آموزش معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری در بازارهای جهانی با محمد رحمانی
تحلیل بین بازاری (intermarket analysis) را اگر بخواهیم تعریف کنیم یعنی بررسی روابط میان بازارهای مختلف مانند سهام، کالاها، ارز، اوراق و … که اثرات پارامترهای کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم و … بر آن ها سنجیده می شود و در نهایت با توجه به برآیند حاصل از تحلیل ها،جریان سرمایه بین بازارهای مختلف ارزیابی شده و استراتژی مناسب در راستای روند بازار هدف انتخاب می شود.
به دنبال وحدت و همبستگی بین بازارهای مالی مختلف دنیا تحلیل بین بازاری شکل گرفت ، بعبارتی دیگر در این روش تحلیلی، روابط متقابل و اثراتی که هر یک از بازارها بر روی دیگری دارد بررسی میشود تا بتوان استراتژی های مناسب را اتخاذ نمود. امروزه دیگر بدون در نظر گرفتن سایر بازار ها نمی توان به فعالیت در بازار خاصی پرداخت چون همه بازارها بر روی هم تاثیرات کوتاه مدتی یا بلند مدتی دارند.
تحلیل بنیادی با رویکرد تجزیه و تحلیل بین بازاری چیست؟
فرض کنید که شما در حال نگاه کردن به دو چارت gbpjpy و eurusd هستید. در نگاه اول اگر رویکرد شما مبتنی بر دیده بان تکنیکال خالص باشد ، نه تنها این دو جفت ارز هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند بلکه هر چارت دیگری و هر بازار دیگری را شخص مربوطه میتواند تحلیل و معامله کند. اما با رویکرد بنیادی چطور؟ آیا باز هم تمامی بازارها یکسان میباشند و میتوان آنها را با روشی یکسان معامله کرد؟
جواب خیر میباشد و اگر واقعیت را میخواهید ، فرق بین جفت ارز gbpjpy و eurusd بسیار زیاد است. اما برای فهمیدن این تفاوت های معنادار و درک نهاد هر جفت ارز و یا هر بازار دیگری ابتدا باید با بنیاد اقتصاد های مهم مربوطه آشنا شویم و سپس با قرار دادن اقتصاد یکی از طرفین در برابر اقتصاد طرف دیگر میتوانیم به خرید و یا فروش آن جفت ارز مد نظر فکر کنیم
چرا میبایست تحلیل بنیادی را بیاموزیم؟
شاید شما هم تاکنون متوجه شده باشید که درک جهت حرکتی در بازار مربوطه به همراه درک اینکه قیمت در کدام نواحی میتواند بازگشت و یا ادامه حرکت را داشته باشد جز اصلی ترین مواردیست که معامله گران بر روی آن متمرکز هستند.
اما بیایید کمی منطقی به قضیه نگاه کنیم, به کمک تکنیکال توانستیم نواحی پر پتانسیل عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم, اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی نواحی عرضه و تقاضا و یا تحلیل های انواع تیپ شخصیتی معامله گران تکنیکالی به راحتی از بین رفته و جواب نمیدهند؟
در اصل میتوان گفت که روش بنیادین اینجاست تا به شما در تشخیص جهت کمک شایانی کند و سپس زمانی که فهمیدیم بنیاد برای جفت ارز X صعودیست, صبر میکنیم تا قیمت به نواحی پرپتانسل تقاضا رسیده و سپس با خیال راحت و با اطمینان بیشتری میتوانیم به خرید فکر کنیم و صد البته در نواحی عرضه این جفت ارز با بنیاد صعودی را نخواهیم فروخت چون میدانیم که ناحیه عرضه مربوطه میتواند به راحتی تبدیل به ناحیه تقاضا شود.
آیا باید حتما تجزیه و تحلیل بین بازاری را نیز آموخت؟
متاسفانه در بازاری که هر سال خود را با پدیده های تازه تر و پیچیدگی های بیشتری انواع تیپ شخصیتی معامله گران وفق میدهد, اگر شما بخواهید صرفا در حد دیگران بدانید احتمالا آن نتیجه مدنظرتان حاصل نخواهد شد و خبر بد اینکه شاید شما تحلیل بنیادی را عمیقا یاد نگرفته باشید اما بسیاری از معامله گران در سراسر دنیا درک عمیقی از این نوع تحلیل دارند.
پس اگر میخواهید بیشتر از این عقب نمانید صرفا به بخش یکم تا سوم دوره آموزشی من اکتفا نکرده و از بخش چهارم که وارد بحث جذاب تجزیه و تحلیل بین بازاری میشویم را با دقتی بیش از پیش دنبال کنید, چون عمدتا سایر معامله گران بخاطر پیچیدگی تجزیه و تحلیل بین بازاری حتی سمت آن هم نخواهند رفت در صورتی که درک بازار بدون درک رفتار بین بازاری حاصل نخواهد شد.
چکیده ای از مطالب این دوره معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری
معامله گران خرد و معامله گران موفق پشت پرده وال استریت بروکرها و انواع آنها مدیریت ریسک چرا ضرر و چرا سود بانک مرکزی سیاست های پولی و مالی انبساطی و انقباضی رونق و رکود و بررسی چرخه های آن منحنی U شکل و آینده معرفی دلار و شاخص دلار داده های مهم ایالات متحده و سایر اقتصاد های مهم داده های پیشرو و پسرو تفکیک ارزها بر مبنای داده های مهم داده های فصلی تحلیل سنتیمنتال و درک حال و هوای بازار طلا و اوراق قرضه معمای طلا انتظاراتمان از طلا نرخ بازدهی اوراق قرضه واقعی و اسمی روانشناسی معامله گری و شناخت تیپ های شخصیتی ارتباط پول و گذشته شناخت خطاهای فردی تایید تکنیکال و روانشناسی قیمت نفت و تورم نفت و عرضه نفت و اوپک و روسیه و آمریکا سیاسی یا اقتصادی شاخص ویکس و ارتباط آن با شاخص های بورسی آمریکا تقاضای فصلی نفت داده های ماهانه تکراری در شاخص های بورسی و در نهایت ذکر استراتژی های کاربردی
پس از اتمام این دوره تحلیل بین بازاری :
شما نگاه و زوایای فکری جدیدی را یاد خواهید گرفت و قبل از رخ دادن جلسات بانکهای مرکزی و انتشار بیانیه های پولی بانک های مرکزی و صرفا با اتکا به بنیاد میتوانید به پیش بینی آینده ای نزدیک پی برده و متوجه تمامی حرکات روندی شوید و این مهمترین دیده بانی است که این دوره آموزشی به شما خواهد بخشید.
در نهایت باید خاطر نشان کرد که این دوره آموزشی کاملا رایگان و از بسیاری جنبه ها تکمیل بوده و توانایی بی نیاز کردن شما در بازارهای مالی را دارد. آرزوی سربلندی و موفقیت یکایک شما معامله گرانی که به بنیاد اعتماد لازمه را دارید را دارم.
چگونه یک استراتژی معاملاتی مناسب برای خود انتخاب کنیم؟
تنها راه برای موفقیت در بازارهای مالی داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب است. شما در هر بازار معاملاتی که قصد فعالیت داشته باشید، بدون آمادگی قبلی و دانش کافی نمیتوانید موفقیت زیادی کسب کنید. شاید در ابتدای راه هم یک سری سود کوچک باعث شود که شما تصور کنید که بازار را به خوبی شناختهاید و میدانید قدمهای بعدی را چگونه انتخاب کنید؛ اما در واقعیت اینگونه نیست و همین مسئله باعث میشود افراد مبتدی که تازه وارد بورس یا دیگر بازارهای مالی شدهاند، روز به روز به تعداد ضررهایشان اضافه شود و در نهایت سرمایه خود را از دست بدهند. تنها راه چاره این است انواع تیپ شخصیتی معامله گران که بتوانید یک استراتژی مختص خود انتخاب کنید؛ اما پیش از هر چیز بهتر است ابتدا با این مفهوم آشنا شوید.
استراتژی چیست؟
استراتژی به معنای رهبری و فرماندهی است و داشتن استراتژی معاملاتی یعنی شناخت بازار. اگر بازار را نقطه مقابل خود و به عنوان یک دشمن فرض کنید، با داشتن برنامهای درست، شناخت رفتارهای طرف مقابل و تشخیص حرکت بعدی دشمن، شما پیروز میدان خواهید بود. پس اولین قدم برای موفقیت در معاملات، شناخت حرکتهای بازار و پیشبینی رفتار بعدی آن است. معامله گران با شناخت بازار و داشتن یک استراتژی معاملاتی درست و منطقی بازار را با دید بهتری میبینند و به نحو احسن میتوانند نقاط بهینه بازار برای شروع معامله و یا خروج از بازار را تشخیص دهند.
به گفته بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی هر معاملهگر حداقل باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشد. زمانی که شما یک استراتژی را به خوبی یاد گرفتید و آن را مورد آزمون و خطا قرار دادید، میتوانید به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. یک استراتژی زمانی موفق است که حداقل تا شش ماه تست شده باشد و در بیشتر موارد درست عمل کرده باشد.
برای انتخاب استراتژی معاملاتی به چه فاکتورهایی نیاز دارید؟
برای انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب، چند فاکتور مهم را باید در نظر بگیرید. فاکتورهایی نظیر انتخاب بازار معاملاتی، بازه زمانی، روش تحلیل بازار، مدیریت سرمایه، سبک معاملاتی و روانشناسی بازار به شما در انتخاب بهترین استراتژی کمک میکنند.
انتخاب بازار معاملاتی
قبل از هر چیز باید بازار معاملاتی که قرار است در آن فعالیت داشته باشید را تعیین کنید. این کار باعث میشود تمرکز خود را روی یک بازار بگذارید. برای شناخت آن وقت بگذارید و اخبار و تحلیلهای پیرامون آن را مورد بررسی قرار دهید. به هنگام انتخاب بازار تمامی جوانب را باید در نظر بگیرید و در نهایت طبق علاقهمندی خود و شناخت کافی، بازار معاملاتی خود را انتخاب کنید.
انتخاب روش تحلیل بازار
برای انتخاب استراتژی معاملاتی باید یکی از روشهای تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال و یا ترکیبی از این دو را انتخاب کنید. این روشهای تحلیلی کمک میکنند تا وضعیت بازار را بهتر شناسایی کنید.
انتخاب سبک معاملاتی
روشهای مختلف معاملاتی مانند Swing Trading (نوسان گیری)، Scalping(معاملهگری سریع)، Day Trading (معاملهگری روزانه)، Position Trading (معاملهگری به روش پوزیشن) وجود دارند که هر یک از آنها را میتوانید متناسب با موقعیت پیش آمده انتخاب کنید.
ترید اسکالپینگ:
در میان سبکهای معاملاتی، کوتاهمدتترین آنها است. معاملهگر به سرعت وارد معامله شده و تنها پس از چند دقیقه از معامله خارج میشود.
ترید روزانه:
معامله به مدت یک ساعت الی چند روز در معامله باقی میماند. ریسک کمتری دارد و معاملهگر در طول این چند روز وقت کافی برای تحلیل بازار دارد.
ترید نوسان گیری:
مدت زمان معامله بین چند روز تا چند هفته طول میکشد. مناسب برای افرادی است کهترید کردن را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کردهاند.
ترید پوزیشن:
این روش معامله، بلندمدت است و ممکن است هفتهها و یا سالها به طول بی انجامد.
بازه زمانی
انتخاب زمان معامله از اهمیت بالایی برخوردار است و نقش بسزایی در انتخاب استراتژی معاملاتی ایفا میکند. به عنوان مثال اگر قصد دارید بیشتر زمان خود را پشت مانیتور بنشنید و روزانه چندین معامله مختلف انجام دهید، روش معاملهگری اسکالپینگ برای شما مناسبتر است. اگر نمیخواهید تمام وقت خود را در طول روز به معامله بپردازید، روشهای معاملهگری روزانه و نوسان گیری بهترین انتخاب برای شما است. در نهایت اگر نمیخواهید خود را درگیر معاملات روزانه و کوتاهمدت کنید و اهداف بلندمدت در سر دارید، بهتر است روش معاملهگری پوزیشن را انتخاب کنید. پس میبینید که برای انتخاب سبک معاملاتی، دقت به زمان معامله بسیار مهم است.
روانشناسی بازار
شناخت رفتارهای بازار یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب استراتژی معاملاتی است. این عواطف و احساسات معامله گران است که به بازار جهت میدهد. به همین خاطر شناخت بازار و برخوردی که معامله گران در هر بازه زمانی با یکی سهم انجام میدهند، به شدت میتواند در انتخاب استراتژی شما تأثیرگذار باشد. همچنین باید تیپ شخصیتی خود را به خوبی شناسایی کنید تا بتوانید بهترین استراتژی را متناسب با روحیات خود انتخاب کنید.
کلام آخر
به ازای هر تریدر در بازار یک استراتژی معاملاتی مناسب با شرایط معاملهگر وجود دارد. برای انتخاب استراتژی بیش از هر زمان دیگر باید انعطافپذیر باشید. گاهی پیش میآید که انتخاب یک استراتژی، برای معاملات شما درست عمل نمیکند. گاهی باید صبر کنید تا شرایط به ثبات برسد یا اینکه یک استراتژی مناسب دیگر برای خود انتخاب کنید. بزرگترین اشتباه تریدرهای تازهکار این است که زمانی که از یک استراتژی جواب نمیگیرند، سریعاً آن را ترک کرده و به سراغ استراتژی بعدی میروند. شناخت و انتخاب درست استراتژی از اهمیت بالایی برخوردار است و زمانی که یک استراتژی را به خوبی فرا گرفتید، بهتر است صبر داشته باشید و به آن وفادار باشید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. قطعاً با یادگیری و تسلط بر یک استراتژی میتوانید در بلندمدت به پاداش دلخواه خود برسید.
۸ تیپ شخصیتی موفق و ناموفق در بازارسرمایه ایران + یک توصیه روانشناس جهانی
یک مشاور و روانشناس ضمن معرفی ۸ تیپ شخصیتی گفت: شناخت این تیپ های شخصیتی گویای این مسأله است که کدام یک در بازار سرمایه موفق تر و کدام یک ناموفق تر هستند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، بازار سرمایه در کشورهای دنیا از جمله ایران از جذابیت خاصی برخوردار است. گاهی برای پاسخ به کنجکاوی حتی شاید به تالار بورس هم سری بزنیم و وقت هایی هم پیش می آید بخواهیم بدانیم کسانی که وارد این بازار می شوند چگونه افرادی هستند.
در این باره رضا بافتی روانشناس و مشاور با معرفی 8 تیپ شخصیتی ، افراد موفق و ناموق در بازار سرمایه ایران را اعلام کرد و به به بورس پرس گفت: شناخت این 8 تیپ شخصیتی گویای این مسأله است که کدام یک از تیپ های شخصیتی بیشتر به بازار سهام روی می آورند و کدام ها موفق و یا ناموفق عمل می کنند.
وی به توصیه توماس بولکفسکی، روانشناس بازارهای جهانی اشاره کرد و گفت: بولکفسکی توصیه می کند از تحلیل خودتان برای معامله در بازارهای سهام استفاده و همیشه با اندیشه اینکه قرار است یکی از نزدیکان قرار است دست به معامله بزند و شما توصیه های لازم را به او بگویید، اقدام کنید.
بافتی افزود: آگاهی همیشه در لحظه اتفاق می افتد و کسانی که متوجه آگاهی می شوند موفق تر عمل می کنند و کمترین زیان را خواهند داشت.
معرفی ۸ تیپ شخصیتی
تیپ شخصیتی اول "فکری برون گرا": درتمام جنبه های زندگی واقع گرا هستند. دانشمندان را می توان در این دسته جای داد. افرادی با این شخصیت زمانی که وارد بازار سرمایه می شوند به سود کم قانع و ترجیح می دهند با ریسک دست به انتخاب و یا خرید و فروش سهام نزنند.
تیپ شخصیتی دوم "احساسی برون گرا": این دسته از افراد به شدت هیجانی هستند و تحت تأثیر هیجانات دست به معامله می زنند، گاهی حالات این افراد از بیرون نیز کاملا قابل مشاهده است.
تیپ شخصیتی سوم "ادراکی برون گرا": معمولا این افراد به دنبال تجربه و حس های جدید هستند و البته به شدت واقعیت مدار، افرادی با تیپ شخصیتی ادارکی برون گرا براساس واقعیت بیرون کار می کنند و همیشه سعی می کنند با افراد مختلف ارتباط برقرار کنند و خود را با سایرین تطبیق دهند؛ ادراکی های برون گرا بدلیل اینکه همیشه به دنبال تجربه حس های جدید هستند معمول نیز سرمایه گذاری های کوتاه مدتی انجام می دهند. برای مثال امکان دارد دست از یک معامله برداشته و به سراغ سهام دیگری بروند.
تیپ شخصیتی چهارم "الهامی برون گرا": این افراد به دلیل توان زیاد، در بهره برداری از فرصت ها بیشترین توانایی را دارند و معمولا در سیاست و تجارت موفق خواهند بود. این نوع شخصیت می تواند سرمایه گذار بهتری باشد. بدلیل اینکه به موقع اقدام به خرید و فروش سهام خواهد کرد.
تیپ شخصیتی پنجم "فکری درون گرا": سازگاری خوبی با افراد در میان این تیپ شخصیتی وجود ندارد و بیشتر متمایل به درون هستند، این افراد حتی در بیان افکار خود مشکل دارند و به اندیشه ها و گفته های دیگری بی توجه و عموما بر اندیشه های خود متمرکز و قائل به مشورت نیستند، براساس تجربه های شخصی دست به تصمیم گیری می زنند و معمولا در معاملات زیان می کنند مگر اینکه کلان اندیش باشند که در این صورت احتمال سوددهی وجود دارد.
تیپ شخصیتی ششم "احساسی درون گرا": معمولا افرادی هستند آرام، متواضع و مؤدب، البته دچار خشم هم می شوند اما به دلیل اینکه خشم را بروز نمی دهند متوجه این حالت آنها نخواهیم شد. این افراد معمولا در تشویش، نگرانی و تردید به سر می برند. حتی گاهی حتی به دلیل همین مردد بودن و وسواس فکری و تحریکات باعث شده در معامله متضرر شوند البته در برخی مواقع این وضعیت به کمک آنها می آید اما این تیپ شخصیتی بیشترین استرس را متحمل می شوند.
تیپ شخصیتی هفتم "ادراکی درون گرا": این افراد بسیار غیرمنطقی هستند یا به قولی از دنیا بریده اند، این دسته از افراد اگر هم وارد بازار سرمایه شوند بیشتر به چشم سرگرمی به آن نگاه می کنند.
هشتمین و آخرین تیپ شخصیتی "الهامی درون گرا": خیال پردازان حرفه ای که ارتباط کمی با واقعیت دارند، این افراد با تهدید جدی زیان دهی در معاملات به دلیل رویایی بودن روبرو هستند. آنها با فکر میلیارد شدن در مدت زمانی بسیار کوتاه وارد این بازار می شوند. بیش از 90 درصد این افراد به امید پولدار شدن قدم به بازار سهام می گذارند.
در گزارش بعدی به 10 خطای شناختی پرداخته خواهد شد که توسط این روانشناس مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
133 نکتهی کلیدی از نکات مهم در معامله
در این بخش از الف بورس قصد داریم به نکات مهم در معامله بپردازیم.
نکات مهم در معامله
برای موفقیت در معامله 133 نکتهی زیر را بخوانید و به آن عمل کنید:
- ابتدا مبانی و اصول اولیه فارکس را آموزش ببینید، سپس وارد آن شوید. بسیاری افراد بدون آگاهی وارد فارکس شده و هیچ دلیلی برای فعالیت خود ندارند. بنابراین برای موفقیت در این کار، دانش خود را گسترش دهید. البته این به معنای برخورداری از مدرک دانشگاهی نیست.
- معامله در فارکس یک بازی مجموع صفر است. برای هر بلندی یک کوتاهی در این بازار وجود خواهد داشت. 80 درصد معاملهگران ضعیف بوده و در سمت پایین خواهند بود و تنها 20 درصد از افراد سرمایه گذار در سمت بالا قرار خواهند داشت.
- هیچ شخصی از مارکت بزرگتر نخواهد بود. این یک نکات مهم در معامله است.
- هیچ رقابتی در مارکت وجود ندارد. تنها مارکت را مطالعه کنید و بدانید که سوار شدن بر آن ها نتایج به مراتب بهتری نسبت به برخورد با آنها خواهد داشت.
- معامله با روند را شروع کنید. این معامله بهتر از انتظار برای نقاط کف و سقف است.
- یافتن نقاط کف و سقف یک امر غیر ممکن است. چرا که باید منتظر واکنش قیمت بمانید و سپس از وجود این نقاط با خبر شوید. بنابراین به جای معامله در کف و سقف که از بزرگترین اشتباهات معامله گران است، باید نقطهی ورود مناسب را تشخیص دهید و بعد از آن وارد شوید. بنابراین پیشنهاد میکنیم نقاط کف و سقف را بی خیال شوید.
- برای هر مارکت، یک استراتژی خاص و منحصر به فرد ابداع کنید. اصولا مارکت ها سه دسته هستند. مارکت های رو به بالا، مارکتهای خنثی و مارکت های رو به پایین.
- از دیگر نکات مهم در معامله توانایی صرف نظر کردن از معامله است. این خود یک استراتژی مهم است.
- در روندهای صعودی در اعماق بخرید و در روندهای نزولی در قله بفروشید.
- هیچگاه در روند رو به بالا، مارکت ضعیف را نفروشید. از سوی دیگر به طور متقابل در روند رو به پایین، مارکت ضعیف را نخرید.
خرید و فروش در روند ها از نکات مهم در معامله
- روندهای رو به بالا و پایین همیشه وجود دارند اما همیشه یکی از آن ها بر دیگری غالب است. به عنوان یک مثال، در روند رو به بالا همیشه سیگنالهایی برای فروش خواهد بود. شما نباید گول آن ها را بخورید و بایستی در جهت معامله ادامه دهید.
- اگر یک سیگنال خرید با شکست مواجه شد، بدانید که آن سیگنال فروش بوده است و برعکس.
- از نکات مهم در معامله این است که مسیر سود را هموار نگهدارید و در عوض جلوی معاملات ضرررسان را بگیرید.
- بگذارید تا معاملات در سود، به روند خود ادامه دهند. منتهی در این مسیر نباید طمع کار باشید. میتوانید همه یا مقداری از سرمایه را پیش از برگشت معامله بردارید. قرار نیست که معاملات همیشه رو به بالا باشند.
- برای محدود شدن ضررهایتان حد ضرر تعیین کنید.
- یک استاپ لاس برای خود تعیین کنید و از آن پیروی کنید. تغییر و افزایش مقدار استاپ لاس در اکثر اوقات باعث گسترش ضرر خواهد شد. بسیاری از تریدر ها با امید برگشت معامله استاپ خود را تغییر میدهند. این کار نه تنها نمیتواند مفید باشد بلکه میتواند ضرر شما را افزایش دهد. به جای این کار، پس از خروج به موقع از ترید، اشتباه خود را تحلیل کنید و منتظر حرکت بعدی و معامله جدید باشید.
- تعیین نقطه استاپ از نکات مهم در معامله است اما باید از قرار دادن این نقاط در اعداد رند پرهیز کنید. حد ضرر در معاملات بلند مدت باید از اعداد 10، 20، 25، 50، 75، 100 کمتر باشد. در معاملات کوتاه مدت قضیه برعکس است. حدضرر شما باید بالای این اعداد قرار داشته باشد.
- نکات تکنیکی در چارت و مدیریت سرمایه به شما کمک میکنند تا یک نقطه استاپ مناسب پیدا کنید. پیدا کردن این نقطه یک هنر است.
- سعی کنید ضررهای خود را پذیرفته و از آن ها درس بگیرید. این یک اصل بوده و از نکات مهم در معامله خواهد بود. برای موفقیت در بازار شکست های خود را مورد تحلیل قرار دهید.
- همیشه اولین شکست شما کوچکترین خواهد بود. پس وحشت زده نباشید.
نترسیدن از شکست از ملزومات موفقیت در ترید
- راز کسب موفقیت بزرگ در بازار فارکس بیشتر زنده ماندن است.
- در صورتی که یک تریدر تازه کار باشید، بهتر است با یک حساب کوچک به مدت یک سال فعالیت کنید تا تجربه کسب کنید. در انتهای این راه خواهید فهمید که درسهایی که از شکست های خود گرفته اید، بیشتر از درست هایی است که از بردها به دست آمدهاند.
- اگر شرایط اقتصادی مناسبی ندارید، به هیچ وجه وارد معامله نشوید. این یکی از نکات مهم در معامله است. اگر با شرایط بد شروع کنید، توانایی مقاومت در برابر حرکات منفی بازار را نخواهید داشت. در این صورت حرکات مارکت روی شما مسلط شده و حتی نقاط ورود و خروج شما را تعیین میکند.
- منطق را جایگزین احساسات کنید.
- اصول مدیریت سرمایه را پیاده سازی کنید.
- با اجرای مدیریت سرمایه شما قادر خواهید بود تا مدت زیادی در بازار باقی بمانید.
- تنوع میتواند خوب باشد اما نه برای همیشه.
- نسبت ریسک به ریوارد خود را سه به یک انتخاب نمایید.
- پیش از ورود به معامله ابتدا به تحلیل نسبت ریسک به ریوارد بپردازید. این یکی دیگر از نکات مهم در معامله است.
- برای معاملات خود برنامه داشته باشید. بدون برنامه بودن در ترید یک اشتباه بزرگ است.
برنامه ریزی برای معاملات یک امر کلیدی
- برنامه و هدف خود را شخصی سازی کنید.
- برای اینکه یک سیستم معاملاتی مناسب داشته باشید، 5 فاکتور را رعایت کنید:
- شروع با تفکر
- تنظیم سیستم با قوانین منطقی و نه احساسی
- تست برنامه به صورت مجازی در چارت
- آزمایش برنامه با یک حساب دمو
- ارزیابی نتایج
- نکات مهم در معامله زیاد است. اما یکی از مهمترین آنها این است که به برنامههای خود عمل کنید و فعالیتهای خود را نیز طبق برنامه پیش ببرید.
- معاملات خود را با نقشه قبلی پیش ببرید و احساسات و امیدواریهای بی مورد را دور کنید. طمع و ترس در صورت وجود نقشه تاثیر منفی نداشته و شما میتوانید شرایط را کنترل کنید.
- باید از نقشهی خود پیروی کنید. به عنوان مثال هنگام ورود به یک معامله، هیچگاه زودتر از رسیدن به حد ضرر تعیین شده، معامله را ترک نکنید.
- یک سیستم معاملات موفق باید سه انواع تیپ شخصیتی معامله گران ویژگی را در خود بگنجاند:
- پیشبینی قیمت که نشانگر روند قیمت است.
- زمان که نقطه ورود و خروج را نشان میدهد
- مدیریت سرمایه که حجم معاملات را تعیین میکند.
- .هیچگاه قبل از دریافت سیگنال وارد معامله نشوید. این یکی دیگر از نکات مهم در معامله است.
- فراموش نکنید یک سیستم که برای روندهای رو به بالا مناسب است، دلیلی ندارد در روندهای رو به پایین نیز جوابگو باشد.
- طرح های خود را برای جلوگیری از ورود احساسات پیش از باز شدن بازار طراحی کنید. هیچ یک از شرایط و موقعیت های معامله را بدون دلایل قانع کننده تغییر ندهید.
- همیشه نکات خود را چندین بار چک کنید تا از درستی آن ها مطمئن شوید.
- همیشه احتمالات را در نظر بگیرید و از هیچ چیز اطمینان نداشته باشید. اما در صورت پیشروی روند خلاف جهت شما، باید احتمالات را کنار گذاشته و از یک نقشه یا برنامه از پیش تعیین شده استفاده کنید.
- برای بررسی یک مارکت، مهمترین چیزی که باید مورد تحلیل قرار بگیرد، روند اصلی مارکت است.
- نکات مهم در معامله به تعیین استراتژی ختم نمیشود. شما باید از یک استراتژی بهره ببرید که قبلا خودتان آن را آزمایش کرده باشید.
- پیش از افزایش حجم یک پوزیشن، سه نکتهی زیر را رعایت کنید:
- حجم جدید باید از قبلی کمتر باشد.
- تنها پوزیشنهای در حال سود را اضافه کنید.
- هیچگاه به پوزیشن ضررده خود اضافه نکنید.
اگر یک معامله در روند ضررده باشد، احتمال اینکه برگردد، بسیار پایین است. بنابراین سعی کنید در این گونه معاملات به حجم خود نیفزایید. در واقع این ترید ها حکم شکست خورده را دارند.
انواع شخصیت خریدار برای فروش بیشتر (Buyer Persona)
بطور کلی با شش گونه یا تیپ شخصیت خریدار (Buyer Persona) یا پرسونای مشتری در زمینه فروش های روزانه رو به رو می شویم. لازم است که این گونه های شخصیتی را بشناسید و با هر کدام با توجه به گونه شخصیتی آن ها حرف بزنید.
خریدار بی تفاوت
نخستین گونه شخصیتی که در فروش به او بر می خورید خریدار بی تفاوت و بی اعتناست. این نوع از خریداران 5 درصد کل خریداران را تشکیل می دهند. این خریداران بالقوه بدون توجه به اینکه چه کالایی را به آنها عرضه می کنید اصولا خریدار نیستند. اینها بدبین، ایرادگیر و اغلب افسرده یا بی علاقه اند.
برای خریدار بی تفاوت مهم نیست که کالای شما چقدر خوب و ارزان است و سایر خریداران از آن چه استفاده ای کرده اند. حتی اگر بخواهید کالایتان را مجانی هم بدهید، او اهل خرید نیست.
گهگاه به این دسته از مشتریان بر می خورید. اغلب آن ها در زندگی شخصی و حرفه ای خود مشکلات فراوان دارند. آن ها با خود، با زندگی و با شما برخورد سردی دارند. آن ها به قدری مسئله دارند که برایشان مهم نیست شما به آنها چه چیزی را پیشنهاد می کنید. حتی اگر به بی تفاوتها بگویید در ازای خرید یک کالای پنج هزار تومانی به آن ها صد هزار تومان جایزه می دهید، باز هم خریدار نیستند.
حتی اگر به بی تفاوتها بگویید در ازای خرید یک کالای پنج هزار تومانی به آن ها صد هزار تومان جایزه می دهید، باز هم خریدار نیستند.
آنها وقت شما را تلف می کنند. یکی از دوستان من زمانی یک کالای عالی را به قیمت 295 هزار تومان می فروخت. کسی که با او حرف می زد کاملا برای خرید و استفاده از این کالا واجد شرایط بود. به ان احتیاج داشت و می توانست از عهده خرید آن کالا برآید، اما او یک خریدار بی تفاوت بود.
دوست من هر قدر تلاش کرد، مشتری به او جواب داد:«بیش از اندازه گران است. بیش از اندازه گران است، بیش از اندازه گران است.»
سرانجام، فروشنده که خسته و درمانده شده بود، گفت:«اگر این کالا را دویست هزار تومان بفروشم، می خرید؟»
«نه، هنوز هم بیش از اندازه گران است.»
دوست فروشنده ام گفت:«به قیمت صد هزار تومان می خرید؟»
مشتری گفت:«هنوز هم توان خریدش را ندارم.»
و سرانجام دوست من گفت:«چطور است با پنج هزار تومان بخرید.»
این نمونه یک مشتری بی تفاوت است. برای آن ها مهم نیست. آن ها منفی و بی تفاوت هستند. وقتی این اشخاص را می بینید، به راحتی آن ها را شناسایی می کنید. خودتان را با آنها خسته نکنید، به سروقت مشتریان دیگری بروید.
خریدار حتمی
در جانب دیگر طیف خریداران، به مشتریان حتمی و مطمئن بر می خورید. این خریداران هم بیش از 5 درصد مشتریان را تشکیل نمی دهند. خریدار حتمی نقطه مقابل خریدار بی تفاوت است.
خریدار حتمی دقیقا می داند چه خواسته ای دارد، دقیقا می داند دنبال چه می گردد و دقیقا چه قیمتی حاضر است بپردازد. اگر کالای مورد علاقه او را داشته باشید، او حتما خریدار است. او خریداری مطمئن و حتمی است که معامله کردن با او خوشایند است. تنها کاری که باید بکنید این است که کالای مورد نظرش را به او عرضه کنید.
این خریداران کمیاب و معدود هستند. خریدار حتمی مانند خریدار بی تفاوت شمار معدودی دارد، و هرگز از هر بیست مشتری به بیش از یک مشتری با این مشخصات بر نمی خورید.
وقتی با این خریداران روبه رو می گردید، همیشه آنچه را دقیقا می خواهند به آن ها بفروشید. سعی نکنید کالای متفاوتی را به آن ها بفروشید.
خریدار تحلیل گر
گونه سوم مشتری خریدار تحلیل گر است. این خریداران 25 درصد کل خریداران را تشکیل می دهند. نکته مهم برای این خریداران دقت و مطابقت کردن است.
این خریداران می توانند حسابدار، مهندس، بانکدار، مسئولان مالی، مسئولان اعطای وام و متخصصان کامپیوتر باشند. آنها به اعداد و شمارگان دقیق، جزئیات و مشخصات دقیق کالایی که می خرند توجه می کنند.
به آن ها نشان بدهید و دقیق باشید. وقتی با یک خریدار تحلیل گر مواجه می شوید، باید آرام بگیرید و از تعمیم دادن اجتناب کنید. دقیق و مشخص حرف بزنید. آمادگی آن را داشته باشید که هر چه را می گویند روی کاغذ اثبات کنید. هر چه دقیق تر و روشن تر حرف بزنید، این شخص به راحتی بیشتری تصمیم گیری می کند.
هر چه درباره طرز کار، فواید، قیمت و جزئیات کالایتان به او اطلاعات بیشتری بدهید، او به طیب خاطر بیشتری از شما خرید می کند.
خریداران تحلیل گر با عجله تصمیم نمی گیرند. آن ها به تدریج و به کندی تصمیم می گیرند. آن ها به فرصتی احتیاج دارند که محصول شما را تحلیل و بررسی بکنند. اغلب آن ها به فرصتی احتیاج دارند که محصول شما را تحلیل و بررسی بکنند. اغلب آن ها سلسله سوالاتی دارند که باید به آن ها جواب بدهید. آن ها را به شتاب و عجله نیندازید. برای آن ها تصمیم درست گرفتن به مراتب مهم تر از پرداخت پول و یا خرید با عجله است.
خریدار رابطه گرا
نوع مشتری دیگری که به آنها برمی خورید اشخاص رابطه گرا هستند. اینها حدود 25 درصد کل خریداران را تشکیل می دهند که البته این بستگی به کالایی دارد که شما فروش می کنید. این اشخاص تا حدودی خویشتن دار هستند و ابرازگر نمی باشند. برای اینکه با این مشتریان کنار بیایید باید آرام بگیرید و به تدریج پیشرفت کنید.
خریدار رابطه گرا به اشخاص بهای فراوان می دهد. برای آن ها اینکه دیگران درباره کالا چه احساسی دارند و چه فکر می کنند مهم است. آن ها وقتی می خواهند کالایی را بخرند، به این فکر می کنند که دیگران درباره آنها چه نظری می دهند. آنها نقطه نظر های دیگران را در ذهن خود تصور می کنند و برایشان نظرات دیگران از اهمیت فراوان برخوردار است.
اینگونه شخصیتی دوست دارد که محبوب واقع شود. این ها نگران حرف مردمند. آنها همیشه برای خرید کالایی با دیگران مشورت می کنند که اغلب شمار آنها زیاد است. گاه آن ها با فرد فرد افراد خانواده و نیز دوستان و آشنایان مشورت می کنند و بعد درباره خرید کردن یا نکردند تصمیم می گیرند.
انگیزه اصلی و مهم این اشخاص کنار آمدن با دیگران است. آنها خواهان هماهنگی با دیگران و کسب رضایت آنها هستند.
در برخورد با این مشتریان، به مشتریان قبلی که از شما خرید کرده و از کالای شما راضی هستند اشاره کنید. خریدار رابطه گرا می خواهد مطمئن شود که دیگران از کالای شما استقبال کرده اند.
توجه داشته باشید وقتی خریدار رابطه گرا اتومبیل یا لباس می خرد، برایش مهم است که دیگران درباره خرید او چه نظری دارند.
تولید رابطه کنید.انواع تیپ شخصیتی معامله گران خریداران رابطه گرا مایلند از شما سوال کنند و نظر شما را بدانند. می خواهند بدانند سایرینی که کالای شما را خریداری کرده اند درباره این کالا چه نظری دارند. آن ها دوست دارند با فروشنده رابطه ای ایجاد کنند تا بتوانند به راحتی درباره کالا یا خدمتی که برای فروش عرضه می شود حرف بزنند.
وقتی با این خریداران روبه رو می شوید، اغلب آن ها می خواهند یکی دو ساعتی با شما صرف وقت کنند و بعد هم از شما بخواهند دوباره به سروقتشان بروید تا زمان دیگری را با شما صرف کنند.
این خریداران را شتاب زده نکنید. خریداران رابطه گرا به تدریج و با تانی تصمیم گیری می کنند. آنها اغلب مردد و دودل هستند. دوست دارند درباره مسائل و موضوعات زیاد بشنوند. ممکن است آنها بخواهند کالای شما را خریداری کنند، اما گر کسی در این میان به آن ها نظر دیگری بدهد ممکن است از خرید خود صرف نظر کنند. باید در برخورد با این مشتریان آرام و صبور باشید.
خریدار وظیفه گرا
پنجمین نوع شخصیت خریدار خریدارانی که ممکن است با آنها روبه رو شوید خریداران شغل گرا یا وظیفه گرا هستند. آن ها از ویژگی های شخصیتی یک مدیر برخوردارند. این خریدران صریح و ناشکیبا هستند و می خواهند مستقیما به اصل مطلب بپردازند. آنها به شدت عمل گرا هستند و بیش از هر چیز به نتیجه فکر می کنند. این خریدار می خواهد بداند چه کالایی می فروشید، کالایتان چه می کند. او چه فایده ای از آن می برد، قیمت آن چقدر است، چقدر می تواند مطمئن باشد که کالا به موقع تحویل داده خواهد شد و زمان تحویل چه مدتی طول می کشد.
در برخورد با این مشتری مستقیما به اصل مطلب بپردازید. این خریدار از صحبت های جزئی و کم ارتباط با کار خوشش نمی آید. علاقه ای هم ندارد که با فروشنده رابطه نزدیک و صمیمانه ای ایجاد کند. او می خواهد در اسرع وقت به اصل مطلب بپردازید.
این نوع از مشتریان اغلب سرشان شلوغ است. شما با مراجعه به آنها سبب می شوید به این فکر کنند که از کار مهمتری بازمانده اند. آنها انتظار دارند شما به سرعت به اصل مطلب بپردازید. آنها می خواهند شما سریعا به این سوالشان جواب بدهید:«برای من چه سودی دارد؟»
آنها می خواهند شما سریعا به این سوالشان جواب بدهید:
«برای من چه سودی دارد؟»
روبه رو شدن با این خریدار بسیار خوشایند است، کافی است به او نشان دهید که با خرید کالای شما چه فوایدی عاید او می شود. اینها هم مانند سایر خریداران خواهان بهبود کار خود هستند و هر چه برایشان روشن تر باشد که کالای شما در کار آنها چه تحول مثبتی ایجاد می کند، به خرید از شما راغب تر می شوند.
خریداران وظیفه گرا قاطع و روشن هستند. آنها می دانند چه می خواهند و اگر شما آنچه را که آنها می خواهند داشته باشید، به راحتی خریدار متاع شما می شوند. این خریداران هم 25 درصد کل خریداران را تشکیل می دهند.
خریدار اجتماعی و معاشرتی
ششمین نوع شخصیت خریدار، خریدار اجتماعی و معاشرتی است. اینگونه شخصیتی به شدت برون گراست. او دوست دارد با دیگران کار کند و به کمک آن ها به نتیجه برسد.
این خریداران به زمینه هایی علاقه مندند که احتیاج به هماهنگی زیاد میان گروه های مختلف دارد.
خریدار اجتماعی به دستیابی و موفقیت بهای فراوان می دهد. به سبب ماهیت برون گرایی که دارد، توجه اصلی او خودش و سایرین می باشند. او دوست دارد درباره خودش و درباره شما حرف بزند. او مایل است به نتیجه و فایده خرید از شما فکر کند.
در مواقعی این خریدار به سرعت خرید می کند و نیازی به دانستن جزئیات ندارد. در ضمن ممکن است رضایت بدهد کالایی را از شما بخرد و بعد از دو سه روز این وعده را به کلی فراموش کند. به همین جهت بهتر است به محض آنکه با او به توافق رسیدید، مراتب را مکتوب کنید.
خریداران اجتماعی 25 درصد کل خریداران را تشکیل می دهند. همیشه می توانید در صورت روبه رو شدن با این خریداران آنها را تشخیص بدهید زیرا آنها اغلب گرم، دوستانه، معاشرتی و علاقه مند به شما هستند و سوالات فراوان می کنند.
دیدگاه شما