مفاهیم پایه در بازار فارکس
در واقع اصطلاحات و مواردی است که قبل شروع به کار در این بازار نیاز است تا به طور دقیق با آنها آشنا باشید. ما این مطالب را در قالب مفاهیم پایه در بازار فارکس بیان کرده ایم. در ادامه این موارد توضیح داده شده است.
آشنایی با نماد ها در بازار فارکس
نماد ها توسط سازمان استاندارد جهانی برای ارزها، شاخص ها و کالاهای اساسی تعیین شده است. در این نماد ها که معمولا سه حرفی هستند دو حرف اول مربوط به کشور مبدا ارز و حرف سوم نام ارز است. به طور مثال در زیر تعدادی نمونه آورده شده است و در تصویر نیز نمادهای شاخص این بازار نمایش داده شده است. لیست کامل این نماد ها در پلتفرم های معاملاتی قابل مشاهده است.
- دلار امریکا United States Dollar USD
- یورو اتحادیه اروپا European Union Euro EUR
- ین ژاپن Japanese Yen JPY
- پوند انگلستان Pound Sterling GBP
- فرانک سوئیس انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی Swiss Franc CHF
- دلار استرالیا Australian Dollar AUD
- دلار کانادا Canadian Dollar CAD
- یک اونس طلا Gold ounce XAU
- یک اونس نقره Silver ounce XAG
مفهوم جفت ارز در بازار فارکس (Currency Pairs)
در بازار فارکس همیشه ارزش یک ارز در مقابل ارز دیگری سنجیده می شود. به طور مثال ارز پوند انگلستان در برابر دلار آمریکا (یعنی هر پوند در مقابل هر دلار چقدر ارزش دارد). در نتیجه در این بازار همیشه با جفت ارز ها سر و کار داریم. برای نمایش این جفت ارزها نیز از سیستم نمادی که قبلا اشاره شد استفاده می شود. به طور مثال:
- EUR/USD (مقدار برابری ارزش یورو در مقابل دلار)
- GBP/USD (مقدار برابری ارزش پوند در مقابل دلار)
- USD/CHF (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل فرانک سویس)
- USD/JPY (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل ین ژاپن)
چهار جفت ارز بالا را جفت ارزهای اصلی (Major Currency) در بازار فارکس می نامند. در صورتی که در طرفین جفت ارز دلار آمریکا نباشد آن جفت ارز را متقاطع (Cross Rate) می گویند. مانند: EUR/GBP- GBP/CHF- AUD/NZD
یکی از مطالب مهم در مفاهیم پایه در بازار فارکس درک جفت ارز ها می باشد. در یک جفت ارز در بازار فارکس، ارز اول را ارز پایه (Base Currency) و ارز دوم را ارز متقابل (Counter Currency) می نامند. به طور مثال اگر نرخ خرید جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۳۲۶۵ باشد بدین معنی است که هر یک یورو، ۱.۳۲۶۵ دلار ارزش دارد و انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی برای خرید یک یورو باید ۱.۳۲۶۵ دلار پرداخت شود.
واحد تغییرات جفت ارزها (PIPs, Points)
به علت حجم بالای معاملات در فارکس (بازار تبادلات ارزی) معمولا نرخ برابری ارزها تا پنج رقم صحیح و اعشار محاسبه می شوند. در جفت ارزهای اصلی به جز ین ژاپن برابری ارزها به صورت یک رقم صحیح و چهار رقم اعشار آورده می شوند. در جفت ارزهایی که نرخ برابری آنها تا چهار رقم اعشار محاسبه می شود، به رقم چهارم بعد از اعشار پیپ (Pips) یا (Point) می گویند. ممکن است در پلتفرم معاملاتی پنج رقم اعشار ببینید که رقم پنجم را اصطلاحا پیپت (Pipet) می گویند که همچنان همان رقم چهارم اهمیت دارد و پیپ است.
مثلا اگر یورو به دلار از ۱.۳۲۶۰ به ۱.۳۲۶۴ برسد، می گوییم ۴ پیپ افزایش یافته است. در جفت ارزهای شامل ین ژاپن اعشار تا دو رقم است پس به عنوان مثال اگر قیمت GBP/JPY از ۱۸۸.۵۶ به ۱۸۸.۵۰ برسد می گوییم ۶ پیپ کاهش یافته است.
مفهوم اسپرد (Spread) و قیمت خرید و فروش (Bid & Ask)
در فارکس، برای هر جفت ارز در هر لحظه دو قیمت وجود دارد. قیمتی که شما در آن قیمت می توانید خرید انجام دهید (Ask) و دیگری قیمتی که می توانید در آن فروش انجام دهید (Bid) تفاوت این دو قیمت را اسپرد (Spread) می گویند. در واقع این دو مقدار مانند زمانی است که از صرافی قصد خرید دلار دارید و قیمت خرید و فروش در صرافی متفاوت است این اختلاف همان اسپرد است.
در پلتفرم معاملاتی به EUR/USD نگاه کنید، خواهید دید: Ask 1.3695 و Bid 1.3694 یعنی قیمت خرید این جفت ارز ۱.۳۶۹۵ و قیمت فروش ۱.۳۶۹۴ است. تفاوت این دو مقدار یا همان اسپرد در کارگزاری یا بروکر های مختلف متفاوت است مثلا برای یورو به دلار ممکن است از مقدار ۰ تا ۲ پیپ باشد.
اسپرد در واقع هزینه ای است که شما به عنوان یک معامله گر برای انجام معامله می پردازید. این مقدار در واقع در یک معامله عدد کوچکی است. مفهوم اسپرد یکی از ساده ترین مفاهیم پایه بازار فارکس است که شما از قبل نیز ممکن است با آن آشنا بوده باشید.
تعریف لوریج (Leverage)
لوریج یا ضریب اهرمی از آن دسته از مطالب مفاهیم پایه بازار فارکس است که تعریف های اشتباه و سو تفاهم های زیادی در درک آن است. میزان تغییر قیمت جفت ارز ها در بازار در روز حدود ۱ درصد است و ممکن است سرمایه گذاران خرد علاقه ای به این بازار نداشته باشند. به همین دلیل مفهومی به نام اعتبار اهرمی یا Leverage به وجود آمده است.
با استفاده از اعتبار اهرمی، سرمایه گزار می تواند تا ۱۰۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شود (این رقم در بروکر های مختلف می تواند بین ۱۰ تا ۱۰۰۰ متغیر باشد و توسط شما قابل تغییر است) که البته همین موضوع ریسک شما را نیز به همین اندازه افزایش می دهد. اگر در یک معامله ۱۰ پیپ سود کنید با حجم ۱ لات، چه لوریج شما ۱۰۰ باشد چه ۵۰۰ سود یکسانی می کنید تفاوت در این است که ممکن است با سرمایه کم و ضریب اهرمی کم نتوانید معامله ای به اندازه ۱ لات انجام دهید. این مورد در مقاله ای با عنوان ضریب اهرمی (Leverage) به طور مفصل توضیح داده شده است.
لات (انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی Lot) واحد اندازه گیری حجم معاملات
یکی از موارد مفاهیم پایه در بازار فارکس آشنایی دقیق با حجم معاملات است. اندازه حجم قرارداد یک معامله در بازار مبادلات ارز فارکس را به طور استاندارد یک لات در نظر می گیرند. اندازه قراردادها با واژه هایی مانند لات Amount یا Lot بیان می شود. در بیشتر قراردادها هر لات برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز پایه است. مثلا اگر شما در معامله ای با حجم ۱ لات، یورو را در مقابل دلار خرید کنید (EUR/USD) در واقع ۱۰۰۰۰۰ یورو در مقابل دلار خرید کرده اید. البته نیاز نیست همیشه با این حجم وارد معامله شوید شما می توانید با مقداری مانند ۰.۰۱ لات وارد معامله شوید. این مقدار بستگی به ضریب اهرمی و سرمایه اولیه شما دارد.
مفهوم بهره شبانه (سواپ – Swap)
اکثر معاملات در بازار توسط بروکر ها و در شبکه بانکی انجام می شود. بروکر ها به علت اینکه نرخ بهره در کشورهای مختلف متفاوت می باشد تفاوت نرخ بهره معاملات باز (معاملات در جریان) مشتریان را محاسبه و نرخ بهره آن را در سود و زیان معامله لحاظ می کنند. این مورد برای معاملاتی است که بیش از ۱ روز کاری در جریان باشد و توسط شما بسته نشده باشند. در صورتی که قصد انجام معاملات بلند مدت دارید حتما از روش محاسبه سواپ کارگزار و نرخ های بهره کشورهای مختلف اطلاعات کسب کنید.
انواع دستورات معاملاتی
آشنایی و یادگیری انواع دستورات و نحوه اجرای آن ها از مهمترین مفاهیم پایه در بازار فارکس می باشد. معاملات در بازار ارز با مشخص بودن ۴ عامل انجام می شوند:
- نوع جفت ارز
- حجم معامله
- تعیین دستور خرید یا فروش
- قیمت ورود
این معاملات در فارکس به ۲ صورت انجام می شوند:
- Market Order
- Pending Order
آشنایی با Market Orders
سفارش و دستور خرید یا فروشی است که که معامله گر به صورت دستی و لحظه ای بر اساس نرخ های موجود بازار ثبت می کند. این سفارش در لحظه انجام می شود و جفت ارز مورد نظر خریده یا فروخته می شود. این مورد در مفاهیم پایه در بازار فارکس یکی از پرکاردبردترین دستورات می باشد.
آشنایی با Pending Order
سفارش و دستور خرید یا فروشی است که بر اساس تغییرات قیمت در آینده انجام می شود را دستورات معلق در مفاهیم بازار فارکس می گویند. به عنوان مثال اگر قیمت جفت ارز EUR/USD برابر ۱.۴۵۵۰ باشد، معامله گر می تواند یک دستور به کارگزار ارسال کند که اگر قیمت به ۱.۴۶۰۰ رسید، خرید یا فروشی برای وی انجام دهد.
انواع Pending Order:
A) Buy Limit ) دستور بای لیمیت دستوری است که سفارش خرید در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را پایین تر از قیمت فعلی بازار پیش بینی می کند.
B) Sell Limit ) دستورسل لیمیت دستوری است که سفارش فروش در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را بالاتر از قیمت فعلی بازار پیش بینی میکند.
C) Buy Stop ) دستور بای استاپ دستوری است که سفارش خرید را در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را بالاتر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
D) Sell Stop ) دستور سل استاپ دستوری است که سفارش فروش را در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را پایین تر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
آشنایی با سایر دستورات معاملاتی
Stop Loss دستوری است که مشخص می کند معامله با چه میزان ضرر بسته شود (در صورتی که تحلیل شما اشتباه باشد بیشتر از یک مقداری ضرر نکنید.)
Take Profit دستوری است که مشخص می کند معامله با چه میزان سود بسته شود (حد نهایی رشد یا ریزش بازار را که تحلیل کرده اید.)
روش های بررسی و تحلیل بازارهای مالی
بطور کلی از سه روش پایه برای تحلیل و پیش بینی بازار استفاده می شود.
الف: Technical Analysis (تحلیل تکنیکال) بررسی نمودار ها و مطالعه روند های حرکتی قیمت برای پیش بینی و تحلیل حرکت های آینده است. معامله گران تکنیکال اعتقاد دارند هر اتفاق موثر در قیمت لحاظ شده است. انواع سبک نظریه پردازی تحلیل تکنیکال:
– تغییر قیمت ها هدفمند می باشد
– قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند
– در مورد قیمت، تاریخ تکرار می شود
ب: Fundamental Analysis (تحلیل فاندامنتال) معامله گرانی هستند که بر اساس متغیرهای سیاسی، واقعیت های اقتصاد بین الملل و وضعیت اقتصاد داخلی با تفسیر بنیادی به دنبال انگیزه ها و دلایل حرکت قیمت می باشند.
ج: Technical & Fundamental Analysis (تحلیل تکنیکال و فاندامنتال) معامله گرانی که با ترکیب و تجزیه تحلیل عوامل تکنیکال و فاندامنتال به تحلیل و پیش بینی آینده قیمت در بازار می پردازند.
موارد مطرح شده از مهمترین مفاهیم پایه در بازار فارکس است و در مطالب بعدی به طور مفصل این موارد توضیح داده می شود.
انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی
پرایس اکشن از اصولی ترین مباحث در آموزش فارکس مبحثی است که بطور ناقص تعریف شده است. معاملهگران بسیاری وجود دارند که در درک آن دچار سوء تفاهم شدهاند. بعضی افراد آن را فقط محدود به تحلیل کندلاستیکها میدانند و برای برخی دیگر نیز پرایس اکشن چیزی جز معاملهکردن با الگوهای نموداری و میلههای قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها نیست.
اما برای من، پرایس اکشن یعنی چگونگی حرکت بازار. همان نیروی بنیادین پشت حرکات بازار است. این پرایس اکشن است که داستان و حکایت هر یک از کندلها را روایت میکند. پرایس اکشن یک سیستم معاملاتی نیست، بلکه یک مهارت معاملاتی است که از طریق تمرین و تجربه بدست میآید. ما میتوانیم رفتار بازار را کندل به کندل و تیک به تیک بخوانیم و متوجه شویم. منظور از پرایس اکشن در اصلیترین حالت آن تحلیل رفتاری روانشناسی بازار است.
پرایس اکشن و ساختار بازار
پرایس اکشن را میتوان بصورت حرکت بازار در حالت دینامیک و پویا تعریف نمود که ساختار بازار را ایجاد میکند و ساختار بازار در واقع ثبت و ضبط رفتار و واکنشهای آن در گذشته است. ما پرایس اکشن را از طریق ساختار بازار میتوانیم متوجه شویم.یعنی با بررسی اصولی حرکات مارکت در گذشته. به یاد داشته باشید که پرایس اکشن به معنی درک روانشناسی پشت حرکات بازار است که به شکل حرکات فیمت در نمودارها دیده می شود.
در هنگام تحلیل پرایس اکشن، به ویژگیهای حرکات بازار دقت میکنیم و سوالاتی را از خود میپرسیم مانند اینکه: بازار پس از اینکه در یک جهت یک حرکت بزرگ را تجربه کرده، چگونه واکنش نشان داده است؟ آیا خریداران فشار بیشتری وارد میکنند یا فروشندگان؟ پس از اینکه فشار خریداران کاهش یابد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ بازار با رسیدن به یک سطح حمایتی چه واکنشی نشان میدهد؟ سطح مقاومتی کجاست و بازار چه واکنشی در برابر آن خواهد داشت؟ قله ها و دره ها به چه شکل و ترتیبی قرار گرفته اند؟جایگاه آنها نسبت بهم چگونه است؟با توجه به جایگاهشان چه نوع و فرمتی از روند را ایجاد کرده اند؟تغییر روندها به چه شکلی ایجاد می شود؟آیا رفتارهای مشابهی در تغییر روندها اتفاق می افتد؟ و…
بررسی و ارزیابی ساختار بازار شبیه به فرایند مشاهدات علمی است. بطور کلی یک معاملهگر بایستی به منظور درک حالت طبیعی روانشناسی بازار از ثبات قدم و صبر و شکیبایی بالایی برخوردار باشد.
معامله با پرایس اکشن به معنای معامله کردن الگوهای نموداری نیست
حرکات بازار در ظاهر بصورت تصادفی هستند، لذا الگوهایی که در بازار شکل میگیرند نیز در ظاهر رندوم و تصادفی هستند. یک پرایس اکشن کار واقعی تمام الگوهای قیمتی را می شناسد اما برای ورود به معامله فقط بر الگوهای قیمتی تکیه نمی کند.بلگه الگوهای نموداری را فقط به عنوان حرکاتی تکرار شونده در نظر می گیرد و برای استفاده از آنها به منطقه تشکیل الگو (اصالت منطقه)توجه می کند و مدام به مناطقی توجه میکند که در ظاهر کمتر تصادفی هستند تا بتواند فرصتهای معاملاتی سودآوری پیدا کند. درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، کلید اصلی برای افزایش احتمال موفقیت در معاملات است.
خوانش و درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، الگوهای زمینهای و اصلی بازار را نشان خواهد داد که تصادفی نیستند و در این صورت میتوان فرصتهای معاملاتی را محاسبه نمود. به بیانی منطقی، معاملهگری که پرایس اکشن را در نظر دارد، با استفاده از الگوهای نموداری معامله نمیکند، بلکه با بهرهگیری از روانشناسی بازار پشت این الگوها معامله میکند. به واقع، این افراد روی ساختار حرکتی بازار معامله میکنند، نه روی حرکات به ظاهر تصادفی بازار.
موازنه و عدم موازنه در بازار
موازنه
بازارهای مالی معمولا در وضعیت بالانس و موازنه (Equilibrium) قرار دارند. به این معنی که خریداران و فروشندگان عدم توافق خیلی بزرگی روی قیمت بازار ندارند. قیمت بازار حول و حوش یک ارزش مرکزی حرکت میکند، که این حرکت را در پرایس اکشن به عنوان ساختارهای تصادفی بزرگ یا کوچک مینامند. رفتار بازار در محدودههای نوسانی به لحاظ آماری میتواند به مدل “وِلگشت ” یا قدم زدن تصادفی نزدیک باشد.
(ولگشت یا گام تصادفی مطالعه رفتار یک مسیر تشکیل شده از گامهای تصادفی و پیدرپی با استفاده از ابزار ریاضیات است.نتایج کاوش در مورد این موضوع در شاخههای مختلف علم همچون علوم کامپیوتر، فیزیک، بومشناسی، اقتصاد، روانشناسی و موارد دیگر به عنوان مدلی پایه برای فرایندهای تصادفی در طول زمان استفاده شده است. به عنوان مثال، مسیر طی شده توسط یک مولکول هنگام حرکت درون گاز یا مایع، مسیر حرکت یک حیوان علفخوار، نوسانات قیمت سهام و وضعیت مالی یک قمارباز مواردی هستند که میتواند با ولگشت مدلسازی شود._ویکیپدیا) البته تحلیلگران تکنیکال بایستی از معامله با این قبیل ساختارهای بازار خودداری کنند، چرا که در این شرایط نمیتوانیم احتمال موفقیت بالایی داشته باشیم.
عدم موازنه
بالاخره زمانی میرسد که یک موقعیت بالانس و موازنه به لحاظ نقدینگی دچار مشکل میشود. در این هنگام، قیمت ناگهان و به شدت به یک سمت حرکت میکند. دلایل زیادی برای تغییر فاز بازار از حالت موازنه به عدم موازنه (Anti-equilibrium) وجود دارد. به لحاظ روانشناسی، فعالان بازار ممکن است این حرکت بزرگ و ناگهانی بازار را به عنوان یک تغییر و تحول موقت در نظر بگیرند که قیمت را مجددا به حالت تعادلی بازخواهد گرداند. یکی دیگر از احتمالات این است که حرکات ناگهانی و شدید بازار به شکست یک حالت موازنه منتهی شود. این حالت در پرایس اکشن تحت عنوان شکلگیری یک روند جدید شناخته میشود.در دوره پرایس اکشن انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی امینو نشانه های این تغییر موازنه با عنوان “نشانه های اتمام روند” بصورت کامل مورد بررسی قرار گرفته و آموزش داده شده است.
ماهیت بازار
این تعامل و رفت و برگشت بین حالات موازنه و عدم موازنه، ذات و ماهیت بنیادین ساختار بازار است. این موضوع ریشه اصلی درک چگونگی رفتار بازار است. هر لحظه باید ببینیم که آیا بازار در حالت موازنه است یا عدم موازنه. سپس باید به پرایس اکشن توجه کرده و روانشناسی بازار را دنبال کنیم. این روانشناسی بازار است که موقعیتهای معاملاتی سودآوری پیش روی ما قرار میدهد.
الگوهایی که در نمودارها میبینیم، انعکاسی از روانشناسی بازار هستند. این الگوها از این جهت که نشان دهنده نوع رفتارهای معامله گران در موقعیت های مشابه هستند مهم اند.ما میتوانیم با استفاده از آنها و با بررسی اصالت منطقه ای که الگو در آن ایجاد شده طبق چک لیست معاملاتی خود معامله کنیم و میزان ریسک معاملات را تعیین کنیم اما فراموش نکنید که این الگوها تنها هنگامی مفید و سودآور هستند که نشانی واضح از رفتار بازار باشند.
برای آشنایی بیشتر با اصول پرایس اکشن مقاله “پرایس اکشن(Price Action)در فارکس چیست؟ ” را مطالعه کنید
انواع چارت در بازارهای مالی
همیشه از قدیم میگویند: «یک تصویر ۱۰۰۰ کلمه است»؛ پس چرا ما نباید از این قابلیت استفاده کنیم؟ بیایید همه چیز را تصویری کنیم و از نعمت بینایی خود در جهت سود استفاده کنیم. از این به بعد، چارت بهترین دوست شما خواهد بود. پس سعی کنید با انواع چارت دوست باشید.
یک چارت، یا به طور دقیقتر، یک چارت قیمت، اولین ابزاری است که هر تریدر با تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد؛ پس باید آن را یاد بگیرد.
یک چارت به طور ساده نمایش دیداری قیمت در طول زمان است.
کار آن نمایش فعالیت تریدرها است که در طول یک دوره یا پریود معاملهگری رخ داده (چه ۱۰ دقیقه باشد، انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی چه ۴ ساعت، یک روز یا یک هفته)
هر دارایی در بازارهای مالی که بتوان داده قیمتی آن را در بازه زمانی بدست آورد، میتواند به یک چارت تبدیل شود و میتوان روی آن تحلیل کرد. حتی شما اگر داده قیمتی مرغ، گوشت یا تخممرغ هم داشته باشید، میتوانید بفهمید کی گران میشود(چون متاسفانه هیچوقت ارزان نمیشوند! 😂)
تغییرات قیمتی مجموعهای از رویدادهای رندم و تصادفی است، پس کار ما به عنوان یک تریدر این است که ریسک را مدیریت کنیم و روی احتمالات سرمایهگذاری کنیم. اینجاست که چارت به کمکمان میآید.
انواع چارت ها بسیار کاربر-پسند هستند زیرا فهمیدن تغییرات قیمتی در طول زمان به دلیل تصویری بودن آنها بسیار راحت است.
با یک چارت، تحلیل تغییرات قیمتی، الگوها و تمایلات یک ارز یا هر نماد دیگری بسیار ساده است.
نمیخواهیم بحث را مثل کلاس ریاضی مدرسه خشک کنیم. واقعیت این است که آموزشهایی که به ما دادند کمترین کاربردی ندارد؛ اما در این بخش فقط یک آموزش شاید به کار آید.
اگر یادتان باشد در نمودار ۲ بعدی، یک محور Yو محور دیگر X بود. در چارت مالی، محور Y (عمودی) مقیاس قیمت است و محور X (افقی) مقیاس زمان است.
در انواع چارت، قیمت از چپ به راست خوانده میشود؛ پس جدیدترین قیمت بازار در راستترین بخش چارت وجود دارد.
در ایام قدیم، این چارتها با دست نقاشی میشدند!
خوشبختانه، بیل گیتس و استیو جابز به دنیا آمدند تا برای ما کامپیوتر را خلق کنند. پس امروزه چارتها توسط کامپیوتر و نرمافزار کشیده میشوند.
انواع چارت قیمتی چه چیزی را نشان میدهد؟
نمودارهای قیمتی تغییرات عرضه و تقاضا را نشان میدهد.
به زبان ساده، چارت مجموع خریدها و فروشهای یک نماد (در این مورد مثلاً جفت ارز) است.
یک چارت شامل تمام اخبار فعلی و انتظارات تریدرها از اخبار آینده میشود. وقتی آینده از راه میرسد و واقعیت از آن انتظارات متفاوت است، قیمت دوباره تغییر میکند.
اخبار آینده حالا تبدیل به «اخبار رخداده» شده است و با این اطلاعات جدید، تریدرها انتظارات خود را از اخبار آینده اصلاح میکنند. همین چرخه بارها تکرار میشود.
چارتها تمام فعالیت میلیونها شرکتکننده در بازار را مخلوط میکند و نمایش میدهد. چه این شرکتکنندهها انسانها باشند چه الگوریتمها (رباتها)
چه این تراکنشها به وسیله یک صادرکننده، مداخله ارزی توسط بانک مرکزی، تریدهای انجام شده توسط هوش مصنوعی در هج فاند یا معامله تریدرهای خرده باشد، یک چارت تمام این دادهها را به صورت یک فرمت تصویری به ما نمایش میدهد تا بتوانیم روی آن تحلیل تکنیکال کنیم.
انواع چارت قیمتی
اجازه دهید به ۳ نوع از معروفترین نوع چارت قیمتی نگاهی بیاندازیم:
۳.چارت شمعی (candlestick)
حالا هرکدام از این چارتها را توضیح میدهیم و به شما نشان میدهیم چه نکاتی در هر کدام مهم است.
چارت خطی(Line Chart)
یک چارت خطی ساده به این صورت است که از بسته شدن یک قیمت در بازه زمان به قیمت بعدی، خطی میکشد.
وقتی با خط به صورت رشتهای در میآیند، میتوانیم حرکت قیمت عمومی یک نماد را در بازه زمان نشان دهد.
خواندن این چارت بسیار ساده است، اما چارت خطی ممکن است اطلاعات جزئی کمتری درباره رفتار قیمت در بازه زمان به تریدر بدهد.
تمام چیزی که نشان میدهد این است که قیمت در انتهای بازه زمانی در قیمت X بسته شده است. دیگر هیچ اطلاعات دیگری وجود ندارد.
یکی از فایدههای این نوع چارت، دیدن سریع و آسان روند است. از این چارت معمولاً برای دیدن یک تصویر کلی از بازار استفاده میشود.
این چارت همچنین بهترین ابزار برای نمایش روندها است که خیلی ساده همان «شیب خط» است.
بعضی از تریدرها کلوز (قیمت بسته شدن) کندلها را مهمتر از اُپن(قیمت باز شدن کندل)، لو (پایینترین قیمت کندل) یا های (بالاترین قیمت کندل) میدانند. با توجه به فقط کلوز کندلها، نوسانات مابین آن نادیده گرفته میشود.
در بخش زیر یک مثال از EUR/USD وجود دارد:
چارت میلهای(Bar chart)
یک چارت میلهای کمی پیچیدهتر از دو مدل قبلی است، این نوع چارت قیمت باز و بسته، های و لو را نشان میدهد.
چارت میلهای به تریدر کمک میکند بازه قیمتی را در هر بازه زمانی مشاهده کند.
این میلهها ممکن است بزرگ یا کوچک باشند (هر میله با میله دیگر متفاوت است، درست مثل کندل)
بخش پایینی میله عمودی نشاندهنده پایینترین قیمت معامله شده در بازه زمان است (همان لو یا Low) به همین ترتیب بخش بالایی میله عمودی نشاندهنده بالاترین قیمت معامله شده در بازه زمان است (همان های یا high)
هر میله که کامل میشود، نمایانگر کل اطلاعات قیمتی در انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی بازه زمانی خودش است.
اگر قیمت نوسان بزرگی در بازه قیمتی انجام دهد، میله بلندتر میشود و همینطور اگر نوسان کمی انجام دهد، میله کوتاه خواهد بود.
نوسان در اندازه میله به دلیل روشی است که هر میله ساخته میشود. ارتفاع عمودی میله نمایانگر بازه بین قیمت های و لو در یک بازه زمانی است.
میله قیمتی همچنین در بازه زمان، قیمت انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی باز شدن و بسته شدن را به خطی افقی ضبط میکند.
خط افقی سمت چپ میله، قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست میله قیمت بسته شدن میله را نشان میدهد.
در بخش زیر یک مثال از EUR/USD وجود دارد:
یک میله به طور ساده، برشی از زمان است، ممکن است این برش (بازه زمانی) یک روز، یک هفته یا انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی یک ساعت باشد.
هرجا شما واژه میله را دیدید، به بازه زمانی یا تایم فریم آن دقت کنید.
چارت میلهای همچنین با نام “OHLC” شناخته میشود زیرا نمایانگر Open,High,Low,Close
یک تفاوت عمده بین چارت خطی و یک OHLC این است که چارت میلهای میتواند نوسانات را نشان دهد.
در بخش زیر دوباره تصویری از یک میله در چارت میلهای را داریم:
Open: خط کوچک افقی در سمت چپ میله که نشاندهنده قیمت باز شدن است
High: بالای خط عمودی که بالاترین قیمت در بازه زمانی را نشان میدهد.
Low: پایین خط عمودی که نشاندهنده پایینترین قیمت در بازه زمانی است
Close: خط کوچک افقی در سمت راست که نشاندهنده قیمت بسته شدن است.
چارت شمعی ژاپنی یا کندلی (Candlestick Chart)
چارت کندلی در انواع چارت یک ورژن یا نسخه دیگر از همان چارت میلهای است.
چارتهای کندلی همان اطلاعات قیمتی چارت میلهای را نشان میدهند، اما زیباتر و گرافیکیتر👌
بسیاری از تریدرها این چارت را نه تنها به دلیل زیبایی آن بلکه به خاطر سادگی آن در خواندن دوست دوست دارند.
چارت کندلی هم همان بازه های تا لو را در یک حط عمودی نشان میدهند. هرچند، در نمودار کندلی، بدنه بزرگتر میانی، بازه قیمتی باز و بسته شدن را نشان میدهد.
کندلها به خواندن سنتیمنت بازار با تفاوت رنگشان کمک میکنند.
به شکل سنتی، اگر بدنه میانی پر یا رنگی باشد، نشان میدهد کلوز پایینتر از اُپن است.
در این مثال، رنگ پر شده مشکی است. برای بلوکهای پرشده ما، بالای بدنه یا بلوک، قیمت باز شدن و پایین بلوک، قیمت بسته شدن است.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، بلوک یا بدنه میانی به شکل سفید یا توخالی خواهد بود.
ما در میهن چارت اصلاً دوست نداریم فقط روی چیزهای سنتی تمرکز کنیم (چارت سیاه و سفید). ظاهر این چارتها کمی غیر جذاب است.
استراتژی معاملاتی چیست؟ انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
برای حضور در بازارهای مالی باید برنامه داشت. طراحی یک برنامه یا استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات برای شروع فعالیت در بازار سرمایه است. شاید هر فردی احساس کند در ذهنش برنامهای برای کسب سود دارد اما تا زمانی که این برنامه به یک استراتژی مدون و هدفدار تبدیل نشود، شانس کسب موفقیت اندک خواهد بود. استراتژیهای معاملاتی متنوع هستند. سرمایهگذار باید با توجه به شرایط یک روش مناسب برای کسب سود انتخاب کند. برای شناخت استراتژی معاملاتی و انواع آن با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
اگر بخواهیم استراتژی یا برنامه معاملاتی را به سادهترین شکل بیان کنیم میتوانیم از جمله «در چه زمانی چه سهمی بخریم» استفاده کنیم. استراتژی معاملاتی به ما نشان میدهد در چه زمانی باید چه اقدامی داشته باشیم. ورود و خروج از بازار، خرید و فروش سهم، تغییرات سبد دارایی، تغییر میزان نقدینگی و … از جمله اقداماتی است که در استراتژی معاملاتی مشخص میشود.
برخی از بازارهای مالی یک طرفه هستند. یعنی سرمایهگذار میتواند تنها برای زمان خرید سهم به صورت قطعی برنامهریزی کند. در نتیجه استراتژی معاملاتی چنین افرادی باید بر پایه زمان و میزان خرید شکل بگیرد و حالتهای متنوعی برای فروش سهم طراحی شود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه نقشی در برنامه معاملاتی دارد؟
قبل از آن که بخواهید استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید باید با مفاهیمی مثل تحلیل تکنیکال آشنا شوید. تجزیه و تحلیل تکنیکال سهم شامل اقداماتی میشود که بر پایه مفاهیم و فرمولهای ریاضی و آماری، آینده نمودار و قیمت دارایی یا سهام را پیشبینی میکند. در تحلیل تکنیکال به اخبار، اعتبار تیم توسعه، بحرانها و اتفاقات جهانی و … توجه نمیشود و تنها دادههای ریاضی مثل قیمت، حجم خرید و فروش، میزان عرضه و تقاضا، حرکات نمودار و … مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه امروزه شاخصهایی مثل ترس و طمع در بازار کریپتو طراحی شدهاند که هیجانها و احساسات کاربران را مورد ارزیابی قرار میدهد اما باز هم نتیجه روی کاغذ و به وسیله فرمولها تعیین میشود.
تحلیل تکنیکال به روشهای متنوعی انجام میشود. تحلیل بر اساس معاملات روزانه، نوسانها، موقعیت بازار و اسکالپینگ (Scalping) از جمله روشهای تحلیل تکنیکال و تدوین برنامه معاملاتی است.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای بسیار متنوعی برای فعالیت در بازارهای مالی طراحی شده است. علاوه بر این که خصوصیات بازارهای مالی متفاوت است، دیدگاه و نظرات کارشناسان نیز تفاوتهای زیادی دارد. از طرفی هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و نمیتواند از هر استراتژی یا برنامهای برای کسب سود و سرمایهگذاری استفاده کند.
استراتژی ابزار محور (اندیکاتوری)
اندیکاتورها یا شاخصها اعدادی هستند که از فرمولها و ابزارهای ریاضی حاصل میشوند. این اعداد به صورت چارت، نمودار خطی یا اشکال ریاضی ترسیم میشوند تا دیدی روشن از وضعیت بازار به سرمایهگذار بدهند.
امروزه اندیکاتورهای بسیار زیادی طراحی شده است. برای مثال در بازار کریپتو شاخصهایی مثل ترس و طمع، دامیننس، مارکت کپ و … در کنار قیمت و حجم خرید و فروش به سرمایهگذاران کمک میکنند تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند.
استفاده از این استراتژی معاملاتی سادهترین راه برای ورود به بازارهای مالی است. در صورت استفاده از این استراتژی باید دقت داشت که شاخصها همیشه پیشبینی صحیحی از آینده ندارند. علاوه بر این هر شاخص در بازه زمانی خاصی محاسبه میشود. بنابراین در زمان سنجش شاخصها باید به همخوانی بازههای زمانی دقت کرد.
یکی دیگر از چالشهای مهم مربوط به استراتژی معاملاتی ابزار محور، درک صحیح هر اندیکاتور است. برای مثال افزایش مارکت کپ همیشه ناشی از افزایش تقاضا نیست و گاهی رشد قیمت موقتی و کاذب باعث افزایش ارزش بازار میشود.
استراتژی پرایس اکشن
پرایس اکشن را میتوان اساسیترین روش تحلیل تکنیکال و تعیین استراتژی معاملاتی دانست. در این روش هیچ شاخصی بررسی نمیشود و تنها نمودار قیمت مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. البته نمودار قیمت دارای انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی جزییات متعددی مثل قیمت باز شدن، سطح بسته شدن، بالاترین و پایینترین نرخ دوره زمانی و صعود یا سقوط قیمت در محدوده مورد نظر است.
بر خلاف روش ابزار محور که یادگیری جزییات آن در بازارهای مالی مختلف متفاوت است، با یادگیری روش پرایس اکشن میتوان در تمام بازارهای مالی سرمایهگذاری را آغاز کرد. این روش تمام تمرکزش را روی اتفاقات زمان حال قرار میدهد و سبب اخذ تصمیماتی منطقی و لحظهای میشود.
استراتژی محاسباتی
این استراتژی معاملاتی به کمک فرمولهای ریاضی طراحی شده است و نیازی به تحلیل ندارد. در حقیقت استراتژی محاسباتی یک مدل ساده شده از استراتژی بازار محور است. مارتینگل یا گرید از جمله معروفترین استراتژیهای معاملاتی است که توسط تریدرها و سرمایهگذاران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
در این انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی روش دادهها وارد فرمولهای ریاضی میشوند. نتایج فرمولها برابر با تصمیمات سرمایهگذار است. یعنی فرمولها به شما اعلام خواهند کرد که زمان مناسب برای خرید و فروش یا هر اقدام دیگری چه موقعی خواهد بود.
بهترین راهکار برای استفاده از این برنامه معاملاتی، بهرهگیری از معاملات خودکار است. لازم به ذکر است که بیدقتی در این روش ممکن است خساراتی سنگینی را ایجاد کند.
استراتژی ترکیبی
زمانی که سرمایهگذار از چندین برنامه معاملاتی به صورت همزمان استفاده کند میتوان گفت در حال اجرای استراتژی ترکیبی است. بسیاری از سرمایهگذاران و تریدرهای موفق از همین روش برای فعالیت در بازارهای مالی استفاده میکنند. در این روش تمام احتمالات و پیشبینیها بررسی خواهد شد. هر کدام از استراتژیهای ذکر شده مزیتها و معایبی دارند و انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی در صورت استفاده همزمان از چند استراتژی، میتوان امید داشت که تاثیر معایب به حداقل برسد.
باید دقت داشت که به کار بستن استراتژی معاملاتی ترکیبی بسیار وقتگیر و چالشبرانگیز خواهد بود. بنابراین افرادی که وقت و حوصله زیادی برای تدوین استراتژی و برنامه معاملاتی دارند میتوانند از این روش استفاده کنند.
جمعبندی
حضور در بازار بدون داشتن استراتژی معاملاتی بازی با سرنوشت داراییها است. یک برنامه معاملاتی خوب میتواند مهمترین عامل برای کسب ثروت باشد و استراتژی نامناسب یا ناقص نیز سرمایهگذار را به مرز ورشکستگی خواهد رساند. امروزه استراتژیهای متنوعی طراحی شده است اما بهتر است تا حد امکان از دو یا چند روش به صورت همزمان استفاده کرد تا درصد خطا و احتمال شکست به کمترین میزان ممکن برسد. هر چه آگاهی ما از جزییات استراتژیهای معاملاتی افزایش یابد، تصمیمات بهتری در شرایط و موقعیتهای مختلف خواهیم گرفت و هر چه تصمیمات بهتری اخذ کنیم، سود بیشتری کسب خواهیم کرد.
آشنایی با پولبک (اصلاح قیمت) و انواع آن
احتمالا کلمه ای به نام پولبک (PullBack – اصلاح قیمت) یا بوسه وداع را در بازار های مالی همچون بورس و بازار های جهانی شنیده باشید و با خود بگویید یعنی چی!؟ در این مقاله سعی کردیم تا پاسخ این پرسش را به شما عزیزان بگوییم پس تا انتها با ما همراه باشید.
پولبک ها ( PullBack) حرکت های قیمتی مشهودی در بازار های مالی هستند که طرفداران زیادی در بین معامله گران در این بازار ها دارد زیرا این حرکت قیمتی می تواند نوید از ادامه روند صعودی و یا نزولی (در بازار های دوطرفه)دهد .
در علم تحلیل تکنیکال قیمت هایی در بازار وجود دارند که به دلایل مختلف که میتواند شامل رند بودن قیمت یا به دلیل انتظارات بازار نسب به آن قیمت (مانند بیت کوین 100 هزار دلاری)و…که میتوانند موجب برگشت قیمت ارز ، کالاویا سهام از آن ناحیه قیمتی شوند که به این مناطق سطوح حمایت و مقاومت گفته می شود.
با توجه به عدم قطعیت در بازار های مالی و در پی آن عدم قطعیت در تحلیل تکنیکال این سطوح حمایتی و مقاومتی می توانند در طی حرکت های قیمتی شناخته نشده و به اصطلاح شکسته شوند و یبا توجه به قانون حمایت مقاومت ها هر مقاومتی پس از شکست حمایت قدرتمندی می شود و هر حمایتی پس از شکست تبدیل به مقاومت قدرتمندی می شود برای مثال سطح 30 هزار بیت کوین که سطح قوی مقاومتی بود که پس از شکست تبدیل به سطح حمایتی قوی شده است.
حال با دانستن این مطالب مفهوم اصلاح قیمت بسیار قابل درک می شود پولبک ها حرکت های عقب گردی هستند که پس از شکست هر حمایت و مقاومت میتوانند (همیشگی نیست)انجام می شود برای مثال:
ویژگی PullBack چیست؟!
پولبک ها دارای ویژگی های خاصی هستند که می تواند در تایید آن، حرکتش و همچنین به تعیین اعتبارش در بازار کمک کنند که شامل:
1-حرکت کند و ضعیف به عقب
2-کم حجم بودن پولبک ها
3-انجام شدن پولبک پس از شکست سطح در نزدیکی سطح شکسته شده
4-مقایسه بین ای تی ار موج شکست با موج عقب گرد پولبک
1-حرکت کند و ضعیف به عقب:
پولبک ها در واقع حرکت هایی هستند که در اثر تسویه کردن پوزیشن بخش کوچکی از فعالان بازار که شامل معامله گران خرد که شامل (اسکلپر ها و دی تریدر ها)میشود شکل میگیرد زیرا با تسویه شدن بخش کمی از معاملات فشار عرضه تقاضایی در بازار تشکیل میشود و همین امر موجب به وجود آمدن اصلاح قیمت در بازار می شود حال با این تفاصیل، پولبک باید ضعیف و بی جان باشند زیرا عمده معامله گران روند تشکیل شده را تمام شده نمی دانند و اقدام به تسویه معاملات نکرده اند و پس از تمام شدن تسویه های انجام شده توسط معامله گران خرد به دلیل تداوم در روند قالب پول جدیدی در بازار تزریق می شود و بازار به قدرت بیشتر در روند قالب خود حرکت می کند.(علت حرکت های سریع و پر قدرت به همین دلیل میباشد)
2-کم حجم بودن پولبک ها :
با توجه به توضیحاتی که در پاراگراف قبل داده شد کم حجم بودن پولبک ها به دلیل کم بودن تسویه های انجام شده پس از شکست سطح می باشد که یکی از مهم ترین عوامل تشکیل پولبک سالم در بازار همین کم حجم بودن آنها می باشد زیرا اگر حجم معاملات در زمان انجام آن زیاد باشد می تواند اخطاری مبنی بر برگشت قیمت روند و تمام شدن روند قالب در بازار باشد زیرا می توان فهمید به احتمال خیلی زیاد بزرگان بازار و اکثر معامله گران به این نتیجه رسیده اند که روند قالب تمام شده است و به همین علت اقدام به تسویه کردن معاملات خود می کنند
3-رفتار پولبک ها:
با توجه به توضیحاتی که در رابط با پولبک داده شد پولبک ها حرکت های سریعی در بازار هستند که تدوام ندارند و زمانی که پولبکی انجام میشود بهتر است در نزدیکی سطح شکسته شده باشد زیرا اگر با سطح مورد نظر فاصله زیادی بگیرد در تایم معاملاتی ما دیگر به منزله پولبک قلمداد نمی شود زیرا با تعاریفی که در رابط با پولبک داده شد همخوانی ندارد و میتوان آنرا اصلاح قیمتی و یا پولبکی در تایم فریم های بالاتر در نظر گرفت.
4- اندیکاتور AT:
اندیکاتور ای تی ار که کاربرده گسترده ای در تحلیل های کلاسیک از جمله پرایس اکشن و موج شماری و…)دارد برای تشخیص PullBack نیزمیتوان از آن استفاده کرد این اندیکاتور که نوع نشان دهنده رنج های قیمتی ثبت شده درکندل های گذشته بازار است میتواند به ما درتشخیص قدرت کندل های فعلی نسبت به کندل های قبل برای مثال 14 کندل قبل(این عدد بستگی به تنظیمات دوره اندیکاتور دارد) کمک کند.
حال کاربرد این اندیکاتور در تشخیص پولبک (PullBack) چیست؟!
با توجه به مطالب ذکر شده پولبک ها حرکت های کند و ضعیفی بودند که پس از شکست سطوح مختلف میتواند تشکیل شود(همیشگی نیست) با بررسی اندیکاتور ای تی ار در زمان شکست و پولبک می توان فهمید که قدرست شکست سطح قوی تر بوده است یا شکست اگر قدرت شکست با توجه به اندیکاتور ای تی ار قوی تر بود یعنی پولبک انجام شده سالم است و میتوان بر اساس آن معامله کرد، اگر قدرت آن بیشتر بود باید احتیاط شود و تا حد امکان معامله ای انجام نشود زیرا میتواند شکست کاذبی باشد که بسیاری از معامله گران را در تله های گاوی و خرسی انداخته است.(تحقیقات بولکوفسکی نشان میدهد که در 58% موارد پولبک تشکیل میشود.)
انواع پولبک ها (PullBack) کدامند؟
نتیجه گیری:
با توجه به توضیحات داده شده می توان از این حرکت جادویی در بازاربه عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده کرد در مقاله های بعدی سعی مکنیم استراتژی های معاملاتی که با پولبک ترکیب شده ان را برای شما شرح دهیم.
دیدگاه شما