آموزش کنترل الگوی مولر
سلام به دوستداران هنر خیاطی که در این چند روز مانده به عید بسیار بسیار ما رو مورد لطف و مهربونیشون قرار دادن و با پیام های بسیار زیباشون مارو دلگرم و مصمم کردند که آموزش های خیاطیمون رو با انرژی بیشتر از قبل ادامه بدیم تا ان شاالله هرکسی که کوچکترین علاقه ای به خیاطی در خودش حس میکنه بتونه استعدادش رو در این راه شکوفا کنه.
خب دوستای گلم، تا اینجا درباره اندازه گیری اندام فرد و رسم الگوی پایه در متد مولر با هم صحبت کردیم و قرار شد که حسابی تمرین کنید تا الگوی پایه را بتونید راحت و سریع رسم کنید.
ولی همونطور که گفتم و خودتان هم حتما در هنگام رسم حس کرده اید، الگوی پایه ما هنوز یک مرحله کنترل احتیاج داره تا بتوانیم با اطمینان خاطر از آن استفاده کنیم. پس امروز قصد دارم این مرحله رو هم توضیح بدهم تا آماده مراحل بعدی که پیاده کردن مدل مورد نظر روی الگویمان هست بشویم.
کنترل الگو چند مرحله خیلی ساده دارد که در زیر به آنها اشاره می کنم که بعضی از آنها بهتره از این به بعد در حین رسم الگو اعمال بشود (مثل کنترل سرشانه)، و بقیه پس از اتمام الگو باید بررسی بشوند (مثل کنترل کارور، سینه، کمر و باسن).
پس با من همراه باشید :
توجه : تمام تصاویر در اندازه بزرگ هستند و با کلیک بر روی آنها می توانید اندازه اصلی تصویر را مشاهده کنید.
1) کنترل سرشانه :
بهترین زمان برای کنترل سرشانه، زمانی است که در رسم الگوی پایه بالاتنه، سرشانه و حلقه پشت رسم می شود ولی هنوز سرشانه جلو را رسم نکرده اید (مانند تصویر زیر). پس در این زمان، سرشانه را مطابق مراحل زیر چک کنید:
1) همانطور که گفتیم، خط 17 به 20 خط سرشانه پشت محسوب می شود که توضیح دادیم به چه ترتیب رسم می شود.
در هنگام کنترل الگو، طول این خط باید برابر اندازه سرشانه فرد (که روی بدن اندازه گیری شده است) بعلاوه 1 سانت باشد ولی معمولا بیشتر از این مقدار است. پس باید چه کنیم؟
خب پس ابتدا از نقطه 17 به اندازه سرشانه فرد بعلاوه 1 سانت جلو بیایید تا نقطه A مطابق تصویر زیر بدست آید.
2) فاصله نقطه A تا خط 1 باید به اندازه 1.5 سانت باشد. پس نقطه A را کمی پایین می آوریم تا فاصله از خط 1 برابر 1.5 سانت شود (نقطه سبز) سپس آن را به نقطه 17 وصل میکنیم تا خط سرشانه جدید بدست آید.
خط آبی رنگ در تصویر زیر خط سرشانه اصلاح شده می باشد.
3) حالا باید حلقه آستین را مجدد رسم کنیم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، از نقطه A با یک طراحی زیبا و قوس مناسب از نقطه 21 گذشته و به حوالی نقطه چین 22 روی حلقه قبلی وصل میکنیم.
توجه مهم : سعی کنید خط حلقه جدید از نقطه 21 خیلی عقبتر نرود زیرا باعث تنگ شدن کارور می شود. البته نگران نباشید در مرحله کنترل کارور می توانید بهترین نقطه برای عبور حلقه آستین را تشخیص دهید و در صورت لزوم مجدد حلقه را زیباتر رسم کنید.
حواستون باشه که مرجع اصلی کار بدن شخص است پس اصلا از تغییر دادن الگو نترسید. تا زمانی که اندازه های بدن را درست گرفته باشید به راحتی می توانید الگوی پایه را به الگویی مختص فرد مورد نظر تبدیل کنید.
نکته بسیار مهم : آخرین نکته قابل ذکر هم اینکه پس از انجام سه مرحله بالا، رسم الگوی پایه را ادامه دهید و وقتی به مرحله رسم سرشانه جلو رسیدید (یعنی رسم خط 25 به 29 در الگوی پایه مولر) به جای اندازه 17 به 20، از اندازه 17 به A استفاده کنید.
یعنی 25 به 29 برابر اندازه 17 به A منهای 1 سانت یا همان اندازه سرشانه فرد خواهد بود.
2) کنترل کارور :
همانطور که در تصویر زیر می بینید، خط افقی که به فاصله حدود 12 سانت پایینتر از حلقه گردن پشت (نقطه 1) رسم می شود (فلش سبز رنگ) کارور پشت خواهد بود و باید حدودا برابر نصف کارور پشتی باشد که روی بدن فرد اندازه گرفتید (نهایتا با نیم سانت کمتر یا بیشتر)
و مجموع دو فلش نارنجی که به فاصله حدود 7 سانت پایین حلقه یقه جلو (نقطه 32) عبور کرده است نیز برابر نصف کارور جلو است (نهایتا با نیم سانت کمتر یا بیشتر).
توجه 1: همانطور که در تصویر زیر می بینید اندازه کارور جلو با اندازه بزرگی سینه جلو متفاوت است و در الگوی مولر بزرگی سینه جلو همان کارور جلو نیست!
توجه 2: همچنین اندازه کارور پشت با اندازه تیره پشت متفاوت است ولی چون این تفاوت در بیشتر اندامها خیلی کم است (حدود صفر تا نیم سانت)، با ارفاق می توانیم کارور پشت و تیره پشت را یکی درنظر بگیریم.
اگر اندازه روی الگو بیشتر یا کمتر از اندازه های روی بدن فرد بود باید حلقه آستین را مانند تصویر زیر مجدد رسم کنید.
حلقه های قرمز زمانی را نشان می دهد که کارور جلو یا پشت کوچکتر از کارور اندازه گیری شده روی بدن فرد باشد.
حلقه های آبی رنگ نیز زمانی است که کارور جلو یا پشت بزرگتر از کارور اندازه گیری شده روی بدن باشد.
پیشنهاد : دستکاری کردن کارور الگو به تجربه زیادی احتیاج دارد. چون همانطور که حتما در اندازه گیری کارور متوجه شده اید، تشخیص محل صحیح کارور روی بدن کمی مشکل است. به همین دلیل بنده پیشنهاد می کنم که تا زمانی که تجربه کافی را بدست آورید از کوچک کردن کارور روی الگو اجتناب کنید (یعنی مانند خطوط آبی) و پس از دوخت لباس و پرو آن، چنانچه نیاز بود روی بدن فرد اصلاحات را علامت زده و اعمال کنید.
3) کنترل خط سینه :
خط سینه، خط افقی ای است که از نقطه 28 می گذرد.
مجموع دو فلش نارنجی که روی تصویر زیر می بینید، باید برابر نصف دور سینه بعلاوه 1.5 تا 3 سانت باشد (یا به عبارت دیگر، مجموع دو فلش نارنجی ضربدر 2 باید برابر دور سینه بعلاوه 3 تا 5 سانت باشد).
درصورتی که اختلاف خیلی کمتر یا بیشتر از 3 الی 4 سانت باشد، باید از روش های رفع نواقص اندامی در آینده توضیح خواهیم داد استفاده کنید. این اتفاق زمانی می افتد که سینه فرد بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک باشد.
4) کنترل کمر و باسن:
1) مجموع فلش های نارنجی روی خط کمر در تصویر زیر، باید برابر نصف دور کمر بعلاوه 2 الی 3 سانت باشد.
این مقدار معمولا روی الگو صحیح است ولی احیانا چنانچه مجموع این فلش ها کمتر یا بیشتر از اندازه گفته شده باشد، با تغییر در پهنای ساسون ها و فرورفتگی پهلوها می توانید به اندازه مورد نظر برسید.
2) مجموع فلش های سبز روی خط باسن در تصویر زیر، باید برابر نصف دور باسن بعلاوه 1 الی 3 سانت باشد.
این مقدار نیز معمولا روی الگو صحیح رسم شده است ولی چنانچه باسن شخص بیش از اندازه بزرگ یا کوچک باشد، خط پهلوی لباس در هنگام رسم الگوی پایه، قوس زیادی پیدا کرده است که پس از دوخت باعث کیس خوردن پارچه می شود. در نتیجه در چنین مواردی باید از روش های رفع نواقص اندامی که در آینده توضیح می دهیم استفاده کنیم.
خب دوستان عزیزم، این هم از کنترل الگویی که تا اینجا رسم کرده اید. چنانچه الگویی که کشیده اید متعلق به فردی با یک اندام نرمال باشد (یعنی شخص سینه و باسن خیلی بزرگ یا کوچکی نداشته باشد، دچار افتادگی شانه یا پشت خمیده نباشد، گردن شخص خیلی چاق یا باریک نباشد)، در این صورت الگوی شما آماده است تا برای اعمال مدل و سپس برش پارچه استفاده شود.
خب اگر هنوز تجربه ای در اعمال مدل یا به عبارتی الگوسازی ندارید، پیشنهاد میکنم آموزش های ما را دنبال کنید. به عنوان ساده ترین و ابتدایی ترین مدلی که میتوانید به الگوتون بدهید آموزش انتقال پنس سرشانه و حذف پنس حلقه پشت را ببینید. پس از این آموزش قطعات الگوی شما برای قرارگرفتن روی پارچه کاملا آماده می شود.
بنده پیشنهاد می کنم برای شروع حتما برای اندام های نرمال خیاطی کنید و پس از اینکه دستتان راه افتاد و ما نیز رفع نواقص اندامی را آموزش دادیم آنگاه به سراغ دوخت لباس برای اندام های غیر نرمال بروید.
اگر این آموزش برای شما مفید بوده سه صلوات برای سلامتی آقا امام زمان هدیه بفرمایید.
برای مشاهده آموزش های بعدی و قبلی از دکمه های زیر استفاده کنید.
من سعی کردم تمام نکات ریز و درشت را در رسم الگوی پایه مولر با تصاویر گویا توضیح دهم ولی اگر همچنان در رسم الگوی پایه مشکل دارید، می توانید از فیلم های آموزشی ما در بخش “حرفه ای شو” استفاده کنید. برای ورود به این بخش روی دکمه زیر کلیک کنید.
دوستای خوبم خوشحال میشم در پیج های اینستاگرام هنربازار با آیدی honarbazaar@ و پیج آموزش خیاطی خودم با آیدی reihan_sewing@ همراه من باشید تا هم از آموزشهای جدید مطلع شوید و هم کلی چیز جدید از هم یاد بگیریم.
چگونگی تبدیل الگو سر و شانه
آموزشهای این بخش بر اساس متد مقدم جو ( روش قالب سازی اندام ) نیست
و صرفا برای استفاده ی عموم و همکاران مبتدی ارسال شده است و از لحاظ فنی مورد تایید استاد مقدم جو نمی باشد
برای دریافت آموزشهای کامل و اصولی میتوانید روی کلمه ی زیر کلیک کنید و وارد بخش اطلاعات کلاسها بشوید
برای دریافت آموزشهای رایگان خود استاد مقدم جو میتوانید روی کلمه های زیر کلیک کنید
و وارد شبکه های اجتماعی لذت خیاطی بشوید
You Tube
Aparat
آموزش پالتو مانتو
جنس : کچه. فوتر و .
1) الگوی اولیه را رسم کنید
2) پهلو را راستا کنید
3) انتقال پنس سر شانه به برش زیر سینه برای اوزمان طبیعی
4) قد آستین به اندازه 15 سانت به الگو اضافه شود زیر حلقه را 4 تا 6 سانت هلال کنید
5) قسمت پشت را برای گشادی بیشتر پالتو از خط سرشانه به خط ساسون برش دهید و 6 تا 10 سانت اوزمان دهید
6) خط شکست یقه را رسم کنید و لقی را 1 سانت بگیرید
7) اگر اوزمان زیر بیشتر از 10 سانت است مقدار اضافه آن را به ساسون زیر حلقه آستین تبدیل کنید
8) قد آستین را به اندازه 15 سانت به الگو اضافه کنید زیر حلقه را هلال کنید
9) خط سرشانه را امتداد دهید و 3 سانت به پایین خطی رسم کنید
10) الگو پشت را از گوشه گردن مماس کنید طوری که سرشانه روی خط 3 سانت قرار بگیرد
11) الگوی یقه انگلیسی با پهنای 12 و 15 سانت را رسم کنید دال یقه را هلال شکل برش دهید
آموزش کنترل الگوی مولر
سلام به دوستداران هنر خیاطی که در این چند روز مانده به عید بسیار بسیار ما رو مورد لطف و مهربونیشون قرار دادن و با پیام های بسیار زیباشون مارو دلگرم و مصمم کردند که آموزش های خیاطیمون رو با انرژی بیشتر از قبل ادامه بدیم تا ان شاالله هرکسی که کوچکترین علاقه ای به خیاطی در خودش حس میکنه بتونه استعدادش رو در این راه شکوفا کنه.
خب دوستای گلم، تا اینجا درباره اندازه گیری اندام فرد و رسم الگوی پایه در متد مولر با هم صحبت کردیم و قرار شد که حسابی تمرین کنید تا الگوی پایه را بتونید راحت و سریع رسم کنید.
ولی همونطور که گفتم و خودتان هم حتما در هنگام رسم حس کرده اید، الگوی پایه ما هنوز یک مرحله کنترل احتیاج داره تا بتوانیم با اطمینان خاطر از آن استفاده کنیم. پس امروز قصد دارم این مرحله رو هم توضیح بدهم تا آماده مراحل بعدی که پیاده کردن مدل مورد نظر روی الگویمان هست بشویم.
کنترل الگو چند مرحله خیلی ساده دارد که در زیر به آنها اشاره می کنم که بعضی از آنها بهتره از این به بعد در حین رسم الگو اعمال بشود (مثل کنترل سرشانه)، و بقیه پس از اتمام الگو باید بررسی بشوند (مثل کنترل کارور، سینه، کمر و باسن).
پس با من همراه باشید :
توجه : تمام تصاویر در اندازه بزرگ هستند و با کلیک بر روی آنها می توانید اندازه اصلی تصویر را مشاهده کنید.
1) کنترل سرشانه :
بهترین زمان برای کنترل سرشانه، زمانی است که در رسم الگوی پایه بالاتنه، سرشانه و حلقه پشت رسم می شود ولی هنوز سرشانه جلو را رسم نکرده اید (مانند تصویر زیر). پس در این زمان، سرشانه را مطابق مراحل زیر چک کنید:
1) همانطور که گفتیم، خط 17 به 20 خط سرشانه پشت محسوب می شود که توضیح دادیم به چه ترتیب رسم می شود.
در هنگام کنترل الگو، طول این خط باید برابر اندازه سرشانه فرد (که روی بدن اندازه گیری شده است) بعلاوه 1 سانت باشد ولی معمولا بیشتر از این مقدار است. پس باید چه کنیم؟
خب پس ابتدا از نقطه 17 به اندازه سرشانه فرد بعلاوه 1 سانت جلو بیایید تا نقطه A مطابق تصویر زیر بدست آید.
2) فاصله نقطه A تا خط 1 باید به اندازه 1.5 سانت باشد. پس نقطه A را کمی پایین می آوریم تا فاصله از خط 1 برابر 1.5 سانت شود (نقطه سبز) سپس آن را به نقطه 17 وصل میکنیم تا خط سرشانه جدید بدست آید.
خط آبی رنگ در تصویر زیر خط سرشانه اصلاح شده می باشد.
3) حالا باید حلقه آستین را مجدد رسم کنیم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، از نقطه A با یک طراحی زیبا و قوس مناسب از نقطه 21 گذشته و به حوالی نقطه چین 22 روی حلقه قبلی وصل میکنیم.
توجه مهم : سعی کنید خط حلقه جدید از نقطه 21 خیلی عقبتر نرود زیرا باعث تنگ شدن کارور می شود. البته نگران نباشید در مرحله کنترل کارور می توانید بهترین نقطه برای عبور حلقه آستین را تشخیص دهید و در صورت لزوم مجدد حلقه را زیباتر رسم کنید.
حواستون باشه که مرجع اصلی کار بدن شخص است پس اصلا از تغییر دادن الگو نترسید. تا زمانی که اندازه های بدن را درست گرفته باشید به راحتی می توانید الگوی پایه را به الگویی مختص فرد مورد نظر تبدیل کنید.
نکته بسیار مهم : آخرین نکته قابل ذکر هم اینکه پس از انجام سه مرحله بالا، رسم الگوی پایه را ادامه دهید و وقتی به مرحله رسم سرشانه جلو رسیدید (یعنی رسم خط 25 به 29 در الگوی پایه مولر) به جای اندازه 17 به 20، از اندازه 17 به A استفاده کنید.
یعنی 25 به 29 برابر اندازه 17 به A منهای 1 سانت یا همان اندازه سرشانه فرد خواهد بود.
2) کنترل کارور :
همانطور که در تصویر زیر می بینید، خط افقی که به فاصله حدود 12 سانت پایینتر از حلقه گردن پشت (نقطه 1) رسم می شود (فلش سبز رنگ) کارور پشت خواهد بود و باید حدودا برابر نصف کارور پشتی باشد که روی بدن فرد اندازه گرفتید (نهایتا با نیم سانت کمتر یا بیشتر)
و مجموع دو فلش نارنجی که به فاصله حدود 7 سانت پایین حلقه یقه جلو (نقطه 32) عبور کرده است نیز برابر نصف کارور جلو است (نهایتا با نیم سانت کمتر یا بیشتر).
توجه 1: همانطور که در تصویر زیر می بینید اندازه کارور جلو با اندازه بزرگی سینه جلو متفاوت است و در الگوی مولر بزرگی سینه جلو همان کارور جلو نیست!
توجه 2: همچنین اندازه کارور پشت با اندازه تیره پشت متفاوت است ولی چون این تفاوت در بیشتر اندامها خیلی کم است (حدود صفر تا نیم سانت)، با ارفاق می توانیم کارور پشت و تیره پشت را یکی درنظر بگیریم.
اگر اندازه روی الگو بیشتر یا کمتر از اندازه های روی بدن فرد بود باید حلقه آستین را مانند تصویر زیر مجدد رسم کنید.
حلقه های قرمز زمانی را نشان می دهد که کارور جلو یا پشت کوچکتر از کارور اندازه گیری شده روی بدن فرد باشد.
حلقه های آبی رنگ نیز زمانی است که کارور جلو یا پشت بزرگتر از کارور اندازه گیری شده روی بدن باشد.
پیشنهاد : دستکاری کردن کارور الگو به تجربه زیادی احتیاج دارد. چون همانطور که حتما در اندازه گیری کارور متوجه شده اید، تشخیص محل صحیح کارور روی بدن کمی مشکل است. به همین دلیل بنده پیشنهاد می کنم که تا زمانی که تجربه کافی را بدست آورید از کوچک کردن کارور روی الگو اجتناب کنید (یعنی مانند خطوط آبی) و پس از دوخت لباس و پرو آن، چنانچه نیاز بود روی بدن فرد اصلاحات را علامت زده و اعمال کنید.
3) کنترل خط سینه :
خط سینه، خط افقی ای است که از نقطه 28 می گذرد.
مجموع دو فلش نارنجی که روی تصویر زیر می بینید، باید برابر نصف دور سینه بعلاوه 1.5 تا 3 سانت باشد (یا به عبارت دیگر، مجموع دو فلش نارنجی ضربدر 2 باید برابر دور سینه بعلاوه 3 تا 5 سانت باشد).
درصورتی که اختلاف خیلی کمتر یا بیشتر از 3 الی 4 سانت باشد، باید از روش های رفع نواقص اندامی در آینده توضیح خواهیم داد استفاده کنید. این اتفاق زمانی می افتد که سینه فرد بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک باشد.
4) کنترل کمر و باسن:
1) مجموع فلش های نارنجی روی خط کمر در تصویر زیر، باید برابر نصف دور کمر بعلاوه 2 الی 3 سانت باشد.
این مقدار معمولا روی الگو صحیح است ولی احیانا چنانچه مجموع این فلش ها کمتر یا بیشتر از اندازه گفته شده باشد، با تغییر در پهنای ساسون ها و فرورفتگی پهلوها می توانید به اندازه مورد نظر برسید.
2) مجموع فلش های سبز روی خط باسن در تصویر زیر، باید برابر نصف دور باسن بعلاوه 1 الی 3 سانت باشد.
این مقدار نیز معمولا روی الگو صحیح رسم شده است ولی چنانچه باسن شخص بیش از اندازه بزرگ یا کوچک باشد، خط پهلوی لباس در هنگام رسم الگوی پایه، قوس زیادی پیدا کرده است که پس از دوخت باعث کیس خوردن پارچه می شود. در نتیجه در چنین مواردی باید از روش های رفع نواقص اندامی که در آینده توضیح می دهیم استفاده کنیم.
خب دوستان عزیزم، این هم از کنترل الگویی که تا اینجا رسم کرده اید. چنانچه الگویی که کشیده اید متعلق به فردی با یک اندام نرمال باشد (یعنی شخص سینه و باسن خیلی بزرگ یا کوچکی نداشته باشد، دچار افتادگی شانه یا پشت خمیده نباشد، گردن شخص خیلی چاق یا باریک نباشد)، در این صورت الگوی شما آماده است تا برای اعمال مدل و سپس برش پارچه استفاده شود.
خب اگر هنوز تجربه ای در اعمال مدل یا به عبارتی الگوسازی ندارید، پیشنهاد میکنم آموزش های ما را دنبال کنید. به عنوان ساده ترین و ابتدایی ترین مدلی که میتوانید به الگوتون بدهید آموزش انتقال پنس سرشانه و حذف پنس حلقه پشت را ببینید. پس از این آموزش قطعات الگوی شما برای قرارگرفتن روی پارچه کاملا آماده می شود.
بنده پیشنهاد می کنم برای شروع حتما برای اندام های نرمال خیاطی کنید و پس از اینکه دستتان راه افتاد و ما نیز رفع نواقص اندامی را آموزش دادیم آنگاه به سراغ دوخت لباس برای اندام های غیر نرمال بروید.
اگر این آموزش برای شما مفید بوده سه صلوات برای سلامتی آقا امام زمان هدیه بفرمایید.
برای مشاهده آموزش های بعدی و قبلی از دکمه های زیر استفاده کنید.
من سعی کردم تمام نکات ریز و درشت را در رسم الگوی پایه مولر با تصاویر گویا توضیح دهم ولی اگر همچنان در رسم الگوی پایه مشکل دارید، می توانید از فیلم های آموزشی ما در بخش “حرفه ای شو” استفاده کنید. برای ورود به این بخش روی دکمه زیر کلیک کنید.
دوستای خوبم خوشحال میشم در پیج های اینستاگرام هنربازار با آیدی honarbazaar@ و پیج آموزش خیاطی خودم با آیدی reihan_sewing@ همراه من باشید تا هم از آموزشهای جدید مطلع شوید و هم کلی چیز جدید از هم یاد بگیریم.
آموزش رسم الگو و دوخت آستین رگلان
در قسمت قبلی این ویدئوی آموزشی طریقه رسم الگوی بالاتنه با متد مولر را شروع کردیم و در این قسمت به سراغ آموزش رسم الگو ی آستین رگلان می رویم. طبق عادت همیشگی پیش از آنکه به سراغ آشنایی و آموزش رسم الگوی آستین رگلان یا آستین بارانی برویم توضیح کوتاهی درباره ی چگونگی تبدیل الگو سر و شانه متد مولر و پیشینه آن خواهیم داشت.
متد مولر برای آموزش خیاطی
مولر مبدع این متد داستانی جالبی برای تبدیل شدن به یک خیاط داشته است. این متد آموزش خیاطی با قدمتی بیش از 140 سال از شخصی به نام میشل مولر به یادگار مانده که در خانواده ای فقیر بزرگ شده بود. مولر پس از پاره شدن لباس هایش در بازی های روزانه برای فرار از تنبیه خانواده بابت لباس هایش آن را با ظرافت بسیار بالایی رفو کرده و کم کم با انجام این کار برای دوستانش علاقه واقعی اش به هنر خیاطی پدیدار شد و پس از چند سال تخصص در این حرفه متد مولر را ارائه کرد.
تفاوت اصلی متد مولر با سایر متدهایی مثل گرلاوین، متریک، وحید یا غیره در سیستم رسم الگوست. این متد متعلق به کشوری آریایی نژاد (آلمان) بوده و همین موضوع باعث شده که در ایران بسیار مناسب باشد. اما متدهایی مثل متد متریک یا گرلاوین متعلق به انگلیس است و این موضوع با توجه به نژاد و ژنتیک افراد بر روی نوع دوخت لباس نیز کاملا اثرگذار است.
در نهایت باید به گوییم متد مولر متدی متفاوت و بسیار دقیق است که با عنوان متد بدون پرو نیز شناخته می شود. متد مولر یکی از بهترین و مناسب ترین متدها برای دوخت لباس یا اصطلاحا شخصی سوز در ایران است. به این متد ، متد بدون پرو می گویند زیرا بدون پرو لباس می توان به تناسب لباس با فرم بدن اطمینان پیدا کرد.
آستین رگلان
آستین رگلان از انواع آستین سرخود است. برش آستین رگلان در قسمت جلو و پشت بالاتنه از شانه، یا از یقه و گاهی از زیر کارور تا زیر بغل رسم می شود و آستین را از بالاتنه جدا می کند. برای زیبایی هر چه بیشتر این آستین، باید برش آستین رگلان با انحنای ملایم طراحی شود.
رسم الگوی آستین رگلان
برای رسم الگوی آستین رگلان پس از آماده سازی الگوی بالاتنه و بستن ساسون سرشانه ی لباس از قسمت جلو به اندازه نیمی از دور گردن، از زیر بغل الگو یک سوم از بلندی حلقه آستین را زاویه دار بالا برده و این نقطه را به نقطه ی میانی گردن متصل کنید.
الگوی گشت را همانند الگوی جلو رسم کنید و با مشخص کردن نقطه میانی دور گردن به اندازه یک سوم بلندی حلقه آستین از زیر بغل با زاویه بالا بروید و این نقاط را به هم وصل کنید.
در گام آخر با رسم آستین معمولی، الگوی آستین را باز کنید و از وسط آستین به اندازه 2 سانتی متر در جهت های چپ و راست الگو بروید. حالا با اتصال برش قسمت جلویی به جلوی آستین و برش قسمت پشت به سمت پشت آستین، آن را کامل کنید.
چگونه میتوان نمودارها و چارت های قیمت را درک نمود
اخیراً با استیوِن که سرمربی یکی از تیمهای بسکتبال امریکا است گفتگویی داشتم. او هم میگفت بازیکنانی مانند استِفِن کِری روزانه ساعتها روی ابتداییترین مهارتها مانند دریبل زدن و پرتاب توپ تمرین میکنند. این بازیکن یکی از بهترین پرتاب کننده های NBA است، اما با اینحال پس از هر جلسه، در سالن میماند و ساعتها روی پرتاب توپ تمرین میکند.
وقتی بیوگرافی ورزشکارانی مانند مایکل جوردن، آندره آغاسی و آرنولد شوارتزنگر را مطالعه میکنید (که حتما توصیه میکنم این کار را انجام دهید) مجدداً همین الگوی رفتاری را مشاهده میکنید. یعنی بهترینهای دنیا بیشتر از هر فرد دیگری، روی مهارتهای پایهای خود کار میکنند. آنها خود را درگیر دریبلهای عجیب و غریب یا حواشی نمیکنند، بلکه همیشه روی اصول حرفه خود تمرکز میکنند.
چنین رویکردی در حرفه معاملهگری هم میتواند سودمند باشد. هر فردی ممکن است به راحتی در دنیایی از اندیکاتورهای رنگارنگ گم شود، یا مدام به دنبال استراتژیهای رمزآلود باشد و ساعتها زمان خود را در بهبود تکتک پارامترهای یک استراتژی تلف کند و همیشه درباره جزئیترین مسائل نگران و آشفته باشد. اما تمام این کارها نمیتواند تغییری در عملکرد کلی شما ایجاد کنند. معاملهگران اگر روی اصول اولیه کار کنند و واقعا نحوه خواندن و تحلیل نمودارها را فرابگیرند، معاملات خود را در یک ژورنال ثبت کنند، روی روانشناسی خود کار کنند، ریسک معاملات خود را مدیریت کنند و ذهنیت قماربازی را از خود دور کنند، قطعا نتایج خیلی بهتری خواهند گرفت.
اگر معاملهگران با خودشان صادق باشند، میدانند که قطعا کار و تمرین روی مواردی که اشاره کردم تاثیر بسیار بزرگتری روی عملکرد آنها خواهد گذاشت تا اینکه مدام به دنبال راز و رمز و ماجراجویی باشند.
«هر احمقی میتواند چیزها را بزرگتر، پیچیدهتر و خشنتر کند. برای حرکت در جهت عکس، به کمی نبوغ و مقدار زیادی جرأت و جسارت نیاز است»
در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، معاملهگران میآموزند که از زاویه جدیدی به نمودارها نگاه کنند. بایستی طرز فکر مبتنی بر تمپلیت را کنار بگذارید و برای درک عمیق چگونگی تبدیل الگو سر و شانه آنچه بازار به شما نشان میدهد، باید فراتر از چند الگوی نموداری معمولی را ببینید.
وقتی الگوهای پیچیده را به اجزاء آن تجزیه میکنیم، دیگر میتوانیم هر موقعیت از بازار را کاملاً درک کنیم.
هر الگوی نموداری را میتوان به روندهای مجزایی تجزیه نمود و مورد تحلیل قرار داد. از طرفی هر چگونگی تبدیل الگو سر و شانه روندی هم از چند موج تشکیل میشود. موجها را میتوان به کندلاستیکها تجزیه نمود و هر کندلاستیک نیز اطلاعات و جزئیات زیادی در خود دارد.
برای مثال، در تصویر زیر میتوانیم ببینیم که یک الگوی پوششی (Engulfing) در نمودار تایمفریم روزانه (نمودار سمت چپ) تشکیل شده است. نمودار تایمفریم ۴ ساعته (نمودار وسطی) همان قسمت را با کمی جزئیات بیشتر نشان میدهد. و نمودار تایمفریم یک ساعته (نمودار سمت راست) نشان میدهد که الگوی پوششی نمودار تایمفریم روزانه در واقع همان الگوی سر و شانه در تایمفریم یک ساعته است.
به عنوان یک مثال دیگر میتوان به تحلیل روند براساس سقف و کفهای قیمت اشاره نمود. بعضی افراد ممکن است فکر کنند این روش تحلیل خیلی سادهانگارانه است، اما معاملهگری که درک کرده است که سقف و کفهای قیمت در واقع رد پای شرکتکنندگان بازار در این جنگ هر روزه بین خریداران و فروشندگان است، این طریقه تحلیل را به خوبی متوجه میشود.
در طول یک روند صعودی، معمولا قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد میکند. در واقع قیمت تنها به این صورت میتواند افزایش یابد. به محض اینکه این رفتار قیمت تغییر کند و خریداران دیگر قادر نباشند قیمت را بالاتر ببرند، معاملهگران تکنیکال بایستی حواس خود را جمع کنند. در این هنگام، قیمت بقدری بالا رفته که خریداران دیگر حاضر نیستند آن دارایی مورد معامله را در آن قیمت خریداری کنند (شاید حتی سود خود را بگیرند و وارد معامله فروش شوند) و از طرفی قیمت بقدری بالا رفته که فروشندگان برای ورود به بازار راغب میشوند. زمانی که بازار شروع میکند کف و سقفهای پایینتر ایجاد چگونگی تبدیل الگو سر و شانه کند، میتوان گفت روند قیمت به سمت نزول تغییر کرده است.
البته میتوانیم این تحلیل را بهتر هم انجام دهیم. یعنی علاوه بر اینکه سقف و کفها را تشخیص میدهیم، ببینیم این سقف و کفها چگونه تشکیل شدهاند. لزومی ندارد کار خودمان را خیلی پیچیده کنیم، اما با مشاهده نمودار زیر، میتوانید ببینید که:
- روند صعودی خیلی با قدرت شروع شده است، زیرا خطوط روند اولیه شیب زیادی داشته است.
- در ادامه قدرت و مومنتوم روند کاهش یافته، چرا که شیب روند صعودی کمتر شده است.
- در عین حال، قیمت به سختی میتواند سقف بالاتری ایجاد کند و بالاخره به جایی میرسد که دیگر سقف جدیدی تشکیل نمیدهد.
- همچنین هرچه روند صعودی بیشتر پیش میرود، امواج نزولی قیمت بزرگتر میشوند. این نشان میدهد که فروشندگان بیشتری در حال ورود به بازار هستند و خریداران دیگر قادر نیستند این جمعیت از فروشندگان را به راحتی جذب کنند.
- در نهایت روند بازار به سمت نزول تغییر میکند که تمام نشانههای بالا از پیش خبر از این تغییر میدادند.
همانطور که میبینید، وقتی بازار را به این روش یعنی از دیدگاه خریداران و فروشندگان بررسی میکنید، باعث میشود تحلیل قیمت نسبتاً ساده و قابل درک شود.
زیبایی این روش در این است که دیگر زمان خیلی زیادی طول نمیکشد تا وضعیت حال حاضر بازار را درک کنید. در کتابها و وبسایتهای مختلف، انواع الگوهای نموداری شامل سر و شانه، گوهها، مثلثها، فنجان و دسته و … توضیح داده شدهاند. هر یک از این الگوهای نموداری را میتوان به اجزاء آن تجزیه نمود و در این صورت خواهید دید که دیگر تحلیل نمودار واقعا قابل درک و فهم میشود. بعلاوه با داشتن این دیدگاه، معاملهگر میتواند با الگوهای نموداری، حتی اگر شباهتی به تصاویر موجود در کتابها نداشته باشند هم معامله کند، چرا که حالا دیگر میداند چگونه پرایس اکشن و رفتار قیمت بازار را بسیار فراتر از آنچه در کتب و منابع مختلف آموزش داده شده، بخواند و تحلیل کند.
برای مثال بیایید یک الگوی سر و شانه را بررسی کنیم و ببینیم واقعا چه چیزی به ما میگوید: قیمت یک روند نزولی را شروع کرده و در طول این روند، کفهای پایینتر (Lower Lows) و سقفهای پایینتر (Lower Highs) تشکیل داده است. اما میبینید که موج قیمت از شانه سمت چپ تا سر الگو به سختی توانسته یک کف جدید ایجاد کند. همین نشانه به ما میگوید که بازار دیگر تحت کنترل کامل فروشندگان قرار ندارد. در ادامه قیمت بالا میرود و یک سقف جدید تشکیل میدهد و شانه سمت راست نشان میدهد که قیمت یک کف بالاتر (Higher Low) ایجاد کرده است. همه اینها نشان میدهند که تغییراتی در توازن بین خریداران و فروشندگان در حال وقوع است. در نهایت هم میبینید که روند صعودی شکل گرفته است.
قیمت در بازارهای مالی رفتار پویایی دارد، بنابراین هیچ دو الگویی مشابه یکدیگر نیستند. به همین خاطر، این روش تحلیل بازار میتواند بسیار مفید و سودمند باشد.
الگوی سر و شانه نمودار زیر را در نظر بگیرید. شانه سمت چپ نشان میدهد که روند صعودی دیگر خیلی قدرتمند نیست، چرا که قیمت برای یک بازه زمانی طولانی در یک ناحیه رِنج قرار داشته است. به عبارتی دیگر، خریداران قادر نبودند قیمت را به راحتی گذشته بالاتر ببرند. موج بعدی که قسمت سر الگو را تشکیل داده خیلی کوتاه بوده و همانطور که میبینید، قیمت به سختی توانسته یک سقف جدید ایجاد کند. شانه سمت راست نشان از عدم تمایل خریداران دارد و اینکه دیگر نمیتوانند قیمت را بیش از این بالاتر ببرند. شانه سمت راست آخرین تلاش ضعیف شرکتکنندگان بازار برای بالا بردن قیمت را نشان میدهد. اما در نهایت فروشندگان کنترل بازار را بدست میگیرند و تمام نشانههای فوق از قبل درباره شروع یک روند نزولی خبر میدادند.
ما حتی میتوانیم نگاه جزئیتری به روندها داشته باشیم. اندازه کندلها و نسبت اندازه شادو و بدنه کندلها هم اطلاعات زیادی در مورد ریزساختار رابطه بین خریداران و فروشندگان در اختیار ما قرار میدهند.
معمولا کندلها در طول روندها بدون شادو یا با شادوهای کوچک ظاهر میشوند. همچنین، درطول روند معمولا کندلها نسبت به کندلهای انتهای روند یا کندلهای نواحی رِنج بدنه بزرگتری دارند. اما چرا؟ زیرا در طول روندهای پایدار و قوی، یک گروه از شرکتکنندگان بازار (خریداران یا فروشندگان) کنترل بازار را بدست میگیرد و به همین خاطر میتوانند به راحتی قیمت را در جهت روند حرکت بدهند. حالا هرچه یکی از گروههای خریداران یا فروشندگان نسبت به دیگری قویتر باشد، کندلها با سرعت بیشتری حرکت میکنند و اندازه شادوی کندلها کوچکتر خواهد بود. میتوانید این شرایط را در روندهای تصویر زیر مشاهده کنید.
همانطور که میبینید لزومی ندارد پرایس اکشن را خیلی پیچیده کنید. اگر یک معاملهگر بداند که چطور مسائل پیچیده را به اجزاء ساده آن تجزیه کند، در آن صورت میتواند هر موقعیتی را در نمودار به سرعت تحلیل و تفسیر کند.
در دوره پرایس اکشن فراکتالی امینو، ساختار و چگونگی حرکت قیمت در بازارهای مالی را عمیقتر و با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم و انواع و اقسام روندها و الگوهای نموداری را تحلیل میکنیم و دانش نحوه کسب درآمد مستمر از بازارها را بدست میآورید.
دیدگاه شما