معاون اقتصادی بانک مرکزی: بزرگنمایی هزار هزار میلیارد تومانی نقدینگی / تورم تکرقمی میشود
معاون اقتصادی بانک مرکزی با تأکید بر توجه به برنامه خنثیسازی رشد نقدینگی بر اساس روند گشایش ذخایر خارجی، گفت: در انعکاس رقم هزار هزار میلیارد تومان بزرگنمایی شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پژوهشکده پولی و بانکی، پیمان قربانی با اشاره به برگزاری بیست و ششمین همایش سیاستهای پولی و ارزی در ۴ و ۵ خردادماه سال جاری و بررسی سیاستهای پولی در این همایش، افزود: این روزها اظهاراتی نسبت به افزایش حجم نقدینگی در دولت یازدهم و رسیدن رقم آن به مرز هزار هزار میلیارد تومان مطرح میشود.
وی بابیان اینکه، این سؤال نیازمند پاسخگویی در چند بخش است، اظهارداشت: هرچند برخی بر عدد رشد نقدینگی و سطح هزار هزار میلیارد تومان تمرکز کردهاند اما اساساً این رویکرد را صحیح نمیدانم.
قربانی، عملکرد بانک مرکزی را در قالب مجموعهای از متغیرها ارزیابی کرد و گفت: هرچند رشد نقدینگی باید مدنظر قرار گیرد اما باید در صدر این مجموعه نرخ تورم، هدایت و ثبات ارز، مدیریت رشد نقدینگی، ترکیب ترازنامه بانک مرکزی و غیره را نیز موردتوجه قرار داد.
معاون اقتصادی بانک مرکزی با اشاره به اینکه هدف غایی نرخ تورم است، تصریح کرد: خوشبختانه مشاهده میشود که نرخ تورم به نحو مطلوبی کاهش یافته و هماکنون نزدیک 11 درصد است و با توجه به سطح پایین تورم نقطه به نقطه پیشبینی میشود در ماههای آینده به محدوده تورم یک رقمی وارد شویم.
قربانی گفت: رشد نقدینگی یکی از مسائلی است که بهعنوان هدف میانی برای سیاستگذار پولی در راستای دستیابی به هدف نهایی (تورم) مدنظر است و در همین راستا سال گذشته اقداماتی در زمینه رشد نقدینگی در راستای تصمیمات گروه اقتصادی دولت انجام شد زیرا باید به رشد اقتصادی کمک میشد.
وی ادامه داد: بنابراین سال گذشته برای کمک به رشد اقتصادی شاهد مقداری افزایش نقدینگی در کشور بودیم اما این امر به معنای آن نیست که بانک مرکزی نسبت به نقدینگی بیتوجه بوده و این رشد برای بانکها اهمیتی نداشته باشد.
معاون اقتصادی بانک مرکزی با اشاره به رصد همیشگی این بانک بر رشد نقدینگی، تصریح کرد: بانک مرکزی ملاحظات خود را برای رشد نقدینگی دارد و در صورت نیاز هم اقدامات لازم را انجام میدهد اما در این بخش بحث این است که در بخش رشد نقدینگی به دلیل مساعدتی که در رشد اقتصادی شده سعی بر این بوده که هدف تورمی و نرخ ارز در معرض خطر قرار نگیرند و تاکنون هم این ملاحظه مدنظر قرارگرفته است.
قربانی با تأکید بر اینکه در آینده بازهم باید رشد نقدینگی مورد پایش قرار گیرد، افزود: بهطور حتم باید در مواردی که برای حوزه نقدینگی مخاطره آمیز است اصلاحات لازم انجام شود.
وی، ایجاد مرز روانی در افکار عمومی را یکی از اهداف منتقدان در بحث افزایش نقدینگی برشمرد و تصریح کرد: این گروه سعی دارند این تفکر را ایجاد کنند که رقم هزار هزار میلیارد تومان رقم خاصی است و اگر نقدینگی از این رقم بگذرد اتفاق خاصی در اقتصاد کشور میافتد.
این مقام مسئول در بانک مرکزی در همین ارتباط تأکید کرد: نقدینگی یک عدد اسمی است و به لحاظ اسمی نیز این متغیرها در جامعه همواره در حال افزایش هستند و این در حالی است که در هیچ زمانی نقدینگی در جامعه کاهش نیافته است.
این عضو هیات عامل بانک مرکزی در ادامه به ذکر مثالی درباره تغییر رقم نقدینگی پرداخت و گفت: در مرداد سال 1385 نقدینگی از رقم 100 هزار میلیارد تومان گذشت و به مرز هزار هزار میلیارد تومان رسیده و مسئله خاصی اتفاق نیفتاده است. این هجمهها به نظر بنده تلاشی برای ایجاد مرز روانی است.
معاون اقتصادی بانک مرکزی به عملکرد دولت یازدهم در بحث رشد نقدینگی اشاره کرد و گفت: درمجموع اهدافی که در سالهای 92 و 93 در نظر گرفتهشده بود، به نحو مطلوب تحقق یافت ولی در سال 94 به دلیل شرایط رشد اقتصادی، تصمیمهای مدیریتی رشد نقدینگی را به همراه داشت.
وی با اعلام دلایل رشد نقدینگی، اظهار داشت: رشد نقدینگی در سال گذشته به دلیل تصمیمهای دولت برای کمک به رشد اقتصادی از جمله تسهیلات خرید خودرو، خرید دین، کاهش نسبت سپرده قانونی و غیره بوده و این در حالی است که این موارد با اهداف مشخصی انجامشده است.
قربانی به قیاس نقدینگی در دولت یازدهم با دولت قبل پرداخت و گفت: درحالیکه نقدینگی در مردادماه سال 84 معادل 767 هزار میلیارد ریال بود این رقم در بهمن 86 به هزار و 566 میلیارد ریال رسیده بود.
وی، میزان رشد نقدینگی از مرداد 84 تا بهمن 86 را معادل 104 درصد اعلام کرد و افزود: این رشد از مرداد 92 تا بهمن 94 بر اساس ارقام همگن نقدینگی 75 درصد بوده است. یعنی دولت یازدهم طی دو سال 75 درصد رشد نقدینگی داشته ولی درعینحال عملکرد تورمی مطلوب و ثبات بازار ارز را هم مدنظر قرار داده است.
قربانی بابیان اینکه، 110 هزار میلیارد تومان به افزایش پوشش نقدینگی در دو سال گذشته اضافهشده است، گفت: یعنی اگر در بهمن 94 نقدینگی ما بر اساس محاسبات قبلی 865 هزار میلیارد تومان بوده با اضافه شدن 110 هزار میلیارد تومان ناشی از محاسبات جدید (اضافه شدن آمارهای شش بانک و موسسه اعتباری جدید که درگذشته در محاسبات نبودند)، نقدینگی به 976 هزار میلیارد تومان رسیده است.
معاون اقتصادی بانک مرکزی با تأکید بر اینکه رشد نقدینگی حتی با لحاظ افزایش پوشش آماری بازهم از دولت نهم کمتر است، ادامه داد: اگر ارقام همگن نقدینگی را مقایسه کنیم رشد نقدینگی در دولت یازدهم 75 درصد بوده و حتی اگر آمار شش بانک و چهار موسسه را نیز اضافه کنیم رشد نقدینگی از مرداد 92 تا بهمن 94 معادل 98 درصد بوده است.
قربانی گفت: این رشد در حالی در دولت یازدهم رخداده که رشد نقدینگی در ابتدای دولت نهم بدون افزایش پوشش آماری 104 درصد بوده است، بنابراین بازهم توصیه میکنم نگاه به رشد نقدینگی از این زاویه صحیح نیست.
وی در ادامه درباره علت افزایش پایه پولی نیز اینطور توضیح داد که در سال گذشته بانک مرکزی مدیریت بسیار خوبی بر موضوع بدهی بانکها به بانک مرکزی انجام داده بهگونهای که این رقم در پایان بهمن نسبت به ابتدای سال 94 افزایش پیدا نکرده است. این اولین بار طی سالهای اخیر بود که بانک مرکزی توانسته مدیریت مناسب بر بدهی بانکها داشته باشد.
وی تأکید کرد: همچنین با توجه به ساماندهی و تجدید ساختار بدهی بانکها به بانک مرکزی و همچنین ورود به بازار بینبانکی و استقرار سامانه چکاوک این اولین سالی بود که بدهی بانکها افزایش پیدا نکرد .
قربانی با تأکید بر اینکه یکی از علل افزایش پایه پولی بدهی دولت در قالب سه درصد تنخواهگردان بودجه بوده است، تصریح کرد: دولتها مطابق قانون میتوانند از این تنخواه استفاده کنند زیرا شرایط مالی دولت به دلیل افت درآمدهای ارزی خوب نبوده و استفاده حداکثری کرده است.
معاون اقتصادی بانک مرکزی بخشی دیگر از افزایش پایه پولی را ناشی از افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی به دلیل خرید ارز دانست و گفت: در ترکیب و کیفیت ترازنامه بانک مرکزی باید به این مسائل توجه شود البته این را هم بگویم که بانک مرکزی همانطور که در بسته خروج از رکود هم مطرح شد، سعی کرده اقداماتی را برای نقدینگی انجام دهد که قابل بازگشت باشند.
عضو کمیته علمی بیست و ششمین همایش سیاستهای پولی و ارزی بابیان اینکه بسته خروج از رکود یک بسته موقت بوده است، تصریح کرد: همانجا هم اعلام کردیم تعهد بانک مرکزی و دولت نسبت به کاهش تورم، تعهدی عوض نشدنی است و این هدف استمرار خواهد یافت.
قربانی گفت: خوشبختانه امیدواریم با روند پیش رو و گشایشهای بیشتری که نسبت به دسترسی ذخایر خارجی ایجاد میشود، گشایشهایی را بهتدریج در بازار داشته باشیم و خنثیسازی رشد نقدینگی را انجام دهیم.
معاون اقتصادی بانک مرکزی درعینحال تأکید کرد: اما نمیخواهم واقعیتها را نفی کنم، پارسال رشد نقدینگی نسبت به سالهای قبل بیشتر بود دلیل آنهم تسهیلهای مدیریت شده دولت و بانک مرکزی بوده است در همین حال بانک مرکزی نگرانی خود را نسبت به رشد نقدینگی همواره داشته است.
وی در پایان گفت: حفظ ارزش پول ملی هدف بانک مرکزی است ولی کمک به مساعدت رشد اقتصادی نیز موردتوجه این بانک است البته کمک به رشد اقتصادی به بهای رشد تورم و بیثباتی بازار ارز نبوده است زیرا در این مدت تورم کاهشیافته و ثبات بازار ارز را باوجود تداوم تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی داشتهایم.
بیست و ششمین همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی امسال 4 و 5 خردادماه در سالن اجلاس سران با حضور مدیران، کارشناسان اقتصادی و شبکه بانکی کشور برگزار میشود.
دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، میتوان پس از مدتی آن را بهراحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما میتوان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.
برخی از داراییهایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و بهاصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدتزمان زیادی طول بکشد تا خانهای را بفروشیم.
در حقیقت خرید داراییهایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک محسوب میشود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع داراییتان بهدلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعیاش بفروشید.
به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا داراییای که مشتری دستبهنقد همواره برای آن وجود دارد شاخص مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگیها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.
دارایی نقدپذیر چیست؟
دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشتههایی گفته میشود که از سهولت بالایی برای خریدوفروش برخوردار هستند و میتوان آنها را بهآسانی به وجه نقد تبدیل کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت ندارند و میتوان بهآسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.
علاوه بر این داراییهای نقدپذیر ویژگیهای دیگری هم دارند که عبارتاند از:
در این میان داراییهای گوناگونی وجود دارند که بهطور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایهگذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته داراییها استفاده میکنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله داراییهای با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.
بهطور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.
در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.
دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟
دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد میشود به دستهای از داراییها میگویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را میتوان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ داراییهایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.
برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گرانبهاست، با توجه به قیمتگذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی میشود.
باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر بهمعنای غیرقابل نقدشدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین داراییای به پول تبدیل شود.
موضوع نقدناپذیری تنها گریبانگیر افراد یا سرمایهگذاران نیست، بلکه شرکتهای بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکتها در زمان تنظیم ترازنامههای مالی و مشخصکردن بدهیها و معوقات باید نقدپذیری داراییها و سرمایهگذاریهای خود را مشخص کنند.
از آنجا که داراییهای نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایهگذاران باتجربه، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این داراییها اختصاص میدهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از داراییهای نقدناپذیر هستند.
بازار نقدی یا سیال چیست؟
اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشارهای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نامهای دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته میشود، به بازاری گفته میشود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت میکنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه کمتری بابت نقلوانتقالات پرداخت میکنند.
دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمتهای مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیدهایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و داراییها محسوب میشود. بهطوری که میتوان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر بهنوعی وابسته به این پارامتر است.
در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را بهعنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به قیمت بازار میدانند؛ اما عدهای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی میکنند، بعضی از اقتصاددانان هم به داراییهای نقدی و مجموع پول و شِبهپول بهعنوان نقدینگی اشاره میکنند. شاید سادهترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.
اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمیتر توضیح دهیم، نقدینگی را میتوان داشتن مقدار قابلملاحظهای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را میتوان معادل هم دانست.
در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:
- نقدینگی بازار (Market Liquidity): بهمیزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته میشود. بهعبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیکتر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
- نقدینگی حسابدارییاترازنامهای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص توانایی پرداخت بدهیها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایهگذاران با نگاه به میزان بدهیها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایهگذاری در آن میکنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفههای مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامههای مالی است.
البته در بازار ارزهای دیجیتال دستهبندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفتارزهای فهرستشده در صرافیهاست. بهعبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را میتوان از مبادلاتی که در خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص آن انجام میشود و جفتارزهایی که پشتیبانی میشود، برآورد کرد.
محاسبه نقدینگی
همان طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکتها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکتها برای آنکه توانایی پرداخت بدهیها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطهای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده میکنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه میشود که عبارت است از:
نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که سادهترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهیهای جاری را بر داراییهای جاری تقسیم کرده و عدد بهدستآمده میزان نقدینگی را مشخص میکند.
منظور از بدهی جاری، بدهیهایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و داراییهای جاری هم بهمعنای داراییهایی است که میتوان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.
بهطور کلی اعداد بهدستآمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص نشاندهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.
نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی داراییهای فعلی از داراییهای جاری کسر میشود و عدد حاصل بر بدهیهای فعلی تقسیم میشود.
نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پولهای نقد بهعلاوه سرمایهگذاریهای خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص انجامشده بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبتها نیست، با اشارهای کوتاه به این موضوع بهسراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن میرویم.
عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال
حجم معاملات
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیینکننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا بهمعنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خریدوفروش شده باشند.
بهعبارت ساده حجم بالای تبادلات بهمعنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر بهمعنای نقدینگی بالاتر خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.
پلتفرم معاملات
صرافیهای ارز دیجیتال بازار خریدوفروش این داراییها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافیهایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معاملهگران میشوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی میشود. صرافیهایی بزرگتر بهدلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفتارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.
پذیرش
عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنشهای خود استفاده کنند.
بهطور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بهدلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل میتوان به پروژههای جدیدی اشاره کرد که بهدلیل اندکبودن محبوبیت و سطح پذیرش آنها نقدینگی پایینی دارند.
بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی بهشمار میرود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را میتوان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.
قانونگذاری
قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال میتواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این داراییها بگذارد. برخی از کشورها بهشکل گستردهای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کردهاند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمیتوانند بهآسانی داراییهای دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین بسیاری از صرافیها و کاربران نمیتوانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خریدوفروش و کمفروغبودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا میکند.
هرچقدر قوانین محدودکننده کمتر باشد، به همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
وجود نقدینگی بالا و قیمتهای منصفانه بهترین شرایط را برای یک معاملهگر ارزهای دیجیتال رقم میزنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان میتوانند داشتههای خود را به قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمتهایی معقول میتوانند آنچه را که میخواهند به دست آورند.
در چنین بازاری معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند بهآسانی و بهسرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص بالا در ارزهای دیجیتال باعث میشود قیمت تا حد قابلملاحظهای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.
بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری بههمراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب میشود تا احتمال دستکاری و تغییر در قیمتها نیز بهحداقل برسد. اگر عدهای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دستخوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.
از آنجا که یکی از پایههای پیشبینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت در گذشته شکل میگیرد، در بازاری که بهدلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمیتوان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استخر نقدینگی چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفتهای چشمگیر است. همزمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع داراییهای موجود در بازار، نیاز به توسعه راهحلهای جدید برای رفع خواستهها و نیازهای موجود حس میشود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.
این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را بهشدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس میشد. ازاینرو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.
استخر نقدینگی به منبعی از توکنهای مختلف گفته میشود که در صرافیهای غیرمتمرکز توسط قراردادهای هوشمند (Smart Contract) قفل شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که بهدلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.
وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافیهای غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریعتر معاملات و وامدهیها استفاده میشود.
سرمایهگذاران میتوانند بخشی از داراییهای خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنشها، مبلغی بهعنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ میشود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمینکنندگان تعلق میگیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
جمعبندی
قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیینکننده میزان رونق و سلامت بازار است. بهطور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذار میتواند در مدتزمان کوتاهی دارایی خود را به پول تبدیل کند.
در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقدپذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایهای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.
در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دستکاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمیتوان جعل کرد.
بی اعتمادی بورس به وعده های دولت
مدتهاست که فعالان و کارشناسان حوزه بورس دلنگران خروج سرمایه از بورس و عدمورود سرمایه به این بازار هستند. آنها معتقدند که این وضعیت در آینده تبعات خوبی برای بازار سرمایه ندارد و از طرفی این اتفاق را نشاندهنده افزایش بیاعتمادی سهامداران به بهبود وضعیت بورس و در نهایت به وعدههای دولت درباره بورس میدانند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ،امروز و فرداشدن احیای برجام، سیاستگذاری در حوزه اقتصاد داخلی و بینالمللی و افزایش تورم و همچنین رونق بازارهایی که آنها آن را سفتهبازی میخوانند، از جمله دلایل خروج پول از بورس و عدمورود پول به آن است. دیروز همچنین در جمع توییتری بورسیها درباره افزایش نرخ بهره بینبانکی صحبت میشد و خیلیها این موضوع را عامل اصلی خروج سرمایههای مردم از بورس میدانستند. به اعتقاد آنها علت اصلی خروج نقدینگی از بورس و افزایش قیمت شدید مسکن همین اقدامات است. در همین رابطه محسن علیزاده، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در صفحه توییتر خود نوشت: «همزمان با خروج پول از بورس و کاهش شاخصها، بازارهای دیگر تورم عجیبی را ثبت میکنند.» او در ادامه توییت خود به وعدهها و تبلیغات دولت سیزدهم برای بهبود اوضاع بورس و سهامداران خرد اشاره کرد و نوشت: «وعده دولت تقویت تولید و بورس است، پس باید با کاهش نرخ بهره، تعدیل معقول نرخ دلار نیمایی و حذف قیمتگذاری دستوری به تقویت تولید در مقابل دلالی با هدف هدایت نقدینگی و کاهش تورم اقدام کرد.»
اما تورم هم جزو محور نوشتهها در اوضاع و احوال کنونی اقتصاد کشور شده است. نوشتههایی که فقط مختص منتقدان دولت خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص یا فعالان و چهرههای سیاسی و اقتصادی نیست. دیروز محمدحسن آصفری، نماینده مجلس شورایاسلامی در صفحه توییتر خود نوشت: «صرفا زندگی در شهر، داشتن یک خانه و حقوق کارگری وکارمندی و یک حساب بانکی برای روز اضطرار، نمیتواند ملاک حذف یارانه برای یک خانواده باشد، یارانه سیصدهزار تومانی حق همه ملت ایران است. وقتی هزینه انرژی برای همه مردم افزایش پلکانی دارد، پرداخت یارانه پلکانی هم باید به همه مردم داده شود.» در رابطه با بحث افزایش تورم در کشور، شاهین چراغی از فعالان حوزه بورس هم در توییتر خود نوشت: «دولت قبل یکشبه واردات بخش زیادی از کالای طبقهبندی شده لیست دهگانه را ممنوع کرد. براساس تئوری اثرچرخ دنده مصرف، مردم بهدلیل چسبندگی به الگوی مصرفشان همان مصرف را از طریق کالای قاچاق ادامه دادند، ازطرفی بانک مرکزی با فشار بر صادرکنندگان، ارز آنان را تا ۴۰درصد پایینتر از قیمت بازار آزاد به واردکنندگان رانتی تخصیص میداد.»
چراغی در ادامه توییت خود نوشت: «سیاستگذاری اشتباه باعث شد: ۱-کالا با چندینبرابر قیمت بهدست مردم برسد. ۲-قاچاق را بهشدت فعال کرد. ۳-کماظهاری کالای صادراتی را رواج داد و خلاصه سیاستگذاری اشتباه و لجبازی و اصرار بر دانایی باعث شد مردم بینوا هم کتک تورم رابخورند، هم پیاز خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص افزایش نرخ ارز را.» در موضوع پرداختن به افزایش تورم و آزادسازی قیمتها، حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در صفحه توییتر خود نوشت: «آزادسازی قیمتها منطقا با قیمتگذاریها ناسازگار است. اقتصادی که این هر دو را با هم دارد، هم از مزایای آزادسازی و هم از فواید قیمتگذاری محروم و در عین حال از معایب هر دو متاثر است. حضور توام آزادسازی، تعزیرات و قیمتگذاری بهمعنای اتخاذ تصمیمات اقتصادی ناسازگار است.»
افزایش قیمت کالاها و تورم اما به همین اظهارنظرها ختم نشد. در جمع توییتری بورسیها، محمد عبدزاده، فعال حوزه بورس اینطور به این مساله واکنش نشان داد و نوشت: دلار از ۳۰ هزار میشود ۳۲هزارتومان، قیمت کالاها میرود بالا. دلار از ۳۲ هزار میشود ۳۰هزار تومان اما قیمت کالاها در بهترین حالت ثابت میماند. دلار از ۳۰ هزار دوباره میشود ۳۲هزار تومان اما قیمت کالاها مجددا بالا میرود و این داستان ادامه دارد، اما هنوز هم عامل تورم در کشور افزایش نرخ دلار و شاخص بورس در نظر گرفته میشود. در فضای کلی جمع توییتری اقتصادیها و بورسیها در نوشتههای اکثر افراد موضوعات فراگیر شامل برجام، گرهخوردن اقتصاد کشور به برجام، مهاجرت، شیوع دوباره کرونا، زلزله در جنوب کشور، طرح صیانت، اجارهخانه، قیمت دلار و… دیده میشد.
چرا بازار سرمایه نزولی است؟
گروه اقتصادی: چند هفتهای که میشود که ارزش معاملات بورس در محدوده هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نوسان میکند. میانگین ارزش هفتگی معاملات بازار سرمایه به زور به محدوده ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد و این عدد در مقایسه با کلیت بازار بسیار ناچیز است.
یکی از مهمترین عوامل ریزش بازار ریسکهای سیاسی و عدم قطعیت در مذاکرات هستهای برجام است. ریسکهای سیاسی باعث شده که نرخ ارز نوسان زیادی داشته باشد. براساس برخی از اخبار منتشر شده، ادعای فروش پهپادها اوکراین ممکن است منجر به فعالسازی مکانیسم ماشه و قرار گیری ایران خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص در فصل هفتم منشور ملل متحد شود. اگر چه ایران تاکید دارد این مساله بی ارتباط با قطعنامه ۲۲۳۱ است و یک بهانه جویی سیاسی است. اما این موضوع میتواند افزایش تحریمها و افزایش قیمت دلار را پی داشته باشد.این افزایشها زیان سنگینی به بازار سرمایه وارد میکند خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص و به نوعی باعث میشود سرمایه بیشتری از بازار سرمایه خارج شود. این موضوع یک ریسک غیرقابل پیشبینی برای بورس تهران بود و به واسطه همین موضوع در میان مدت ضربه سنگینی به بورس وارد خواهد کرد.
افزایش نرخ برای سود بورس
افزایش نرخ بهره بانکی ابزار اصلی بانک های مرکزی جهان برای کنترل تورم و تقویت پول ملی است. بر خلاف عقیده بسیاری از فعالان بازار سرمایه افزایش نرخ بهره بین بانکی میتواند به کنترل و گاها کاهش تورم کند. زمانی که تورم کنترل شود، بورس نیز کمی آرام میگیرد و نقدینگی بیشتری در بازار برای ورود به تالار شیشهای وجود خواهد داشت.
به طور کلی افزایش به قاعده و درست نرخ بهره بین بانکی میتواند بورس و اقتصاد کشور را به آرامش برساند.
بررسیها نشان میدهد که در شش ماهه ابتدای سال جاری بازهی بورس تهران به منفی ۲٫۵ درصد رسیده است. این درحالی است که سایر بازارهای موازی در این شش ماهه بازدهی خوبی کسب کرده است. برای نمونه در شش ماه ابتدای سال جاری بازدهی دلار در حدود ۲۰ درصد و بازدهی سکه در حدود ۱۵ درصد بوده که در مقایسه با بورس بازدهی بیشتری داشته باشد. همین موضوع باعث میشود که خروج نقدینگی از بازار سرمایه داشته باشیم.
چه باید کرد؟
بازدهی بورس در شش ماه ابتدای سال منفی بوده است. اما با توجه به ارزندگی سهام موجود در بازار و گزارشهای ۶ ماهه میتوان انتظار رشد بازار در مدت زمان باقی مانده تا پایان سال داشت.
البته نکته مهم اینجاست که مسولان خروج نقدینگی عامل اصلی اُفت شاخص دولتی نباید دخالتی در بورس کنند و اجازه دهند بازار و ورود نقدینگی مسیر واقعی خود را پیش ببرد.
mana.ir
افت شاخص بورس بالتیک برای دومین هفته متوالی
شاخص اصلی نرخ حمل ونقل در بورس بالتیک برای شناورهای حمل فله خشک بار دیگر و برای دومین هفته متوالی افت کرد.
به گزارش گروه بین الملل مانا به دنبال افت نرخ حمل و نقل در تمامی قسمت ها، شاخص اصلی نرخ حمل و نقل در بورس بالتیک با افت همراه شد به گونهای که شاخص کلی شناورهای کیپ سایز، پاناماکس و سوپراماکس افت ۲.۹ درصدی را تجربه کرد و با ۳۲ واحد کاهش به یک هزار و ۷۷ واحد رسید. شاخص بورس برای نهمین روز متوالی افت کرد و از ۲۲ دسامبر سال گذشته میلادی بزرگترین کاهش هفته را در هفته گذشته از سرگذراند.
شاخص شناورهای فله خشک کیپ سایز با افت ۱۵۶ واحد معادل ۱۰.۱ درصد روبرو شد و به یک هزار و ۳۹۵ واحد رسید که در مقایسه با ۱۷ آوریل سال جاری میلادی کمترین میزان است. میانگین درآمد روزانه برای شناورهای کیپ سایز نیز که معمولا حمل بار بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ هزار تن بار مانند سنگ آهن و زغال سنگ را برعهده دارند، ۶۷۱ دلار کاهش یافت و به ۱۱ هزار و ۱۷۷ دلار در روز رسید.
این گزارش ضمن اشاره به شاخص پاناماکس ادامه داد: شاخص این شناورها با ۱۵ واحد افت برابر ۱.۲۴ درصد به یک هزار و ۱۸۷ واحد رسید. میانگین درآمد روزانه نیز برای این شناورها که بار آنها به طور معمول ۶۰ تا ۷۰ هزار تن زغال سنگ و غلات است با ۱۲۰ دلار کاهش به ۹ هزار و ۵۷۲ دلار رسید. در این میان نرخ شناورهای سوپراماکس نیز با افت سه واحدی همراه شد و به یک هزار و ۷۱ واحد در هفته گذشته رسید.
دیدگاه شما