حد ضرر متحرک Trailing stop loss چیست؟
فعالیت در بازارهای مالی و به خصوص بازار سرمایه بورسی نیازمند دانش تخصصی است و در این میان نکات آموزشی و تکنیکهای بسیاری دست به دست هم میدهند تا در کنار همدیگر بتوانند شرایط را برای یک رقابت سالم و البته پر بازده در میان سرمایه گذاران بسیار این بازار فراهم کنند. یکی از این نکات آموزشی مهم برای موفقیت در بازار، حد ضرر متحرک است که برای پیشگیری از افزایش ضررهای مالی ضروری خواهد بود. اگر میخواهید بدانید حد ضرر متحرک چیست و نحوه کار با آن چگونه است، ما را همراهی کنید تا هر آنچه که به این مبحث مرتبط است را در خدمت شما عزیزان تشریح کنیم.
حد ضرر متحرک (Trailing stop loss) چیست؟
به طور طبیعی معاملاتی که در بازار بورس انجام میشوند به اندازهای که امکان سوددهی دارند به همان اندازه نیز ممکن است دچار زیان شوند اما مسئلهای که در این میان اهمیت دارد این است که ضرر و زیان سرمایه گذار از یک حدی بالاتر نرود و به عبارت دیگر میزان ضرر به صورت کنترل شده مدیریت گردد. زمانیکه معاملهگر بتواند به خوبی از حد ضرر متحرک استفاده کند میتوان امیدوار بود که حتی در صورتیکه معامله انجام شده، زیان ده باشد مقداری از سرمایه به حالت سوددهی ذخیره شود.
به عبارت دیگر در کارکردی که برای این حد ضرر در نظر گرفته شده است با مدیریت ریسک و مدیریت معامله میتوان جلوی ضرر را در یک محدودهای گرفت و اجازه نداد که از آن محدوده افزایش پیدا کند؛ در این صورت است که میتوانیم بگوئیم حد ضرر متحرک به عنوان نوعی محافظ برای سود معامله به کار میرود. حال شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که چرا این نوع از حد ضرر را متحرک مینامیم؟ در پاسخ باید گفت که در مجموع حد ضرر معمولی و حد ضرر متحرک تاحدود زیادی به هم شباهت دارند اما از آنجاییکه حد ضرر متحرک قابلیت تنظیم شدن با حرکت بازار را دارد، به آن متحرک میگوییم.
روش کارکرد حد ضرر متحرک
همانطور که گفتیم تفاوت اصلی حد ضرر متحرک که همان TRAILING STOP LOSS است با حد ضرر معمولی در قابلیت تنظیم نوع متحرک با نرخ بازار است؛ حال آنکه حد ضرر متحرک را بایستی تنها در نرخی پایینتر از نرخ بازار تعیین کرد. توجه داشته باشید تاکید میشود که تغییر حد ضرر متحرک توسط معاملهگر بایستی در جهت رشد معامله باشد؛ به این معنا که اگر با خرید یک سهام، حد ضرر پایینتر از نرخ خرید تعیین میگردد اما در صورتیکه سهم مورد نظر با کاهش ارزش همراه گردد نمیتوان هر ضرر متحرک را مجددا تغییر داد بلکه تنها در صورتی میتوان این اقدام را انجام داد که ارزش سهام رو به رشد باشد.
مثال از حد ضرر متحرک
حال بیایید مسئله را با ذکر یک مثال تشریح کنیم بلکه بهتر متوجه روش کارکرد TRAILING STOP LOSS شوید. فرض کنید شما یک سهم مشخص را به نرخ ۶۰۰ تومان خریداری کرده اید. در این حالت برای پیشگیری از ضررهای بالا اقدام به تعیین ضرر متحرک به نرخی کمتر از نرخ خرید میشود؛ یعنی به طور مثال با انتخاب مبلغ ۵۶۰ تومان به عنوان حد ضرر متحرک از رسیدن ارزش سهام به کمتر از این مقدار پیشگیری به عمل میآید. حال منظور از متحرک بودن حد ضرر چیست؟ در همان مثال فرض کنید که ارزش سهام از ۶۰۰ تومان که نرخ خرید بوده است به ۶۵۰ تومان میرسد، در این حالت میتوان حد ضرر را از ۵۶۰ تومان به مثلا ۶۲۰ تومان افزایش داد؛ یعنی حد ضرر در جهت رشد معامله قابلیت تنظیم دارد و به عبارت دیگر متحرک خواهد بود.
اگر بار دیگر ارزش سهام افزایش پیدا کند و به طور مثال به ۷۰۰ تومان برسد مجددا میتوان حد ضرر متحرک را تغییر داد و بر روی ۶۷۰ تومان تنظیم کرد. توجه داشته باشید که در دو صورت معاملهگر از معامله خارج میشود؛ در حالت اول تنظیم حد ضرر تا جایی ادامه پیدا میکند که نرخ سهام به حد سود برسد و در حالت دیگر نیز افت قیمت سهم به اندازهای ادامه پیدا میکند تا به حد ضرر متحرک برسد.
کاربرد حد ضرر متحرک
حد ضرر تنها و تنها در جهت سوددهی سهام حرکت میکند و به این طریق میتوان ضرر احتمالی پیش روی معاملات را محدود کرد؛ در واقع با تعیین حد ضرر به صورت اصولی و منطقی میتوان محدودهای را برای حرکت ارزش سهام تعیین کرد تا به این صورت در حالیکه روند رشد سهام در خلاف انتظار پیش رود بتوان ضرر و زیان احتمالی را محدود به مقدار خاصی کرد.
در واقع حد ضرر متحرک و یا همان TRAILING STOP LOSS یک ابزار پر کاربرد برای معامله گرانی است که فرصت تمام وقتی را برای رصد لحظه به لحظه بازار ندارند. در واقع اگر معاملهگر بتواند به صورت پیوسته بازار را رصد کند میتواند از ضررهای بیش از حد جلوگیری کند که البته این رصد پیوسته بازار تا حدودی سختی و غیر منطقی به نظر میرسد اما با وجود TRAILING STOP LOSS به راحتی میتوان به صورت خودکار و یا دستی اقدام به تعیین حد ضرر کرد.
ایجاد و اصلاح استاپلاس به واسطه حد ضرر متحرک شرایط را به گونهای فراهم میکند که نوسانات غیر منظره بازار توان تاثیرگذاری بر روی سود معاملهگر را نداشته باشد و از طرف دیگر زیانهای سنگین متوجه سرمایه او نشود. استفاده از TRAILING STOP LOSS زمانی بیشتر اهمیت خود را نشان میدهد که بازار دچار نوسانات شدید و پیوسته باشد؛ در این صورت است که با تنظیم حد ضرر میزان سود معاملهگر حفظ و میزان ضرر او محدود میشود.
اشتباهات رایج در تعیین حد ضرر متحرک
گاهیعدم آشنایی کامل با قوانین تعیین حد ضرر متحرک موجب میشود تا در انتخاب آن برخی از خطاهای رایج را کاهش دهد؛ حال در ادامه برخی از این خطاها را شرح خواهیم داد:
- برخی از معامله گرانی که قدرت ریسک پایینی دارند، حد ضرر متحرک را بسیار نزدیک به نرخ خرید قرار میدهند اما این اقدام باعث میشود تا در صورت کاهش نرخ سهم، در مدت زمان کمی حد ضرر فعال گردد.
- برخی از سهمهای موجود در بازار سهام به طور طبیعی دارای نوسانات زیادی در نرخ سهام است؛ حال در معاملات مربوط به سهام مورد ذکر در صورتیکه انتخاب حد ضرر معقولانه انجام نگیرد، با هرگونه نوسانی فعال میشود و این کار منطقی به نظر نمیآید. به عبارت دیگرعدم فعال شدن حد ضرر متحرک با نوسانات کوچک نشان از تنظیم درست آن دارد.
- انتخاب TRAILING STOP LOSS باید به گونه باشد که در صورت فعال شدن آن، حرکت کلی بازار دچار تغییراتی شود.
- تنظیم TRAILING STOP LOSS برای سهامی که تغییرات آن به نسبت کندتر صورت میگیرد، ارزش بیشتری خواهد داشت.
چند نکته کلیدی را برای تعیین حد ضرر متحرک به خاطر داشته باشید
برای کارکرد بهتر و منطقیتر در تعیین TRAILING STOP LOSS بهتر است که چند نکته را مد نظر خود قرار دهید:
- استراتژی شما در بازار مشخص کننده استفاده یاعدم استفاده از حد ضرر متحرک خواهد بود؛ به عبارت دیگر هدف شما از فعالیت در بازار میتواند مشخص کننده این تصمیم باشد و این موضوع کاملا موضوعی اختصاصی برای هر معاملهگر به حساب میآید.
- همانطور که گفتیم معاملهگر در دو حالت برای رسیدن به حد سود و حد ضرر باید از معامله خارج شود بنابراین این دو مکمل یکدیگر خواهند بود و بایستی در کنار تعیین حد ضرر نیز اقدام به تعیین سود کرد تا در نهایت چهارچوب فعالیت معاملهگر مشخص گردد.
- برخی از نرمافزارها به منظور تعیین تعیین TRAILING STOP LOSS به صورت خودکار استفاده میشوند اما قابلیت تنظیم دستی این مقدار نیز وجود دارد.
- انتخاب حد ضرر اولیه به مقداری کمتر از سطح حمایت، یک انتخاب قوی و منطقی به نظر میرسد.
- توجه داشته باشید که انتخاب حد ضرر متحرک خود نوعی امنیت خاطر را به وجود میآورد چرا که با تنظیم مقدار آن حتی اگر به صورت مداوم هم پیگیر سهام نباشید، اطمینان دارید که ضرری بیشتر از حد مشخص شده را متحمل نخواهید شد و در بدترین حالت با رسیدن به حد ضرر مشخص شده، از معامله خارج میشوید.
جمعبندی
کارکرد حد ضرر متحرک همانند حد ضرر معمولی خواهد بود با این تفاوت که حد ضرر متحرک قابلیت تغییر با نرخ سهام را خواهد داشت و به همین دلیل در صورتیکه روند بازار به گونهای باشد که نرخ سهام بیشتر از نرخ خرید گردد، میتوان حد ضرر را نیز افزایش داد. در طرف مقابل در صورتیکه روند بازار بر خلاف پیش بینیها به سمت کاهش قیمت حرکت کند، با رسیدن نرخ سهم به حد ضرر متحرک، روند معامله برای معاملهگر متوقف میشود و این موضوع میتواند تا حدود زیادی یک محدوده امنی را برای معاملهگر تنظیم کند. توجه داشته باشید که TRAILING STOP LOSS نباید بسیار نزدیک به نرخ خرید تعیین گردد چرا که در غیر اینصورت با هر نوسان کوچک حد ضرر فعال میشود که چندان فایدهای نخواهد داشت. بنابراین انتخاب یک حد ضرر متحرک و حد سود منطقی برای سهام میتواند تا حدود زیادی محدوده سرمایهای معاملهگر را پوشش دهد و این همان چیزی است که ما انتظار داریم.
نکاتی شگفت انگیر برای حد ضرر سهام
در این مقاله قصد داریم درباره حد ضرر برای شما صحبت کنیم. حد ضرر سهام به عدد یا محدوده ای گفته می شود. که شما برای معامله ی خود مشخص می کنید که بیشتر از آن سرمایه شما وارد ضرر نشود و معامله شما بسته شود.حد ضرر می تواند در سیستم و یا نزد کارگزار شما یه ثبت برسد (البته در بازارهای مالی داخل ایران این امکان هنوز از لحاظ نرم افزاری فراهم نشده است) یا اینکه در ذهن خود ثبت شود. شما برای خود قراردادی تعیین کرده ایید که اگر قیمت سهام یا ارز از این مقدار کمتر یا بیشتر شد از معامله بیرون بیایید.
استفاده نکردن از حد ضرر و نابود شدن سرمایه
حدضرر یا حدزیان یکی مفاهیم کلیدی برای موفقیت در بازارهای مالی می باشد که هر تریدر موفقی به آن پایبند خواهد بود .همیشه پیشبینیها نمی توانند به طور قطع درست باشند بنابراین اگر پیش بینی ما به هر علتی مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار باید ضرر متحمل شویم؟
موارد زیادی ممکن است پیش بیاید که حد ضرر سهام ما در یک معامله فعال شود. سپس سیر صعودی یا نزولی آن سهم آغاز شود و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغ دار نماید. این بخش که البته واقعیت هم دارد، همان قسمت گول زنندهای می باشد که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل شدیدی میکند. بنابراین تصمیم می گیرد که در معاملات بعدی خود حد ضرر نگذارد و این آغاز فصل یخبندان مالی برای معامله گر می باشد. وقتی برای معامله ای حد ضرر مشخص می کنید و ضرر فعال می شود هرگز از معاملات خود ناامید نشوید و روحیه ی خود را نبازید. زیرا حد ضرر برای این است که فعال شود و یک چیز نمایشی نخواهد بود.
تنها نکته ی مهم و ضروری این است که اگر تعداد حد ضررهایی که از شما فعال می شود زیاد باشد باید یک بازبینی کلی در روش و سیستم معاملاتی خود انجام دهیم. هرگز اقدام به پاک کردن صورت مسئله یعنی حذف حد ضرر نکنیم. عدم تعیین کردن حد سود و ضرر یعنی نداشتن برنامه و یعنی عدم مدیریت سرمایه و ریسک خود.
آیا می توانید تصور کنید در حال رانندگی در یک خودرو با سرعتی بالا هستید و پدال گاز را نیز تا انتها فشار داده اید. حال بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود حس می کنید و این در حالی می باشد که در تجهیزات اتومبیل شما به هیچ عنوان چیزی بنام ترمز وجود ندارد و سرانجام …! نابود شدن…!
حد ضرر در بازار ابین الملل نیز دقیقاً همان نقش ترمزی بسیار مطمئن را در خودرو کورسی شما خواهد داشت. با توجه به اینکه با نوسانات بسیار شدیدی که در بازار ارز دیده می شود. در صورت استفاده نکردن از حد ضرر، در کمتر چند ساعت ،امکان از بین رفتن تمام سرمایه شما وجود خواهد داشت.
تعیین حد ضرر سهام از سوی معامله گران ،معمولا حتی از خود معاملات نیز اهمیت بیشتری دارد. این دقیقاً در حالیست که اکثر معامله گران در بازار فارکس هنوز استراتژی ثابتی در مورد استفاده از حد ضرر و مقدار آن در معاملاتشان ندارند
حال چنانچه به مدیریت ریسک سرمایه و مدریت پول توجه بیشتری نمایید و در کنار آن نیز از روش های معاملاتی مطمئن برای ورود و خروج از بازار استفاده کنیم. مطمئناً بالانس نهایی معاملات ما با سود بالایی همراه خواهد شد . در این اینجا تکرار مجدد این مسئله ضروری می باشد که عمده عامل عدم موفقیت بیش از ۹۰% از معامله گران در پایان سال مالی در بازار فارکس ،عدم اطلاع و یا عدم استفاده از شگردهای مطمئن در مدیریت ریسک سرمایه و پول می باشد که تعیین حد مناسبی از حد ضررنیز از اجزاء مهم این علوم است .
هنگامی از یک آماتور پرسیده می شود که چرا در معامله ی خود حد ضرر استفاده نمی کنی پاسخی که میدهد این است: ” که ما حدوداً در میانه یک رنج مشحص و تکراری از نوسانات قیمت هستیم . پس چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ بنابراین به هر حال نرخ قیمت به مکان قبلی اش باز می گردد!” آری و بعد پایان آن، از دست دادن کل سرمایه خواهد بود.
بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
روش محاسبه حد ضرر
تعیین مقدار ثابت عددی که شخص عددی ثابت و مشخص را برای حد ضرر خود مشخص خواهد کرد.
تعیین مقدار ثابت درصدی مثل مقدار ثابت عددی عمل خواهد کرد با این تفاوت که شخص درصد معینی را برای حد ضرر مشخص نموده و زمانی که قیمت سهم مد نظر به همان درصد و یا همان مقدار ثابت حد ضرر نردیک شد اقدام به فروش آن سهام می نماید.
تغییر شکل حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر می باشد. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان خرید می زنیم، حد ضرر برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان است. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان می رسد، چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می دهیم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام می گوییم.
حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟
ورود به بازار سرمایه پیشنیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسکپذیری سهامدار است. بارها از تریبونهای مختلف عنوان شده است که سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایهگذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایهگذاری خود را بشناسد.
هنگامیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ میکنیم. بسیاری از معاملهگران تازهکار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیمگیری میکنند. نهایتا نیز زیانهای هنگفت میبینند و از بازار بورس متنفر میشوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روشهای محاسبه آن را نیز با هم مرور میکنیم.
منطور از حد ضرر چیست؟
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایهگذاری میکنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کردهاند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.
تشخیص چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها، حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.
با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کردهایم یا بر خلاف روند بازار وارد شدهایم و تحلیل درستی از سهم نداشتهایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و میتواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.
خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقیتر به نظر میرسد؛ یک سرمایهگذار حرفهای با بررسی کامل سهم را میخرد و حد سود و زیان را تعیین میکند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج میشود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.
حد ضرر ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند در صورتیکه سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.
امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایهگذاری و عدم مدیریت سرمایه و ریسک است.
اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچگونه تردیدی بسته شود. سرمایهگذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.
مزیت تعیین حد ضرر چیست؟
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کردهاید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشدهاید اما از نظر سرمایهگذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایهگذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصتهای سرمایهگذاری را در موقعیتهای سودآور دیگر از دست دادهاید. با این توضیح یکی از مزیتهای اصلی حد ضرر را علاوه بر جلوگیری از افزایش زیان، میتوانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
نحوه محاسبه حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم:
- حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر مقدار مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه میشو:.
۱– مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
۲– مقدار ثابت درصدی: در این روش معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.
چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد اما اغلب بازه در نظر گرفته شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن میگویند) این میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به همراه خواهد داشت.
حد ضرر متحرک یا شناور
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانیکه یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار میدهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. در اینجا نگاهی مختصر به روشهای مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کاملتر، میتوانید به منابع تخصصیتر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود. برای مطالعه کاملتر این روش میتوانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند.
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت همزمان برقرار شود.
از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را میتوان موارد زیر در نظر گرفت:
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
نکات مهم در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانیکه قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایجترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف میکنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
- در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایهگذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاهمدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف میشود، متفاوت است.
- در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).
- حد ضرر را در خریدهای میانمدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید).
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
سخن آخر
یکی از بارزترین تفاوتهای معاملهگران موفق با سایر معاملهگران، نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، میتوانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایهگذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسکپذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روشهایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفهای، به ما کمک میکنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.
حد سود و حد ضرر چیست و چگونه تنظیم می شود؟
یکی از پر کاربردترین اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در بازار سرمایه، حد سود و حد ضرر میباشد؛ معامله گران حرفه ای در ابتدای ورود به یک سهم، اهداف سهم را به وسیله اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تکنیکالی مشخص می کنند و نقطه ی ورود و خروج مشخصی دارند.
در ادامه در این مقاله بیشتر با مفهوم حد سود و حد ضرر آشنا خواهیم شد و چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر را بررسی خواهیم کرد.
مقدمه ای بر حد سود و حد ضرر
اگر جزء فعالان بازار سرمایه هستید، باید بارها دو واژه ی حد سود و حد ضرر به گوش تان خورده باشد. تعیین حد سود و حد ضرر یعنی با هدف به سهمی وارد شدن. در واقع یعنی بی برنامه و سردرگم نبودن و یعنی مشخص بودن نقاط خروج از سهم؛ اغلب فعالان بازار سرمایه، هدف خاصی از ورود به هر سهم دارند و با توجه به اجتناب ناپذیر بودن بازار سرمایه، تعیین حد سود و حد ضرر میتواند نقش به سزایی در اثر بخشی هر چه بیشتر خرید و فروش های شما داشته باشد.
حد سود چیست؟
به بیان ساده و مفید، حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید. همچنین باید بدانید که معمولا حد سود را در نزدیکی مقاومت های معتبر و سقف های تکنیکالی در نظر میگیرند و برخی معامله گران با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی شان، به محض رسیدن قیمت سهم به محدوده حد سود، از آن خارج میشوند.
حد ضرر چیست؟
به بیان ساده و مفید حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید. همچنین باید بدانید حد ضرر معمولا مقداری پائین تر از حمایت های معتبر و کف های تکنیکالی در نظر گرفته میشود و البته واکنش سهامداران به محض رسیدن قیمت سهم به حد ضرر، با توجه به دیدگاه کوتاه مدتی یا بلند مدتی و با توجه به استراتژی های معاملاتی شان، متفاوت خواهد بود.
راه حلی برای جبران ضرر
یکی از مهم ترین کارها در بازار بورس این است که برای هر معامله، پس از تعیین حد سود و حد ضرر، به حد سود و حد ضرر پایبند باشید؛ گاها رخ میدهد که علی رغم تحلیل و بررسی سهم مورد نظر، پس از ورود به سهم به دلیل رخ دادن اتفاقات منفی حول شرکت و یا دیگر دلایل، سهم دچار ضرر و افت قیمتی میشود. اصلاح و افت قیمت و یا ضرر در هر سهمی ممکن است اتفاق بیفتد که این امری بدیهی است و انتظار می رود که پس از طی کردن دوران اصلاح، سهم به روند صعود بازگشته و مجددا سود دهی خود را آغاز کند؛ اما برای جبران ضرر در این جور مواقع، دو راه وجود دارد.
راه حل اول این است که به محض فعال شدن حد ضرر از سهم خارج شد و آن سهم را به دقت زیر نظر گرفت و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از این سهم، مجدد سوار آن شد و ضرر متحمل شده را جبران کرد.
همچنین راه حل دوم این است که اگر از ارزندگی و آینده ی درخشان سهم تان اطمینان دارید، به محض فعال شدن حد ضرر سهم، از سهم خارج نشده و اندکی صبر پیشه کنید. حال در چنین شرایطی، سهم را به دقت زیر نظر گرفته و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از سهم، میانگین کم کرده و از سیر صعودی سهم لذت ببرید. همچنین باید بدانیم که میانگین کم کردن به این معناست که در چنین شرایطی که در ضرر هستید و سهم در کف قیمتی سیگنال بازگشت به روند صعودی را صادر کرده، مجددا از آن سهم در کف قیمت خریداری کنید تا میانگین قیمت خرید تان کاهش یابد و سریع تر به سود برسید.
چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است. پس از تشخیص روند سهم و تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی، به طور کلی، معمولا حد سود سهم مورد نظر را 5 درصد پائین تر از محدوده مقاومت سهم در نظر می گیرند؛ چرا که ممکن است به محض رسیدن سهم به محدوده مقاومتی و فشار فروش سهامداران، سهم با صف فروش سنگینی مواجه شود و نتوان به راحتی از آن خارج شد.
همچنین به طور کلی معمولا حد ضرر سهم مورد نظر را چند درصد پائین تر از محدوده حمایتی و نقطه خرید در نظر می گیرند.
البته برای خروج از سهم باید مطمئن شویم که سطح حمایتی سهم شکسته شده و سهم به سمت قیمت های پائین تر در حال حرکت است؛ چرا که ممکن است هر آن مورد حمایت قرار گرفته و روند صعودی خود را در پیش گیرد.
تعیین نسبت ریسک به ریوارد
نکته خیلی مهم در تعیین حد سود و حد ضرر، تعیین نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله است. نسبت ریسک به ریوارد، آن قدر اهمیت بالایی دارد که خود میتواند مقاله ای جداگانه باشد اما با توجه به اینکه به مبحث حد سود و حد ضرر مرتبط است، به صورت کوتاه و مختصر به آن اشاره میشود. نسبت ریسک به ریوارد یعنی من در ازای کسب X مقدار سود، حاضرم تا Y مقدار ضرر را به جان بخرم.
همانطور که پیشتر گفتیم، هیچ چیز در بازار سرمایه قطعیت ندارد و هر آن ممکن است تحلیل و تفسیر برترین تحلیل گران و مفسران با انتشار اخبار و اتفاقاتی، اشتباه از آب در بیاید. نسبت ریسک به ریوارد، نسبتی است که هر شخص با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی اش برای خود تعیین میکند و یک قانون خاص یا از پیش نوشته شده ای نیست.
بطور مثال یک شخص ممکن است که نسبت ریسک به ریوارد در معاملات خود را 2 به 1 در نظر بگیرد که نسبتی معمول و منطقی است؛ یعنی حاضر است مثلا در ازای کسب 20 درصد سود، 10 درصد ضرر را بپذیرد. همچنین نسبت های 3 به 1 در تعیین ریسک به ریوارد هم میتواند منطقی باشد اما نسبت های خیلی بالاتر، شخص را طمع کار جلوه میدهد که اصلا خوب نیست و نسبت 1 به 1 هم بدون شک قمار محسوب میشود.
نمیدونی چجوری سیو سود کنی؟! » سیو سود در بازار بورس
نتیجه گیری پایانی در خصوص حد سود و حد ضرر
همواره بسیار گفتیم و شنیدیم که تعیین حد سود و حد ضرر و پایبندی به آن، یکی از اصلی ترین اصول معامله گری است که هر فرد در بازار سرمایه باید آن را رعایت کند. نکته هم ضروری است که بدانیم استراتژی و دیدگاه هر شخص در بازار سرمایه متفاوت است. پس با استراتژی، دیدگاه و گفته دیگران معامله نکنید؛ زیرا که آستانه تحمل ضرر هم برای هر شخص متفاوت است. موفق و پرسود باشید.
سوالات متداول در رابطه با حد سود و حد ضرر
حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید؛
حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید؛
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است؛
قواعد تعیین حدضررهای خروج ( STOP LOSS) چیست؟✔
یکراه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضررهای خروجی است. حدضرر خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریترسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونهای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نباید آنها را به اندازهای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.
راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.
استراتژی تعیین حدضررتان باید بهگونهای باشد که مجال تنفس به معاملهتان بدهد تا معاملهتان در بالا و پایین شدنهای عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.
دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد
فهرستی از ریسکهایی که باید با آنها زندگی کنید:
ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون اینکه دستخوش هیجانات شوید، میتوانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسکهایی که معرفی میکنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکرکردن به اینکه کی میخواهید از بازار خارج شوید، بازی با دمشیر است. در ادامه فهرستی از ریسکها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آنها به شما کمک کند.
۱ـ ریسک معامله:
ریسک محاسبه شدهای که در هر معامله میپذیرید و با تغییر حجم معاملهتان تنظیم میشود. این تنها ریسکی است که میتوانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.
۲ـ ریسک بازار:
ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچگونه کنترلی روی اینگونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.
ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معاملهای را که بهدقت محاسبه کردهاید بیش از میزان پیشبینیتان شود. ریسک بازار میتواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچگاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایهتان معامله نکنید. اینگونه ریسک شامل حوادث فاجعهبار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار میشوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معاملهتان میشوند نیز ریسک بازار هستند.
۳ـ ریسک وجه تضمین:
ریسک اینکه ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتیتان شود. چون که از لورج استفاده میکنید. اگر بازار خلاف جهتتان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.
۴ـ ریسک نقدشوندگی:
اگر هنگامی که میخواهید بفروشید، خریداری نباشد، آنگاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، اینگونه ریسک میتواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر میرود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی میتواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.
۵ـ ریسک شبانه:
برای کسانی که روزانه معامله میکنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ میدهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، میتواند بهصورت ناگهانی بر ارزش معاملهشان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.
اینگونه شکاف میتواند روی ارزش حسابتان تأثیری منفی بگذارد.
۶ـ ریسک پویایی:
در بازاری که بالا و پایینهای ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ میدهد که حدضررهای خروجتان با بازار سازگار نیستند و نمیگذارند معاملهتان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.
هفت حدضرر پایهای
این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط میشود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت میکنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط اند که مهم است بهعنوان بخشی از بحثمان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.
چند نوع حد ضرر داریم که میتوانید آنها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونهای که در زیر آمدهاند، آنهایی هستند که ارزشمندترند.
۱ـ حدضرر اولیه(نخست):
نخستین حدضرری که در آغاز معامله تعیین میکنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین میشود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار میرود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود میپذیرید.
۲ـ حد ضرر دنبال شونده:
با پیشرفت بازار، جلو میرود. این حد ضرر این توانایی را میدهد که همزمان با حرکت بازار طبق پیشبینی شما، معاملهتان را در سود قفل کند.
۳ـ حد ضرر مقاومتی:
این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی بازگشتی در یک روند تعیین میشود.
۴ـ حدضرر سهمیلهای:
در یک روند هرگاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیشبینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار میرود.
۵ـ حدضرر تکمیلهای:
هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت میکند و میخواهید که در سود قفل شوید نیز میتوانید آنرا به کار ببرید. معمولا، آنرا هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیشبینی تان حرکت کرده باشد.
۶- حدضرر خط روندی:
در یک روند افزایشی خطروند را باید زیر کفهای نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقفهای نرخ، هنگامیکه اینگونه ضررها را تعیین کنید، وقتیکه نرخ در جهت خلاف خط بسته شد، معاملهتان بسته میشود.
۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:
در این نمونه حدضرر با توجه به کانال بازگشتی حدضررها را تعیین میکنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقفها و کفهای نرخ تشکیل میدهد و معمولا پهنای روند را نشان میدهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال تعیین میشوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای اینکه حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.
دیگر حالتهای ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفتگونهاند. برای تعیین حدضرر، شما که معاملهگرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و اینکه چگونه معاملهگری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.
نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر
اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد میکند، یا خیلی سریع از روندها خارج میشوید احتمالاً اینگونه است که با ترس معامله میکنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.
حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیرمنطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معاملهگرها به اشتباه بهگونهای حدضرر را انتخاب میکنند که در صورت خوردهشدن حدضررشان همیشه مقدار دلاری که ضرر میکنند یکسان باشد. کسانی که این کار را میکنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده میگیرند.
میتوانید حدضرر نخستتان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.
نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آنگاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.
رویکرد دیگری که میتوانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایینتر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
نگذاشتن حدضرر
اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفتهاید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله میکنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظهای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمیتوانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زدهاید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید.
برخی سهام تنها برای معامله کوتاهمدت مناسباند، چون تنها از جنبش آنها سود میبریم ممکن است به هیچوجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و روی آن سرمایهگذاری نکنیم. اگر میبینید که آرزو میکنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمیکنید. برپایه دلایلی که با آنها وارد معامله شدهاید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.
حد ضرر روانی
در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را میبینند و اگر به اندازه کافی معاملهگرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ و حدضررتان را بزنند. آنگاه آنها پول به دست میآورند و نه شما.
در چنین بازارهایی، میتوانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض اینکه بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر اینگونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.
حدضرر متحرک
هیچگاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابهجا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیهتان. هنگامی که حدضررهای دنبالشونده جدید تعیین شدند، میتوانید حدضررتان را جابهجا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سوددهتان میافزایید، حدضررتان باید به گونهای تنظیم شود که ریسکتان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.
هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم میکنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونیتان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشتهاید ثابت نگهدارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام میپذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچگاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیکتر است تا بدینگونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.
بسیاری از معاملهگرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازههای زمانی مختلف سؤال میکنند. این روشی پیشرفته است. بهعنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شدهاید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معاملهتان را تعیین میکنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیهتان را مشخص کنید.
این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از بهدست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازههای زمانی چندگانه بپردازید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
قواعد نگهداشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):
هنگامیکه معاملهگرهای روزانه معاملهای را طی شب باز میگذارند، ریسکی را متحمل میشوند. از آنجا چرا تعیین حد سود و حدضرر اهمیت دارد؟ که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیشبینی ناپذیری رخدهد. اتفاقات ناخواسته میتوانند باعث شوند که بازار با شکاف باز شود و بهگونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.
برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقهای معامله میکنید، حدضرر و حجم معاملهتان همان بازه ۱۵ دقیقهای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معاملهتان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقهای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.
هنگامی که چنین اتفاقی میافتد، ۵ قاعده را در نظر بگیرید:
۱. معامله باید در آن زمان در سود باشد.
۲. نمودار ۱۵ دقیقهای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.
٣. برپایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.
۴. از حجم معاملهتان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین میشود ریسکتان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.
۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معاملهتان را بررسی کنید.
بدینگونه ریسکهای باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفتهاید. این کار ریسکتان را از بین نمیبرد، اما آن را کاهش خواهد داد.
مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمیشوند.
اینکه این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آنرا خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینهسازی رویکردتان بسیار ضروری است.
رایجترین بدی که انتخاب نامناسب حدضررها به همراه دارد این است که هنگام حرکتهای اصلاحی، بازار به حدضررتان برخورد کرده و سپس در جهت اولیه که در آن معامله داشتید بازگشته و به سرعت به حرکت خود ادامه میدهد. اینکه پشت سرهم بازار به حدضررتان برخورد کند، باعث میشود که با افزودن به نرخ کمیسیون سرمایهتان به باد رود.
به یاد داشته باشید که هیچ راهبرد کاملی برای تعیین حدضرر وجود ندارد و راهی نیز برای زمانسنجی کاملاً دقیق بازار وجود ندارد. هدفتان باید این باشد که کاری کنید که احتمال موفقیتتان بیشتر شود. هنگامی که تجربهتان بیشتر شد درسهایی را که از کار در بازار یاد میگیرید به استراتژی خود خواهید افزود. تجربهای که به دست میآورید، کلید افزایش سودآوری شماست. اما به یاد داشته باشید که همواره حدضررتان را پیش از ورود به معامله تعیین کنید.
بازار به فضایی برای تنفس نیاز دارد، همچنین حدضرری که انتخاب میکنید.
بازار همچون موجودی زنده است که نیاز به تنفس دارد. کم پیش میآید که برای مدت طولانی کاملاً در یک جهت به حرکت خود ادامه دهد. بلکه، در یک جهت حرکت میکند، اصلاح انجام میدهد، دوباره به حرکت خود در روند اصلی ادامه میدهد، اصلاحی دیگر انجام میدهد، و به همین ترتیب حرکت میکند. دم و باز دم میکند، بالا و پایین میشود و شما هم باید این آزادی را به بازار بدهید. حتی در بازارهای جانبی هم بالا و پایین وجود دارد، مثل جزر و مد. بازار مثل طبیعت است، شما هم باید یاد بگیرید که خود را با جزر و مدش هماهنگ کنید.
به این دلیل است که گذاشتن حدضرر در سطوح عمده حمایت نرخ، اهمیت بالایی دارد. معمولاً سطوح حمایت عمده، نشاندهنده واقعیتهایی مهم در بازار هستند که با حجم معامله کافی رخ میدهند و تعیین کننده سطح حدضرر هستند.
حال با پذیرش این واقعیت که بازار پشت سرهم بالا و پایین میشود، چگونه میتوان احتمال خروج مکرر را به خاطر برخورد بازار با حدضررمان و از دستدادن روندی که بالا و پین شدن نرمالی دارد، کاهش داد؟
پاسخ به این پرسش را میتوان در حرکت و جنب و جوش کنونی بازار یافت که با توجه به نرخ حجم و پویایی میتوان آن را به دست آورد. باید اطمینان حاصل کنید که سیستم و رویکردتان این عوامل را به شیوه قابل توجهی در نظر میگیرد به گونهای که حد ضررهایتان فضای کافی را برای تنفس به بازار بدهند.
حدضرر برای این است که شما را از ریسک در امان بدارد، و در عین حال باید آزادی لازم را برای تنفس به بازار بدهد.
کاربرد جنب و جوش کنونی بازار در تعیین حدضرر
به عنوان نکته پایانی پیرامون حدضرر، باید یادآور شوم که استراتژیای که برای تعیین حدضررتان برمیگزینید به گونهای باشد که یک مقدار دلاری دلبخواهی را برای انتخاب حدضرر ملاک قرار ندهید. برای نمونه نگویید که «هنگامی که این معامله ۲۰۰ دلار خلاف جهت معاملهام رفت، خارج میشوم،» یا «حدضررمان را به گونهای میگذاریم که بیش از یک یا دو واحد روی این معامله از دست ندهیم.» اگر یک نقطه خروج تصادفی انتخاب کنید که مستقل از اطلاعات اساسیای باشد که بازار در دسترستان میگذارد، در واقع حرف بازار را نادیده گرفتهاید. اگر بدانید که چگونه باید به حرفهای بازار گوش دهید، خودش به شما میگوید که حدضررتان را کجا قرار دهید.
نخست، بر پایه جنبش کنونی بازار، نقطه مناسب را برای حدضرر مشخص کنید. سپس حجم معاملهتان را به گونهای انتخاب کنید که بتوانید مقدار دلاری را که ممکن است ضرر کنید. تعیین کنید؛ نه برعکس آن.
دیدگاه شما