بازی احتمالات در معامله گری


۵ توصیه مهم برای مدیریت ریسک در بازار فارکس

برای معامله گری در بازار فارکس، نکات زیادی وجود دارد که باید حتما هنگام معامله در نظر داشته باشید. با این حال، یک موضوع بسیار مهم وجود دارد که همواره باید بیش از هر چیزی به آن بها بدهید و آن مدیریت ریسک در بازار فارکس است. استفاده از لوریج یا اهرم در بازارهای فارکس می تواند آن را بسیار جذاب کند، اما همین اهرم می تواند همچون یک شمشیر دو لبه بسیار خطرناک باشد.

در مقاله پیش رو، به پنج نکته مختلف برای کاهش خطرات معاملات فارکس پرداخته می شود. بدین ترتیب می توانید به درک کاملی از نحوه رشد مطمئن و مؤثر حساب خود برسید. تنها با کمی نظم و انضباط و پیروی از استراتژی های مربوط به ریسک، معاملات تان بسیار سود ده تر خواهد شد.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

مدیریت ریسک در فارکس بازی احتمالات در معامله گری در واقع محافظت از حساب تان است. این مهمترین شغل و وظیفه یک معامله گر است؛ زیرا اگر حساب خود را نابود کنید، همه چیز تمام شده است.

اگر بیش از حد ریسک کنید، نمی توانید در درازمدت سودآور باشید. چرا که اگر زیادی به شانس خود متکی باشید، در نهایت شانس شما تمام خواهد شد! کار شماره یک در معامله گری این است که حساب خود را نابود نکنید.

مدیریت ریسک در فارکس یعنی استفاده از مواردی مانند حد ضرر، اندازه معامله متناسب با اندازه حساب تان و نیز درک اینکه آیا استراتژی های شما در طولانی مدت به خوبی عمل می کنند یا خیر. توانایی استفاده از این ابزارهای در دسترس تأثیر بزرگی بر سودآوری شما در بلندمدت خواهد داشت. یک تریدر و معامله گر حرفه‌ای هر بار که معامله ای باز می کند، «بی گدار به آب نمی زند». بلکه بخوبی می دانند مسیر موفقیت، رشد دادن حساب در طول زمان و به روشی ثابت می باشد.

معامله‌گران موفق می‌دانند که چیزی به نام «قمار مطمئن» وجود ندارد. این بدین معناست که ترید به نوعی، بازی کردن با احتمالات است.

باید در نظر داشته باشید که هر چیزی ممکن است در هر زمانی اتفاق بیفتد. برای مثال یک تیتر خبری که بازار را به راحتی تکان داده و به یک جهت سوق می دهد. در چنین حالتی، مدیریت ریسک در فارکس بسیار حیاتی می شود و می تواند میزان ضرر و زیان را کنترل کند.

فارکس چه خطرات و ریسک هایی دارد؟

بازار فارکس، درست مثل هر بازار دیگری خطراتی ذاتی دارد. از عمده خطرات این بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

اهرم یا لوریج: می تواند حتی حرکات کوچک بازار را نیز خطرناک کند. اهرمی که در معاملات فارکس می توان به کار برد به این معنی است که حرکات کوچک بازار می توانند فوق العاده خطرناک باشند. اگر اهرم ۵۰، ۱۰۰ یا حتی ۲۰۰ در معاملات تان استفاده می کنید، باید به خاطر داشته باشید که نه تنها سود، بلکه میزان ضرر هم بطرز چشمگیری افزایش می یابد.

بازار فارکس ورودی های متعددی دارد و توسط عوامل بسیاری هدایت می شود. از جمله تفاوت های ژئوپلیتیکی، عوامل اقتصادی و تفاوت های نرخ بهره. به همین دلیل، پیش‌بینی نرخ ارز مستلزم کار و بازی احتمالات در معامله گری تلاش زیادی است و گاهی اوقات می‌تواند بسیار دشوار باشد.

نوسانات: بازار فارکس می‌توانند به‌طور فوق‌العاده‌ای بی‌ثبات و دارای نوسان باشد و به همین دلیل گاهی سردردهای زیادی را برای یک معامله‌گر ایجاد می کند. با این حال، همین نوسانات است که فارکس را بسیار سودآور می کنند. البته به شرطی جهت معامله را درست تشخیص دهید.

خطرات کارگزاری: شما باید یک بروکر معتبر، رگوله و تحت نظارت فارکس را انتخاب کنید. زیرا در گذشته بروکرهایی وجود داشته اند که ورشکسته شده اند. در این شرایط، ممکن است نتوانید پول خود را پس بگیرید.

چگونه در فارکس مدیریت ریسک داشته باشیم؟

اکنون که برخی از ریسک‌های اصلی معاملات فارکس را درک کرده‌اید، زمان آن فرا رسیده است که در مورد چگونگی مدیریت ریسک در معاملات فارکس خود تمرین و صحبت کنید تا بتوانید معامله گری و ترید را به عنوان یک حرفه طولانی و پربار داشته باشید. در اینجا ۵ گام وجود دارد که می توانید انجام دهید که تفاوت قابل توجهی در حساب معاملاتی شما ایجاد می کند:

نسبت ریسک به ریوارد (RR)

نمی توان بیان کرد نسبت ریسک به ریوارد تا چه اندازه در مدیریت ریسک معاملات فارکس اهمیت دارد. اهمیت این مورد به هیچ وجه اغراق نیست. چرا که بعضی از معاملات تان ضررده خواهد بود، پس باید مطمئن شوید که میانگین ضررو زیان شما از میانگین سودتان کوچکتر باشد.

بدین منظور، اکثر معامله گران حداقل به دنبال نسبت RR 1 به ۲ هستند. این یعنی به ازای هر ۱ دلاری که ریسک می کنند، قصد دارند ۲ دلار به دست آورند. سایر معامله گران حتی تا RR 1 تا ۳ یا حتی فراتر نیز می روند.

مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد بالا این است که برای کسب سود در بلندمدت مجبور نیستید همه یا حتی بیشتر اوقات صحیح و دقیق عمل کنید. اگر تنها در ۵۰ درصد موارد با استفاده از RR 1 به ۲ درست و صحیح رفتار کنید، به طور خودکار بسیار سودساز خواهید بود.

بسیاری از اینها به روانشناسی برمی گردد. وقتی صحبت از معامله به میان می آید، بایدضرر و زیان را نیز بپذیرید، اما اگر به عنوان مثال هدف تان RR 1 به ۵ باشد، باید با ضررهای زیاد و متوالی مشکلی نداشته باشید.به این دلیل که بازارهای مالی نوسان دارند، و برای به دست آوردن پنج واحد سود به ازای هر یک واحد ریسک، شاهد خواهید بود که معاملات زیادی علیه شما پیش می رود.

بهترین رویکرد این است که حد سود ثابت نداشته باشید، بلکه باید نظاره گر پیشرفت معاملات تان باشید و سودتان را محقق و ضررها را کمتر کنید.

مثالی از یک معامله فروش با ریسک به ریوارد مناسب

استفاده از Stop Loss و Limit Orders

هنگام ترید الزاما باید از حد ضرر استفاده کنید. اهمیت استفاده از حدضرر زمانی بیشتر به چشم می آید که معامله ای برعکس انتظار و پیش بینی شما تا جایی پیش رود که باید میزان ضرر خود را کاهش دهید. دقت داشته باشید که حد ضررتان منطقی باشد. پس آن را در سطحی قرار دهید که در صورت رسیدن مارکت به آن سطح ثابت شود تحلیل شما برای ورود به معامله نادرست بوده است. همچنین باید این اطمینان را حاصل کنید که حد ضرر شما از لحاظ اندازه هم نسبتا منطقی و معقول باشد.

به یاد داشته باشید که ما در یک بازار ۲۴ ساعته معامله می کنیم و اگر موقعیتی را باز بگذارید، ممکن است اتفاقاتی در طول شب رخ بدهد. این موضوع یکی از دلایل اصلی اهمیت استفاده از حد ضرر است: برای محافظت. معامله‌گران کوتاه‌مدتی نیز باید از حد ضرر استفاده کنند، زیرا یک خبر غیرمنتظره می‌تواند بازار را خیلی سریع به ضررشان پیش ببرد. هیچ موقعیتی وجود ندارد که استفاده از حد ضرر برایش ایده بدی باشد.

در مورد limit orders می توان گفت که کاملا به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. اگر می‌دانید که می‌خواهید در کجا سود ببرید، می‌توانید یک لیمیت اوردر بکارید. با این حال، معامله گران روندی و معامله گران نوسانی لزوما از لیمت اوردر استفاده نمی کنند، زیرا آنها روزها، هفته ها یا حتی ماه ها در معامله می مانند. استفاده از سفارش محدود لزوما ایده بدی نیست، اما اگر معامله گر طولانی مدتی هستید، ممکن است خیلی به کارتان نیاید و بخواهید از آن صرف نظر کنید.

درک و کنترل اهرم

درک مفهوم لویج یا اهرم و یادگیری نحوه کنترل آن برای موفقیت شما بسیار حائز اهمیت است. مهم‌ترین نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که حتی اگر احتمالاً اهرم‌های هنگفتی از کارگزار خود می توانید دریافت کنید، مجبور نیستید از همه آن استفاده کنید.

باید به این درک برسید که اگر با اهرم ۱۰۰ معامله کنید، حساب شما با یک حرکت قیمتی ۱% در جهت عکس انتظار شما از بین خواهد رفت. چنین تحرکاتی هر روزه در بازار اتفاق می افتد.

با کنترل اهرم خود، می توانید به معامله خود فضای بسیار بیشتری برای حرکت بدهید و شاید حتی بهتر از آن، متحمل ضررهای سنگین نشوید.

از معامله با اندازه مناسب استفاده کنید

درست مانند استفاده از اهرم بیش از حد، مهم است که در هر معامله ریسک خیلی زیادی نکنید. باید بپذیرید که برای اکثر معامله‌گران یا حتی استراتژی‌های معاملاتی خودکار، احتمال وجود ۲۰ معامله ضررده یا حتی بیشتر هست که طی یک سال یا بیشتر اتفاق بیفتد. اگر به ازای هر معامله ۱۰ درصد از موجودی حساب خود را به خطر می اندازید، پس از پایان چنین دوره ای حساب تان به کجا می رسد؟ همچنین به یاد داشته باشید که وقتی ۲۰درصد افت سرمایه در حساب تان داشته باشید، سود مورد نیاز برای بازگرداندن موجودی اولیه حساب به طور تصاعدی به بیش از ۲۰% افزایش می یابد. اگر ۵۰ درصد از حساب خود را از دست دادید، باید مقدار موجودی باقیمانده تان را دو برابر کنید تا به حالت اول برگردد.

یکی دیگر از کارهایی که می توانید در این مورد انجام دهید این است که اندازه هر معامله را به صورت درصدی از موجودی حساب تان در نظر بگیرید، و نه به شکل یک مبلغ ثابت. به این ترتیب، حداقل در حد تئوری، حساب تان هرگز صفر نمی شود. این ابزار قدرتمندی برای محدود کردن ضررها و افزایش سودتان است. چراکه اندازه معاملات شما در طول دوره ضرردهی کوچک می‌شود و در طول دوره سوددهی گسترش می‌یابد.

از یک بروکر قابل اعتماد استفاده کنید

معامله گران آنقدر روی معامله گری متمرکز می شوند که گاهی اوقات فراموش می کنند که یک بروکر متقلب و بی بنیاد می تواند به سادگی با ورشکستگی بدون محافظت یا جداسازی یا با امتناع از ارسال درخواست برای برداشت، حساب حتی بهترین معامله گران را نابود کند. شما می توانید این خطر را با انتخاب یک بروکر معتبر و رگوله با شهرت خوب که در یک حوزه قضایی قوی تنظیم شده است کاهش دهید. حتی اگر بروکر صادق و قانونی باشد، خطر ورشکستگی وجود دارد و ممکن است در بازگرداندن پول خود با تاخیر یا مشکلاتی مواجه شوید. اگر با مبلغ زیادی معامله می کنید، باید سپرده های خود را بین دو یا چند بروکر تقسیم کنید تا این ریسک را کاهش دهید.

سخن پایانی

در کمال تعجب، مدیریت ریسک در فارکس کاملا تحت کنترل شماست. با برداشتن چند قدم، می توانید نه تنها شانس بقا بلکه سودآوری خود را تا حد زیادی افزایش دهید. توانایی تمرین مدیریت ریسک یکی از معدود مواردی است که می توانید کنترل کنید. به هر حال، هنگامی که یک معامله انجام می دهید، بازار هر کاری که بخواهد انجام می دهد. با این حال، اگر برای محافظت از حساب خود همیشه آمادگی داشته باشید، می توانید در طولانی مدت پیشرفت کنید.

مطمئن شوید که همیشه هدف تان بیشتر از آنچه باشد که ریسک می کنید، مقدار مناسبی از سرمایه تان را به خطر بیندازید، و در کل آگاه باشید که سیستم شما در طولانی مدت کارایی دارد.

با بک تست گیری استراتژی های معاملاتی خود بر روی داده های قیمتی تاریخی بلندمدت، می توانید متوجه شوید که آیا سودآوری دارد یا خیر. توانایی پذیرش این حقیقت که ما احتمالات را معامله می کنیم و نه قطعیت را به این معناست که توجه به این موضوعات بسیار مهم است.

کتاب صوتی 7 گناه کشنده در معامله گری

کتاب صوتی 7 گناه

فصل اول: ترس – Fear

ترس پدیده ای همه جایی است و در معامله گری به همراه برادرش که طمع است دو تا از مهمترین احساساتی هستند که ما را دربر می گیرند و باعث می شوند که ما کل پدیده معامله گری را آنطور که می خواهیم نتوانیم به ثمر برسانیم. ترس چیست و ما از چه چیز می ترسیم؟ ما از همه چیز عموماً بازی احتمالات در معامله گری می ترسیم چه مسائل کوچک و چه بسیار بزرگ، فکر می کنیم تمام دنیا به زمین خواهد آمد و از نظر مالی در مارکت ورشکست خواهیم شد. ما از شکست می ترسیم و حتی از موفقیت می ترسیم. ما می ترسیم که تصمیم اشتباهی بگیریم و حتی اگر تصمیم درستی هم بگیریم در ترس و نگرانی هستیم. ما از ناشناخته ها می ترسیم ولی در حقیقت همه چیز معامله گری ناشناخته است، برای اینکه آینده مارکت قابل پیش بینی نیست.

فصل دوم: طمع – Greed

طمع یک نیاز غیرمنطقی است که خارج از حد کنترل است. طمع هیچوقت سیراب نخواهد شد بخاطر اینکه ما وقتی چیزی را می خواهیم و به دست می آوریم هیچوقت احساس بی نیازی از آن را نخواهیم کرد. در معامله گری یکی از مشکلات مهم از دست دادن فرصت است ولی باید فرق قائل شویم که ما می خواهیم فرصت خوب به دست بیاوریم یا اینکه دچار طمع بشویم.

فصل سوم: بی احتیاطی – Carelessness

سومین اشتباه که خطرناک است بی احتیاطی است یا کله شقی در معامله کردن. ما برای اینکه یک معامله گر موفق باشیم باید خطر را را بپذیریم. یعنی شجاعت ورود به معامله را داشته باشیم با اینکه می دانیم می تواند برای ما ریسک مالی داشته باشد و دو دو تا چهارتا نیست پس کمی شجاعت لازم است تا جای ترس را بگیرد و ما بتوانیم پولمان را در ریسک بگذاریم به امید سودی چندین برابر ریسک. ولی اینجا یک دنیا تفاوت است بین اینکه یک ریسک حساب شده ای را که حدش معقول و مشخص و کوچک است در مقابل احتمالات مارکت بگیریم در مقابل کسی که فقط ریسک می کند بدون اینکه بداند حد ریسکش چیست و بدون محاسبه و استاندارد فقط ریسک را می پذیرد.

فصل چهارم: غلبه بر گناه بی نقصی – بازی احتمالات در معامله گری Overcoming Perfect Sin

معامله گری هیچوقت بازی بی نقص و عیب نیست و در مقابل معامله گری همیشه بازی احتمالات است، احتمالات اساس ساختار معامله گری را تشکیل می دهد و برنامه معاملاتی خود را بر اساس احتمالات را باید بنویسید. شما باید طراحی هدف معاملات بر اساس احتمالات انجام دهید، نه بر اساس بی نقصی. لذا به عنوان یک معامله گر شما فقط عملگرا هستید و با واقعیات مارکت سر و کار دارید که روی احتمالات می چرخد و نه ایده آل گرا که دنبال یک چیز صد در صد می گردد.

فصل پنجم: غرور – Pride

روس می گوید معامله گری چیزی نیست در ارتباط با من و یا شما. معاملات یک واکنش بزرگ هست به انواع تریدها که سرمایه داران و خبرهای اقتصادی می دهند و لذا کارش در ارتباط هست با زمان که قیمت، حجم و تعادل قیمت و ما وظیفه داریم آن ها را مشاهده کنیم و ببینیم چه فرصت هایی به دست می آید تا از آنها استفاده کنیم.

فصل ششم: خشم و غضب – Anger and Rage

نظیر ترس غرور طمع خشم هم یکی از گناهانی هست که در مذهب ما هم جزء گناهان کبیره است و مذموم. خانم روس این بحث را باز می کند و می گوید خشم کورکورانه راه خوب و سریع برای از دست دادن پول است که به سرعت می تواند شما را تخلیه کند و از پا بیندازد. برای مارکت اهمیتی ندارد شما چه احساسی می کنید و پوزیشن شما چیست.

فصل هفتم: گناه ناشکیبایی و بی صبری – The Sin of Impatience and Impatience

ناشکیبایی مثل بسیاری از معامله گرها است که بیش از حد وارد و خارج می شود در ترید به طور مکرر و خیلی سریع و این باعث می شود اکثراً از برنامه معامله گریی که داشته اند تخطی کنند و به اون احتمالات مفید نرسند. به عقیده بسیاری از آنالیستها که روس با آن ها کار کرده معامله گری انقدری که باید تمرکز روی قیمت باشد باید روی بُعد زمان هم دقت کرد. چون اگر قیمت به طور ناگهانی در یک جهت جهش پیدا کند به احتمال زیاد مانند یک کش بر می گردد و خودش را تا حد زیادی تصحیح می کند. بسیاری مواقع قیمت داخل یک رنج گیر می افتد و باید مدت زمانی بگذرد آن رنج را بشکند تا ما تغییر قیمت قابل توجهی را ببینیم که نیاز به صبر دارد.

فصل هشتم: یافتن مهمترین گناهان معامله گری شخصی شما – Find the Most Important Sins of Your Personal Trading

هر فردی یک سری رفتارها و طرز تفکرهای مخصوص دارد که به صورت تکراری در فرد اجرا می شود و در نحوه معامله گری فرد اثر می گذارد و دخالت می کند. شما به عنوان یک معامله گر باید از خودتان سوال کنید که چه رفتارهایی در تردینگ روی شما اثر منفی می گذارد و کارنامه شما را خراب می کند. در اینجا لیستی تهیه کردند از رفتارهایی که می تواند مداخله کند با موفقیت در معامله گری و گفته این لیست را بخوانید و هرکدام به شما می خورد علامت بزنید تا واضح شود برایتان.

فصل نهم: حد متعادل از اعمال و رفتار – Balanced Limit of Actions and Behavior

در مباحث روانشناسی معاملات در فصل های اول تا هفتم هفت گناه مهم را باز کرد و فصل هشتم این بود که چگونه این اشتباهات را در خودمان پیدا کنیم و رفعشان کنیم و مشتقات این اشتباهات که ممکن است جزو این هفت مورد نباشد اما باز هم باعث آسیب پذیری شود مثل حسادت، تنبلی، شک داشتن بیش از حد و وسواس، خجالت و … در این فصل می خواهد توضیح بدهد یک معامله گری که ایده آل است و می تواند الگو باشد و خود خانم روس سال ها تمرین کرده تا به این حالت برسد، چه مشخصاتی دارد.

همه دوره ها

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن | بهترین و کامل ترین دوره رایگان با بیش از ۴۳۰۰۰ دانشجو!!

آموزش پرایس اکشن و معامله گری حرفه ای توسط آقای دکتر رضا اناری

به همراه آموزش روانشناسی و مدیریت ریسک و سرمایه

(محتوای این دوره در سال بازی احتمالات در معامله گری ۱۴۰۰ به صورت کامل بروزرسانی شده است)

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن Price Action به زبان ساده

احتمالاً در ابتدا این سوال برای شما پیش آمده است که آموزش Price Action به چه معناست و اصولا چه تعریفی برای آن وجود دارد.

این اصطلاح از دو کلمه پرایس (Price) به معنی قیمت و اکشن (Action) به معنی عمل یا واکنش تشکیل شده است. در حالت کلی آموزش پرایس اکشن به روش معامله گری بازی احتمالات در معامله گری گفته می شود که در آن معامله گران بر اساس حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی می کنند. این تعریف می تواند طیف وسیعی از مشتقات حرکات قیمت نظیر الگوها، کندل خوانی و اندیکاتورهای رایج را در بر بگیرد.

البته باید یادآور شد که برخی از معامله گران فکر می کنند که پرایس اکشن همان کندل خوانی است!! این مورد می تواند سرچشمه از آموزش های اشتباه افرادی داشته باشد که خود معنای پرایس اکشن و معامله گری پرایس اکشن را به صورت صحیح درک نکرده اند. در پروسه معامله گری با سبک پرایس اکشن، کندل خوانی تنها بخش کوچکی از کل پروسه می باشد.

اگر بخواهیم این متد معامله گری را بطور ساده از دیدگاه خودمان تشریح بکنیم، می توان گفت که پرایس اکشن هنر تفسیر و آنالیز تکنیکال حرکات قیمت بر مبنای روانشناسی توده عام معامله گران است. لذا معامله گری پرایس اکشن از دید ما مهارت تشخیص مناطقی از حرکات قیمت است که در آن معامله گران در اثر استرس ناشی از ترس یا طمع رفتارهای مشابه و قابل پیش بینی از خود نشان می دهند.

چرا معامله با پرایس اکشن بدون تاخیر است؟

با آموزش پرایس اکشن معامله گران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه می دهند، فقط بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا می پردازند.

به یاد داشته باشید که تمامی اندیکاتور ها مشتقی از قیمت (پرایس) هستند که بر اساس فرمول های مختلف ریاضی به شما نمودار جدیدی را نمایش می دهند. به زبان ساده تر زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتور ها را دارید، گویی که به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و بدین ترتیب همواره از معامله گرانی که با سبک پرایس اکشن معامله می کنند، چند گام عقب تر خواهید بود.

آموزش پرایس اکشن

با آموزش پرایس اکشن در چه بازارهایی می توان معامله کرد؟

چون سبک معاملاتی پرایس اکشن بر اساس روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار هست و در تمامی بازارهای مالی دنیا، این انسان‌ها هستند که در حال معامله و به وجود آوردن جبهه عرضه و تقاضا می‌باشند و با در نظر گرفتن این موضوع که تمامی انسان‌ها دارای یک سری رفتارها و ویژگی‌های روانی مشخص در زمان‌های تحمل فشارهای روانی (مانند حس ترس، طمع، انتقام و ..) هستند؛ به همین علت سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مثل بورس سهام تهران، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلندمدت) کاربردی و قابل استفاده هست.

تاثیر روانشناسی معامله گران در پرایس اکشن

برای درک بهتر، این موضوع را با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم. معامله­‌گرانی را در نظر بگیرید که به اشتباه در خلاف جهت روند و در جهت ضعف بازار وارد موقعیت معامله شده‌اند. در ادامه پوزیشن این معامله‌گران در ضرر خواهد رفت و چون بازار و قیمت در جهت مخالف معامله آن‌ها حرکت کرده است و هر لحظه امکان برخورد قیمت به حد ضرر آن‌ها وجود دارد (تا پوزیشن معاملاتی آن‌ها بسته شود و از ضرر بیشتر جلوگیری شود)، لذا این موضوع باعث می‌شود تا با فعال شدن حد ضررهایی که توسط معامله­‌گران به دام افتاده تعیین شده است، جریان سفارشات معکوس ایجاد شود و موجب شدت گرفتن حرکت قیمت در این نواحی شوند.

در نتیجه به راحتی می‌توان فهمید که سبک آموزش پرایس اکشن محدود به بازار و یا تایم فریم خاصی نیست.

آموزش پرایس اکشن

چگونه می توان معامله گری پرایس اکشن را آموزش دید؟

به صورت کلی پرایس اکشن همان حرکت قیمت در طول زمان هست و بخشی از تحلیل تکنیکال می باشد. اساس عملکرد پرایس اکشن در بحث عرضه و تقاضا در بازارهای مالی می باشد که باعث حرکت قیمت و بالا و پایین رفتن آن می شود.
در این روش معامله گر با ارتباط دادن قیمت گذشته به قیمت فعلی بازار، می تواند تصمیم گیری های بهتری انجام دهد. بر خلاف سایر روش های معاملاتی، این متد دقیقاً همان اتفاقی که در بازار در حال رخ دادن است را بیان می کند که می تواند مربوط به اخبارهای اقتصادی و یا سایر رخدادهای پنهان باشد. شما با استفاده از پرایس اکشن امکان شناسایی زودهنگام فرصت ها را خواهید داشت.
چون نهایتاً تمامی اخبار و رویدادهای مهم در بازارهای مالی، خود را در قیمت نمایش خواهد داد.
یک معالمه گر پرایس اکشن عوامل کلیدی مثل حجم، قیمت، روند بازار و الگوهای رفتاری انسان ها را با استفاده از ابزار ساده ترندلاین تحلیل و بررسی می کند.

فراگیری و آموزش پرایس اکشن دکتر اناری:

جهت دریافت اطلاعات کامل و مفصل در زمینه یادگیری و آموزش پرایس اکشن، پیشنهاد می‌کنیم که دوره آموزش پرایس اکشن رایگان آقای دکتر اناری را از همین صفحه دانلود و مشاهده نمایید؛ مطمئناً بعد از مشاهده تنها چند ویدیوی ابتدای دوره آموزش پرایس اکشن، شما هم به جمع علاقه‌مندان بروزترین سبک معاملاتی دنیا افزوده خواهید شد. این دوره بهترین آموزش پرایس اکشن موجود به زبان فارسی هست که هم اکنون در اختیار شما علاقه مندان گرامی به معامله گری قرار گرفته است.

اثر تیپ شخصیتی بر معامله گری

تا حالا شده پیش خودتون فکر کنید که تفاوت بین تریدرهای مختلف چیه؟ چرا افراد مختلف با یک استراتژی مشابه، مثل هم نتیجه نمی گیرند؟ یا اینکه می خواهید بدانید که معامله گری مناسب شما هست یا خیر؟ شاید پاسخ این سوال را بتوانیم در تفاوت تیپ شخصیتی افراد و به تبع اون نقاط ضعف و قوت متنوع افراد جستجو کرد.

در زمینه معامله گری، احتمالا به این بر می خورید که افرادی که توانایی ریاضیاتی و محاسبات آماری بیشتری دارند در ترید به نسبت موفق ترند. این افراد معمولا به یک سبک بازی مشابه گرایش دارند که می توان از پوکر نام برد.

خب اگر این بازی و معامله گری را با هم مقایسه کنیم، به چند نکته مشترک در بین افراد موفق می رسیم:

  • ذهنیت مناسب درک ریسک و پاداش.
  • تصمیم گیری در شرایطی که اطلاعات ناکاملی دارند.
  • دانستن زمان مناسب برای شرط بندی و از آن مهمتر اینکه چه زمانی شرط نبندند.
  • اهمیت دادن به مدیریت سرمایه.

شرط بندی یا بت در مسابقات ورزشی هم به معامله گری شباهت دارد. شما باید آمار و ارقام را ارزیابی کنید و با فهم اینکه چه چیزهایی در بازار زیر ارزش خود قرار دارند شرط ببندید. معامله گری همچون بت و غیره، بازی شانس و احتمال هستش. شما باید با احتمالات، ارزش مورد انتظار و مفهوم توزیع و … آشنا شوید.

در زمان شیوع پاندمی کرونا ورزش ها به صورت جهانی به حالت تعلیق درآمدند و کازینوها بسته شدند. اکثر افراد در مرحله فاصله گذاری در خانه مانده بودند. به علاوه، صرافی و بروکرها خدمات بدون کارمزد خودشان را گسترش دادند. پس فرصت مناسبی برای ورود خیل عظیمی از افراد به بازارهای مالی ایجاد شد. این افراد با تیپ های شخصیتی متفاوت جذب معامله گری می شوند و تفاوت هایی در نحوه عملکرد این افراد وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم.

تفاوت بین افراد

در یک مجموعه مدیریت سرمایه گذاری هم، اینکه چه شخصی در چه موقعیتی بهترین عملکرد را دارد بسیار حائز اهمیت است. فردی که در بخش سرمایه گذاری فعالیت می کند (گرایش به تفکر منطقی) با شخصی که در بخش خدمات مشتریان (مهارت های ارتباطی و بین فردی اهمیت زیادتری دارد) و یا در بخش فروش و بازاریابی کار می کند متفاوت است.

حتی در بخش سرمایه گذاری نیز افراد یک تیم در نقاط قوتشان تفاوت دارند. برخی ممکن است در یک روش تفکر یا موضوع خاص تبحر داشته باشند، در حالیکه برخی دید جامع تری به قضایا داشته باشند و در زمینه استراتژی مهارت داشته باشند. نکته مهم این است که در درجه اول نقاط قوت و ضعف خود را بشناسیم و هماهنگ با آن عمل کنیم.

مطالب دیگر که ممکن است مفید باشد:

تیپ شخصیتی در قالب MBTI

یکی از رایج ترین تعیین راه های تعیین تیپ شخصیتی، تست MBTI می باشد که اطلاعاتی در مورد نحوه مدیریت انرژی، پردازش اطلاعات، نحوه تصمیم گیری و به صورت کلی مدیریت زندگی افراد بدست می دهد.

افراد به چهار دسته کلی درون گر (Introvert) یا برون گرا (Extrovert)، حسی (Sensing) یا شهودی (Intuitive-N)، فکری (Thinking) یا احساسی (Feeling)، و ساختارگرا (Judging) یا ادراکی (Perceiving) تقسیم می شوند. اگر چه اکثر افراد ترکیبی از هر چهار دسته را دارند، اما هر شخص در هر دسته یک گرایش غالب دارند که در جواب تست شما باید یک کلمه چهارحرفی مواجه می شوید که بیانگر همین گرایش غالب است.

برای مثال تیپ ENTJ، تیپ شخصیتی است که فردی را توصیف می کند که:

  • برون گرا
  • داشتن دید جامع در تفکر
  • ترجیح مسائل منطقی به احساسی و قضاوت شخصی در هنگام تصمیم گیری
  • تمایل به نظم و محیط های ساختارمند
  • درونگرا
  • متمرکز بر جزئیات
  • تصمیم گیری برپایه غریزه یا ندای درونی
  • تمایل به محیط های منعطف و بدون ساختار و خلاقانه

درست مانند اکثر شغل ها و کسانی که به یک زمینه مشخص جذب می شوند، تریدرها نیز تمایل دارند که یک تیپ مشخص برای تصمیم گیری و اقدام داشته باشند.

در ادامه به هر یک از چهار دسته فوق به صورت جزئی تر می پردازیم. در پایان هر بخش، برای هر دسته خصوصیتی که در ترید مهم هست را اشاره می کنیم.

درون گرا (I) یا برون گرا (E)

بُعد درونگرایی یا برونگرایی به شما کمک می کند که بدانید چگونه انرژی خود را مدیریت کنید. ترجیح و گرایش شما به درونگرایی یا برونگرایی به مواردی مانند زیر ارتباط دارد:

  • چه میزان خودتان را به راحتی یا آزادانه بروز می دهید.
  • تا چه حد به آسانی با دیگران ارتباط برقرار می کنید.
  • نحوه تعامل با دنیای پیرامونتان

اصولا، این بُعد اغلب به اینکه شما دوس دارید تنها باشید یا با دیگران وقت بگذرانید بستگی دارد. کسی که گرایش غالبش به درونگرایی است بیشتر به درون خود، افکار، ایده ها، خاطرات و تجربیات شخصی تمرکز دارد. اغلب اوقات، یک درونگرا ترجیح می دهد در یک محیط ساکت و آرام باشد تا در یک جمع شلوغ. این افراد تمایل زیادی به کم صحبت کردن و غرق شدن در تفکرات ذهنی خودشون دارند.

یک فرد با گرایش غالب درونگرا، تمرکزش بر دنیای بیرون است. آنها به راحتی با افراد دیگر ارتباط برقرار می کنند و زندگی اجتماعی پررنگ تری دارند. کسی که میل به گفتگو و مطرح کردن ایده هایش دارد احتمالا برونگرا می باشد. از آنطرف، یک درونگرا دوست دارد به صورت خصوصی فکر کند و ایده هایش را تنها زمانی که به بار نشسته اند مطرح کند.

برخی معامله گران درونگرا هستند، با حساب شخصی خودشان را ترید می کنند و یا در بخشی از یک شرکت ساختارمند فعالیت می کنند. برخی دیگر نیز در قالب یک تیم فعالیت می کنند و تصمیمات را به صورت جمعی می گیرند، جاییکه برونگرا ها بیشتر مورد توجه خواهند بود. برخی از افراد نیز بر نتورک و شبکه سازی خود تکیه می کنند و بیشتر کارشان را از طریق جلسه و تماس انجام می دهند.

نکته ای که در اینجا اهمیت دارد این است که به عنوان یکی از ملزومات تیمداری، باید شرایطی برقرار کنیم که تمام افراد با خصوصیات متفاوت بتوانند آنگونه که راحت هستند با یکدیگر تعامل داشته باشند.

بررسی هایی که تاکنون انجام شده رابطه معنی داری بین درونگرا یا برونگرا بودن و موفقیت در معامله گری دیده نشده است.

حسی (S) یا شهودی (N)

این بُعد نحوه پردازش اطلاعات شما را توصیف می کند. گرایش شما به حس یا شهودتان، نشان می دهد که آیا استایل تفکر شما به صورت سر راست و پیوسته است، یا به صورت خلاقانه و انتزاعی. افراد در هر گروه تمایل به یک سبک اطلاعات دارند. افراد حسی به جزئیات توجه دارند درحالیکه افراد شهودی به ایده ها و تفکر مفهومی علاقه مند هستند.

افراد حسی به دقیق بودن در موضوعات اهمیت می دهند اما یک فرد شهودی به صورت تقریبی به دنیا نگاه می کند و می تواند الگوها و روابط بین اجزای مختلف یک سیستم را تشخیص دهد. آنها ابتدا به کلیات فکر میکنند و بعدا راجع به جزئیات تصمیم می گیرند. شما می توانید این بُعد افراد را با توجه به اینکه به چه چیزی تمرکز دارند، متوجه شوید.

افراد تیپ شهودی احتمال اینکه در معامله گری موفق باشند زیاد است چون، توانایی پیش بینی اتفاقات و تغییرات آینده را دارند که جنبه حیاتی در ترید محسوب می شود. به طور کلی افراد تیپ N برای پوزیشن هایی که درگیر تغییرات زیاد هستند مناسب می باشند. آنها اغلب در راه اندازی پروژه های جدید و مدیریت سازمانهایی با تغییرات زیاد موفق می باشند.

در معامله گری، وارد پوزیشن شدن و سر و کار داشتن با مدیریت ریسک، حسابداری و تکمیل وظایف حیاتی مهم می باشد. اما بخش بزرگی از جنبه تصمیم گیری این است که همیشه همه چیز در حال تغییر می باشد. داشتن یک دید جامع و گسترده و دیدن تصویر بزرگ، کار کردن با آن و یاد گرفتن از تجربیات افراد دیگر بسیار حائز اهمیت می باشد.

از آنطرف، افراد تیپ حسی (S) در تمرکز بر فعالیت های روزانه و مدیریت کارهایی که تغییر زیادی نمی کنند بهتر هستند. آنها معمولا از اتفاقات ناگهانی بیشتر غافلگیر می شوند. البته اینگونه افراد قابل اتکا تر می باشند. اگرچه دایره تمرکز این افراد کوچکتر از افراد تیپ N می باشد که دید جامع تری دارند، اما نقشی که هر دو ایفا می کنند بسیار حیاتی می باشد. افراد تیپ N در ایده پردازی معاملات و تصویرسازی فرصت ها توانایی بیشتری دارند. البته برای واقعیت بخشی به این ایده ها و تصورات، توجه به جزئیات و نیز مدیریت مناسب ریسک اهمیت زیادی دارد که در این بخش افراد تیپ حسی بازدهی بهتری دارند.

اکثر تریدرهای موفق گرایش به سمت تیپ شهودی (N) دارند اگرچه هر دو جنبه در ترید مهم می باشد.

احساسی (F) یا فکری (T)

این دسته نحوه تصمیم گیری و در برخی موارد انعکاسی از ارزش های شخصی شما را توصیف می کند. بعضی افراد نیز این دسته را دوراهی “مغز در مقابل قلب” در تصمیم گیری در نظر می گیرند. این گرایش به اینکه شما چگونه ارزش های متضاد را اولویت بندی می کنید ارتباط دارد.

آیا زمانی که به دلیل و منطق تکیه می کنید احساس راحتی می کنید، یا احساسات، عواطف، ندای درون یا قضاوت های شخصی برای شما اولویت دارد؟ اگر شما یک فرد با گرایش T یا فکری باشید، احتمالا به تحلیل منطقی اتفاقات و درنظر گرفتن تمام فاکتورهای موثر در یک موقعیت مشخص علاقه مند هستید. این تیپ افراد می توانند به دنیا با دید غیراحساسی فکر کنند و نیز مشتاق رقابت با دیگران هستند و رسیدن به اهداف شخصی از اولویت بالایی برخوردار هست.

از آنطرف یک فرد با گرایش احساسی (F)، بیشتر بر روی هارمونی بین افراد تمرکز دارند. آنها در نقش هایی که نیازمند همدردی و همدلی، ساختن ارتباط و تماس های شخصی هست بهتر عمل می کنند. منابع انسانی و خدمات مشتریان نقش های رایجی هست که این گونه افراد در آن بازدهی بالایی دارند.

مکالمات بین افراد T و F اغلب خسته کننده می باشد چون روش تفکرات کاملا متفاوتی دارند.

همانطور که احتمالا متوجه شدید، در معامله گری گرایش به تیپ T اهمیت بیشتری دارد. در ترید کردن، احساسات مضر می باشد و تصمیم گیری برپایه ندای درونی، احساسات، فرضیات ناپخته و ایده هایی که آزموده نشده باشند بهای سنگینی دارد.

بنابراین، تریدرهای موفق گرایش بسیار زیادی به تیپ T دارند.

ادراکی (P) یا قضاوتی یا ساختارگرا (J)

این بُعد شخصیتی اینکه شما چگونه زندگی را مدیریت می کنید و ترجیح شما برای ساختار و نظم چه می باشد را توصیف می کند. ترجیح شما برای ادراک یا قضاوت، تمایل شما به ساختار، برنامه ریزی، زمان بندی و سازمان دهی کلی را توصیف می کند.

همچنین این موضوع به اینکه شما چگونه زمان خود را مدیریت می کنید و چه دیدگاهی به کاری که انجام می دهید دارید، بستگی دارد.

یک قضاوت کننده (که برنامه ریز هم نامیده می شود-تیپ J)، کسی است که ساختارمند، برنامه ریز و منظم می باشد. آنها دوست دارند که همه چیز را برنامه ریزی بکنند و از تغییرات ناگهانی بیزار هستند. آنها فعالیت در محیط های ساختارمند را ترجیح می دهند و خودشان را قابل اتکا و مسوولیت پذیر در نظر می گیرند. آنها یک نقشه دارند و به آن عمل می کنند.

یک فرد تیپ P منعطف تر می باشد و با تغییرات سازگارتر است. آنها بر روی چیزی که در اطرافشان رخ می دهد تمرکز می کنند و خودشان را تطبیق می دهند. این افراد می بینند که چه اتفاقی افتاده و به دنبال این هستند که چه عاملی موجب این اتفاق شده و اینکه چگونه باید واکنش نشان دهند. آنها فرصت ها را شناسایی می کنند و بعد از مقایسه، انتخاب می کنند. در حالیکه افراد تیپ J در ابتدا به این فکر می کنند که به چه چیزهایی می خواهند برسند و سپس برای آن برنامه ریزی می کنند.

افراد ادراکی چیزهای جدید را می بینند و مشتاق هستند که مسیر خود را با توجه به آن تغییر دهند. اما افراد J اینگونه نیستند و ترجیح می دهند به مسیر و برنامه قبلی خود پایبند باشند.

در معامله گری، داشتن هرکدام از این گرایش ها لزوما برتری خاصی ایجاد نمی کند. البته گرایش J در بین تریدرهای موفق بیشتر دیده میشود، اما به طور کلی آنها را می توان متعادل در نظر گرفت.

مزیت داشتن تیپ J در معامله گری، داشتن ساختار و برنامه، منظم بودن و قابل اتکا بودن می باشد. بهرحال، متعادل بودن با گرایش P نیز مفید می باشد. داشتن انعطاف و مشتاق بودن به سازگاری با تغییرات ناگهانی نیز اهمیت دارد.

مقالات مفید دیگر:

در بین تریدرهای موفق، NT رایج می باشد

شخصیت های دارای گرایش NT، حدود ده درصد از جمعیت را تشکیل می دهند، اما درصد زیادی از تریدرهای موفق را می سازند. افراد تیپ N به دیدن تصویر بزرگ و پیش بینی اتفاقات و فرصت ها قبل از اینکه پیش بیایند شناخته می شوند. ترجیح T نیز به جای احساسات، عواطف و قضاوت های شخصی، استفاده از تحلیل منطقی در معیار تصمیم گیری می باشد. درونگرایی یا برونگرایی نیز در معامله گری شاید آنچنان اهمیت نداشته باشد.

به طور کلی، برای معامله گران وجود تعادل بین گرایش P (سازگار، داشتن دیدگاه های جدید) و J (برنامه ریزی، ساختار و …) می تواند راهگشا باشد.

تقریب و تفکر مفهومی در معامله گری

تریدرها باید در تقریب زدن مهارت داشته باشند. معامله گری بازی احتمالات و توزیع خروجی های بالقوه می باشد. اکثر افراد با عدم قطعیت و این ایده که آنها چیزی را نمی دانند و نمی توانند با دقت نیز بدانند، دچار چالش هستند (برای مثال، قیمت یک سهم در یک نقطه مشخص در آینده).

تریدرها باید این نکته را قبول کنند که نکاتی که آن ها نمی دانند، از چیزهایی که می دانند و یا می توانند بدانند به مراتب بیشتر است. توجه وسواس گونه به دقت، نداشتن دید جامع، داشتن قضاوت های اشتباه و درگیر بودن با تفکر سیاه و سفید، نکاتی است که باعث می شود افراد در معامله گری دچار چالش باشند. افراد باید تفکر مفهومی را در خود تقویت کنند.

به طور مثال، زمانی که اکثر مردم می خواهند دو عدد را در ذهنشان ضرب کنند، مثلا 628 در 109، زمان زیادی را صرف می کنند، اشتباه می کنند و به زحمت این کار را انجام می دهند. اما یک راه دیگر نیز وجود دارد که مثلا عدد 628 را به 650 و 109 را به 100 گرد کنیم و عدد تقریبی 65000 را بدست آوریم (عدد دقیق 68452). در نظر داشته باشید برای سود کردن در بازارهای مالی نیازی به این دقت وسواس گونه نمی باشد و داشتن یک تقریب مناسب بسیار مفید و کافی می باشد.

تریدرها علیرغم سروکار داشتن با قیمت، کمیت و مقادیر پولی، همیشه با تقریب ها کار می کنند. برای مثال، اگر نیاز به خرید 2800 سهم با قیمت 840 تومان دارید، می دانید که چیزی در حدود دو میلیون و چهارصد هزار تومان نیاز دارید (رقم دقیق 2352000 می باشد).

شما به عنوان یک تریدر باید یک سطحی از دانش را در اختیار داشته باشید تا بتوانید درک کلی از قضایا داشته باشید و تصمیم های بهتری بگیرید. البته این موضوع به ماهیت تصمیم بستگی دارید، به عنوان مثال:

  • نوع تصمیم
  • چقدر زمان دارید
  • مزایا و معایب
  • آیا تصمیم خود را بدون جریمه می توانید تغییر دهید؟
  • نسبت به زمانی که میگذارید چقدر سود می کنید؟

نتیجه گیری

آنهایی که در داشتن دید جامع و تصویر بزرگ در معاملات بهتر عمل می کنند دارای گرایش غالب N و T می باشند. کسانی که در عمل کردن به ایده ها و اجرایی کردن آنها مهارت دارند، دارای گرایش غالب N و S می باشند. مدیریت ریسک نیز مناسب کسانی است که شخصیتشان به تیپ S و T گرایش دارد. گرایشات P و J نیز اثر چندانی بر روی معاملات شخص ندارد.

البته مطالب فوق نفی کننده قابلیت موفقیت افراد مختلف با هر نوع تیپ شخصیتی نیست و هر شخص با آموزش، تمرین و ممارست در هر زمینه ای قادر به موفقیت خواهد بود. اما شناخت خود و داشتن دیدگاه درست نسبت به توانایی ها و نقاط ضعف و قوت، و انتخاب مسیر درست می تواند تا حد زیادی در زمان و هزینه افراد صرفه جویی کند.

5 ترفند کنترل احساسات در معاملات روزانه

معامله ­گرانی که معاملات روزانه انجام می­دهند باید احساسات خود را کنترل کنند. کوچکترین خطا در کنترل احساسات، سودی که به سختی روی هم جمع کرده­ اید را یک شبه به باد خواهد داد.

مثلا پس از اینکه در یک جلسه معامله، چند بار زیان کردید، می­ترسید که شاید روز زیان­باری داشته باشید. این ترس شما را برمی­ انگیزد تا اهرم معامله را بالا ببرید و با یک معامله، حسابتان را نابود کنید.

چند بار پیش آمده است که حساب معامله خود را به دلیل از دست دادن کنترل احساسات خود، نابود کرده باشید؟

بعلاوه، نمی­توان همیشه با احساساتی که دائما سوار بر ترن هوایی است، زندگی کرد.

بیشتر افرادی که معاملات روزانه انجام می­دهند به خوبی می­دانند که معامله، بازی احتمالات است. می­دانیم باید احساسات خود را کنترل کنیم و احساسات را از نتایج هر معامله، جدا کنیم. همچنین ده­ ها پند و نصحیت معامله­ گری را نیز خوانده ­ایم و همه این مطالب را به خوبی می­دانیم.

-با پوزیشن­ ها یکی نشوید.

– تحت تاثیر ترس و طمع قرار نگیرید.

هرچند این پندهای مستقیم، یادآوری­های بسیار خوبی هستند اما ارزش عملی کمی دارند. زیرا به طور دقیق نشان نمی­ دهند هنگام معامله واقعی چه کار باید بکنید.

معاملات روزانه به تمرکز نیاز دارند. تنظیمات معاملات روزانه، زودگذر هستند. بنابراین معامله­ گر روزانه باید دقیقا بداند چطور احساسات خود را در حین معامله، کنترل کند. آنها زمان ندارند تا درباره وضعیت­ های مبهم، فکر کنند.

برای کنترل احساسات خود دقیقا چه کار می­توانید انجام دهید؟

اگر در کنترل احساسات خود مشکل دارید، این پنج ترفند در معامله روزانه را دنبال کنید.

1. پس از هر معامله، پیاده روی بروید.

حتی اگر فقط برای یک دقیقه باشد.

با توجه به سرعت و تلاطمی که در معاملات روزانه وجود دارد، ممکن است به سرعت در دام احساسات بیفتید.

با پیاده روی پس از معامله و فاصله گرفتن از صفحه نمایش، استراحتی مناسب است تا سرعت معاملات خود را تنظیم کنید. این عملی فیزیکی است که برای کنترل سرعت معاملات خود انجام می­دهید. این کار ساده سبب می­شود ذهن­تان تمیز شود و کنترل ذهن خود را در دست بگیرید.

گوش دادن به موسیقی کمک می­کند از بازار فاصله بگیرید

بازار شما را به معامله نمی­ کشاند. بلکه برعکس است. می­توانید هر وقت بخواهید از بازار فاصله بگیرید و کنترل اوضاع را در دست داشته باشید.

2. ساعتی از معامله که کمترین فراریت را دارد، بیابید.

در طول این ساعت، یک کتاب بخوانید.

بیشترین استراتژی­های معامله روزانه زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمت­ها فرار باشند. معامله­­ گری در بازارهای فشرده و متراکم، منجر به ناکامی می­شود. پس از آن عصبانیت از راه می­رسد و سپس سد احساسات، به سادگی شکسته می­شود.

ساده­ ترین راه­ حل این است که وقتی بازار جای خاصی نمی­رود، استراحت کنید.

بعلاوه، می­توانید جدیدترین رمان نویسنده محبوب خود را بخوانید.

اما مطلبی در رابطه با معامله ­گری نخوانید. کتاب­های معامله، ایده­ های معامله­ گری به شما می­دهند. از این رو ممکن است ترغیب شوید بلافاصله، این ایده ­ها را آزمایش کنید. اگر ایده­ های معامله­ گری تبدیل به برنامه دائمی معاملات شما نشوند، پیشنهادهایی برای باخت هستند.

(معامله­ گران فارکس می­توانند از ماشین­ حساب فراریت فارکس در اینجا استفاده کنند تا بدانند چه زمانی معامله نکنند.)

3. پس از سه سود یا زیان متوالی، معامله را متوقف کنید.

پس از سه برد متوالی احساس خواهید کرد یک ابر معامله­ گر هستید. فکر می­کنید دیگر شکست نمی­ خورید. شما شکست­ ناپذیر هستید. سپس اهرم را بالا می­ برید و بیش از حد معامله می­ کنید.

پس از سه زیان متوالی احساس خواهید کرد یک بازنده هستید. نمی­ خواهید ببازید پس احساساتتان منفجر می­شود. و می­خواهید از معامله انتقام بگیرید.

وقتی رویداد مشخصی سه بار متوالی رخ می­دهد، به سختی می­توان تحت تاثیر آن قرار نگرفت. بنابراین پس از سه سود یا زیان متوالی، کار را به کل کنار می­ گذاریم و معامله را متوقف می­کنیم.

4. در هنگام معامله، به سود و زیان خود نگاه نکنید.

یکی از دلایل غلیان شدید احساسات، نگاه کردن به رقم سود و زیان است. رقم سود و زیان برای بسیاری از معامله­ گران، نشانه ارزشمندی خودشان است (خیر. شما بسیار بزرگتر از رقم سود و زیان خود هستید.)

اگر مهمترین قانون معامله را دنبال کنید و حد زیان روز را تعیین کرده باشید، نسبت به زیان­ های شدید حفاظت شده ­اید. بنابراین نیازی نیست دائما رقم سود و زیان خود را چک کنید.

هر زمان احساس کردید می­خواهید یواشکی به رقم سود و زیان نگاه کنید، قوانین معامله خود را بخوانید.

5. از خودتان بپرسید: «آیا ترسیده ­ام؟»

ترس، احساسی شدید و مخرب است که معامله ­گران اغلب با آن مواجه می­شوند.

وقتی معاملات باز خود را نگاه می­کنید، از خودتان بپرسید: «آیا ترسیده­ ام؟»

الف) هر وقت پاسخ­تان «بله» بود، بلافاصله از معامله خارج شوید.

ب) قوانین معامله خود را مرور کنید.

پ) اندازه معامله خود را کاهش دهید.

ت) کار را تکرار کنید.

برای موفقیت بلندمدت در معاملات، بر احساسات خود مسلط شوید

کنترل نسبت به احساسات، حاشیه معامله­ گری به شما نمی­دهد. زیرا حاشیه معامله­ گری شما بستگی به روش معامله­ تان دارد. اما برای موفقیت بلندمدت در معاملات، لازم است بر احساسات خود مسلط شوید.

با پنج ترفندی که در بالا گفته شد، اعصاب­تان به جای سوار شدن بر ترن هوایی، بر کشتی تفریحی سوار خواهد شد.

یاد گرفتن کنترل احساسات، به پایداری نیاز دارد. با گذشت زمان، متوجه خواهید شد کنترل احساسات، چه مزایایی دارد. این مزایا موجب تقویت مثبت مغزتان می­شود تا عادات و واکنش­های خوب احساسی را ادامه دهید.

این کار به زمان احتیاج دارد. اما اگر مداومت به خرج دهید، آسان­تر خواهد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.