سرمایهگذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
میانگین کم کردن در بازار بورس ایران
آیا تا بهحال برایتان پیش آمده پس از سرمایهگذاری در بورس با ضرر مواجه شوید؟ اولین کاری که در این حالت انجام میدهید چیست؟ بسیاری از افراد پس از زیان اولین کاری که میکنند میانگین کم کردن است.
آیا تا بهحال درگیر بحث میانگین کم کردن شدهاید؟ در این مقاله بهصورت مفصل درباره میانگین کم کردن صحبت کردهایم.
مقدمه
بازارهای مالی همیشه جزو پر ریسکترین بازارهای جهان هستند، اگر بدون آموزش وارد این بازارها شوید، شکست شما حتمی است.
بازار سرمایه ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست، انجام هر معاملهای در بورس دارای یک سر برد و یک سر باخت است، و هیچ معاملهگر ماهری نمیتواند ادعا کند که تمام معاملاتش سود ده بوده و زیانی درکار نیست.
اگر نمیخواهید زیان ببینید شما بهعنوان معاملهگر باید استراتژیهای مناسب این موقعیت را یاد گرفته و در صورت لزوم آن را عملی کنید.
یکی از استراتژیهای مهم در زمان زیان ده شدن معامله در بازار سرمایه، استراتژی میانگین کم کردن است.در ادامه به تشریح جزئیات استراتژی میانگین کم کردن خواهیم پرداخت.
تعریف دقیق استراتژی میانگین کم کردن (خرید پلهای عیب بزرگ روش کم کردن میانگین و فروش پلهای)
استراتژی میانگین کم کردن در واقع معکوس روش خرید پلهای است، در خرید پلهای سرمایهگذاری مبلغ کل سرمایهگذاری خود را به چند بخش تقسیم کرده و در طی مدت زمان مشخصی اقدام به خرید سهام میکند.
مثلاً سرمایهگذاری با 100 میلیون تومان وارد بازار سرمایه شده است، او این سرمایه را به سه قسمت 30 میلیون، 30 میلیون و 40 میلیون تقسیم میکند و در طی زمان معین پلهای وارد سهم میشود.
خرید پلهای ریسک ورود به بازار را تا حد زیادی کاهش میدهد، برای مثال اگر در خرید 30 میلیون دوم متوجه تغییر روند سهم شدید، زیان وارده فقط بر 30 میلیون ابتدایی خواهد بود.
در واقع 60 میلیون شما از خطر زیان در امان ماند، خرید پلهای در فروش نیز کاربرد دارد.
برای مثال سرمایهگذاری سهامی به ارزش 100 میلیون تومان دارد و این سهام به حد سود خود رسیده است، در پله اول عیب بزرگ روش کم کردن میانگین او اقدام به فروش 30 میلیون تومان از سهامش میکند و منتظر واکنش نمودار قیمت به خط مقاومت و حد سود سرمایهگذار میشود.
اگر نمودار توانست فراتر از حد سود حرکت کند، معاملهگر دیگر اقدام به فرش 60 میلیون تومان سرمایه خود نمیکند، اما اگر روند نمودار نزولی شد او بهراحتی در پلههای بعدی باقیمانده سهام خود را میفروشد.
تفاوت میانگین کم کردن با خرید پلهای
میانگین کم کردن شبیه به خرید پلهای است، اما تفاوتهای بسیار زیادی نیز دارد. خرید پلهای زمانی اتفاق میافتد که سرمایهگذار از روند صعودی نمودار قیمت اطمینان داشته باشد.
در واقع خرید پلهای در یک روند صعودی اتفاق میافتد؛ اما استراتژی میانگین کم کردن برای زمانی است که تحلیل سرمایهگذار کاملاً غلط از آب درآمده باشد.
تمامی سرمایهگذاران زمانی اقدام به خرید میکنند که در تحلیل خود مطمئن باشند که روند نمودار قیمت صعودی است، اما همیشه بازار روی خوش به سرمایهگذاران نشان نمیدهد و در میانه راه ممکن است افت قیمت شدیدی رخ دهد.
در هنگام افت قیمت این استراتژی میانگین کم کردن است که به یاری سرمایهگذار میآید.
در این استراتژی با نزول قیمت سهم، معاملهگر اقدام به خرید سهم میکند تا میانگین قیمت خرید را به کمترین حد ممکن برساند.
این درحالی است که در صورت صعودی شدن روند، فردی که اقدام به اجرای استراتژی میانگین کم کردن کرده است نسب به فردی که این استراتژی را انجام نداده است در زمان کوتاهتری به سود میرسد.
تفاوت اساسی خرید پلهای با میانگین کم کردن مربوط به روند نمودار میشود. زمانی که روند صعودی است خرید پلهای اتفاق میافتد و زمانی که روند نزولی است باید از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کرد.
میانگین کم کردن (Averaging Down) چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کرد
یکی از دغدغههای فعالان بازارهای سرمایه کاهش قیمت دارایی بعد از خرید است. حالا راهکار چیست؟ آیا باید ارز خریداری شده را با ضرر بفروشیم یا بیتفاوت منتظر افزایش قیمت بمانیم؟ آیا میتوانیم در قیمت پایینتر دوباره خرید کنیم و ضرر را جبران کنیم. راهکار سوم همان استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) است. در حقیقت سرمایهگذار با توزیع سرمایه و خرید به صورت محلهای در سطوح قیمتی پایینتر متحمل ریسک کمتری میشود. با میهن بلاکچین همراه باشید تا ببینیم چطور و چه زمانی میتوانیم از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنیم.
میانگین کم کردن چیست؟
به عنوان یک استراتژی سرمایهگذاری، میانگین کم کردن (Averaging Down) شامل سرمایهگذاری بیشتر روی یک دارایی میشود که پس از سرمایهگذاری اصلی، قیمت آن دارایی کاهش چشمگیری داشته باشد. این کار متوسط قیمت خرید آن دارایی را کاهش میدهد و ممکن است منجر به ایجاد بازدهی (درآمد) شود. از طرفی این دیدگاه وجود دارد که سرمایهگذار سهم بیشتری از سرمایه خود را در یک معامله از دست بدهد؛ به همین دلیل اختلاف نظر زیادی بین سرمایهگذاران و تریدرها درباره منطق استفاده از میانگین کم کردن وجود دارد.
طرفداران روش میانگین کم کردن آن را به عنوان یک رویکرد مقرونبهصرفه برای کسب ثروت میدانند. این روش اغلب توسط معاملهگران بلندمدت و کسانی که خلاف جهت روند غالب بازار معامله میکنند، پذیرفته میشود.
چگونه از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنیم؟
قطعا برای استفاده از استراتژی کاهش میانگین باید مقداری ارز دیجیتال داشته باشید. فرض کنیم قبلا ۱ واحد بیت کوین را به قیمت ۳۰٬۰۰۰ دلار خریدهاید؛ بنابراین فعلا میانگین قیمت خرید شما ۳۰٬۰۰۰ دلار است. اگر در طول زمانی که این بیت کوین را در اختیار دارید قیمت آن کاهش پیدا کند و معتقد باشید که چشمانداز این ارز دیجیتال مثبت حواهد بود، میتوانید از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنید.
هنگام کاهش میانگین بهتر است مانند استراتژی متوسط هزینه دلاری (DCA) به صورت مرحلهای پیش بروید. در صورتی که قیمت بیت کوین به ۲۵٬۰۰۰ دلار کاهش پیدا کند، ارزش دارایی شما هم کمتر میشود. حالا اگر یک واحد بیت کوین دیگر را با قیمت ۲۵٬۰۰۰ دلار بخرید، میانگین قیمت خرید دو واحد بیت کوین شما به ۲۷٬۵۰۰ دلار میرسد.
استفاده از این استراتژی یک روش مطلوب برای سرمایهگذاری است، زیرا برای بهدستآوردن سود نیازی نیست منتظر افزایش قیمت به قیمت اولین خرید بمانید. مثلا در سناریوی بالا در صورتی که قیمت بیت عیب بزرگ روش کم کردن میانگین کوین به ۲۹٬۰۰۰ دلار برسد، شما سود میکنید.
سرمایهگذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادیاش است.
آیا استفاده از استراتژی معاملاتی میانگین کم کردن موثر است؟
در حقیقت خرید یا معامله سهام زمانی که قیمت در حال کاهش است، میتواند استراتژی موثری باشد. وارن بافت (Warren Buffet) سرمایهگذار میلیاردری است که بخش عظیمی از ثروتش را از طریق خرید سهام «کم قیمت» بهدستآورده است. او معتقد است که از این استراتژی باید در شرایط مناسب استفاده کرد. به عبارت دیگر اگر سهمی به دلایلی همچون منسوخ شدن، دعاوی قضایی، سوء مدیریت یا موارد مشابه دچار کاهش قیمت شود، قطعا سهم مناسبی برای خرید نیست. استفاده از استراتژی میانگین کم کردن زمانی موثر واقع میشود که اصول بنیادی و فاندامنتال شرکت شرایط مطلوبی داشته باشند، اما سهام شرکت به دلیل برخی معیارها کمتر از ارزش واقعی ارزشگذاری شده باشد.
مزایای میانگین کم کردن
مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایهگذار میتواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیشتری را تضمین میکند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).
برای مثال یک دارایی فرضی را در نظر بگیرید که قیمت آن ۵۰ دلار است. فردی در این قیمت، تعداد ۱۰۰ عدد از این دارایی را خرید کرده است. سرمایه گذار میتواند از طریق خرید ۱۰۰ سهم اضافی در قیمت ۴۰ دلار (علاوه بر ۱۰۰ سهمی که در قیمت ۵۰ دلار خریده بود)، نقطه سر به سر را به ۴۵ دلار کاهش دهد:
دلار ۵۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۰ = دلار (۵۰۰–) + دلار ۵۰۰
اگر قیمت دارایی فوق در ۶ ماه بعدی در قیمت ۴۹ دلار معامله شود، سرمایهگذار حالا سود بالقوه ۸۰۰ دلاری بهدست خواهد آورد (علیرغم اینکه سهام هنوز در قیمت زیر نقطه ورود یعنی ۵۰ دلار معامله میشود).
دلار ۱۰۰– = دلار (۵۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۹۰۰ = دلار (۴۰ – ۴۹) × سهم ۱۰۰
دلار ۸۰۰ = دلار (۱۰۰–) + دلار ۹۰۰
اگر قیمت این دارایی به رشد خود ادامه داده و به ۵۵ دلار برسد، سود بالقوه ۲،۰۰۰ دلار خواهد بود. با میانگین کم کردن، سرمایهگذار در واقع از این موقعیت سرمایهگذاری دو بار استفاده کرده است:
دلار ۵۰۰ = دلار (۵۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۱۵۰۰ = دلار (۴۰ – ۵۵) × سهم ۱۰۰
دلار ۲۰۰۰ = دلار ۱۵۰۰ + دلار ۵۰۰
وقتی قیمت دارایی فوق به ۴۰ دلار ریزش میکرد، اگر این سرمایهگذار از میانگین کم کردن استفاده نکرده بود، سود بالقوه پوزیشن فقط ۵۰۰ دلار بود.
معایب میانگین کم کردن
زمانی میانگین کم کردن موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال، اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایهگذار ممکن است از عیب بزرگ روش کم کردن میانگین تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.
بنابراین، برای سرمایه گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سختتر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکلتر است. برای مثال، همزمان با بحران مالی سال ۲۰۰۸، سهامهایی مانند Fannie Mae، Freddie Mac، AIG و Lehman Brothers، در طی چند ماه، بیشتر حجم بازار خود را از دست دادند. این میتواند حتی برای سرمایهگذاران مجرب سخت باشد که ریسک این سهام را قبل از ریزش آنها، به صورت دقیق برآورد کنند.
یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزندهی بیشتر سهم یک دارایی در سبد سرمایه گذاری شما شود.
برای مثال، حالتی را تصور کنید که در اوایل سال ۲۰۰۸ یک سرمایهگذار ۲۵ درصد سبد خود را به سهام بانکهای آمریکا اختصاص داده باشد. اگر سرمایهگذار پس از کاهش چشمگیر سهام بانکها در آن سال، از روش میانگین کم کردن استفاده کرده بود، این سهمها ممکن بود ۳۵ درصد از کل سبد دارایی آن سرمایهگذار را شامل شود. این نسبت نشاندهنده درجه بیشتری از آسیب پذیری نسبت به آن چیزی بود که سرمایه.گذار انتظار داشت.
نکاتی برای استفاده از میانگین کم کردن (Averaging Down)
روش میانگین کم کردن میتواند روشی کارا باشد، در صورتی که نکات زیر مد نظر قرار گرفته شوند. تریدرهای حرفهای بر حسب منطق تصمیم میگیرند. آنها برای در امان ماندن از کاهش قیمت یک سهم، با استفاده از سطوح حد ضرر (Stop Loss) میانگین کم میکنند.
اگر فکر میکنید در سبد سهام میانمدت یا بلندمدت شما فرصتی برای میانگین کم کردن وجود دارد، از این استراتژی برای طیفی از داراییهای خود استفاده کنید تا ریسک شما پراکنده و کمتر شود. کاهش میانگین با مفاهیمی مانند لنگر انداختن (توجه دائمی تریدرها به قیمتها و تغییراتشان) (Anchoring)، اصل زیانگریزی (Loss Aversion) و روش مارتینگل برای کسب سود (Martingle Effect) گره خورده است. در روش مارتینگل سرمایهگذاران در یک معامله ضررده تلاش میکنند بهواسطه دو برابر کردن سرمایه ازدسترفته شرایط را بهبود دهند تا در سود و زیان سربهسر شوند.
روش میانگین کم کردن را برای داراییها و سهامهای ممتاز بهکار ببرید
میانگین کم کردن میتواند به صورت انتخابی برای سهامهای خاصی استفاده شود، نه اینکه به عنوان یک استراتژی جذاب برای هر سهامی در سبد سهام اعمال شود. روش میانگین کم کردن بهتر است برای سهام شرکتهایی که از نظر اقتصادی ممتازند و ریسک ورشکستگیشان کم است، استفاده شود. برای سهامهای بلو چیپ (سهامهای ممتاز) معیارهای مشخصی صدق میکند، مانند سابقه طولانیمدت، مزیت رقابتی قوی، بدهیهای بسیار کم یا فاقد بدهی، کسب و کار پایدار، جریان نقدینگی ثابت و مدیریت صحیح. شرکتهایی که این معیارها را در نظر گرفتهاند، میتوانند برای میانگین کم کردن گزینه مناسبی باشند.
وضعیت بنیادی شرکت را مد نظر قرار دهید
قبل از استفاده از میانگین کم کردن، وضعیت بنیادی شرکت باید کاملا برآورد شود. سرمایهگذار باید اطمینان حاصل کند که آیا ریزش قابل توجه قیمت سهام موقتی است یا نشانهای از مشکل جدی برای سهام است. حداقل این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرند: مزیت رقابتی شرکت، چشم انداز درآمد بلندمدت، پایداری کسب و کار و ساختار سرمایه.
زمانبندی را فراموش نکنید
این استراتژی ممکن است محدود به زمانهای خاصی باشد؛ به ویژه برای مواقعی که میزان ترس و وحشت فاحشی در بازار وجود دارد. به عنوان مثال، در تابستان سال ۲۰۰۲، برخی از سهامهای شرکتهای بزرگ فناوری در قیمتهای پایینتر معامله میشدند. در حالیکه سهام بانکهای آمریکا و بانکهای بینالمللی در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ به فروش میرسیدند. راه حل، قضاوت محتاطانه در انتخاب سهمهایی است که موقعیت بهتری در مقابل نوسانات دارند.
استراتژی افزایش میانگین (Averaging Up)
افزایش میانگین سمت دیگر این ماجرا است و یعنی با بالا رفتن قیمت، مقدار دارایی بیشتری میخرید. گاهی افزایش میانگین به این معنی است که با بالا رفتن قیمت، سهم کمتری میخرید. این استراتژی یک استراتژی ریسک گریز است و طبق تجربه و شواهد میتواند در بلندمدت موثر باشد.
برخی معتقدند که افزایش میانگین ریسک کمتری نسبت به کاهش میانگین دارد، زیرا خرید در شرایطی انجام میشود که احساسات بازار مثبت است و همین موجب افزایش مدوام قیمت میشود.
روشهای جایگزین برای استراتژی میانگین کم کردن چیست؟
چند روش جایگزین برای استراتژی کاهش میانگین وجود دارد که به طور خلاصه عبارتند از:
- در تمام معاملات یک سری سطوح برای ورود یا خروج تعیین میشوند. بهتر است در معاملاتی که ضررده هستند بهسرعت در سطوحی که از قبل تعیین کردهاید، خارج شوید. سپس در صورت بهبود شرایط و شروع روند افزایش قیمت مجددا اقدام به خرید کنید.
- خرید ارز دیجیتال را به صورت مرحلهای برنامهریزی کنید. مثلا فرض کنید میخواهید رمزارزی را حدود قیمت ۵۰ دلار بخرید. یک سوم از مبلغ موردنظرتان را در همان حدود قیمت ۵۰ دلار بخرید، یک سوم دیگر را زمانی که قیمت به ۴۰ دلار رسید و بخش سوم را در یک سطح قیمتی پایینتر بخرید. در این صورت میانگین قیمت خرید شما نزدیک یا حتی بهتر از قیمت اولیه موردنظر شما میشود.
- سرمایهگذاری در سهام یا صندوقهای قابل معامله (ETF) نیز گزینههای خوبی هستند، اما پیش از سرمایهگذاری ابتدا باید در مورد سرمایه لازم تصمیم بگیرید و همان مقدار را کنار بگذارید. افرادی که از استراتژی میانگین کم کردن استفاده میکنند، معمولا روی یک سهم یا ارز دیجیتال متمرکز میشوند و بیشاز حد روی آن سرمایهگذاری میکنند. از تخصیص یکباره کل دارایی به یک دارایی خاص اجتناب کنید.
- استراتژی خرید در کف قیمت (Buy the dip) بر اساس این پیشفرض است که قیمت تا مقدار مشخصی کاهش پیدا میکند. این سطح قیمتی همان جایی است که سرمایهگذار اقدام به خرید میکند. استراتژی خرید در کف با استراتژی میانگین کم کردن تفاوت دارد، زیرا اغلب خرید به صورت تصادفی و بدون تحلیل آماری برای رسیدن به میانگین قیمت انجام میشود.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- میانگین کم کردن چیست و چگونه انجام میشود؟
میانگین کم کردن یک استراتژی معاملاتی برای جلوگیری و کاهش میزان ضرر در هنگام افت قیمت دارایی است. خریدهای مجدد در قیمتهای پایینتر و بهنوعی تزریق سرمایه به داراییای که به آینده آن خوشبین هستید، میانگین کم کردن است، زیرا میانگین قیمت خرید شما از قیمت خرید اولیه کمتر خواهد شد.
- جایگزین استراتژی میانگین کم کردن چیست؟
سرمایهگذاری در سهام یا صندوقهای قابل معامله و استراتژی خرید در کف قیمت را میتوان بهعنوان جایگزینهای استراتژی میانگین کم کردن در نظر گرفت.
سخن پایانی
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) شبیه به استراتژی DCA روشی بری توزیع سرمایه در قیمتهای مختلف و کاهش ریسک است. کاهش میانگین همانطور که اشاره شد خرید به صورت پلکان نزولی در قیمتهای پایینتر است. بالعکس، استراتژی افزایش میانگین (Averaging Up) تقسیم سرمایه برای خرید مرحلهای در روند صعودی است. استفاده از این استراتژیها بیشتر به سرمایهگذاران بلندمدت و هولدرها توصیه میشود. تجربه شما در مورد تقسیم سرمایه برای خرید در بازار رمزارزها چیست؟ آیا استراتژی میانگین کم کردن موجب کاهش ریسک سرمایه میشود؟
روش میانگین کم کردن در بورس
احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیدهاید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پلهای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
کم کردن میانگین خرید چیست؟
کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پلهای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری عیب بزرگ روش کم کردن میانگین آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.
برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمیشود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما عیب بزرگ روش کم کردن میانگین را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود عیب بزرگ روش کم کردن میانگین است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅
چه زمانی میانگین کم کنیم؟
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اخطار
میانگین کم کردن اگر بر روی سهمهای بنیادی انجام نشود میتواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمیتوانید به لحاظ بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.
فرمول محاسبه میانگین خرید
بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کردهایم و حالا میخواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.
برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:
(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)
حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست میآید.
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
معاملهگر هستید یا سرمایهگذار
نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معاملهگر هستید با سرمایهگذار؟ در معاملهگری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معاملهگری
میانگین کم کردن (Averaging Down)
پاسخ به این سؤال که آیا تصمیمگیری در مورد خرید سهام اضافی که قیمت آن ها در حال کاهش میباشد، درست است؟ جالب است و دو قسمت دارد. ابتدا به مفهوم زیربنای استراتژی میپردازیم و سپس در مورد اعتبار استراتژی میانگین کم کردن بحث میکنیم.
میانگین کم کردن در بورس و کاهش میانگین خرید سهام مشابه خرید پلهای است با این تفاوت که در این استراتژی شما به عیب بزرگ روش کم کردن میانگین دلیل بنیاد خوبی که سهم دارد، انتظار دارید روند اصلاحی و نزولی سهم پایان یابد و صعودی شود.
اگر دررابطهبا زمان و نحوه درست کاهش میانگین قیمت سهام یا همان استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) و مزایا و معایب آن سؤالی دارید، حتماً ادامه این مطلب را بخوانید.
میانگین کم کردن (Averaging Down) در بورس چیست؟
میانگین کم کردن (Averaging Down) یک استراتژی برای خرید بیشتر دارایی است که قیمت آن در حال کاهش میباشد. در نتیجه متوسط قیمت خرید هر سهم کاهش مییابد.
خرید به هنگام افت قیمت یا زمانی که قیمت کاهش مییابد، میتواند در بازارهای گاوی سودآور باشد، اما در روند نزولی میتواند ضررهای خود را به همراه داشته باشد.
در این زمان افزودن سهام بیشتر باعث افزایش ریسک میشود و ممکن است سرمایهگذاران کمتجربه نتوانند تفاوت بین ارزش و علامت هشدار را هنگام افت قیمت سهام تشخیص دهند.
روش میانگین کم کردن در بورس:
استراتژی میانگین کم کردن در بورس بهمنظور کاهش میزان ضرر استفاده میشود. شما با کاهش میانگین خرید سهم، میزان ضرر خود را جبران میکنید.
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down)زمانی اتفاق میافتد که سهمی با بنیاد خوب را خریداری کردهاید، اما به دلایلی از جمله فاز اصلاح یا دیگر دلایل روند قیمت سهم نزولی میباشد، بنابراین شما در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید سهم میکنید تا میانگین خرید خود را کاهش دهید و به هنگام برگشت روند سهم و خروج از فاز اصلاحی، به سود برسید.
بهعنوانمثال، فرض کنید شما 1000 سهم را به قیمت 600 تومان (بهازای هر سهم) در مجموع 600,000 تومان خریداری میکنید. سپس سهم شما به قیمت 500 تومان (به ازاء هر سهم) کاهش مییابد.
مجدد 1000 سهم دیگر با قیمت 500 تومان (به ازاء هر سهم) و در مجموع 500,000 تومان خریداری میکنید. شما اکنون 2000 سهم دارید و در کل 1,100,000 تومان هزینه کردهاید. میانگین قیمت سهام که متعلق به شماست اکنون 550 تومان است.
- اگر قیمت سهم افزایش یابد، شما با استفاده از استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) به بازده مناسبی از سرمایه خود دست خواهید یافت.
- اگر قیمت سهم به روند نزولی ادامه دهد، تصمیم میگیرید که مجدد میانگین خرید سهم را کاهش دهید یا با ضرری کمتر خارج شوید.
چه زمانی باید میانگین کم کنیم؟
مشکل این است که یک سرمایهگذار در درک تمایز بین افت موقتی قیمت و سیگنال هشداردهنده برای پایین آمدن قیمتها توانایی کمی دارد.
قیمت و زمان مناسب برای کم کردن میانگین هیچ قانون خاصی ندارد. شما باید سهام شرکتی را که خریداری کردهاید، را ارزیابی و تحلیل کنید و دلایل سقوط قیمت را تعیین کنید.
اگر احساس میکنید سهم به دلیل واکنش بیش از حد بازار به اخبار یا رویدادی، در حال افت کردن میباشد، ممکن است خرید سهام بیشتر تصمیم درستی باشد. به همین ترتیب، اگر احساس میکنید هیچ تغییر اساسی در شرکت صورت نگرفته است، خرید در قیمت پایینتر میتواند یک فرصت عالی برای جمعآوری سهام بیشتر در یک معامله باشد.
زمانی میتوانید تصمیم درستی در مورد میانگین کم کردن سهم بگیرید که از بنیاد سهم خود مطمئن باشید. زیرا در کوتاهمدت ممکن است سهم دچار افت قیمت شود اما اگر بنیاد خوبی داشته باشد، به شما اطمینان میدهد که در بلندمدت به اهداف قیمتی خود خواهید رسید. در این صورت شما میتوانید با کم کردن قیمت میانگین خرید، مالک تعداد بیشتری از سهم شوید.
اما اگر از بنیاد سهم خود مطمئن نیستید، اقدام به میانگین کم کردن نکنید چون پس از افت قیمت، بازهم شاهد افت بیشتر ارزش و قیمت سهم خواهید بود.
این استراتژی اغلب موردپسند سرمایهگذارانی است که افق سرمایهگذاری بلندمدت و رویکرد ارزش محور در سرمایهگذاری دارند.
میانگین کم کردن یا خرید پلهای؟
همانطور که گفته شد، میانگین کم کردن و خرید پلهای تا حدودی مشابه هم هستند. تفاوت مهم خرید پلهای و میانگین کم کردن در زمان خرید میباشد.
در خرید پلهای، معاملهگر به هنگام خرید سهم از روند آن اطمینان ندارد، به همین علت در زمان سفارش گذاری خرید خود، اقدام به خرید در قیمتهای متفاوت یا بهاصطلاح پلهای میکند تا در صورت افت قیمت، ضرر زیادی متحمل نشود.
اما در کم کردن میانگین خرید، معاملهگر از بنیاد سهم خود اطمینان دارد. به همین خاطر زمانی که سهم در کوتاهمدت با افت قیمت مواجه میشود و در روند نزولی قرار میگیرد، با خرید سهم در قیمت پایینتر (نسبت به خرید اولیه یا قبل) و با افزایش تعداد سهم، میانگین قیمت سهام خود را کاهش میدهد تا در آینده به سود بیشتری دست یابد.
مزایا و معایب میانگین کم کردن:
انتخاب استراتژی میانگین کم کردن بستگی به دید معاملهگر دارد.
تحلیل گران و معامله گران تکنیکالی، به دلیل اینکه میتوانند چارت و نمودار سهم را بررسی کنند اغلب دید کوتاهمدتی دارند، انتخاب روش میانگین خرید سهم برای آنها مناسب نمیباشد و حتی ممکن است منجر به زیان هم شود.
تحلیلگران بنیادی بهخاطر دید بلندمدتی که نسبت به سهام دارند از ارزش ذاتی و واقعی سهام خودآگاه هستند، انتخاب روش میانگین کم کردن برایشان مناسب و خوب خواهد بود.
مزیت میانگین کم کردن
مزیت اصلی کاهش میانگین قیمت سهام این است که یک سرمایهگذار میتواند قیمت میانگین خرید سهام را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. در صورت پایان روند نزولی سهم، به بازده مناسبی دست مییابد.
با استفاده از این روش میتوان پیش از آنکه قیمت سهم به قیمت اولیه خود برسد، با کم کردن میانگین خرید، میانگین قیمت سهام خود را کاهش دهید تا در بازه زمانی کوتاهمدت، متضرر نشوید و با برگشت روند سهم، با داشتن حجم بیشتری از سهم، سود بیشتری نیز کسب نمایید.
معایب میانگین کم کردن:
کاهش میانگین قیمت سهم تنها در صورتی مؤثر است که سرانجام سهم بازگردد و روند نزولی پایان یابد. بااینحال، اگر سهم به روند نزولی خود ادامه دهد، ضررها نیز بزرگ میشوند.
در مواردی که سهم همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایهگذار ممکن است از تصمیم خود برای کاهش میانگین خرید سهم پشیمان شود و تصمیم به خروج از موقعیت بگیرد که در این صورت هم ممکن است با ضرر از سهم خارج شود.
یکی دیگر از معایب این روش، سرمایهای است که باید برای خرید مجدد سهم استفاده شود. هرچه قیمت سهم افت پیدا کند، معاملهگر مجدد اقدام به خرید میکند، تا به این صورت قیمت میانگین خرید خود را کاهش دهد. اما باید سرمایه کافی در اختیار داشته باشید تا بتوانید در موقعیتهای مختلف، اقدام به خرید کنید.
از طرفی اگر روند نزولی سهم ادامه یابد، علاوه بر آنکه جبران ضرر نکردهاید، بلکه سرمایه بیشتری نیز ازدستدادهاید.
بنابراین، برای سرمایهگذاران مهم است که بهدرستی مشخصات ریسک میانگین کم کردن را ارزیابی کنند. بااینوجود، گفتن این کار آسانتر از انجامدادن آن است و در طی افت بازار یا نزول آن، تصمیمگیری حتی دشوارتر هم میشود.
برای میانگین کم کردن چه نکاتی بایستی مدنظر قرار گیرد؟
هر زمانی و هر سهمی برای میانگین کم کردن مناسب نیست. این استراتژی تنها مناسب سهامی است که بنیادی هستند و شما از ارزش ذاتی و بنیادی سهم اطمینان دارید؛ بنابراین به هنگام تصمیمگیری برای کاهش میانگین خرید قیمت سهام، به نکات زیر توجه کنید و اگر سهمی ویژگیهای زیر را دارد برای کم کردن میانگین خرید اقدام کنید:
- سهامی که بنیاد قوی دارند و جایگاه رقابتی خوبی دارند.
- نقاط حمایتی سهام را از دید تکنیکالی بررسی نمایید.
- ارزش کف و بنیادی سهام را مشخص کنید و اگر ارزش ذاتی و نقطه حمایتی خود را از دست ندادهاند، اقدام به میانگین کم کردن نمایید.
- باتوجهبه وضعیت سهم و صنعت آن همچنین عملکرد شرکت، سهم موردنظر ریسک افت بیشتر قیمت نداشته باشد.
- سهام پتانسیل رشد در بلندمدت را داشته باشند.
- روند بازار متعادل باشد. زیرا اگر بازار وارد فاز ریزشی شده باشد، حتی اگر سهام شما از نظر بنیادی هم ارزشمند باشد، تحت تأثیر شرایط بازار، روند نزولی آن ادامهدار خواهد بود.
- میانگین کم کردن قیمت خرید سهام محدود به 3 مرحله باشد.
نحوه محاسبه قیمت میانگین سهم
یکی از موارد مهمی که به هنگام کم کردن میانگین خرید سهام باید موردتوجه قرار گیرد، قیمتی است میانگین خرید شما به آن کاهشیافته است. محاسبه قیمت میانگین سهام؛
نتیجهگیری از میانگین کم کردن (Averaging Down)در بورس
زمانی که قیمت سهم بنیادی در کوتاهمدت در حال افت است، میتوان با خرید سهم در قیمت کمتر و با افزایش تعداد سهام، قیمت میانگین خرید خود را کاهش داد و در بلندمدت به سود بیشتری دستیافت.
استفاده از تکنیکهای دقیق مدیریت ریسک میتواند یک فرصت ارزشمند در طول زمان باشد. بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای از جمله وارن بافت که استراتژیهای ارزشگرا را دنبال میکنند، از میانگین کم کردن بهعنوان یک استراتژی بزرگ که در صورت اجرای صحیح آن و با گذشت زمان، به موفقیت دست خواهید یافت، استفاده کردهاند.
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down)سهام یکی از روشهای جلوگیری از زیان و یا خروج از ضرر است. اما باید این استراتژی را روی سهم بنیادی انجام دهید.
درک این نکته مهم است که خرید سهام هر شرکتی که قیمت آن در حال کاهش است و کم کردن میانگین خرید روی سهم هر شرکتی، استراتژی مناسبی نیست. حتی اگر میانگین قیمت خرید خود را پایین آوردهاید، این احتمال وجود دارد که روند نزولی سهم ادامهدار باشد، پس حنما تحلیل مناسبی از سهم داشته باشید.
استراتژیهای معاملاتی را تمرین کنید تا هنگامیکه به بازار واقعی وارد میشوید، این موارد را مدنظر داشته باشید
میانگین کم کردن در بورس چگونه انجام میشود؟
همه سرمایه گذاران و سهامدارانی که تمایل به فعالیت در بازار بورس دارند همه باید اطلاعات کافی درباره تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی داشته باشند و برای معاملات خود حد ضرر و حد سود مشخص کنند که همین موضوع باعث میشود از سود بیشتر و ضرر کمتر بهره مند شوند. در پست های گذشته در مورد روش مارتینگل و خرید و فروش سهام به صورت پله ای صحبت کردیم و اطلاعاتی را در اختیارتان گذاشتیم و اشاره ای هم به میانگین کم کردن داشتیم که در این پست به صورت تخصصی و کامل در مورد میانگین کم کردن در بورس صحبت می کنیم. میانگین کم کردن در بورس شبیه به خرید و فروش سهام به صورت پله ای است اما تفاوت هایی هم با هم دارند. در ادامه مطلب روش میانگین کم کردن در بورس را توضیح داده و خواهیم گفت میانگین کم کردن در بورس چگونه انجام میشود؟ و همچنین تفاوت میانگین کم کردن و خرید پله ای را خواهیم گفت.
میانگین کم کردن در بورس یعنی چه؟
زمانی که سرمایه گذاران و سهامداران شروع به خرید یک سهام می کنند حتما باید برای سهام مورد نظر یک حد ضرر مشخص کنند که اگر سهام به آن عدد حد ضرر رسید، باید از سهام خارج شوند و سهام را به فروش برسانند. به منظور پاسخ دادن به سوال ” میانگین کم کردن در بورس چگونه انجام میشود؟ ” باید گفت که، زمانی که یک سرمایه گذار یا سهامدار فعال بورس یک سهام یا نماد را مد نظر دارد و با تحلیل بنیادی متوجه میشود که ارزش ذاتی این نماد به طور مثال 350 است اما قیمت آن را 200 زده اند، پس سرمایه گذار با استراتژی که برای سهام و معامله خود دارد متوجه میشود که این سهام خوب است و سهام مورد نظر را خریداری میکند. این سهام پس از خرید قیمتش افت پیدا کرده و از 200 به 150 میرسد. سرمایه گذار با خرید سهام با قیمت 150 سعی در میانگین کم کردن معاملات خود دارد. پس از این واقعه ارزش و قیمت سهام از 150 به 180 میرسد و صعود را تجربه میکند و در این مورد سرمایه گذار یا سهامدار میانگین را کم کرده و سود برده است.
همچنین بخوانید:
اما زمانی پیش می آید که سرمایه گذار یا سهامدار استراتژی بلند مدت برای معاملات خود دارد و با توجه به تحلیل تکنیکال سهام را مورد بررسی قرار میدهد و سهام را خریداری میکند که در این روش میانگین کم کردن برای فرد معامله گر فقط ضرر است و باید با افت قیمت سهام از سهام خارج شود. اما متاسفانه بسیاری از افرادی که در بورس فعالیت دارند علاوه بر اینکه برای معاملات خود حد ضرر مشخص نمی کنند، هنگام ضرر هم (با توجه به استراتژی معاملات خود) از سهام خارج نمیشوند و امید به روزهای آینده دارند که ارزش سهام بیشتر میشود و به همین صورت ضرر می کنند.
باید گفت که میانگین کم کردن در بورس را نمیتوان به طور قطع گفت که خوب است یا بد، چرا که بستگی به استراتژی و تحلیلی که معامله گر انجام میدهد دارد و البته میانگین کم کردن تنها برای سهام هایی که دارای بنیاد قوی هستند مناسب خواهد بود.
تفاوت خرید پله ای و میانگین کم کردن
با مطالعه تعاریف خرید و فروش سهام به صورت پله ای و کم کردن میانگین متوجه تفاوت آنها میشوید اما موضوعی که اهمیت دارد این است که خرید پله ای می عیب بزرگ روش کم کردن میانگین تواند برای همه افراد و سرمایه گذاران و سهامداران سودآور باشد و یا اگر ضرر هم کنند، کل سرمایه شان را از دست نمیدهند. اما در میانگین کم کردن بسیار محدود تر است زیرا تنها برای معامله گرانی که بنیاد قوی دارند و از تحلیل بنیادی برای معاملات خود استفاده می کنند میانگین کم کردن مناسب است.
روش مارتینگل و میانگین کم کردن
اکثر افراد روش مارتینگل را با خرید پله ای و میانگین کم کردن اشتباه می گیرند و فکر می کنند که با هم یکسان هستند اما در واقع اینطور نیست و بهتر است با مطالعه پست روش مارتینگل و خرید و فروش سهام به صورت پله ای به تفاوت آنها پی ببرید. روش مارتینگل مانند یک شرط بندی است که فرد پس از هر باخت و افت قیمت سهام دو برابر قیمت قبلی که پرداخت کرده دو مرتبه پرداخت می کند و این منوال تا زمانی که با سود بسیار به پایان برسد ادامه دارد.
مزایا و معایب میانگین کم کردن
با توجه به توضیحاتی که از میانگین کم کردن در اختیارتان گذاشته شد و توضیح تفاوت میانگین کم کردن، خرید و فروش سهام به صورت پله ای و روش مارتینگل میتوان یک نتیجه گیری کلی در مورد مزیا و معایب میانگین کم کردن نمود.
مزیت میانگین کم کردن مانند مزیت خرید پله ای است زیرا با افت قیمت سهامدار یا معامله گر زمان را از دست نمیدهد چرا که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه افت میکند و فاصله میگیرد، معامله گر میتواند با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه، وارد سود شود.
اما یکی از بزرگترین معایبی که میانگین کم کردن دارد این است که معامله گر باید با هر افت قیمت سهام مد نظر خود میانگین را به آن عدد نزدیک کند و این روند میتواند ادامه داشته باشد و همین امر میتواند برای افراد عادی و معمولی که سرمایه محدود دارند ضرر بزرگ و حتی ریسک خیلی بزرگی باشد. در واقع این چنین عملکرد ها مانند کم کردن میانگین برای افراد بزرگ با سرمایه های نامحدود مناسب تر است اما با این حال اگر معامله گر و سرمایه گذار باهوشی باشید با استفاده از استراتژی مناسب میتوانید از کم کردن میانگین هم سود بدست آورید و ضرر خود را کاهش دهید.
دیدگاه شما