اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟


روش درصد پیشرفت کار : روش درصد تکمیل کار یا درصد پیشرفت برای کالاها یا خدمات طولانی مدت در نظر گرفته شده است. باید در این قسمت از مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ بگوییم در این روش می بایست درآمد به تدریج و بر اساس میزان پیشرفت کار شناسایی شود. در اجرای این روش باید درصد پیشرفت پروژه برای دوره مالی مد نظر محاسبه و براساس آن درصد درآمد حاصل را شناسایی نمود.

اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟

هرکاری مبنا و اصولی دارد و حسابداری هم از این قاعده مستثنی نیست، برای اینکه کار حسابداری درست پیش برود، باید در تمامی مراحل اصولی رعایت شود، اصول حسابداری چهار مورد است، که در ادامه همین مطلب به بررسی همه آن‌ها خواهیم پرداخت. اصول حسابداری از جمله مواردی است که هر دانشجوی رشته حسابداری و هر حسابداری باید آن‌ها را بداند و مطابق با این اصول کار حسابداری را انجام دهد. اگر تا پایان این مطلب همراه ما باشید، اصول اساسی حسابداری را فرا خواهید گرفت.

تعریف اصول حسابداری

در مطالب قبلی درباره مفروضات حسابداری نکاتی را بیان کردیم که لازم است حتما آن‌ها را نیز بخوانید، اما اصول حسابداری موارد پذیرفته شده عمومی است و شامل قوانین کلی که مورد قبول اکثر حسابداران و کارشناسان امور مالی است می‌باشد. در صورتی که اصول حسابداری را تعلیق کنیم، عملیات‌های حسابداری به درستی صورت نخواهد گرفت، فرض کنید هر حسابداری بر اساس سلیقه خودش بخواهد کار حسابداری یک شرکت را پیش ببرد، در این صورت وحدت کاری به وجود نخواهد آمد و عملا شما امکان ارائه گزارش به خارج از سازمان را نخواهید داشت. اصول حسابداری چهار مورد است که عبارتند از:

اصل بهای تمام شده چیست؟

در اصل بهای تمام شده باید هر واقعه و رویداد مالی با توجه به بهای تمام شده آن در همان تاریخی که اتفاق است ثبت شده و در صورت‌های مالی درج شود. علت این امر یک چیز ساده است، از آنجایی که واحد اندازه گیری در حسابداری پول است و ارزش پول در حال تغییر است، بنابراین ممکن است در آینده ارزش پولی که در گذشته به دست آمده تغییر کرده باشد برای همین باید در همان تاریخ، آن رویداد مالی ثبت و ضبط شود در غیر این صورت افزایش یا کاهش ارزش پول قابل شناسایی نخواهد بود. به همین دلیل است که حسابداران باید بهای تمام شده تمام دارایی‌ها را بر اساس قیمت نقدی آن‌ها محاسبه کنند.

اصل تحقق درآمد در اصول حسابداری چیست؟

همانگونه که از نام این اصل پیداست، درآمد باید در زمان تحقق آن شناسایی شود، به این معنی که درآمدهای یک سازمان یا شرکت و موسسه بی آنکه توجهی به زمان دریافت وجوه نقد شود باید در زمانی محاسبه شوند که محقق شده‌اند.

بررسی اصل تطابق هزینه‌‌ها با درآمدها

در اصل تطابق هزینه‌ها با درآمدها بر این نکته توجه می‌شود که شما برای محاسبه سود در هر دوره مجزا، باید هزینه‌های همان دوره را با درآمدهای همان دوره بسنجید. بنابراین نمی‌توان هزینه‌های سال 1398 را با درآمدهای سال 1399 سنجید، چراکه تطابقی بین این دو وجود ندارد و عملا امکان تعیین میزان سود برای شما وجود نخواهد داشت. در حقیقت در این اصل، تعیین دوره بسیار مهم است. شما برای هر دوره هزینه‌هایی می‌کنید و در همان دوره نیز درآمدهایی دارید و سود و زیان شما در بررسی اختلاف همین دو است.

اصل افشای حقایق در اصول حسابداری چیست؟

اصل افشای حقایق بر این باور است که شما باید تمامی اطلاعات مورد نیازی که می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های مالی موثر واقع شود را در صورت حساب‌های مالی وارد کنید و اجازه پنهان شدن آن‌ها را ندهید در واقع بیشتر اختلاف حساب‌ها و تخلفاتی که صورت می‌گیرد ناشی از عدم رعایت همین اصل است.

حسابداری نوین

اصول و موازین حسابداری ضوابط و قواعد کلی است که مورد قبول گروه بیشتری از اهل فن می‌باشد، که در طول زمان توسط بشر و در پاسخ به نيازهای جوامع به اطلاعات مالی بنا نهاده شده است و به تدريج تغيير، تحول و تکامل يافته است و به اين دليل مفاهيم عمومی حسابداری را اغلب اصول پذيرفته شده حسابداری می نامند و عملاً سر مشق و راهنمای آنان قرار می‌گیرد. بدون پیروی از این ضوابط، عملیات حسابداری و نتایج حاصل از آن برای اشخاص ذیعلاقه دارای مفهوم مشترک نخواهد بود. چنانچه هر حسابدار بر اساس ذوق و سلیقهٔ شخصی خود مبادرت به انجام عملیات حسابداری، نگاهداری حساب‌ها و تنظیم صورت حساب ها کند حاصل کار او برای دیگران فایده کافی نخواهد داشت و مقایسه نتایج فعالیت‌های مالی یک مؤسسه در ادوار مالی مختلف و صورت حساب‌های مؤسسات مشابه با یکدیگر امکان پذیر نخواهد بود.

هدف از وضع و تدوين اصول پذيرفته شده حسابداری ايجاد سيستمی يکنواخت برای پردازش اطلاعات مالی و تهيه و ارائه گزارشهای مالی مفيد برای تصميم گيريهای مختلف است.

تقسيمات اصول پذيرفته شده حسابداری

اصول پذیرفته شده حسابداری عبارت از میثاق ها، مفاهیم، استانداردها، قوانین، اصول و روش‌هایی است که دانستن آن برای تعیین رویه‌های عمل حسابداری در هر زمان ضروری بوده و به شرح زیر اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ طبقه بندی شده است:
1. فرضيات مبنا يا مفاهيم بنيادی حسابداری( مفروضات محیطی )‎
2. اصول عمومی حسابداری‎
3. اصول یا میثاقهای محدود کننده حسابداری

1. فرضيات مبنا يا مفاهيم بنيادی حسابداری( مفروضات محیطی )

‎مفاهيم بنيادی که زيربنای لازم را برای حسابداری مؤسسات فراهم می کند و شالوده ساير مفاهيم و اصول حسابداری قرار می گيرند، فرضيات مبنای حسابداری نامیده می شود. این فرضيات به لحاظ داشتن فايده در نيل به هدفها و انجام دادن عمليات حسابداری، در طول زمان به وجود آمده و به عنوان مفاهيمی بديهی و بدون نياز به استدلال و اثبات، مورد پذیرش قرار گرفته اند. مفروضات ذیل در قالب مبانی نظری استانداردهای حسابداری ایران و براساس شرایط اقتصادی و مناسبات حقوقی کشور به عنوان 'مفروضات حسابداری' (بدون قید محیطی) برشمرده شده‌اند. پایه‌های اصول پذیرفته شده حسابداری بر پنج فرض محیطی زیر استوار است:
• فرض تفکیک شخصیت‎
• فرض تداوم فعالیت‎
• فرض دوره مالی‎
• فرض واحد اندازه گیری برحسب پول‎
• فرض تعهدی

• فرض تفکیک شخصیت: فرض تفکیک شخصیت یکی از اساسی‌ترین مفروضات حسابداری می‌باشد. زیرا این فرض به هر واحد اقتصادی( اعم از اینکه دارای شخصیت حقوقی یا فاقد آن باشد )به عنوان یک واحد مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از موسسات دیگر نگاه می کند. با این فرض هر مؤسسه یک شخصیت حقوقی مستقل فرض شده که می‌تواند دارایی تحصیل نموده، بدهی و هزینه تعهد و درآمد نیز تحصیل نماید.‎
‎بر مبنای این فرض مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث، جزء منابع تعهدات واحد تجاری محسوب نمی‌گردد اگر چه در شرکت‌های تضامنی و مؤسسات انفرادی با اینکه شخصیت شرکت یا مؤسسه، مستقل از شخصیت مالک یا مالکان آن می‌باشد اما از نظر قانونی این تفکیک وجود ندارد و بستانکاران این گونه مؤسسات می‌توانند طلب خود را از داراییهای مؤسسه یا اموال شخصی صاحبان سرمایه وصول نمایند.

• فرض تداوم فعالیت: در حسابداری فرض بر این است که یک واحد اقتصادی در صورت عدم وجود شواهد مغایر برای یک مدت طولانی و قابل پیش بینی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. چنانچه فعالیت واحد تجاری استمرار نداشته باشد، اصل بهای تمام شده، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق و برآورد مختلف مثل استهلاک، ذخیره مطالبات و غیره امکان پذیر نخواهد بود. براساس این فرض داراییها و بدهی‌ها به جاری و بلند مدت تقسیم می شود. فرآیند اندازه گیری در حسابداری از قبیل ثبت داراییها به بهای تمام شده به جای ارزش جاری متأثر از فرض تداوم فعالیت می باشد. البته این فرض به معنای دوام و بقای همیشگی مؤسسه نیست، بلکه به معنای آن است که یک مؤسسه بعنوان موجودیتی مستقل می تواند خود را با شرایط متغیر اقتصادی به نحوی وفق دهد که فعالیتهای آن ادامه یابد.

• فرض دوره مالی: نتایج واقعی عملیات یک واحد تجاری را تنها در زمان تصفیه، یعنی خاتمه عملیات آن می‌توان تعیین کرد. از طرف دیگر بستانکاران، اعتبار دهندگان و اشخاص ذینفع نمی‌توانند تا تاریخ انحلال، از نتایج آن بی خبر باشند. پس برای اینکه اطلاعاتی نسبتاً دقیق درباره نتایج عملیات و وضعیت مالی یک مؤسسه در طول زمان فراهم شود از این رو عمر واحد تجاری به دوره‌های زمانی مساوی تقسیم می‌شود که هر دوره را اصطلاحا (دوره حسابداری) گویند. که این دوره مالی بستگی به نوع فعالیت و شرایط محیطی موسسه انتخاب و معمولاً طول دوره مالی می تواند یک ماهه، سه ماهه، شش ماهه یا یکساله باشد. هر دوره مالی را که دوازده ماه طول بکشد اصطلاحا سال مالی گویند.

• فرض واحد اندازه گیری بر حسب پول: برای اندازه گیری هر ویژگی یا کیفیت، در نگاه اول به یک مقیاس اندازه گیری نیاز می‌باشد. مثلا واحد اندازه گیری طول متر، وزن کیلو گرم، انسان نفر، زلزله ریشتر و غیره می‌باشد. در حسابداری نیز پول به عنوان واحد اندازه گیری مبادلات فرض شده است. در حسابداری معاملات و عملیات مالی و رویداد های دارای اثر بر حسب واحد پول به عنوان مقیاس مشترک اندازه گیری سنجیده و اطلاعات مالی بر حسب پول گزارش می شود. کلیه مبادلاتی که توسط حسابداران در دفاتر یا صورت‌های مالی منعکس می‌گردد معرف حجم و یا مقدار نمی‌باشد بلکه تنها بهای آنها را نشان می‌دهند و مقياس مشترک اندازه گيری، ارزش، تجميع، تلخيص و ارائه اطلاعات مالی واحد پول رايج هر كشور است.

• فرض تعهدی: مؤسسات معاملات و عملیات متعدد و متنوعی را در طول زمان انجام می دهند که قسمتی از آنها تعهد آور می باشد مانند معاملات خرید و فروش نسیه کالا که طرفین تعهد می کنند قسمتی از وجه معامله بعداً پرداخت گردد. که این نوع عملیات و عملیات مشابه تعهدی را برای یک مؤسسه به دنبال دارد، که براساس این فرض آثار معاملات و عملیات مالی در زمان وقوع( اعم از آن كه وجهی بابت آن دريافت يا پرداخت شده يا نشده باشد )در حساب ها ثبت می شود. در آمدها در زمان تحقق و هزینه ها در دوره وقوع، بدون در نظر گرفتن زمان دریافت و یا پرداخت آنها شناسایی و در حساب ها ثبت و در صورتهای مالی دوره مربوطه گزارش می شود.

2. اصول عمومی حسابداری

علاوه بر مفروضات محیطی در حسابداری برای ثبت و گزارشگری مالی به رهنمودها و دستورالعمل‌های روشن تر و مشخص تری نیز نیاز می‌باشد، این دستورالعمل‌ها که به اصول عمومی حسابداری موسوم می‌باشند در مقایسه با مفروضات حسابداری، بیشتر جنبه اجرایی و کاربردی دارند که طی تاریخ حسابداری به تدریج عنوان گردیده و مورد پذیرش حسابداران دنیا قرار گرفته است. بکارگیری اصول مورد قبول حسابداری باعث می شود که صورتهای مالی تهیه شده توسط حسابداران مختلف دارای معانی نسبتا مشابهی باشند و از اعمال سلیقه شخصی در بسیاری از موارد جلوگیری به عمل آید. به عبارت دیگر چهارچوب اولیه و زیربنایی حسابداری ابتدا به وسیله مفروضات شکل می‌گیرد و سپس بوسیله اصول حسابداری عملی می‌گردد. این اصول نحوه تعیین سود را مشخص و چگونگی گزارش وضعیت مالی یک موسسه را روشن می کند. در اینجا پنج اصل مهم مورد بحث قرار می‌گیرد:
• اصل بهای تمام شده تاریخی‎
• اصل تحقق درآمد‎
• اصل تطابق( اصل تخصيص )‎
• اصل افشاء کامل( اصل واقعيت )‎
• اصل ثبات رویه

• اصل بهای تمام شده تاریخی: طبق اصل بهای تمام شده، مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام شده در دفاتر ثبت می‌گردند. منظور از بهای تمام شده هر دارایی، ارزش مبادله‌ای نقدی آن در تاریخ تحصیل است. به این معنا که اقلام مختلف دارایی، بدهی، درآمدها و هزینه ها به قیمت های معامله شده یا ارزش های تاریخی در مدارک حسابداری ثبت می شود. پرداخت‌های اضافی به علت خریدهای نسیه و مدت دار جزء بهای تمام شده دارایی محسوب نمی‌گردند. به مرور زمان که ارزش دارایی ها تغییر می‌کند، این تغییر ارزش در بهای ثبت شده دارایی بی اثر می‌باشد. بهای تمام شده که گاهی بهای تمام شده تاریخی نیز نامیده می‌شود دو نارسایی دارد:‎
الف. تغییرات ارزش داراییها در طول سالهای متمادی در نظر گرفته نمی‌شود.‎
ب. چون داراییها در طول سالهای متفاوت خریداری می‌گردند و مقیاس اندازه گیری بهای این داراییها پول می‌باشد و از طرف دیگر ارزش پول دائماً یکسان نمی‌باشد لذا به دلیل اختلاف در مقیاس اندازه گیری، جمع کردن یک دسته از داراییهایی که در طول سالهای متفاوت خریداری شده اند، خالی از اشکال نمی‌باشد.‎
اما با وجود همه این نارسایی‌ها به دلایل زیر هنوز بهای تمام شده تاریخی مبنای ثبت و گزارشگری قرار می‌گیرد:‎
الف. بهای تمام شده، بر تخمین و ارزیابی مبتنی نبوده بلکه واقعی، قابل اندازه گیری و قابل اتکاء است.‎
ب. بهای تمام شده تاریخی در زمان تحصیل، نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در آن تاریخ است.‎
ج. بهای تمام شده تاریخی، قابل رسیدگی و ردیابی است.

• اصل تحقق درآمد: اصل تحقق درآمد، زمان شناسایی درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهای مالی را تعیین اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ می نماید. براساس اين اصل درآمدها می بايست به محض ارايه خدمت به مشتريان شناسايی و ثبت شود اعم از اينكه بهای آن نقداً دريافت شده يا نشده باشد. طبق این اصل، درآمد زمانی شناسایی می‌گردد که دو شرط زیر برقرار باشد:‎
الف. مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.‎
‎ب. فرآیند کسب سود کامل شده باشد. تکمیل فرآیند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است.
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق روش فروش شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش فرآیند کسب سود کامل می‌گردد. طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از خدمات بر اساس میزان انجام خدمات شناسایی می‌گردد. زیرا میزان انجام خدمات، مبنایی جهت تشخیص تکمیل فرآیند کسب سود است. مطابق اصل تحقق درآمد، مبالغ پیش دریافت مشتریان نباید به عنوان درآمد دوره محسوب گردد. زیرا فرآیند کسب سود در مورد این مبادله هنوز تکمیل نشده است.

• اصل تطابق( اصل تخصيص ): بر اساس اصل تطابق، هزینه‌های انجام شده جهت ایجاد درآمد، باید به حساب دوره‌ای که درآمد در آن تحصیل گردیده منظور گردد. به عبارت دیگر سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینه‌های تحمل شده برای کسب درآمد همان دوره می‌باشد. مطابق این اصل، بسیاری از هزینه‌های انجام شده در دوره جاری، به دلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورتهای مالی ثبت و گزارش می‌شوند.

• اصل افشاء کامل( اصل واقعيت ): اصل افشاء ایجاب می‌کند که کلیه رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ و کامل طبق اصول پذیرفته شده حسابداری افشاء گردد. این اصل که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد، واحد تجاری را ملزم به تهیه اطلاعات مورد نیاز برای بستانکاران و اعتبار دهندگان می نماید. این اطلاعات می‌تواند در متن صورتهای مالی یا در یاداشت‌های همراه این صورتها، افشاء گردند.

• اصل ثبات رویه: طبق اصل مذکور روش حسابداری این موسسه باید در سالهای متوالی یکسان باشد اگر در یک سال مالی یکی از روشهای عمده حسابداری در مواردی که دو یا چند انتخاب وجود دارد تغییر نماید. باید در یادداشتهای ضمیمه صورتهای مالی این تغییر روش به وضوح و به روشنی نشان داده شود و میزان اثر تغییر روش بر اقلام سود و زیان و ترازنامه افشاء گردد. مثلا می توان موجودیهای کالا را هم به روش اولین صادره از اولین وارده و هم به روش میانگین موزون ارزیابی نمود. اگر در یک سال از روش اول و در سال دوم از روش دوم استفاده شود در این صورت اصل مذکور رعایت نگردیده است و همچنین اثرات آنها در سود و زیان و ترازنامه مشهود خواهد شد. استفاده از این روش باعث قابل مقایسه بودن صورتهای مالی در طی سالهای مختلف می باشد.

3. اصول یا میثاق های محدود کننده حسابداری

‎مبانی و قواعدی که قضاوت حرفه ای برای تعدیل در کاربرد اصول حسابداری قرار می گیرد اصول یا میثاق های محدود کننده نامیده می شود. این قواعد تنها در مواردی قابل استفاده است که کاربرد بدون انعطاف اصول عمومی حسابداری غیر منطقی یا غیر علمی باشد و یا نتایج نامطلوبی به بار آورد. در بسیاری از موارد بکارگیری اصول و مفروضات حسابداری با محدودیتهایی همراه است. این محدودیتها که به آنها میثاق ها و محدودیتهای اجرایی نیز گفته می شود عبارتند از:
• اصل فزونی منافع بر مخارج‎
• اصل اهمیت‎
‎ • اصل محافظه کاری یا احتیاط
• اصل خصوصیات صنعت

• اصل فزونی منافع بر مخارج: تهیه اطلاعات حسابداری باید توجیه اقتصادی داشته باشد. یعنی منافع هرگونه ایجاد تدابیری به منظور رسیدن به گزارشات حسابداری می بایست از مخارج آن به نحوی معقول بیشتر باشد در غیر این صورت تهیه گزارشات مقرون به صرفه نخواهد بود.

• اصل اهمیت: واحدهای اقتصادی مجازند در خصوص موضوعات و اقلامی که با توجه به وضعیت، محیط و عملکرد واحد تجاری از جهت ارزش ناچیز و کم اهمیت می باشند از بکار گرفتن دقیق استانداردها و اصول حسابداری و روشهای صحیح تئوریک اجتناب نموده و به جای آن از روشهایی استفاده کنند که کم هزینه تر، عملی تر و راحت تر باشد.

• اصل محافظه کاری یا احتیاط: واحدهای تجاری نباید از روشهایی استفاده نمایند که آن روشها درآمدها و داراییها را بیش از واقع و هزینه ها و بدهیها را کمتر از واقع نمایش دهد. نکته اینکه قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار از بکار گرفتن اصل محافظه کاری ناشی می شود.

• اصل خصوصیات صنعت: در صنایع مختلف با توجه به ویژگی ها و خصوصیات خاص آن صنعت می توان اقدام به تعدیل و یا اصلاح روشهای حسابداری نموده و یا از روشهای جدیدی استفاده کرد به شرط آنکه اثبات گردد روشهای اصلاح شده و یا جدید اطلاعات سودمندتری نسبت به روشهای پذیرفته شده حسابداری ارائه نموده و یا جهت جلوگیری از نتیجه گیریهای گمراه کننده ضروری می باشد.

hesabdar-arshad

منابع و اطلاعات جامع ازمون کارشناسی ارشدحسابداری, برنامه ريزی,مشاوره و.

استهلاک .

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟

سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم به دوره های استفاده از آن را استهلاک گویند.

بهای تمام شده معمولا در طول مدت استفاده از دارایی ، ثابت می ماند، بطوریکه در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلام استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود با بهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط (Salvage Value) در نظر گرفته شده است.

حسابداری استهلاک چیست؟

با توجه به نکات فوق حسابداری استهلاک به روشی گفته می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط ان، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود.

بنابراین هدف استهلاک، سرشکن کردن بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.

به تدریج که از عمر مفید اقتصادی دارایی کاسته می گردد، استهلاک آن منظما به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.

در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود.

در واقع استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد:

1. مستقیما به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن میشود. (مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفاده دایره فروش کالا قرار می گیرد) و طبعا به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند.

2. دیگر استهلاک استهلاک ماشین آلات کارخانه که بصورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته انتقال می یابد.( مانند استهلاک ماشین آلات تولیدی)

در حسابداری استهلاک را به دو نوع کلی تقسیم می کنند:

1. استهلاک به معنای اعم: حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از انها می کند.

به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره به حساب منظور می گردد.

استهلاک در این معنا به دو گروه زیر تقسیم می شود:

الف_ استهلاک داراییهای مشهود: یعنی داراییهایی که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات

ب_ استهلاک داراییهای نامشهود : که موجودیت مادی ندارند مانند سرقفلی، فرانشیز یا حق امتیاز و حق اختراع و .

2.استهلاک به معنای کاهش منابع طبیعی:

مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار ( و نه لزوما کاهش کیفیت) آنها همراه است.

به شرح زیر طبقه بندی می شوند:

عوامل فیزیکی( Physical Factors ): عوامل کار بردی( Functional factors ):

1. فرسودگی ناشی از استعمال 1. عدم کفایت

2. گذشت زمان 2. نابابی که تعویض زودرس را هم در بر میگیرد

3. پوسیدگی و زنگ زدگی

لازم به ذکر است که عوامل سه گانه فیزیکی مرتبا بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند. ولی وقوع عوامل کار بردی کمتر مورد پیدا می کند.

نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار انها و کاهش یا از بین اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.

ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از انها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش انها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحا خالص ارزش بازیافتنی می نامند، تقلیل یابد.

اموال بدون استفاده را می باید در حساب خاصی جزو داراییها، نگهداری کرد.

اهمیت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند.

در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند:

2. ارزش اسقاط آن

افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن یا تعویض مال لازم شود. طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی که بکار می رود تغییر یابد.

عوامل تعیین هزینه استهلاک:

هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن کردن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقاط ان ) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات آن دوره تخصیص می یابد.

متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند. عبارتند از :

1. بهای (تمام شده ) واقعی

2. برآورد ارزش اسقاط

3. برآورد عمر مفید

بنابراین محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوردی یا تخمینی.

عبارتست از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید می شود. در این براورد هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور می گردد.

بعنوان مثال اگر فروش مال اسقاط 2500000 ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ریال برآورد شود، ارزش اسقاط آن 2000000 ریال خواهد شد.

مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط مال را ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در عمل از محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کردن آن برابر تشخیص دهند ( که عمل ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند.

در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح زیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:

1.استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.

2. کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.

3. خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.

طبعا هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مالی برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ انجام خدمات تعیین می گردد.

عمر مفید ممکن است بر اساس یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود:

الف_ دوره هایی از زمان بندی مانند تعداد سال یا ماه

ب_ جمع محصول قابل تولید بر حسب واحد سنجش آن

پ_ جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.

از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مل و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.

در مورد حسابهای دارایی اصول زیر رعایت می شود:

1. به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.

2. پس از ان، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.

3. آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد با هزینه (Matching Principle) به حساب هزینه جاری منظور می شود.

استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت ( سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود.

نکته مهم این است که در نتیجه این عمل بهای تمام شده در طول استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص می ماند و با آنچه به تدریج از طریق استهلاک سالانه، انباشته می شود مخلوط نگردد.

مخلوط کردن این دو منطقی نیست زیرابهای تمام شده واقعی و قطعی و استهلاک برآوردی و تخمینی می باشد.

حساب دارایی کاه مذکور را که استهلاک انباشته (Accumulated Depreciation) به آن گفته می شود در گذشته ذخیره استهلاک می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقا ذخیره ای بوجود نمی آورد.

محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت در هر دوره مالی به طرق مختلف انجام می شود. یزاس این منظور روشهایی ابداع کرده اند که با وجود این که بهای تمام شده و عمر مفید مال در همه آنها ثابت و یکسان است، ولی هزینه استهلاک دوره مالی در هر روش متفاوت از روش دیگر بدست می آید.

روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

الف_ محاسبه بر حسب زمان:

1. روش خط مستقیم یا اقساط مساوی. از لحاظ هزینه استهلاک این روش را ثابت هزینه (CONSTANT_CHARGE METHOD) هم گفته اند.

ب_ محاسبه بر حسب محصول یا روشهای مبتنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از:

2.روش ساعت کارکرد

3.روش میزان تولید

پ _ روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن
از نقطه نظر هزینه استهلاک این روشها را هزینه کاه ( Decreasing Charge Methods ) هم نامیده اند. به این تعبیر که هر چه پیش می رویم از مبلغی که به حساب هزینه می رود کاسته می شود. این روشها عبارتند از :

4. روش مجموع سنوات

5. روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی

ت_ روشهای مبتنی بر محاسبات سرمایه گذاری و سود منتسب به آن که از لحاظ هزینه استهلاک، این روشها را هزینه افزا ( increasing Charge Methods ) گفته اند. به این دلیل که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه استهلاک می رود افزایش می یابد. این روشها عبارتند از:

7. سرمایه گذاری وجوه استهلاکی

روش اول_ روش خط مستقیم

در این روش که ساده ترین روش برای محاسبه استهلاک است :

ارزش اسقاط را از بهای تمام شده کم کرده و حاصل را بر تعداد دوره یا سال تقسیم می کنند.

در حقیقت این روش ارتباط نزدیکی با زمان دارد.

برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید که سایر روشها را نیز با این مثال توضیح خواهم داد.

مفروضات حسابداری چیست؟

تصور کنید چه وضعیتی پیش خواهد آمد اگر هر سازمانی برای ثبت عملیات یکسان و مشابه حسابداری مجاز باشد قوانین و مقررات مخصوص به خود را تعریف کرده و براساس آن قوانین، عملیات حسابداری خود را انجام دهد. اینجاست که باید بدانید مفروضات حسابداری چیست؟

برای شفاف شدن موضوع می توان این شرایط را با مثالی در حوزه آموزش مقایسه نمود. فرض کنید در آزمون های کتبی پایان ترم در رشته تحصیلی حسابداری که در چند دانشگاه با سوالات مشابه و یکسان برگزار می شود، اساتید برای پاسخ های کاملاً یکسان دانشجویان امتیازهای متفاوتی را در نظر بگیرند. یک استاد می تواند به پاسخ امتیاز کامل بدهد و استاد دیگر به همان پاسخ امتیاز بسیار کمتری نسبت به استاد اول در نظر بگیرد.

اگر این روال ادامه داشته باشد و بدون درنظر گرفتن مقررات و قوانین خاص و یکسان نمرات ثبت شود، آیا می توان میان ارزش مدرک و سطح سواد دانشجویان رشته حسابداری ارزیابی و قضاوت درستی نمود.

چنین وضعیتی را نیز می توان برای سازمان ها و شرکت های مختلف با فعالیت های تجاری یکسان ولی با قوانین متفاوت در ثبت حسابداری و گزارشگری های مالی تصور نمود. به همین دلیل نیاز است کارشناسان امور مالی، در ثبت و ضبط رویدادهای مالی مشخص و یکنواخت و ارائه گزارش های مالی مختلف به تصمیم گیرندگان از قوانین و چارچوب های خاصی پیروی کنند. در ادامه به سوال مفروضات حسابداری چیست؟ پاسخ می دهیم.

در نتیجه رعایت این قوانین و چارچوب ها گزارش های مالی ارائه شده مفیدتر بوده و به دلیل امکان مقایسه با گزارشات شرکت های مرتبط، تصمیم گیری مطلوب تری را برای مدیران فراهم می آورد. مفروضات حسابداری چیست؟ این قوانین یکسان تحت عنوان اصول حسابداری تعریف شده و مورد پذیرش متخصصان حسابداری و مالی قرار گرفته است.

هدف اصلی از پذیرش اصول و مفروضات فراگیر حسابداری، ایجاد سیستم یکنواخت برای اعمال روش حسابداری در تهیه اطلاعات حسابداری است، تا بدین ترتیب بتوان اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی متفاوت با رویدادهای مشابه را با هم مقایسه نمود. مفروضات حسابداری چیست؟ اصول حسابداری پذیرفته شده همگانی که با نام GAAP معرفی شده اند را به سه بخش تقسیم کرده اند:

  • اصول حسابداری
  • مفروضات حسابداری
  • اصول محدودکننده حسابداری

مفروضات حسابداری چیست

مفروضات حسابداری چیست؟

در پاسخ به سوال مفروضات حسابداری چیست؟ باید بگوییم مفروضات حسابداری همان فرض هایی هستند که اساس اصول و استانداردهای حسابداری و مبنای تهیه صورت های مالی را شکل می دهند. چارچوب اصلی تئوری حسابداری براساس مفروضات حسابداری شکل گرفته و آنها را به رویه های عملی نزدیک می کند. هر کدام از مفروضات حسابداری می تواند منشا یک یا چند اصل باشد که این مفروضات به قرار زیر هستند:

اگر می خواهید بدانید مفروضات حسابداری چیست؟ باید تمامی فرض ها را بشناسید. در این فرض شخصیت مالک واحد تجاری با شخصیت واحد تجاری متفاوت در نظر گرفته شده است. درنتیجه می بایست بین حساب ها، هزینه و درآمدهای مالک با حساب ها، درآمدها و هزینه های واحد تجاری تمایز قائل شد؛ حتی در شرایطی که واحد تجاری توسط مالک اداره می شود.

حسابدار برای یک شخصیت جداگانه و مستقل کار حسابداری و گزارشگری را انجام می دهد و به هر واحد تجاری به عنوان یک واحد مستقل جدا از سهامداران و مالکان آن نگاه می کند. لازم به ذکر است این شخصیت حسابداری می تواند یک شرکت باشد، بخشی از شرکت و یا چند شرکت که با هم تلفیق شده و صورت های مالی تلفیقی تدوین می کنند، باشد.

بنابراین از آنجا که برای تصمیم گیری های مالی ارائه اطلاعات جداگانه درباره هر واحد اقتصادی ضروری است، در این فرض حساب جداگانه ای برای هر واحد اقتصادی در نظر گرفته می شود.

یکی از فرض ها که برای درک پاسخ مفروضات حسابداری چیست؟ باید آن را بشناسید فرض دوره مالی است. در حسابداری برای ثبت داده های مالی و در نتیجه ارزیابی عملکرد شرکت باید یک دوره مالی در نظر گرفته شود. در واقع عمر نامحدود هر واحد اقتصادی به دوره های مالی یکسان تقسیم می شود که این دوره های مالی متناسب با نیاز واحد تجاری می تواند ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و نهایتاً سالانه باشد. دوره های یک ساله را سال مالی می نامند.

هزینه ها و درآمدهای واحد تجاری برای دوره مالی مشخص ثبت و براساس سود محاسبه شده آن دوره، عملکرد واحد را ارزیابی می کنند. به کمک گزارش های حاصل از یک دوره مالی و ارزیابی عملکرد تصمیمات مختلفی گرفته می شود. به عنوان مثال اعتباردهندگان برای اعطای وام و تسهیلات به واحد تجاری به گزارش های مالی در دوره مشخص نیاز دارند و یا سهام داران برای تصمیم گیری در مورد ادامه همکاری با مدیر شرکت به کمک گزارش های مالی یک دوره مشخص عملکرد وی را ارزیابی می کنند.

لازم است در مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ بگوییم در حسابداری برای ثبت فعالیت های مالی این فرض در نظر گرفته می شود که واحد تجاری برای یک بازه زمانی نامشخص به فعالیت خود ادامه می دهد و درنتیجه عملیات آن در آینده قابل پیش بینی بوده و تداوم خواهد داشت. گفتنی است فرض تداوم فعالیت اساس تقسیم دارایی ها و بدهی های واحد تجاری به جاری و غیرجاری است.

با توجه به اینکه باید یک مقیاس اندازه گیری برای هر موضوع کیفی تعریف شود، در حسابداری نیز پول به عنوان واحد اندازه گیری کلیه معاملات و عملیات مالی واحد تجاری در نظر گرفته شده است.

در حسابداری ثبت فعالیت ها بدون در نظر گرفتن چگونگی گردش پول انجام می شود. به عبارت دیگر، چگونگی وصول وجه نقد نباید در شناسایی درآمدها و هزینه های فعالیت های انجام شده در یک واحد تجاری تاثیر داشته باشد. درنتیجه فرض تعهدی در حسابداری به عنوان یک فرض زیربنایی مطرح شده است.

تا اینجای مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ چند فرض مهم را شناخته اید. در مبنای تعهدی که مقابل مبنای نقدی قرار دارد، درآمدها به محض تحقق و هزینه ها به محض تحمیل، بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت یا دریافت وجه نقد مربوط به آن شناسایی و در دفاتر حسابداری ثبت می شوند.

اصول حسابداری چیست

معرفی اصول و مفروضات حسابداری

بخش دیگر از اصول حسابداری پذیرفته شده همگانی که در بالا به آن اشاره کردیم، اصول حسابداری است. مفروضات حسابداری چیست؟ به کمک این اصول می توان چارچوب های گفته شده در مفروضات حسابداری را عملی نمود که در زیر به شرح اصول حسابداری می پردازیم.

اصل بهای تمام شده مبنایی از ثبت اولیه دارایی ها و بدهی ها به هنگام وقوع معامله است. لازم به ذکر است که منظور از بهای تمام شده دارایی، ارزش مبادله نقدی در تاریخ تحصیل است.

مطابق با این اصل، دارایی ها در زمان خرید به بهای تمام شده آن ثبت می شود و نباید بهای دیگری اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ به بهای مستقیم آن افزوده گردد. به عنوان مثال اگر برای خرید دارایی جدید از شرایط اقساط استفاده می شود، لازم است در مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ بگوییم برای ثبت بهای تمام شده آن دارایی بهای حاصل از پرداخت در شرایط نقدی ثبت می شود و نمی توان هزینه هایی که شرایط اقساطی تحمیل می کند را در نظر گرفت.

با توجه به اینکه بهای تمام شده در دفاتر حسابداری و با گذشت زمان ثابت است و حتی با گذشت چندین سال از زمان خرید آن تغییری نمی کند، برای اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ کشورهایی با تغییر ارزش پولی نمی توان در تصمیم گیری ها به اطلاعات آن اکتفا نمود. زیرا این اطلاعات به روز نبوده و ارزش پول در گذر زمان در نظر گرفته نمی شود؛ درنتیجه در تصمیم گیری ها چندان موثر نخواهد بود.
علاوه بر ارزش پول، در اصل بهای تمام شده ارزش دارایی نیز در طول زمان ثابت فرض می شود و تغییرات آن در نظر گرفته نمی شود.

در مقابل، مزیتی که می توان برای اصل بهای تمام شده تاریخی در نظر گرفت، قابل اتکا بودن اطلاعات حاصل از آن است. زیرا این اطلاعات عاری از هر گونه اشتباه و جانبداری باارزش بوده و آن چیزی که واقعا وجود دارد را نشان می دهد. مزیت دیگر این اصل، نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در زمان تحصیل آن است و به راحتی قابل رسیدگی و ردیابی است. شما با شناخت تمامی اصول متوجه می شوید که مفروضات حسابداری چیست؟

شرکت برای به دست آوردن درآمد باید هزینه هایی را در نظر بگیرد. در حسابداری نیز سود هر دوره حاصل اختلاف درآمدهای حاصل آن دوره با هزینه های تحمیل شده همان اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ دوره است. بنابراین مطابق با اصل مقابله هزینه ها با درآمدها که اصل تطابق نیز نامیده می شود، باید درآمدها و هزینه های آن در یک دوره مالی شناسایی شود؛ در غیر این صورت سود محاسبه شده در پایان دوره صحیح نخواهد بود.

روش های مختلفی برای شناسایی هزینه ها وجود دارد که در زیر به صورت خلاصه به آنها اشاره شده است:

الف. روش علت و معلولی بین درآمد و هزینه : برخی هزینه ها با درآمد ارتباط مستقیم و علت و معلولی دارند. در این مواقع با شناسایی درآمد می توان هزینه های مربوط به آن را نیز شناسایی نمود. هزینه حمل و نقل کالا، هزینه بسته بندی و بهای تمام شده کالای فروش رفته نمونه هایی از این هزینه ها هستند.

ب. روش تخصیص سیستماتیک : در برخی موارد درآمد حاصل از یک دارایی چند دوره مالی را شامل می شود و رابطه مستقیم علت و معلولی نیز بین درآمد و هزینه وجود ندارد، در این شرایط می توان بهای تمام شده کل را بین دوره های مالی به روش منطقی و سیستماتیک سرشکن نمود. در این بخش از مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ برای شما مثالی را بیان می کنیم.
فرض کنید شرکت مالک یک ساختمان اداری است که این ساختمان درآمدهایی را برای شرکت به همراه دارد. می توان هزینه استهلاک این دارایی را برای هر دوره در نظر گرفت.

ج. روش شناخت بلادرنگ : برخی هزینه ها منافع آتی مشخصی ندارند و برای این منافع عدم اطمینان بسیار بالایی تصور می شود و علاوه بر این ارتباط مستقیمی با درآمدها نیز ندارند. در چنین شرایطی این هزینه ها بلادرنگ به عنوان هزینه همان دوره شناسایی می شود. هزینه تبلیغات یا هزینه ناشی از دعاوی حقوقی نمونه هایی از این دست هزینه ها هستند.

ارائه هر گونه اطلاعات در رابطه با رویدادها و وقایع مالی در قالب ضمائم در گزارش های مالی یا در متن صورت مالی که در آگاهی تصمیم گیرندگان موثر بوده و به اتخاذ تصمیم منطقی کمک می کند را افشاء می گویند.

طبق اصل افشاء باید تمامی اطلاعات مالی و ضروری که می تواند به تصمیم گیرندگان کمک کند، در صورت ها و گزارش های مالی ارائه شده توسط بخش حسابداری ذکر شوند. افشاء یا ارائه اطلاعات مالی لازم می تواند در قالب اعداد و ارقام، جمله وارهای توصیفی یا دیگر انواع گزارش انجام شود. البته می بایست هزینه تهیه و افشاء اطلاعات و مرتبط بودن آن با گزارش های ارائه شده در نظر گرفته شوند.

باید برای درک بهتر مفروضات حسابداری چیست؟ گفت در حسابداری، درآمد در صورتی شناسایی می شود که شرایط در نظر گرفته شده برای آن محقق شده باشد. بنابراین نمی توان درآمد شرکت را براساس یک سری توافقات شناسایی نمود. به عنوان نمونه فرض کنید برای فروش یک کالا قراردادی بین خریدار و فروشنده منعقد نشده باشد، در این شرایط نمی توان درآمد شرکت از فروش آن کالا را شناسایی نمود.

قاعده کلی که برای اصل تحقق درآمد در نظر گرفته شده است این است که باید درآمد را در زمانی که کسب می شود، ثبت نمود. شرایطی که براساس آن می توان درآمد را شناسایی نمود به قرار زیر است:
-کالا یا خدمت مد نظر آماده فروش و ارائه به خریدار باشد

-کالا به فروش رفته باشد

-وجه نقد حاصل از معامله قابل وصول باشد

-مبلغ درآمد را بتوان به طور معقول اندازه گیری نمود

روش های شناسایی درآمد

روش های مختلفی برای شناسایی درآمد معرفی شده اند که عبارتند از:

روش فروش : در این روش، درآمد در زمان فروش ثبت می شود.

روش اقساطی : این روش برای فروش های اقساطی در نظر گرفته شده است که در آن سود ناویژه به تدریج و با وصول وجوه نقد ثبت می شود.

روش وصول : گاهی فروشنده از دریافت وجه اطمینان ندارد، به همین دلیل روش وصول برای شناسایی درآمد در این زمان معرفی شده است. بنابر این روش درآمد درست زمانی که وجه دریافت می شود، به ثبت می رسد.

روش تکمیل کار : در برخی شرایط ارائه خدمات و یا تحویل کار به بازه زمانی طولانی مدتی نیاز دارد. در نتیجه روش مطمئن در این شرایط این است که کل درآمد در زمان تکمیل کار ثبت شود.

میثاق ها یا اصول محدودکننده حسابداری

روش درصد پیشرفت کار : روش درصد تکمیل کار یا درصد پیشرفت برای کالاها یا خدمات طولانی مدت در نظر گرفته شده است. باید در این قسمت از مقاله مفروضات حسابداری چیست؟ بگوییم در این روش می بایست درآمد به تدریج و بر اساس میزان پیشرفت کار شناسایی شود. در اجرای این روش باید درصد پیشرفت پروژه برای دوره مالی مد نظر محاسبه و براساس آن درصد درآمد حاصل را شناسایی نمود.

میثاق ها یا اصول محدودکننده حسابداری

ارائه اطلاعات و گزارش های مالی همواره با محدودیت هایی روبه رو است که به هنگام حسابداری باید این محدودیت ها را در نظر داشته باشیم. اصول محدودکننده حسابداری یا میثاق های حسابداری نقش تعدیل کننده بر حسابداری و ارائه گزارش های مالی دارد که به قرار زیر هستند.

مفروضات حسابداری چیست؟ در حسابداری جمع آوری اطلاعات و ارائه گزارش های مالی مختلف برای تصمیم گیری اهمیت بسزایی دارد. لازم است در تهیه اطلاعات حسابداری همواره اصل فزونی منافع بر مخارج را در نظر داشت. اگر مخارج حاصل از جمع آوری اطلاعات و ارائه گزارش حاصل از آن نسبت به منافع حاصل از گزارش بیشتر باشد، می توان گفت این اطلاعات برای سازمان ارزشمند نخواهد بود. اینگونه می توان بیان کرد که در حسابداری برای انجام هر فعالیت در راستای حسابداری و تهیه گزارش های مالی باید این نکته را در نظر داشت که آیا منفعت حاصل از آن بیشتر از مخارج و هزینه های اجرای آن است یا خیر؟

از جمله مواردی که در حسابداری باید همواره در نظر داشت توجه به اهمیت اطلاعات است، زیرا اطلاعات با اهمیت بر روی تصمیم گیری افراد تأثیر دارد. در نتیجه می توان از اعمال اصول حسابداری برای اطلاعاتی که اهمیت و یا کارایی پایین دارند، چشم پوشی نمود.

برخی صنایع ویژگی های خاصی دارند که می توان مناسب با آن اصول و استانداردهای حسابداری را تعدیل نمود. البته لازم به ذکر است درصورتی که تعدیل استانداردها، اطلاعات مالی دقیق تر را ارئه کرده و فرآیند ثبت اطلاعات را تسهیل می کند مجاز به استفاده از این اصل محدودکننده هستیم.

یک واحد تجاری مجاز نیست درآمدها و دارایی ها را بیش از مقدار واقع و هزینه ها و بدیهی ها را کمتر شناسایی کند. بنابراین برای شناسایی درآمدها و هزینه ها به ویژه در شرایط ابهام باید محتاطانه عمل نمود تا درآمدها و هزینه ها مطابق با مقدار واقعی باشد.

مهم ترین اصطلاحات حسابداری که هر حسابداری باید بداند!

مهم ترین اصطلاحات حسابداری که هر حسابداری باید بداند

در این قسمت از مقاله قصد داریم به توضیح مهم ترین اصطلاحات حسابداری که هر حسابداری باید بداند، بپردازیم. هر رشته دانشگاهی دارای یک واحد مخصوص به نام زبان تخصصی می باشد که مختص به آن رشته است و تمامی واژگان و اصطلاحات مرتبط با آن رشته را توضیح می دهد. رشته حسابداری نیز مثل دیگر رشته‌ ها دارای زبان تخصصی می باشد. داشتن آگاهی و تسلط کافی به مجموعه اصطلاحات حسابداری، از نیازهای واجب این رشته می باشد و جزوء اصول اصلی جهت ورود به بازار کار رشته حسابداری به حساب می آید. ممکن است این سوال برایمان مطرح شود که مهم ترین اصطلاحات حسابداری کدامند؟ در ادامه مقاله به توضیح مختصر هر یک از این اصطلاحات حسابداری می پردازیم، خواهشمندم تا پایان مقاله آگاه حساب همراه ما باشید.

اصطلاحات حسابداری چیست؟

رشته حسابداری یا accounting مانند گرایش های مختلف مهندسی و مدیریت، در رده اول اولویت های تحصیلی درخواست کنندگان در دانشگاه های داخل و خارج از کشور می باشد. این رشته در صنایع مختلف حسابداری و مدیریت، کاربرد دارد و روز به روز تقاضای بازار برای این قبیل رشته ها بیشتر می شود. حسابداری و حسابرسی جزوء آن دسته از رشته هایی می باشند که در اکو سیستم دورکاری (freelancering) بسیار پرطرفدار است و درصد زیادی از درآمدهای آنلاین از این طریق بدست می آید.

اصطلاحات حسابداری چیست؟

به طور کلی اصطلاحات حسابداری در واقع حکم الفبای حسابداری را دارند، به این شکل که داشتن تسلط کامل بر روی اصطلاحات اساسی رشته حسابداری جزوء اصول اولیه برای کسب موفقیت در این رشته به حساب می آید. یک حسابدار موظف است که تمام تلاش خود را برای شناخت کامل اصول ابتدایی که در واقع همان تشخیص اصطلاحات حسابداری می باشد، صرف کند. در ادامه مقاله به توضیح پرکاربرد ترین اصطلاحات حسابداری می پردازیم، خواهشمندم ما را همراهی بفرمائید.

جهت آشنایی با خدمات مختلف علم رشته حسابداری می توانید مقاله خدمات حسابداری را مطالعه بفرمائید.

30 مورد از مهم ترین اصطلاحات حسابداری

  • دارایی: به هر چیز که به یک سازمان تعلق داشته باشد، از ارزش مادی برخوردار باشد و این امکان وجود داشته باشد که برای درآمدزایی مورد استفاده قرار گیرد، دارایی یا منبع اقتصادی می‌ گویند. دارایی‌ ها می‌ توانند به صورت مشهود باشند مثل دفتر یا تجهیزات یک دفتر، هم می تواند به صورت نامشهود باشد مثل انواع مجوزها یا برندهای تجاری.
  • ارزش دفتری: در واقع ارزش دفتری به ارزش پایین آمده یا مستهلک‌ شده یک دارایی در هر زمانی بین خرید آن و لحظه ای که ارزش آن تا صفر پایین بیاید،‌ گفته می‌ شود. باید به این نکته توجه نمود که ارزش دفتری یک دارایی، صرفا آن مقداری نمی باشد که در صورت فروش آن ممکن است به‌ دست آورده شود.
  • ترازنامه: ترازنامه در واقع یک نوع گزارش مالی می باشد که میزان دارایی که یک سازمان دارد و مبالغی را که به سرمایه‌ گذاران و بستانکاران بدهکار است را در هر زمان نشان می‌ دهد. معاملات روزانه‌ یک سازمان موجب بروز تغییرات فراوان در تراز مالی می‌ شود.
  • بستانکار: در واقع بستانکار به شخص یا سازمانی گفته می شود که اجناس و یا خدماتی را فراهم می کند، با وجود این که بهای آن پرداخت نشده است.
  • بدهی جاری: نوعی از بدهی می باشد که موعد پرداخت آن کمتر از یک‌ سال طول می کشد و از محل منابع در دسترس یا از طریق پدید آمدن یک بدهی جاری مشخص مانند وام بانکی کوتاه‌ مدت پرداخت می‌ گردد.
  • استهلاک: استهلاک در واقع به روش پخش کردن نرخ اولیه خرید یک دارایی در طول دوره‌ ای که آن دارایی سودمند می باشد و عملکرد قابل قبولی دارد، گفته می شود. کارشناسان مالیاتی به طور معمول یک دوره‌ استهلاک مقبول برای هر نوع دارایی مشخص می‌ کنند.
  • EBITDA یا درآمدهای قبل از پرداخت بهره‌‌ی وام‌ها، مالیات و استهلاک: بررسی توانایی های یک سازمان جهت کسب سود از فعالیت‌ های تولیدی بدون تأثیرگذاری مبالغ غیر نقدی تحت تاثیر استهلاک است. البته ممکن است سازمان، استهلاک را به‌ عنوان هزینه در نظر گیرد، اما هیچ گونه پرداخت نقدی‌ در این قبیل معامله دیده نمی شود.
  • EBIT یا درآمدهای قبل از پرداخت بهره‌ی وام‌ها و مالیات‌: دسته ای از محاسبات که درآمد خالص سازمان قبل از تنزل مالیات و بهره‌ های هر یک از وام‌ های پرداختی را نشان می‌ دهد. این قبیل حساب و کتاب برای تعیین نمودن میزان سوددهی یک شرکت، بسیار مفید می باشد، چرا که درآمد حاصل از فعالیت‌ ها و عملیات تولیدی را با هزینه‌ های مرتبط با آن تطبیق می دهند.

صورت سود و زیان یا صورت عملیات: در آموزش حسابداری، صورت سود و زیان با اسامی گوناگونی دیده می شود. به بعضی از آن ها صورت سود عملیات گفته می شود و به بعضی دیگر صورت درآمد حاصل از این فرآیند گفته می شود.

اکانتینگ حسابداری: ارائه نمودن همه فعالیت‌ های یک شرکت به شکل صورت‌ های مالی و گزارشات مختلف تجاری به همه سهامداران در شرکت‌ ها گوناگون را اکانتینگ حسابداری می گویند. اکانتینگ در واقع اصطلاحی می باشد که تحت عنوان اکانتینگ شناخته شده است.

تراز آزمایشی تعدیل شده: ترازنامه آزمایشی تعدیل شده در واقع به عنوان صورت مالی شناخته شده است که تحت آن، خالص سود حاصل از فعالیت‌ های یک کسب‌ و کار همراه با بدهی‌ های آن فهرست می‌گردد.

دفتر روزنامه: شرکت‌ های مختلف این وظیفه را دارند که در قالب دفترهای روزنامه، همه رخدادهای مالی خود را در طول یک سال مالی با رعایت تاریخ به روز و همراه با اسناد مرتبط، ثبت و ضبط می شوند. بر اساس قانون تجارت در کشورمان، داشتن یک دفتر روزنامه برای همه مشاغل واجب و ضروری می باشد.

اصل ثبات رویه: روش‌ های مختلف حسابداری را می‌توان برای شرکت های مختلفی استفاده کرد، که به اشکال مختلف دیده می شوند. منظور از اصل ثبات رویه این است که از یک روش خاص و مشخصی در طول زمان برای مدیریت امورات مختلف حسابداری یک شرکت استفاده شود.

ارزش اسقاط برآوردی: هر جنسی دارای عمر مفیدی می باشد، منظور از ارزش اسقاط برآوردی این است که پس از پایان یافتن عمر مفید اجناس، ارزش و بهای فروش آن چقدر می شود.

بستن حساب موقت: از دیگر اصطلاحات مهم حسابداری می باشد که در قالب آن همه اطلاعات مرتبط با نرخ درآمدها، هزینه‌ ها، بدهی‌ ها و بستانکاری‌ ها در طول یک بازه زمانی مشخص به دفاتر کل و روزنامه ها منتقل می شود.

چرخه حسابداری یا Accounting cycle: مجموعه عملیاتی می باشد که در طول آن، حسابداران صورت‌ های مالی یک واحد تجاری را برای یک دوره مشخص فراهم می‌ کنند.

پیش دریافت درآمد: یک نوع بدهی که در زمان دریافت وجوه مختلف از مشتریان پدید می آید و موجب می گردد که گیرنده وجه تعهد کند که در آینده یک سری محصولات و یا خدمات را ارائه می کند. به پیش دریافت درآمد، درآمد انتقالی نیز می گویند.

30 مورد از مهم ترین اصطلاحات حسابداری

دارایی جاری یا Current assets : نوعی از دارایی می باشد که انتظار می‌ رود که در طول دوازده ماه یا یک چرخه معمولی عملیات واحدهای تجاری به وجوه نقد تبدیل، فروخته و یا مصرف شوند. دارایی‌ های جاری شامل پول نقد و دیگر حساب‌ ها با قابلیت نقدشوندگی بسیار سریع می باشند. حساب های دریافتنی، موجودی محصولات، سهام و دیگر اوراق بهاداری که در بازار خرید و فروش یافت می‌ شوند و جزوءدارایی های جاری محسوب می شوند.

نقدینگی یا Liquidity: نقدینگی در علم حسابداری به زبان ساده به معنای اندازه‌ گیری سرعت تبدیل یک قلم به وجه نقد می باشد.

حساب دائمی یا real account: حساب دائمی یا حساب حقیقی در واقع نوعی حساب‌ های بدهی، دارایی و سرمایه می باشند که در پایان هر دوره بسته نمی‌ شوند.

گردش موجودی کالا یا Inventory turnover: گردش موجودی کالا در واقع نسبت ارزش تمام شده کالای فروخته شده به متوسط موجودی کالا می باشد. از طریق گردش موجودی کالا می‌ توان گفت که متوسط موجودی یک کالا، در طول یک سال چندین بار فروخته شده است.

تخفیفات فروش یا Sales Discounts: تنزل در نرخ دریافتی از یک مشتری بابت پرداخت سریع بدهی که از طرف فروشنده به عنوان انگیزه‌ ای برای سرعت بخشیدن در پرداخت برای مشتریان فراهم می گردد. یک حساب مورد نیاز برای درآمد فروش.

متوسط دوره وصول مطالبات: متوسط دوره وصول مطالبات، در مقایسه با میانگین حساب‌های دریافتنی به فروش روزانه می باشد. این نسبت نشان دهنده این مسئله می باشد که متوسط مطالبات در طول چندین روز وصول می‌ گردد.

روش حذف مستقیم: یک نوع متد حسابداری برای مطالبات از بین رفته است که در آن واحدهای تجاری منتظر می مانند تا پس از سوخت حساب‌ های دریافتی آن را در دفاتر مختلف ثبت کنند.

بهره: پولی می باشد که وام‌ گیرنده بابت استفاده از پول‌ های وام‌ دهنده به او پرداخت می‌ کند را به عنوان بهره در نظر گرفته می شود و یا در توضیح دیگر، بهره همان بهای پول وام گرفته شده‌ است.

اصول اصلی حسابداری چیست؟

اصل بهای تمام شده: بر طبق این اصل، بهای تمام شده مجموعه دارایی ها و خدمات خریداری شده می بایست به بهای تمام شده واقعی خود ثبت گردند. ممکن است شرایطی پیش آید که خریدار این اعتقاد را داشته باشد که در معامله سود کرده است و مبلغ دارایی بیشتر از مبلغ پرداخت اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟ شده دارای ارزش می باشد. در کل هر مبلغ پرداختی در مبادله ملاک قرار داده می شود و بهای تمام شده معادل ارزش نقدی هر مبادله است.

اصل تطابق هزینه با درآمد: در اصل تطابق هزینه با درامد، اندازه گیری میزان سود در هر دوره نیازمند مقابله هر دوره هزینه با میزان درامدهای صرف شده در همان دوره می باشد.

اصول اصلی حسابداری چیست؟

اصل تحقق درآمد: در اصل تحقق درآمد بدون در نظر گرفتن زمان دریافت وجه نقد، فقط در زمان تحقق، تشخیص داده می شود.

اصل شفاف سازی حقایق: همه داده ها و اطلاعات در تصمیم گیری مدیران مالی بسیار تاثیرگذار می باشند.

فرآیند های حسابداری شامل چند مرحله می باشند؟

در واقع فرآیندهای حسابداری در طول مراحلی می باشد که در هر دوره مالی به طور مکرر، تکرار می‌ شوند. هم چنین به این مراحل، چرخه حسابداری نیز گفته می شود.

جمع آوری اطلاعات و داده‌ های مالی: تشخیص معامله تجاری، قدم پایه در چرخه حسابداری می باشد. هر واحد تجاری موظف است با توجه به راهکارهای مالی، معاملات مالی و پولی را تشخیص دهد، در نتیجه فقط آن دسته از معاملاتی که به صورت پولی انجام می شوند، بررسی و ثبت می‌ شوند.

تحلیل و ثبت اطلاعات مالی: بعد از شناسایی هر تراکنش‌، قدم دوم چرخه حسابداری، تجزیه‌ و تحلیل رخدادهای مالی می باشد. در این قسمت با استفاده از داده های مالی می‌ توان هر رخداد مالی را نیز بررسی نمود.

فرآیند های حسابداری شامل چند مرحله می باشند؟

انتقال اطلاعات از دفاتر روزنامه به دفاتر کل: بعد از ثبت نمودن رخدادهای مالی در دفاتر روزنامه، حساب‌ های خصوصی در دفتر کل ثبت می‌ گردد. این کار به صاحب کسب و کار یا حسابدار کمک می‌ کند تا باقی مانده حساب را به شکل جداگانه تسلط داشته باشد، هم چنین در هر کسب و کاری، حسابدار نقش اصلی را ایفا می کند و باید گزارشات فصلی را در اختیار سران یک شرکت قرار دهد.

گرایش های حسابداری به چند دسته تقسیم می شوند؟

انواع مختلف گرایش های حسابداری با یکدیگر تفاوت چندان زیادی ندارند و با توجه به تامین نمودن نیازهای مختلف مشاغل و کسب‌ و کارها به انجام امور مالی گوناگون، گرایش‌ های مختلفی برای حسابداری تعریف شده است و به شرح موارد ذیل می باشد که عبارت است از:

حسابداری مدیریت (Managerial Accounting): منظور از حسابداری مدیریت، ارائه نمودن گزارش های مالی یک مجموعه به مدیران صرفا برای ارتقای سیستم می باشد. تهیه و بررسی داده های مالی یک شرکت بر عهده بخش حسابداری مدیریت می باشد.

گرایش های حسابداری به چند دسته تقسیم می شوند؟

حسابداری اجتماعی (Social Accounting): گرایش ویژه ای از حسابداری است که مسئولیت بررسی تاثیر عملکرد یک کسب‌ و کار بر جامعه را عهده دار است. در این سبک از علم حسابداری، تمرکز اصلی بر رفتار‌های یک کسب‌ و کار می باشد.

حسابداری مالیاتی (Tax Accounting): تمرکز این سبک از گرایش حسابداری بر روی مالیات می باشد و هدف اصلی آن شفاف سازی در محاسبات و کاهش نرخ بدهی مالیاتی می باشد.

کلام آخر

در این قسمت از مقاله به توضیح مهم ترین اصطلاحات حسابداری که هر حسابداری باید بداند پرداختیم و تمام تلاش خود را کردیم که بخشی مختصری از اصطلاحات حسابداری را شرح دهیم، هم چنین از همه شما عزیزان تشکر می کنم که تا پایان مقاله همراه ما بودید و خواهشمندم نظرات خود را برایمان کامنت کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.