نقش بازار سرمایه در خلق ثروت


نقدینگی باعث زایش و تولید در بازار سرمایه است

کارشناس مسائل مالی با بیان اهمیت توجه به بازار سرمایه گفت: رشد بازار سرمایه موجب ایجاد اشتغال پایدار و توسعه اقتصادی خواهد شد.

سعید شیرزادی در مصاحبه با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری موج در ارتباط با وضعیت بورس کشور گفت:با توجه به افزایش قیمت فلزات اساسی و پیش بینی کاهش نرخ سود بانکی، شرایط بازار سرمایه مناسب به نظر می رسد، انتظار فعالین بازار سرمایه رشد سهام است و پیش بینی می شود ماه های آینده ماه های خوبی برای بازار بورس باشد.

وی در ارتباط با تاثیر بازار سرمایه بر کاهش نرخ بیکاری و افزایش رشد اقتصادی گفت: معمولا بخش اعظمی از سرمایه های ثابت شرکت ها از بازار سرمایه تامین می شود. رشد بازار سرمایه کمک نقش بازار سرمایه در خلق ثروت می کند تا منابع با ثبات جذب شرکت ها شود و شرکت ها توانایی ایجاد طرح های توسعه داشته باشند و این امر موجب ایجاد اشتغال پایدار خواهد شد، همچنین توسعه بازار سرمایه باعث خواهد شد کارهای تولیدی مولد شوند.

شیرزادی ادامه داد:عمدتا در کشور های توسعه یافته یکی از مهم ترین مسیر های اشتغال، تقویت بازار سرمایه است. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری و توجه ویژه ایشان به اشتغال و کار آفرینی در بستر اقتصاد مقاومتی انتظار می رود توجه به بازار سرمایه بیش از گذشته مدنظر قرار گیرد تا کشور بتواند در مسیر توسعه حرکت کند و با ایجاد اشتغال پایدار چرخه اقتصادی کشور در مسیر رشد و نمو گام بردارد.

شیرزادی در پایان گفت نقدینگی مانند سیلی است که به هرجا برود ویرانگر است. بطور مثال نقدینگی اگر وارد بازار ارز شود قیمت ارز را بالا خواهد برد، اگر در بازار مسکن وارد شود اثری مشابه خواهد داشت، تنها جایی که نقدینگی قابل کنترل است و باعث زایش و تولید می شود بازار سرمایه است و سیاست گذاری در این زمینه به تولید اشتغال، رشد اقتصادی و سایر شاخص های اقتصادی کمک خواهد کرد.

نیروی محرکه توسعه اقتصادی

نیروی محرکه توسعه اقتصادی

بازار های سهم در حال رشد اند. بازار سهام کشور های در حال توسعه بخش عمده ای از این رشد است . طی ۱۰ سال گذشته ، ارزش بازار سهام از ۰۰۰ ، ۸ میلیارد دلار به بیش از ۰۰۰ ، ۲۵ میلیارد دلار رسیده است ، و ارزش بازار های جدید در حال رشد ( اصطلاحاً emerging market ) به ۲۰ درصد ارزش روز بازار ها رسیده است .

● مقدمه
بازار های سهم در حال رشد اند. بازار سهام کشور های در حال توسعه بخش عمده ای از این رشد است . طی ۱۰ سال گذشته ، ارزش بازار سهام از ۰۰۰ ، ۸ میلیارد دلار به بیش از ۰۰۰ ، ۲۵ میلیارد دلار رسیده است ، و ارزش بازار های جدید در حال رشد ( اصطلاحاً emerging market ) به ۲۰ درصد ارزش روز بازار ها رسیده است . ارزش معاملات بازار های درحال رشد نیز به ۲۰ درصد ارزش کل معاملات رسیده است . به علاوه ، مطالعات نشان می دهد که بازار های سهام در حال رشد تلفیق بیشتری با بازار های سرمایه جهانی پیدا کرده اند . چنین رشدی توجه سرمایه گذاران جهانی را به بازار های درحال رشد جلب کرده است . همه بازار های جدید فرا گرفته اند که سرمایه گذارانی را در سطح بین المللی مخاطب قرار دهند . ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست .
در چنین شرایطی است که بس یاری از قانون گذاران و سیاست گذاران و حتی بعضاً اقتصاددان می پرسند که آیا رشد بازار های سرمایه کمکی جدی به بخش واقعی اقتصاد می کند . این همایش با مضمون اصلی ” بازار سرمایه ، موتور رشد اقتصادی “ درپی آن است که به همین سؤال پاسخ دهد . به بیان دیگر ، کسانی که نگرانند مبادا بازار سرمایه به محل پر ریسکی جهت پاسخ گویی به حس کنجکاوی و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت تمایلات سفته بازانه مردم و به ویژه جوانان بدل شود ، سخت به دنبال آن اند که پاسخ روشنی به این سؤال بیابند که آیا بازار های سرمایه به راستی با مسئله توسعه اقتصادی پیوند دارند . مقاله ای که این جانب در اینجا عرضه می کنم نیز بحثی مقدماتی در همین راستاست .

● رابطه بین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی
در سال های اخیر ، مطالعه مجددی در مورد رابطه بین توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی انجام شده است که این مطالعات بیشتر متوجه نظریه رشد درونزا بوده است . ادبیات موجود در مورد این موضوع توسط اقتصاددانی که روی توسعه کار می کنند ، به کار گرفته شده است تا نشان داده شود که توسعه بخش مالی ، آثار مثبت روی نرخ رشد مداوم دارد .
مطالعات اولیه افرادی چون گلداسمیت ، مکنون و شاو نشان داد که سیاست های عمومی ای که دولت ها طراحی می کنند ، نقش عمده ای در تجهیز منابع پس اندازی ای که می تواند صرف تأمین مالی سرمایه گذاری ها شود ، ندارد . آنان نشان دادند که همه اشکال کنترل های عمومی باعث شرایط رکود مالی می شود ، و تأثیر منفی روی رشد اقتصادی دارد .
همة آنان نهایتاً نتیجه گرفتند که می باید به دنبال آزادسازی مالی بود و همه اشکال دخالت عمومی در بازار های مالی خلق ارزش نمی کند ؛ بازار های مالی می باید آزادسازی شود ، و اجازه داده شود که نرخ سود و بهره آزاد باشد .
مطالعات بسیاری ثابت می کنند که در صورت نبود سرمایه ، توسعه اقتصادی با مشکل جدی مواجه می شود . باسو در بررسی سال ۱۹۷۷ خود یک بار دیگر نشان می دهد که در کشور های درحال توسعه ، مشکل اصلی توسعه اقتصادی ، کمبود سرمایه است . در چنین شرایطی ، اگر بازار سهامی داشته باشیم که در سطح بین المللی با دیگر بازار ها در پیوند باشد ، سرمایه مورد نیاز برای سرمایه گذاری تأمین می شود . از آن جا که انباشت سرمایه یکی از مهم ترین منابع توسعه مداوم اقتصادی است ، از طریق بازار سرمایه کشور می توان سرمایه لازم را تجهیز کرد .
مطالعات بسیاری نشان می دهد که سطح توسعه بازار های مالی به ویژه بازار سهام و تأثیری که آن ها بر تأمین مالی شرکت ها و انتخاب روش تأمین مالی شرکت ها دارند ، نهایتاً تأثیر شگرفی بر توسعه اقتصادی باقی می گذارند . به بیان دیگر ، در اقتصاد هایی که بازار سرمایه در آن ها به خوبی کار می کنند ، در صورتی که تنوع سازی ریسک به درستی انجام شود و امکان ایجاد ساختار های مالی مناسب برای شرکت ها فراهم شود ، خلق ثروت با سرعت انجام می شود و توسعه بهتر صورت می گیرد .

● نقش توسعه مالی در بخش واقعی اقتصاد
اکنون نزدیک به صد سال است که به برکت مطالعات اولیه افرادی چون شومپیتر می دانیم که توسعه مالی باعث توسعه اقتصادی می شود . شومپیتر توضیح داد که نوآوری های تکنولوژیک ، نیروی محر که رشد اقتصادی بلند مدت است ، و دلیل اصلی نوآوری ، توان بخش مالی ای است که بتواند منابع مالی لازم را در اختیار کارآفرین قرار دهد .
البته ، افرادی چون جون رابینسون هم بودند که در طرف مقابل قرار می گرفتند ، و معتقد بودند که رشد اقتصادی ، برای انواع مختلف خدمات مالی تقاضا ایجاد می کند ، و در واقع رشد سیستم مالی ، پاسخی است که سیستم مالی به این تقاضا می دهد . به بیان آن را دنبال می کند .“ « مالی » ، دیگر ، ” هرجا که بنگاه اقتصادی برود فارغ از بحث ” رابطه علّی “ و معمای ” مرغ و تخم مرغ ، “ اکنون همه می پذیرند که بازار های مالی ( مجموع بازار های پول و سرمایه ) استوار و با ثبات ، نقش درجه اولی در توسعه اقتصادی دارد .
برای توضیح این رابطه ، موارد زیر بر سبیل نمونه بیان می شود :
۱) بازار سهام توسعه یافته به معنای نقدینگی و نقدشوندگی بیشتر است ، و این ، هزینه سرمایه ( اعم از داخلی و خارجی ) را که برای ” سرمایه گذاری “ حیاتی است ، کاهش می دهد . در کشور های درحال توسعه ای که پس انداز داخلی کافی نداشته باشند ، وجود بازار سهام توسعه یافته ، هزینه سرمایه خارجی را به شدت کاهش می دهد . ( مطالعات مؤسسه جهانی تحقیقات اقتصادی توسعه یا وایدر ۹۹۰ ، و . ۱۹۹۸ ، نوسر و کوگلر )
۲) نقش بازار سهام در ایجاد انگیزه برای مدیران بنگاه های اقتصادی با طراحی شیوه های مناسب جبران خدمات مدیران از قبیل اختیار خرید سهام توسط آنان ( مطالعه داو و گورتون ( ۱۹۹۷ ) پراهمیت است . این چنین طرح های پرداخت پاداش به مدیران ، منافع مدیر و بنگاه را بیشتر با یکدیگر منطبق می کند، و مدیری که سهام شرکت خود را به عنوان جبران خدمات می گیرد ، تصمیماتی می گیرد که منافع آن فراتر از عمر مدیریتی او می رود ، چرا که منافع مدیر نیز به بلند مدت شرکت مربوط می شود . اگر در سال های دور تر هم شرکت سود کند ، مدیر از طریق سهام خود منتفع می شود .
۳) توان بازار های سهام برای تولید اطلاعات در مورد فعالیت های بنگاه های اقتصادی (مطالعه کینگ و لوین ، ۱۹۹۳ ) به رشد اقتصادی کمک می کند . بازار سرمایه در مورد فعالیت نوآوری شرکت ها و یا وضعیت کلی فن آوری و نیز درمورد سا یر ابعاد فعالیت شرکت ها نقش بازار سرمایه در خلق ثروت اطلاعاتی ارائه می کند که به خلق ارزش می انجامد .
۴) بازار سهام امکان متنوع سازی از طریق تشکیل سبد را فراهم می آورد ، و بدین ترتیب ، ریسک کاهش می یابد ، و سرمایه گذاران متوسط خُرد با کاهش ریسک ، توان تجمیع منابع می یابند ، و پس انداز های لازم برای تأمین مالی رشد تأمین می شود .
۵) امکان متنوع سازی در بازار سهام ، به هر بنگاه اقتصادی اجازه می دهد که به تولید تخصصی خود بپردازد ( مطالعه زی لی بوتی ، نقش بازار سرمایه در خلق ثروت ۱۹۹۷ ) و چنین امکانی ، کارایی عملکرد را به همراه دارد .
۶) این واقعیت که مالکیت گسترده و متنوع سهام پایه هایی برای ثبات سیاسی ایجاد می کند که به نوبه خود باعث رشد می شود ( مطالعه پروتی ، ۱۹۹۹ ) نیز پذیرفته شده است .
۷) ابزار های مالی امکان تجمیع منابع ، تطابق سررسید ها ، و کاهش هزینه های مبادله را فراهم می آورند ، و همه این ها به تجهیز سرمایه ارزان تر و کارایی تخصیص منابع می انجامد .
۸) کارایی در بازار ثانویه به معنی افزایش کارایی در بازار اولیه است . وقتی بازار ثانویه کارا می شود ، تخصیص بهینه منابع در بازار اولیه نیز صورت می گیرد و کسانی که می توانند ارزش های بیشتری خلق کنند ، منابع مالی را از دست پس اندازکنندگان دریافت می کنند . بنابراین ، بازار ثانویه خود وسیله ای است برای افزایش میزان سرمایه گذاری و نهایتاً اشتغال و بالابردن کارایی اقتصادی و سطح رفاه . از این رو ، بازار ثانویه نقش غیرقابل انکاری در توسعه بازار اولیه و از آن طریق توسعه اقتصادی در کشور را برعهده دارد .
۹) بازار سهام یکی از بخش های مالی مهم در اقتصاد است که به اشکال مختلف در اقتصاد تأثیر دارد . پروژه های با نرخ بازده بالا نیازمند تعهدات مالی بلند مدت اند . اما سرمایه گذاران به طور کلی مایل نیستند پس انداز های خود را برای یک دوره بسیار بلند مدت تأمین مالی کنند . بنابراین ، بدون یک بازار دست دوم و ایجاد نقدینگی کننده ، سرمایه گذاری در پروژه های بلند مدت بسیار کمتر خواهد شد . بازار سرمایه به سرمایه گذارانی نقش بازار سرمایه در خلق ثروت که دچار مشکل نقدینگی می شوند ، این امکان را می دهد که سرمایه گذاری های خود را با سایر بازیگران ( پس اندازکنندگان ) بازار مبادله کنند ؛ آنانی که فعلاً به پول خود نیاز ندارند و با شوک نقدینگی مواجه نیستند و علاقه مندند که سهم ثروت خود را بالا ببرند و دارایی هایی را بخرند که نرخ بازده بالاتر ایجاد کند ، می توانند جای سرمایه گذاران نیازمند به وجوه سرمایه گذاری شده را بگیرند . بنابراین ، بازار سرمایه با ایجاد نقدینگی در خدمت افزایش سرمایه گذاری است . در این مورد ، پس اندازکنندگان سهامی را که دارند می توانند در هر زمان به نقدینگی تبدیل کنند ، و شرکت ها ، سرمایه هایی را که دارند و از طریق صدور سهام گردآوری کرده اند ، نگاه می دارند . از طریق بازار سهام است که شرکت ها می توانند سرمایه ای را که دارند جمع آوری کنند و پس اندازکنندگان به پس انداز های خودشان در هر زمان دسترسی بیابند ، چرا که بازار ثانوی های وجود دارد که در آن امکان نقدشوندگی وجود دارد .
موارد بالا بخشی از فهرست بلند بالایی است که بر اساس مطالعات انجام شده و نتایج تحقیقات تجربی به عمل آمده از رابطه بورس و بازار سرمایه با توسعه اقتصادی ، می توان تهیه کرد .

● مطالعات تجربی حاکی از رابطه بین نقش بازار سرمایه در خلق ثروت توسعه مالی و توسعه اقتصادی
مطالعات بسیاری وجود دارد که نشان می دهد بین سطح توسعه مالی و رشد اقتصادی رابطه وجود دارد . مثلاً ، گلداسمیت ( ۱۹۶۹ ) نشان داد که بین درصد دارایی مؤسسات مالی به درآمد ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کشور ها رابطه وجود دارد . مطالعات بسیار دیگری از رابطه متوسط نرخ رشد تولید کشور ها با متغیر های بازار مالی سخن می رانند . یکی از آخرین این نوع مطالعات بررسی های لوین و بِک ( ۲۰۰۰ ) است.
مطالعات تجربی در کشور های مختلفی انجام شده است که به رابطه بین بازار های مالی و رشد توجه دارند ؛ برای مثال چند مورد در این جا ذکر می شود :
۱) مطالعات تورنتون ( ۱۹۹۵ ) آمار ۲۲ کشور درحال توسعه را بررسی می کند ، و نشان می دهد که تعمیق مالی باعث رشد شده است .
۲) مطالعات اسپیرز ( ۱۹۹۱ ) بیانگر آن است که مراحل اولیه رشد واسطه های مالی در کشور های افریقایی باعث رشد اقتصادی شده است . مطالعات احمد و انصاری (۱۹۹۸ ) نیز بیانگر رابطه ای مشابه است.
۳) روسو و واچ تل ( ۲۰۰۰ ) آمار ۴۷ کشور را بررسی کردند و گزارش دادند که توسعه بیشتر بخش مالی به توسعه فعالیت اقتصادی می انجامد .
مطالعات بالا تنها فهرست کوتاهی از انبوه مطالعاتی است که نتیجه گیری می کنند در کشور های مختلف بین توسعه بخش مالی ( پول و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت سرمایه هر دو ) و رشد اقتصادی رابطه مثبتی وجود دارد .

● رابطه توسعه مالی با رشد
مطالعات تجربی بسیاری رابطه بین توسعه مالی به طور عام ( توسعه بازار های سرمایه به طور خاص ) را با رشد ، بیان می کنند . هر چند کمتر می توان از ” رابطه علّی “ بین این ها اطمینان حاصل کرد ؛ اما ، بی شک رابطه قوی مثبت بین توسعه بازار های پول و سرمایه با درجه رشد اقتصادی وجود دارد . مطالعات زیر بخشی از بررسی های انجام شده در این زمینه است :
۱) در مطالعات لوین و زرواس ( ۱۹۹۸ ) مدل تجربی بزرگی طراحی شد که در آن با استفاده از داده های ۴۷ کشور از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۳ ، نقش نقدینگی بازار سهام بر رشد تولید ناخالص داخلی مورد تأیید قرار گرفت .
۲) مطالعات بسیاری نیز وجود دارد که نقش واسطه های مالی را در بهینه کردن منابع مالی و انباشت سرمایه نشان می دهد ( مطالعات گرین وود و اسمیت ، ۱۹۹۷ ) . آنان تأثیر توسعه مالی بر رشد اقتصادی را آزمون کردند و تلاش کردند رابطه علّی بین آن دو را روشن سازند . ترکیب گسترده ای از ادبیات تجربی با شاخص های مختلف برای اندازه گیری دامنه فعالیت مالی به کار رفته است ، اما هر چند تأثیر توسعه مالی در مطالعات بسیار گسترده در مورد کشور های مختلف قطعاً بر رشد اقتصادی مثبت بوده است ، اما تعیین ” روابط علّی “ به آن سادگی نبوده است .
۳) در مطالعه دیگری که توسط محمد ترابلسی در سال ۱۹۹۸ انجام شده است ، با استفاده از اطلاعات ۶۹ کشورِ درحال توسعه ، نشان داده شده است که تعمیق مالی نقش جدی در رشد اقتصادی کشور ها دارد . در این مطالعه توجه خاص به این موضوع معطوف شده است که آیا منبع رشد افزایش سرمایه گذاری است و یا بهبود بهره وری و یا هر دوی این ها . در بررسی محمد ترابلسی نتیجه گیری شد که توسعه مالی نقش مثبتی بر رشد اقتصادی در کشور های موضوع بررسی داشته است . البته ، برای چنین امری لازم است که بخش خصوصی کارآفرین نوآوری وجود داشته باشد تا قادر باشد پس انداز هایی را که به این شکل جمع آوری می شوند به سرمایه گذاری تولیدی و بارور تبدیل کند . به علاوه ، مطالعه وی نشان داد که بخش مالی می تواند از طریق افزایش در بهره وری سرمایه گذاری نیز بر بخش واقعی اقتصاد تأثیرگذار باشد . واقعیت این است که با تعمیق مالی و آزادسازی اقتصادی ، تخصیص منابع بهینه می شود و بهینه شدن تخصیص منابع به معنی آن است که بهره وری اقتصادی افزایش یابد .
۴) مطالعه قدیمی تر لنی و سارا کوگلو ( ۱۹۸۳ ) ثابت کرد که تأثیر رکود مالی بر رشد اقتصادی با استفاده از آمار ۲۱ کشور درحال توسعه عمیق و جدی است .
۵) کینگ و لوین ( ۱۹۹۳ ) شواهدی از ۷۷ کشور درحال توسعه ارائه می کنند که مربوط به سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۹ است . آنان با استفاده از معیار های مختلف رشد اقتصادی و توسعه مالی نشان دادند که توسعه بازار مالی تأثیری مثبت بر رشد اقتصادی کشور ها دارد . آنان از معیار های نرخ رشد متوسط سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی ، و همچنین نرخ رشد متوسط سرمایه ، نسبت سرمایه گذاری به مثابه درصدی از تولید ناخالص ملی بر رشد اقتصادی ، و نیز از متغیر های جایگزینی برای بهبود بهره وری استفاده کردند . برای اندازه گیری ” تعمیق مالی “ آنان به فعالیت واسطه های مالی پرداختند و از نسبت های مختلفی از قبیل نسبت بدهی های با نقدینگی بالا ، تولید ناخالص داخلی ، نسبت اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی به کل میزان اعتبارات ، نسبت اعتبارات بنگاه های خصوصی به درصد تولید ناخالص ملی ، و نسبت سپرده ها به درآمد ناخالص ملی استفاده کردند .
۶) نتایج حاصل از مطالعات مطالعات کینگ و لوین ( ۱۹۹۳ ) ، مطالعات گلداسمیت ( ۱۹۶۹ ) ، مکنون ( ۱۹۷۳ ) ، و شاو ( ۱۹۷۳ ) را مورد حمایت قرار داد و نتیجه گیری شد که توسعه بخش مالی تأثیر عمده ای روی رشد اقتصادی دارد و این کار را از طریق بهبود بهره وری سرمایه گذاری ( تخصیص بهتر منابع ) و نیز از طریق سطح سرمایه گذاری بیشتر انجام می دهد . کینگ و لوین ادعا می کنند ” تعمیق مالی “ بر رشد اقتصادی از مجاری مختلف تأثیر دارد ، اما اثر مهم تر تأثیر کارایی است .

فرهنگ مشارکت برای خلق ثروت نداریم

رئیس اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه فرهنگ مشارکت برای خلق ثروت در کشور نداریم، گفت: جاده میان بخش‌خصوصی و دولت در اقتصاد باید مرمت شود.

فرهنگ مشارکت برای خلق ثروت نداریم

به گزارش خبرنگار مهر، غلامحسین شافعی در همایش روز تشکل‌ها گفت: وابستگی به نفت و درآمدهای نفتی یکی از معضلات اصلی اقتصاد ایران است که ما را با واقعیت‌های اقتصادی بیگانه کرده است، بر این اساس نفت و درامدهای نفتی سطحی از کیفیت زندگی را برای ایرانیان فراهم کرده است که مشارکتی در به وجود آمدن آن نداشته است و به همین دلیل ایرانیان یاد نگرفته‌اند که در مشارکت با هم، خلق ثروت کنند.

رئیس اتاق بازرگانی ایران افزود: در این میان ارزشهای مادی و حقوقی تولید صرفا مدنظر نیست، بلکه باید مشارکت معنا و مفهوم یابد و عده‌ای از افراد یا سازمانها با هم مشارکت واقعی داشته‌ باشند تا خلاقیت و نوآوری ارزشمندی بروز کند که در این زمینه نیز با کمال تاسف، در سیر نزولی حرکت کرده و تولید کشور روز و حال خوشی ندارد.

وی تصریح کرد: اگر دانش جامعه بر هم انباشته گشته و ارزهای اصیل آن مدنظر قرار گیرد، سرمایه اجتماعی تلقی شده و این مهم بدون فراهم آوردن محیط مناسب برای تشکل‌ها و انجمن‌های مردمی و محیط بحث و گفتگو امکان‌پذیر نیست. سال‌های سال است که کشور به سمت اقتصاد مقاومتی و جامعه تولیدمحور است، ولی کمتر به اهمیت تشکل‌ها و سازمان‌هایی که معنا و مفهوم مشارکت را در سطح جامعه گسترده می‌کنند، پرداخته شده است.

شافعی ادامه داد: در اقتصاد ایران از بخش خصوصی زیاد صحبت می‌شود و همگان خواستار مشارکت بخش‌خصوصی در فعالیت‌های اقتصادی هستند، در حالیکه از این بخش می‌خواهند که در برنامه‌های توسعه‌ای کشور، تنها مجری امور باشند.

وی افزود: باید زمینه‌سازی لازم برای ورود تشکل‌ها به حیطه قانونگذاری‌ها به منظور تامین منافع ملی و صنفی صورت داد و این تنها در سایه یک اجماع فراگیر و گسترده در میان فعالان اقتصادی و تشکل‌ها، قابل دستیابی خواهد بود، لذا باید بیش از هر چیزی به دنبال ایجاد صدای واحد در اقتصاد باشیم. از هر صدایی که تفاوت دیدگاهها را بروز دهد، در خانه‌های اتاق حل و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت فصل کرده و با یک دیدگاه کارشناسی فراگیر به مذاکره و رایزنی بپردازیم.

شافعی گفت: امروز نباید شبی را که تا صبح به سر می‌بریم به جای اینکه برای فرداصبح منتظر گشودن گره از اقتصاد باشیم، نگران از مانع جدیدی پیش روی فعالان اقتصادی باشیم. زمان آن رسیده است که بخش خصوصی زمینه‌ساز حضور موثر در اقتصاد باشد. البته بخش خصوصی هم باید قبول کرده و تعهد دهد که اگر مورد مشورت قرار گرفته و مسئولیت پذیرفت، منافع بلندمدت جامعه را مدنظر قرار داده و سخن حق بگوییم.

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

آینده توسعه و خلق ثروت متعلق به دانش‌بنیان‌هاست/ کار با روش‌های قدیمی جلو نمی‌رود

نایب‌رئیس مجلس گفت: استنباط بنده این است که در ِآینده کسانی در دنیا خواهند توانست به رشد، توسعه و خلق ثروت برسند که به سلاح دانش‌بنیان مجهز شوند.

1.jpg

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، علی نیکزاد نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با جامعه دانشگاهی دانشگاه علم و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت صنعت اظهار کرد: مبنای پیشرفت کشور‌ها و استان‌ها فکر و نیروی انسانی است.

او افزود: شکل‌گیری انقلاب اسلامی حکومتی است که در قاموس شرق و غرب نمی‌گنجید، اما به پیروزی رسید، مولود جمهوری اسلامی در عرصه‌های دفاعی و قدرت بازدارندگی قوی بوده، اما در زمینه اقتصاد مشکلاتی دارد اخیراً نیز در پیام مقام معظم رهبری این امر آشکار شده است.

نیکزاد بیان کرد: استنباط بنده این است که در ِآینده کسانی در دنیا خواهند توانست به رشد، توسعه و خلق ثروت برسند که به سلاح دانش‌بنیان مجهز شوند.

نایب‌رئیس مجلس افزود: ما اگر به سلاح دانش‌بنیان مجهز نشویم قطعاً نخواهیم توانست با روش‌های قدیمی نمی‌توانیم کار خود را پیش ببریم لذا انتظار داریم که دانشگاه‌ها با صنعت مرتبط شوند تا هر دانشگاه بتواند مشکلی از مشکلات کشور را حل کند.

او گفت: علم و صنعت در بحث ماهواره حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و این امر یک واقعیت غیرقابل انکار است، اکنون غیر از ماهواره‌ای که در دوران کرونا به فضا پرتاب شد باعث عزت کشور شد.

نیکزاد بیان کرد: ما دانش راه‌آهن و قطار سریع‌السیر را به معنای واقعی کلمه در اختیار نداشته و حتی پروژه‌های سال‌های سال قرار بود اجرایی شده و چینی‌ها به فاینانس آن بپردازند. عملی نشد.

نایب‌رئیس مجلس تصریح کرد: ما باید به‌مرور زمان روی پای خود بایستیم، اگر مجلس از دولت بترسد و دولت از مجلس و‌ مدیران از یکدیگر امکان اینکه بتوانیم با منابع نفتی و بودجه‌های دولتی کار‌ها را انجام دهیم ممکن نیست.

نیکزاد بیان کرد: دولت و ‌مجلس باید بتوانند کار‌های بر زمین‌مانده را تکمیل کنند لذا، مجلس با رویکرد جدید خود به فکر تغییر و تحول است.

او افزود: ما حتماً تغییر و تحول در صنعت خودرو با وجود مدیران انقلابی کلید خواهیم زد و ‌باید در مبحث خودروی ملی پیشگام شویم چرا که برای جمهوری اسلامی عیب است که بعد از این مدت نتوانیم این امر را به نتیجه برسانیم.

نایب‌رئیس مجلس بیان کرد: اگر دولت و دیگر افراد فکر می‌کنند ما پیشرفتی را از طریق چشم دوختن به کمپانی‌های اروپایی و آمریکایی تجربه خواهیم کرد باید بگویم که چنین نیست.

بازار سرمایه، دریچه خلق ثروت

می متالز - رئیس دانشکده اقتصادی و امور اداری دانشگاه لرستان، سود حاصل از معامله در بازار سرمایه را سودی با آثار ماندگار در اقتصاد ارزیابی کرد و گفت: خلق ثروت در این بازار می تواند کل جامعه را منتفع کند.

به گزارش می متالز، مسعود طاهری نیا در حاشیه سمینار "بررسی قابلیت‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه" در دانشگاه لرستان، گفت: سوداگری در بازارهایی همچون ارز و سکه و طلا کمکی به تولید در کشور نمی کند و چه بسا مضر به حال اقتصاد و تولید ملی باشد. اما کسانی که سرمایه های خرد خود را در بورس می گذارند، هم سود شیرین تر و ماندگارتری عاید خود می کنند و هم در سطح کلان به اقتصاد کشور کمک کرده اند.

وی یکی از ضعف های دروس دانشگاهی را همچنان عدم کاربردی بودن آن در محیط های عملی و صنایع و شرکت ها دانست و اظهار داشت: متاسفانه علی رغم اینکه دانشجو دروس خیلی زیادی را در رشته های تخصصی می گذراند ولی وقتی وارد بازار می شود و می خواهد کار اجرایی کند، دچار ضعف است.

طاهری نیا افزود: البته اخیرا در سیاست های اعلام شده وزارت علوم تحقیقات و فناوری این اشکال تا حدودی برطرف و دروس مهارتی بیشتری به سر فصل های رشته های مختلف اضافه شده است.

وی با استقبال از اقدام سازمان بورس و اوراق بهادار در برگزاری سمینار "بررسی قابلیت‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه" در استان لرستان، اظهار داشت: همایش هایی از این دست که بیشتر هم حالت آموزشی و کارگاهی دارد، قطعا برای کل اقتصاد کشور مفید است و از این حیث که انگیزه نقش بازار سرمایه در خلق ثروت ای برای دانشجویان ایجاد می کند تا با بورس و مفاهیم اولیه آن آشنا شوند، در دیگر استان ها هم قابل تکرار خواهد بود.

رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه لرستان اظهار داشت: استان لرستان اگر چه به لحاظ مالی و ظرفیت های اقتصادی استان فقیری نیست، اما به دلایلی درجه ریسک پذیری در میان افراد جامعه پایین است و سرمایه گذاران عموما ترجیح می دهند پول خود را در جایی بگذارند که ماهانه یک درآمد ثابت داشته باشند که البته این روند با آموزش و فرهنگ سازی قابل تغییر است.

طاهری نیا ادامه داد: فرهنگ سازی و آشنایی با ادبیات بازار سرمایه از جمله اهدافی است که در این گردهمایی ها محقق می شود؛ ضمن اینکه دانشجویان یاد می گیرند که از همان زمان تحصیل در عرصه اقتصاد کشور ایفای نقش کنند نقش بازار سرمایه در خلق ثروت و حتی با پس اندازهای خرد از دریچه بازار سرمایه به خلق ثروت کمک و سود خوبی عاید خود کنند.

وی همچنین با توجه به کشاورزی بودن این استان، بورس کالا را یکی از بهترین فرصت ها برای ارایه محصولات از جمله زعفران، انجیر و گردو دانست و گفت: علاوه بر این محصولات که محصولات اصلی تولیدی در لرستان است، در عرصه تولید سنگ و صنعت گردشگری در این استان هم می توان خوش درخشید؛ مشروط به اینکه فرهنگ سازی کنیم تا مردم جرات پیدا کنند و وارد این حوزه ها شوند.

خاطرنشان می شود: سمینار "بررسی قابلیت‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه" به تازگی با هدف مهارت افزایی در این بازار و ارتقای سواد مالی، با همکاری شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس و دانشگاه لرستان در این استان برگزار شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.