مقالات ISI استراتژی قیمت گذاری : 202 مقاله انگلیسی + ترجمه فارسی
یک بنگاه اغلب باید تصمیم بگیرد که میخواهد قیمت خود را کاهش دهد یا افزایش، قیمت محصولات جدیدش بالا باشد یا پایین، قیمت محصول همواره ثابت باشد یا متغیر، از طرحهای قیمت گذاری ثابت استفاده کند یا مزایدهای و . . به انتخاب یک راه یا مجموعهای از این راهها، استراتژی قیمت گذاری میگویند. موفقیت یک استراتژی قیمت گذاری، تابعی از خود استراتژی، مدل کسب و کار و به خصوص تناسب استراتژی قیمت گذاری با مدل کسب و کار میباشد. ارائه محصولات بهتر نسبت به سایر رقبا و استفاده از گامهای صحیح در انتخاب استراتژی برای رسیدن به موقعیت مطلوب در مقابل رقبا، جزء اصول مهم برای رسیدن به سودآوری در مدل کسب و کار میباشد. بنابراین یک بنگاه باید قادر به قیمت گذاری محصولاتش به گونهای باشد که بتواند درآمدهایی متناسب با ارزش ارائه شده به مشتری بدست آورد و به این ترتیب موقعیتش را نسبت به مشتریان، کالاهای مکمل، رقبا و تازه واردین بالقوه حفظ نماید. استراتژی قیمت گذاری مهمترین جزء از مدل کسب و کار میباشد و تصمیمات در مورد آن تاثیر زیادی بر روی سودآوری بنگاه به همراه دارد.
در این صفحه، تعداد 202 مقاله انگلیسی از ژورنال ها و مجلات معتبر پایگاه ساینس دایرکت (ScienceDirect) درباره موضوع استراتژی قیمت گذاری آرشیو شده است که شما می توانید مقالات مورد نظر خود را بر اساس سال انتشار، موضوع مقاله، وضعیت ترجمه آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول و تعداد صفحات، انتخاب نموده و دانلود فرمایید.
در صورتی که مقاله لاتین مورد نظر شما تا کنون به زبان فارسی ترجمه نشده باشد، واحد ترجمه پایگاه ISI Articles با همکاری تنی چند از اساتید و مترجمان با سابقه، آمادگی دارد آن را در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب برای شما ترجمه نماید.
معرفی ۱۰ مدل از انواع استراتژی های قیمت گذاری برای کسبوکارها
قیمتگذاری محصولات و خدمات میتواند کار سختی باشد. در صورتی که قیمتها را بیش از حد بالا تعیین کنید، فروش خود را از دست میدهید. اگر آنها را خیلی پایین بیاورید، درآمد ارزشمندی را به دست نخواهید آورد. توجه داشته باشید که قیمتگذاری نباید قربانی مسائل دیگر شود. دهها مدل و استراتژی قیمتگذاری وجود دارد که میتوانند به شما در درک بهتر نحوه تعیین قیمت مناسب برای مخاطبان و اهداف درآمد کمک کنند. به همین خاطر در متن پیش رو به بررسی این موارد میپردازیم.
استراتژی قیمتگذاری به چه معناست؟
استراتژی قیمتگذاری یک مدل یا روشی است که برای تعیین بهترین قیمت برای یک محصول یا خدمات استفاده میشود. این امر به شما کمک میکند تا قیمتها را با توجه به حداکثر سود و ارزش ذینفعان تعیین کرده و تقاضای مصرف کننده و بازار را در نظر داشته باشید.
قبل از اینکه در مورد استراتژیهای قیمتگذاری صحبت کنیم، اجازه دهید یک مفهوم مهم قیمتگذاری را مرور کنیم که صرف نظر از استراتژیهایی که استفاده میکنید، کاربرد اساسی دارد.
کشش قیمت تقاضا
کشش قیمت تقاضا برای تعیین چگونگی تأثیر قیمت بر تقاضای مصرف کننده استفاده میشود. اگر مصرف کنندگان با وجود افزایش قیمت (مانند سیگار و سوخت) همچنان محصولی را خریداری کنند، آن محصول غیر کششی تلقی میشود. از سوی دیگر، محصولات کششی از نوسانات قیمت (مانند تلویزیون و بلیط فیلم) رنج میبرند. شما میتوانید کشش قیمت را با استفاده از این فرمول محاسبه کنید:
٪ تغییر در مقدار ÷ تغییر در قیمت = کشش قیمت تقاضا
مفهوم کشش قیمت به شما کمک میکند تا درک کنید که آیا محصول یا خدمات شما نسبت به نوسانات قیمت حساس است یا خیر. در حالت ایدهآل، بهتر است محصولتان غیر کششی باشد؛ بنابراین در صورت نوسان قیمت، تقاضا ثابت میماند.
اکنون، اجازه دهید برخی از استراتژیهای رایج قیمتگذاری را توضیح دهیم. هنگام انجام این کار، مهم است که توجه داشته باشید که اینها لزوما استراتژیهای مستقل نیستند. بسیاری از آنها را میتوان هنگام تعیین قیمت خدمات و محصولات ترکیب کرد.
انواع استراتژیهای قیمتگذاری
۱- استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر رقابت
قیمتگذاری مبتنی بر رقابت به عنوان قیمتگذاری رقابتی یا قیمتگذاری بر اساس رقبا نیز شناخته میشود. این استراتژی قیمتگذاری بر نرخ موجود بازار (یا نرخ رو به رشد) برای محصول یا خدمات یک شرکت متمرکز است. البته هزینه محصول یا تقاضای مصرف کننده را در نظر نمیگیرد. در عوض، استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر رقابت از قیمت رقبا به عنوان معیار استفاده میکند. کسبوکارهایی که در فضای بسیار اشباع شده رقابت میکنند، ممکن است این استراتژی را انتخاب کنند. زیرا تفاوت قیمت جزئی ممکن است عامل تعیینکننده برای مشتریان باشد.
با قیمتگذاری مبتنی بر رقابت، میتوانید محصولات خود را کمی پایینتر از رقبای خود، یکسان یا کمی بالاتر از آنها قیمتگذاری کنید. به عنوان مثال، اگر نرمافزار اتوماسیون بازاریابی را میفروشید و قیمت رقبای شما از ۱۹/۹۹ دلار در ماه تا ۳۹/۹۹ دلار در ماه متغیر است، قیمت محصول خود را بین این دو عدد انتخاب کنید. هر قیمتی را که انتخاب کنید، قیمت رقابتی یکی از راههایی است که میتوانید در صدر رقابت قرار بگیرید و قیمت خود را پویا نگه دارید.
استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر رقابت در بازاریابی
مصرف کنندگان در درجه اول به دنبال بهترین ارزش هستند که همیشه با پایینترین قیمت یکسان نیست. قیمتگذاری رقابتی محصولات و خدمات شما در بازار میتواند برندتان را در موقعیت بهتری برای رفع نیاز مشتری قرار دهد. قیمتهای رقابتی به ویژه زمانی خوب عمل میکنند که کسبوکار شما چیزی را که رقبا ارائه نمیدهند، ارائه دهد. مانند خدمات استثنایی به مشتریان، سیاست بازگشت سخاوتمندانه یا دسترسی به مزایای وفاداری منحصر به فرد.
۲- استراتژی قیمتگذاری به علاوه هزینه
استراتژی قیمتگذاری به علاوه هزینه، تنها بر هزینه تولید محصول یا خدمات شما یا هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) متمرکز است. همچنین به عنوان قیمتگذاری نشانهگذاری نیز شناخته میشود. زیرا کسبوکارهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، محصولات خود را بر اساس میزان مایل به سود خود “نشانه گذاری” میکنند.
برای اعمال روش قیمتگذاری به علاوه هزینه، درصد ثابتی را به هزینه تولید محصول خود اضافه کنید. به عنوان مثال، فرض کنید شما کفش فروختهاید. هزینه ساخت این کفشها ۲۵ دلار است و شما میخواهید در هر فروش ۲۵ دلار سود کنید. شما قیمت ۵۰دلار را تعیین کردهاید که ۱۰۰٪ علامتگذاری شده است.
قیمتگذاری به علاوه هزینه، معمولا توسط خرده فروشان که محصولات فیزیکی میفروشند، استفاده میشود. این استراتژی برای شرکتهای خدمات محور یا SaaS مناسب نیست. زیرا محصولات آنها معمولا ارزش بسیار بیشتری نسبت به هزینه تولیدشان دارند.
استراتژی قیمتگذاری به علاوه هزینه در بازاریابی
اگر رقیب شما به جای افزایش سود، به دنبال جذب مشتری است، به شما در جذب مشتریان جدید کمک نمیکند. قبل از اجرای این استراتژی، تجزیهوتحلیل قیمت را که شامل بررسی عملکرد نزدیکترین رقیبتان است، تکمیل کنید تا مطمئن شوید این استراتژی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند.
۳- استراتژی قیمتگذاری پویا
قیمتگذاری پویا نیز به عنوان مدلی برای افزایش قیمت، قیمت تقاضا یا قیمتگذاری مبتنی بر زمان شناخته میشود. این روش یک استراتژی قیمتگذاری انعطافپذیر است که در آن قیمتها بر اساس تقاضای بازار و مشتری متغیر خواهد بود.
هتلها، خطوط هوایی، محل رویدادها و شرکتهای خدماترسان با استفاده از الگوریتمهایی که قیمت رقبا، تقاضا و سایر عوامل را در نظر میگیرند، از قیمتگذاری پویا استفاده میکنند. این الگوریتمها به شرکتها این امکان را میدهند تا قیمتها را با زمان و آنچه مشتری مایل به پرداخت در لحظه دقیق آماده شدن برای خرید است، تغییر دهند.
استراتژی قیمتگذاری پویا در بازاریابی
قیمتگذاری پویا میتواند به حفظ برنامههای بازاریابی شما کمک کند. تیم شما میتواند از قبل برای تبلیغات برنامهریزی کرده و الگوریتم قیمتگذاری را که برای راهاندازی قیمت تبلیغات در زمان مناسب استفاده میکنید، پیکربندی کند. حتی میتوانید تست A/B قیمت پویا را در زمان واقعی آزمایش کنید تا سود خود را به حداکثر برسانید.
۴- استراتژی قیمتگذاری قیمت آزاد یا Freemium
نام این مدل ترکیبی از کلمات “Free” و “Premium” است. استراتژی قیمتگذاری فریمیوم زمانی مورد استفاده است که شرکتها نسخه اصلی محصول خود را ارائه میدهند به این امید که کاربران در نهایت هزینه ارتقاء یا دسترسی به ویژگیهای بیشتر را بپردازند. برخلاف هزینه اضافی، فریمیوم یک استراتژی قیمتگذاری است که معمولا توسط شرکتهای SaaS و سایر شرکتهای نرمافزاری مورد استفاده قرار میگیرد. آنها این استراتژی را انتخاب میکنند زیرا آزمایشهای رایگان و عضویت محدود، عملکرد کامل یک نرمافزار را نشان میدهد. همچنین قبل از خرید با یک مشتری بالقوه ایجاد اعتماد میکند.
نتیجه سخن
استراتژیهای قیمتگذاری بسیاری از عوامل کسب و کار شما را در بر میگیرند، مانند اهداف درآمد، اهداف بازاریابی، مخاطبان هدف، جایگاهیابی برند و ویژگیهای محصول. آنها همچنین تحت تأثیر عوامل خارجی مانند تقاضای مصرف کننده، قیمت رقبا و روند کلی بازار و اقتصاد هستند. در متن پیش رو سعی کردیم با توضیح ۱۰مدل از این استراتژیها، درک این مهم را آسان کنیم.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
استراتژی های قیمت گذاری برای محصولات
در این نوشته قصد دارم از استراتژی های قیمت گذاری صحبت کنم.
و هدفم این است که شما را با انواع مدلهای قیمت گذاری آشنا بشوید.
این که کدام استراتژی بهتر است، بستگی به کسب و کار شما دارد و خود شما باید آن را تجربه و تست کنید.
استراتژی های قیمت گزاری در فروش و بازار یابی زیاد هستند.
اگر به دنبال قیمت گزاری بهتر هستید، احتمالا با استراتژی قیمت گزاری فیلیپ کاتلر آشنا هستید.
قیمت گزاری برای هر محصولی بسیار پیچیده و سخت است.
زیرا این کار نتیجه محاسبات، کار تحقیقی، توانایی خطر کردن و شناخت مشتریان و بازار است.
بخش مدیریت قیمت گزاری یک شرکت باید، به همه چیز اشراف داشته باشد.
قیمت گزاری شامل تقسیم بندی محصول، توانایی مشتری برای پرداخت محصولات، شناخت بازار، عمل متقابل رقیبان، هزینه تمام شده محصول، و البته اختلاف سود می باشد.
استراتژی قیمت گزاری چیست
هدف هر شرکتی به دست گرفتن بازار برای سود بیشتر است.
اجازه دهید تا این مورد را بیشتر توضیح دهم.
استراتژی قیمت گزاری محصول روشیست برای یافتن بهترین قیمت یا خدمات است.
این استراتژی با دیگر استراتژی های قیمت گزاری بازار که عبارت اند از:
استراتژی 4p محصول، قیمت، مکان، ارتقاع. معادل هر یک از این کلمات در زبان انگلیسی با حرف p آغاز میشود.
الگو های اقتصادی، رقابت و نیاز بازار و در نهایت ویژگی ها محصول ترکیب میشود، تا بهترین قیمت را برای یک محصول یا خدمات مشخص کنند.
این استراتژی یکی از بهترین راه بازار یابیست.
چرا که برای تولید یک محصول و میزان سود آن تاثیر گزار است.
درک صحیح از بازار و تقاضای برآورده نشده مشتریان، در کنار قیمتی که مشتریان میخواهند، برای درخواست های براورده نشده خود بپردازند، استراتژی نهایی برای قیمت گزاری محصولات و خدمات است.
فراموش نکنید که هدف نهایی هر کسب و کار به حد اکثر رساندن سود، و توانایی رقابت با رقبا، و همچنین حفظ بازار رقابتیست.
با این حال برای به حد اکثر رساندن سود، در کنار حفظ مشتریانتان باید، باید مطمئن شوید که استراتژی قیمت گزاری درستی را انتخاب کرده اید.
استراتژی صحیح به شما کمک میکند علاوه بر حفظ مشتریان فعلی، قسمت بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهید.
شما باید بتوانید با توجه به شرایط بازار و رقبا، و تامین نیاز مشتریان، بهترین قیمت برای فروش محصول و خدماتتان انتخاب کنید.
استراتژی های مهم قیمت در بازار آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول کدام است؟
قیمت گزاری نفوذی و یا به دست آوردن سهم بازار، کار شرکت ها و سازمان های مهم است.
تعداد کمی از کسب و کار ها برای ورود به بازار از این استراتژی استفاده میکنند.
برخی از شرکت ها خدمات رایگان را به مدت محدودی ارائه میدهند، یا قیمت محصولاتشان را برای مدت کوتاهی پایین نگه میدارند.
این راه تنها برای ایجاد پایگاه مشتریان، در یک بازار خاص برای شرکت ها میباشد.
برای مثال، شرکتهای ایرانسل یا همراه اول با خرید هر سیم کار به شما مکالمه و یا اینترنت رایگان میدهند.
اسکای تیوی همین کار را با اهدای دیش های ماه واره ای خود انجام داد، تا بتواند بازاری را برای آنها ایجاد کند.
این کار یک پایگاه مشتری و یک نقطه شروع را به کسب و کار های نو پا میدهد.
در روشی مشابه تعدادی از شرکت ها وجود دارند که؛ به عنوان پیشنهاد مقدماتی قیمت هایشان را پایین نگه می دارند.
که این راهی برای پیدا کردن خودشان، و تثبیت جایگاه در بازار است.
برای مثال زمانی که یکتا نت پلتفرم جریان را راه اندازی کرده بود، سودی دریافت نمی کرد.
وقتی شرکت ها میخواهند محصول اولیه خود را ارتقاع دهند، برای مدتی مشخص، قیمت محصول را بالا میبرند.
قیمت گذاری صرفه جویانه، یا قیمت گذاری پایین
در استراتژی قیمت گذاری صرفه جویانه، ما سعی میکنیم حداقل قیمت را برای یک محصول در نظر بگیریم.
در این مدل، قیمت متعلقات محصول دیگر حساب نمیشود.
و در آن حزینه بازار یابی در سطح حد اقل نگه داشته میشود.
قیمت گذاری پایین برای مدت مشخصی پایین نگه داشته میشود، که در آن شرکت حزینه زیادی برای تبلیغات نمیکند.
به عنوان مثال برای پر کردن صندلی های هواپیما، تعداد کمی از صندلی ها به قیمت پایینی فروخته میشوند.
در حالی که صندلی های میانی بسیار اقتصادی و به صرفه هستند، و صندلی های آخر قیمت بسیار بالایی دارند.
و این تحت استراتژی قیمت گذاری طلاییست.
این استراتژی ها بهترین راه در زمان رکود بازار است.
قیمت گذاری صرفه جویانه میتواند، به عنوان قیمت گذاری محصولات و خدمات نام گذاری شده، یا توضیح داده شود.
استفاده از استراتژی قیمت های روان شناختی
این راه رویکردیست آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول برای جمع کردن واکنش هیجانی مشتری، به جای واکنش منطقی که انجام میدهد.
برای مثال یک شرکت به جای 100000 تومان، قیمت محصولش را 99000 تومان تعریف میکند.
وقتی قیمت کمتر از 100000 تومان باشد، باعث میشود مشتری احساس کند آنقدر هم گران نیست.
این یک نمونه از روش های قیمت گذاری روان شناختیست.
برای بسیاری از مشتریان قیمت عامل بسیار مهمی برای خریدن یا نخریدن یک محصول است.
این مشتریان موارد دیگری را که برای خرید محصول آنها را ترقیب میکنند، انتخاب نمیکنند.
حتی اگر بازار برای مصرف کننده نا شناخته باشد، باز هم از قیمت برای خریدن یا نخریدن استفاده میکنند.
به عنوان نمونه اگر یک بستنی صد گرمی هزار تومان باشد، و یک بستنی با وزنی 200 گرمی و با کیفیت پایینتر 1500 تومان باشد، مصرف کننده بستنی 1500 تومانی را میخرد.
چرا که صرفه خود را در خریدن بستنی با وزن بالا تر میبیند.
برخی از مصرف کنندگان فقط قیمت برایشان اهمیت دارد، و فقط به صرفه بودن برایشان مهم است.
سایتهایی مانند مدیر سبز نیز برای وبینارهای خود از این استراتژی قیمت گذاری استفاده میکنند، 199 هزار تومان و غیره.
استراتژی های مناسب برای خط تولید
قیمت گذاری خط تولید به عنوان قیمت گذاری خدمات یا محصول به صورت واحد، و قیمت محدوده ای از محصولات تعریف میشود.
اجازه دهید تا برای شما مخاطبین اثر خاص این موضوع را با یک مثال بیشتر شرح دهم.
مثلا زمانی که به کارواش میروید میتوانید شستن ماشین به قیمت 20000 تومان را انتخاب کنید.
یا شستن یا واکس ماشین را به قیمت 40000 تومان.
یا یک پک کارواش را به قیمت 60000 تومان انتخاب کنید.
این استراتژی قیمت راهی برای پر طرف دار کردن، و مصرف محصول توسط مصرف کننده، با افزایش منصفانه برای محدوده ای از محصولات یا خدمات را نشان میدهد.
در نمونه ای دیگر اگر شما یک چیپس یا شکلات را جداگانه بخرید، باید قیمت جداگانه ای برای هر محصول بپردازید.
اما اگر یک پگ کامل را بخرید، احتمالاً قیمت کمتری را خواهید پرداخت.
این روش را در فروشگاه های زنجیره ای ایران به وفور میتوانید ببینید.
با بسته بندی یک خمیر دندان پر فروش، با خمیر دندانی که کمتر به فروش رفته است، و البته با جذابیت قیمت سعی میکنند، محصول کم فروش را نیز بفروش رسانند.
گاهی هم تولید و طراحی پک های بزرگتر، گران تر در نمی آید، زیرا سود زیادی برای آنها به همراه ندارد.
اما آنها این کار را برای حفظ مشتری، و جذب مشتری بیشتر انجام میدهند.
از طرف دیگر تولید بسته های کوچکتر با سود کمتر سود بیشتری را برای تولید کننده محصول به همراه دارد.
قیمت گذاری محصولات انتخابی
این یک رویکرد کلیست.
اگر شرکت ها قیمت محصولی را کاهش دهند، قیمتشان را برای سایر خدمات بالا میبرند.
بیایید یک مثال در خطوط هوایی را در نظر بگیریم.
قیمت برخی از سفر های هوایی پایین است اما؛ صندلی کنار پنجره را رزرو کنید، باید قیمت بیشتری را بپردازید.
اگر بخواهید با خانواده سفر کنید و یک ردیف کامل را رزرو کنید، باز هم باید قیمت بیشتری را بپردازید.
اگر بار اضافه داشته باشید نیز باید پول بیشتری بدهید.
در هر صورت آنها کاری خواهند کرد، تا شما برای خدماتی که اجباری هستند، ناچار شوید پول بیشتری را بپردازید.
قیمت گذاری محصولات مکمل
محصولات وابسته یا مکمل محصولاتی هستند که کالای اصلی بدون آنها به کار شما نخواهد آمد!
برای مثال پرینتر جوهر افشان بدون کارتریج، کار نمیکند!
و یک پایه تیغ بدون تیغ هایش ارزشی ندارد.
اگر شرکت پرینتر را تولید میکند، باید کارتریج آن را نیز تولید کند.
شما ناچار هستید که همان کارتریج مخصوص همان پرینتر را بخرید، چون که مابقی کارتریج ها به آن نخواهد خورد. این نمونه ای از محصولات مکمل اجباری است.
این امر فروش یا سود شرکت را افزایش میدهد.
قیمت گذاری ترویجی چیست
این روز ها قیمت گذاری ترویجی یا تبلیغی بسیار رایج شده است.
این نوع قیمت گذاری تغریبا همه جا دیده میشود.
قیمت گذاری برای ترویج یک محصول یک استراتژی مفید دیگر است.
این پیشنهادات تبلیغاتی میتوانند، شامل پیشنهادات تخفیف، هدایا یا یکی بخر دو تا ببر یا غیره شود.
شرکت ها برای تبلیغ محصولات جدید یا محصولات موجود، چنین استراتژی هایی را به کار میگیرند.
تا از این پیشنهادات برای ترویج محصولشان در همه جا استفاده کنند.
این یک راه قدیمی و بسیار موفق در شیوه قیمت گذاری بوده است.
دلیل موفقیتش این است که، مصرف کننده به خاطر پیشنهادی که به آن میشود خرید میکند.
قیمت گذاری بر اساس موقعیت جغرافیایی
شرکت ها بنا به دلایل مختلف همچون موقعیت جغرافیایی، قیمت محصولات را تغییر میدهند.
چرا که محل بازار روی قیمت ها تاثیر میگذارد.
همچنین دلایلی مانند: کمبود محصول، قیمت مواد اولیه، حزینه های انتقال محصول، تفاوت حزینه مالیات در برخی از کشور ها، تفاوت نرخ پول در سایر کشور ها، و غیره؛ در قیمت تمام شده محصول تاثیر دارد.
اجازه دهید تا چند نوع استراتژی قیمت گذاری محصول را انتخاب کنیم.
وقتی بعضی از میوه ها در یک کشور کمیاب هستند، از کشور دیگری وارد میشوند.
و این موضوع ارزش آن میوه را در کشور وارد کننده کاهش میدهد.
موقعیت جغرافیایی به معنای واقعی تاثیری مستقیم در افزایش یا کاهش یک قیمت در منطقه ای خاص دارد.
زیرا شرکت مجبور است تمام ابعاد قیمت گذاری را قبل از تولید محصول در نظر بگیرد.
در نتیجه قیمت باید عالی و مناسب باشد.
قیمت گذاری ارزشی یک محصول
اول با هم تعریفی از قیمت گزاری ارزشی خواهیم داشت.
قیمت گذاری ارزشی عبارت است از کاهش قیمت یک محصول به خاطر عوامل بیرونی، امنیت، رقابت، یا رکود که میتوانند روی فروش محصول اثر بگذارند.
قیمت گذاری ارزشی به این معنی نیست که شرکت چیزی به آن افزوده است، یا ارزش محصول را افزایش داده است.
وقتی شرکت ترس این را دارد که قیمت به خاطر رقابت، و رکود در سود شرکت تاثیر بگذارد، این نوع قیمت گذاری را بررسی میکند.
برای نمونه مکدونالد که یک فروشگاه زنجیره ای غذا های آماده است، از زمان مواجه شدن با رقبای دیگر، قیمت گذاری ارزشی برای محصولاتش را آغاز کرده است.
آنها یک پک غذایی را با قیمت پایینتر به مشتریانشان پیشنهاد میدادند.
و مشتریان که از نظر احساسی دچار رضایت میشدند، به خرید محصولات آنها ادامه دادند.
قیمت گذاری پریمیوم
به دو شکل از این استراتژی میتوان استفاده کرد.
مورد اول در اپلیکیشن ها است.
که شما به ازای استفاده از قابلیت های خاص، باید حزینه بیشتر پرداخت کنید.
تا بتوانید از قابلیت پریمیوم آن استفاده کنید.
در برخی از موارد هم به خاطر برندینگ برخی از محصولات با قیمت بسیار بیشتر فروخته میشوند. مانند اپل.
زیرا قیمت بالای محصولاتشان آنها را در بازار تثبیت میکند.
هرچه قیمت محصول بیشتر باشد، مخاطبین خاص تر و ارزش برند بالا تر میرود.
استراتژی قیمت گذاری فریمیوم
این شیوه معمولا در پلتفرم هایی استفاده میشود، که شما برای سطحی از دست رسی مشخص در آن حزینه پرداخت میکنید.
مثلا در یک وبسایت همانند لینکدین، شما برای داشتن امکانات یک پیج شخصی و انتشار محتوا هیچ حزینه ای پرداخت نمیکنید.
اما اگر بخواهید از خدمات پیدا کردن کارفرما یا تبلیغات استفاده کنید، باید حزینه های مشخصی را پرداخت کنید.
نتیجه گیری
مدیریت شرکت باید قبل از هر کاری نرخی خوب برای محصولات یا خدمات انتخاب کند.
تا به خاطر قیمت بالاتر محصولاتش در مقایسه با رقیبان، شاهد کاهش مشتریانش در بازار نباشد.
همچنین قیمت را پایین نگه دارد تا بتواند سودش را به حد اکثر رسانده، و زیان نکند.
از این رو قیمت گذاری باید هوشمندانه، و مؤثر انجام شود، و هر کسب و کاری باید تمام جوانب قیمت گذاری را براورد کنند.
هدف از نوشتن این آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول مقاله این بود که شما با انواع استراتژی های قیمت گذاری در بازار آشنا شوید.
شاد باشید و لذت ببرید از زندگی.
استراتژی قیمت گذاری برای کسبوکارها در ۳ مرحلهی عملیاتی
نحوه صحیح قیمت گذاری و تعیین استراتژی برای قیمتگذاری گامی مهم برای شرکتهای تولیدی و خردهفروشی است. تعیین قیمتهای سودآور که مشتریان را جذب کند میتواند کار دشواری باشد. انتخاب روش های مؤثر قیمت گذاری کالا میتواند در برقراری تعادل میان این دو به شما کمک کند. اگر به استراتژیهای قیمتگذاری و نحوهی ارتباطشان با موفقیت در تجارت علاقهمندید، باید با آنها آشنا شوید و بدانید که در شرایط مختلف چگونه عمل میکنند. در این مطلب دربارهی ماهیت استراتژی قیمت گذاری در بازاریابی، انواع مختلف آنها و نحوه صحیح قیمت گذاری صحبت میکنیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
تعریف استراتژی قیمت گذاری چیست؟
اصطلاح استراتژی قیمتگذاری به روشی اشاره دارد که شرکتها برای تصمیمگیری دربارهی تعیین قیمت محصولاتشان از آن استفاده میکنند.
یک استراتژی قیمتگذاری خوب به معنای تعیین قیمتی متناسب با ارزش محصول و در عین حال سودآور است. به طور معمول، هدف شرکتها از استفاده از استراتژی قیمتگذاری تعیین قیمتی واحد است که مشتریان را جذب کند و بیشتر از هزینهی تولید محصول باشد. شرکتها باید هنگام انتخاب استراتژی قیمتگذاری، برخی از عوامل مهم را، مانند کیفیت محصول، هزینه تولید و تقاضای بازار، در نظر بگیرند.
انواع استراتژی های قیمت گذاری کدامند؟
انواع مختلفی از استراتژیها و روش های قیمت گذاری کالا وجود دارند و هرکدام هدف متفاوتی را دنبال میکنند. مناسبترین استراتژی قیمتگذاری برای شرکتها به اهداف استراتژیک آنها بستگی دارد.
در ادامه استراتژیهایی را برای نحوه صحیح قیمت گذاری مرور میکنیم:
استراتژی قیمت گذاری رقابتی (Competitive pricing strategy)
شرکتی با استراتژی قیمتگذاری رقابتی، قیمتهایش را با توجه به نرخ فعلی بازار یا نرخ خرید محصولی خاص انتخاب میکند. در استراتژی قیمتگذاری رقابتی، از قیمت سایر شرکتها به عنوان استاندارد استفاده میشود. اگر شرکتی در بازاری بسیار اشباعشده با رقبایی مستقیم قرار داشتهباشد، استراتژی قیمتگذاری رقابتی میتواند به آن کمک کند تا مشتریانی را جذب کند که در درجهی اول به دنبال پایینترین قیمت هستند. برای مثال، ممکن است شرکتی که لوازم جانبی موبایل را میفروشد، قیمتهایش را بهعمد پایین آورد تا محصولاتش در بازار دیده شوند.
استراتژی قیمتگذاری افزون بر هزینه (Cost-plus pricing strategy)
استراتژی قیمتگذاری افزون بر هزینه، روی هزینهی تولید اقلام جداگانه تمرکز دارد. به طور معمول، این استراتژی را استراتژی افزایش قیمت مینامند؛ زیرا شرکتهایی که از آن استفاده میکنند، اغلب قیمت محصولات را برای رسیدن به سود مشخصی بالا میبرند. به طور معمول، میزان بالا بردن قیمت را با درصد بیان میکنند.
برای مثال، چنانچه یک شرکت تولید پوشاک لباسهایی را تولید کند که هزینهی تولیدشان ۲۰ واحد پولی باشد و با قیمت ۴۰ واحد پولی عرضه شوند، لباسها با ۱۰۰٪ افزایش قیمت فروخته خواهند شد؛ همچنین، شرکت به ازای هر لباس، ۲۰ واحد پولی سود خواهد کرد. این نوع استراتژی برای محصولات فیزیکی کارآمدتر است، زیرا محاسبهی هزینهی تولید آن برای شرکتها آسانتر است.
استراتژی قیمت گذاری نیمهرایگان (Freemium strategy)
این استراتژی با ترکیبی از مفاهیم «رایگان» و «پولی» روزبهروز رایجتر میشود. شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، نسخهی محدودشدهای از محصولات یا خدماتشان را به طور رایگان ارائه میدهند، به امید اینکه کاربران تصمیم بگیرند هزینهی دسترسی به نسخهی کامل با ویژگیهای بیشتر را پرداخت کنند.
برخلاف استراتژی قیمتگذاری افزون بر هزینه، اغلب این روش را شرکتهای ارائهدهندهی خدمات دیجیتالی و نرمافزار به کار میبرند. این شرکتها بهراحتی نسخهی آزمایشی یا محدود محصولشان را به عموم ارائه میدهند و اغلب کاربر را وادار میکنند که جزء مشتریان دستبهنقد شوند.
استراتژی قیمت گذاری پویا (Dynamic pricing strategy)
استراتژی قیمتگذاری پویا، بسته به بازار فعلی و سطح تقاضا، به قیمتها اجازه میدهد که افزایش و کاهش پیدا کنند. شرکتهایی که از استراتژی قیمتگذاری پویا استفاده میکنند، باید انعطافپذیری لازم را داشتهباشند تا بتوانند قیمتها را برای به حداکثر رساندن زمان اوج تقاضا تنظیم کنند.
یک مثال رایج از قیمتگذاری پویا در عمل، شرکت هواپیماییای است که قیمت بلیط را در طول تعطیلات، یعنی زمانی که بیشترین تعداد مشتری در حال خرید بلیط هستند، افزایش میدهد. استراتژی قیمتگذاری پویا به شرکتها امکان میدهد که سودشان را به حداکثر برسانند و در عین حال به مشتریان باهوش اجازه میدهد از دورههای زمانی ارزان استفاده کنند.
استراتژی قیمت گذاری بالا -پایین (High- low pricing strategy)
شرکتهایی که از استراتژی قیمتگذاری بالا-پایین استفاده میکنند، ابتدا اقلامی را با قیمتهای بالا عرضه میکنند و پس از کاهش تقاضا و جذابیت محصول، قیمت آن را به طور چشمگیری کاهش میدهند. میتوانید نشانههایی از این استراتژی را در تخفیفها، قفسههای ترخیص و حراجیها ببینید. این استراتژی برای شرکتهای خردهفروشی یا برندهایی که محصولات فصلی (تزئینات مناسبتها یا وسایل فضای باز) را میفروشند، مفید است.
یک مثال از استراتژی قیمتگذاری بالا-پایین، فروشگاههایی هستند که تزئینات سال نو را در ماههای اسفند و فروردین با قیمت بالا و پس از جشن سال نو با ۸۰٪ تخفیف میفروشند.
چگونه یک استراتژی قیمت گذاری انتخاب کنیم؟
در انتخاب روش های مؤثر برای قیمت گذاری کالا باید برخی از عوامل مهم را، مانند هزینهی تولید، ارزش بازار و تقاضای بازار، در نظر بگیرید.
برای انتخاب استراتژی های قیمت گذاری مؤثر، مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. مشتریانتان را بشناسید
اولین قدم در انتخاب استراتژی قیمتگذاری، پیشبینی نیازها و خواستههای مشتریان است. اگر بدانید که آنها به دنبال چه هستند و توانایی خرید چه چیزهایی را دارند، میتوانید محصولات جذابتان را با قیمتی عرضه کنید که آنها به پرداختش تمایل دارند. یکی از راههای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی مشتریانتان، برگزاری یک نظرسنجی با سؤالاتی مانند «چه چیزی را دربارهی این محصول میپسندید؟»، «آیا این محصول را به دیگران توصیه میکنید؟» و «آیا ارزش این محصول با قیمتش برابری میکند؟» است.
۲. محصولتان را بشناسید
گام بعدی این است که ارزش منحصربهفرد محصولتان را پیدا کنید. برای این کار، شرکتها باید زمان و تلاششان را به تحقیق درمورد بازار اختصاص دهند؛ این تحقیق شامل مقایسهی محصول با محصولات مشابه در بازار، در نظر گرفتن قیمت رقبا و برگزاری نظرسنجیهایی برای تعیین بهترین هدف در جمعیت است. آگاهی از ارزش محصول به تولیدکنندگان در انتخاب استراتژیهای قیمتگذاریای که تضمینکنندهی سودآوری هستند، کمک میکند.
۳. صنعتی را که در آن کار میکنید، در نظر بگیرید
بهترین استراتژی قیمتگذاری برای شرکتها در صنایع مختلف، بسیار متفاوت است. هنگام انتخاب استراتژی قیمتگذاری، به شرکتهای دیگر در همان صنعت که محصولات مشابهی را عرضه میکنند، نگاه کنید. برخی از آنها از استراتژی قیمتگذاری خاصی استفاده میکنند، زیرا محصول یا نوع کسبوکارشان آنها را به این کار وامیدارد. اگر بتوانید از مشاهدهی موفقیتها و اشتباهات دیگران درس بگیرید، شانس موفقیت خود را تا حد زیادی افزایش میدهید.
با ساختن یک رزومه حرفهای، برای استخدام در بهترین فرصتهای شغلی اقدام کنید.
چگونه یک استراتژی صحیح قیمتگذاری بچینیم؟
در این مقاله قصد داریم به موضوع استراتژی قیمت گذاری بپردازیم که به خودی خود میتواند تاثیر مهمی در جذب مشتری داشته باشد. یکی از عناصر کلیدی در بازاریابی، نحوه قیمتگذاری محصولات میباشد. استراتژی قیمتگذاری در حقیقت تعیین میزان ارزش هر نوع کالا و یا خدمات با هدف معامله آن است. تعیین ارزش محصولات را میتوان یکی از 4 عنصر مهم در حوزه بازاریابی و افزایش فروش به شمار آورد. عناصری که عبارتند از :
اما در میان این عناصر، قیمتگذاری به عنوان عنصری کلیدی در تعیین مشتری هدف، راههای تبلیغات و چگونگی توزیع کالا، از اهمیت دو چندان برخوردار است. شیوه تعیین قیمت در حقیقت در برگیرنده فاکتورهایی نظیر هزینه تمام شده جهت تولید محصول تا مرحله عرضه به مصرفکننده میباشد. اما آنچه که از اهمیت ویژهای برخوردار است، قیمتگذاری بر اساس اصول رقابتی و البته با در نظر گرفتن قوانین مربوط به این حوزه است.
استراتژی قیمت گذاری (pricing) چیست؟
Pricing به معنای قیمتگذاری، عبارت است از فرآیندی که هر کسب و کار با توجه به استراتژی خاص خود قیمت تمام شده محصول و یا هرگونه خدمات عرضه شده را مشخص میکند و در واقع مهمترین بخش هر بنگاه اقتصادی محسوب میشود. فرآیندی تقریباً پیچیده که عوامل متعددی از جمله هزینه تولید محصول، مکان عرضه محصول، نوع برند محصول مورد نظر، رقبای کاری، وضعیت بازار به لحاظ اقتصادی، بازار هدف و کیفیت کالا در تعیین آن دخیل است.
نقش استراتژی قیمت گذاری مناسب در کسب و کار
نقش قیمتگذاری مناسب بر محصولات عرضه شده، در اولین قدم در جایی مشخص میشود که مصرفکننده با قیاس قیمت محصولات مشابه تصمیم به خرید کالا میگیرد. تعیین یک استراتژی مناسب در اینجاست که میتواند مصرفکننده را ترغیب به انتخاب کالای شما بکند و این در حقیقت نشانی از برتری شما بر رقبا خواهد بود. از آنجا که کسب و کارهای خرد نقشی تعیینکننده در اقتصاد هر کشور دارد، لذا استراتژی قیمت گذاری به عنوان عاملی مؤثر در این کسب و کارها، میتواند تأثیر بسزایی بر سودآوری این بنگاههای اقتصادی داشته باشد.
یک قیمتگذاری غیرمنصفانه و نامناسب نه تنها میتواند عاملی برای انصراف مصرفکننده از خرید محصول شما باشد، بلکه به اعتبار کاری شما نیز خدشه وارد کرده و این به معنای شکست شما در برابر رقیبان خواهد بود. البته به این نکته نیز توجه داشته باشید، قیمتگذاری پایینتر از حد معمول هم نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت، زیرا سود حاصل از فروش محصول جوابگوی هزینه تمام شده برای تولید آن نبوده و نهایتاً منجر به ضرر صاحبان مشاغل میشود.
شناخت فاکتورهای مهم قیمتگذاری
لازمه قیمتگذاری محصول، شناخت فاکتورهایی مهم در این فرآیند است. این فاکتورها عبارتند از:
قیمت (price)
مبلغ پرداختی از سمت مصرف کننده کالا و یا خدمات به عرضه کننده محصول
هزینه (cost)
کل هزینه های مصرفی جهت مرحله تولید تا زمان عرضه محصول به مصرف کننده
ارزش (value)
معیار ارزش یک محصول برای مصرف کننده نه فقط نوع محصول، بلکه خدمات و امتیاز های دریافتی مازاد بر محصول خریداری شده است. به عبارتی می توان گفت ارزش یک محصول را ذهنیتی که آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول ارائه کنندگان محصول برای مشتری تصویر سازی کرده اند مشخص می کند. این ذهنیت حاصل برند، اعتبار شرکت عرضه کننده و یا خدمات پس از فروش کالا می تواند باشد.
آشنایی با سه استراتژی اصلی در قیمت گذاری کالا
استراتژیهای قیمتگذاری بصورت کلی به سه بخش تقسیم میشوند که در ادامه به شرح مختصری از هر یک خواهیم پرداخت.
قیمتگذاری بر اساس بازار (market-based pricing)
یک روش قیمتگذاری محصول توجه به شرایط حاکم در بازار و قیمت محصولات مشابه در بین عرضهکنندگان است. در تظر گرفتن این نکته که مصرفکنندگان تا چه اندازه برای محصول مورد نظر حاضر به پرداخت هزینه هستند. این شیوه یکی از آسانترین روشهای تعیین قیمت برای محصولات محسوب میشود.
قیمتگذاری بر حسب هزینه (Cost-Based Pricing)
قیمتگذاری بر حسب هزینه یعنی محاسبه هزینه تمام شده جهت تولید کالا به علاوه میزان سود ثابت، به این معنا که در ازای هر کالا بدون در نظر گرفتن نوع آن، مقدار مشخصی سود تعیین میشود. این شیوه عموماً در بخشهای عمدهفروشی کالا و یا بازارهای سنتی رواج دارد. در این روش، عرضهکننده کالا با در نظر آموزش استراتژی قیمت گذاری محصول گرفتن درصد بازگشت سرمایه، قیمت نهایی کالا را تعیین میکند. به عنوان مثال اگر در یک بنگاه اقتصادی میزان درصد بازگشت سرمایه 10% باشد، عرضهکننده کالا به میزان 10% به هزینه تمام شده تولید کالا افزوده و به این ترتیب فرآیند قیمتگذاری را انجام میدهند.
قیمتگذاری بر حسب ارزش کالا در ذهن مشتری (Perceived-Value Pricing)
این شیوه قیمتگذاری بستگی به ارزشی دارد که عرضهکننده کالا بتواند در ذهن مخاطب ایجاد کند. این تصویرسازی یا تأثیر مثبت ذهنی، میتواند حاصل جلب اعتماد مشتری در نتیجه برخورد محترمانه، ارائه خدمان به بهترین نحو، عرضه جنس بادوام و کیفیت بالا و خدمات مناسب پس از فروش باشد. مجموع این امتیازات میتواند عاملی برای ترغیب و جذب مشتریان ثابت و کلیدی به فروشگاهی خاص باشد. بهترین مثال برای این شیوه قیمتگذاری، حسی است که مشتری از خرید یک کالا با برندی خاص و شناخته شده میگیرد، فرضاً برند اپل در گوشیهای همراه نمونهای خوب از ارزشهای ایجاد شده در ذهن مخاطب است.
انواع استراتژی های قیمت گذاری کالا
قیمتگذاری بالا (Premium Pricing)
در قیمتگذاری بالای کالا عموماً قیمتی بیشتر از محصولات مشابه در بین رقبا تعیین میشود. این شیوه مختص به فروشگاههایی است که محصولات را به طرزی ویژه به مصرفکنندگان ارائه میکنند. این منحصر بفرد بودن میتواند شامل ارائه محصول در بستهبندیهایی خاص، دکوراسیون ویژه و چشمگیر فروشگاه و بطور کلی هر موردی است که بتواند موجهکننده قیمت بالای تعیین شده به روی محصول در ذهن مخاطب باشد.
قیمتگذاری اقتصادی (Economy Pricing)
قیمتگذاری اقتصادی را میتوان روشی ویژه برای عمده کسب و کارها علیالخصوص فروشگاههای محصولات غذایی و خردهفروشان به شمار آورد. علت توجه این قبیل بنگاههای اقتصادی به این روش قیمتگذاری، خصوصیات مشتریان هدف آنهاست که شامل افرادیست که علاوه بر تسلط بر قیمت محصولات در بازار، قیمت کالا نیز برای آن ها اهمیت زیادی دارد.
در استراتژی قیمت گذاری اقتصادی هزینههای حاشیه از جمله بازاریابی کاهش پیدا کرده و به همین سبب مصرفکنندگان امکان خرید کالا با قیمت پایینتر را خواهند داشت. البته این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که این شیوه قیمتگذاری به دلیل حجم پایین فروش در کسب و کارهای کوچک، میتواند ریسک بالایی داشته باشد.
قیمتگذاری روانی (Psychology Pricing)
این روش باعث ایجاد عکسالعملی احساسی در مصرفکنندگان و تصمیم به خرید در آنها میشود. با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جهان، قیمت به عنوان فاکتوری بسیار مهم برای مصرفکنندگان کالا محسوب میشود. در این شرایط تولیدکنندگان با استفاده از تکنیکهایی خاص سعی در تحت تأثیر قرار دادن مشتریان به لحاظ روانی و به تبع آن واکنشی احساسی و ترغیب آنها به خرید محصولات خود میکنند. به عنوان نمونه میتوان فروشگاههایی را مثال زد که از قیمتهایی مانند 1999 تومان در تبلیغات خود استفاده میکنند. اگرچه تفاوت 1999 با 2000 تومان تنها در یک تومان است، اما خریداران عموماً تنها با توجه به عدد اول واکنش نشان داده و بصورت احساسی و نه منطقی تصمیم به خرید میگیرند.
قیمتگذاری نفوذی در بازار (Penetration Pricing)
ارائه تخفیفاتی ویژه به مشتریان و تعیین قیمتهایی پایین برای اجناس و خدمات از جمله شیوههای قیمتگذاریست که صاحبان مشاغل بمنظور جذب مشتری در پیش میگیرند. روشی که توسط بسیاری از بنگاههای اقتصادی خرد و کلان مورد استفاده قرار میگیرد، اگرچه درآمد اولیه حاصل از شیوه قیمتگذاری نفوذی بطور قابل توجهی کمتر از سایر شیوههاست.
قیمتگذاری گزاف (Price Skimming)
در قیمتگذاری گزاف بطور معمول عرضهکنندگان محصول در آغاز معرفی کالای تولیدی به عموم، قیمت نسبتاً بالایی در نظر میگیرند و به مرور و با ورود رقبای کاری از قیمت اعلامی اولیه میکاهند. اما استفاده از این شیوه قیمتگذاری مزایایی برای تولیدکنندگان در بردارد؛ از جمله ساختن تصویری خاص و منحصربفرد از کالا، کسب درصد سود بالا در درآمد اولیه، و تأمین منبع مالی جهت توسعه خط تولید محصول.
نتیجهگیری
یکی از نکاتی که در استراتژی قیمت گذاری در نظر گرفت، بصرفه بودن محصولات ارائه شده برای مشتریان است. این هدف با تاکتیکهایی نظیر تخفیفات ویژه، ارائه هدیه در ازای مبلغ خاصی خرید امکانپذیر است. در حقیقت آنچه که عموم مردم با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی حال حاضر به دنبال آن هستند خریدی بصرفه و سودآور برای آنهاست. به طور کلی اینکه در کدام کسب و کار به عنوان عرضهکنندگان محصولات گوناگون فعال هستید تفاوتی ندارد، آن چه که مهم است در پیش گرفتن یک سیاست دقیق و مناسب قیمتگذاری با در نظر گرفتن تمامی نکات ذکر شده است.
دیدگاه شما