الگوهای هارمونیک و انواع آن
اگر در بازار های بورس یا سایر بازار های مالی فعالیت داشته باشید، می دانید که قیمت دارایی های مالی در یک جهت حرکت نکرده و دائما در حال نوسان هستند. به همین دلیل هر معامله گری نیاز به ابزار های تحلیلی خاصی دارد تا بتواند در پیچ و خم بازار ها معامله خوبی را به سرانجام برساند، الگوی هارمونیک یا Harmonic Pattern که در سال ۱۹۳۲ توسط گارتلی به وجود آمده است، یکی از ابزار های قوی و کاربردی برای تحلیل تکنیکال می باشد. این الگو دارای انواع مختلفی است که هدف آن ها بررسی حرکت قیمت سهام و بازار ها می باشد. الگوی هارمونیک براساس فرمول فیبوناچی عمل می کند و از تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی به وجود آمده است. با ما همراه باشید تا نحوه کار با الگوی هارمونیک و استفاده از آن در بازار های مالی را فرا بگیرید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیده ترین ابزار های تجاری هستند که برای ترسیم آن ها در چارت های قیمتی نیاز به دانش خاص و آموزش های معامله گری حرفه ای است. هارمونیک یکی از الگو های پیشبینی کننده روند یک دارای، مانند الگوی سر و شانه است، با این تفاوت که الگوی هارمونیک بر اساس معاملات و محاسبات ریاضی عمل کرده و از فرمول ریاضی فیبوناچی پیروی می کند. به دلیل اینکه اعداد فیبوناچی پایه و اساس این الگو می باشند، استفاده از آن نیاز به تمرین بیشتری برای شناسایی نقاط بازگشتی نسبت به سایر الگو های کلاسیک دارد. در این الگو ها که اغلب به شکل M و w هستند یا گاهی ترکیبی از هر دو میباشند، معامله گران به نمودارها دقت کرده و حرکت قیمتی سهام ها مورد بررسی قرار می گیرد. جالب است بدانید در این روش فعالان بازار سرمایه، نیازی به بررسی مسائل بنیادی شرکت ها ندارند و تنها حرکت قیمت ها را زیر نظر می گیرند.
ساختار الگوی هارمونیک
معمولاً الگو های معاملاتی هارمونیک از پنج نقطه چرخش و چهار پایه تشکیل می شوند که نقطه اصلی آن X نامیده می شود. الگو از این نقطه شروع شده و به موج تکانه ای که XA نامیده می شود رسیده و پس از XA به نقطه B می رسد و پایه AB را به وجود می آورد، الگو براساس همین روش ادامه داده و پایه های موج های BC و CD تشکیل می شوند. تمامی این الگو ها از روش الگوی سه نقطه ای ABC پیروی می کنند، پس کافی است یکی از این الگو ها را به خوبی یاد گرفته تا درک بقیه الگوها برایتان راحت تر شود.
انواع الگو های هارمونیک
همانطور که گفته شد این الگو ها انواع مختلفی دارند که هر کدام شکل منحصر به فردی داشته و دارای شباهت و تفاوت های زیادی می باشند. تشخیص الگوی هارمونیک با چشم غیر مسلح کمی دشوار است و کسانی که آشنایی کاملی با این الگو ها نداشته باشند دچار مشکل می شوند. البته تحلیل گران به طور کامل این الگو ها را شناخته و درک کاملی از آن ها دارند، به طوری که قادر به تشخیص این الگو ها از روی نمودار ها هستند. با توجه به متعدد بودن الگو های هارمونیک یادگیری تمام آن ها کمی دشوار است، به همین دلیل در ادامه چهار مورد از محبوب ترین این الگو ها را نام برده و توضیح داده ایم تا با شناخت این الگو ها با بهترین الگو های هارمونیک آشنا شوید.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی نقاط شکست، مقاومت و حمایت را به معامله گران نشان می دهد، به همین دلیل نسبت به دیگر الگو ها کاربرد بیشتری دارد و در دو حالت صعودی و نزولی نمایان می شود که وجه تمایز این دو حالت در وارونگی آن ها می باشد. حالت صعودی الگوی گارتلی به این صورت است که ابتدا صعودی بوده سپس یک معکوس کوچک داشته و دوباره صعودی خواهد شد و بعد از صعود دوباره، حالت معکوس آن بزرگتر می شود و شکلی مانند M تشکیل می دهد. بهترین حالت برای خرید در پایان همین نقطه می باشد و حالت M در الگوی گارتلی یک سیگنال خرید است. حالت نزولی دقیقا برعکس صعودی بوده و شکلی شبیه W دارد، پایان این نقطه نیز بهترین زمان برای فروش محسوب می شود. همانطور که مشاهده کردید با برسی الگوی گارتلی، به راحتی می توانید زمان درست برای خرید و فروش سهام خود را مشخص کرده و همیشه یک قدم از سایر معامله گران جلو تر باشید.
الگوی پروانه
الگوی پروانه از نظر ظاهری تقریبا شبیه الگوی گارتلی بوده و دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل دارد که به دو صورت پروانه خرسی و پروانه گاوی وجود دارد. مشاهده الگوی پروانه معمولا در انتهای روند بوده و روند معکوس را که از روند اصلی قوی تر بوده نشان می دهد. همچنین به وسیله این الگو قادر به تشخیص سود و زیان خواهید بود و تنها تفاوت در نسبت های فیبوناچی الگوی نزولی و صعودی پروانه در وارونگی آن ها می باشد، معمولا معامله گران با استفاده از این الگو ریسک معاملات خود را احتساب می کنند.
الگوی خفاشی
الگوی خفاشی دقیق ترین نوع این محسوب می شود و از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه و گارتلی می باشد، می توان گفت این الگو دو حالت صعودی و نزولی دارد که حالت صعودی M شکل و نزولی W شکلی دارد اما در تراز های فیبوناچی اندازه گیری شده تفاوت وجود داشته و نسبت های فیبوناچی الگوی صعودی و نزولی در وارونگی با هم متفاوت است و در نهایت شکلی شبیه ذوزنقه تشکیل خواهند داد. در بازارهای دو طرفه می توان سفارش فروش را در نقطه D که شروع افت قیمت می باشد انجام داد و به وسیله این الگو سود مناسبی کسب کرد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگ در سال ۲۰۰۰ میلادی کشف شده که سبب تشخیص نوسانات بازار می شود، به همین دلیل تحلیل گران علاقه زیادی نسبت به برسی آن داشته و بهترین و مناسب ترین الگو برای کسانی است که قصد تشخیص نوسانات قیمت را دارند. این الگو همانند الگوی پروانه می باشد و در دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل به معامله گران ارائه می شود، اما شکل آن فشرده تر می باشد. تفاوت عمده ای که این الگو با سایر الگو ها دارد تنها در موج آخر حرکتی خود می باشد که اصلاح بزرگ تری نسبت به سایر الگو ها انجام می دهد. دقت داشته باشید نقطه D در الگوی خرچنگ نزولی نشان دهنده افت شدید قیمت می باشد.
الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
بازار بورس یکی از بزرگ ترین بازار های مالی است که تشخیص حرکت سهام در آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. به همین دلیل استفاده از ابزار های تحلیلی که به پیشبینی قیمت کمک کنند از واجبات معامله در این بازار به شمار می رود. الگوی هارمونیک برای ساخت شاخص های تکنیکال از اعداد فیبوناچی که از صفر و یک شروع می شود کمک گرفته و از معدود روش هایی است که به تمرکز پیش بینی حرکت روند ها توجه دارد و محل دقیق چرخش یا معکوس شدن روند را به تحلیل گران تکنیکال نشان می دهد، به طوری که آن ها می توانند به وسیله این روش الگوها را به طور دقیق شناسایی کرده و به ورود یا خروج از بازار فکر کنند. همچنین بر اساس این روش می توان به شکستن موج ها به موج های کوچک تر یا تبدیل آن ها به موج های بزرگ تر دقت کرد و آینده سهام و بازار خود را پیش بینی کرد، در نتیجه می توان گفت الگوی هارمونیک یکی از بهترین ابزار های تحلیل بازار بورس است که چشم انداز دقیقی از ورود و خروج بازار به معامله گران اعطا می کند. در آموزش بورس سایت تیبورس میتوانید اطلاعات بیشتری در زمینه تحلیل بازار بدست بیاورید.
مزایا و معایب الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال مانند تمامی ابزار های تحلیل دیگر، دارای مزایا و معایبی می باشد که نیاز است این مزایا و معایب را بشناسیم تا استفاده بهتری از این الگو داشته باشیم، به همین جهت تصمیم داریم نقاط قوت و نقاط ضعف الگوی هارمونیک را به طور کامل برسی کنیم.
روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی روش هایی برای پیش بینی الگوی قیمتی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
انواع پترن فارکس به همراه مفاهیم
یکی از واژه های پر کاربرد و شناخته شده برای همه تریدیر ها واژه پترن می باشد. پترن در واقع به شکل و الگوهای خاصی که در نمودار ها ایجاد می شود گفته می شود که می تواند راهنمای مناسبی برای تحلیل نمودار ها و پیش بینی روند صعودی یا نزولی در نمودار باشد. بنابراین پترن فارکس یکی از روش های بسیار مهم در تحلیل تکنیکال بازار فارکس می باشد. این الگوها بر اساس بازگشت فیبوناچی طراحی شده اند و نکاتی را از شرایط بازار برای تریدرها مشخص می کند.
- اگر به سیگنال رایگان فارکس نیاز دارید اینجا کلیک کنید.
منظور از پترن فارکس چیست؟
در بازار فارکس معامله گران حرفه ای با استفاده از دو دسته اطلاعات اقدام به پیش بینی و تفسیر شرایط بازار در فارکس می کنند. اول با استفاده از اطلاعات فاندامنتال که مربوط می شود به خبر ها مهم در رابطه با سهام ها و ارزها و به طور کلی ابزار های معاملاتی در بازار فارکس، دسته دوم تحلیل تکنیکال می باشد. تحلیل تکنیکال تخصصی تر و کمی پیچیده تر می باشد و برای استفاده از آن نیاز به آگاهی و دانش دارد. بخشی از تحلیل تکنیکال به پترن یا الگو های موجود در نمودار ها بر می گردد پترن های موجود در چارت نمودار در واقع یکی از کاربرد ترین ابزارهای معاملاتی در بازار فارکس می باشد و این الگوها در دسته ابزارهای تحلیلی رفتار قیمت قرار می گیرند. معامله گران در بازار فارکس با استفاده از این الگو ها به پیش بینی و تشریح روند قیمت یا تغییر آن در اقتصاد نمودار استفاده می کنند. بنابراین الگوها یا پترن در بازار فارکس یکی از ابزارهای بسیار مفید در کنار روش های دیگر برای پیش بینی بازار و کسب سود از آن می باشد. معمولاً استادان و صاحب نظران در دنیای بازار فارکس شکل های متعددی از الگوهای به وجود آمده در نمودارها را تشخیص و شناسایی کردند و بر اساس آن ها رفتار های قیمتی در بازار را تفسیر می کنند.
انواع پترن فارکس
در تحلیل تکنیکال بازار فارکس معمولاً تریدر ها با بررسی دقیق نمودارها الگوهای خاصی را در آن شناسایی می کنند و به واسطه این الگوها به ویژه الگوهای قیمتی و نسبت های فیبوناچی نقاطی که احتمال بازگشت بازار در آن وجود دارد را شناسایی می کنند. اگرچه این الگوها به صورت صد درصد و قطعی نمی باشد اما می تواند فرصت مناسبی را در اختیار تریدر ها فراهم کند تا با استفاده از آن با کمترین ریسک ممکن در بازار عمل کند. چرا که امواج یا حرکات مشخص قیمت با یکدیگر مرتبط هستند در نتیجه نسبت های فیبوناچی و الگوهای قیمت این ارتباط را مشخص و ابزاری را فراهم می کند تا تریدرها بتوانند نقاط چرخش قیمت را به واسطه آن شناسایی کند. به طور کلی الگوهای چارت قیمت به سه دسته اصلی تقسیم می شود که هر کدام از آن ها دارای زیر مجموعه های خاص خودشان هستند و این الگوهای قیمتی به عنوان ابزارهای تصمیم گیری در معاملات کاربرد زیادی دارد این سه گروه عبارتند از:
الگوهای تغییر روند قیمت (Reversal chart patterns)
این الگو بیانگر احتمال تغییر روند در جهت معکوس در نمودار می باشد به این معنی که اگر نمودار در یک روند صعودی قیمت چنین الگویی مشاهده شود از احتمال افت قیمت خبر می دهد و بالعکس اگر این الگو در یک روند نزولی شناسایی شود احتمال افزایش قیمت و ادامه روند صعودی وجود دارد به طور کلی الگوهای Reversal عبارت اند از:
- الگوی Double Top
- الگوی Double Bottom
- الگوی Head and shoulders
- الگوی Inverse Head and shoulders
- الگوی Rising wedge
- الگوی Falling wedge
- الگوهای ادامه دهنده روند ( Contiuuation chart patterns)
الگوهای ادامه دهنده روند که با عنوان الگوهای تثبیت کننده هم شناخته می شوند، بیانگر ادامه روند جاری قیمت می باشد و به نوعی نشان دهنده یک دوره استراحت توسط خریداران و فروشندگان قبل از ادامه روند قبلی می باشند. شش الگوی اصلی شناخته شده در Contiuuation عبارتند از:
- الگوی Falling wedge الگوی Rising wedge الگوی Bulish Rectangle
- الگوی Bearish Rectangle
- الگوی Bullish pennant
- الگوی Bearish pennant
- الگوهای دو طرفه قیمت (Bilateral chart pattern)
الگو های دو طرفه یا تصادفی الگوهایی هستند که تصویر مشخصی از روند قیمت در بازار ارائه نمی دهند. بنابراین با شناسایی آن ها نمی توان تشخیص داد که آیا بازار روند صعودی دارد یا روند نزولی، بنابراین باید هر دو حالت را در نظر داشته باشیم اما می توانید دو پوزیشن در حال انتظار خرید و فروش را در دو طرف الگو باز کنید و وقتی یکی فعال شد دیگری را کنسل کنید. سه الگوی دوطرفه به این شرح می باشند:
- الگوی Ascending Traingle
- الگوی Descending Traingle
- الگوی Symmetrical Traingle
چرا از پترن ها در فارکس کمک می گیرند؟
همه تریدرها هدفشان از ورود به بازار فارکس و فعالیت در آن کسب سود می باشد. بنابراین آن ها از هر روش و ابزاری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده می کند همان طور که گفتیم پترن یا الگو ها به عنوان ابزاری برای تشخیص روند نوسانات قیمت در بازار استفاده می شود و تریدرها با تشخیص و شناسایی هر کدام از الگوهای تعریف شده در بازار در نمودار معامله شان تا حدودی می توانند با ریسک کمتر اقدام به خرید و فروش کنند. اگرچه پترن های فارکس به تنهایی عاملی برای تصمیم گیری نمی باشد. اما در کنار عوامل دیگر می تواند بسیار تاثیرگذار و مهم باشد.
تریدرهای معروف از کدام پترن های فارکس استفاده می کنند؟
وقتی که یک تریدر وارد یک معامله می شود و چارت قیمت آن شکل می گیرد به طور دقیق نوسانات نمودار را که در واقع همان نوسانات قیمت باشند را زیر نظر می گیرد و با تشخیص الگو های شکل گرفته در این نمودار تا حدودی رفتار بازار را پیش بینی می کند. از معروف ترین الگوهایی که محبوبیت و میزان کارایی زیادی در بین تریدرها دارد و به عنوان قدرتمند ترین الگوهای نموداری شناخته می شوند می توان به الگوهای سر و شانه، مستطیل کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه قلو و پرچم اشاره کرد. تریدرها با تشخیص این الگوها در نمودار بهتر بتوانند بازار را درک و تا حدودی حرکات قیمت را در آینده پیش بینی کنند. طبق آن چه گفته شد پترن در فارکس به سه دسته تقسیم می شوند و بر اساس آن الگوهای سر و شانه سر و کف دوقلو و سه قلو جزء الگوهای بازگشتی هستند و الگوهای پرچم و مستطیل در دستی الگوهای ادامه دهنده قرار دارد و از بین این ۵ الگو الگوی سر و شانه از نظر بسیاری از معامله گران پرکاربردترین الگوی نموداری می باشد.
سودمند ترین پترن کدام است؟
هرچه روند خط نمودار در یک چارت رو به بالا باشد نشان دهنده صعود به افزایش قیمت می باشد و این به معنای کسب سود بیشتر برای معامله گران می باشد. الگوهای پترن در فارکس n که نشان دهنده روند صعودی بازار هستند در واقع سودمند ترین پترن ها مستند که خبر از افزایش قیمت می دهد.
برای آموزش پترن های فارکس به کجا مراجعه کنیم؟
تریدرهای حرفه ای و استادان فعال در حوزه بازار فارکس و بورس معمولاً برای افراد علاقه مند به معامله گری و تریدینگ کلاس ها و دوره های آموزشی متعددی برگزار می کنند و افراد علاقه مند به آموزش مباحث مربوط به فارکس از جمله الگوهای قیمتی می تواند در این دوره ها ثبت نام کرده و آموزش های لازم را ببیند. از مزیت های این کلاس ها این است که به صورت مجازی برگزار می شود و و افراد از همه جای دنیا می توانند در این کلاس ها شرکت کنند.
کتاب فارکس پترن
در کنار دوره های آموزشی بازار فارکس برخی از صاحب نظران اقدام به جمع آوری و انتشار کتاب مربوط به مباحث فارکس از جمله پترن در فارکس کردند و علاقه مندان و تریدرهای تازه کار می توانند با مطالعه این کتاب ها سطح اطلاعات و دانش خود را در زمینه بازار فارکس افزایش دهد.
پترن های فارکس چه چیزی را برای ما نمایان می کنند؟
معمولا نمودارها در بازار فارکس روند مشابهی را دنبال می کند به همین خاطر تریدرهای حرفه ای می توانند به ترسیم الگو در این نمودار کنند و با استفاده از آن روند بازار را پیش بینی کنند.
چه زمانی باید از پترن ها استفاده کرد؟
معامله گران زمانی که اقدام به خرید و شروع به معامله می کنند با دقت و تمرکز روند نمودار را زیر نظر می گیرند. در این زمان نیاز است که آن ها اقدام به تشخیص پترن در چارت کنند و با شناسایی الگوی شکل گرفته بتواند روند بازار را پیش بینی کنند. تا بدین گونه در بهترین زمان بهترین عکس العمل را داشته باشد.
پترن های فارکس بر چه اساسی به وجود آمدهاند؟
معامله گران حرفه ای در طول زمان با بررسی روند نمودار بازار فارکس به این نتیجه رسیده اند که الگوهای مشخصی به طور مرتب در این نمودار تکرار می شود که در نوسانات قیمت تاثیر زیادی دارد. آن ها با شناسایی این الگوها و ثبت آن ها به عنوان الگو های فارکس در هر معامله بر اساس شکل گیری این الگو ها پیش بینی می کند که روند بازار چگونه خواهد بود.
کتاب نظریه گن در چرخه های بازار: پیش بینی دوره های زمانی قیمت توسط چرخه ها یا سایکل ها
ناشر: دانش پژوهان جوان
تاریخ نشر: 1401
تعداد صفحه: 194
شابک: 978-600-288-065-9
قطع کتاب: وزیری
نوع جلد: شومیز
وزن: 290 گرم
رتبه فروش: #72 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی: فقط یک جلد در انبار موجود است.
جان مورفی، کامیار فراهانی فرد (مترجم)، رضا قاسمیان لنگرودی (مترجم)، ساناز قهقرایی زمانی (ویراستار) جان مورفی
ویلیام دلبرت گن یک محقق بزرگ، نویسنده ای پر کار، مردی سرسخت و یک معامله گر موفق در بازار سهام و کالا بود. بسیاری از محققان و اندیشمندان که در دوره او می زیسته اند بر این باورند که اکثر روش های او مانند مربع 9 تایی، صدها سال قبل از او توسط مصری ها، هندی ها و یا ایرانیان مورد استفاده قرار می گرفته و گن فقط توانسته است پس از سال ها مجدداً آن ها را پیدا کند. نوشته های او اغلب مرموز است و سبک خاص نگارش او نیز شاید بیانگر این نکته باشد که وی رازی بزرگ برای تجارت و بازار را کشف کرده است.
استفاده از چرخه های زمانی بازار تا حد زیادی می تواند به بالابردن دقت و بهبود نتایج معاملات و سیستم معاملاتی معامله گران و تحلیلگران بازار کمک کند.
دانش و تکنیک های معاملاتی مربوط به چرخه های زمانی ابزاری برای بهبود زمان بندی معاملات و تعیین روند به عنوان کلیدی برای کم کردن ریسک و بالابردن احتمال موفقیت معاملات می باشد.
نکته قابل توجه در هنگام استفاده از چرخه های زمانی هم همان طور که آقای گن بارها اشاره کرده است: دانش، نظم شخصی، داشتن انظباط معاملاتی و پشتکار کلید واقعی موفقیت خواهد بود.
پس برای رسیدن به دانش تئوری سایکل ها و استفاده از آن در معاملات خود نیاز به پشتکار و نظم مطالعاتی و تمرین زیاد و انظباط در پیروی از سیستم معاملاتی خودمان خواهیم داشت.
به طور معمول هر شخصی بعد از ورود به بازار به عنوان یک معامله گر شروع به یادگیری روش ها و سیستم های تکنیکال یا فاندامنتال می کند و با گذشت زمان و کسب تجارب جدید اقدام به توسعه سیستم معاملاتی خود کرده و سعی می کند که روش های جدید و بهتر را یاد گرفته تا بتواند سیستم معاملاتی قوی تر و کامل تری برای خود فراهم کند.
با گذشت زمان شما دارای یک سبک معاملاتی خواهید شد که متناسب با شخصیت و مهارت های تجاری و تجارب شما می باشد.
در این مسیر ابزارهای زیادی وجود دارد که قادر است به بهبود وضعیت معاملاتی شما روش هایی برای پیش بینی الگوی قیمتی کمک کند؛ اما زمانی که تصمیم می گیرید از سایکل ها و چرخه های بازار به عنوان یک ابزار استفاده کنید، باید به این نکته دقت کنید که تئوری سایکل ها تنها به شما اجازه خواهد داد که عنصر زمان را به سیستم معاملاتی خودتان اضافه کنید.
بعد از اضافه کردن سایکل ها به سیستم معاملاتی تان دیگر سیگنال های ساده برای خرید و فروش یک سهم ملاک نیست؛ بلکه از این به بعد به دنبال ترکیب سیگنال های معاملاتی با سایکل های روزانه و یا هفتگی و یا حتی استفاده از تایم فریم های زمانی روزانه مانند ۲۴۰ دقیقه و ۶۰ و یا ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقه برای پیدا کردن زمان اصلاحیه ها و یا حتی زمان های مربوط به روندهای کوتاه مدت خواهید بود.
استفاده از الگوهای چرخه ای قادر است به شما کمک کند تا حد زیادی با دقت بیشتری روندها و خطوط روند را پیدا کرده و ظرفیت درآمدزایی سیستم معاملاتی خودتان را بالا ببرید.
آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد فقط با 1 درس (و نکات کاربردی)
پرایس اکشن استراتژی است که به پیش بینی تغییرات بازار بر اساس الگوها یا سیگنال ها کمک می کند. در این مقاله با برخی از استراتژیهای مختلف پرایس اکشن آشنا می شوید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن تحلیل تکنیکال قیمت سهام برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. پرایس اکشن شامل بررسی الگوها و شناسایی شاخصهای کلیدی است که ممکن است بر سرمایهگذاری شما تأثیر بگذارد. روشهای پرایس اکشن مختلفی وجود دارد که بسیاری از معاملهگران برای پیشبینی حرکات بازار و کسب سود کوتاه مدت از آنها استفاده میکنند.
پرایس اکشن “خالص” یا “عریان” به چه معناست؟
پرایس اکشن خالص به این معنی است که شما معاملات خود را صرفا بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که مشاهده می کنید. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل های زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
سیگنال های پرایس اکشن چیست؟
سیگنالهای پرایس اکشن – که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا محرکهای پرایس اکشن نیز نامیده میشوند – الگوهایی مربوط به بازار هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و میتوانند برای پیشبینی رفتار بازار در آینده مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را در یک نگاه تشخیص دهند.
پرایس اکشن/ اندیکاتورها/تحلیل تکنیکال: تفاوت آنها چیست؟
اندیکاتورهای پرایس اکشن تغییرات در نمودار معاملاتی هستند که نشان دهنده ظهور یک روند می باشند. معامله گران با تجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی های آگاهانه در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، پرایس اکشن فقط بر حرکت قیمت سهام در بازه زمانی فعلی متکی است.
به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا در دنیای به ظاهر آشفته تجارت نظم ایجاد کند، در حالی که پرایس اکشن به معامله گر اجازه می دهد تا با شناسایی شاخصهای پرایس اکشن و عمل بر اساس آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتی تر را در پیش بگیرد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
چرا پرایس اکشن در بین معامله گران فارکس محبوب است؟
بازار فارکس به چند دلیل در بین معامله گران پرایس اکشن محبوبیت خاصی دارد.
- بازار فارکس همیشه در حال حرکت است، اما به ندرت بالا و پایین های بزرگ را تجربه می کند. این امر آن را برای معاملهگران جدیدی که میخواهند معاملات کوچک تری را قبل از افزایش تخصص خود تجربه کنند، ایدهآل می کند.
- پیشرفت بازار تشخیص الگوها و روندهای تکرار شونده را آسان تر می کند.
نحوه تجارت با استفاده ازپرایس اکشن: نکاتی برای شروع
برای شروع معاملات پرایس اکشن، کافیست این مراحل را دنبال کنید:
- یک حساب کاربری ایجاد کنید
- بازاری را که می خواهید در آن معامله کنید مشخص کنید
- یک برنامه تجاری شخصی بسازید
- در مورد بلند مدت یا کوتاه مدت بودن فعالیت خود تصمیم بگیرید
- موقعیت خود را تحت نظارت قرار دهید
هفت استراتژی برتر پرایس اکشن
1- ترند تریدینگ (Price action trend trading)
2- پین بار (Pin bar)
3- اینسایت بار (Inside bar)
4- Trend following retracement entry
5- Trend following breakout entry
6- Head and shoulders reversal trade
7- The sequence of highs and lows
1- ترند تریدینگ
ترند تردینگ به بررسی روندها اشاره دارد. معامله گران می توانند از تعدادی از تکنیک های معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمتها استفاده کنند.
این یک ابزار معاملاتی عالی برای معامله گران جدید است، زیرا به آنها اجازه می دهد تا با تعقیب روندهای قیمت که قابل مشاهده هستند، به طور موثر از همتایان با تجربه تر خود یاد بگیرند. در تصویر زیر، یک موقعیت «خرید» برای بهره مندی از آپترندها و یک موقعیت «فروش» برای بهره مندی از دوان ترندها را مشاهده می کنید.
2- پین بار
پین بار گاهی اوقات استراتژی کندل استیک نیز نامیده می شود. الگوی پین بار مانند یک شمع است و قیمت به سطح معینی ضربه می زند و برمی گردد شمعی که بدنه ای کوتاه و سایه ای بلند دارد.
فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و معامله گران از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد یک موقعیت خرید یا فروش در بازار استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دارای سایه بلند باشد به معامله گر نشان می دهد که قیمتهای پایین تر ریجکت شده اند و قیمت در آستانه افزایش می باشد.
3- اینساید بار
الگوی اینساید بار یک استراتژی دو شمعی است که در آن شمع داخلی کوچکتر از شمع بیرونی است و در درون شمع بیرونی (یا نوار مادر) قرار می گیرد.
معامله گران ماهر می توانند این روند را در یک نگاه تشخیص دهند و از دانش کلان خود برای پیش بینی اینکه آیا شمع داخلی نشان روش هایی برای پیش بینی الگوی قیمتی دهنده یکپارچگی یا تغییر در روند غالب است استفاده کنند. اندازه و موقعیت شمع داخلی تعیین می کند که احتمال افزایش قیمت بیشتر است یا کاهش قیمت.
4- دنبال کردن شروع روند جدید
این یک استراتژی نسبتا ساده است که به موجب آن معامله گر به سادگی روند موجود را دنبال میکند.
اگر قیمت در حال نزول باشد و به طور مداوم اوج های پایین تر را تجربه کند، معامله گر ممکن است به دنبال موقعیت فروش باشد. اگر قیمتها به صورت تدریجی افزایش یابند ممکن است معامله گر بخواهد خرید کند.
5- دنبال کردن جهش ها و نقاط شکست
این روند حرکات عمده بازار را با این فرض که پس از یک جهش قیمت، یک بازگشت رخ خواهد داد دنبال می کند.
معامله گران می توانند از این استراتژی به عنوان سیگنالی برای عمل استفاده کنند، در صورتی که سهام روند صعودی داشته باشد یا بالاتر از خط مقاومت شکسته شود یک موقعیت بلند مدت و در صورتی که به زیر خط حمایت حرکت کند، یک موقعیت کوتاه مدت را اتخاذ کنند.
6- الگوهای سر و شانه
در الگوی سر (Head) و شانه (Shoulder) قیمتها افزایش می یابند، کاهش می یابند، بیشتر می شوند، دوباره کاهش می یابند و قبل از یک افت متوسط، به بالاترین حد خود می رسند.
این استراتژی یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است، زیرا در آن انتخاب نقطه ورود (معمولاً درست بعد از روند نزولی اول) و تعیین حد ضرر (پس از روند نزولی دوم) برای سود بردن از یک اوج موقتی (صعود) نسبتا آسان است.
7- تعدد بالا و پایین شدن
در اصل، معاملات پرایس اکشن یک بازی بالا و پایین هستند.
به عنوان مثال، اگر قیمتی در سطوح بالاتر و پایین تر معامله می شود، این نشان می دهد که در یک روند صعودی است. اگر در سطوح پایین تر معامله می شود، روند نزولی دارد. معامله گران می توانند از دانش خود در مورد توالی اوج و رکود برای انتخاب نقطه ورود در انتهای روند صعودی و با تعیین یک توقف درست قبل از پایین ترین سطح نزول استفاده کنند.
ویدیوی آموزش پرایس اکشن
خلاصه
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که از حرکات قیمت یک بازار زیربنایی برای پیشبینی حرکات آتی آن استفاده میکند.
دیدگاه شما