شاخص کل و مزایا و معایب آن


شاخص کل و مزایا و معایب آن

مجارستان(Hungary)، کشوری است که در اروپای مرکزی واقع شده است. جغرافیای مجارستان به گونه ای است که از شمال با اسلواکی، اوکراین از شمال شرقی، رومانی از شرق و جنوب شرقی، صربستان از جنوب، کرواسی و اسلوونی از جنوب غربی و اتریش از غرب هم مرز است. مجارستان یک کشور متوسط و عضو اتحادیه اروپا می باشد که در حدود 10 میلیون سکنه دارد. زبان رسمی مجاری است که بیشترین زبان اورالی در جهان است و از بین معدود زبان های غیر هندو اروپایی است که در اروپا به طور گسترده ای صحبت می شود. پایتخت و بزرگترین شهر مجارستان بوداپست است. سایر مناطق عمده شهری شامل دبرسن، سگد، میسکولچ، پچ و گیور است.

تراکم جمعیت مجارستان در سال جاری، 9،646،439 نفر است که بر اساس شرح آخرین داده های سازمان ملل ساخته شده است. طبق داده های سازمان ملل، جمعیت مجارستان 2020 در اواسط سال 9،660،351 نفر تخمین زده شده است. از نظر جمعیت، مجارستان رتبه 94 را در لیست پر جمعیت ترین کشور های دنیا دارد این کشور، در حدود 0.12 درصد از جمعیت دنیا را تشکیل می دهد که در این مورد، بیش از 71 درصد مردم شهر نشین هستند. سن متوسط در مجارستان 43.3 سال است.

آب و هوای مجارستان قاره ای است، تابستان های گرم با میزان رطوبت کلی کم اما دارای رگبار باران و زمستان های برفی سرد است. دما در مجارستان به طور میانگین 9.7 سانتی گراد است. بیشترین دما در تابستان در مجارستان 42 درجه و در زمستان 29- درجه می باشد. دمای متوسط در تابستان بین 27 تا 35 درجه و در زمستان از 0 تا 15- می باشد. میزان بارش سالانه به طور متوسط حدود 600 میلی متر است.

اقتصاد مجارستان یک اقتصاد مختلط با درآمد بالا است که طبق شاخص اقتصادی در رتبه دهم اقتصاد قرار دارد. مجارستان با دارا بودن شاخص توسعه انسانی بسیار بالا و نیروی کار ماهر عضوی از سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) است. اقتصاد مجارستان با تولید سالانه 265.037 میلیارد دلار، 57مین اقتصاد بزرگ جهان (از بین 188 کشور اندازه گیری شده توسط صندوق بین المللی پول) است و از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه با برابری قدرت خرید در رتبه چهلم جهان قرار دارد. مجارستان دارای اقتصاد بازار صادرات محور است و تأکید زیادی بر تجارت خارجی دارد. بنابراین این کشور سی و پنجمین اقتصاد بزرگ صادراتی در جهان است.

از سال 2019، حداقل میزان درآمد در مجارستان، 150،000 HUF (فورینت مجارستان) یا تقریبا 464 یورو در ماه برای کار غیر تخصصی است. حداقل دستمزد کارگران ماهر 200000 HUF یا تقریباً 520 یورو است. این حقوق نه تنها برای بوداپست بلکه در سراسر کشور معتبر است.

در سال 2020، نرخ بیکاری در مجارستان تقریبا 3.46 درصد بود. آمار نشان داده شده در شکل زیر نرخ بیکاری در مجارستان را از سال 1999 تا 2020 نشان می دهد.

نرخ بیکاری در مجارستان

فرهنگ مردم مجارستان در سنت های قومی قوی است و سبک متمایز خود را دارد، که تحت تأثیر اقوام مختلف از جمله روما قرار دارد. انواع موسیقی ها، از کلاسیک گرفته تا موسیقی محلی، و همچنین میراث غنی ادبی کشور، قسمت مهمی از زندگی روزمره است. بسیاری از افراد خارجی که مجارها را شخصاً می شناسند، می گویند که مجارستانی ها شوخ طبعی خوبی دارند. آن ها همچنین در با کنایه صحبت کردن مهارت خوبی دارند، و این آگاهی می تواند در موقعیتهای ریز و درشت کمک زیادی به شما کند.

کیفیت زندگی در مجارستان در مقیاس 0 تا 10 با 6.2 ارزیابی شده است. که 0 “کاملا راضی نیست” و 10 “کاملا راضی” بودند. در حالی که طبق کل گزارش یورواستات، این شاخص برای کل اتحادیه اروپا به 7.1 رسیده است. این گزارش نشان می دهد که سطح رفاه در مجارستان در همان سطح ساکنان یونان، قبرس و پرتغال بوده است. داده ها حاکی از آن است که مجارها از شغل خود با 7.1 و همچنین از خانه خود با 6.8 ابراز رضایت کردند، با این حال وضعیت مالی خود را فقط 5.2 ارزیابی کردند.

خارجیانی که در مجارستان زندگی می کنند اغلب اظهار می کنند که از جرم خشن در امان هستند و در معرض آن نبوده اند. با این حال، بسیاری از آن ها هر از گاهی مورد سرقت قرار گرفته اند. سرقت از منزل در واقع نسبتا رایج است، به ویژه این اتفاق در مورد مهاجران که ثروتمند تر شناخته می شوند، می افتد. اما به طور کلی سطح امنیت در مجارستان نسبتا بالا است.

نرخ بازگشت سرمایه چیست؟

با یک نگاه کلی می‌توان گفت در تمام کسب و کارها، صاحبان مشاغل به دنبال بازگشت سرمایه خود و کسب سود از آن هستند. نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت سود کسب‌شده به هزینه پرداختی است. این شاخص بیان‌گر میزان سود سرمایه‌گذاری یا فعالیت‌هایی است که برای رونق کسب و کار انجام‌شده و می‌تواند منطقی‌بودن یا نبودن آن‌ها را در روند سرمایه‌گذاری به ما نشان دهد. در این مقاله قصد داریم تا شما را با نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربرد‌ها، مزایا و معایب آن آشنا کنیم، پس با ما همراه باشید:

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

به طور کلی یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیار‌ی است که میزان موفقیت یک کسب و کار را بر اساس هزینه‌های پرداختی محاسبه می‌کند. بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به نوعی می‌تواند معیار اصلی برای بررسی و تعیین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغاتی باشد. نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت سود کسب‌شده به میزان هزینه و سرمایه صرف‌شده است.

سود‌های به دست‌آمده از فعالیت‌های گوناگون مانند تبلیغات، صرفا مالی نیستند اما نرخ بازگشت سرمایه، به درآمد و سودآوری اشاره دارد و سود‌های غیر مالی را در بر نمی‌گیرد. تبلیغات یکی از سرمایه‌گذاری‌هایی است که اولویت بالایی در جهت پیشبرد اهداف کسب و کار ما دارد. در دنیای امروز نیاز ما اغلب به بررسی دقیق هزینه‌ها و بازده آن‌ها داریم و این جا است که کارکرد اصلی نرخ بازگشت سرمایه مشخص می‌شود. در واقع هر هزینه‌ای توجیه اقتصادی ندارد و نمی‌تواند بازده داشته باشد و باید به صورت دقیق بدانیم که کجا و برای کسب چه دست‌آوردی هزینه و وقت صرف می‌کنیم. به کمک ROI، نه‌تنها امکان بررسی فعالیت‌های اقتصادی و نحوه هزینه‌کرد برای آن‌ها محیا است، بلکه امکان سنجش عملکرد بهینه نیز وجود خواهد داشت.

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

یک فرمول واحد برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد که از نسبت سود حاصل به کل هزینه‌های پرداختی قابل محاسبه است:

نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه کل درآمد) \ کل سرمایه گذاری

برای محاسبه بر اساس درصد باید نتیجه را در عدد ۱۰۰ ضرب کنید.

کاربرد نرخ بازگشت سرمایه

یکی از کاربرد‌های اصلی محاسبه ROI، امکان مشاهده خروجی و میزان بازده حاصل‌شده از سرمایه‌گذاری مورد نظر است. هر چه میزان نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، در واقع عملکرد بهتری وجود داشته است. کاربرد بعدی آن نیز مرتبط با زمانی است که محصول جدیدی را وارد بازار کرده‌اید. در چنین حالتی لازم است تا میزان سودآوری محصول خود را بررسی کنید. به کمک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، محاسبه میزان بازده میسر خواهد بود و حتی امکان شبیه‌سازی مشتریان و محاسبه تقریبی نرخ بازگشت سرمایه نیز وجود خواهد داشت. دیگر کاربرد این شاخص در مقایسه فرصت‌های سرمایه‌گذاری و انتخاب فرصت بهتر است.

نرخ واقعی بازگشت سرمایه

اگر در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، عواملی چون تورم، مالیات و … را در نظر بگیریم، نرخ واقعی بازگشت سرمایه (RRR) به دست می‌آید.

مزایا و معایب نرخ بازگشت سرمایه

مهم‌ترین مزایای سنجش نرخ بازگشت سرمایه

  • امکان سنجش میزان کیفیت، خروجی و سود حاصل‌شده در ازای سرمایه‌گذاری انجام‌شده
  • توانایی ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها در ازای کسب بهترین نتایج
  • امکان بررسی میزان ظرفیت برنامه‌های بازاریابی برای بازگشت سرمایه در بازه‌های زمانی کوتاه یا بلند
  • توانایی سنجش عملکرد نقشه‌های مختلف بازاریابی و نحوه تعامل با مشتریان و مخاطبان
  • امکان بررسی میزان ارزش یک مشتری در درازمدت
  • ارائه محصولات جدید متناسب با سیاست‌های درآمدی و میزان سودآوری

مهم‌ترین معایب سنجش نرخ بازگشت سرمایه

  • امکان ایجاد سردرگرمی مدیران اشتباه محاسباتی در سنجش این شاخص
  • عدم توانایی محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپین‌ها و مشتریان
  • عدم توانایی در تعیین میزان اثر‌گذاری برخی از روش‌های تبلیغات
  • اشتباه در تشخیص بستر مناسب برای تبدیل کاربر به مشتری

محاسبه دوره بازگشت سرمایه

دوره بازگشت سرمایه، در واقع مدت‌زمانی است که به طول می‌انجامد تا سرمایه اولیه مجددا به شرکت بازگردد. در این روش میزان سرمایه‌گذاری اولیه تقسیم بر سود احتمالی سرمایه‌گذاری می‌شود. عموما طرحی برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شود که دوره بازگشت سرمایه کمتری داشته باشد. دوره بازگشت سرمایه متحرک امکان محاسبه دوره بازگشت با دقت بالاتری را دارد و از جمع جریانات نقدی پس از تنزیل به دست می‌آید. در محاسبه دوره بازگشت سرمایه، ارزش زمانی پول در نظر گرفته نمی‌شود، برای اعمال آن لازم است که دوره بازگشت سرمایه تنزیل‌شده محاسبه شود که از فرمول زیر به دست می‌آید.

محاسبه دوره بازگشت سرمایه

DPP: دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده

Ln: لگاریتم نپرین

O1: میزان سرمایه‌گذاری اولیه

R: نرخ تنزیل

CF: میزان بازگشت سرمایه سالانه

چالش‌های مرتبط با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

در ادامه به بیان برخی از چالش‌های موجود خواهیم پرداخت:

محاسبه با روش‌های مختلف موجود در کسب و کارهای مختلف

تفاوت نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارهای مختلف، سبب مشکل‌تر‌شدن محاسبه این مقدار می‌شود.

در نظر‌نگرفتن معیار زمان

مشتریان یک کسب و کار در زمان‌های متفاوتی ورود می‌کنند، اما اصولا زمان را در محاسبات شاخص کل و مزایا و معایب آن وارد نمی‌کنند و ارزیابی با در نظرگرفتن زمان مشابه، سبب می‌شود تا محاسبات دقیقی نداشته باشیم.

در نظرنگرفتن سودهای غیرمالی

امکان محاسبه سود‌های مالی با کامپیوتر وجود دارد، اما سود‌های غیرمالی، به دلیل عدم توانایی محاسبه با کامپیوتر سبب می‌شوند تا محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مشکل شود.

تخصیص بودجه بیشتر برای سرمایه گذاری‌هایی که نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دارند

صرفا به دلیل بالا‌بودن ROI، نمی‌توان این‌طور استنباط کرد که سرمایه‌گذاری مطلوب‌تری داریم و برخی مواقع، سرمایه‌گذاری‌هایی که مقدار نرخ بازگشت سرمایه کمتری دارند، بهتر عمل می‌کنند. به دلیل علاقه‌مندی مدیران به سرمایه‌گذاری‌هایی که ROI بالاتر دارند، عموما سرمایه به شکل مطلوب توزیع نمی‌شود.

تفاوت تاثیر‌گذاری تبلیغات

در این حالت نیز محاسبه مشکل خواهد بود چرا که تاثیر بر مشتریان واضح و مشخص نیست.

چگونگی بهبود نرخ بازگشت سرمایه

استفاده شاخص کل و مزایا و معایب آن از راه‌هایی چون کاهش مخارج، افزایش سود، بهبود عملکرد و …، در افزایش بازده تاثیر‌گذارند و یکی از مهم‌ترین عوامل، تعیین هدفی مشخص و روشن و تشخیص عوامل بیرونی تاثیر‌گذار بر کسب و کار است. یکی از راه‌های بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا‌بردن نرخ فروش است که به کسب بازده بیشتر منجر می‌شود. از طرفی کاهش هزینه‌ها نیز به افزایش شاخص کل و مزایا و معایب آن سود فعالیت‌های ما کمک خواهند کرد. به طور کلی میزان توقع ما نیز عامل مهمی است چرا‌ که هر دست‌آوردی صرفا مالی نیست. برخی از فعالیت‌ها تاثیرات غیر مالی بسیار خوبی دارند که سبب حال خوب و وفاداری بیشتر مخاطبان به کسب و کار ما می‌شود و صرفا با نرخ بازگشت سرمایه قابل توصیف نیستند. پس سیاست‌های خود را چندین بار مرور کنید و به جوانب دیگری جز بحث مالی نیز توجه داشته باشید تا در محاسبات نیز بتوانید به حقیقت نزدیک‌تر باشید.

مقایسه سرمایه‌گذاری با نرخ بازگشت سرمایه سالانه

یکی از معایب سنجش نرخ بازگشت سرمایه، عدم در نظر گرفتن زمان سرمایه‌گذاری است که با بررسی نرخ بازگشت سرمایه سالانه برطرف می‌‌شود. در واقع با بررسی این عامل، بازگشت سرمایه در سرمایه‌گذاری‌های مختلف قابل محاسبه است که می‌توان شاخص کل و مزایا و معایب آن به مقایسه آن‌ها پرداخت و با استفاده از فرمول زیر محاسبه می‌شود. در این روش هرکدام از سرمایه‌گذاری‌ها که نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتری داشته باشند، مناسب‌تر هستند.

فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه

در این فرمول حرف n، معادل است با تعداد سال‌های انباشت سرمایه

شاخص‌های مورد نیاز برای تحلیل نرخ بازگشت سرمایه

1- بازدهی سرمایه سالانه

بازده سرمایه سالانه دلالت بر کسب سود از سرمایه‌گذاری در یک سال دارد که از فرمول زیر به دست می‌آید.

فرمول بازدهی سرمایه سالانه

2- ارزش فعلی خالص

این روش یکی دیگر از روش‌های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه است که بر اساس درآمد‌های آینده به همراه تورم، ارزش فعلی یک سرمایه‌گذاری را محاسبه می‌کند. در واقع از تفاوت بین ارزش فعلی درآمدی که از سرمایه‌گذاری حاصل‌شده و هزینه پرداختی برای آن به دست می‌آید و از فرمول زیر محاسبه می شود.

فرمول ارزش فعلی خالص

:Ct جریان نقدی خالص طی دوره

:C0 کل هزینه‌های سرمایه‌گذاری اولیه

:R نرخ تنزیل

:t تعداد دوره‌های زمانی

3- بازده دارایی‌ها ROA

در واقع از تقسیم سود سالانه بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید.

4- بازده حقوق صاحبان سهم ROE

نسبت درآمد خالص به کل حقوق صاحبان سهام است. این شاخص میزان بازده شرکت نسبت به سرمایه را نشان می‌دهد و هرقدر بیشتر باشد، نشان از کسب بازده از سرمایه‌ای کم درمقابل درآمد شرکت دارد و در واقع با سرمایه‌ای اندک، به بازده رسیده است.

کلام آخر

نرخ بازگشت سرمایه به طور کلی یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیار‌ی است که میزان موفقیت یک کسب و کار را بر اساس شاخص هزینه‌های پرداختی محاسبه می‌کند. در واقع معادل با نسبت شاخص کل و مزایا و معایب آن سود کسب‌شده به میزان هزینه و سرمایه صرف ‌شده است. در دنیای امروز بسیاری از فعالیت‌ها مانند تبلیغات وجود دارند که علاوه بر بازده مالی، نکات مثبتی از قبیل وفاداری بیشتر مشتریان را به همراه خواهند داشت. نرخ بازگشت سرمایه به بررسی بازده مالی فعالیت‌های اقتصادی می‌پردازد و امکان سنجش جوانب دیگر را ندارد. لازم است علاوه بر محاسبه این شاخص، به بررسی ابعاد دیگر موجود بپردازیم تا در درجه اول درک و تحلیل درستی داشته باشیم و صرفا بر اساس مقدار نرخ بازگشت تصمیم نگیریم. این رویکرد موجب می‌شود از موقعیت‌های بهتری که نرخ بازگشت کمتری دارند غافل نشویم.در این مقاله اطلاعات لازم را در مورد این شاخص مطرح کردیم. لازم به ذکر است که این شاخص می‌تواند سنجه‌ای برای بهبود عملکرد و کاهش هزینه‌های اضافی که توجیه اقتصادی ندارند، باشد.

رشد دوباره شاخص کل بورس تحت تاثیر خودروسازان جاده مخصوص

شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات امروز سه شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ماه 97 با افزایش 202 واحدی معادل 0.21 درصد به رقم 94 هزار و 906 واحد رسید. این روند صعودی در حالی امروز برای هفتمین روز پیاپی شاخص کل و مزایا و معایب آن ادامه داشته است، که در مجموع رشد 2387 واحدی را در هفت روز کاری اخیر شاهد بوده ایم.

شاخص کل قیمت و بازده نقدی بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات امروز سه شنبه بیست و پنجم اردیبهشت ماه 97 با افزایش 202 واحدی معادل 0.21 درصد به رقم 94 هزار و 906 واحد رسید. این روند صعودی در حالی امروز برای هفتمین روز پیاپی ادامه داشته است، که در مجموع رشد 2387 واحدی را در هفت روز کاری اخیر شاهد بوده ایم.

به گزارش تابناک اقتصادی، امروز تالار شیشه‌ای در چهارمین روز کاری هفته جاری، همانند شش روز کاری گذشته، شاهد روند صعودی شاخص‌های منتخب بود. بر این اساس، شاخص قیمت (وزنی-ارزشی) با افزایش 63 واحدی معادل 0.21 درصد به رقم 29 هزار و 771 واحد رسید. شاخص کل هم وزن نیز با رشد 93 معادل 0.55 درصد، عدد 17 هزار و 116 واحد را به نمایش گذاشت. شاخص قیمت (هم وزن) نیز با افزایش 69 واحدی معادل 0.55 درصد به رقم 12 هزار و 653 واحد رسید. همچنین شاخص سهام آزاد شناور با رشد 0.28 درصد همراه شد و 284 واحد افزایش را رقم زد و به سطح 101 هزار و 391 واحد رسید. همچنین شاخص بازار اول با 159 واحد افزایش معادل 0.24 درصد به رقم 67 هزار و 606 واحد رسید و شاخص بازار دوم نیز با 349 واحد افزایش معادل 0.17 درصد همراه بود و عدد 201 هزار و 93 واحد را به نمایش گذاشت. شاخص کل بورس بیشترین پیشروی را همانند روز شاخص کل و مزایا و معایب آن قبل، در ساعت 10:15 داشت و در سطح 94 هزار و 941 واحد قرار گرفت.

رشد دوباره شاخص کل بورس تحت تاثیر خودروسازان جاده مخصوص

در معاملات امروز بازار سرمایه بازهم شاهد تاثیرگذاری مثبت نمادهای معاملاتی گروه خودرویی همانند روز گذشته بودیم. بر این اساس نماد معاملاتی خساپا (سايپا) با 25 واحد، نماد کگل (معدني و صنعتي گل گهر) با 24 واحد، نماد رانفور (خدمات‌انفورماتيك‌) با 21 واحد، نماد فایرا (آلومينيوم‌ايران‌) با 14 واحد، نماد فولاد (فولاد مباركه اصفهان) و نماد خپارس (پارس‌ خودرو) با 13 واحد، نماد خودرو (ايران‌ خودرو) و نماد فخوز (فولاد خوزستان) با 9 واحد، نماد فولاژ (فولاد آلياژي ايران) و نماد وساپا (سرمايه‌گذاري‌ سايپا) و همچنین نماد سفارس (سيمان فارس و خوزستان) با 7 واحد افزایش، بیشترین تاثیر مثبت را در رشد شاخص کل بورس داشتند.

در مقابل، نماد معاملاتی سصفها (سيمان‌اصفهان‌) با 9 واحد، نماد تاپیکو (س. نفت و گاز و پتروشيمي تأمين) با 8 واحد، نماد فملی (ملي‌ صنايع‌ مس‌ ايران‌) با 6 واحد، نماد وغدیر (سرمايه‌گذاري‌غدير(هلدينگ‌) و نماد ومعادن (توسعه‌معادن‌وفلزات‌) و همچنین نماد وکار (بانك‌ كارآفرين‌) با 5 واحد کاهش، بیشترین نقش منفی را در جلوگیری از رشد بیشتر نماگر بورس تهران داشتند.

معامله‌گران بورس امروز 907 میلیون و 403 هزار برگه بهادار و سهام را در قالب 64 هزار و 221 نوبت معامله و به ارزش 163 میلیارد و 28 میلیون تومان داد و ستد کردند.

در معاملات امروز بازار سهام، شرکت هایی که نماد آن ها از سوی ناظر بازار سهام بازگشایی شدند، عبارتند از: سرمایه‌گذاری مسکن شمال‌غرب، سرمایه‌گذاری شمال شرق، گروه مدیریتی سرمایه‌گذاری امید، شیرپاستوریزه پگاه فارس، صنعت روی زنگان، سیمان فارس نو، زینگ‌خودرو غدیر و معادن منگنز ایران و همچنین شرکت هایی که از سوی ناظر بازار سهام متوقف شدند، شامل: کارخانجات تولیدی شهید قندی، دشت مرغاب، شیر پاستوریزه پگاه خراسان، سبحان دارو، سیمان شاهرود، داروسازی سبحان انکولوژی، سرمایه‌گذاری سبحان،‌ پتروشیمی ممسنی، کی‌بی‌سی، دریایی کشتیرانی خط دریابندر، سرمایه‌گذاری مسکن الوند بودند.

شاخص تورمی PCE چیست؟ معرفی کامل هزینه های مصرف شخصی

در بازار تجارت ارزهای بین المللی فارکس روش های متفاوتی برای تحلیل دارایی های موجود در مارکت وجود دارد. این روش های بسیار ارزشمند شامل: تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، تحلیل روانشناسی مارکت و غیره می باشد.

تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادی، در واقع به عوامل تاثیرگذار بر بازار به صورت ریشه ای تر می پردازد. برخی از این عوامل بسیار مهم شامل: داده های اقتصادی کشورهای دارای اقتصاد با ثبات، سیاست های دولت، برنامه های آینده کشور، شاخصهای اقتصادی، عملکرد دولتمردان، تحولات ژئوپلیتیکی و در کل اقتصاد کلان می باشد.

کار اصلی اقتصاد کلان، بررسی شاخص هایی مثل: نرخ بهره، تورم و سطح عمومی قیمت ها، تولید ناخالص داخلی، اشتغال و بیکاری، رشد اقتصادی، تراز پرداختها و غیره می باشد.

حال قصد داریم ببینیم که واقعا امریکایی ها پولشان را کجا و برای چه چیزهایی هزینه می کنند؟

در یکی دیگر از سری مقالات مهم و ارزشمند وبسایت دنیای ترید می خواهیم تا شما را با یکی از شاخص های مهم اندازه گیری تورم در امریکای امروز، آشنا کنیم.

تورم چیست؟

یکی از کارهای اقتصاد کلان، بررسی و اندازه گیری تورم یا همان Inflation است. اقتصاددانان این کار را با استفاده از نماگرهای تورم یا Inflation Indicators انجام می دهند. ولی فراموش نکنید که ابزار آنها ممکن است از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد.

خیلی ساده به افزایش همه جانبه، گسترده و پایدار متوسط قیمت ها، تورم گفته می شود. به زبانی دیگر تورم، افزایش بی رویه و ادامه دار در سطح عمومی قیمت ها است.

البته چیزهایی وجود دارد که شامل تورم نمی شود مثل: شوک های اقتصادی که باعث افزایش کوتاه مدت قیمت کالاها می شود و یا بالا رفتن تولید ناخالص داخلی که موقتا باعث افزایش قیمت ها می شود و غیره.

نرخ تورم چیست؟

حال که با تعریف تورم آشنا شدید، بد نیست کمی هم درباره مفهوم نرخ تورم بدانید. در حقیقت به مقدار افزایش یا کاهش سطح عمومی قیمت ها در یک دوره مشخص، نرخ تورم می گویند.

نرخ تورم، شاخصی برای نمایش ارزش پول و قدرت خرید در یک بازه زمانی است. برخی کشورهای قدرتمند، نرخ تورم را از طریق محاسبه قیمت های هفتگی، ماهانه و سالانه برای یک سبد پایه، اندازه گیری می کنند.

معمولا نهادی که این کار را انجام می دهد، بانک مرکزی است.

عوامل موثر بر تورم

تورم در هر اقتصادی با توجه به زمان و شرایط گوناگون به شکل های مختلفی نمود پیدا می کند. به طور معمول تورم، ناشی از افزایش هزینه های تولید یا افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات است. در ادامه شما را با برخی از چیزهایی که باعث به وجود آمدن تورم می شوند، آشنا خواهیم کرد.

تورم ناشی از فشارهای هزینه

هر گاه اقتصادی با رشد هزینه های تولید و یا افزایش قیمت عوامل تولید روبرو شود، آنگاه این مساله می تواند عاملی در جهت پدید آمدن تورم به حساب آید.

دلایل گوناگونی از جمله افزایش قیمت مواد خام، افزایش قیمت نیروی کار به سبب قدرت گرفتن اتحادیه های کارگری و افزایش قیمت سرمایه به دلیل نفوذ بنگاههای اقتصادی بزرگ، به تورم هزینه نسبت داده می شود.

تورم ناشی از پیشی گرفتن تقاضا از عرضه (تورم تقاضا)

هر گاه در اقتصادی تقاضای کل بر عرضه کل پیشی بگیرد، این مازاد تقاضا بر عرضه کنونی، باعث رشد سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات می شود. بدین شکل اقتصاد با تورم تقاضا روبرو می شود.

تورم به دلیل افزایش در بخش خاصی از اقتصاد

هر زمان که بخشی از اقتصاد با افزایش سطح عمومی قیمت ها روبرو شود، می تواند به دیگر بخش های جامعه فشار تورمی وارد کند.

تورم ناشی از بنیادهای اقتصادی

گاهی اوقات در برخی از کشورهای در حال توسعه به دلیل ویژگی های بنیادی و ساختاری اقتصاد، تورم به وجود می آید. مثلا اگر کشوری برای واردات به کشور دیگری وابستگی داشته باشد، این وابستگی می تواند یک تورم وارداتی به وجود آورد.

تورم ناشی از سیاست های مالی انبساطی

توجه داشته باشید که بین سیاست های پولی انبساطی و سیاست های مالی انبساطی، تفاوت عمده ای وجود دارد.

اعمال سیاست های مالی انبساطی توسط دولت ها می تواند میزان درآمد اختیاری را هم برای مشاغل و هم برای مصرف کنندگان افزایش دهد.

به عنوان مثال اگر دولت مالیات‌ها را کاهش دهد، کسب‌وکارها ممکن است آن را صرف بهبود سرمایه، پاداش کارکنان یا استخدام‌های جدید کنند. حتی مصرف کنندگان نیز ممکن است کالاهای بیشتری را خریداری کنند.

دولت همچنین می تواند با افزایش هزینه پروژه های زیربنایی، اقتصاد را تحریک کند. تمام این موارد می تواند منجر به افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات شود که در انتها منجر به افزایش سطح عمومی قیمت ها و در کل تورم می شود.

شاخص تورمی مخارج مصرف شخصی یا PCE چیست؟

از آنجا که خانوارها به عنوان یکی از اساسی ترین اجزای الگوی مدور اقتصاد می باشند، انتخاب و تصمیمات آنها درباره میزان مصرف، یکی از مهمترین یا شاید مهمترین بخش تفسیرهای اقتصادی را در بر می گیرد. از این پس، به جای کلمه خانوارها از اصطلاح مصرف کنندگان استفاده می کنیم.

مصرف کنندگان قسمت عمده ای از درآمدهای خود را در طی سال به مصرف تخصیص می دهند. مصرف تقریبا 70 درصد تولید ناخالص داخلی امریکا را در بر می گیرد. از این رو نقش مصرف و برنامه ریزی مخارج مصرف کنندگان در اقتصاد بسیار مهم است.

در ایالات متحده دو معیار متداول برای سنجش تورم وجود دارد: 1- شاخص تورم مصرف کننده یا همان CPI و 2- شاخص قیمت هزینه های مصرف شخصی (PCE).

اولی توسط اداره آمار کار در امریکا و دومی توسط دفتر تحلیل اقتصادی منتشر می شود.

شاخص قیمت مصرف شخصی که به شاخص PCE مشهور است، تغییرات قیمت کالاها و خدمات خریداری شده توسط مصرف کنندگان در ایالات متحده را ارزیابی می کند. در واقع از شاخص PCE به منظور ثبت تورم از طیف وسیعی از هزینه های مصرف کنندگان و بازتاب رفتار آنها استفاده می شود.

شاخص قیمت PCE در تحلیل های اقتصاد کلان و به منظور پیش بینی آینده قیمت ها استفاده می شود. این شاخص در امریکا ماهانه و توسط دفتر آمار وزارت بازرگانی یا همان دفتر تحلیل های اقتصادی (BEA) منتشر می شود.

شاخص دیگری نیز به نام شاخص اصلی یا خالص قیمت مصرف شخصی (Core PCE) نیز وجود دارد که قیمت مواد غذایی و انرژی ها را حذف کرده است. این شاخص، تورم را خیلی بهتر و واضح تر تشخیص می دهد. دلیل آن هم این است که مواد غذایی و انرژی ها نوسانات زیادی را در این شاخص به وجود می آورند.

مقامات بانک مرکزی امریکا برای تعیین سیاست های پولی کلان خود از این شاخص استفاده می کنند.

نحوه اندازه گیری تورم هزینه های مصرف شخصی (PCE)

شاخص PCE هر ماه بر اساس داده های BEA درباره هزینه های مصرف شخصی از طیف گسترده ای از منابع ارزیابی می شود. برخی از این منابع عبارتند از:

  • گزارش های آماری از اداره سرشماری ایالات متحده و سایر سازمان های دولتی
  • گزارش های سازمان اداری و نظارتی
  • گزارش های سازمان های خصوصی مانند انجمن های تجاری

BEA در تجزیه و تحلیل خود، کالاهای مصرفی و خدمات مصرفی را به سه دسته تقسیم می کند:

کالاهای بادوام: اقلامی که سه سال یا بیشتر عمر می کنند، مانند اتومبیل و کامیون، اثاثیه و تجهیزات خانگی، کالاهای تفریحی و وسایل نقلیه.

کالاهای بی دوام: اقلامی که کمتر از سه سال عمر می کنند، مانند غذا و نوشیدنی، پوشاک، بنزین و سایر محصولات انرژی.

خدمات: مواردی مانند مسکن، مراقبت های بهداشتی، حمل و نقل، خدمات تفریحی، رستوران ها، اقامتگاه ها، خدمات مالی و بیمه.

نرخ تورم PCE با جمع کردن مقادیر دلاری همه کالاها و خدمات در سبدی از کالاها و خدمات و مقایسه کل آنها با ارقام ماه قبل محاسبه می‌شود.

ضمنا در جریان باشید که برخی از قیمت ها باید بر اساس تخمین ها و برآوردها تنظیم شوند زیرا داده های مورد نیاز برای محاسبه فقط به صورت فصلی جمع آوری می شوند، شاخص کل و مزایا و معایب آن در حالی که تورم PCE ماهانه منتشر می شود.

تمام داده‌های مخارج مصرفی با ارزش دلاری که در نظرسنجی‌ها و گزارش‌های آماری مختلف که در بالا ذکر شد جمع‌آوری می‌شوند و سپس بر اساس تعدیل‌های فصلی و شاخص‌های قیمت ماهانه مختلف، با مقادیر دلار فعلی تنظیم می‌شوند.

BEA داده‌ها را از طریق یک کاهش‌ دهنده قیمت، نسبتی از ارزش همه کالاها و خدمات تولید شده در یک سال خاص با قیمت‌های جاری به قیمت‌هایی که در طول یک سال پایه حاکم بوده را ساده می‌کند تا شاخص ماهانه PCE را بدست آورد.

اهمیت شاخص مصرف شخصی

شاید برای شما نیز این سوال پیش بیاید که چرا شاخص هزینه های مصرف شخصی مهم است؟

PCE نشان می دهد که خانوارها چقدر برای مصرف فوری در مقابل پس انداز برای آینده هزینه می کنند. در حقیقت سطوح مصرف بالاتر به رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر در کوتاه مدت تبدیل می شود.

از سوی دیگر، نرخ پس‌انداز بالاتر برای سلامت اقتصادی در بلندمدت مفید است. بانک ها نیز از این پس اندازها برای تامین وام های مسکن و سرمایه گذاری های تجاری استفاده می کنند.

جالب تر اینکه اقتصاددانان با نگاه به گزارش PCE، عادات و رفتارهای مصرف کنندگان را بررسی و درک می کنند. به عنوان مثال، این شاخص نشان می دهد که چگونه الگوهای خرید در پاسخ به افزایش شدید قیمت ها تغییر می کند.

این مساله اغلب زمانی اتفاق می افتد که قیمت بنزین افزایش یا کاهش می یابد. به این ترتیب، PCE کشش تقاضا را نشان می دهد. مثلا هنگامی که تقاضا برای یک کالا یا خدمات کشش دارد حتی اگر قیمت فقط کمی افزایش یابد، مردم خریدشان را کاهش می دهند.

مزایا و معایب شاخص هزینه های مصرف شخصی

همانطور که مشاهده نمودید، داده‌های مخارج مصرف شخصی نگاهی اجمالی به وضعیت اقتصاد ارائه می‌دهد. زمانی که مردم بدون ترس و نگرانی در حال هزینه کردن پول های شان هستند، یعنی عملکرد اقتصاد خوب است. زمانی که مردم در حال کاهش هزینه های شان هستند یعنی مشکلی در اقتصاد به وجود آمده است.

مزیت های شاخص PCE

این شاخص آن طور که شاخص CPI یا همان شاخص قیمت مصرف کننده برای کل جامعه آشنا است، شناخته شده نیست. در حالیکه شاخص CPI از نظرسنجی های خانواده ها که توسط اداره آمار کار (BLS) برای تعیین مسیر قیمت ها ایجاد شده استفاده می کند، ولی شاخص قیمت PCE فراتر از آن عمل می کند.

دلیل آن هم این است که در حالیکه شاخص PCE تولید ناخالص داخلی را نیز در نظر می گیرد، داده هایش را مستقیما از کسب و کارها و موسسات دریافت می کند.

شاخص قیمت PCE طیف وسیع تری از کالاها و خدمات به ویژه آنهایی که توسط همه خانوارها در سراسر کشور خریداری می شوند را در نظر می گیرد. CPI فقط برای خانوارهای شهری در نظر گرفته می شود.

شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی نیز در مقایسه با CPI که تحت تأثیر تغییرات عمده قیمت در برخی محصولات مانند بنزین است، نوسانات کمتری دارد. شاخص PCE در واقع هرگونه نوسان را هموار می کند.

یکی دیگر از ویژگی های شاخص قیمت مصرف شخصی این است که PCE شاخص مورد علاقه و مقیاس سنجش تورم توسط مقامات فدرال رزرو امریکا است. آنها در تدوین سیاست های پولی خود نگاهشان به نوسانات شاخص PCE است.

معایب شاخص PCE

درست است که PCE شاخص مود علاقه فدرال رزرو است ولی این شاخص نیز دارای معایبی نیز می باشد. یکی از معایب آن این است که تولید ناخالص داخلی را در بر می گیرد. گزارش GDP گزارشی است که فقط به صورت سه ماهه اندازه گیری و منتشر می شود.

اما PCE هر ماه توسط اداره وزارت بازرگانی امریکا (BEA) منتشر می شود. این آژانس باید شکاف موجود را با گزارش خرده فروشی پر کند.

یکی دیگر از معایب شاخص قیمت هزینه های مصرف شخصی این است که بسیار گسترده است. در واقع شاخص PCE تمام اطلاعات خانواده ها، سایر نهادها مانند سازمان های غیرانتفاعی، دولت ها و شرکت ها را در بر می گیرد.

ولی شاخص CPI فقط داده هایی را که مستقیما از مصرف کنندگان دریافت می کند انتشار می دهد.

تفاوت شاخص های cpi و pce و ppi

اجازه دهید تا ابتدا کمی به چیستی شاخص CPI و PPI بپردازیم تا بهتر بتوانیم آنها را با شاخص PCE مقایسه کنیم.

امریکایی ها به وسیله شاخص های متفاوتی تورم را اندازه گیری می کنند: شاخص CPI، شاخص PCE، شاخص PPI و تولید ناخالص داخلی یا همان GDP.

شاخص CPI چیست و چگونه محاسبه می شود؟

به تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات که توسط خانوارها خریداری می شود، شاخص قیمت مصرف کننده یا همان CPI می گویند که در واقع نشانگر میانگینی از هزینه خانواده ها می باشد.

شاخص CPI به صورت ماهانه توسط اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) منتشر می شود. در واقع این شاخص نشانگر قدرت خرید امریکایی ها است.

BLS برای محاسبه شاخص قیمت مصرف کننده، "سبدی از کالاها و خدمات" را به وجود آورده است. این سبد، میانگینی از اقلامی است که امریکایی ها خرید می کنند و شامل : هزینه مسکن، پوشاک، خوراکی ها و آشامیدنی ها، مراقبت های پزشکی، تفریحات، حمل و نقل، تحصیلات و دیگر کالاها شاخص کل و مزایا و معایب آن و خدمات می باشد.

این سبد در واقع شامل خرده سبدهای دیگری مثل: خوراک، مسکن و پوشاک می باشد که هر کدام با توجه به وزنی که دارند روی شاخص CPI تاثیر می گذارند.

شاخص CPI در واقع کارایی متفاوتی دارد و محاسباتی که از این سبد به عمل می آید روی زندگی تمام امریکایی ها تاثیر مستقیم می گذارد.

اول اینکه از شاخص قیمت مصرف کننده به عنوان معیاری در تصمیم گیری های مالیاتی، هزینه های زندگی در تعیین کمک های دولتی مثل امنیت های اجتماعی، بن کمک هزینه تامین غذا (در امریکا) و حقوق های بازنشستگی استفاده می شود.

همچنین از CPI برای تنظیم اوراق قرضه مصون از تورم (TIPS) که نوعی از اوراق قرضه در امریکا است، استفاده می شود. ضمنا مقامات فدرال رزرو تغییرات شاخص CPI را از نزدیک رصد می کنند.

شاخص PPI چیست و چگونه محاسبه می شود؟

شاخص قیمت تولید کننده یا همان PPI نیز مثل CPI به صورت ماهانه و توسط اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) منتشر می شود.

در حالی که شاخص های PCE و CPI رفتار مصرف کنندگان را ارزیابی می کند، شاخص PPI تولید کنندگان کالاها و خدمات را در نظر می گیرد.

این شاخص ماهانه 100.000 مظنه قیمتی را از حدود 25.000 موسسه دریافت می کند.

روش محاسبه شاخص PPI بدین شکل است: شاخص قیمت تولید کننده قیمت حال حاضر دریافتی سبد خاصی از اقلام عمده فروشان را منهای سبد قیمتی دریافتی کالاهای مشابه آن در سال 1982 (سال پایه آن) کرده و عدد به دست آمده را در 100 ضرب می کند.

این اطلاعات به طرق مختلفی مفید و ارزشمند می باشد.

تولید کنندگان از مقایسه قیمت این محصولات یا صنایع داده شده در استراتژی های قیمت گذاری خود استفاده می کنند. همچنین از این داده ها می توان برای آگاه کردن مصرف کنندگان از قبل، نسبت به تغییرات آینده قیمت نیز استفاده کرد.

فرض هم بر این است که اگر تولید کنندگان حاضر باشند برای این کالاهای عمده پول بیشتری پرداخت کنند، شانس بیشتری وجود دارد که مصرف کنندگان نیز برای کالاهای خرد هزینه کنند.

دولت نیز از شاخص PPI برای آگاه کردن سیاست های پولی و مالی به منظور محدود کردن تورم استفاده می کند.

تفاوت عمده این سه شاخص این است که شاخص CPI و PCE هر دو تورم مصرف کننده را اندازه گیری می کنند (البته از روش های متفاوت) ولی شاخص PPI تورم تولید کننده را ارزیابی می کند.

بزرگترین تفاوت شاخص CPI و PCE این است که هر دوی اینها تغییرات قیمت کالاها و خدمات را اندازه گیری می کنند. شاخص CPI بر اساس داده هایی است که توسط مصرف کنندگان جمع آوری می شود در صورتیکه PCE از داده های بزرگتری مثل شاخص GDP که شامل تمام موسسات و کسب و کارها می شود استفاده می کند.

نتیجه گیری

همینطور که مشاهده کردید، شاخص هزینه مصرف شخصی (PCE)، یک شاخص تورم سنج است. اقتصاددانان و مقامات بانک مرکزی امریکا از این شاخص برای بررسی روند حرکات قیمت استفاده می کنند.

مخارج مصرف شخصی معیاری برای هزینه مصرف کنندگان ملی است. این شاخص به شما می گوید که امریکایی ها چقدر پول برای کالاها و خدمات خرج می کنند. روسای بانک مرکزی ایالات متحده از این شاخص در تصمیم گیری های شورای سیاستگذاری پولی خود برای تنظیم نرخ های بهره استفاده می کنند.

آلوده‌ترین مناطق تهران و شاخص آلودگی هوای تهران

آلودگی هوای تهران در سال‌های اخیر معضلات سلامتی جدی را برای ساکنین خود در پی داشته است. در محله‌هایی با تراکم بالای جمعیت و ترافیکی تهران جزو آلوده‌ترین مناطق تهران هستند. وضعیت هوای تهران روزبه‌روز به دلیل افزایش آلاینده‌های محیطی در مرز خطر قرارگرفته و شاخص آلودگی هوای تهران عدد ثابتی را دنبال نمی‌کند.

میانگین تعداد روزهای سالم در فصول مختلف از زمان‌هایی که هوای ناسالم را تهرانی‌ها استنشاق می‌کنند برابر یا کمتر است. شاخص کیفیت هوای تهران تنها در روزهای پس از باران یا بادهای شدید به رنگ سبز و مقدار مطلوب مشاهده می‌شود. همین امر زمستان‌هایی را که شاهد بارش‌های کم و زمانی که هوا سکون نسبی دارد را با خطر جدی آلودگی تهدید می‌کند.

آلودگی هوا چیست و چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟

  • انواع آلاینده‌های هوا تأثیر به سزایی در بالا بردن شاخص کیفیت هوای تهران دارند.
  • ازجمله آلاینده‌ها می‌توان به گازها، بخارات، گرد و غبار، بو، دود غلیظ و مه اشاره کرد.
  • هنگامی‌که این آلاینده‌ها با کمیت بالاتر از استاندارد، مشخصات خاص و در زمانی طولانی در جو قرار گیرند، آنگاه می‌گوییم که هوا آلوده است.
  • بیشتر آلودگی هوای تهران متعلق به وسایل نقلیه و کارخانه‌هاست که جزو آلاینده‌های مصنوعی هستند.

  • جالب است بدانید که آلودگی هوا حتی بیشتر از آلودگی آب در جهان باعث مرگ‌ و میر انسان‌ها می‌شود. ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون در تعیین شاخص آلودگی نقش پررنگی را ایفا می‌کنند. بنابراین در روزهایی که آلودگی هوا بالاتر از حد استاندارد باشد، میزان ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرون بالاتر از حد استاندارد قرار می‌گیرد.
  • در سطح تهران ایستگاه‌های مختلف برای سنجش آلودگی هوای تهران تهیه و نصب ‌شده است.
  • برای تعیین وضعیت هوای تهران معمولاً شش آلاینده اصلی را اندازه‌گیری می‌کنند تا میزان شاخص آلودگی را به دست آورند. از این شش شاخص چهار مورد از آن‌ها، آلاینده‌های گازی هستند و شامل منواکسید کربن (CO)، دی‌اکسید نیتروژن (NO2)، دی‌اکسید (SO2) و ازن (O3) می‌شود. علاوه بر آن ذرات معلق با قطر کمتر از 2.5 میکرون(5PM) و ذرات معلق با قطر کمتر از10 میکرون (10PM) نیز ثبت و در تعیین شاخص کیفیت هوای تهران تأثیرگذارند.

تقسیم‌بندی آلودگی هوا

آلودگی هوای تهران به‌طور مستقیم تحت تأثیر آلاینده‌هایی که در جو منتشر می‌شوند. آلاینده‌های هوا را به چند طریق می‌توان تقسیم‌بندی کرد که هرکدام از آن‌ها به نسبت میزان خود نقش مهمی را در شاخص آلودگی تهران ایفا می‌کنند.

طبقه‌بندی ازنظر منشأ آلودگی

  • منشأ آلاینده‌های مسبب آلودگی هوای تهران می‌تواند طبیعی یا مصنوعی باشد.
  • از آلاینده‌های طبیعی می‌توان به ذرات و خاکستر آتش‌فشان و گازهای ناشی از آن، فساد مواد آلی و اجساد حیوانات ، بقایای درختان که تحت تأثیر باکتری‌ها تولید فساد می‌کنند، فرسایش ناشی از باد که تولید SiO2 می‌کند، آتش‌سوزی جنگل که باعث ایجاد CO2، SO2، CO و هیدروکربن‌ها می‌شود، رعدوبرق که ایجاد مقدار زیادی NO می‌کند و منابع جوی که شامل مه اسیدی و باران اسیدی است، اشاره کرد.

  • آلاینده‌های مصنوعی ازآن‌جهت مصنوعی نامیده می‌شوند که از طریق انسان تولید و به وارد جو می‌شوند و خود به دودسته آلی و صنعتی تقسیم می‌شوند. آلاینده‌های صنعتی عامل اصلی آلودگی هوا است، همچنین می‌توانند ثابت یا متحرک باشند.
  • از مهم‌ترین آلاینده‌های ثابت می‌توان کارخانه‌ها را نام برد که از نظر اهمیت نقش خود در شاخص آلودگی به ترتیب عبارت‌اند از: نیروگاه، پتروشیمی، کارخانه‌ها مواد شیمیایی و کارخانه‌ها تولید مصالح ساختمانی هستند.

طبقه‌بندی ازنظر حالات فیزیکی آلاینده

آلاینده‌ها در این طبقه‌بندی در دو گروه گازها و بخارات و گروه آئروسل‌ها که خود به دو گروه ذرات جامد و ذرات مایع تقسیم‌بندی می‌گردند، قرار می‌گیرند.

طبقه‌بندی ازنظر شیمیایی

برای تعیین وضعیت هوای تهران نیاز به شناسایی آلاینده‌ها از نظر شیمیایی است. در این گروه مواد به دودسته مواد آلی و مواد معدنی تقسیم می‌شوند. ترکیبات آلی حاوی کربن و هیدروژن هستند و بسیاری از آن‌ها دارای عناصری مانند اکسیژن، نیتروژن، فسفر و گوگرد نیز هستند.

طبقه‌بندی ازنظر فیزیولوژیکی

  • در این طبقه‌بندی موادی وجود دارند که شاید کمتر در ردیف آلوده‌کننده‌های هوا ازنظر عموم قرار بگیرند.
  • در این گروه مواد به هفت دسته تحریک‌کننده‌ها، خفه‌کننده‌ها، سموم فلزی، مواد آلرژیک، مواد بیماری‌زای غیرفلزی، سموم سیستمیک و مواد مخدر یا بی‌هوش کننده‌ها طبقه‌بندی می‌شوند.

طبقه‌بندی ازنظر فرم آلودگی

این گروه آلاینده‌ها نیز به دودسته آلاینده اولیه مانند منواکسید کربن و دی‌اکسید گوگرد و آلاینده‌های ثانویه مانند اکسیدان­ها فتوشیمیایی تقسیم می‌شوند.

وضعیت آلودگی هوای تهران در زمستان 97

  • میزان آلودگی هوای تهران در زمستان 97 و در مقایسه با وضعیت مشابه در سال گذشته خوشبختانه کاهش پیدا کرده است.
  • در مقایسه با سال گذشته به دلیل بارش‌های پی‌درپی باران وضعیت جوی مناسب در ماه‌های گذشته تعداد روزهای سالم تاکنون از کل روزهای سالم در سال گذشته بیشتر بوده است.
  • درواقع تعداد روزهای 10 ماهه نخست سال 97 به 239 روز رسیده که شاخص کیفیت هوای تهران در آن نیز 78.1 درصد است.
  • البته این میزان شاید خیلی خوشایند نباشد اما در مقایسه با سال قبل از کاهش چشمگیری برخوردار بوده است. تعداد روزهای پاک که خبری از آلودگی هوای تهران نبوده نیز تاکنون 18 روز بوده است.

روزهای ناسالم را کارشناسان به‌صورت زیر و بر اساس خطرناک بودن شاخص کیفیت هوای تهران طبقه‌بندی می‌کنند:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.