تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام


پاسخ سؤال این است که طرفداران تحلیل تکنیکال اعتقاد دارند چون بورس یک بازار بسیار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار به‌سرعت براثر تغییر در عوامل بیرونی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی شرکت، تغییر می‌کند، بنابراین قیمت سهم به‌تنهایی می‌تواند بازگوکننده میزان تأثیر این عوامل باشد و برخلاف طرفداران تحلیل بنیادی، نیازی نیست سرمایه‌گذار به‌طور مستقل، قیمت سهام را بر اساس عوامل مذکور محاسبه کند. فقط کافی است روند نوسانات گذشته قیمت سهم را بررسی کرده و روند آینده قیمت سهم را بر اساس گذشته آن، پیش‌بینی نماید.

تحلیل بنیادی بازارهای جهانی و فارکس

تاریخ دوره: از ۱۴ مهر ۱۴۰۱ مدت دوره: ۲۴ ساعت / پنجشنبه (۱۴:۰۰ تا ۱۸:۰۰)
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبت‌نام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکان‌پذیر است.

ثبت نام این دوره به پایان رسیده است

توضیحات

مقدمه

دوره حرفه‌ای تحلیل بنیادی بازارهای جهانی و فارکس به شما کمک خواهد نمود تا آگاهانه در بازارهای مالی جهانی به معامله پرداخته و در نهایت کسب سود نمایید. تصمیمات اقتصادی و سیاسی که منتج از تصمیمات دولت و بانک مرکزی هر کشور است تاثیر مستقیمی تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام بر قدرت یا ضعف ارز آن کشور در کوتاه‌مدت و بلندمدت نسبت به سایر ارزها خواهد داشت.

بر این اساس تحلیل و ارزیابی و بررسی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم این تصمیمات، نقش کلیدی در خرید یا فروش یک ارز و بازارهای جهانی بازی می‌­کند که این مدل تحلیل تحت عنوان تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در فارکس شناخته می‌شود. به بیانی دیگر، تحلیل بنیادی بازارهای جهانی، فرآیندی است که در آن تاثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر ارزش نسبی یک ارز مشخص می‌شود.

از آنجایی که تحلیل بنیادی در مورد بررسی ارزش ذاتی یک سرمایه‌گذاری است، کاربرد آن در فارکس و بازارهای جهانی مستلزم بررسی شرایط اقتصادی خواهد بود که بر ارزش­گذاری پول یک کشور تاثیر می‌گذارد. بر این اساس ما در این دوره سعی خواهیم کرد مهمترین عوامل درونی و بیرونی موثر بر اقتصاد هر کشور را بر اساس مفاهیم اقتصاد کلان و سیاست‌های اقتصادی هر کشور معرفی نماییم و سپس با ابزارهای مختلف به بیان نحوه تحلیل و تاثیر هر یک از عوامل در دوره‌های مختلف اقتصادی (رکود و رونق) بر قدرت ارز می‌پردازیم و در انتها نحوه استفاده از شاخص‌های مزبور در جهت تصمیم برای معامله خرید، نگهداری و یا فروش یک ارز در قیمت‌های منطقی را به صورت عملی در بازار فارکس و بازارهای جهانی را بیان خواهیم کرد.

در این دوره علاوه بر ارایه مباحث آموزشی و نظری، به بیان و بررسی آخرین اخبار و وقایع روز تاثیرگذار بر بازارهای مالی پرداخته و همچنین به صورت عملی به معامله آنلاین و واقعی می‌پردازیم. در پایان دوره هم تلاش می‌شود پلن معاملاتی برای شرکت‌کنندگان طراحی گردد.

مخاطبان دوره

فعالان بازار فارکس و بازار کامادیتی
مدیران و کارشناسان شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری و تامین سرمایه
مدیران و کارشناسان سبد شرکت‌های سرمایه‌گذاری
علاقه‌مندان به معامله‌گری بر مبنای فاندامنتال در بازار فارکس
علاقه‌مندان به حوزه تحلیل اقتصاد کلان و بازارهای جهانی

اهداف دوره

انتقال دانش و مهارت لازم به منظور تحلیل فاندامنتال اقتصاد کشورها و توانایی تحلیل نقش عوامل مختلف بر قدرت یا ضعف ارز هر کشور
انتقال دانش در خصوص درک و شناسایی ساختار ارتباط اقتصاد کشورها و تاثیر آن بر رکود و رونق در بازار سهام و کامادیتی
پاسخ به نیاز موجود در بازار مالی و پوشش خلا ایجاد شده از کمبود نیروی توانمند و متخصص در حوزه تحلیل بنیادی اقتصاد جهانی
انتقال تجربه و مهارت نحوه معامله در فارکس بر اساس رویدادهای اقتصادی-سیاسی
ایجاد فضایی جهت ارتباط شرکت‌کنندگان و اساتید جهت انتقال تجربیات معامله‌گری در بازار فارکس

توانمندی شرکت‌کنندگان در پایان دوره

کسب توانمندی تحلیل اقتصاد کلان کشورها و تعیین نوع ترید مناسب در بازار
کسب توانمندی تحلیل نحوه بر هم کنش تصمیمات اقتصادی کشورها بر یکدیگر
کسب توانمندی تحلیل تاثیر سیاست‌های دولت و تصمیمات بانک‌های مرکزی بر قدرت یا ضعف ارز
کسب مهارت لازم جهت شناسایی و تحلیل شاخص‌های مختلف اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم، تولید ناخالص، بیکاری و …. با تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام هدف بررسی تاثیر آن بر تصمیمات اقتصادی هر کشور
کسب مهارت شناسایی چرخه‌های اقتصادی و توانمندی معامله در بازار بر اساس شرایط هر چرخه
کسب توانمندی مطالعه تقویم‌های اقتصادی و رتبه‌بندی تاثیر هر یک از رویدادها بر قدرت ارز
کسب مهارت لازم جهت شناسایی مهمترین عوامل موثر بر رشد/نزول کامادیتی‌ها و ارزهای دیجیتال و نحوه ترید آنها
توانمندی مطالعه گزارش‌های بین‌المللی و استفاده از سایت‌های معتبر جهت تحلیل وقایع اقتصادی

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟

«تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟» این سوالی است که همواره میان سرمایه گذاران مطرح می‌شود. در این گزارش به جوانب مختلف دو نوع تحلیل پرداخته شده است.

به گزارش شهر بورس، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی از ابزارهای شناخت بازارهای مالی است که در میان معامله گران طرفداران خود را دارند و بسیاری از حرفه ای‌های بازارهای مالی، استفاده از هر دو ابزار را برای تحلیل پیشنهاد می کنند. بخشی از این گزارش از کتاب جان مورفی گردآوری شده است و به مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرداخته است. تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؛ کدام بهتر است؟

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال؛ کدام بهتر است؟

در حالی که تحلیل تکنیکال بر مطالعه کنش بازار متمرکز است، تحلیل بنیادی بر نیروهای اقتصادی عرضه و تقاضا متمرکز است که باعث می شود قیمت ها بالاتر، پایین تر یا ثابت بمانند.

رویکرد بنیادی همه عوامل مربوطه را که بر قیمت بازار اثر می‌گذارند بررسی می‌کند تا ارزش ذاتی آن بازار را تعیین کند. ارزش ذاتی آن چیزی است که اصول بنیادین بر اساس قانون عرضه و تقاضا ارزش واقعی چیزی را نشان می دهد. اگر این تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام ارزش ذاتی کمتر از قیمت فعلی بازار باشد، پس بازار بیش از حد قیمت گذاری شده است و باید فروخته شود. اگر قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، پس بازار کمتر از ارزش گذاری شده است و باید خریداری شود.

هر دوی این رویکردها برای پیش‌بینی بازار تلاش می‌کنند مشکل مشابهی را حل کنند، یعنی تعیین جهتی که احتمالاً قیمت‌ها حرکت می‌کنند.

آنها فقط از جهات مختلف به مشکل برخورد می کنند. اصولگرا به بررسی علت حرکت بازار می پردازد، در حالی که تکنسین اثر را مطالعه می کند. البته تکنسین معتقد است که اثر تمام چیزی است که او می خواهد یا باید بداند و دلایل یا علل غیرضروری است.

بنیادگرا همیشه باید دلیل آن را بداند. اکثر معامله گران خود را به عنوان تکنسین یا اصولگرا طبقه بندی می کنند. در واقعیت، همپوشانی های زیادی وجود دارد. بسیاری از بنیادگرایان از اصول اولیه تجزیه و تحلیل نمودار دانش کاری دارند.

در عین حال، بسیاری از تکنسین ها حداقل آگاهی گذرا از اصول اولیه دارند. مشکل این است که نمودارها و اصول اغلب با یکدیگر در تضاد هستند. معمولاً در ابتدای حرکت های مهم بازار، عوامل بنیادی انجام می دهند و آنچه را که به تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام نظر می رسد بازار انجام می دهد، توضیح یا پشتیبانی نمی کند.

در این زمان های حساس در روند است که به نظر می رسد این دو رویکرد بیشترین تفاوت را دارند. معمولاً آنها در نقطه‌ای با هم هماهنگ می‌شوند، اما اغلب برای معامله‌گر خیلی دیر است. یکی از توضیح ها برای این اختلافات ظاهری این است که قیمت بازار تمایل به هدایت عوامل بنیادی شناخته شده دارد.

به بیان دیگر، قیمت بازار به عنوان یک شاخص پیشرو از اصول یا خرد مرسوم لحظه ای عمل می کند. در حالی که عوامل بنیادی شناخته شده قبلاً تخفیف داده شده اند و در حال حاضر “در بازار” هستند، قیمت ها اکنون به عوامل بنیادی ناشناخته واکنش نشان می دهند.

تحلیل

برخی از چشمگیرترین بازارهای گاوی و خرسی در تاریخ با تغییر اندک یا بدون تغییر در اصول آغاز شده اند. تا زمانی که آن تغییرات مشخص شد، روند جدید به خوبی در جریان بود.

پس از مدتی، تکنسین اعتماد بیشتری به توانایی خود در خواندن نمودارها پیدا می کند. تکنسین یاد می گیرد که در شرایطی که حرکت بازار یا به اصطلاح عقل متعارف مخالف است، راحت باشد. یک تکنسین شروع به لذت بردن از بودن در اقلیت می کند. او می داند که در نهایت دلایل اقدام در بازار به دانش عمومی تبدیل خواهد شد. فقط این است که تکنسین حاضر نیست منتظر آن تأییدیه اضافی باشد. با پذیرش مقدمات تحلیل تکنیکال، می‌توان دریافت که چرا تکنسین‌ها معتقدند رویکرد آنها بر بنیادگرایان برتر است.

اگر یک معامله گر مجبور بود تنها یکی از این دو روش را برای استفاده انتخاب کند، منطقاً انتخاب باید تکنیکی باشد. زیرا طبق تعریف، رویکرد فنی شامل اصول اساسی است. اگر عوامل بنیادی در قیمت بازار منعکس شوند، آنگاه مطالعه آن عوامل بنیادی غیر ضروری می شود. خواندن نمودار به شکل میانبر تحلیل بنیادی تبدیل می شود.

با این حال، عکس آن درست نیست. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل مطالعه عملکرد قیمت نمی شود. معامله در بازارهای مالی تنها با استفاده از رویکرد فنی امکان پذیر است. این تردید وجود دارد که کسی بتواند به تنهایی و بدون در نظر گرفتن جنبه فنی بازار، اصول اولیه را معامله کند.اگر فرآیند تصمیم گیری به دو مرحله جداگانه تجزیه و تحلیل و زمان بندی تقسیم شود، این نکته آخر واضح تر می شود.

به دلیل ضریب اهرمی بالا در بازارهای آتی، زمان بندی به ویژه در آن عرصه بسیار مهم است. کاملاً ممکن است که در روند کلی بازار درست عمل کنید و همچنان ضرر کنید. از آنجایی که مارجین مورد نیاز در معاملات آتی بسیار کم است (معمولاً کمتر از 10 درصد)، یک حرکت نسبتاً کوچک قیمت در جهت اشتباه می تواند معامله گر را مجبور به خروج از بازار کند و در نتیجه تمام یا بیشتر آن حاشیه را از دست بدهد.

در مقابل، در معاملات بازار سهام، معامله‌گری که خود را در سمت اشتباه بازار می‌بیند، می‌تواند به سادگی تصمیم بگیرد که سهام را حفظ کند، به این امید که در نقطه‌ای از بازار بازگردد. معامله گران آتی آن تجملات را ندارند. استراتژی «خرید و نگه دارید» در عرصه آتی اعمال نمی شود.

هر دو رویکرد فنی و بنیادی را می توان در مرحله اول – فرآیند پیش بینی – استفاده کرد. با این حال، مسئله زمان بندی، تعیین نقاط ورودی و خروجی خاص، تقریباً کاملاً فنی است. بنابراین، با توجه به مراحلی که معامله‌گر باید قبل از تعهد بازار طی کند، می‌توان دریافت که استفاده صحیح از اصول فنی در مرحله‌ای از فرآیند ضروری می‌شود، حتی اگر تحلیل بنیادی در مراحل اولیه تصمیم‌گیری اعمال شده باشد. زمان‌بندی نیز در انتخاب سهام فردی و خرید و فروش بخش بازار سهام و گروه‌های صنعتی مهم است.

انعطاف پذیری و سازگاری تجزیه و تحلیل فنی

یکی از نقاط قوت تجزیه و تحلیل تکنیکال، سازگاری آن با تقریباً هر بعد تجاری و زمانی است. هیچ حوزه ای برای معامله در سهام یا معاملات آتی وجود ندارد که این اصول در آن اعمال نشود.

چارتیست می تواند به راحتی بازارهای زیادی را دنبال کند که معمولاً در مورد همتای اصلی او صادق نیست. به دلیل حجم عظیمی از داده هایی که دومی باید با آنها سروکار داشته باشد، اکثر اصولگرایان تمایل به تخصص دارند. از مزایای اینجا نباید غافل شد. به عنوان یک چیز، بازارها دوره های فعال و غیرفعال، مراحل روند و غیر روند را پشت سر می گذارند.

در تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال باید بگیم که در بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال دو نوع اصلی، از تحلیل هستن، ابزارهای تحلیل تکنیکال در فضای معاملات ارزهای دیجیتال نیز بسیار محبوب بوده ، اما در خصوص تحلیل فاندامنتال، قضیه تا حدی متفاوت است.

در تحلیل تکنیکال، برخی تخصص‌ ها را می ‌توانیم از بازارهای مالی سنتی وام بگیریم. در این تحلیل چشممان تنها به قیمت و تاریخچه قیمت روی نمودار هاست و به ‌دنبال الگوهایی هستیم که ممکنه در آینده دوباره تکرار بشن. با استفاده از تاریخچه قیمتی یک کالا، سهام یا ارز، و هم چنین با بکارگیری شاخص‌ های مختلف می‌ توانیم روند قیمتی را پیش‌ بینی کنیم.

در این نوع تحلیل برای ارزیابی بازار فقط نیاز به مطالعه حرکت قیمت‌ ها داریم و هیچ معیار دیگری را در نظر نمی‌ گیریم. در ضمن تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را می‌ توانیم تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کنیم. در حقیقت آنها خود را مانند تحلیلگران فاندامنتال با مطالعه عوامل بیرونی سرگرم نمی ‌کنند و ترجیح می دهند که روی نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار تمرکز کنند. هدف تحلیلگران تکنیکال، شناسایی نقاط ایده ‌آل برای ورود و خروج به یک دارایی است.

به طور کلی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در سمت مقابل هم قرار دارند و برای تحلیل دارایی‌ های مختلف به روش ‌های متفاوتی متکی هستند. در واقع هر تحلیلی، از ابزار و روش خاص خودش استفاده می کند و در عین حال، هر دو تحلیل، داده ‌هایی را برای تسهیل معامله و تریدینگ و خرید و فروش ارائه می دهند.

در تحلیل فاندامنتال باید بدانیم که ارزش این دارایی ‌ها از کجا نشأت می ‌گیرد و در حقیقت چه چیزهایی باعث می‌ شود که، سرمایه ‌گذاران پول خود را وارد یک ارز دیجیتال کنن که به افزایش قیمت آن منجر شود. تحلیلگران فاندامنتال (Fundamental analysis) بر این باورند که قیمت فعلی یک دارایی لزوما نشانگر ارزش واقعی آن دارایی نیست. این ایدئولوژی اساس تصمیمات سرمایه‌ گذاری در تحلیل فاندامنتال است.

در سمت مقابل، تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را می‌ توانیم تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کنیم.

مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال

روش تحلیل فاندامنتال یک روش تحلیلی جدید و به روز نیست و قبلاً از آن برای سایر بازارهای مالی استفاده شده است.

برای اینکه در معاملات و خرید و فروش ‌های خود بهترین استفاده از این ابزار رو داشته باشید، بهتر است مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال را مورد بررسی قرار بدهیم. خالی از لطف نیست که بدانیم برای درک بیشتر موضوع، فاندامنتال یا تحلیل بنیادی به مفاهیم ریشه های مربوط به هر ارز دیجیتال اشاره دارد.

به این معنا که در این روش تحلیلی کاربران بدون در نظر گرفتن نمودار قیمت رمز ارز مورد نظر، بایستی با توجه به شرایط بنیادی هر ارزی درباره امکان سرمایه گذاری بر روی آن تصمیم بگیرند.

تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis) ارزهای دیجیتال روشی بسیار قدرتمند برای ارزیابی یک شرکت یا کسب ‌وکار یا به عبارتی روش تحلیلی برای هر سرمایه گذاری هست که به جرأت می ‌توان گفت که تحلیل تکنیکال توان رقابت با آن را ندارد.

برای سرمایه ‌گذاران، تحقیق روی طیف وسیعی از معیارهای کمی و تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام کیفی، یک نقطه شروع اساسی برای هر نوع سرمایه‌ گذاری و بیزینس است. در واقع بسیاری از سرمایه‌ گذاران در سرتاسر جهان مطالعه‌ دقیقی در مورد شرکت یا پروژه‌ مورد نظر خود را به عنوان اولین قدم سرمایه‌گذاری انتخاب می ‌کنند.

در طرف دیگر هم باید بگوییم که اگرچه اجرای تحلیل فاندامنتال کار چندان پیچیده‌ ای نیست، ولی انجام درست آن هم کار چندان راحتی نیست.

همه افراد می ‌توانند از تحلیل فاندامنتال استفاده کنند؛ این تحلیل دلیل تکیه بر روش‌ ها و تکنیک ‌های شناخته‌ شده و جواب ‌پس‌ داده ‌خود این افراد را یاری می دهد تا آگاهانه ‌تر تصمیم بگیرند؛ چراکه روش ‌ها و داده ‌های مورد نیاز به این منظور همواره فراهم است. وضعیت حداقل در بازارهای سنتی این چنین است، اما در بازار ارزهای دیجیتال احتمال متفاوت بودن اوضاع وجود دارد، چراکه یافتن بخشی از داده‌ ها دشوار یا غیر ممکن ست و همبستگی سنگینی بین کوین‌ های گوناگون وجود دارد.

به این ترتیب احتمال ناکارآمد شدن یا کاهش میزان دقت تحلیل فاندامنتال در این بازار افزایش پیدا می ‌کند. به عبارت دیگر، ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم یا ارز کاری زمان ‌بر و طاقت‌ فرساست که به مطالعه و تحقیق زیاد نیاز دارد. این‌ طور نیست که تنها یک سری عدد از ‌پیش‌آماده را در فرمول بگذاریم و از روی نتیجه ‌به دست آمده تصمیم بگیریم.

در واقع باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود که می ‌تواند برای برخی از تازه ‌واردها گیج‌ کننده به نظر بیاد. اگر تحلیل بنیادی به درستی صورت بگیرد، با دقتی بالا قادر خواهد بود ارزان یا گران بودن قیمت یک دارایی مشخص را در مقایسه با ارزش ذاتی آن نمایان کند.

در واقع سرمایه‌ گذاران بزرگ جهان مثل «وارن بافت» (Warren Buffet) و «بنجامین گراهام» (Benjamin Graham) از جمله کسانی هستند که توانسته اند به لطف این نوع تحلیل به سودهای کلانی دست پیدا کنند.

علاوه بر آن، تحلیل فاندامنتال بیشتر برای معاملات بلند مدت مناسب است؛ در نتیجه استفاده از آن برای افرادی که در پی کسب سود از سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) هستند، پیشنهاد نمی ‌شود. این نوع تحلیل معمولاً مناسب خرید و فروش‌ های میان و بلند مدت است و چندان نمی ‌توان از آن برای معاملات کوتاه ‌مدت استفاده کرد.

به عبارت دیگر، برخلاف تحلیل تکنیکال که معمولاً برای شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق از آن استفاده می‌ شود، در تحلیل فاندامنتال سرمایه‌ گذاران می ‌توانند دیدهای کلی‌ تری نسبت به روند حرکتی بازار به دست بیاورند.

غفلت از روندهای قدرتمند بازار یکی دیگر از مهم ترین مشکلات این آنالیز تلقی می ‌شود، چیزی که تحلیل تکنیکال خیلی خوب آن را پوشش می دهد.

به عقیده جان مینارد (John Maynard) اقتصاددان مشهور، بازار می‌ تواند بیشتر از آنچه تصور می‌کنید غیر منطقی ظاهر شود. به دلیل طولانی‌ مدت بودن نتایج تحلیل فاندامنتال، تحولات منفی اقتصادی و سیاسی دنیا در آینده می‌ تواند روی پیش ‌بینی‌ های تحلیل فاندامنتال تأثیر منفی بگذارد.

منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی (عوامل تاثیرگذار در تحلیل فاندامنتال)

بررسی و تحلیل عواملی که روی شرکت‌ها و سهم در بازار سرمایه تاثیر بگذارد، تحلیل بنیادی نام دارد. در این مقاله قصد داریم منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی را مورد بررسی قرار دهیم. سرمایه گذاران و تحلیلگران تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام به کمک تحلیل بنیادی می‌توانند ارزش واقعی اوراق سهام را به دست آورند. به طور معمول انجام تحلیل بنیادی نسبت به تحلیل تکنیکال، زمان بیشتری به خود اختصاص می‌دهد. با این اوصاف، دید گسترده‌تر و قابل اطمینان‌تری از محاسبات تحلیل بنیادی کسب می‌کنیم. برای سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت و میان مدت، تحلیل بنیادی گزینه‌ی مناسبی است.

منابع اطلاعاتی مورد استفاده در تحلیل بنیادی

تحلیلگران به منظور دستیابی به ارزش ذاتی اوراق بهادار و سهام، با اطلاعات موجود در گزارش‌های در دسترس یا صورت‌های مالی، اوراق بهادار را ارزیابی می‌کنند. اطلاعاتی که برای انجام تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌توانند بسیار گسترده باشند. مواردی مانند شرایط جزئی و کلی اقتصاد جهان، کشور و وضعیت شرکت‌ها و صنایع، جزو این اطلاعات می‌باشند. در ادامه به بررسی هرکدام از این موارد خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

شرایط اقتصاد جهانی

یکی از عوامل تاثیر گذار بر تحلیل‌های اقتصادی، در نظر گرفتن بازارهای جهانی و شرایط اقتصاد در دنیا است. درک و یافتن عوامل و راه‌کارهای مختلف جهت انجام یک فعالیت مبتنی بر مزایا و هزینه، تحلیل اقتصادی نام دارد.

می‌توانیم شناخت و آگاهی کافی در هر زمینه‌ی اقتصادی، به کمک اطلاعات مبنی بر هزینه و مزایا کسب کنیم. قیمت‌های جهانی در شرایط کنونی که بین اقتصادهای دنیا پیوستگی وجود دارد، می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشور و سهام شرکت‌های بورسی داخلی بگذارید.

برای مثال، تغییرات قیمت جهانی نفت با اینکه ایران یک کشور صادر کننده‌ی نفت است، در تغییرات اقتصاد و قیمت داخلی نفت تاثیر می‌گذارد. همچنین بر شرکت‌های بزرگ فعالی در این صنعت نیز، این تغییرات بسیار مهم هستند.

به عبارتی، تغییرات شاخص کل قیمتی به عنوان یک شاخص بورسی مهم بر اثر شوک‌های نفتی، بسیار زیاد است. شرکت‌های بورسی و شاخص بورس به صورت مستقیم و غیرمستقیم، از تغییرات قیمت جهانی بازارهای مختلف بسیار تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

منابع مناسب برای بررسی شرایط اقتصاد جهانی

می‌توان از منابع زیر برای جمع‌آوری اطلاعات و داده‌های مورد نیاز استفاده کرد:

https://www.kitcometals.com https://oilprice.com
https://www.lme.com https://markets.businessinsider.com
https://www.bloomberg.com https://www.petrotahlil.com

شرایط اقتصاد کشور

منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی

سیاست‌های پولی و مالی دولت، بودجه کشور، اتفاقات و عوامل سیاسی، نرخ تورم، نرخ ارز، نرخ بهره و … از جمله عوامل تاثیرگذار بر صنایع فعال و شرکت‌های مختلف می‌باشد. با تغییر هریک از این موارد، شاهد نوسان قیمت سهام شرکت‌های بورسی خواهیم بود.

پس لازم است این عوامل برای انجام یک تحلیل، در نظر گرفته شوند. همچنین لازم است پیش بینی تغییرات آتی و روند تغییرات گذشته نیز مورد توجه قرار گیرد. برای مثال سود شرکت‌های بورسی که صادرکننده هستند، با توجه به نوسانات نرخ ارز در سال گذشته افزایش یافته و با مشکل کمبود موانع در مقابل شرکت‌های واردکننده، روبه‌رو شده‌اند.

منابع مناسب برای بررسی شرایط اقتصاد کشور

از منابع زیر برای کسب اطلاعات و داده‌های لازم می‌توان استفاده کرد:

https://www.cbi.ir https://www.amar.org.ir
https://www.amar.org.ir https://www.livedata.ir

شرایط صنعت

از دیگر منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی، تحلیل شرایط صنعت می‌باشد. سرمایه‌گذار و تحلیلگر می‌تواند فرصت‌های بالقوه برای سرمایه‌گذاری را بعد از کسب نتایج از ارزیابی اقتصاد جهانی و اقتصاد کشور، شناسایی کند. به کمک این نتایج می‌توان صنایع در حال رشد و سودآور را یافت و به بررسی بهتر آن‌ها پرداخت.

صنایع مختلفی از جمله فلزات اساسی، صنایع پتروشیمی، خودروسازی، داروسازی و … در ایران وجود دارد. موقعیت فعلی و وضعیت کلی صنعت، وضعیت آن در اقتصاد کلان و موقعیت صنعت در چرخه تجاری در این فرآیند مورد بررسی قرار می‌گیرد. به منظور پیش‌بینی آینده ی صنعت، ویژگی‌های آن مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. ارزیابی عملکرد گذشته و چشم‌اندازهای آتی صنعت و شرایط رقابتی آن، جزو این تجزیه و تحلیل می‌باشد.

منابع مناسب برای بررسی شرایط صنعت

از منابع زیر برای کسب اطلاعات و داده‌های لازم می‌توان استفاده کرد:

https://www.ime.co.ir https://www.tsetmc.com

شرایط شرکت

در این مرحله متغیرهای اساسی مالی از جمله حاشیه سود، فروش، منابع مالی، گردش مالی و … برای تخمین ارزش ذاتی شرکت، تحلیل می‌شود. رقابت خارجی، موقعیت رقابتی شرکت، مدیریت و … در این بررسی می‌تواند دخیل باشد. در این مرحله، صورت‌های مالی و محاسبه‌ی نسبت‌های مالی توسط تحلیلگر انجام می‌شود. به عنوان مثال یکی از نسبت‌های مالی بسیار مهم در منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی یک شرکت، نسبت P/E یا تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام مبلغ سود به ازای قیمت سهم است.

منابع مناسب برای بررسی شرایط شرکت

از این منابع می‌توانید جهت کسب اطلاعات لازم و داده‌های مورد نیاز استفاده کنید:

https://www.codal.ir

کلام آخر

با توجه به مطالبی که در بالا مطرح کردیم، تحلیل بنیادی در صورتی که از رویه‌ای درست و منابعی معتبر استفاده شود، یکی از روش‌های بسیار کاربردی جهت تحلیل سهام و شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌باشد. فرد می‌تواند زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری و چشم‌اندازهای آینده را، از طریق تحلیل بازارها، اقتصادر، شرکت‌ها و صنایع بدست آورد و بهترین تصمیم را بگیرد. از این رو، توجه به منابع اطلاعاتی در تحلیل بنیادی که در بالا به آن اشاره کردیم، برای انجام یک تحلیل درست بسیار مهم و مناسب است.

تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / ابزارها و روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس

ابزارها و روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس

ابزارها و روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس

در این مطلب ابزارها و روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس را مورد بررسی قرار می دهیم.

اگر شما از فعالان بازار بورس باشید آینده بازار سرمایه و رفتار احتمالی آن برایتان اهمیت ویژه ای خواهد داشت پس قطعا عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس و قیمت سهام یکی از مهم‌ترین موارد و بحث هایی است که باید درباره آن‌ها اطلاعات دقیق تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام و کاملی کسب کنید.

با ما همراه باشید در ادامه به بررسی برخی از ابزار های پیش بینی رفتار بورس می پردازیم :

بررسی ابزارها ی پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس

وضعیت اقتصادی و سیاسی، سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی، بودجه سالیانه کشور، قوانین و مقررات، نرخ تورم از عوامل موثر بر قیمت سهام و رفتار بازار بورس می باشد که شما می توانید با شناخت آنها و با توجه به بر تحلیل‌های بنیادی و تحلیل تکنیکال، اقدام به خرید و فروش سهام کنید البته توجه داشته باشید که فقط تحلیلگران خبره آن‌هم با استفاده از ابزارهای نظیر «تحلیل بنیادی» و «تحلیل تکنیکال» در کنار توجه به رویکرد «مالی-رفتاری»، قادر خواهند بود به تفسیری قابل استناد درباره عوامل موثر بر رفتار بازار بورس دست یابند.

تحلیل بنیادی-فاندامنتال (Fundamental Analysis)

تحلیل بنیادی (فاندامنتال) Fundamental Analysis

تحلیل بنیادی از عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس می باشد.در واقع اولین ابزاری که برای تحلیل و بررسی رفتار بازار بورس و عوامل تاثیرگذار بر آن و پیش بینی آن باید مورد استفاده قرار بگیرد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) می باشد.

در تحلیل بنیادی (فاندامنتال) از اطلاعات گسترده ای همچون: اطلاعات اقتصاد جهانی، طرح‌های توسعه، اقتصاد کلان داخلی، اطلاعات درون شرکت، تحلیل صنایع، ، و… استفاده می‌شود.

با استفاده از این ابزار پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس، افراد به دنبال یافتن سهامی هستند که کمتر از ارزش واقعی (ذاتی) خود در بازار معامله می شود که این امر با استفاده از اعداد و ارقام صورت های مالی، میزان کالای خرید و فروش شده توسط شرکت، تحلیل هزینه های شرکت، وضعیت کلان اقتصادی و … انجام می پذیرد. عموما تحلیلگران بنیادی دید بلندمدت تری نسبت به تحلیل گران تکنیکال دارند.

هر چند که در تحلیل بنیادی (فاندامنتال)، اقتصاد شرکت و صنعت بطور کامل مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد به‌طوری‌ که سود سال‌های آینده هم برای آن پیش‌بینی خواهد شد ولی در رابطه با نتایج آن قطعیتی وجود ندارد، به این صورت که ممکن است نرخ هزینه‌ها و فروش برای محصولات تغییر پیدا کند یا اینکه تغییر در نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینه‌های سال‌های آینده شرکت‌ تأثیرات قابل‌توجهی داشته باشد.

به همین علت هر چند که به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه می‌شود، اما به‌دلایل گفته شده، تکیه به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد؛ بنابراین برای بررسی عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس نباید صرفاً به تحلیل بنیادی اتکا کنیم.

تحلیل تکنیکال (technical analysis)

تحلیل تکنیکال از عوامل مؤثر بر رفتار بازار بورس می باشد در واقع تحلیل تکنیکال در بازار های مالی روشی می باشد که کارشناسان بازار سرمایه برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار، از طریق داده های گذشته همچون حجم معاملات، قیمت و تغییرات آن، و … است.

توجه داشته باشید که در این تحلیل فقط از نمودار قیمت‌ها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌ شده از قیمت‌ها استفاده می‌شود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.

شما با تحلیل تکنیکال می‌توانید تنها با تکیه‌ بر دانش تکنیکال و نموداری خود و بدون توجه به شایعات، اخبار و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خرید و فروش در آن بپردازید.

توجه داشته باشید که براساس آموزه‌های تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات اورده شده است

تجزیه‌ و تحلیل تکنیکی به‌هیچ‌ وجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمی‌پردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت است. به‌عبارتی‌ دیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها است.

روش‌های دیگری مانند مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه آشوب، مدل‌های اقتصادسنجی مالی، روش‌های پیش‌بینی نقاط برگشت ،مدل‌های نظری سقوط بازار سهام (نظریه رویدادهای ناگهانی) شاخص‌های پیشرو، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساخت‌های بازار به‌طور کامل در دوطبقه قرار نگرفته‌اند و از جهت‌هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می‌گیرند.

رویکرد مالی رفتاری (Financial Behavioral Approach)

رویکرد مالی رفتاری یکی از روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس می تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام باشد در واقع علوم رفتاری ازجمله دانش‌های کاربردی می باشد که به عنوان رشته ای تخصصی بنام روانشناسی به حوزه علم ورود پیداکرده است.

پایه و اساس این دانش، انسان و پیچیدگی‌های ذاتی، رفتاری و شخصیتی او است که لازمه درک و شناخت آن در قالبی علمی تحت عنوان روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است.

چون انحرافات و خطاهای شناختی بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بنابراین بر گزینه‌های مالی نیز اثر خواهند گذاشت. مالی رفتاری، مطالعه‌ی نحوه‌ی تحلیل و تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری آگاهانه است.

به‌ عبارت ‌دیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرآیندهای روان‌شناختی در تصمیم‌گیری است. در مالی رفتاری این ادعا وجود دارد که برخی اوقات برای یافتن پاسخی برای معماهای تجربی موجود در حوزه‌ی مالی، ضروری است تا این احتمال را قبول کنیم که گاهی برخی از عوامل اقتصادی کاملاً منطقی رفتار نمی‌کنند.

طرفداران رویکرد مالی رفتاری مصمم هستند که آگاهی از تمایلات روان‌ شناختی در عرصه سرمایه‌گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است.

این مطلب جهت آشنایی و آگاهی شما با ابزارها و روش های پیش بینی عوامل موثر بر رفتار بازار بورس تهیه شده است امیدوارم که مورد رضایت شما قرار گرفته باشد.

اگر قصد سرمایه گذاری در بازار بورس را دارید و اطلاعاتی در رابطه با این ابزار ها و روش های پیش بینی رفتار بازار سرمایه ندارید بهتر است که از طریق شرکت های سبدگردان معتبر و به روش سرمایه گذاری غیر مستقیم وارد بازار بورس شوید و مدیریت پرتفوی و دارایی های خود را به دست کارشناسان حرفه ای و آشنا به این ابزار های پیش بینی بسپارید.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

سرمایه‌گذارانی که قصد دارند مستقیماً نسبت به خرید یا فروش سهام شرکت‌ها اقدام کنند، باید قبل از انتخاب سهام یک شرکت وضعیت آن شرکت را به‌دقت و به‌صورت جامع، موردبررسی و تحلیل قرار دهند. بنابراین، یک سرمایه‌گذار موفق باید قدرت تحلیل بالایی داشته باشد. فردی که بدون تحلیل اقدام به خریدوفروش سهام می‌کند، همانند فردی است که در اتاق تاریک، به‌سوی هدف نامعلوم تیراندازی می‌کند. در چنین شرایطی احتمال آنکه تیر به هدف برخورد کند، بسیار اندک خواهد بود.

★ چگونه یک سهم را تحلیل کنیم

در یک طبقه‌بندی کلی، دو شیوه اصلی برای تحلیل در بورس مطرح است.

در ابتدا قصد داریم روش تحلیل بنیادی را برای شما توضیح دهیم. در بخش بعد نیز روش تحلیل تکنیکال را تشریح خواهیم کرد.

★ تحلیل بنیادی چیست؟

به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشه‌ای، پایه‌ای و یا اساسی هم می‌گویند. همان‌طور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایه‌گذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را موردبررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیم‌گیری می‌کند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم به‌طورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند: الف. عوامل محیطی، ب. عوامل مرتبط با صنعت، ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی ، سرمایه‌گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین می‌کند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیم‌گیری می‌کند. طبیعتاً:

اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد، آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و بنابراین، برای خرید گزینه مناسبی است. به این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم undervalue است.

✔ اگر از دید سرمایه‌گذار، ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس کمتر باشد، بنابراین آن سهم اصطلاح گران بوده و نه‌تنها برای خرید مناسب نیست، بلکه اگر سرمایه‌گذار چنین سهمی را در اختیار داشته باشد، بهتر است آن را بفروشد. در این حالت اصطلاحاً گفته می شود که سهم overvalue است.

✔ اگر تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام از دید سرمایه‌گذار ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس برابر است، بنابراین قیمت آن سهم اصطلاحاً منصفانه است و خرید یا فروش آن، سودی را نصیب سرمایه‌گذار نمی‌کند.

فرض کنید سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر با قیمت ۲۵۰ تومان خریدوفروش می‌شود. سرمایه‌گذار با استفاده از روش تحلیل بنیادی ارزش واقعی سهام الف را محاسبه کرده و به این نتیجه می‌رسد که هر سهم این شرکت حداقل ۳۰۰ تومان ارزش دارد. در این حالت، سرمایه‌گذار نسبت به خرید سهام شرکت الف اقدام می‌کند، زیرا از دید وی، قیمت فعلی سهام این شرکت در بورس، در مقایسه با ارزش واقعی آن حداقل ۵۰ تومان ارزان‌تر است. حال اگر در همین مثال، سرمایه‌گذار پس از تحلیل قیمت سهام شرکت الف با روش بنیادی، به این نتیجه برسد که سهام این شرکت بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش ندارد، نه‌تنها از خرید سهام شرکت الف خودداری می‌کند، بلکه اگر این سهم را در سبد سرمایه‌گذاری خود داشته باشد، آن را خواهد فروخت.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟

اگر تحلیل‌های بنیادی بیانگر آن باشند که ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت الف ۲۵۰ تومان است و تفاوتی بین ارزش واقعی و قیمت سهام شرکت در بورس وجود ندارد، در این حالت، خرید یا فروش این سهام هیچ‌گونه سودی نصیب سرمایه‌گذار نخواهد کرد. زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله می‌شود. اکنون این سؤال مطرح است که وقتی می‌شود ارزش واقعی یک سهم را با روش تحلیل بنیادی محاسبه کرد، پس چطور سهام برخی شرکت‌ها با قیمتی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی خود در بورس معامله‌شده و زمینه کسب سود و یا احیاناً زیان برای برخی سرمایه‌گذاران فراهم می‌شود؟

پاسخ این است که اولاً عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکت‌ها، همواره دست‌خوش تغییر است. بنابراین ارزش واقعی سهام شرکت‌ها نیز به‌صورت مستمر در حال تغییر بوده و در این میان، سرمایه‌گذارانی موفق‌ترند که زودتر از دیگران، تبعات ناشی از تغییر عوامل مؤثر بر قیمت سهم را تحلیل و ارزش واقعی سهم را ارزیابی کنند. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید شرکت الف بودجه سال تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام آینده خود را منتشر و پیش‌بینی کرده است. سود سال آینده شرکت در مقایسه با سال جاری، ۵۰ درصد افزایش داشته باشد. در این شرایط، سرمایه‌گذارانی که زودتر از دیگران بتوانند اثرات ناشی از این پیش‌بینی را بر قیمت سهام شرکت الف تحلیل و اختلاف بین ارزش واقعی و قیمت فعلی سهم در بورس را محاسبه کنند، موفق‌تر خواهند بود.

ثانیاً، تحلیل بنیادی و محاسبه ارزش واقعی سهم بر اساس آن، تا حد زیادی وابسته به نوع تحلیل سرمایه‌گذاران است. فرض کنید شرکت الف اعلام کرده است میزان فروش این شرکت در سال جاری ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. در این حالت، ممکن است برخی از سرمایه‌گذاران تصور کنند که افزایش فروش شرکت منجر به افزایش سودآوری و درنتیجه رشد قیمت سهام شرکت می‌شود. درحالی‌که به اعتقاد گروهی دیگر از سرمایه‌گذاران، افزایش ۳۰ درصدی فروش شرکت، منجر به افزایش ۵۰ درصدی هزینه‌های شرکت شده و نه‌تنها باعث سودآوری شرکت نمی‌شود، بلکه میزان سود شرکت را کاهش خواهد داد. در این حالت، سرمایه‌گذاران گروه اول، اقدام به خرید سهام و سرمایه‌گذاران گروه دوم، اقدام به فروش سهام می‌کنند. اگر فکر می کنید که نیاز به آموزش های بیشتری در خصوص تحلیل بنیادی دارید پیشنهاد می کنیم حتماً سری مقالات آموزشی تحلیل بنیادی در بورس ایران را حتماً مطالعه نمایید.

★ تحلیل تکنیکال چیست؟

دومین شیوه تجزیه‌وتحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است. در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار به‌کاربرده می‌شود که «گذشته، چراغ راه آینده است». به‌بیان‌دیگر، سرمایه‌گذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده می‌کنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، می‌توان قیمت آن سهم را در آینده پیش‌بینی کرد. بنابراین «تحلیل تکنیکال، درواقع پیش‌بینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است». تحلیل گران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطه‌های ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیش‌بینی کرده و درصورتی‌که به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام می‌کنند. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایه‌گذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.

به‌عنوان‌مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر ۱۵۰ تومان است. درصورتی‌که تحلیل‌های تکنیکال بیانگر آن باشد که قیمت سهام شرکت الف تا سه ماه دیگر به ۱۷۰ تومان خواهد رسید. در اینجا سرمایه‌گذار اقدام به خرید آن سهم می‌کند، زیرا با این کار می‌تواند در مدت سه ماه ۲۰ تومان سود به دست آورد. اما اگر تحلیل تکنیکال از کاهش قیمت سهام شرکت الف به ۱۳۰ تومان تا سه ماه آینده حکایت داشته باشد، سرمایه‌گذار نه‌تنها از خرید سهام این شرکت صرف‌نظر می‌کند، بلکه اگر در سبد سهام خود از این سهم داشته باشد، هرچه سریع‌تر آن را خواهد فروخت؛ چراکه با این کار جلوی زیان ۲۰ تومانی به ازای هر سهم گرفته می‌شود. همان‌طور که گفتیم، سرمایه‌گذارانی که روش تحلیل تکنیکال را به کار می‌گیرند، اغلب با استفاده از روش‌های ریاضی و نمودارها روند نوسانات قیمت سهم را در آینده پیش‌بینی می‌کنند. به همین علت، به تحلیل گران تکنیکال اصطلاحاً نمودارگرا می‌گویند.

اما در اینجا یک سؤال مطرح می‌شود که چرا تحلیل گران تکنیکال اعتقاددارند صرفاً با تحلیل روند گذشته قیمت سهام، می‌توان وضعیت آینده آن را پیش‌بینی کرد؟

پاسخ سؤال این است که طرفداران تحلیل تکنیکال اعتقاد دارند چون بورس یک بازار بسیار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار به‌سرعت براثر تغییر در عوامل بیرونی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی شرکت، تغییر می‌کند، بنابراین قیمت سهم به‌تنهایی می‌تواند بازگوکننده میزان تأثیر این عوامل باشد و برخلاف طرفداران تحلیل بنیادی، نیازی نیست سرمایه‌گذار به‌طور مستقل، قیمت سهام را بر اساس عوامل مذکور محاسبه کند. فقط کافی است روند نوسانات گذشته قیمت سهم را بررسی کرده و روند آینده قیمت سهم را بر اساس گذشته آن، پیش‌بینی نماید.

طرفداران روش تحلیل تکنیکال همچنین اعتقاد دارند تاریخ تکرار می‌شود و روند گذشته قیمت سهم را می‌توان به آینده هم تعمیم داد. برای مثال اگر قیمت سهام شرکت الف در گذشته روند صعودی داشته است، به‌احتمال بسیار زیاد در آینده هم روند کلی قیمت سهام این شرکت صعودی خواهد بود و اگر روند قیمت سهام این شرکت در گذشته نزولی بوده، در آینده هم به‌احتمال بسیار زیاد این‌چنین خواهد بود. مگر آنکه اتفاق خاصی رخ داده و این پیش‌بینی را تغییر دهند. بنابراین، تحلیل تکنیکال بر این سه اصل استوار است:

همه عوامل در قیمت سهم لحاظ شده است؛

روند گذشته قیمت سهم را می‌توان به آینده تعمیم داد؛

تاریخ تکرار می‌شود.

تحلیل تکنیکال چیست؟

با این توضیحات، آیا روش تحلیل بنیادی برای تجزیه‌وتحلیل قیمت سهام مناسب‌تر است یا روش تحلیل تکنیکال؟

به اعتقاد اغلب کارشناسان، بهترین روش برای تجزیه‌وتحلیل قیمت سهام در بورس ، استفاده از روش ترکیبی است. یعنی یک سرمایه‌گذار علاوه بر آنکه روندهای گذشته قیمت سهام را بررسی و تحلیل می‌کند، باید صرفاً به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا نکرده و به‌صورت مستمر، عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهام یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی و آثار ناشی از تغییر این عوامل بر قیمت سهم را موردبررسی قرار دهد. زیرا ممکن است سهمی که روند قیمت آن در گذشته همواره صعودی بوده است، براثر تغییر در برخی از عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و حتی به یک سهم زیانده تبدیل شود. همچنین ممکن است تغییر در یک یا چند عامل، سهام یک شرکت را از وضعیت نزولی خارج کرده و در مسیر رشد قرار دهد. بنابراین همان‌طور که بارها تأکید کردیم، «هیچ‌گاه سبد سرمایه‌گذاری خود را به حال خود رها نکنید. همواره وضعیت تک‌تک سهام خود را زیر نظر داشته و متناسب با تغییر در عوامل سه‌گانه اثرگذار بر قیمت سهم، ترکیب سبد سهام خود را به‌روز کنید. درعین‌حال، نگاه بلندمدت داشته باشید و از تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و هیجانی در خریدوفروش سهام خودداری کنید.» اگر در تحلیل تکنیکال و آموزش آن نیاز به منابع بیشتری دارید پیشنهاد می کنیم سری مقاله های آموزشی تحلیل تکنیکال را حتماً بخوانید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.