نرخ بازگشت سرمایه چیست و ROI چگونه محاسبه میشود؟
ROI یا همان نرخ بازگشت سرمایه، یک اصطلاح تجاری متداول در کسب و کارها است. با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه، بازدهی مالی یک کسب و کار در گذشته و بازدهی بالقوه در آینده مشخص میشود. برای مدیران ارشد و اجرایی یک پروژه، نرخ بازگشت سرمایه بسیار مهم است، چرا که ROI میزان موفقیت سرمایهگذاری که روی یک کار انجام شده را مشخص میکند.
نرخ بازگشت سرمایه معمولا به شکل درصد یا نسبت نمایش داده میشود و این رقم چیزهای مختلفی را از جمله، میزان بازگشت مالی پروژه و بهرهوری آن را شفاف میکند.
در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا درباره نرخ بازگشت سرمایه بیشتر صحبت کنیم و بررسی کنیم که ROI چگونه محاسبه میشود؟
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در رابطه با هزینه اولیه آن اندازهگیری می کند. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به کسب و کارها کمک میکند تا سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری خود را در رابطه با هزینههای اولیه اندازه گیری کنند. ROI روی تصمیمات مالی مختلفی که یک کسب و کار میگیرد، اغلب تاثیر مستقیم میگذارد.
برخی از هزینهها به صورت مستقیم نرخ بازگشت ندارند. مثلا تعمیر صندلی یکی از کارمندان در دسته هزینههای غیر مستقیم قرار دارد. اما تمام این هزینهها در سرمایهگذاری کلان یک کسب و کار محاسبه میشود.
در بسیاری از موارد ROI برای محاسبه ارزش یک سرمایه گذاری استفاده میشود. برای مثال یک سرمایهگذار خطرپذیر میخواهد قبل از ایجاد هرگونه تعهدی بداند که نرخ بازگشت سرمایه بالقوه یک مجموعه چه قدر خواهد بود. در موارد اینچنینی محاسبه بازگشت سرمایه بالقوه یا واقعی شرکت معمولا با تقسیم درآمد یا سود سالانه شرکت بر میزان سرمایه اصلی یا فعلی انجام میشود.
در مجموع میتوان گفت که ROI کاربردهای مختلفی در یک کسب و کار دارد و رشد یا سقوط وجوه سرمایهگذاری شده در یک کار را اندازه گیری میکند.
چرا نرخ بازگشت سرمایه اهمیت بسیار زیادی دارد؟
تنها زمانی کسب و کارهای کوچک میتوانند راه رشد و پیشرفت خود را به درستی ادامه دهند که هزینههای خود را هوشمندانه مدیریت کنند و نرخ بازگشت سرمایه خود را با دقت محاسبه کنند.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک میکند تا یک سرمایهگذاری اشتباه را تا ابد ادامه ندهید! ادامه دادن هزینههای خود برای اهداف اشتباه راهی برای ورود به ورطه ورشکستگی و سقوط یک کسب و کار است. محاسبه دقیق ROI از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری میکند.
در نهایت باید گفت که نرخ بازگشت سرمایه ثمره درخت کسب و کارتان نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ یا فقدان وجود آن را به صورت شفاف به شما نشان میدهد. برای همین است که بررسی دقیق آن اهمیت زیادی دارد.
چه نرخ بازگشت سرمایهای خوب است؟
نرخ بازگشت سرمایه خوب برای هر کسب و کار و میزان سرمایهگذاری متفاوت است. همچنین معیار نرخ بازگشت سرمایه بر اساس نوع سرمایهگذاری که انجام میشود، متفاوت است.
برای مثال ممکن است شما تصمیم بگیرید تجهیزات و محیط کار را نوسازی کنید. در این صورت معیار نرخ بازگشت سرمایه خوب برای شما احتمالا بازدهی کارمندان خواهد بود.
یا اگر روی بازاریابی خود سرمایهگذاری کنید و آموزش مارکتینگ ببینید، معیار یک ROI خوب میزان فروش شما خواهد بود. به طور کلی یک ROI دو رقمی برای تازهکارها، نرخ بازگشت سرمایه خوب به شمار میرود و اگر نتیجه خوبی گرفتید، حتما باید دلایل آن را بررسی کنید تا روی مواردی که باعث موفقیت شما شدند سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید.
به طور کلی کسب و کاری موفق است که با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه خود در بخشهای مختلف، به صورت دقیق میداند که باید سرمایهگذاری خود را روی چه مواردی انجام دهد تا در نهایت ROI خود را هر روز بیش از پیش بهبود دهد.
نحوه محاسبه ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چگونه است؟
روشهای مختلفی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. یکی از آنها این است که سود خالص را بر میزان سرمایهگذاری که انجام شده تقسیم کنید:
ROI= سود خالص/میزان سرمایه گذاری * ۱۰۰
راه دیگری که برای محاسبه ROI وجود دارد این است که سود یک سرمایهگذاری را منهای هزینههای آن کنید و نتیجه را تقسیم بر هزینهها کنید:
ROI= (مقدار سرمایه گذاری – هزینهها)/ هزینهها
برای مثال اگر شما یک خانه را به مبلغ یک میلیارد تومان خریداری کنید و بعد از سه سال آن را به قیمت یک میلیارد و دویست میلیون تومان بفروشید، طبق فرمول دوم نرخ بازگشت سرمایه شما ۱۲% است.
معرفی نرمافزار محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
هر کاربر بسته به نیازهای مختلفی که دارد، از نرمافزار متفاوتی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکند.
به طور کلی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از نرمافزارهای ساده برای گوشیهای همراه گرفته تا نرمافزارهای پیچیده کامپیوتری قابل انجام است. برای دانلود نرم افزارهای موبایل کافی است در گوگل پلی یا بسترهای مشابه در گوشیهای IOS یک جستجوی ساده انجام دهید.
در کامپیوتر هم نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از برنامههای مختلفی مثل اکسل، CMR و کامفار قابل محاسبه است.
مزایای استفاده از ROI چیست؟
مهمترین ویژگی استفاده از ROI این است که درک سود و تأثیر سرمایه گذاری در تجارت شما میتواند هنگام تصمیم گیری برای کسب و کار شما بسیار حیاتی باشد.
نرخ نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ تورم چگونه محاسبه میشود؟
محاسبات مربوط به نرخ تورم و اعلام آن از سوی مراجع آماری کشور، به یکی از آمارهای پُرکاربرد در جامعه تبدیل شده و از نرخ تورم در مباحث مهمی مانند تعیین حقوق و دستمزد، نرخ سود بانکی، تعیین هزینه خدمات و . استفاده میشود.
به گزارش کارآفرین نیوز، یکی از چالش برانگیزترین مباحث مطرح در اقتصاد ایران، نرخ تورم و نحوه محاسبه آن است. به صورت کلی، تورم به افزایش مستمر و پایدار سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد و در یک دوره زمانی مشخص، گفته میشود. به بیان سادهتر، تورم افزایش سطح عمومی قیمتها در یک بازه زمانی مشخص است و عموما افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتها در محاسبه تورم نظر گرفته میشود.
درباره نرخ های تورم اعلامی، چند موضوع مطرح است. اولا اینکه نرخ تورم های اعلامی اغلب مورد پذیرش جامعه قرار نمی گیرند و بیشتر مردم فکر می کنند، محاسبات به درستی انجام نشده و یا قصد پنهان کاری در آماردهی ها وجود دارد. این مسئله به صورت کلی، باعث تضعیف آمارها و جایگاه مراکز آماری در ایران شده است.
برداشتهای اشتباه از آمارها
اغلب مردم می گویند قیمت ها بیشتر از درصدهای اعلامی مراکز آماری در هر دوره رشد دارد، اما نکته مهمی که وجود دارد این است که محاسبات به سرعت رشد قیمت ها اشاره دارد و نه میزان افزایش قیمت هر کالای مصرفی. به عنوان نمونه اگر رشد نرخ تورم کالاهای خوراکی در یک دوره، ۱۰ درصد بیان شود، به این معنی است که سرعت رشد قیمت کالاهای خوراکی به صورت متوسط در دوره مورد بررسی ۱۰ درصد بیشتر شده، نه قیمت کالا.
ممکن است ما بگوییم که قیمت برنج به یکباره گران شده، حال چگونه نرخ تورم ۱۰ نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ درصد است؟ بنابراین نرخ تورم ها به میزان افزایش قیمت ها اشاره ندارد و تنها سرعت رشد را بررسی می کند و از سویی میانگین سرعت رشد سبد در نظر گرفته شده مرکز محاسبه آمار برای اعلام نرخ تورم هر دوره است.
نکته دوم این است که به دلیل وجود مراکز مختلف آمارگیری، نرخ های اعلامی اغلب با یکدیگر متفاوت بوده و از اینرو نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی برای یک فصل با نرخ تورم مرکز آمار ایران دارای اختلاف است که البته دلایلی برای این موضوع برشمرده شده است.
مهم ترین دلایل بروز اختلاف در محاسبات آماری به سبد متفاوت کالای محاسبه شده به عنوان نمونه در بانک مرکزی و مرکز آمار ایران باز می گردد. همچنین اینکه سبد کالای مرکز آمار از اقلام بیشتری و حدود ۵۰۰ قلم کالا تشکیل شده و تمامی شهرها و روستاها را شامل می شود، اما نرخ تورم بانک مرکزی تغییرات قیمتی ۷۰ شهر را بررسی می کند. در عین حال، موضوع تفاوت در مبنا قرار دادن سال پایه نیز در اختلاف محاسبات و نتیجه گیری تاثیرگذار است.
طی سال های دهه ۸۰ و ۹۰ اختلافات فراوانی بین بانک مرکزی و مرکز آمار وجود داشت و اینکه کدام یک باید مرجع آمار قرار بگیرند، اختلاف نظر شدیدی وجود داشت. در نهایت نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ مجلس، مرکز آمار ایران را مرجع اعلام آمارها دانست، اما به دلیل قدمت بانک مرکزی در محاسبات آماری و همچنین استناد مراجع بین المللی به آمارهای بانک مرکزی، قرار شد بانک مرکزی نیز به محاسبات خود ادامه دهد.
با این وجود در مقاطعی، مقامات ارشد کشور بر لزوم رفع اختلافات آماری بین این دو مرجع آمارگیری برای جلوگیری از سردرگمی دستگاه های استفاده کننده از محاسبات آماری تاکید کرده اند.
روش محاسبه نرخ تورم
فرمول موجود برای محاسبه نرخ تورم که توسط بانک مرکزی و مرکز آمار مورد استفاده قرار می گیرد، تقریبا یکی است. در توضیحات فرمول مورد استفاده برای ارائه آمارهای نرخ تورم آمده است:
برای تبدیل ارزش ریالی مبلغی در یک مقطع زمانی نسبت به مقطع زمانی دیگر (در گذشته) از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) به شرح فرمول ذیل استفاده می شود:
مبلغ ریالی | × | عدد شاخص در مقطع زمانی مورد نظر | = | ارزش ریالی مبلغ در مقطع زمانی مورد نظر |
عدد شاخص در مقطع زمانی اول |
به منظور تسهیل این عملیات محاسبه گر تعبیه شده تا بدون مراجعه به جداول اعداد شاخص CPI بتوان تبدیل مورد نظر را انجام داد. همچنین مرکز آمار ایران درباره نحوه محاسبه نرخ تورم چنین می گوید: آمارهای تجمیعشده در نهایت در یک فرمول محاسباتی تحت عنوان شاخص لاسپیرز که روش محاسباتی استاندارد برای اندازهگیری تغییرات قیمتی در سطح جهانی است، جایگذاری میشود و از حاصل ضرب قیمت و مقادیر مصرفی (قیمتهای نسبی در وزنها) در صورت و مخرج این فرمول محاسباتی، شاخص قیمت مصرفکننده و یا نرخ تورم به دست میآید.
استفاده از نرخ تورم برای تعیین دستمزد تا مباحث سیاسی
از نرخ های اعلامی تورم در دوره های مختلف زمانی، استفاده های گوناگونی می شود. یک استفاده مهم از نرخ های تورم، مبنا قرار دادن آن برای افزایش حقوق و دستمزد سالیانه کارگران و کارمندان است. شورای عالی کار، هر ساله برای افزایش حداقل دستمزد سال آینده میلیون ها کارگر و مشمول قانون کار، نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی را در ماه های زمستان به عنوان مبنا قرار می دهد و دولت و مجلس نیز برای افزایش میزان حقوق کارمندان دولت و بازنشستگان در سال آینده، از نرخ تورم به عنوان مبنای افزایش دستمزد استفاده می کنند.
علاوه بر این، سازمان ها و دستگاه های مختلف برای برنامه ریزی و همچنین انجام پروژه ها و تعیین هزینه از نرخ های تورم و پیش بینی نرخ ها در دوره های آینده استفاده می کنند. همچنین در نظام بانکی نیز، نرخ تورم باید مبنای تعیین نرخ سود تسهیلات و سپرده ها قرار گیرد. با افزایش و کاهش نرخ تورم در دوره های مختلف زمانی، فشارها به بانک ها و بانک مرکزی برای تغییر نرخ سود سپرده ها و تسهیلات افزایش می یابد و این مسئله به اهمیت نرخ تورم و لزوم انجام محاسبات دقیق آن توسط مراجع آماری اشاره دارد.
از نرخ تورم در دوره های گوناگون فعالیت دولت ها، استفاده های سیاسی نیز شده است. از دستگاری در آمارها و تا پنهان کاری و دستور به توقف انتشار آمارها در دوره های گذشته می توان سراغ گرفت که وجود این مسائل به اهمیت بالای نرخ های تورم و ماسبات آماری در کشور اشاره دارد. در واقع، می توان گفت یکی از مباحثی که دولت ها از آن می توانند برای فشار به دولت های گذشته و یا گروه های رقیب استفاده کرده و یا در صورت کاهش نرخ تورم به عنوان عملکرد مثبت دولت خود از آن نام برده و مورد استفاده قرار دهند، نرخ تورم است
عملیات بازار باز چگونه انجام می شود؟
عملیات بازار باز یکی از مهم ترین ابزارهای بانک های مرکزی در دنیا برای کنترل حجم نقدینگی و پایه پولی است که مدیریت این دو متغیر منجر به کنترل نرخ سود بین بانکی (نرخ سود معاملات کوتاه مدت بین بانک ها) و در نهایت نرخ تورم می شود.
در واقع هدف از اجرای عملیات بازار باز، کنترل نرخ تورم با مدیریت نرخ های بهره کوتاه مدت در بازار بین بانکی است. در قالب این عملیات، بانک مرکزی برای نرخ تورم سالانه هدف گذاری کرده و برای دستیابی به این سطح از تورم دامنه ای (سقف و کف) برای نرخ سود کوتاه مدت تعیین می کند. به عنوان مثال بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تازگی برای سپرده گذاری بانک ها نزد بانک مرکزی نرخ سود 10 درصد و برای خط اعتباری بانک مرکزی (در قبال وثیقه گذاری اوراق بدهی دولت) به بانک ها نرخ سود 22 درصد تعیین کرده است.
به عبارت دیگر اگر بانکی نزد بانک مرکزی سپرده گذاری کند 10 درصد سود دریافت خواهد کرد و اگر از بانک مرکزی تقاضای خط اعتباری کند، مشروط به ارائه اوراق بدهی دولت به عنوان وثیقه، بانک مرکزی به آن بانک خط اعتباری با نرخ سود 22 درصد پرداخت خواهد کرد.
بانک مرکزی با این کار درواقع دامنه نرخ سود در شبکه بانکی را حداقل 10 درصد و حداکثر 22 درصد تعیین و جریان تسهیلات دهی و سپرده گیری بانک ها را به سمت اهداف پولی و تورمی خود هدایت می کند.
عملیات بازار باز چگونه انجام می شود؟
پس از این، جریان عملیات بازار باز آغاز می شود. سازوکار اجرایی عملیات بازار باز به این شکل است که بانک مرکزی در صورتی به این نتیجه برسد که نرخ سود در بازار بین بانکی از دامنه هدف گذاری شده فراتر رفته است، اقدام به خرید اوراق مالی دولت که قبلا توسط بانک ها از دولت خریداری شده است، می کند.
از طرف دیگر اگر سیاست گذار پولی (بانک مرکزی) به این نتیجه برسد که حجم نقدینگی بیشتر از اهداف تعیین شده است و این پدیده باعث کاهش غیرمنطقی نرخ سود (نرخ بهره) شده است، اقدام به فروش اوراق مالی خود که پیش تر از بانک ها خریداری کرده است، می کند.
سازوکار کلی عملیات بازار باز
به عنوان مثال فرض می کنیم بانک مرکزی نرخ تورم را برای سال جاری 22 درصد و دامنه نرخ سود بین بانکی را 10 تا 22 درصد قرار داده است اما نرخ سود در بازار بین بانکی بین بانکی به سطح 22 درصد و یا بیشتر از آن رسیده است. در این شرایط بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود بانکی و قرار گرفتن آن در دامنه تعیین شده، اوراق مالی دولت نزد بانک ها را خریداری می کند. با خرید این اوراق حجم نقدینگی در بازار بین بانکی افزایش و نرخ سود در این بازار کاهش می یابد.
همین مثال را برای حالت معکوس آن می توان به کار برد. بانک مرکزی نرخ تورم هدف را 22 درصد و دامنه نرخ سود بین بانکی هدف گذاری شده برای بانک مرکزی 10 تا 22 درصد است اما نرخ سود در بازار بین بانکی به کف دامنه نزدیک شده است. بانک مرکزی برای ایجاد تعادل در نرخ سود در این بازار اوراق مالی دولت که پیش تر خریداری کرده است را در بازار بین بانکی عرضه می کند. با این عرضه بخشی از نقدینگی مازاد بانک ها صرف خرید اوراق شده و معادل آن نقدینگی کاهش می یابد. به عبارت دیگر نقدینگی مازاد توسط بانک مرکزی جمع آوری می شود.
*عملیات بازار باز چگونه موجب کاهش نرخ تورم می شود
یکی از آثار اجرای عملیات باز نظام مند شدن رفتار و رابطه مالی بانک ها با بانک مرکزی است. تا پیش از اجرای عملیات باز بانک ها بدون ارائه وثیقه (اوراق مالی دولت) اقدام به اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی می کردند. بانک ها با این اضافه برداشت ها به راحتی برای جذب سپرده بیشتر نرخ سود سپرده را بالا برده و مسابقه جذب سپرده به راه می انداختند.
از طرف دیگر تزریق پایه پولی از محل منابع بانک مرکزی به شدت غیرهدفمند شده و بخش عمده آن بابت پرداخت سود سپرده مصرف می شد. این اتفاقات موجب زیان دهی و تخریب ترازنامه بسیاری از بانک ها شد. همچنین موجب افزایش بدهی بانک های تجاری خصوصی از 2800 میلیارد تومان در شهریور ماه سال 92 به 109 هزار میلیارد تومان در مهر ماه 97 شد. کار به مرحله ای رسید که بیش از یک سوم حجم کل پایه پولی را بدهی بانک ها به بانک مرکزی تشکیل می داد.
نرخ بالا و غیرمنطقی سود سپرده، افزایش نرخ سود تسهیلات، انحراف منابع بانک ها، نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ کاهش نرخ سرمایه گذاری در اقتصاد، کاهش شدید قدرت مالی و اعتباری بانک ها و به تبع آن کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ تورم از نتایج ساختار قبلی نظام بانکی و رابطه بانک ها با بانک مرکزی بود.
اما اجرای عملیات بازار در حالت بلوغ این ساختار و نهایی آن، رابطه بانک با بانک مرکزی را نظام مند کرده و هرگونه تغییر در سطح بدهی بانک ها به بانک مرکزی را منوط به ارائه وثایق به بانک مرکزی خواهد کرد. بانک مرکزی متناسب با وضعیت متغیرهای پولی و نرخ سود بین بانکی و اهداف پولی خود برای خرید یا عدم خرید اوراق مالی دولت نزد بانک ها، تصمیم گیری خواهد کرد.
در صورتی که بانک مرکزی از بانک در قابل اخذ اوراق مالی دولت، خط اعتباری بدهد، بانک در قالب قراردادی منعقد شده با بانک مرکزی موظف به بازپرداخت بدهی در مهلت تعیین شده و بازپس گیری وثایق خود است. در صورتی که به هر دلیلی بانک نتواند در مهلت تعیین شده بدهی خود را بازپرداخت کند، اوراق در وثیقه به تملک بانک مرکزی درخواهد آمد.
در واقع بانک مرکزی اوراق مالی دولت که به عنوان وثایق خط اعتباری اعطایی به بانک بانک، گرفته بود را تصاحب می کند. دراین شرایط بانک مرکزی می تواند برای خنثی کردن نقدینگی خلق شده ناشی از اعطای خط اعتباری به بانک، اوراق تملک شده را در بازار بین بانکی به حراج گذاشته و معادل ارزش بازاری آن را فروخته و نقدینگی از اقتصاد جمع آوری کند.
* ایجاد بستر کم ریسک برای سرمایه گذاری بانک ها
یکی دیگر از آثار اجرای عملیات بازار ایجاد بستری مطمئن و کم ریسک برای سرمایه گذاری بانک هاست. درواقع بانک ها در شرایطی که اقتصاد در رکود به سر می برد و یا نااطمینانی و ریسک اعطای تسهیلات افزایش یافته است، می توانند با خرید اوراق مالی دولت، سود متعارفی را برای سپرده های خود به دست بیاورد.
اجرای عملیات بازار باز تغییرات قابل توجهی در ساختار نظام بانکی و رابطه دولت و بانک مرکزی به وجود می آورد و حتی تا حدودی رابطه دولت و بانک مرکزی را اصلاح می کند. در صورت اجرای درست و دقیق عملیات بازار باز حداقل از جانب شبکه بانکی می توان امیدوار به کنترل و کاهش نرخ تورم به صورت پایدار و بلندمدت بود.
در کنار این اقدامات، اصلاح رابطه دولت و بانک مرکزی با قطع رابطه ارزی دولت و بانک مرکزی و اصلاح ساختار بودجه عمومی دولت، اقتصاد ایران برای همیشه از شر تورم های دو رقمی خلاص خواهد شد و ایران همانند بسیاری از کشورها در دامنه تورمی صفر تا 5 درصد قرار خواهد گرفت
ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه میشوند؟
تصور کنید سازمانتان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار میرود این دستگاه تا پنج سال، بازدهیای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیرهتان تصمیم میگیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسبوکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین میکند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایهگذاری نکنند؟
در نگاه اول، تصمیمات سرمایهگذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر میرسند. سرمایهگذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایهگذاری، واقعا کمتر از سرمایهگذاری اولیه ارزش داشته باشد.
حتما فرصتهای سرمایهگذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایهگذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایهگذاری کنیم؟ قبل از سرمایهگذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟
در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایهگذاری نگاهی میاندازیم:
- ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).
این رویکردها، پایههای تصمیمات سرمایهگذاری هستند. با یادگیری آنها، میتوانید دلیل تصمیمات خاص سرمایهگذاری در سازمانتان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیمهای درستتری هم بگیرید!
اگر احساس کردید برخی از فرمولهای این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آوردهایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.
اگر در دنیای مالی تازهکار هستید، توصیه میکنیم حتما مقالهی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.
ارزش فعلی (PV)
ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت میکنید. میتوانید از آن برای پیشبینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایهگذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.
PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دستتان برسد، بیشتر ارزشش را از دست میدهد. اگر از شما سؤال میکردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت میکنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون میتوانید اکنون پول را سرمایهگذاری کنید و بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.
برای محاسبهی PV به نرخ بهرهی قابل مقایسه نیاز دارید و سادهترینشان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایهی خود در بانک به دست خواهید آورد.
برای مثال ممکن است شما سرمایهای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم میدانید که سرمایههای قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟
این فرمولی است که میتوانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:
C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال
r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایهگذاریهای قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.
با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:
15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26
بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.
اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادلهی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده میکنیم:
Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t
Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده
r = نرخ درآمد به صورت کسر
t = تعداد دورهها (مثلا برای ۵ سال، t=5)
اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را بهصورت زیر محاسبه میکنیم:
r = 0.15 (15 percent)
15,000,000/(1 + 0.15)^4 = 8,576,298.68
بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.
نرخ بازده بهکاررفته برای محاسبهی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده میشود. هزینهی فرصت عبارت است از هزینهی سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاری دیگر. اگر سرمایهی «الف» را بخرید، پس سرمایهی «ب» را نمیخرید، بنابراین هزینهی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایهی «ب» و درآمد واقعی سرمایهی «الف» است.
ارزش خالص فعلی
ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایهگذاری، یعنی تفاوت بین هزینهای که برای شروع سرمایهگذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریانهای درآمدی که از آن سرمایهگذاری برای شما ایجاد میشود. NPV به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایهگذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.
NPV را به این صورت محاسبه میکنیم:
I = هزینهی سرمایهگذاری شده
باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:
NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایهگذاری)
بنابراین این نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم میکند.
فرمول NPV در این مورد به این صورت است:
NPV = (C1/(1 + r)t) – I
NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000
در این مثال، احتمالا سرمایهگذاری ۱۳ میلیون تومانی را انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایهگذاری توانایی بالقوهی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایهگذاری این پول در بانک دارد.
برای محاسبهی NPV در سرمایهگذاریهایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایهی اولیه را کم کنید.
بنابراین فرمول NPV شبیه این است:
NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0
C0 = میزان نقدینگی اولیه
Ct = جریان نقدی برای دوره زمانی مورد نظر
t = تعداد دوره زمانی
r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما میگوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سالهای آتی را که به دست میآورید، با هم جمع ببندید.)
در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایهگذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشتهاند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.
در این مثالها، تصور کردهایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایهگذاری ثابت میماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایهگذاریها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار بردهایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کردهایم که همهی سرمایهگذاریها پیشاپیش انجام میگیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همینطور است) باید NPV خود را بر اساس جریانهای نقدینگی خالص برای هر دوره پایهریزی کنید.
مثالی از ارزش خالص فعلی
یک فرصت سرمایهگذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت میکند. هزینهی اولیهی این سرمایهگذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایهگذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایهگذاری شرکت میکنید؟
۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.
سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79
سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37
سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19
۲. همهی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:
Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35
۳. NPV را حساب کنید.
NPV = 2,191,807,210.35 – C0
NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000
از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایهگذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات دربارهی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، میتواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.
همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابیهای PV و NPV به میزان دقت در تخمینهایی که میزنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره میتواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.
نرخ بازده داخلی
یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایهگذاریها عبارت است از محاسبهی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیلشده هم نامیده میشود.
ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است.
شما وقتی IRR را محاسبه میکنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایهگذاری تعریف میکنید. برای مثال شاید سازمانتان مشخص کند که فقط پروژههایی را اجرا میکند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربهسر میشناسند.
معمولا IRR به صورت درصد بیان میشود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایهگذاریهای دیگر باشد، به این معنی است که ممکن است این سرمایهگذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.
این روش در بین سرمایهگذارانی محبوب است که میخواهند از طریق سرمایهگذاریشان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبهی سریع نشان میدهد که یک سرمایهگذاری خاص، چه نرخ بازدهای را طی یک دورهی زمانی مشخص به ارمغان میآورد.
در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت میشود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمیآید:
0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I
محاسبهی ارزش IRR میتواند خیلی پیچیده شود. اما شما میتوانید یک صفحهی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.
مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل
فرصتی بهدست آوردهاید که در ازای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصتهای دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایهگذاری مشابهی فراهم میکنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصتهای دیگر سرمایهگذاری کنید؟
پاسخ با استفاده از اکسل:
ابتدا باید دادههایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینهی سرمایهگذاری است)
سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنید. در پنجرهی باز شده در قسمت values، آدرس سلولها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. میتوانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست میآورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایهگذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد.
IRRها مخصوصا وقتی در کنار NPVها استفاده میشوند مفید هستند. IRRها به نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ شما کمک میکنند نرخ بازده سرمایهگذاری را بهدست آورید. در حالیکه NPVها به شما کمک میکنند تا اندازهی مطلق بازده را ارزیابی کنید.
این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار سادهای توضیح میدهد. به طور عملی، این محاسبات میتوانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام میدهید، مطابق با این قوانین است.
برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشتهی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژهها از دیدگاه مالی است.
نرخ بهره (Interest Rate)
برای ورود به موضوع نرخ بهره، لازم است ابتدا با مفهوم بهره و سود آشنا شویم.
به بهای دارایی وام گرفته شده، بهره (به انگلیسی Interest) گفته میشود.
نرخ بهره (به انگلیسی Interest Rate)، به درصدی از دارایی یا پول گفته میشود که به وامدهنده به منظور جبران استفادهی وامگیرنده از داراییهایش تعلق میگیرد. نرخ بهره یا Interest Rate براساس درصد بیان میشود.
خلاصه مطلب:
در سیستم مالی و پولی، منطقی نیست که شخصی به شخص دیگر پول را به رایگان قرض دهد. اگر علی بخواهد 10,000 دلار از حسن قرض کند، حسن برای این که این پول را به او قرض بدهد، نیاز به یک مشوق و انگیزه خواهد داشت. این مشوق، بهره است.
بهره نوعی کارمزد است که وقتی علی بخواهد قرضش را پس بدهد، به مبلغی که قرض گرفته اضافه میشود.
نرخهای بهره در بخش عمومیتر اقتصاد تاثیر عمیقی دارند و افزایش یا کاهش آنها، بسیار روی رفتار مردم تاثیرگذار است.
به بیان ساده و خلاصه، ماجرا به این صورت است:
- نرخهای بهره بالاتر باعث افزایش تمایل مردم به پسانداز کردن پولشان میشود؛ چون بانکها بابت این که پول مردم نزدشان سپرده گذاشته شود، مبلغ بیشتری میپردازند. همچنین جذابیت قرض و وام گرفتن برای مردم کم میشود؛ علت این مسئله این است که مردم باید در ازای مبلغ و اعتباری که دریافت کردهاند، پول بیشتری بدهند.
- نرخ بهره پایینتر باعث میشود که مردم بخواهند وام بگیرند و پولشان را خرج کنند؛ چون پولی که در بانک دارند، افزایش نمییابد. علاوهبراین، بابت پولی که به عنوان وام میگیرند، نیاز نیست مبلغ خیلی زیادی بپردازند.
شرح مفصلتر را در ادامه بخوانید.
مقدمه ماجرا
اولین چیزی که لازم است بدانید، این است که اعتبار، نقشی حیاتی در اقتصاد جهانی بازی میکند.
در واقع، اعتبار، موتور محرک تراکنشهای مالی است.
اشخاص میتوانند به کمک اعتبار، سرمایهای را که در دسترس ندارند، اهرم کنند و آن را در آینده پس بدهند و تسویه کنند. کسبوکارها میتوانند با استفاده از اعتبار، به خرید منابع بپردازند، سپس از آن منابع برای سود کردن استفاده کنند و در نهایت پول قرضدهنده را پس بدهند.
مصرفکننده میتواند برای خرید کالا وام بگیرد و بعد آن را در طول زمان در قسطهایی با سود کم پس بدهد.
صد البته که قرضدهنده باید یک انگیزه مالی داشته باشد که به دلیل آن از اول حاضر شود که اعتبار بدهد. در اکثر مواقع، این انگیزه همان بهره است. در این مقاله مبحث نرخهای بهره و نحوه کار آنها را شرح میدهیم.
نرخ بهره چیست
بهره، به زبان ساده مبلغی است که قرضگیرنده به قرضدهنده پرداخت میکند.
ممکن است اگر علی بخواهد از حسن پول قرض کند، حسن به او بگوید که این 10,000 دلار را در صورتی به تو قرض میدهم که 5 درصد بهره روی آن بدهی.
این یعنی علی در پایان موعد مقرر و دورهای که مشخص شده است، باید اصل پولی که قرض گرفته به علاوه 5 درصد آن را پس بدهد. بنابراین او به حسن 10,500 دلار بدهکار است.
بنابراین، نرخ بهره، درصد بهرهای است که به ازای هر دوره بدهکاریم. اگر نرخ بهره، سالانه 5 درصد باشد، علی در سال اول 10,500 دلار بدهکار میشود.
از اینجا به بعد، ماجرا میتواند به دو شکل باشد (بهره ساده یا مرکب) به شرح زیر:
- بر اساس نرخ بهره ساده، در سالهای بعدی هم 5 درصد اصل پول دریافت میشود.
- بر اساس نرخ بهره مرکب، در سال اول 5 درصد 10,500 دلار دریافت میشود. در سال دوم، 5 درصد حاصل جمع 10,500 دلار با 5 درصد بهره سال گذشتهاش نرخهای بهره چگونه تعیین می شوند؟ دریافت میشود. 5 درصد 10,500 دلار برابر با 525 دلار است که وقتی به 10,500 دلار اضافه شود، برابر با 11,025 خواهد شد.
در واقع در سال دوم 5 درصد این 11,025 دلار دریافت میشود. در سالهای بعدی هم همین روند ادامه مییابد.
چرا نرخ بهره مهم است
اگر معاملات خود را تنها با رمزارزها، پول نقد یا سکههای طلا انجام نمیدهید، نرخهای بهره، مانند بسیاری افراد دیگر، روی شما هم اثرگذار خواهند بود. حتی اگر راهی پیدا کنید که پول همهچیز را با بیتکوین بپردازید، باز هم به دلیل اهمیت نرخهای بهره در اقتصاد، اثر آنها را احساس خواهید کرد.
مثلاً یک بانک تجاری را در نظر بگیرید. تمام مدل کسبوکار آنها، یعنی سیستم ذخیره جزئی یا ذخیره کسری، حول قرض گرفتن و قرض دادن میگردد.
وقتی شما پولی نزد بانک سپرده میگذارید، نقش قرضدهنده را ایفا میکنید. شما از بانک، بهره دریافت میکنید؛ چرا که بانک، سرمایه شما را به اشخاص دیگر وام میدهد. در مقابل، وقتی که وام میگیرید، شما به بانک بهره پرداخت میکنید.
بانکهای تجاری در تعیین نرخ بهره انعطاف چندانی ندارند و این کار به عهده نهادهایی به نام بانک مرکزی است.
بطور مثال فدرال رزرو آمریکا، بانک خلق چین و بانک انگلستان که نام بانکهای مرکزی این کشورها هستند را در نظر بگیرید. وظیفه آنها مداخله در اقتصاد برای سالم نگهداشتن آن است. بانک مرکزی با ایجاد اصلاح اقتصاد، چرخهای آن را در حال حرکت نگه میدارد. یکی از کارهایی که آنها برای دستیابی به این هدف انجام میدهند، افزایش یا کاهش نرخهای بهره است.
این را تصور کنید که اگر نرخ بهره بالاتر باشد، شما بابت وام دادن پولتان، بهره بیشتری دریافت میکنید. سمت دیگر ماجرا این است که اگر وام بگیرید یا پول قرض کنید، برایتان گرانتر تمام میشود؛ چون مبلغ بیشتری بدهکار میشوید. برعکس، وقتی نرخ بهره پایین باشد، وام دادن خیلی بهصرفه نیست و در مقابل، وام گرفتن جذاب میشود.
در نهایت این مقیاس، رفتار مصرفکنندهها را کنترل میکند. معمولاً نرخ بهره را وقتی مردم کمتر پول خرج میکنند، کاهش میدهند تا اشخاص و کسبوکارها به وام گرفتن تشویق شوند و خرج کردن آنها تحریک شود. در این صورت، وقتی که اعتبار بیشتری در دسترس مردم است، میتوان امیدوار بود که بروند و آن را خرج کنند.
کاهش نرخ بهره، میتواند ابزار خوبی برای احیای دوباره اقتصاد در کوتاهمدت باشد اما همچنین تورم را هم به دنبال دارد. زیرا اعتبار بیشتری در دسترس است اما میزان منابع ثابت مانده است.
بهعبارتدیگر، تقاضا برای کالاها افزایش یافته است اما عرضه زیاد نشده است. به طور طبیعی قیمتها شروع به افزایش یافتن میکنند تا تعادل برقرار شود.
در آن نقطه، نرخ بهره بالا میتواند برای مقابله با این اتفاق به کار برده شود. بالا بردن نرخ بهره باعث کاهش حجم اعتبارِ در گردش میشود؛ چون همه شروع به پسدادن بدهیشان میکنند. چون در این مرحله بانکها بهرههای درستوحسابی به سپردهگذارها میدهند، اشخاص تمایل پیدا میکنند که پولشان را پسانداز کنند و سود آن را دریافت کنند. با کاهش تقاضا برای کالاها، تورم هم کاهش مییابد اما از سمت دیگر، رشد اقتصاد هم کند میشود.
نرخ بهره منفی چیست
اقتصاددانها و متخصصین، اغلب از نرخ بهره منفی صحبت میکنند.
همانطور که میتوانید تصور کنید، نرخ بهره منفی، نرخ زیر صفر است که باعث میشود برای وام دادن یا سپرده گذاشتن پولتان، نیاز باشد که حتی مبلغی را هم بپردازید. برای توضیح بیشتر باید گفت که چنین چیزی باعث میشود وام دادن برای بانک هزینهزا شود و مشخصاً پسانداز کردن پول هم هزینهبردار خواهد شد.
ممکن است این مفهوم، احمقانه و عجیب به نظر برسد. هر چه نباشد، مگر وامدهنده نیست که ریسک بازپسندادن پول توسط وامگیرنده را به جان میخرد؟ پس چرا باید برای وام دادن مبلغی را هم بپردازد؟
شاید به همین دلیل است که نرخ بهره منفی چیزی مثل آخرین راه چاره برای نجات اقتصادهای در حال غرق شدن است. ایده این ماجرا از ترس اشخاص در زمان رکود اقتصادی میآید. در این زمان، افراد ترجیح میدهند پول خود را نگه دارند تا اوضاع درست شود و بعد وارد هرگونه فعالیت اقتصادی شوند.
وقتی نرخها منفی باشند، چنین رفتاری منطقی به نظر نمیرسد. در این زمان، وام گرفتن و خرج کردن پول، منطقیترین و عقلانیترین کار ممکن است. به این دلیل است که در شرایط نابهسامان و غیرعادی اقتصادی، نرخ بهره منفی، توسط بعضی به عنوان یک راهحل معتبر شناخته میشود.
نحوهی محاسبه نرخ بهره و عوامل موثر بر آن
درصد پرداختی به عنوان بهره روی پول، به عوامل مختلفی بستگی دارد.
برای مثال، وقتی فعالیت طرف وامگیرنده ریسک کمی داشته باشد، نرخ بهرهی کمی برای او در نظر گرفته میشود.
در مقابل، اگر ریسک فعالیتش بالا باشد، به تبع آن، نرخ بهرهی بیشتری نیز از او اخذ میشود.
البته در برخی اقتصادهای در حال توسعه، به علت نبود ساختار کارآمد، نرخهای بهره به صورت دستوری و حمایتی و بدون توجه به روند بازار، اعمال میشوند.
عوامل موثر بر نرخ بهره در ایران، به طور خلاصه شامل موارد زیر هستند:
- دستورالعملهای دولتی
- کنترل و مداخله در بازار
- عرضه و تقاضا در بازار
- بلوغ سرمایهگذاری
- نرخ تورم و…
نرخ بهره بدون ریسک یا سود بانکی چیست؟
واضح است که برای سرمایهگذاری در هر کسب و کاری، باید ریسکهای احتمالی را نظر گرفت.
البته با قطعیت نمیتوان دربارهی نرخ سود حاصل تصمیم گرفت؛ اما روشن است که بانکها و مؤسسات مالی همواره مقصد بدون ریسکی برای سرمایهگذاری به شمار میآیند.
با سرمایهگذاری در بانکها میتوانید مطمئن باشید که در پایان دوره مقدار سود مشخصی به سرمایهتان تعلق خواهد گرفت.
از آن جایی که طی این فرایند، بانکها از شما وام میگیرند (به صورت سپرده)؛ موظف به پرداخت مبلغی به عنوان نرخ سود به شما هستند.
نرخ بهره تعیین میکند که یک بانک برای نگهداری سرمایهی شما در سپردهی خود چقدر خواهد پرداخت. این نرخ، توسط بانک مرکزی یا خزانهداری هر کشور تصویب میشود که در هر اقتصاد متفاوت است.
نرخ بهره فدرال رزرو
فدرال رزرو همان بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا است.
نرخ بهره فدرال رزرو به سودی که بانکها موظف به پرداخت آن در وامهای خود هستند، اطلاق میشود.
نرخ بهره فدرال رزرو توسط رئیس بانک مرکزی آمریکا تعیین میشود.
این نرخ با توجه به شرایط اقتصادی آمریکا متغیر است و عوامل متعددی بر آن تأثیر دارد.
از آن جایی که افزایش یا کاهش نرخ بهره فدرال رزرو به معنای ضعیف یا قوی شدن دلار آمریکا است؛ این تغییرات، تأثیر شگرفی بر اقتصاد دنیا خواهد داشت.
همان طور که گفتیم یکی از عوامل مؤثر بر نرخ بهره، تورم است.
در موقعیت تورم، فدرال رزرو برای مهار تورم، نرخ بهره را بالا میبرد تا تعادل را به شرایط اقتصادی بازگرداند.
در دورهای که نرخ بهره فدرال رزرو بالا باشد، مردم با توجه به بازپرداخت بیشتر، وام کمتری میگیرند. در نتیجه با کاهش هزینهها، تورم کاهش میابد.
در شرایط معکوس، فدرال رزرو با کم کردن نرخ بهره، رونق را به بازار میآورد. در نتیجه وقتی نرخ بهره کم باشد، کسب و کارها وام بیشتری دریافت میکنند و در نتیجه بازار پویاتر میشود.
از آن جایی که دلار آمریکا نقشی کلیدی در اقتصاد جهان دارد؛ تغییرات در نرخ بهرهی فدرال رزرو، نه تنها اقتصاد این کشور، بلکه اقتصاد بسیاری از کشورهای دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
این سیاست پولی آمریکا، علاوه بر کشورهایی که با او مراودات تجاری دارند، بر سایر کشورها نیز تأثیر خواهد گذاشت.
جمعبندی
در ظاهر، نرخ بهره مفهوم بسیار ساده و سرراستی به نظر میرسد اما با این وجود، نرخ بهره، بخشی جداییناپذیر از اقتصادهای مدرن است.
همانطور که دیدیم، تنظیم نرخ بهره میتواند باعث ایجاد تغییر بنیادی در رفتار اشخاص و کسبوکارها شود. برای همین است که بانکهای مرکزی در استفاده از نرخهای بهره، نقشی فعالانه ایفا میکنند تا بتوانند به وسیله آن، اقتصاد ملتها را زنده نگه دارند.
برای کسب اطلاعات و آگاهی بیشتر در رابطه با مفاهیم اقتصادی و مالی با بورسینس همراه باشید.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما