات همراه با دیگر کالاها بالا و پایین میرفت و مردم اثر تورم را احساس نمیکردند. اما این روش ایرادهایی هم داشت. تشخیص اصل بودن سکه آسان نبود. همچنین ممکن بود وزن و عیار سکهها متفاوت باشد. حمل سکههای طلا هم مشکلاتی را برای دارندگان پول ایجاد میکرد.
مردمان گذشته در مبادلات خود از دینار (سکه طلا) و درهم (سکه نقره) استفاده میکردند.
راهحل این بود که مردم طلاها و نقرههای خود را در صرافیهایی امن میگذاشتند و در مقابل کاغذی میگرفتند که طلب آنها از صرافی روی آن قید شده بود. هر کس میتوانست با در دست داشتن این برگه به صرافی مراجعه کند و با ارائه سند، سکه طلا یا نقره را عندالمطالبه دریافت کند.
رنگ فریبنده طلا
قاعده این بود که دارنده سند، برگه طلب خود را به صرافی ببرد و برای خریدهایش سکه طلا تهیه کند. اما اگر نانوایی همین سند را به جای طلا قبول میکرد، دیگر نیازی نبود که به صرافی مراجعه شود. به خصوص که صراف برای نقد کردن برگه کارمزد میگرفت. کمکم مردم به این «اوراق بدهی» عادت کردند. این کاغذها به شکل اسکناس بین آنها ردوبدل شد.
صرافها متوجه شدند که دیگر کسی برای دریافت سکههای طلا مراجعه نمیکند. برای همین به این فکر افتادند که بیش از طلایی که در اختیار دارند، اوراق توزیع کنند. یک صرافی ممکن بود به اندازه صد برابر داراییاش به مردم بدهکار شود. وقتی کسی دنبال طلبش نمیآید، چرا بدهکارتر نشویم؟
در گذشته ممکن بود یک صرافی به اندازه صد برابر داراییاش به مردم بدهکار شود.
مشکل وقتی به وجود میآمد که عدهای از مردم به یکباره برای پس گرفتن طلاهایشان مراجعه میکردند. طبیعتا صراف نمیتوانست بدهی خود را پرداخت کند و ورشکست میشد. گاهی حتی طلبکاران خشمگین او پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ را به قتل میرساندند.
برای همین صرافیها یک اتحادیه تشکیل دادند که در موارد اضطراری بتوانند از کسبوکار خود حمایت کنند. هر صرافی مقداری از دارایی خود را به یک صرافی مرکزی سپرد. همچنین دیگر کسی حق نداشت هر قدر که میخواهد برگه بدهی منتشر کند. صرافی مرکزی بر رفتارهای مالی آنها نظارت میکرد و در صورت لزوم به حمایت از آنها میپرداخت. به این ترتیب نخستین شکل بانک مرکزی به وجود آمد.
پولهایی طلایی و نقرهای
همانطور که گفتیم در زمانهای قدیم طلا پشتوانه اسکناس بود. هر کس که اسکناسی در دست داشت میتوانست به بانک مراجعه کند و در مقابل سکه طلا یا نقره بگیرد. از این نظر اسکناس برگهای بود که به خودی خود ارزش نداشت و تنها نشان میداد که بانک به این فرد بدهکار است.
برای همین رئیس بانک مرکزی این برگهها را امضا میکرد. به پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ این شکل او ضامن طلب افراد میشد. اگر اسکناسهای قدیمی آمریکا را ببینید، مشاهده خواهید کرد که روی آن نوشته شده In gold coin payable to the bearer on demand. یعنی «عندالمطالبه قابل پرداخت به صورت سکه طلا در وجه حامل.» یک مهر هم در سمت راست پول دیده میشود که پرداخت در قالب سکه طلا را تضمین میکرد.
یک قطعه اسکناس ده دلاری مربوط به اوایل قرن پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ بیستم.
اختراع پول بدون پشتوانه
آیا در طول زندگی خود به این فکر کردهاید که پول نقد خود را به شکل سکه طلا نقد کنید؟ آیا فکر میکنید که طلا نقدتر از پول نقد است؟ اگر قرار نباشد هیچکس برای گرفتن طلا به بانک مرکزی مراجعه کند، چرا باید چنین تضمینی وجود داشته باشد؟ به خصوص که برای بیشتر مردم تشخیص اصالت اسکناس از تشخیص اصل بودن طلا سادهتر است. اگر پشتوانه این کاغذهای چرکین طلا نیست، پس چه چیزی ارزش آنها را تضمین میکند؟
پشت اسکناسی که شما در دست میگیرید، به بدهی گرم است نه به طلاها و جواهرات خزانه بانک مرکزی. در سالهای اخیر شما حتی اسکناسی در دست نمیگیرید و پول، تنها عددی است در حساب بانکی شما. عددی که ممکن است معادل آن هیچ سکه یا اسکناس فیزیکیای وجود نداشته باشد. تمام دارایی شما، تنها کدهای دیجیتالی است که در یک سیستم رایانهای ذخیره میشود.
خلق پول در بانک
همانطور که یک صرافی میتوانست در مقابل 1000 سکهای که در اختیار دارد، به اندازه 5000 سکه طلا ورق بدهی منتشر کند، بانکها نیز میتوانند بر پایه منابعی که دارند، پول خلق کنند. به داراییای که بر مبنای آن پول گسترش پیدا میکند، پایه پولی (monetary base) میگویند. پایه پولی در عمل جمع تمام پولهایی است که در دست مردم میچرخد، به علاوه تمام سپرده بانکها نزد بانک مرکزی. یک بانک با استفاده از پایه پولی عملیات بسط پول را انجام میدهد.
پایه پولی در عمل جمع تمام پولهایی است که در دست مردم میچرخد، به علاوه تمام سپرده بانکها نزد بانک مرکزی.
بانک مرکزی بر این فرایند نظارت میکند. بانکها موظفاند مقداری از دارایی خود را به بانک مرکزی بدهند. به این سپرده، به اصطلاح سپرده قانونی میگویند. بانک مرکزی در مقابل این سپرده به بانکها به جای سود، اعتبار میدهد. فرض کنید نسبت ذخیره قانونی بانک 10 درصد باشد. یعنی بانک از هر 100 تومان، 10 تومان را نزد بانک مرکزی میگذارد و 90 تومان بقیه را به مردم وام میدهد. وامگیرنده 90 تومان خود را به بانک میبرد. بانک 9 تومان را به بانک مرکزی میدهد و 81 تومان وام میدهد. این فرایند ادامه پیدا میکند. اگر وقت بگذارید و تمام اعداد را با هم جمع بزنید، به عدد 1000 خواهید رسید. یعنی با نسبت سپرده قانونی 10 درصد، بانک با پایه پولی 100 تومان میتواند 1000 تومان پول خلق کند.
نسبت سپرده قانونی در نقش فرمان خودرو
اگر نسبت سپرده قانونی یاreserve requirement برابر با یکپنجم (20 درصد) باشد، بسط پول تا 5 برابر ادامه پیدا میکند. بانک مرکزی با کنترل نسبت سپرده قانونی میتواند مقدار حجم پول در کشور را کنترل کند.
با نسبت قانونی 10 درصد، هر هزار تومان موجود در بازار 10 صاحب دارد. شما هزار تومانی خود را در بانک میگذارید. یک نفر این اسکناس را وام میگیرد و در حسابش میگذارد. بانک این اسکناس را به کس دیگر وام میدهد و این چرخه تا نفر دهم ادامه پیدا میکند. هزار تومان شما، هنوز مال شما است، اما کسانی پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ که از بانک وام گرفتهاند نیز صاحب این پول هستند.
با نسبت قانونی 10 درصد، هر هزار تومان موجود در بازار 10 صاحب دارد.
حالا چه میشود اگر هر ده نفر به طور همزمان هزار تومانیهای خود را بخواهند؟ شاید فکر کنید که بانک ورشکست میشود. خیر! در اینجا بانک مرکزی وارد عمل میشود و قبل از آن که ما با رئیس بانک درگیر شویم، بدهی را پرداخت میکند. معمولا بهرهای که بانک مرکزی از بانکها دریافت میکند، خیلی بیشتر از حق بیمه تمام میشود. برای همین مراجعه به بانک مرکزی آخرین گزینه ممکن بانکها است.
بدهی، پشتوانه پول
همانطور که گفتیم بدهی پشتوانه پول است. در زمانهای قدیم طلا و جواهرات پشتوانه پول بود. بانک داراییهای خود را به بدهی تبدیل میکرد و اوراق بدهی را در بازار عرضه میکرد. اما امروز اوضاع متفاوت است. بانک مرکزی سر سوزنی دارایی را به بدهی تبدیل میکند: ارز واردشده به کشور، بدهی بانکها به بانک مرکزی، بدهی دولت به بانک مرکزی یا هر دارایی قابل شناسایی دیگر. در یک کلمه، تمام بدهیهای خصوصی و عمومی تبدیل به پول میشوند.
اگر حجم پول زیاد شود، ارزش پول کم میشود. چون هر چیزی که زیاد شود، کمارزشتر میشود. اگر ارزش پول کم شود، قیمتها بالا میرود. عکس این ماجرا به کاهش قیمت منجر پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ میشود.
اگر بانک مرکزی نسبت سپرده قانونی را کم کند، حجم پول زیاد میشود. حجم پول بیشتر باعث میشود که مردم کمتر پسانداز کنند و بیشتر پول خرج کنند. این رفتار علاوه بر تورم، اشتغال هم ایجاد میکند.
اگر حجم پول زیاد شود، ارزش پول کم میشود. چون هر چیزی که زیاد شود، کمارزشتر میشود. اگر ارزش پول کم شود، قیمتها بالا میرود.
از طرف دیگر بانک مرکزی میتواند نرخ بهره وامی را که به بانکها میدهد، تغییر دهد. به این نرخ، نرخ تنزیل مجدد (rediscount rate) میگویند. همانطور که گفتیم معمولا این نرخ بسیار بالا است. به این ترتیب بانکها به بانک مرکزی به چشم آخرین گزینه نگاه کنند. اما بانک مرکزی میتواند انگیزه بانکها برای گرفتن وام را تغییر دهد. به این ترتیب تمام پول خلقشده به طور مستقیم باعث تورم نمیشود.
اوراق قرضه، مهمترین ابزار بانک مرکزی
بانک مرکزی نمیتواند به طور مداوم نسبت سپرده قانونی و نرخ تنزیل مجدد را تغییر دهد. معمولا هر چند سال یکبار این نسبتها مورد بازنگری قرار میگیرد. بانک مرکزی به ابزاری کارآمد نیاز دارد که بتواند حجم پول را با سرعت بیشتری دستکاری کند.
کارآمدترین ابزار اوراق قرضه است. اوراق قرضه برگههای بهاداری هستند که به آنها سودی ثابت تعلق میگیرد. فرض کنید هر برگه 100 هزار تومان قیمت داشته باشد و به آن 5 هزار تومان سود تعلق بگیرد. اگر دولت برگههای بیشتری منتشر کند، قیمت اوراق کم شود.
بانک مرکزی با خرید یا انتشار اوراق میتواند مقدار حجم پول را دستکاری کند و تورم را ثابت نگه دارد. به خاطر ربوی بودن این سود، بانک مرکزی ایران این ابزار قدرتمند را در اختیار ندارد. ابزارهای جایگزین مثل اوراق خزانه اسلامی (اخزا) نتوانسته است به بانک مرکزی قدرت پولی کافی بدهد. به همین دلیل بانک مرکزی در اجرای این سیاست که به آن «عملیات بازار باز» میگویند ناتوان است. در این صورت اقتصاد شبیه خودرویی بدون ترمز میشود که راننده باید به کمک دنده و فرمان از سرعت خود بکاهد.
ریاست بانک مرکزی
همانطور که دیدیم رئیس بانک مرکزی بسیار قدرتمند است. او میتواند مقدار پول در کشور را تغییر دهد و بر زندگی همه ما تاثیر بگذارد. یک تصمیم اشتباه او میتواند تمام جامعه را نابود کند. اما رئیس بانک مرکزی بهطور مستقیم توسط رئیسجمهور منصوب میشود و نیازی نیست هیچکس این مقام را تایید کند.
فرض کنید قرار بود رئیس بانک مرکزی از طریق انتخابات برگزیده شود. احتمالا کسی انتخابات را میبرد که میخواست نرخ بهره را کم کند و پول را به وفور در اختیار مردم بگذارد. اما این سیاست تورمزا همیشه انتخاب خوبی نیست.
محسن نوربخش طولانیترین دوران ریاست بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را داشت.
هیچ نهادی نباید برای بانک مرکزی هدفگذاری کند. بانک مرکزی باید بتواند در استقلال کامل اهدافش را تعیین کند و برای رسیدن به این اهداف برنامه بریزد. در برخی کشورهای توسعهیافته تا پایان دوره ماموریت، هیچ مقامی نمیتواند رئیس بانک مرکزی را عزل کند. برای همین رئیس بانک مرکزی میتواند بیشتر از وزیر اقتصاد یا حتی شخص رئیسجمهور بر اقتصاد تاثیر بگذارد.
بانک مرکزی در ایران
برخلاف چیزی که باید، در ایران رئیس بانک مرکزی استقلال ندارد و بیشتر ابزاری است در خدمت سیاستهای دولت. هر کسی به خودش اجازه میدهد در مورد بانک مرکزی نظر بدهد و حتی درخواست کند که بهره بانکی کم یا زیاد شود. رئیس بانک مرکزی میتواند در مقابل این خواسته مقاومت کند، ولی معمولا با عزل رئیس، مقاومت او هم شکسته میشود. از نظر قانونی در ایران با تغییر رئیسجمهور، رئیس بانک مرکزی به طور خودکار عزل نمیشود. محسن نوربخش از جمله رئیسهای بانک مرکزی بود که با تغییر دولت در مسند خود باقی ماند.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر چاپ پول و اعمال سیاستهای پولی، وظیفه نظارت بر بازار طلا، نمایندگی دولت در سازمانهای مالی بینالمللی، پرداخت و اجرای موافقتنامههای پولی و مالی دولت با سایر کشورها و نگهداری از ذخایر ارزی و طلا را هم بر عهده دارد.
چرا گران شدن یا ارزان شدن نفت باعث تورم میشود؟
حالا میتوانیم به یکی از قدیمیترین معماهای عالم اقتصاد پاسخ بدهیم. اگر قیمت نفت گران شود، کالاها در ایران گران میشوند. اگر قیمت نفت کم شود، باز هم همهچیز گران میشود. سوال این است که چرا هر اتفاقی برای نفت بیفتد، ما متضرر میشویم؟ توجه کنید که قیمت نفت پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ در تمام دنیا تغییر میکند، اما همه کشورها دچار تورم نمیشوند. به بیان دیگر، این تورم را نمیشود با فشار نهادههای تولید توجیه کرد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به کتاب اقتصاد برای همه نوشته علی سرزعیم مراجعه کنید.
اگر نفت گران شود، دلار بیشتری به بانک مرکزی وارد میشود. این دارایی به سرعت به بدهی تبدیل میشود و به صورت پول وارد اقتصاد کشور میشود. افزایش حجم نقدینگی تورم ایجاد میکند. اگر قیمت نفت کم شود، دولت دچار کسری بودجه خواهد شد و ناگزیر به بانک مرکزی مراجعه میکند. بدهی دولت به بانک مرکزی باعث افزایش نقدینگی و تورم خواهد شد. جواب معما چندان خوشحالکننده نبود. اما دستکم حالا میدانیم که پول چیست و میتوانیم از این بابت خوشحال باشیم.
چه عواملی سبب کاهش ارزش پول ملی شده است؟
بزرگ شدن حجم نقدینگی طی هفت سال اخیر از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیشتر از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان از مهمترین اشتباهات محاسباتی سیاست پولی و مالی بوده که دولتهای گذشته به شیوه های مختلف و با بی توجهی به توصیه های کارشناسان از کنار آن گذشتند.
از دو منظر متفاوت میتوان به ارزش پول ملی نگاه کرد؛ از یک سو وضعیت اقتصادی داخل کشور و میزان دارایی و مقدار پول و اعتبارات بانک مرکزی و از سوی دیگر نرخ برابری با ارزهای سایر کشورها.
امروزه بررسیها بیشتر از نگاه دوم مورد توجه قرار میگیرند. واضح است که ارزش برابری پول ملی با سایر ارزها، نتیجه معاملات و مراودات در مقادیر عرضه شده و خریداران ارز است. مهمترین بخشهای تأمین عرضه ارز، انواع مختلف صادرات اعم از کالا و خدمات، و بیشترین هدف خریدران ارز، واردات انواع کالا است. متأسفانه در نتیجه جنگ روانی دشمنان و ایجاد نگرانیهای عمومی به غیر از صادرات و واردات معمول، دلالان و افرادی که به جهت نگهداشت میزان ارزش دارایی خود اقدام به تبدیل دارایی ریالی خود به ارز سایر کشورها میکنند نیز به جمع عرضه کنندگان و متقاضیان ارز اضافه میشوند. واضح است که گروههای اشاره شده، خریدار یا فروشنده دائمی بازار ارز نبوده، لیکن بیشتر به تبع تغییرات نرخ ارز که عمدتاً با نابسامانی خرید و فروش ارز رخ میدهد، در این بازار متلاطم دخالت میکنند که البته باید اعتراف کرد که تأثیر بسزایی در ایجاد هرج و مرج در این مراودات را نیز دارند.
فراهم کردن ارز لازم برای بخش عمدهای از نیاز وارداتی اقلام مصرفی و سرمایهای را شامل میشود وابستگی تقریباً کاملی به ارز حاصل از صادرات نفت، گاز و فرآوردههای پتروشیمی دارد و زمانی که به هر علت صادر کردن و یا دریافت وجوه ارزی آنها با اشکال مواجه شود، وظیفه فراهم کردن ارز لازم برای واردات به عهده صادرات غیر نفتی شامل فرش، پسته و … قرار میگیرد. بدیهی است که در چنین شرایطی، سایر درخواستهای تأمین ارز همچون ارز مسافرتی، دانشجویی و… مزید بر نیازهای اقلام وارداتی شده و سبب افزایش فشار بر ارز حاصل از صادرات غیر نفتی خواهد شد.
مسلماً اگر صادرکنندگان غیر نفتی تمایل به فروش ارز ناشی از صادرات خود داشته باشند - که متأسفانه در حال حاضر شاهد آن هستیم که اغلب صادر کنندگان عمده تمایل به عرضه آن را از خود نشان نمیدهند - باز هم توان پاسخ به تقاضای بسیار بازار ارز را نداشته و به ناچار با کمبود ارائه ارز و در نتیجه افزایش نرخ آن و در پی آن کاسته شدن شدید ارزش پول ملی روبرو خواهیم شد.
با این تفاصیل میتوان دریافت که تقلیل ارزش پول ملی که این روزها در مقابل ارزهای سایر کشورها رخ میدهد، عمدتاً ناشی از محوریت در سبد صادراتی کشورمان بوده که در ۵۰ سال اخیر، وابسته شدید به صادرات نفت و ارز به دست آمده از آن بوده است.
چه عواملی موجب کاهش ارزش پول ملی شده است؟
الف- در صورت که پرداختها بر دریافتهای ارزی برتری پیدا کنند، یا به عبارتی خرج بیشتر از دخل باشد، در آن صورت نرخ ارز در برابر پول ملی افزایش خواهد یافت.
ب- افزایش نرخ تورم داخلی به هر دلیل که باشد - از چاپ پول بی پشتوانه و افزایش اعتبارات بانکی گرفته تا کاهش رشد اقتصادی - در نهایت سبب کاهش ارزش پول ملی خواهد شد. مفهوم تورم، تقلیل ارزش پول کشور بوده که در نتیجه آن کاهش ارزش نسبی پول ملی در برابر ارزهای خارجی نیز مؤثر خواهد بود.
ج- در کشور ما که متأسفانه دارای اقتصاد دولتی بوده و درآمد عمده ارزی توسط دولت و از فروش نفت و فراوردههای آن تأمین میشود، علت دیگر کاهش ارزش پول ملی، نگاه دولت به نرخ ارز خارجی است. دولت به علتهای بسیاری، از کاهش ارزش برابری پول ملی حمایت میکند. البته به دلیل کاهش قدرت خرید افراد دارای حقوق ثابت، دولت کاملاً این موضوع را کتمان میکند. لیکن واضح است که ارزش برابری ارز خارجی در برابر پول ملی، باتوجه به تسلط دولت بر چاپ پول ملی، ایجاد اعتبارات بانکی و تسلط بر بخش اعظم درآمد ارزی، توسط دولت تعیین میشود.
د- از جمله دیگر عوامل کاهش ارزش پول ملی، کسری در بودجه عمومی کشور و محقق نشدن درآمدهای پیش بینی شده در بودجه و افزایش هزینههای مقرر شده در آن است. در این شرایط دولت برای جایگزینی کسری درآمد، ارز را بطور مستقیم وارد بازار کرده و با افزایش قیمت، آن را به فروش میرساند. بدین ترتیب در برابر ارز ارائه شده، پول ملی بیشتری دریافت کرده و سبب کاهش ارزش آن میشود.
ه- همانگونه که در شرایط فعلی کشورمان شاهد آن هستیم، وضعیت و دورنمای سیاسی و اقتصادی فعلی ما بر ارزش پول ملی تأثیر مستقیم گذاشته و با وضعیت سیاسی نابسامان و ابهام در آینده اقتصادی که با آن مواجه هستیم، طبیعتاً موجب غیرقابل اطمینان شدن پول ملی و کاهش ارزش آن در مقابل ارز دیگر کشورها خواهیم بود.
و- بزرگ شدن حجم نقدینگی طی این هفت سال از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیشتر از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان، از جمله مهمترین اشتباهات محاسباتی سیاست پولی و مالی بانک مرکزی و دولت بوده که دولتهای نهم و دهم به شیوههای مختلف با بیتوجهی به توصیههای کارشناسان اقتصادی از کنار آن گذشتند.
ز- کاهش تولید ملی و افزایش واردات از دیگر دلایل کاهش ارزش پول ملی بوده و علت اصلی آن دخالت زیادتر از حد دولت در کلیه ارکان اقتصادی بوده و عملاً بخش خصوصی را در سرمایه گذاری در تولید و تجارت به حاشیه رانده و به عنوان راه حل سریع برای مرحم گذاشتن بر مشکلات به واردات بی رویه اقلام مصرفی روی آورده است.
ح- از طرفی ورود وجوه ناشی از هدفمندی یارانهها به جامعه به جای تزریق به بخش تولید، سبب افزایش نقدینگی و تقلیل ارزش پول ملی شده است. بدیهی است که کاهش ورود کالا به دلیل کاهش تولید از یک طرف و ورود حجم بالای نقدینگی ناشی از یارانه نقدی سبب کاهش ارزش پول ملی خواهد شد.
ت- افزوده شدن سالیانه بخشهای غیر مولد به بودجه دولت موجب فربه شدن بدنه دولت و سازمانها و ارگانهای هزینهای غیر مفید شده، بودجه جاری دولت را هر ساله حجیمتر و غیر کاراتر کرده و سبب کاهش ارزش هر چه بیشتر ارزش پول ملی شده است.
ی- مزید بر آنچه گفته شد، مصائب ایجاد شده به واسطه تحریم ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران، باعث شدت گرفتن کاهش ارزش پول ملی شده و جو روانی آینده مبهم اقتصادی را ایجاد کرده است. البته این موضوع که علت اصلی مشکلات اقتصادی ما نیست، به حربهای برای توجیه ضعف برنامه ریزی و سو مدیریت مسئولین ما تبدیل شده است. بدیهی است که دشمن با شناسایی نقطه ضعف ما که همانا وضعیت اسفبار اقتصادی ما است، این بخش را مورد حمله قرار داده و می دانسته که مدیران اقتصادی به جای مقابله با این یورش جهت استفاده تبلیغاتی و روپوشانی ضعف خود با آن همراهی خواهند کرد.
باید بپذیریم که علت اصلی و اساسی کاهش ارزش پول ملی سیاستهای غلط و ناشیانه دولتی بوده که تحریم فقط در بروز و تشدید آن مؤثر بوده است. چاره این درد که فضای تنفس قشر متوسط و ضعیف را هر روزه تنگتر کرده، فقط و فقط در دستان مدیران انتخابی خود ماست نه در دست دشمنان ما.
چه کسانی از کاهش ارزش پول ملی سود میبرند؟
اولین سوالی که باید از مسئولین اقتصادی کشور پرسید، آن است که چرا کشورهایی که دارای اقتصادهای قدرتمند هستند با تمام قدرت در ثبات ارزش پول ملی کشورشان تلاش میکنند و خط قرمز آنان حفظ ارزش پولشان است؟ ناتوانترین و ضعیفترین اقتصادهای جهان در کشورهای فقیر هم نسبت به پول ملی خود تعصب داشته و تلاش نمیکنند که ارزش آن را به نفع پول ملی دشمن کاهش داده یا از آن استقبال کنند. مدیران اقتصادی «شاید پیش خود حساب کرده باشند که درآمد دولت به دلار بوده و درآمد مردم به ریال است و ریال را که هر موقع بخواهند میتوانند چاپ کنند؛ پس بهتر است دنبال افزایش ارزش درآمد خود که به دلار است باشند، نه به فکر افزایش ارزش پول ملی». فقط یک ذهن بیمار یا کسی که همه دارایی خود را به دلار تبدیل کرده و به دلار کسب درآمد میکند میتواند به قیمت فقیر کردن یک شبه بیش از ۹۰ درصد جمعت کشور، این چنین افکار درخشانی را ارائه کند!
رئیس صنف آجیل و خشکبار در دفاع از گرانی انواع آجیل و خشکبار اظهار میکند که آیا مردم حاضرند پراید خود را که تا دیروز ۲۰ میلیون تومان بوده کمتر از ۵۰ میلیون بفروشند که ما آجیل را ارزان بفروشیم؟! این هم از برکات افزایش ناگهانی قیمت خودروست که در حقیقت ناشی از خدمات متقابل دلالان و خودروسازان به یکدیگر بود. خودرو ساز جیب دلال را پر میکند و دلال به دلیل تلاش برای افزایش قیمت حاشیه بازار، جیب خودرو ساز را پر خواهد کرد!!»
آیا کسانی که در شرایط جنگ اقتصادی ناجوانمردانه آمریکا علیه ملت ایران عملاً از شرایط بحرانی کشور سوء استفاده کرده و به مال اندوزی مشغول شدهاند و در عمل به کاهش ارزش پول ملی و ایجاد فقر عمومی مشغول شده و در جهت شکست ساختار اقتصادی کشورمان تلاش میکنند، در حقیقت پیاده نظام دشمن نیستند؟ آیا این مدیران و مسئولین و دلالان فرصت طلب که همگام با دشمن در ایجاد جنگ روانی علیه مردم ایران مشارکت میکنند، به واقع مستحق مجازات به جرم همکاری با دشمن نیستند؟
دیگر متقاضیان تبدیل داراییهای ریالی به ارزی و طلا، بانکها هستند که بیشترین تأثیر را در ایجاد آشوب در این دو بازار را داشتهاند. این در حالی است که به سپردههای مردم که ارزش آن هر روزه در حال کاهش است، مقادیر ثابت سود را ارائه کرده و به کمک شورای پول و اعتبار هر از چند گاهی مقدار این سود را کاهش داده و سبب ورود هر چه بیشتر این داراییها به بازار و افزایش حجم نقدینگی و در نهایت کاهش ارزش پول ملی شده و از این کاهش ارزش پول ملی سود میبرند.
راه احیای ارزش پول ملی چیست؟
الف- ارزش پول ملی موقعی اضافه میشود که ارز مورد نیاز برای واردات به جای درآمد ناشی از فروش نفت و فراوردههای آن، از بخش تولیدات داخلی و سایر بخشهای غیر نفتی تأمین شود. ایجاد و افزایش هر ساله نهادها و بخشهای غیر مفید و ناکارآمد که از بودجه عمومی کشور ارتزاق میکنند، نتیجه درآمدهای دلارهای نفتی است. بدیهی است که زدن این شاخ و برگهای زائد در بودجه عمومی کشور حجم بودجه را تا یک سوم کاهش داده و نیاز دولت برای تأمین بودجه، و ورود دلارهای نفتی به بازار از طرفی و استقراض از بانک مرکزی از سوی دیگر، کاهش ارزش پول ملی را به حد زیادی تقلیل خواهد داد.
ب- کشور ما در شرایط فعلی برای نگهداشت یا ارتقای پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ پول بدون پشتوانه چطور کار میکند؟ ارزش پول ملی دو راهکار مختلف در مقابل خود دارد؛ اول: تزریق و ادامه روند معیوب دلارهای نفتی به اقتصاد. دوم: قطع وابستگی به درآمدهای نفتی و تلاش برای تداوم تولید و تسلط بر بازار داخل و خارجی بوسیله کالا و خدمات ملی با هدف حذف تمرکز ویران کنندهای که در حال حاضر در سبد بخش صادراتی تجارت خارجی کشور وجود دارد. کسانی که خواهان حفظ ارزش پول ملی هستند باید ابتدا مشخص کنند که نگرانی آنان فقط نگه داشتن ارزش پول است یا دستیابی به این منظور از راه درست و عقلانی؟
ج- تصمیمات جزیرهای که هر از گاهی توسط وزارتخانههای مختلف بدون توجه به مصلحت عمومی کشور گرفته میشود، مانند افزایش چند برابری قیمت خودرو توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت که به صورت دومینو اسباب گرانیهای وحشتناک روزهای اخیر را ایجاد کرده، از جمله نگرش بخشی وزارتخانهها است که میبایست توسط رئیس دولت مهار و هدایت شود؛ البته در صورتی که ارادهای برای منظور وجود داشته باشد.
اگر سه راهکار اساسی برای حفظ ارزش پول ملی و حل معضلات اقتصاد نابسامان کشور وجود داشته باشد، همانا تولید است. هدفی که نابود کردن آن در دستور کار دشمنان خارجی کشور و مردم از یک سو و مدیران نالایق داخلی از سوی دیگر است.
#از_تسنیم_بپرسید: چرا دولت برای کمک به مردم پول چاپ نمیکند؟
خبرگزاری تسنیم-فاطمه محمدی: یکی از سوالات جالبی که بعضاً در اذهان وجود دارد این است که چرا دولت برای کسری بودجه و یا افزایش حقوق کارمندان و یا کمک به جامعه، پول بیشتری چاپ نکرده و در اختیار آنها قرار نمیدهد تا بتوانند قدرت خریدشان را افزایش دهند. مثلاً دولت میتواند با دو برابر کردن چاپ پول، حقوق کارمندانش را هم حداقل دو برابر پرداخت کند. اما آیا این مسئله به همین سادگیاست که بعضاً تصور میکنیم؟
اسکناسها و پولهایی که امروزه در اختیار مردم قرار دارد به پول فیات(Fiat Currency) یا پول اعتباری معروفند و در واقع خودشان فینفسه ارزشی بالاتر از یک قطعه کاغذ دارای نقش و نگار و نوشته که یک سری اقدامات امنیتی هم برای جلوگیری از جعل آن صورت گرفته، ندارند. اما اعتبارشان گهگاه به صورت نجومی با ارزش فینفسهشان تفاوت میکند. گفته میشود این نوع پول برای اولین بار در سال 1000 میلیاردی توسط چینیها اختراع و به کار گرفته شده است و تا پیش از این نوع دیگری از مبادلات و تجارت و دادوستد، به روشهایی مانند کالا به کالا یا مبادله با طلا و نقره و برخی فلزهای ارزشمند دیگر صرفاً انجام میشده است.
- برای اینکه #از_تسنیم_بپرسید این متن را بخوانید
پولها و اسکناسهای امروزی در واقع اعتبارشان را از دولت، آنهم بر اساس یک سری معادلات و فرمولها میگیرند. و بانک مرکزی در کشورها مسئول چاپ و تنظیم میزان اسکناس موجود در بازار است.
اما چرا معمولاً حکومتها در انتشار پول احتیاط میکنند. پاسخ این است تجربه صدها سال حکمرانی نشان داده است که هر چند چاپ پول در نگاه اول میتواند نیازهای مالی آحاد اقتصادی را مرتفع کرده و آنها را راضی نگه دارد؛ لیکن این امر از طریق تخریب قدرت خرید پول, نوعی مالیات تورمی بر آنها تحمیل کرده و در بلندمدت نه تنها کمکی به آنها نخواهد کرد, بلکه از طریق تخریب شرایط کسب و کار و به تبع آن کاهش درآمد, وضعیت آنها را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
به منظور درک بهتر این موضوع باید از مفهوم عرضه و تقاضای اقتصاد کمک گرفت. تزریق پول به معنی افزایش تقاضای اقتصاد است که باید متناظراً از سوی عرضه کالاها و خدمات پشتیبانی شود. مشکل اینجاست که مکانیزم شکلگیری عرضه و تقاضا ماهیتاً متفاوت بوده و به لحاظ زمانی با یکدیگر متقارن نیست. بدین ترتیب که حکومتها به راحتی میتوانند از طریق چاپ پول بخش تقاضای اقتصاد را تقویت کنند, این در حالی است که به دلایل مختلف تقویت عرضه اقتصاد نیازمند تغییر در میزان و کیفیت عوامل تولید است که عمدتاً در یک بازه زمانی بلندمدتتری رخ میدهد. چه بسا اینکه تغییر در بخش عرضه اقتصاد نیازمند اجرای برخی اصلاحات ساختاری نظیر تغییر قوانین و مقررات بالادستی, تقویت فضای کسب و کار, تغییر قانونی نیروی کار, بهبود تکنولوژی, بهبود بهرهوری و . بوده و بدون انجام اصلاحات مزبور, حتی در دورههای زمانی بلندمدت نیز امکان تقویت عرضه وجود ندارد. در این شرایط, بدیهی است که تقویت بخش تقاضا بدون توجه به الزامات آن در بخش عرضه اقتصاد صرفا به کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ تورم خواهد انجامید.
حال تصور کنید که رفتار دولت در چاپ بیرویه پول به یک رویه عادی و مرسوم در سطح کلان اقتصاد تبدیل شود. پرواضح است که این امر امکان برنامهریزی برای آینده توسط تمامی فعالین اقتصادی را تخریب کرده و ریسکهای موجود پیشروی آحاد اقتصادی را به شدت افزایش میدهد. بنابراین، مهمترین وظیفه دولتها، چاپ مقدار مشخصی از پول است که نیازهای معاملاتی فعالین اقتصادی را برآورده کند. اگر دولت از رشد پول به عنوان عامل تولید و یا منبع درآمدی برای رفع و رجوع مشکلات در کوتاهمدت استفاده کند، آنگاه تورم به پدیدهی همیشگی در اقتصاد تبدیل شده و متعاقباً فعالیتهای اقتصادی با نااطمینانیهای گستردهای نسبت به آینده اقتصاد همراه خواهد شد. گواه این ادعا را میتوان در تجربه کشور ونزوئلا مشاهده کرد. تزریق بیرویه پول با هدف ارائه و تداوم برنامههای رفاهی موجب شد که نرخ تورم سالانه این کشور به 652٫7 درصد در سال 2017 بالغ گردد. صندوق بینالمللی پول نرخ تورم کشور ونزوئلا در سال 2018 را حدود 2349٫3 درصد برآورد کرده است.
* یک مثال
فرض کنید در کشوری هر سال کالاهایی به ارزش 10 میلیارد تومان تولید شود، مثلا یک میلیون کتاب 10 هزار تومانی در سال، تولید این کشور باشد. حالا فرض کنید دولت حجم پول در گردش را دو برابر کند. در این صورت، ما هنوز همان یک میلیون کتاب را داریم، در حالی که مردم مقدار پول اضافهتری دارند. اصطلاحا در این وضعیت، گفته میشود میزان تقاضا برای کالاها، از میزان عرضه آنها بیشتر میشود؛ چراکه مردم پول بیشتری برای خرید دارند، ولی مقدار کالاها همان قدر مانده است. این افزایش تقاضا، باعث میشود که به قیمتها در جهت افزایش، فشار وارد شود، مثلا در همان مثال ساده، وقتی عرضه یا حجم پول دو برابر شود، ما همان یک میلیون کتاب را خواهیم داشت که به قیمت 20 هزار تومان فروخته میشود. در این حالت اندازه اقتصاد به جای یک میلیارد تومان، دو میلیارد تومان خواهد شد و از نظر «اسمی» دو برابر میشود، اما از نظر حقیقی، چیزی به اقتصاد اضافه نشده است و مقدار تولید کالاها بدون تغییر میماند؛ بنابراین با اینکه ارزش تولید و حجم اقتصاد بالا رفته، چیزی بهتر نشده است؛ چراکه همه قیمتها به همان نسبت بالا رفته و تغییر کرده است.
* فرمول کمبریج
یک رابطه بسیار قدیمی و به همان اندازه معتبر در اقتصاد، فرمولی است که حجم پول، سرعت گردش پول، تولید اقتصادی و سطح قیمتها را به هم مربوط میکند. این رابطه چند شکل مختلف و معادل با هم دارد که تحت عنوان فرمول کمبریج، رابطه مقداری یا معادله فیشر از آنها یاد میشود. این رابطه به یک معادله منتهی میشود که در یک طرف آن مجموع رشد نقدینگی و رشد سرعت گردش پول و در سمت دیگر آن مجموع رشد اقتصادی و تورم است. حال اگر سرعت گردش پول را ثابت در نظر بگیریم (یعنی فرض کنیم رشد سرعت گردش پول صفر است)، نتیجه این نظریه این میشود که رشد حجم پول، برابر با جمع رشد اقتصادی و تورم میشود؛ بنابراین مطابق با این رابطه و با رعایت کردن فرضهای آن، اگر دولت و بانک مرکزی تصمیم بگیرند که حجم پول را ناگهان 15 درصد افزایش دهند، در صورتی که رشد اقتصادی ثابت بماند، این تغییر فقط به 15 درصد افزایش نرخ تورم منتهی میشود.
چرا طلا نمیتواند پشتوانه محکمی برای یک کشور باشد؟
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت:در حال حاضر برخی کشورها هنوز طلا را پشتوانه ارزش پول ملی میدانند، ولی بهترین پشتوانه برای پول ملی همان اعتبار است.
اصغر سمیعی با اشاره به اینکه طلا نمیتواند پشتوانه محکمی برای یک کشور باشد, اظهار کرد: قبل از دهه ۱۹۳۰ که بحران اقتصادی عظیم در دنیا اتفاق بیفتد، پشتوانه بیشتر پول های معتبر، طلا و گاهی جواهر بود ولی بعدها ملاک پشتوانه پول های ملی ،درآمدهای سرانه کشورها محسوب شد
سمیعی گفت: برای مثال بعد از جنگ دوم جهانی که آلمان کاملا ورشکسته و بدهکار بود، برای چاپ اسکناس جدید هیچ طلا یا جواهری نداشت، سران وقت آن کشور تصمیم گرفتند اتوبانی را که از وسط کشور میگذشت را به عنوان پشتوانه پول جدید تعیین کنند، و همین کار را هم کردند.
وی ادامه داد: در حال حاضر برخی کشورها هنوز طلا را پشتوانه ارزش پول ملی می دانند، ولی بهترین پشتوانه برای پول ملی همان اعتبار است.
رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت:در حال حاضر آمریکا خیلی بیشتر از مقدار معادل طلایی که باید پشتوانه ارزش دلار باشد، اسکناس چاپ و در بازارهای دنیا عرضه کرده است و معادل آن پول یا کالا می گیرد و همه هم آن را می پذیرند؛ وقتی میگوییم باید پشتوانه پول طلا باشد مثل این است که بگوییم کسی که چک صادر می کند معادل آن در بانک پول داشته باشد.
سمیعی بیان کرد: اگر فردی ۱۰۰ میلیون تومان در بانک داشته باشد و حق صدور چک به همان مبلغ را داشته باشد، قدرت مانور او خیلی کمتر از زمانی است که ده میلیون بیشتر در بانک ندارد اما در بانک دارای اعتبار است و هر چقدر چک به مردم بدهم کسی چک های مرا بانک نبرد و مردم بین خودشان چک های او را مانند ورق زر خرج کنند و آن را از پول نقد با ارزش تر بدانند.
او بیان کرد:در این صورت مهم نیست که فرد چقدر پول در بانک داشته باشد اما می تواند ده ها یا شاید صدها برابر مبلغی که در بانک دارد چک صادر کند، بدون آنکه نگران باشد زیرا می داند مردم از چک او بهتر از پول نقد استقبال می کنند.
رئیس اسبق کانون صرافان ایران گفت: اسکناس کشورهای دارای پول معتبر هم به همین صورت است زیرا حمل و نقل و جابجایی اسکناس و حواله پول بسیار آسانتر از طلا است و مردم معامله و مبادله با پول را به طلا ترجیح میدهند.بنابراین برای اسکناس، چک و حتی یک ورق کاغذ اعتبار مهم است.
دیدگاه شما