نحوه محاسبه ارزش جاری بازار


حال و هوای حسابداری

هزينه سرمايه، يكي از عوامل بسيار مهم در تجزيه و تحليل طرحهاي سرمايه گذاري يك شركت مي باشد. مدير مالي، با آگاهي از هزينه سرمايه ميزان بازده طرحهاي پيش روي شركت را با هزينه سرمايه مقايسه و طرحهائي كه بازده آن با توجه به هزينه سرمايه شركت در حد قابل قبول باشد را تائيد مي نمايد. در اين فصل ابتدا مفهوم هزينه سرمايه بيان گرديده و سپس موارد استفاده از هزينه سرمايه و همچنين نحوه محاسبه آن بيان خواهد شد.

مفهوم هزينه سرمايه

هزينه سرمايه يك شركت، نرخ متوسط بازده مورد نظر سرمايه گذاراني است كه در اوراق بهادار شركت سرمايه گذاري كرده اند. به عبارت ديگر، ميانگين موزون هزينه تامين مالي سرمايه گذاريهاي شركت را هزينه سرمايه مي گويند. منابع تامين مالي سرمايه گذاريهاي شركت، شامل بدهيهاي بلند مدت (نظير وام و انواع مختلف اوراق قرضه)، سهام عادي و سهام ممتاز مي باشد.

موارد استفاده از هزينه سرمايه :

هزينه سرمايه به عنوان يك عامل اساسي در ارزيابي طرحهاي سرمايه گذاري شركت مي باشد. بدين معني كه، هنگام محاسبه ارزش فعلي طرحهاي سرمايه گذاري از نرخ هزينه سرمايه به عنوان نرخ تنزيل جريانات نقدي طرح استفاده مي شود.

دو شرط اساسي براي استفاده از هزينه سرمايه به منظور ارزيابي طرحهاي سرمايه گذاري جديد وجود دارد:

الف: طرح سرمايه گذاري جديد مورد نظر مخاطره اي مشابه طرحهاي سرمايه گذاري قبلي شركت داشته باشد.

ب: سياست تامين مالي شركت تحت تاثير سرمايه گذاريهاي جديد قرار نگيرد.

شرط اول بدين معني است كه طرح سرمايه گذاري جديد مخاطره شركت را تغيير ندهد.

شرط دوم بدين معني است كه مقدار نسبي انواع منابع مالي مورد استفاده شركت، در اثر اجراي طرح سرمايه گذاري جديد تغيير نكند. مثلا اگر قبلا شركت 30% منابع مالي خود را از طريق وام تامين مالي مي كرده است، اين نسبت در اثر اجراي طرح سرمايه گذاري جديد تغيير نكند.

فرمول كلي محاسبه نرخ هزينه سرمايه :

براي تعيين نرخ هزينه سرمايه بايد ميانگين موزون هزينه تامين منابع مالي شركت را محاسبه نمود. بطور مثال اگر شركتي 3/0 منابع مالي خود را از محل وام و اوراق قرضه 10 درصدي، 2/0 آن را از محل سهام ممتاز 15 درصدي و 5/0 بقيه را از محل سهام عادي كه نرخ بازده مورد انتظار آن 20% است تامين مي كند، محاسبه نرخ هزينه سرمايه آن بصورت زير است (براي سهولت كار فرض كنيد ماليات وجود ندارد) :

16% = (20% × 5/0) + (15% × 2/0) + (10% × 3/0)

براي تعيين هزينه سرمايه، نسبتهاي مورد استفاده (در مثال فوق: 3/0 ، 2/0 و 5/0 ) بايد مبتني بر برنامه تامين مالي شركت باشند و هزينه ها (در مثال فوق: 10% ، 15% و 20% ) بايد به نرخ بازده بازار كه مورد انتظار سرمايه گذاران در اوراق بهادار شركت مي باشد در نظر گرفته شود.

تعيين نرخ هزينه بدهيها :

هنگام تعيين نرخ هزينه استفاده از بدهي براي تامين منابع مالي بايد نكات زير را در نظر گرفت :

1 نرخ هزينه انواع مختلف بدهي بايد بطور جداگانه تعيين شود.

اين بدان معني است كه اگر فرضا شركت يك نوع وام بانكي و دو نوع اوراق قرضه دارد، هزينه هر كدام از اين بدهيها بايد بطور جداگانه محاسبه و در تعيين نرخ هزينه سرمايه مد نظر قرار گيرد.

2 - ارزش جاري بدهيها در نظر گرفته شود نه ارزش اسمي آنها.

3 نرخ بهره جاري بازار در نظر گرفته شود نه نرخ بهره تاريخي وامهائي كه قبلا شركت استفاده نموده است.

4 اثرات ماليات بر درآمد بايد در نظر گرفته شود.

از آنجا كه هزينه بهره از نظر مالياتي مورد قبول دستگاههاي ذيربط قرار مي گيرد و لذا پرداخت هزينه بهره موجب كاهش سود مشمول ماليات و نتيجتا ماليات پرداختي شركت مي گردد، اين امر بايد در تعيين نرخ هزينه استفاده از بدهيها مد نظر قرار گيرد. بايد در نظر داشته باشيد كه سود سهام تاثيري بر ماليات شركت ندارد.

براي روشن شدن اثرات مالياتي بهره فرض كنيد سود قبل از بهره و ماليات شركت الف و ب هركدام 100000 ريال و نرخ ماليات 40% است. ضمنا فرض كنيد شركت الف فاقد بدهي (و نتيجتا هزينه بهره) است ولي شركت ب 200000 ريال وام 10 درصدي دارد و مبلغ 20000 ريال بابت بهره پرداخت مي كند. ماليات شركت الف 40000 ريال (40% × 100000) و لي ماليات شركت ب 32000 ريال (40% × 80000) مي باشد. ملاحظه خواهيد نمود كه شركت ب به علت داشتن بدهي (و نتيجتا پرداخت هزينه بهره) مبلغ 8000 ريال (40000 ريال منهاي 32000 ريال) كمتر ماليات پرداخت مي نمايد. در حقيقت پرداخت هزينه توسط شركت ب موجب ايجاد 8000 ريال صرفه جوئي مالياتي شده است.

با دقت در مطالب فوق ملاحظه خواهيد كرد كه شركت ب 20000 ريال بهره پرداخت كرده است اما پرداخت اين هزينه موجب كاهش 8000 ريالي در ماليات شركت شده است. پس در حقيقت اثر واقعي بهره بر سود شركت فقط 12000 ريال (20000 ريال منهاي 8000 ريال) مي باشد. لذا اگر 12000 ريال را بر وام پرداختني تقسيم كنيد نرخ 6% بدست مي آيد. به اين نرخ كه از اين طريق محاسبه مي شود نرخ بهره مؤثر گفته مي شود. براي محاسبه نرخ بهره مؤثر از فرمول زير نيز مي توان استفاده نمود:

(نرخ ماليات ـ 1) × نرخ بهره اسمي = نرخ بهره مؤثر

6% = (40% ـ 1) × 10%

ملاحظه مي شود كه وجود ماليات باعث شد كه نرخ مؤثر بهره براي شركت ب نه 10% بلكه 6% باشد.

نرخ سود سهام عادي :

نرخ سود سهام عادي، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران عادي شركت است. محاسبه نرخ سود سهام عادي به سادگي محاسبه نرخ بدهيها و سهام ممتاز نيست. براي پيش بيني نرخ سود سهام عادي 4 روش وجود دارد كه هركدام داراي مشكلاتي هستند. لذا مديران مالي به منظور پيش بيني نرخ معقول بيش از يك روش را مورد استفاده قرار مي دهند. اين چهار روش عبارتند از:

1 روش نرخهاي بازده تاريخي

2 روش پيش بيني سود سهام

3 روش استفاده از بتاي سهام

4 روش استفاده از نرخهاي وام

1 روش نرخهاي بازده تاريخي

در اين روش متوسط نرخ بازده سالانه اي كه سهامداران طي 10 سال گذشته كسب كرده اند به عنوان نرخ بازده سهام عادي پذيرفته مي شود. استفاده از اين روش منوط به وجود شرايط زير است:

الف) تغييرات قابل ملاحظه اي در انتظارات سرمايه گذاران نسبت به عملكرد آتي شركت پديد نيامده باشد.

ب) تغييرات قابل ملاحظه اي در نرخ بهره بوجود نيامده باشد.

ج) گرايش فكري سرمايه گذاران نسبت به مخاطره تغيير نكرده باشد.

از آنجا كه به ندرت چنين شرايطي فراهم مي شود و مضافا اينكه نرخهاي بازده تاريخي با توجه به شرايط موجود در آن دوران به وقوع پيوسته است و ممكن است وضعيت گذشته در آينده تكرار نگردد، در استفاده از اين روش بايد احتياط نمود.

2 روش پيش بيني سود سهام

در اين روش با استفاده از پيش بيني سود سهام مورد انتظار و قيمت جاري سهام، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران بصورت زير تعيين مي شود:

(/ نشان تقسیم میباشد.)

در فرمول فوق P0 نشان دهنده قيمت امروز سهام در بازار است لذا چنانچه سود سهام مورد انتظار سهامداران

( D ) مشخص باشد، نرخ بازده مورد انتظار ( k ) را مي توان تعيين نمود.

اگر سود سهام شركت از الگوي منظمي پيروي كند و داراي نرخ رشد ثابتي باشد، بجاي فرمول فوق مي توان از فرمول زير استفاده نمود :

لازم به ذكر است كه استفاده از هر كدام از اين فرمولها به جواب واحدي منتهي خواهد شد.

3 روش استفاده از بتاي سهام

در اين نحوه محاسبه ارزش جاری بازار روش با استفاده از مدل قيمت گذاري دارائيهاي سرمايه اي، كه در فصل قبل توضيح داده شد، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تعيين مي شود.

يادآوري مي شود كه مدل قيمت گذاري دارائيهاي سرمايه اي بصورت زير است:

kj = i + β (km – i)

در روش استفاده از بتاي سهام، چنانچه نرخ بازده بدون ريسك ( i ) ، نرخ بازده مورد انتــظار كل بازار

( km ) و بتا مشخص باشد، به راحتي مي توان نرخ بازده مورد انتظار سهامداران ( kj ) را تعيين نمود.

4 روش استفاده از نرخهاي وام

در اين روش از اين فرض كه سهامداران خواهان نرخ بازده بالاتري از نرخ جاري وامها و اوراق قرضه هستند استفاده مي شود. بر اساس شواهد تجربي، در بازار اوراق بهادار كشورهاي پيشرفته نرخ بازده سهام عادي بطور متوسط 4 تا 6 درصد بالاتر از از نرخ جاري وامها و اوراق قرضه مي باشد. اين روش ساده تر از ساير روشها است اما عيب آن اين است كه نسبت به روشهاي قبلي از دقت كمتري برخوردار است.

تعيين نسبتها (سهم هر كدام از منابع مالي از كل منابع مالي شركت)

براي تعيين نسبت هركدام از منابع مالي شركت از يك يا چندتا از روشهاي زير استفاده مي شود:

1 استفاده از ارقام موجود در ترازنامه.

2 - استفاده از ارقام برنامه مالي شركت.

3 - استفاده از نسبتهاي تامين مالي مورد انتظار آينده.

4 - استفاده از ارزش جاري بازار اوراق بهادار شركت.

با توجه به اينكه ارزش جاري بازار رقم مربوط تري نسبت سايرين مي باشد و نسبت به ارقام مندرج در برنامه مالي و نسبتهاي مورد انتظار آينده قابل اتكاتر است، استفاده از ارزش جاري بازار اوراق بهادار شركت روش مناسبتري مي باشد.

محاسبه نرخ هزينه سرمايه

همانطوري كه قبلا گفته شد، براي تعيين نرخ هزينه سرمايه، بايد ميانگين موزون هزينه تامين منابع مالي شركت را محاسبه نمود. براي اين منظور بايد نسبت هر كدام از منابع مالي شركت در نرخ آن ضرب شده و حاصل بدست آمده را جمع نمود.

سند افتتاحيه
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدارِِِ زمين و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحيه و اختتاميه همه حسابها و کتابهاست. ترازش هميشه موزون است و موجوديهايش هميشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اينکه کسی از قدرت لايزال او نميتواند بگريزد و استهلاک انباشته محاسبه نميکند گويا که در حوزه حسابداری او نحوه محاسبه ارزش جاری بازار چيزی بی ارزش نميشود. به کسی ماليات نميدهد و از کسی به ناحق چيزی نميگيرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هيچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقيب. هيچ تلفيق و ادغام و ترکيبی در حوزه شخصيتش تعريف شدنی نيست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغيير ناپذيرند. حسابداريش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعريف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصيتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر ميگيرد. تداومش يک فرضيه نيست يک فرض و حقيقتی محض است. مديريتش حسابداری است و حسابداري اش مديريت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم ميرسد و چيزی در آن از قلم نمي افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهميت مي چرخد و سرمايه بندگان اميدواری به اوست. و همان است که رهايی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب مي گرداند دعای برترين انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک

میدانم که این وبلاگ (یا حرکت یا هر آنچه که میتوان بر آن نام نهاد ) گامی بسیار کوچک است ولی مهم همین حرکت است .
پس منتظر تمام عزیزان هستیم تا با یاری هم این گامهای هر چند اندک را برداریم.
نویسنده وبلاگ از دوستانی که به این وبلاگ سر می زنند تقاضا دارد در هر بازدید نظرات خود را جهت دلگرمی نویسنده و بهتر شدن وبلاگ اعلام دارند . با تشکر شانظری
[email protected]

اسرار مهم شاخص کل و شاخص هم وزن !

شاخص کل قیمت (Tehran Exchange Price Index) که به اختصار آن را شاخص کل می‌نامند، نشان‌دهنده تغییرات سطح عمومی قیمت‌ها در کل بازار است و میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار را بیان می‌کند. این تغییرات نسبت به تاریخ مبدأ که در سال ۱۳۶۹ است، بیان می‌شود. منظور از سال پایه سالی است که نوسانات قیمت در آن کمتر است و به عنوان مبدأ تغییرات انتخاب می‌شود. این شاخص ، همان شاخصی است که در خبرها و گزارش‌ها اطلاع‌رسانی می‌شود و نمادی از رشد یا افت بازار عنوان می‌شود.

مقدار شاخص کل

ارزش جاری برای هر شرکت برابر با حاصل‌ضرب تعداد سهام آن در قیمت هر سهم شرکت موردنظر است. از مجموع ارزش جاری شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس، ارزش جاری بازار به دست می‌آید. این شاخص فقط تغییرات قیمت سهام در سطح بازار را نشان می‌دهد و فاقد معیاری دیگر نظیر سود نقدی است.

وقتی می‌گوییم شاخص کل 3 درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکت‌های بورسی به میزان 3 درصد نسبت به سال پایه رشد یافته است. نکته‌ی دیگر آن است که این شاخص تمام شرکت‌ها را در نظر می‌گیرد و اگر سهامی متوقف باشد، قیمت آخرین معامله منظور می‌شود. اگر شما سهام تمامی شرکت‌های بازار را متناسب با وزن سرمایه‌ای هر شرکت در پرتفوی خود داشته باشید تغییر شاخص کل دقیقاً میزان سود و ضرر شمارا نشان می‌دهد.

برای مثال اگر شاخص کل نسبت به اول سال از 50000 واحد به 75000 واحد رسیده باشد میانگین بازدهی سود و قیمت سهام‌ها رشد 50 درصد داشته است و این به این مفهوم نیست که همه‌ی شرکت‌های موجود در محاسبات شاخص، 50 درصد سود داشته‌اند بلکه ممکن است شرکتی 200 درصد سود داشته و شرکتی هم 70 درصد ضرر داشته این شاخص میانگین قیمت و سود تمام شرکت‌های بورسی را نشان می‌دهد.

به طور کلی، شاخص کل قیمت، میانگین تمام بازار است. همچنین شاخص کل در مواردی همچون افزایش سرمایه از طریق آورده یا مطالبات سهامداران، افزایش و کاهش شرکت‌ها و ادغام شرکت‌ها تعدیل می‌شود تا تغییرات حاصل از این رخدادها در مقدار شاخص تأثیر نداشته باشد. مهم‌ترین نکته در این شاخص، وزن شرکت‌ها می‌باشد. همان‌طور که در فرمول شاخص می‌بینیم ارزش جاری سهام که شامل تعداد سهام و قیمت آن است در شاخص کل دخیل است. بنابراین هرچه شرکت ارزش بازاری بیشتری داشته باشد، تغییرات قیمت آن بر شاخص کل بیشتر است. شاخص بورس، شاخصی کلی، ساده و در دسترس است و اطلاعاتی راجع به کلیت تغییرات قیمت بازار به ما می‌دهد.

شاخص کل هم وزن چیست؟

در شرح شاخص کل بورس اشاره شد که سهام شرکت‌های بزرگ‌تر و با ارزش‌ بازار بالاتر، اثر بیشتری بر مقدار شاخص کل دارند که این به نوبه خود ضعف این شاخص را نشان می‌دهد. اما در کنار شاخص کل، شاخص دیگری به نام شاخص هم‌وزن وجود دارد که اندازه شرکت‌ها در محاسبه آن تاثیری ندارد و وزن همه شرکت‌ها یکسان در نظر گرفته می‌شود.

به عنوان مثال در گروه فلزات اساسی، شرکت فولاد مبارکه اصفهان (فولاد)، شرکتی با اندازه بزرگ و ارزش بازار بالاست و از طرفی در همین گروه، نماد فولای (صنایه فولاد آلیاژی یزد) شرکتی بسیار کوچک‌تر با ارزش بازار پایین‌تر است. اگر شاخص کل بر مبنای هم‌وزن محاسبه شود، معاملات این دو سهم در بازار تاثیر یکسانی روی شاخص هم‌وزن دارد.

تفاوت میان شاخص کل و شاخص هم وزن

پیشتر ذکر شد که تفاوت عمده این دوشاخص در وزن شرکت‌های محاسبه شده در شاخص است که شاخص کل تمایز میان سهام‌های بزرگ و کوچک قائل می‌شود ولی شاخص هم وزن، وزن یکسان برای همه شرکت‌ها در نظر می‌گیرد. از دید فعالان بازار سرمایه، شاخص کل هم وزن دید شفاف‌تری نسبت به روند بازار می‌دهد و امتیاز بیشتر سهم‌های شاخص ساز در محاسبات شاخص کل، را از آنان می‌گیرد. وقتی شاخص هم وزن منفی است یعنی بازدهی بیش از نصف شرکت‌های بازار کاهش‌یافته است و زمانی که شاخص هم وزن مثبت باشد یعنی بازدهی بیش از نصف شرکت‌های بازار رشد کرده است.

درواقع، شاخص‌کل معیاری برای رشد بازار نیست. گاهی شاهد آن هستیم که خیلی از سهم‌ها افت‌های زیادی داشتند ولی شاخص کل صعودی بوده؛ یعنی سرمایه سهامداران از بین رفته ولی شاخص به سقف می‌رسد. ولی شاخص هم وزن، وزن برابری سهام را نشان می‌دهد؛ وقتی کلیت بازار منفی است شاخص هم وزن منفی و چنان چه کلیت بازار مثبت است شاخص هم وزن نیز مثبت خواهد شد، ولی شاخص کل نمی‌تواند نماینده عمومی قیمت‌ها باشد.

واضح است که هر شاخصی، به تناسب ماهیتش، مزایا و معایب خاص خود را دارد. شاخص کل دیدی کلی از شرایط بازار به دست می‌دهد که در آن نقش شرکت‌های بزرگ، پررنگ‌تر است. درواقع اگر برای سهامداری رشد سهم‌های بزرگ مهم باشد، شاخص کل می‌تواند به اون نشان دهد که شرایط به چه صورت است. اما اگر می‌خواهیم جزئیات بیشتری بدست آوریم و بدانیم درمجموع بازار رو به رشد یا افول است، بهتر است، شاخص کل هم وزن را در نظر بگیریم.

ارزش دفتری ، اسمی و جاری هر سهم

ارزش دفتری ، اسمی و جاری هر سهم

ارزش دفتری هر سهم (BOOK VALUE): ارزش هر دارایی را آن گونه که در ترازنامه شرکت آمده است،‌ ارزش دفتری می‌نامند. ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست می آید.که نشان دهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهی […]

ارزش دفتری هر سهم (BOOK VALUE):

ارزش هر دارایی را آن گونه که در ترازنامه شرکت آمده است،‌ ارزش دفتری می‌نامند.

ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست می آید.که نشان دهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهی های شرکت به ازای هر سهم نصیب سهام داران می شود. در انگلستان، از اصطلاح ارزش خالص دارایی برای بیان ارزش دفتری استفاده می‌شود.

ارزش اسمی (Par Value) چیست؟

در مورد سهام عادی، ارزش اسمی هر سهم مبلغی است که طبق اساسنامه روی هر سهم نوشته شده است. این رقم با ارزش بازار سهم هیچ ارتباطی ندارد. در ایران ارزش اسمی هم سهم 1000 ریال است. در مورد اوراق قرضه یا سهام ممتاز، ارزش اسمی هر برگ است که میزان آن تعیین‌کننده مقدار بهره یا سودی است که به آن تعلق می‌گیرد. ارزش اسمی سهام در علوم مالی و مباحث حسابداری به ارزش صوری یک برگه سهم اطلاق می‌گردد. این رقم، در هنگام تاسیس و انتشار سهام، برای هر ورقه سهم عادی، تعیین شده و در اساسنامه درج می‌شود. ارزش اسمی سهام، معادل سهام سرمایه، تقسیم بر تعداد برگه‌های سهام است. وقتی صحبت از ارزش اسمی می شود ممکن است گروهی به ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه و گروهی دیگر به ارزش اسمی سهام فکر کنند.دانستن ارزش اسمی برای اوراق قرضه یا ابزارهای مالی با درآمد ثابت مهم است، چراکه ارزش سررسید و همچنین ارزش دلاری بهره های پرداختی را تعیین می‌کند. ارزش اسمی اوراق قرضه در کشورهای خارجی معمولاً ۱۰۰۰ یا ۱۰۰ دلار است؛ اما سهام معمولاً ارزش اسمی نداشته یا ارزش اسمی کمی مثلاً ۱ سنت برای هر سهم دارند. ارزش روز اوراق قرضه یا مشارکت در بازار ممکن است کمتر یا بیشتر از ارزش اسمی آن باشد و به عواملی نظیر نرخ عمومی بهره بازار و اعتبار اوراق قرضه بستگی دارد؛ اما از نظر حقوق سهامداران، ارزش اسمی ارتباط کمی با قیمت سهام بازار دارد.

ارزش جاری یا ارزش بــازار یک سهم (Market Capitalization) چیست؟

قیمت خرید و فروش یک سهم در بازار را ارزش بازاری سهم می‌گویند. فرمول محاسبه ارزش جاری یک سهم نیز چنین است: " تعداد کل سهام های شرکت ضرب در قیمت فعلی " برای مثال شرکتی ده میلیون سهم دارد که در حال حاضر قیمت هر سهم در بازار سهام چیزی حدود 2000 تومان می باشد. بنابراین ارزش بازار این شرکت 20 میلیارد تومان می باشد. بسیاری از سرمایه گذاران برای خرید سهام به این ارزش توجه می کنند زیرا با این ارزش می توان فهمید چه مقدار متحمل ریسک می شوند.

دسته بندی شرکت ها بر اساس ارزش جاری

اگر ارزش جاری یا ارزش بازار شرکتی کمتر از 1 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های خیلی کوچک قرار می گیرد و خرید سهام این شرکت ها بسیار پر ریسک می باشد. اگر ارزش جاری شرکتی بین 1 تا 20 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های کوچک قرار می گیرد و جزو شرکت های کوچک قرار می گیرند. خرید این شرکت ها گر چه با ریسک زیادی همراه است اما این شرکت ها پتانسیل رشد زیادی دارند. نکته قابل توجه در این شرکت ها همین پتانسیل رشد می باشد. اگر ارزش جاری شرکتی بین 20 تا 100 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های متوسط قرار می گیرد. ریسک این شرکت ها نیز نه خیلی زیاد است نه خیلی کم اما بسیار قابل توجه سرمایه گذاران می باشند زیرا مقداری از ثبات شرکت های بزرگ و مقداری از پتانسیل شرکت های کوچک را دارا می باشند. اگر ارزش جاری شرکتی بین 100 تا 1000 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های بزرگ قرار می گیرد . ریسک کمی دارد و برای سرمایه گذاران محافظه کار مناسب می باشد. سرمایه گذاری در این شرکت ها برای بلند مدت مناسب است و دید کوتاه مدت ارزش چندانی ندارد. اگر ارزش شرکتی بیشتر از 1000 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های خیلی بزرگ قرار می گیرد. از ویژگی این شرکت ها می توان به ریسک کم ، بازار پر رونق تا برای خرید و فروش دچار مشکل نشوید ، ایمنی بالا و موارد دیگر اشاره کرد.

0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !

0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !

در واقع و بطور کلی، هر دارایی دارای یک ارزش است. یکی از معضلات اصلی خیلی از سرمایه‌گذاران، یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت است. با یادگیری نحوه ارزش‌گذاری یک شرکت، شما می‌توانید به راحتی بر روی آن دارایی سرمایه گذاری نمایید. این ارزش در شرکت‌های بورسی نیز بسیار متداول است.

ارزش ذاتی شرکت

ارزش ذاتی سهام یک شرکت، در واقع میزان جریانات نقدی شرکت در زمان حال است که آینده شرکت را رقم خواهد زد. یکی از عوامل تاثیر گذار در ارزش ذاتی شرکت، سود مورد انتظار برای سال‌های آتی است. همچنین شما می‌توانید با مطالعه صورت‌های مالی شرکت و رویکرد هیئت مدیره، چشم انداز سهام را مورد بررسی قرار دهید و به خرید یا عدم خرید آن با چشم بازتری نگاه کنید. در ادامه سعی شده است تا بصورت خلاصه، روش‌ها و فرمول محاسبه ارزش شرکت را بررسی کنید.

روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس

محاسبه در اساس نسبت P/E

یکی از فاکتورهای مهم در این زمینه، توجه به P/E یک شرکت در تابلوی معاملاتی است. همواره این نکته را مدنظر قرار دهید که قیمت سهام حول ارزش ذاتی نمی‌چرخد و عوامل زیادی در این زمینه کمک کننده خواهند بود. مقاله ای تحت عنوان " P/E چیست؟ " وجود دارد که می‌توانید برای اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کنید. اگر قصد انتخاب یک سهام مناسب برای خرید را دارید، در ابتدا توجه کنید که حتما P/E شرکت از هم گروه‌های خودش کمتر باشد.

روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس

بطور مثال اگر P/E یک سهم 10 است و P/E میانگین گروه 12 است، این سهم مناسب خواهد بود. فاکتور دیگر در این زمینه این است که حتما توجه کنید که P/E شرکت منفی نباشد. منفی بودن به این معنا است که شرکت سودده نیست و زیان ساخته است. پس بصورت خلاصه باید گفت که هر چه P/E شرکت کمتر از 10 باشد و به عدد 1 نزدیکتر باشد، یعنی در زمان حال، دارای حباب نیست.

راهکار سازمان بورس بر اساس TTM

اگر به سایت tsetmc.com مراجعه کنید. متوجه خواهید شد که در کنار پی بر ای، ttm هم آمده است. این بدین معنی است که این نسبت بر اساس 12 ماهه گذشته سهم بررسی شده است. اما ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ttm چه مزیتی دارد؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که اگر شما مفروضات 12 ماهه گذشته سهم را جلوی خود بگذارید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، به راحتی می‌توانید سود سال بعد سهم را متوجه شوید. و بر همین اساس بازده سهام را بررسی نمایید. در همین راستا می توانید از مقاله " نحوه محاسبه بازده سهام " نیز استفاده نمایید.

در پایان سال 99، سازمان بورس شرکت‌ها را موظف کرد که بر اساس پیش بینی سال بعد، سود پیش بینی شده را بازگو کنند. این گزاره موجب خواهد شد تا ریسک‌ها توسط شرکت محاسبه شود و سپس سود را در نظر بگیرد. این کار به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد که کم ریسک ترین حالت برای سودآوری شرکت را مورد توجه قرار دهند.

رویکرد ترازنامه‌ای

در این رویکرد، ارزش دارایی‌های مشهود و فیزیکی شرکت مدنظر است. همچنین این مدل، رویکرد پیشرفته‌ای هم دارد که بر اساس آن، دارایی‌های نامشهود نیز در فرمول محاسبه ارزش شرکت، مدنظر قرار می‌گیرد. بصورت کلی دو مدل در زیر مجموعه رویکرد ترازنامه‌ای قرار می‌گیرند.

  1. روش محاسبه ارزش خالص دارایی‌ها (NAV)
  2. روش ارزش دفتری تعدیل شده

نحوه محاسبه NAV

نحوه محاسبه NAV

در ابتدا برای فرمول محاسبه ارزش شرکت، سعی شد تا نسبت P/E مدنظر قرار گیرد. اما این نکته را همواره مدنظر قرار دهید که این نسبت برای سهام‌های در زیر مجموعه گروه سرمایه‌گذاری، مورد توجه قرار نمی‌گیرند و شما باید برای این دسته از شرکت‌ها، به محاسبه NAV روی بیاورید. اگر شما این دارایی‌های شرکت که در زیر آمده است را جمع کنید و در نهایت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید، NAV را محاسبه کرده‌اید.

(حقوق صاحبان سهام + ذخیره کاهش ارزش دارایی‌ها + ارزش افزوده پرتفوی بورسی+ سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه + ارزش افزوده پرتفوی غیربورسی)

حالا ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که هر کدام از فاکتورهای بالا را چگونه محاسبه کنیم؟ در پاسخ به سوال شما، در ادامه سعی شده است تا هر کدام را بصورت خلاصه توضیح دهیم. اما پیشنهاد میکنتیم جهت افزایش اطلاعات در این زمینه مقاله " p/nav در بورس چیست " را مطالعه نمایید.

حقوق صاحبان سهام

برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، به تارنمای کدال مراجعه کنید و آخرین ترازنامه شرکت را باز کنید. در سطری تحت عنوان حقوق صاحبان سهام، قادر خواهید بود تا ارزش را یادداشت کنید.

ارزش افزوده پرتفوی بورسی

در ابتدا به سایت کدال مراجعه فرمایید و به‌روزترین پرتفوی شرکت را از آن‌جا استخراج نمایید. در این بخش سرمایه گذاری‌های بورسی، نام شرکت‌هایی که در تملک هستند به علاوه تعداد سهام آن‌ها و حق تقدم‌هایشان قابل بررسی است. سعی کنید تمام آن‌ها را با دقت محاسبه کنید تا بتوانید به راحتی ارزش پرتفوی بورسی را حساب کنید. پس از آن به تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید و اسامی شرکت‌های زیر مجموعه را جستجو کنید تا قیمت هر سهم را به دست آورید. حالا می‌توانید بهای تمام شده را محاسبه کنید. همچنین نحوه نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت (غیر بورسی شرکت) نیز به همین منوال خواهد بود.

رویکرد نسبی

همانطور که از اسم رویکرد نسبی مشخص است، زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که جریانات نقدی شرکت یا ناو را نتوان بصورت دقیق محاسبه کرد. هدف از طرح این رویکرد، این است که بتوان شرکت مورد نظر را با هم گروهی‌هایش مقایسه کرد. ضرایبی در این زمینه مورد نظر است که در ادامه آورده شده است. این رویکرد کمک شایانی به سرمایه گذاران می‌کند که برای محاسبه هر شرکت، چگونه ارزش گذاری را صورت دهند. بطور مثال برای نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت یا یک بانک، نسبت ارزش بازار به حجم سپرده‌ها مورد نظر قرار می‌گیرد و شما می‌توانید هر بانکی که نسبت کمتری داشت را مورد نظر خود قرار دهید.

نحوه محاسبه ارزش جاری بازار
نسبت تعریف کاربرد
P/E ارزش بازار به سود خالص شرکت شرکت های تولیدی
MV/BV ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت شرکت های تازه تاسیس
MV/S ارزش بازار به فروش شرکت شرکت های تولیدی
MV/C ارزش بازار به ظرفیت تولید شرکت های تولیدی و فرآیندی همانند سیمان و پتروشیمی
MV/N ارزش بازار به تعداد مشتریان شرکت های خدماتی و شرکت های اینترنتی
MV/NOPAT ارزش بازار به سود خالص عملیاتی شرکت های تولیدی
MV/FCF ارزش بازار به جریان نقد ازاد شرکت های تولیدی
MV/D ارزش بازار به حجم سپرده بانک ها

رویکرد تنزیلی

یکی از مهم‌ترین رویکردها در فرمول محاسبه ارزش شرکت، توجه به رویکرد تنزیلی است. در این روش، شما با محاسبه جریانات نقدی شرکت، ارزش گذاری را صورت می‌دهید و تصمیم به خرید یا عدم خرید آن می‌گیرید. در ادامه سعی شده است تا جدولی بر اساس نوع جریانات نقد آورده شود.

نماد نام نوع جریانات نقد نرخ تنزیل کاربرد
FCF جریان نقد آزاد جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت متوسط موزون هزینه سرمایه پروژه‌ها و شرکت‌های تولیدی
EP سود اقتصادی سود اقتصادی متوسط موزون هزینه سرمایه شرکت‌های تولیدی
APV ارزش فعلی تعدیل شده جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت غیر اهرمی ساختار سرمایه متغییر است
ECF جریان نقد سهامداران جریان نقد آزاد سهامداران هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی ارزش گذاری موسسات مالی
RI سود مازاد عایدات مازاد بر نرخ بازده مورد انتظار سهامداران هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی در مواردی که FCF شرکت در دوره پیش بینی شده منفی باشد
DDM تنزیل سود نقدی سود تقسیمی هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی شرکت‌های بالغ و با سیاست تقسیم سود ثابت و مشخص

در میان روش‌های بالا، روش FCF یا جریانات نقدی، بهترین روش است و معمولا میان سرمایه‌گذاران محبوب است. منظور از جریانات نقد آزاد، آن بخش از درآمد شرکت است که به ذی‌نفعان و زیر مجموعه‌های شرکت تعلق بگیرد. بر همین اساس شرکت در طی سالیان متمادی، سعی کند که نرخ سود تقسیمی ثابتی را داشته باشد. اما متاسفانه در ایران، کمتر شرکتی پیدا می‌شود که چنین سیاستی را مدنظر قرا دهد و معمولا ثبات زیادی در تقسیم سود نقدی ندارند. این تقسیم بندی سود از طریق افزایش سرمایه ها قابل دسترس می باشد که پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقاله " افزایش سرمایه چیست؟ + 9 دلایل افزایش سرمایه " آگاهی بیشتری در این زمینه کسب نمایید.

معمولا روش‌های زیادی در محاسبه ارزش شرکت وجود دارد. بر همین اساس سعی شده است تا 4 روش جدید در این زمینه را بازگو کنیم. در ابتدا سعی شد تا تعریفی از ارزش شرکت را داشته باشیم تا بصورت کلی با آن آشنا شوید. در ادامه نیز روش‌های محاسبه ارزش شرکت را برایتان آوردیم. اگر قصد یادگیری نحوه محاسبه ارزش بنیادی یک شرکت را دارید به مطالب بالا توجه فرمایید.

نحوه محاسبه شاخص های بورس (قسمت دوم)

شاخص در بورس ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

نحوه محاسبه شاخص های بورس (قسمت دوم)

به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، همانطور که در قسمت اول آموزش انواع شاخص ها ذکر شده بود شاخص شاخص نمودار یا نماگری برای نشان دادن تغییرات قیمت سهام شرکت های بورسی در یک زمان مشخص است. شاخص انواع مختلفی دارد که بر اساس متغییرهای آن دسته بندی می‌شود و هرکدام نشانگر متغییر خاصی هستند. نحوه محاسبه شاخص بسیار ساده بوده و به وسیله محاسبه شاخص های مختلف می توانیم داده های مفیدی برای سنجیدن سرمایه گذاری بهتر در بورس بدست آوریم.

نحوه محاسبه شاخص

نحوه محاسبه شاخص بسیار ساده بوده و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد بدست می آید.

ارزش جاری بازار سهام در زمان محاسبه

ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبدا

نحوه محاسبه ارزش جاری شرکت

ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن بدست می آید.

نحوه محاسبه ارزش جاری بازار

ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزشجاری شرکتهای پذیرفته شده حاصل می شود.

نحوه محاسبه شاخص قیمت کل

شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمت‌ها در چگونگی تغییرات آن دارد. یعنی بر اساس بزرگی و کوچکی شرکت ها تغییرات شاخص قیمت کل تغییر می کند و نحوه محاسبه این شاخص به صورت زیر است:

1

2

نحوه محاسبه شاخص کل هم وزن

شاخص کل هم وزن بخشی از شاخص کل تیپکس است که در این شاخص همه شرکت ها در یک سطح قرار گرفته و بزرگی و کوچکی شرکت در چگونگی تغییرات آن نقشی ندارد و نحوه محاسبه آن به صورت زیر است:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.