آیا عشق ورزیدن، یک هنر است؟ «اریک فروم» توضیح می دهد
اریک فروم ، روانکاو و جامعه شناس و نویسنده آلمانی است که در سال ۱۹۸۰ میلادی درگذشت. کتاب «هنر عشق ورزیدن» اریک فروم یکی از آثار معروف این نویسنده و روانکاو شهیر است. اریک فروم راست می گوید که برای عشق و عاشقی، باید آموخت. باید یاد گرفت. عشق، مهارت می خواهد. رابطه جنسی، مهارت می خواهد. عین سرمایه گذاری در بورس، عین ماهی گیری، عین نقاشی و موسیقی. همه چیز، مهارت می خواهد و مهارت ،آموختنی است و ارث پدری نیست که به کسی به ارث برسد.
آیا عشق یک هنر است؟ اگر هنر باشد، آیا به دانش و کوشش نیاز دارد؟ آیا عشق، احساس مطبوع است که درک آن بستگی به بخت آدمی دارد، یعنی چیزی است که اگر بخت یاری کند، آدمی به آن گرفتار می شود؟
این به آن معنی نیست که مردم، عشق را مهم نمی انگارند. مردم تشنه عشق هستند. فیلم هایی که مردم درباره داستان های عاشقانه شاد یا غم انگیز می بینند، بسیار است. مردم به صدها آواز مبتذل عاشقانه گوش می دهند . با وجود این، به ندرت کسی این اندیشه را به دل راه می دهد که در عشق، نیاز به آموختن نکته ها و چیزها دارد.
مشکل بسیاری از مردم در وهله اول این است که دوستشان بدارند، نه این که خود «دوست بدارند» یا استعداد مهر ورزیدن را داشته باشند. بعضی ها سعی می کنند تا به اقتضای موقعیت اجتماعی خود، مردمانی موفق صاحب قدرت و ثروت باشند و این در مورد مردان بیشتر صادق است. زنان بیش تر می کوشند تا با پرورش تن، جامه برازنده وغیره آراسته و جالب بنمایند.
هر دو گروه سعی می کنند با رفتاری خوشایند و سخنانی دل انگیز و با فروتنی و یاری به دیگران و خودداری از رنجاندن آن ها، خود را در دل مردم جای دهند. آن چه اغلب مردم در فرهنگ امروز ما، از محبوب بودن می فهمند، اساسا معجونی است از مردم پسند بودن و جاذبه جنسی.
علت این که می گویند که در عالم عشق، هیچ نکته آموختنی وجود ندارد این است که مردم گمان می کنند که مشکل عشق، مشکل معشوق است نه مشکل استعداد. مردم، دوست داشتن را ساده می پندارند و بر آنند که مساله، تنها پیدا کردن یک معشوق مناسب یا محبوب دیگران بودن است. که به آسانی هنر تسلط بر خود تکامل یک معامله گر میسر نیست.
۲ کتاب از اریک فروم
اریک فروم می گوید که در دهه بیست قرن بیستم میلادی، دختری که سیگار می کشید و مشروب الکی می نوشید و خشونت و جاذبه جنسی داشت، در نظر مردان، جالب بود. امروز، اقتضای روز ، علاقه به زندگی خانوادگی و حجب و حیا شده است. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، مردم بایستی پرخاشگر و جاه طلب باشند. در حالی که امروز باید اجتماعی و صبور بود تا کالای جالبی به نمایش بگذاریم.
به هر صورت، احساس عاشق شدن معمولا با توجه به این حقیقت به وجود می آید که چه کالای انسانی در دست داریم و چگونه می توان آن را با دیگران مبادله کنیم. من می خواهم معامله کنم. متاع، باید از دیدگاه ارزش های اجتماعی، مطلوب باشد. انسان ها گاها در روابط عاشقانه خود نیز، همان روال داد و ستد رایج در بازار کالا و کار را به کار می گیرند.
اشتباه دیگری که در موضوع عشق، اکثر مردم به آن مبتلا می شوند، این گمان است که فکر می کنند که عشق، نیازی به آموختن و آموزش ندارد. این حس از این جا سرچشمه می گیرد که احساس اولیه عاشق شدن را با حالت دائمی عاشق بودن یا بهتر بگوییم ، در عشق ماندن، اشتباه می کنیم. اگر دو نفر که همواره نسبت به هم، بیگانه بوده اند ، چنان که همه ما هستیم، مانع را از میان خود بردارند و احساس نزدیکی و یگانگی کنند، این لحظه یگانگی، یکی از شادی بخش ترین و هیجان انگیز ترین تجارب زندگی شان خواهد شد.
این تصور که هیچ چیز، آسان تر از عشق ورزیدن نیست، گر چه هر روز شواهد بی شماری، خلاف آن را ثابت می کند، هم چنان بین مردم رایج است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق، با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و به این سان، همواره به شکست می انجامد. اگر این وضع در کارهای دیگر پیش می آمد، مردم مشتاقانه به دنبال دلایل شکست می رفتند و راه ترمیم را پیدا می کردند.
از آنجا که رفتن از راه دوم در مورد عشق غیر ممکن است، پس برای غلبه بر شکست، تنها یک راه باقی می ماند و آن، مطالعه دقیق علت شکست و دریافتن معنی واقعی عشق است.
- حتما ببینید: پیشنهادات کتابخوانی از مهراوه شریفی نیا
اولین قدم آن است که بدانیم، عشق یک هنر است. همان طور که زیستن یک هنر است. همان طور که شاد زیستن یک هنر است. همان طور که شفاف اندیشیدن یک هنر است. اگر ما بخواهیم یاد بگیریم که چگونه می توان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر، مثل موسیقی و نقاشی به آن نیاز داریم.
مراحل آموختن یک هنر چیست؟
آموختن هنر، ۲ مرحله دارد. اولی تسلط به جنبه نظری و دوم تسلط بر جنبه عملی. اگر بخواهید هنر پزشکی را بیاموزید، باید بدن انسان و بیماری های گوناگون را بشناسید. اگر همه معلومات نظری را بیاموزیم، باز شایستگی پزشکی را نداریم. تنها پس از تجربه زیاد ممکن است در این کار مسلط شویم. یعنی وقتی که نتیجه معلومات نظری من با آنچه از راه تجربه حاصل شده، با هم یکی شود .
آیا می توان تصور کرد که فقط چیزهایی که ما را به پول و مقام می رسانند، ارزش آموختن دارند وعشق که فقط برای روح مفید است و به مفهوم امروزی، سودی عاید ما نمی کند، فقط یک امر تفنیی است که ما حق نداریم نیروی چندانی به آن تخصیص دهیم؟
نظریه عشق
هر نظریه ای درباره عشق، باید با نظریه انسان، یا نظریه هستی بشر آغاز شود. وقتی که ما ، عشق یا به سخت بهنر، چیزی نظیر عشق را در حیوانات مشاهده می کنیم، به خوبی می بینیم که دلبستگی آن ها جزیی از سلسله غرایز آن هاست. اکنون در انسان، فقط ته مانده ای از این سازمان غریزی را می توان جست و جو کرد.
آنچه لازمه هستی انسان است، بیرون آمدن از دنیای حیوانی و سرپیچی از هر گونه انطباق غریزی است. انسان می تواند صرفا از طریق تکامل قوه عاقله خود، با دست یافتن به هماهنگی جدید، یعنی نوعی هماهنگی انسانی، به جای هماهنگی از دست رفته دوران پیش از انسان، که دیگر بازگشت پذیر نیست، پیش برود.
پس، عمیق ترین احتیاج بشر، نیاز است به غلبه بر جدایی و رهایی از این زندان تنهایی. شکست مطلق در رسیدن به این غایت، کار آدمی را به دیوانگی می کشاند. زیرا غلبه بر هراس، ناشی از جدایی مطلق، تنها توسط آن چنان کناره گیری قاطعی از دنیای خارج میسر است که احساس جدایی را نابود کند.
اگر حصول اتحاد بین دو شخص را عشق بنامیم، عشق، فعال بودن است نه فعل پذیری. پایداری است، نه اسارت. به طور کلی، خصیصه فعال عشق را می توان چنین بیان کرد که عشق در درجه اول، نثار کردن است نه گرفتن.نثار کردن چیست؟
ممکن است سوال ساده ای به نظر برسد. ولی پر از ابهام است. معمول ترین اشتباه مردم این است که نثار کردن را ترک چیزها، محروم شدن، قربانی گشتن یکی می دانند. کسانی که هنوز منش های آن ها به اندازه کافی رشد نیافته و از مرحله گرفتن سود بردن و اندوختن فراتر نرفته است، از کلمه نثار کردن درکی همانند مفهوم فوق دارند.
عشق مادر به فرزند، بهترین شکل عاشقی در جهان است
نثار کردن، بهترین و برترین مظهر قدرت آدمی است. در حین نثار کردن است که من قدرت خود، ثروت خود و توانایی خود را تجربه میکنم. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی، که به این وسیله به حد اعلای خود می رسد. مرا غرق در شادی می کند.
ابتدایی ترین مثل آن در مسایل جنسی به چشم می خورد. نقطه اوج کشش جنسی مرد، همان عمل نثار کردن است. مرد، هستی خود یعنی عضو جنسی خود را به زن می دهد. در لحظه اوج لذت جنسی نیز، نطفه خود را به او می دهد. اگر مرد توانا باشد، چاره ای جز نثار کردن ندارد. اگر نتواند نثار کند، ناتوان است. برای زن نیز، جریان غیر از این نیست. گر چه پیچیده تر است. زن از وجود خودش به طفلی که در شکم دارد، زندگی می دهد. به کودک خود شیر می دهد و گرمای بدنش را به او نثار می کند.
در دنیای مادیات، نثار کردن یعنی غنی بودن. آن که می دهد، غنی است نه آن که بسیار دارد. آن که توانایی بخشیدن از خودش را دارد، بی نیاز است. او خود را منزله انسانی، احساس می کند که قادر است از هستی خودش به دیگران ببخشد. فقط کسی نمی تواند از بخشیدن اشیای مادی لذت ببرد که قادر نباشد از حداقل ضروریات زندگی پا را فرا تر بگذارد.
این که عشق به دلسوزی نیاز دارد، به وضوح، در مادر به فرزند دیده می شود. اگر مادر به فرزندش توجه نکند، هرگز نمی توان صمیمیت عشق را قبول کرد. عشق او زمانی ما را تحت تاثیر قرار می دهد که ببینیم که برای کودکش، دلسوزی می کند. عشق عبارت است که رغبت جدی به زندگی و پرورش آن چه به آن نیاز داریم.
هرجا رغبت ، جدی نبود، عشق هم وجود ندارد. آدمی، چیزی را دوست دارد که برای آن رنج برده باشد، رنج، چیزی را بر خویشتن هموار می کند که عاشقش باشد.
احساس مسئولیت کردن، یعنی توانایی و امادگی برای پاسخ دادن. دلسوزی وتوجه، جنبه دیگری از عشق را در بر دارد و آن احساس مسئولیت است. امروز، احساس مسئولیت با اجرای وظیفه یعنی چیزی که از خارج به ما تحمیل شده است، اشتباه گرفته می شود. احساس مسئولیت ، امری ارادی است، پاسخ آدمی است به احتیاجات یک انسان دیگر. خواه بیان شده باشد خواه نباشد.
احترام در عاشقی
اریک فروم می گوید که اگر در عشق، احترام نباشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری سقوط می کند. منظور از احترام، ترس نیست. بلکه توانایی درک طرف، آن چنان که وی هست و آگاهی از فردیت بی همتای اوست. اما رعایت احترام دیگری، بدون شناختن او ممکن نیست. اگر دلسوزی و احساس مسئولیت را دانش رهنمون نباشد هر دوی آن ها کورد می شوند. دانشی که زاده عشق است، سطحی نیست. دیدن دیگران، آن طور که هستند نه آن طور که من می خواهم. .. .
اریک فروم در تعریف عشق می گوید که نفوذ فعالانه در شخص دیگر که ضمن آن، شوق به دانش در نتیجه وصل، آرام می شود. عشق نابالغ می گوید که من تو را دوست دارم، برای این که به تو نیازمندم. عشق رشد یافته می گوید که «من به تو نیازمندم، چون دوستت دارم».
۵ دلیل برای آن که در سال ۲۰۲۲ برنامهنویس بلاک چین شویم
هر فناوری جدیدی که در بازار پدیدار میشود، دیر یا زود فرصتهای شغلی جدید و متعددی را با خود به همراه میآورد. حوزه ارز دیجیتال و در کنار آن، فناوری بلاک چین هم که یکی از آیندهدارترین و پرتقاضاترین عرصهها در بخش توسعه نرمافزار به شمار میرود، از این قاعده مستثنا نیست. یکی از فرصتهای شغلی مهم در این زمینه، توسعه و برنامهنویسی بلاک چین است؛ موضوعی که این روزها به ترندی داغ و جذاب میان کاربران تبدیل شده است. دلیل این رویداد، پذیرش گسترده این فناوری استثنایی میان کاربران و صنایع است. در حال حاضر کاربردهای فناوری بلاک چین صرفاً محدود به ارزهای دیجیتال و پرداختهای دیجیتال نمیشود.
اگر به دادهها و آمار بازارهای کار در کشورهای مختلف نگاهی بیندازید، مشاهده میکنید که برنامهنویسهای بلاک چین حقوقهای بالا دریافت میکنند و از مزایای شغلی مناسبی برخوردار هستند.
این مقاله که در وبسایت مدیوم منتشر شده است، حاصل تجربیات احسان یزدانپرست، توسعهدهنده نرمافزار است؛ فردی که علاقه زیادی به فناوری و برنامهنویسی دارد و بهگفتهٔ خودش از سال ۲۰۰۹ مسیر شغلیاش را تغییر داده تا به یک «برنامهنویس بلاک چین» تماموقت تبدیل شود. در این مطلب ابتدا درباره ۵ دلیل اصلی که چرا باید برنامهنویس بلاک چین شویم صحبت خواهیم کرد و در ادامه با مهارتهای لازم برای رسیدن به این هدف آشنا خواهیم شد. پس تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.
۱. رقابت کمتر در بازار کار
بلاک چین حوزهای نو و در حال تکامل است. اگر درباره پیشینه این واژه تحقیق کنید، مقالاتی درباره رمزنگاری، هش و مطالب مشابه پیدا میکنید که همگی مربوط به دههها پیش هستند. با این حال، پذیرش اصلی بلاک چین از سال ۲۰۰۹ آغاز شد، زمانی که ساتوشی ناکاموتو، خالق ناشناس بیت کوین، این ارز دیجیتال را بهعنوان یک سیستم پرداخت همتابههمتا به جهان معرفی کرد. پس از آن، در سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ مفاهیمی مانند پول قابلبرنامهریزی و قرارداد هوشمند بههمراه بلاک چین اتریوم روی کار آمدند.
این برهههای تاریخی نشان میدهند که این فناوری نوپا بوده و ما هنوز در مراحل اولیه آن هستیم. گذشته بلاک چین و ارزهای دیجیتال بهسختی به ده سال میرسد. بنابراین توسعهدهندگان این عرصه چندان پرتعداد نیستند.
آن دسته از توسعهدهندگان و برنامهنویسهایی که به این حوزه علاقهمند بودند، از سال ۲۰۱۶ شروع به یادگیری مفاهیم کردند و دانش خود را به این حوزه انتقال دادند. بنابراین برخلاف بسیاری از حوزههای توسعه مانند وب، موبایل یا بازی، رقبای چندانی در صنعت بلاک چین وجود ندارد.
در سال ۲۰۲۲، اگر دانشی درباره توسعه بلاک چین داشته باشید، میتوانید ادعا کنید از معدود برنامهنویسهای این حوزه هستید.
۲. حقوق بیشتر
مشاغل مربوط به توسعه نرمافزار و حقوق آنها، مانند بسیاری از حوزههای دیگر کسبوکار، با عرضه و تقاضا در بازار کنترل و تنظیم میشوند.
به زبان ساده، اگر در یک بخش خاص از توسعه نرمافزار، تقاضای زیادی وجود داشته باشد، عرضه هم باید مطابق با آن افزایش یابد؛ اگرچه متأسفانه در واقعیت چنین چیزی نیست!
در فضای ارزهای دیجیتال هزاران پروژه فعال وجود دارند. علاوه بر آن، هرچه روبه جلو حرکت میکنیم، نهادهایی مانند بانکها، دولتها و بخشهای فینتک (Fintech)، بیشتر به بلاک چینها و ارز دیجیتال علاقهمند میشوند.
از آنجا که هنوز برنامهنویسان متعددی در این عرصه نداریم، بنابراین فرصتهای شغلی بیشماری در این زمینه وجود دارد. بهدلیل ماهیت عرضه و تقاضا که پیشتر به آن اشاره کردیم، احتمال زیادی وجود دارد که با انتخاب و ورود به مشاغل مرتبط با بلاک چین بتوانید قراردادهایی با دستمزد بسیار بالا ببندید.
۳. درک بهتر بازار ارزهای دیجیتال
بلاک چین و ارزهای دیجیتال مفاهیم سادهای نیستند و جزئیات فنی زیادی دارند. برخی از این مفاهیم عبارتاند از:
- رمزنگاری یا کریپتوگرافی
- مدلهای اجماع
- مقیاسپذیری
- تمرکززدایی
- امنیت
- قراردادهای هوشمند
البته ناگفته نماند، در این میان هزاران پروژه و کوین/ توکنهای فهرستشده در بازار هم وجود دارند. اگر نمیخواهید توسعه بلاک چین را بهعنوان هدف و مسیر شغلیتان انتخاب کنید، ایرادی ندارد، هنوز هم مزایایی متعددی در یادگیری این مباحث وجود دارد.
میتوانید کدهای پروژهها را بخوانید و سعی کنید از آنها سر درآورید، سازوکارهای مختلف پروژهها از جمله اجماع، امنیت، مقیاسپذیری و تمرکززدایی را ارزیابی کنید و حتی آسیبپذیریهای احتمالی کدها را بررسی کنید.
اما سوألی که در این میان وجود دارد این است؛ چنین اطلاعات و دانشی در نهایت چه سودی دارد؟
در پاسخ باید گفت، تعداد کمی از معاملهگران یا سرمایهگذاران در فضای ارزهای دیجیتال هستند که واقعاً جزئیات فنی پشت پروژهها را درک میکنند. اکثر آنها بدون اینکه چیزی از ماهیت پروژهها بدانند، بهروشی کاملاً پرریسک در آنها سرمایهگذاری میکنند. اما با یادگیری توسعه بلاک چین، میتوانید به یک سرمایهگذار یا معاملهگر بهتر در این بازار تبدیل شوید.
۴. اجرای پروژههای بلاک چینی شخصی
زمانی که درباره بلاک چین صحبت میکنیم منظورمان فرصتها و راهحلهای بیپایانی است که این فناوری بلاک چین آن را برای ما فراهم کرده است. برخی از این کاربردها را میتوان به این ترتیب دستهبندی کرد.
- ذخیره ارزش
- پرداختها
- بیمهها
- قراردادهای هوشمند
- رأیدهی
- شرطبندی
- خودکارسازی وظایف
- توکنیکردن داراییها
- امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)
این فهرست تنها به این موارد ختم نشده و ادامهدار است. ما در این مقاله به فناوری مدرنی اشاره میکنیم که قرار است جنبههای مختلفی از زندگی ما را متحول کند. تصور کنید وقتی دانش فنی برای پیادهسازی برخی از این راهحلها را در اختیار داشته باشید چه روی خواهد داد.
چندان دور از ذهن نیست که با داشتن دانش کافی و بهعنوان یک توسعهدهنده بلاک چین بتوانید برخی از این راهحلها را در آینده بهعنوان یک پروژه ۱۰۰ درصد شخصی پیادهسازی کنید؛ اجازه دهید مثالی بزنیم.
میدانیم وامهای آنی (Flash Loan) پدیدهای کاملاً جدیدی در فضای امور مالی غیرمتمرکز هستند. با این هنر تسلط بر خود تکامل یک معامله گر ویژگی میتوانید تنها با انجام یک تراکنش از پروتکلهای دیفای وامها بگیرید. کسی این فرایندها را کنترل نمیکند و آزاد هستید از این وام برای هر کاری استفاده کنید. این وامها مانند وامهای بانکی خودرو یا کالا نیست که فقط مجاز باشید آن را برای مصارف مشخصی خرج کنید. پس از دریافت وام درنهایت، همان مبلغی را که قرض گرفته بودید به پروتکل بازمیگردانید.
با توجه به اینکه این ساختار بسیار قدرتمند است حال تصور کنید که بتوانید میلیونها دلار از یک پلتفرم بدون ضامن یا وثیقه وام بگیرید.
اگر دانشی درباره مفهوم قراردادهای هوشمند و جزئیات فنی پیادهسازی وامهای آنی داشته باشید، میتوانید خودتان قرارداد وام آنی را بنویسید، از فرصتهای آربیتراژی را شناسایی کرده و در نهایت با استفاده از آن به سود برسید. در عین حال برای هیچکدام از این موارد نیازی به مبلغ اولیه، زیرساخت و تجهیزات خاصی ندارید.
بهطور کلی اگر بتوانید در این عرصه حرفهای شوید، دیگر هیچ محدودیتی برای شما وجود نخواهد داشت.
۵. مزیت اولین بودن
مانند سایر حوزهها و فناوریها فناوری، در فضای بلاک چین هم اگر سریعتر حرکتی را انجام دهید، میتوانید از مزایای پیشگامبودن برخوردار شوید.
به همین دلیل است که بلاک چینهای بیت کوین و اتریوم بزرگترین بازیگران بازار در چند سال گذشته بودهاند. بنیانگذاران این بلاک چینها یک مشکل واقعی که همان تمرکزگرایی را شناسایی کردند و راهحلی با محوریت تمرکززدایی پیادهسازی کردند؛ اقدامی که به این مشکل رسیدگی میکرد و در نوع خود اولین محسوب میشد.
اگر جزئیات فنی بلاک چینهای بیت کوین و اتریوم را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که بهینه و کامل نیستند. با آنکه پروژههای دیگری با فناوریهای بهمراتب بهتر و نوآورانهتری در این فضا پدید آمدهاند اما بیت کوین و اتریوم بهدلیل مزیت پیشگامی و اثر شبکهای در این فضا، همچنان پیشتاز هستند.
به بحث اصلی خودمان بازگردیم. اگر برنامهنویس بلاک چین شوید، فرصتهای متعددی برای طراحی و پیادهسازی راهحلهایی خواهید داشت که هنوز در بازار وجود ندارند. بهعبارت دیگر، اگر بتوانید با موفقیت پروژهای را پیادهسازی کنید که به مشکلات واقعی در این بازار رسیدگی کند، به یک پیشرو در این فضا تبدیل خواهید شد و مزایایی که در این مسیر نصیبتان میشود پاداش پیشگام بودن شماست.
موقعیتهای شغلی بلاک چینی
در این بخش، فهرستی از موقعیتهای شغلی با پتانسیل بالا را برای یک برنامهنویس بلاک چین مشاهده میکنید که عبارتاند از:
- توسعهدهنده بلاک چین
- معمار بلاک چین
- مدیر بلاک چین
- مدیر پروژه بلاک چین
- طراح رابط کاربری (UX) بلاک چین
- مشاور بلاک چین
- مهندس کیفیت بلاک چین
- مهندس بلاک چین
- مشاور حقوقی بلاک چین
- تحلیلگر بلاک چین
- مدیر امنیت بلاک چین
- مدیر جامعه بلاک چین
- توسعهدهندگان مبتدی
یادتان باشد اینها فقط برخی از موقعیتهای شغلی احتمالی در این زمینه هستند. بهعنوان یک توسعهدهنده بلاک چین، میتوانید دانش و تخصصی را که دارید در حوزههای مختلفی به کار بگیرید. طراحی/ توسعه قراردادهای هوشمند، طراحی/ توسعه API، امنیت، رمزنگاری، تحلیل دادهها، تحلیل بلاک چین، رابط کاربری UI/UX، مدیریت پروژه، طراحی معماری بلاک چین و بسیاری دیگر، همگی به دانش و تخصص شما نیاز دارند.
برای تبدیلشدن به یک برنامهنویس بلاک چینی چه مهارتهایی لازم است؟
برای اینکه یک برنامهنویس بلاک چین باشید، به برخی مهارتها و ابزارها نیاز دارید. باید درباره رمزنگاری و الگوریتمهای هشسازی یاد بگیرید و بدانید کیف پول چیست. همچنین با سازوکار کلیدها و امضاهای دیجیتال آشنا شوید.
زبان برنامهنویسی از مهمترین مهارتهایی است که باید به آن مسلط باشید. بیشترین زبانهایی که در فضای بلاک چین به کار میروند شامل سالیدیتی (Solidity)، C ،C++، راست (Rust)، گو (Go) و جاوااسکریپت هستند. در کنار اینها باید درباره ابزارهای توسعه وب از جمله جاوااسکریپت، HTML، CSS، فریمورکهای وب و کتابخانهها (Web3js، React، Vue و …) مطالعه کنید. آشنایی با IDE یا محیطهای برنامهنویسی مانند ریمیکس (Remix)، ویژوال استودیو (Visual Studio) و اکلیپس (Eclipse) هم از ملزومات کار است.
بهطور یقین آشنایی با ساختار دادهها که شامل گرافها، درختهای هش، درخت هیپ، پشتهها (Stacks)، درخت پاتریشیا و مرکل (Patricia and Merkle) است زمانی به کارتان میآید. در عین حال باید طراحی، توسعه، آزمایش، اجرای قراردادهای هوشمند را یاد بگیرید.
بهجز اینها به سرویسهای میزبانی گیت (git)، گیت هاب (github)، گیت لب (gitlab) و به ابزارهایی از جمله متامسک، گاناش (Ganache) و ترافل (Truffle) هم احتمالاً نیاز پیدا میکنید.
اگر مبتدی هستید ابتدا با مبانی شروع کنید
اگر هیچ تجربهای در بلاک چینها ندارید، توصیه میکنیم ابتدا مفاهیم اولیه رمزنگاری را یاد بگیرید. اگر تازه برنامهنویسی را شروع کردهاید، بهتر است با مبانی کار از جمله ساختار داده و الگوریتمها شروع کنید. بعد از آن سراغ زبان برنامهنویسی انتخابی خودتان بروید که میتواند سالیدیتی یا گو باشد. هر وقت کارکردن با آنها برایتان راحت شد، به سراغ مطالب پیشرفتهتر از جمله طراحی و توسعه قراردادهای هوشمند بروید.
جمعبندی
از آنجا که فناوری بلاک چین هنوز در مراحل ابتدایی پذیرش به سر میبرد؛ بنابراین افراد زیادی وارد این فضا نشدهاند. این نشان میدهد اگر همین حالا برای تبدیلشدن به یک برنامهنویس بلاک چین تلاش کنید، میتوانید بهراحتی در این مسیر شغلی استثنایی و ویژه پیشرفت کنید. همان طور که اشاره کردیم، دلایل منطقی برای ورود به این حوزه وجود دارد.
برخلاف سایر حوزههای توسعه نرمافزار مانند موبایل، وب و دسکتاپ، که رقابت شدیدی در آنها جریان دارد، در عرصه مشاغل بلاک چین چنین شرایطی حاکم نیست و بالطبع فردی که در این زمینه فعالیت کند از حقوق و مزایای بیشتر نسبت به دیگران بهرهمند خواهد شد.
در عین حال میتوانید با اجرای پروژههای شخصی خودتان هم کسب سود کنید. حتی اگر نتوانستید در قالب یک توسعهدهنده بلاک چین فعالیت کنید، با داشتن درک فنی از سازوکار بلاک چینها و ارزهای دیجیتال، میتوانید سرمایهگذاری و معاملات مطمئنتری در بازارهای ارز دیجیتال انجام خواهید داد.
یک ضربالمثل قدیمی چینی میگوید: وقتی بادهای تغییر میوزند، گروهی از مردم دیوار میسازند و برخی دیگر آسیاب بادی. نظر شما چیست؟ آیا شما هم علاقهمند به فعالیت در عرصه برنامهنویسی بلاک چین هستید؟ یا زمینه معاملات ارزهای دیجیتال همچنان برایتان جذابتر است؟
مهدوی: تکامل ورزش در گرو عمل به قرآن و تذهیب نفس است
رئیس فدراسیون هندبال گفت: عمل به قرآن عمل به اخلاق و تذهیب نفس است و لذا ورزشکاران باید با توجه به دستورات قرآنی در جهت کسب تقوای الهی گام بردارندو از ورزش جهت تکاملشان بهره ببرند.
به گزارش سرویس ورزشی برنا، سید ابوالحسن مهدوی رئیس فدراسیون هندبال ایران ضمن حضور در نمایشگاه قرآن از بخشها و غرفه وزارت ورزش و جوانان بازدید کرد و گفت: عمل به قرآن عمل به اخلاق و تذهیب نفس است. قرآن سراسر واقعیت است و اعجاز عددی در آن بسیار شگفتانگیز است.
رئیس فدراسیون هندبال با تاکید بر داشتن هدف و روحیه قرآنی در ورزشکاران بیان کرد: ممکن است افراد زمان بسیاری را برای انجام تمرینات مقرر کنند اما عدم وجود هدف و ذهنیت آماده سبب حرکت بیهوده در زندگی میشود، لذا عمل به دستورات قرآن و قرآنی زندگی کردن میتواند در ذهن هدف ایجاد کند.
وی تصریح کرد: اگر حرکت در زندگی بدون هدف باشد هیچ نتیجه و سودی برای انسان ندارد و اشخاص نباید بدون هدف هیچ کاری را در زندگی به ثمر برسانند، اگر هدف در زندگی بوجود آمد انسان سریعتر به نقطه مطلوب هنر تسلط بر خود تکامل یک معامله گر زندگی میرسد پس جوانان و ورزشکاران ما هم باید با استعانت و یاری گرفتن از قرآن و تشخیص هدف، بهترین آینده را برای خود بسازند.
مهدوی با تاکید نقش قرآن در مبادی ورزشی، گفت: پرداختن به قرآن باعث افزایش انگیزه در ورزشکاران میشود. لذا آنها باید ضمن توجه به دستورات قرآنی در جهت تذهیب نفس و کسب تقوای الهی گام بردارند و از ورزش جهت تکاملشان بهره ببرند.
علم،دانش و فناوری در شرف یک انفجار مهیب است
دکتر مهدی نادری منش فوق دکترای مهندسی ژنتیک و پژوهشگر دانشگاه UCLA/ Washington State/Idaho درباره آینده علم و فناوری در کنفرانس بین المللی روابط عمومی سخنرانی کرد.
در چهاردهمین کنفرانس بینالمللی روابط عمومی ایران که با موضوع "خلاقیت، نوآوری و تمایز" برگزار شد دکتر مهدی نادری منش اظهار داشت: علم، دانش و فناوری در شرف یک انفجار مهیب Big Bang می باشد که تشعشعات این تحول و تکامل تعریف جدیدی از تمام ابعاد یک زندگی جدید، علوم جدید، اقتصاد جدید، روابط جدید، فناوری جدید، تمدن جدید، پیشرفت جدید، آینده جدید، مهندسی افکار و نوعی انسانی جدید را رقم زده است .
وی افزود: تغییر معادلات جهانی در زمینه اقتصاد، صنعت، علوم، تسلط، رقابت، امنیت، فرهنگ، میدان نبرد، یادگیری متفاوت، روابط شخصی، اجتماعی و عمومی، کنترل، قدرت، کنترل افکار و رفتار (زامبی BCI) شروع شده است .
دکترنادری منش با اشاره به سه رکن وابط عمومی خلاق؛ توانایی نوشتن "سناریو". سناریونگاری، Simulation و Association گفت: این جهان نیازمند "روابط عمومی خلاق، نواور و متمایز" می باشد تا بتواند آینده این جهان دانش محور را با در نظر گرفتن تحولات بزرگ علمی ترسیم و مدیریت کند .
این پژوهشگر گفت: اگر قبل از "شما"، دیگری آینده "شما" را در زمینه های اقتصادی، صنعتی، علمی، اجتماعی، سیاسی، هنری، محیط زیست، کشاورزی، رفتار، افکار، فناوری، علایق و ضعف ها نگاشته، ترسیم و طراحی کرده باشد آنوقت "شما" فقط و فقط یک دنیای " تدافعی و عکس العملی" خواهید داشت که یک نظاره گر، مفعول و محروم خواهید بود و تمام انرژی شما هزینه درگیری ها، حاشیه ها، اتلاف، فشارها، خرابی ها، تنش ها، ضعف ها، عقب افتادگی ها و . می شود .
وی تصریح کرد: تمام دستاوردهای بشر، پیشرفت ها، اختراعات، نواوری ها، فناوری، تمدن، جوایز نوبل، پیروزی ها و خروجی های ذهن انسان هستند. اگر ذهنی را درگیر و یا تسلط کنی آنوقت موجودیت، زندگی و آینده ان شخص متعلق به شماست ؟ !
دکتر نادری منش در هنر تسلط بر خود تکامل یک معامله گر پایان گفت: روابط عمومی جمهوری اسلامی ایران بازیگر صحنه بیرحمانه شطرنج جهانی می باشد و در این نبرد کیش و مات های جهانی و منطقه ای، "روابط عمومی خلاق، نواور و متمایز" چشم، فکر، گوش، خط شکن و راهنمای ملت بزرگ ایران است .
دیدگاه شما