جزئیات خبر
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
چگونه از گپ قیمتی استفاده کنیم؟
چرا گپ قیمتی (Gap) مهم است؟ زمانی که سطوح حمایتی یا مقاومتی رسم میکنید، وجود گپ میتواند به این سطوح اعتبار دهد. هر چه در یک سطح قیمتی، انطباقهای بیشتری وجود داشته باشد، آن سطح قویتر خواهد بود. اگر سطح حمایتی یا مقاومتی و گپ قیمتی را با استراتژی پرایس اکشن در یک روند صعودی یا نزولی ترکیب کنید، شانس موفقیت در معامله هم به طور قابلتوجهی افزایش خواهد یافت.
گپ یا شکاف در فارکس چیست؟
قبل از شروع صحبت در مورد مزایای تکنیکالی گپها، مهم است که ابتدا بدانید که چگونه آنها را در یک نمودار شناسایی کنید. در تصویر زیر، نمودار روزانه EURUSD چندین شکاف را نشان میدهد که طی سه ماه ایجاد شدهاند.
آموزش فارکس: گپ همان اختلاف قیمت باز شدن کندل فعلی با قیمت بسته شدن کندل قبلی است.
با توجه به نمودار بالا، بازار چندین شکاف تشکیل داده است، بدین صورت که قیمت باز شدن روزانه بالاتر یا پایینتر از قیمت بسته شدن روز قبل بوده است که این نشاندهنده یک گپ در بازار است.
گپهای آخر هفته
گپهای هفتگی در ابتدای معاملات هفته ظاهر میشوند. قیمت بازگشایی هفته جدید معاملاتی با قیمت بسته شدن هفته پیش فاصله زیادی دارد و به همین دلیل گپ قیمتی تشکیل میشود. هر سال معاملاتی از پنجاه و دو هفته تشکیل شده است و وجود گپهای آخر هفته در بازار فارکس شایعتر هستند.
گپهای ماهانه
گپ ماهانه بین قیمت بسته شدن ماه قبل و قیمت باز شدن ماه جدید، شکل میگیرد. توجه به این نکته مهم است که گپ ماهانه فقط در صورت شروع ماه جدید در آخر هفته ایجاد میشود. اگر ماه جدید در طول هفته شروع شود، امکان اینکه شکاف ایجاد شده قابل توجه نباشد وجود دارد.
گپهای سالانه
همانطور که از اسم این شکاف پیداست، با شروع سال جدید شکل میگیرد. از آنجایی که معاملات خُرد در تعطیلات اول ژانویه بسته است و معامله گران بزرگ مایل هستند که معاملات خود را قبل از پایان سال نقد کنند، با شروع معاملات خُرد در ۲ ژانویه، گپ سالانه ایجاد میشود. گپ سالیانه معمولاً دلایل ایجاد شکاف قیمتی در نمودار سهم در مهر و مومهای آینده نیز بازار را تحت تأثیر قرار میدهد.
گپ باز یا بسته نشده
گپ “بسته نشده” شکافی است که ایجاد میشود و بیش از یک هفته باز است. به عبارتی، بیش از یک هفته معاملاتی طول میکشد تا بازار گپ شکل گرفته را پُر کند که این نوع گپها میتوانند هفتگی، ماهانه و سالیانه باشند. به خاطر داشته باشید که گپهای مهم و کلیدی در فواصل زمانی بالاتر رخ میدهند. بدین معنی که گپ یک ساله مهمتر از گپ یک ماهه است و هم چنین گپ ماهانه مهمتر از گپ هفتگی است.
تصویر زیر مثالی از گپ بسته نشده است:
آموزش فارکس: گپ قیمتی می تواند تا مدت ها پُر نشود!
با توجه به نمودار روزانه AUDUSD، گپ ماهانه ایجاد شده و به طور تقریبی بازار ۵۰ پیپ افت کرده است. گپ قیمتی بعد از گذشت ۱۱ روز پُر شده است. به محض پر شدن گپ، بازار در جهت گپ (جهت نزولی) حرکت کرده است.
تصویر زیر نیز نوع دیگری از گپ بسته نشده است:
آموزش فارکس: بعد از پر شدن گپ قیمتی بازار به روند صعودی و قبلی خود بازگشته است.
گپ هفتگی در طول یک رالی صعودی شکل گرفته و موجب تقویت ۶۰ پیپی قیمت شده است. این شکاف به مدت ۵۰ روز “پر نشده” است. اما به محض اینکه بازار گپ را پوشش داده، به روند قبلی خود ادامه داده است.
استفاده از گپهای قیمتی در سطوح کلیدی
همانطور که به خوبی میدانید، موفقیت شما به عنوان یک معاملهگر فارکس تا حد زیادی به توانایی شما در شناسایی سطوحی در بازار بستگی دارد که احتمالاً قیمت به آنها واکنش نشان خواهد داد و این سطوح، سطح حمایتی یا مقاومتی نیز نامیده میشوند. در ابتدای این مقاله نیز اشاره کردیم که وجود گپ قیمتی میتواند به سطوح کلیدی اعتبار ببخشد. به مثال زیر توجه کنید:
آموزش فارکس: گپ قیمتی با حمایت قبلی بازار انطباق دارد و بعدا هم به مقاومت کلیدی بازار تبدیل شده است.
نتیجهگیری
گپ قیمتی میتواند برای معاملهگر پرایس اکشن یک سیگنال قوی باشد. گپها میتوانند به سطوح کلیدی اعتبار ببخشند که این امر میتواند شانس موفقیت معاملات را بالا ببرد. فقط کافی است این موارد مهم را در دلایل ایجاد شکاف قیمتی در نمودار سهم هنگام استفاده از گپهای فارکس به خاطر بسپارید:
- شکافهای بزرگتر و قویتر میتوانند باعث تغییر جهت بازار شوند.
- گپهایی که در تایم فریمهای بالاتر (هفتگی، ماهیانه و سالانه) شکل میگیرند، تأثیر بیشتری نسبت به تایم فریمهای کوچکتر (روزانه، چهارساعته، یکساعته و…) دارند.
- گپ بسته نشده، گپی است که در طول یک هفته معاملاتی پُر نشده باشد.
- هنگامیکه از گپهای قیمتی به عنوان اصل انطباق در سطوح کلیدی استفاده میکنید، باید این نکته را به یاد داشته باشید که این سطح کلیدی باید بدون وجود گپ نیز معتبر باشد.
آخرین مطالب
شارژ حساب فیبوگروپ با ارزان ترین نرخ بازار
از نرخ های بسیار بسیار رقابتی و ارزان ما برای شارژ حساب های خود در بروکر فیبوگروپ بهره مند شوید
نمودار قیمت چیست؟ تعریف نمودار قیمت ارز های دیجیتال
نمودار قیمت چیست؟ تعریف نمودار قیمت ارز های دیجیتال؛ پول پول پول! همه چیز در مورد قیمت هست، حتی در بازار سهام، اگر سهام خوب رو با قیمت نامناسبی خریداری کنیم، میتونه زیان ده باشه. برای این کار باید بدونیم نمودار چیه. تجزیه و تحلیل فنی همه چیز در مورد تعیین قیمت مناسب هست. حتی روندهای بازار رو با استفاده از قیمت سهام ترسیم میکنه. با این حال، همه این اقدامات در مکانی به نام "نمودار سهام" اتفاق میفته. تحلیل روند بازار اولین ابزاری هست که در تحلیل تکنیکال استفاده میشه.
با این حال، تجزیه و تحلیل روند رو نمی توان انجام داد مگر اینکه نمودار های تاریخی سهام در دسترس باشن. این به این دلیل هست که روند ها در خود نمودار ها کشف میشن. بنابراین، درک این که نمودار چیست و چگونه تجزیه و تحلیل نمودار سهام رو برای برتری در تحلیل تکنیکال انجام بدیم، بسیار مهم هست.
بازارهای مالی یکی از پر سود ترین بازارهای دنیا هستن، در این بازارها برای دریافت اطلاعات نیاز به نمودار های قیمتی داریم تا بتونیم حرکت قیمت رو با استفاده از انواع تحلیل تکنیکال بررسی کنیم، تحلیل تکنیکال یکی از روش های تحلیل بازار های مالی هست که در اون فقط به چارت یا نمودار قیمت توجه میشه و از گذشته سهم برای پیش بینی آینده اون استفاده میشه.
شناخت کامل نمودارهای قیمت میتونه فعالیت خریداران و فروشندگان رو برا ما تعریف کنه، اما نمودار قیمت چیست؟ و انواع اون کدام هست؟ روش های مختلفی برای نمایش نمودار قیمت یه سهم یا یه دارایی وجود داره که در این مقاله به معرفی اونها خواهیم پرداخت پس با من همراه باشین تا در مورد نمودار قیمت و نمودار قیمت ارز های دیجیتال اطلاعاتی رو بدست بیاریم.
نمودار قیمت چیست؟
نمودار قیمت دنباله ای از قیمت ها هست که در یه بازه زمانی مشخص ترسیم میشه. در اصطلاح آماری، نمودارها به عنوان نمودارهای سری زمانی شناخته میشن. در نمودار، محور y (محور عمودی) نشان دهنده مقیاس قیمت و محور x (محور افقی)نشان دهنده مقیاس زمانی هست. قیمت ها از چپ به راست در سراسر محور x رسم میشن، که جدید ترین نمودار دورترین سمت راست هست.
قیمت طرح جنرال الکتریک از 24 آگوست 2018 تا 24 آگوست 2021 ادامه داره. تکنسین ها، تحلیل دلایل ایجاد شکاف قیمتی در نمودار سهم گران فنی و چارتیست ها از نمودارها برای تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از اوراق بهادار و پیش بینی حرکت قیمت ها در آینده استفاده میکنن.
کلمه "اوراق" به هر ابزار مالی قابل معامله یا شاخص قابل اندازه گیری مانند سهام، اوراق قرضه، کالا ها، معاملات آتی یا شاخص های بازار اشاره داره.هرگونه اوراق بهادار با داده های قیمت در یه دوره زمانی میتونه برای تشکیل نمودار برای تجزیه و تحلیل استفاده بشه.
در حالی که تحلیل گران فنی تقریبا به طور انحصاری از نمودارها استفاده میکنن، استفاده از نمودارها فقط به تحلیل تکنیکال محدود نمیشه. از اونجایی که نمودارها یه نمایش گرافیکی خوانا از حرکت قیمت اوراق بهادار در یه دوره زمانی خاص ارائه میکنن، میتونن برای تحلیل گران بنیادی نیز مفید باشن.
یه رکورد تاریخی گرافیکی، مشاهده عملکرد یه اوراق بهادار رو در یه دوره زمانی، خواه در نزدیکی اوج، پایین یا بین اون معامله کنه، و همچنین تاثیر رویداد های کلیدی بر قیمت اون رو آسون میکنه.
تعریف نمودار قیمت ارز های دیجیتال
نمودارهایی هستن که میزان افزایش قیمت، رشد سهام، نزول سهام و کلیه عملکرد سهام رو در بازه ی زمانی مشخص نمایش میده. با استفاده از چارت یا همون نمودار قیمت علاوه بر این که می تونیم از وضعیت ارز دیجیتال از گذشته تا به حال مطلع بشیم، این امکان نیز وجود داره که با تحلیل کردن چارت ارز دیجیتالی مورد نظر، آینده اون ارز رو نیز پیش بینی کنیم، که برای انجام این کار یعنی تحلیل و بررسی آینده ارز بر اساس نمودار اون، به دانش و تجربه در این زمینه نیاز هست.
نمودار قیمت در ارز دیجیتال در دو مقیاس هستن که این مقیاس ها عبارتند از : مقیاس لگاریتمی و مقیاس حسابی. از اونجایی که در مقیاس حسابی، هر چه قیمت افزایش پیدا کنه، فاصله بین اعداد ثابت می مونه، تحلیل گران بیشتر از مقیاس حسابی برای انجام امور مورد نظر خود استفاده میکنن. اما مقیاس های لگاریتمی به این گونه هستن که در اونها هر چه قیت بیشتر بشه، فاصله بین اعداد کاهش پیدا میکنه.
در رابطه با نمودار های لگاریتمی باید به این مساله اشاره کنیم که در این چارت ها فاصله مساوی، بیان گر درصد تغییر مساوی در قیمت هست. به عنوان مثال: در این چارت ها فاصله بین ده تا بیست مساوی فاصله بیست تا چهل و یا چهل تا هشتاد هست.
در ادامه مقاله نمودار قیمت چیست؟ تعریف نمودار قیمت ارز های دیجیتال؛ نوبت به بررسی کلیدهای تجزیه و تحلیل نمودار میرسد. کلید های تجزیه و تحلیل نمودار موفقیت آمیز، تعهد، تمرکز و ثبات هست:
- تعهد: اصول تجزیه و تحلیل نمودار رو بیاموزیم، دانش خودمون رو به طور منظم به کار ببریم و به پیشرفت خودمون ادامه بدیم.
- تمرکز: تعداد نمودار ها، شاخص ها و روش هایی رو که استفاده می کنیم محدود کنیم. یاد بگیریم که چگونه از اون ها استفاده کنیم و چگونه به خوبی از اون ها استفاده کنیم.
- ثبات: نمودار های خودمون رو به طور منظم حفظ کنیم و اغلب اون ها رو مطالعه کنیم (در صورت امکان روزانه)
داده های روزانه و هفتگی در نمودار های قیمت
داده های روزانه شامل داده های روزانه ای هست که برای نشان دادن هر روز، به صورت یه دوره واحد بسته بندی شده هست. داده های هفتگی شامل داده های روزانه هست که برای نشان داد هر دوره پنج روزه به عنوان یه نقطه واحد داده، فشرده شده هست. هر چه داده ها دارای فشردگی بیشتری باشن، مدت زمان طولانی تری برای نمایش داده ها امکان پذیر هست.
معامله گران برای پیش بینی نوسانات کوتاه مدت قیمت بر روی نمودارهای متشکل از داده های روزانه و درون هر روز(مانند نمودارهای 10 دقیقه ای) تمرکز میکنن، زیرا همان طور که قبلا اشاره کردیم، هر چه اطلاعات دارای فشردگی کمتری باشن، جزئیات بیشتری از اون ترسیم میشه. با این حال، اگر چه از نظر جزئیات غنی هست، اما کوتاه مدت، حاوی اتفاقات تصادفی زیادی هست و میتونه فرار باشه.
جهش های زیاد قیمت، شکاف قیمت ها و دامنه های بسیار پایین و بالا میتونه تصویر کلی رو بسیار راحت تر تحریف کنه. سرمایه گذاران در نمودار های هفتگی و ماهانه تمرکز میکنن تا روند طولانی مدت رو مشاهده کنن و حرکت قیمت در بلند مدت رو پیش بینی کنن.
با این وجود اکثر بازیگران با تجربه بازار از ترکیبی از نمودار کوتاه مدت و نمودار بلند مدت استفاده میکنن. از چارچوب های زمانی بزرگ تر برای تجزیه و تحلیل تصویر کلی و به دست آوردن چشم انداز گسترده ای از اقدام قیمت استفاده میشه.
به محض این که یه تصویر بزرگ آنالیز بشه، میتونیم از یه قاب زمانی روزانه یا حتی کوچکتر برای زوم کردن به روی چند ماه، روز و ساعت گذشته استفاده کنیم. 4 روش وجود داره که هنگام تجسم حرکت قیمت، بیشتر از اونها استفاده میشه، که شامل: خط، میله، شمعدان ، نقطه ای و شکلی هست. هر کدوم از اونها مزایا و نقاط کور خاص خودشون رو دارن.
نمودارهای میله ای
نمودار قیمت میله ای "نوار قیمت استاندارد" رو برای بازه زمانی مشاهده شده نشان میده. اگر به یک نمودار 1 ساعته نگاه کنیم، یه نوار قیمت استاندارد برای هر بازه زمانی 1 ساعته می بینیم، نمودار میله ای روزانه یه نوار استاندارد رو برای هر روز در نمودار نشون میده.
هر نوار قیمت به طور جداگانه چهار اطلاعات به ما میده. که می تونیم از اونها برای تصمیم گیری در مورد معاملات خود استفاده کنیم: باز، بسته، بالا، پایین. گاهی اوقات نمودار های میله ای به نام نمودار های OHLC (نمودار باز، بسته، بالا، پایین) رو می بینیم، در اینجا مثالی از یه نوار قیمت اورده شده، نمودار میله ای هر دوره زمانی رو به عنوان یه نوار قیمت استاندارد OHLC نمایش میده.
نمونه نمودار میله ای: مثال نمودار میله ای صعودی و نمودار میله ای نزولی رو نشون میده. نمودار میله ای صعودی زمانی که قیمت بالاتر از باز شدن بسته می شود سبز هست. نمودار میله ای نزولی زمانی که قیمت کمتر از باز شدن بسته می شود قرمز هست.
بالای نوار نشان دهنده ی بالاترین قیمت در بازه زمانی مشخص و پایین نوار نشان دهنده ی کم ترین قیمت در بازه زمانی مشخص هست. به عنوان مثال، نمودار میله ای روزانه S&P500 قیمت افتتاحیه، قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن S&P500 رو در طول روز نشون میده. نمودار میله ای همان اطلاعات نمودار شمعی رو نشون میده به جز این که نمودار میله ای بدنه مستطیلی نداره.
نمودار های خطی
نمودار های خطی قیمت یه بازار رو از طریق خطی نشان میده که معمولا بسته شدن یه دوره زمانی رو به پایان دوره دیگر متصل می کنه. در اینجا نمونه ای از نمودار خطی آمده، مزیت اصلی نمودار خطی در ارائه دیدی سریع از روند کلی بازار و سطوح حمایت و مقاومت هست. اونها برای تصمیم گیری برای ورود یا خروج از تجارت عملی نیستن، زیرا نوار های قیمت جداگانه رو نشان نمیدن. با این حال، همان طور که قبلا گفتیم، دلایل ایجاد شکاف قیمتی در نمودار سهم اگر میخواهیم دید سریعی از روند بازار و سطوح کلیدی داشته باشیم، نمودار خطی ممکنه گاهی اوقات مفید باشه.
نمونه ای از نمودار خطی: در مثال نمودار میله ای بالا، خط مشکی هر روز قیمت بسته شدن تسلا رو ترسیم می کنه و با استفاده از خطوط اونها رو به یک دیگر متصل می کنه. برخی از معامله گران استفاده از نمودار های خطی رو ترجیح میدن برای این که معتقدن که این نمودار بخش زیادی از نویز بازار های مالی رو که ناشی از نوسانات شدید گاه به گاه هست، از بین می بره.
نمودار های شمعدانی
یکی دیپر از انواع نمودارهای قیمت نمودار شمهدانی می باشد. نمودار های شمعدانی همان اطلاعات نمودار های میله ای رو ارائه میدن. اونها فقط اون رو به روشی بهتر ارائه میدن. مانند نمودار میله ای که از خطوط عمودی مختلف تشکیل شده، نمودار شمعدانی نیز از بلوک های مستطیلی تشکیل شده که خطوطی از اون در دو طرف بیرون میان. خط در انتهای بالایی نشان دهنده بالاترین قیمت معاملاتی روز هست. خط در انتهای پایین نشان دهنده ی پایین ترین قیمت معاملاتی روز هست.
معاملات روز رو میتونیم در نمودار های روزانه نشون بدیم. در مورد خود بلوک (به نام بدنه)، انتهای بالایی و پایینی نشون دهنده ی قیمت باز و بسته شدن روز هست. یکی که بالاتر از این دو هست، در بالا و دیگری در پایین بدنه قرار داره. آن چه که نمودار های شمعدانی رو نسبت به نمودار های میله ای بهبود می بخشه اینه که اطلاعاتی در مورد نوسانات در طول دوره مورد بررسی ارائه میدن. نمودار های میله ای فقط نوساناتی رو نشون میده که در هر روز معاملاتی رخ میده.
نمونه ای از نمودار شمعدانی: شمع های روی نمودار شمعدانی دارای دو سایه روشن و تیره هستن. در روز هایی که قیمت افتتاحیه بیش تر از قیمت پایانی بود، رنگ اونها روشن تر هست (معمولاسفید)، در روز هایی که قیمت پایانی بالاتر از قیمت افتتاحیه بود، سایه تیره تری دارن (معمولا سیاه). معاملات یه روزه با نمودار های درون روزی نشون داده میشه. هر چه تنوع رنگ بالا تر باشه، قیمت در طول دوره نوسانات بیشتری داشت. ( من از "کلمه "معمولا استفاده کردم برای این که می تونیم بدنه واقعی رو به هر رنگی که میخواییم بسازیم).
نمودار های نقطه ای و شکلی
نمودار نقطه ای و شکلی هیچ شباهتی با سه نوع نمودار دیگر که در بالا توضیح داده شده نداره. قبل از معرفی کامپیوتر ها به تجزیه و تحلیل سهام، به طور گسترده استفاده می شد. این روز ها اما تعداد بسیار محدودی از اون استفاده می کنن. این عمدتا به این دلیل هستش که درک اون پیچیده هست و اطلاعات محدودی رو ارائه میده.
نمونه نمودار نقطه ای و شکلی: نمودار نقطه ای و شکلی اساسا نوسانات قیمت سهام رودر یه دوره زمانی انتخاب شده نشون میده. در محور عمودی، تعداد دفعات افزایش یا کاهش قیمت سهام رو به میزان خاصی نشون میده
. در محور افقی، فواصل زمانی رو مشخص می کنه. علامت گذاری روی نمودار منحصرا به صورت x و o هست. x تعداد دفعاتی رو نشون میده که سهام تا حد مشخص شده افزایش یافته، در حالی که o نشان دهنده تعداد دفعاتی هست که سهام توسط اون کاهش یافته. مقدار مشخصی که استفاده میشه اندازه جعبه نامیده میشه. این طور مستقیم با تفاوت بین علامت گذاری در محور y مرتبط هست.
حتی اگر تکنیک های مختلف نمودار گیری در دسترس هست، یه روش لزوما بهتر از دیگری نیست. داده ها ممکنه یکسان باشن، اما هر روش تفسیر منحصر به فرد خودش رو با مزایا و معایب ارائه میده. شکست در نمودار نقطه و شکل ممکنه همزمان با شکست در نمودار شمعدانی رخ نده.
سیگنال هایی که در نمودار های شمعدانی موجود هستن ممکنه در نمودار های میله ای ظاهر نشن. نحوه نمایش قیمت اوراق بهادار، چه نمودار میله ای یا نمودار شمعی، با مقیاس حسابی یا مقیاس نیمه لاگ، مهم ترین جنبه نیست. وقتی همه چیز گفته میشه و انجام میشه، این تجزیه و تحلیل عمل قیمت هست که تکنسین های موفق رو از تکنسین های نه چندان موفق جدا میکنه.
انتخاب روش نمودار گیری برای استفاده به ترجیحات شخصی و سبک تجارت یا سرمایه گذاری بستگی داره. هنگامی که یه روش نموداری خاص رو انتخاب کردیم، احتمالا بهتره به اون پایبند باشیم و یاد بگیریم که چگونه سیگنال ها رو به بهترین شکل بخوانیم. حرکت به جلو و عقب ممکنه باعث ایجاد سردرگمی بشه و تمرکز تحلیل ما رو ضعیف کنه. تجزیه و تحلیل معیوب به ندرت توسط نمودار ایجاد میشه. قبل از این که روش نموداری خود رو به دلیل از دست دادن سیگنال سرزنش کنیم، ابتدا باید به تحلیل خودمون نگاه کنیم.
فیلم آموزشی معامله در گپ های قیمتی توسط علیرضا زارع
شکاف قیمتی، در حقیقت به عدم پیوستگی قیمت بر روی نمودار گفته می شود که به دلیل جهش ناگهانی قیمت، رخ می دهد. می توان گفت که گپ ها، محدوده هایی خالی را مشخص می کنند که در آنها، هیچ گونه معامله ای انجام نشده است.
در اکثر بازارها، شکاف های قیمتی که پرش قیمت به سمت بالا یا پایین را نشان می دهند، حاصل عرضه و تقاضا هستند؛ در حالی که در بورس ایران، انواعی از شکاف های قیمتی وجود دارند که خارج از فضای عرضه و تقاضا تشکیل می شوند. این شکاف ها که حاصل رقابت عرضه و تقاضا نیستند، ناشی از تعدیل قیمت سهام بعد از فعالیت های شرکتی از جمله افزایش سرمایه و تقسیم سود نقدی هستند.
در واقع، همان طور که می دانید، قیمت سهام در طول افزایش سرمایه به نسبت ضریب آن، کاهش می یابد و این کاهش، در نمودار تعدیل نشده، معمولا گپ های قیمتی بزرگی را ایجاد می کند که این گپ ها، در نمودارهای تعدیل شده، قابل مشاهده نیستند. بنابراین، هر شکاف قیمتی در نمودارهای تعدیل شده، حاصل فرآیند عرضه و تقاضاست.
عملکرد قیمت در مواجهه با شکاف های قیمتی
در مورد عملکرد قیمت در مواجهه با شکاف های حاصل عرضه و تقاضا، می توان گفت که شکاف ها (مخصوصا شکاف های کوچکتر) تمایل زیادی به پر شدن توسط قیمت دارند؛ در نتیجه، هنگامی که قیمت، وارد محدوده ی شکاف قیمتی می شود، به احتمال زیاد در کوتاه ترین زمانی که بتواند، خود را به سمت دیگر شکاف در جهت پر کردن فضای خالی شکاف می رساند. به طور کلی می توان گفت که آستانه ی بالا و آستانه ی پایین شکاف قیمتی، نقش حمایت و مقاومت را برای قیمت بازی خواهند کرد و حتی ممکن است به قدری موثر واقع شوند که قیمت، حتی نتواند وارد فضای شکاف شود. در صورتی که قیمت، وارد فضای شکاف شود، پس از پر کردن آن، ممکن است به روند فعلی خود ادامه دهد و یا در جهت روند قبلی، تغییر مسیر دهد؛ از این رو، هنگام پر شدن شکاف، معامله گر باید نسبت به قبل، بیشتر در تشخیص روند دقت کند.
انواع شکاف های قیمتی در تحلیل تکنیکال
◼ شکاف معمولی یا رایج (Common Gap): معمولا اندازه ای کوچک دارند و تشخیص آنها راحت نیست. اما پرتعدادترین نوع گپ هستند.
◼ شکاف گذر (Breakaway Gap): این نوع از شکاف، زمانی است که قیمت، با استفاده از شکاف یک سطح مهم حمایت و مقاومت را رد می کند. این عبور، در حالت معمولی ممکن است مشکل باشد؛ اما، هنگامی که با شکاف، عبور صورت می گیرد، انرژی خاصی مصرف نمی شود و معمولا این گذرها، بسیار معتبر هستند.
◼ شکاف گریزان (Runaway Gap): این شکاف، در میانه ی روند رخ می دهد و ادامه دهنده است. معمولا دلیل رخ دادن آن، دلایل خبری و شوق و اشتیاق عرضه یا تقاضا برای کاهش یا افزایش ناگهانی قیمت است.
◼ شکاف خستگی (Exhaustion Gap): قیمت پس از یک حرکت خسته کننده و آماده شدن برای تغییر روند، اگر نیرویی برای رساندن خود به هدف نهایی روند فعلی را نداشته باشد، با یک شکاف خستگی، بدون صرف نیروی زیاد، به مقصد خود می رسد و شرایط برای تغییر روند، ایجاد می شود.
انواع شکاف های قیمتی برای معامله
در این دوره، دو نوع کلی گپ های قیمتی بر اساس نحوه ی شکل گیری آنها، برای معامله معرفی و آموزش داده شده است که عبارتند از:
◼ Full Gaps
◼ Partial Gaps
در معامله با این شکاف ها، بسته به موقعیت شکل گیری آنها، تصمیم گرفته می شود که معامله ی خرید انجام شود یا معامله ی فروش. همچنین هر کدام از این شکاف ها، به دو نوع Up و Down تقسیم می شوند که شما را دعوت می کنیم تا ضمن آشنایی با مفاهیم آنها، بتوانید برای معاملات سودده، از هر کدام از آنها بهره بگیرید.
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس | Gap & Scalp
استراتژیهای مختلف معامله اغلب چارچوبهای زمانی مشخصی را هدف قرار میدهند. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دو نوع استراتژی کوتاه مدت هستند که بسیاری از معاملهگران از طریق آنها درآمد کسب میکنند. این دو استراتژی از الگوهای مشخصی برای شناسایی فرصت معاملاتی مناسب در نمودار قیمت استفاده میکنند. اصطلاح گپ به یک وضعیت در نمودار اشاره دارد که شکافی در روند قیمت ایجاد میشود.
استراتژیها نحوههایی از معامله با هدف به دست آوردن سود از تغییرات قابل پیشبینی بازار هستند. معمولا استراتژیهای کوتاه مدت با هدف کسب سود از تغییرات روزانه قیمتها طراحی میشوند. بسیاری از متخصصان بازار و معاملهگران درآمد خود را از طریق این نوع معاملات کوتاه مدت تامین میکنند. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس از این نوع استراتژیهای کوتاه مدت هستند که نیاز به تمرکز زیادی روی اطلاعات و دادههای بازار بورس دارند.
استراتژی گپ در بورس
یکی از استراتژیهای محبوب در معاملات بورس استراتژی گپ است. از برخی جهات استراتژی گپ و اسکالپ در بورس شباهتهای زیادی دارند. این استراتژی با شناسایی یک شکاف عمده در قیمت، که باعث ایجاد فاصله بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز جدید میشود، شروع میکند. شکاف قیمت معمولا به دلیل تغییرات غیر قابل پیشبینی در ارزش زیرین ایجاد میشوند. برای مثال، اگر مشخص شود سود یک شرکت چند برابر چیزی بوده که پیشبینی میشده، ممکن است روز بعد قیمت سهام شرکت با فاصله زیادی از بسته شدن قیمت روز قبل شروع به کار کند.
به همین ترتیب هم تغییرات ناگهانی ممکن است باعث افت قیمت یک سهام و ایجاد شکاف قیمت رو به پایین شود. برای مثال ممکن است یک شرکت هواپیمایی اجازه سفر به مناطقی از جهان را از دست بدهد، و قیمت سهام آن در روز بعد به این خاطر دچار شکاف رو به پایین شود. استراتژی گپ با شناسایی یک شکاف در نمودار قیمت، یا با پیشبینی این شکاف تعریف میشود. برای مثال ممکن است معاملهگران با تجربه پس از انتشار گزارشی مثبت در مورد یک شرکت، با این پیشبینی که فردا قیمت سهام شرکت شاهد یک شکاف خواهد بود، آن را خریداری کنند.
انواع گپ در بورس
همان طور که پیشتر اشاره شد، گپ شامل هر نوع شکاف در روند منطقی قیمت میشود. به صورت کلی، چهار گروه از گپ یا شکافها قابل شناسایی هستند:
- گپهای قطع کننده (Breakaway gaps): در انتهای یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال شروع یک روند جدید را میدهند.
- گپهای فرسایشی (Exhaustion gaps): اغلب نزدیک به انتهای یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال یک تلاش نهایی برای دستیابی به اوج یا کف تازه را میدهند.
- گپهای معمول (Common gaps): نمیتوانند در پترن قیمت قیمت قرار بگیرند؛ تنها محدودهای را نمایش میدهند که قیمت در آن دچار شکاف شده است.
- گپهای مداوم (Continuation gaps): در میانه یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال یک افزایش خریداران یا فروشندگان با یک باور مشترک در مورد جهت حرکت آتی شرکت را میدهد.
پر شدن شکاف
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس هر دو بر اساس شناخت از رفتار بازار توسعه یافتهاند. پترن یا الگوی قیمت یک سهام بر اساس عوامل گوناگونی فعالیت میکند که کارکرد داخلی یا حتی سودآوری شرکت یکی از آنها محسوب میشود. به همین دلیل در بیشتر مواقع، بعد از بروز یک شکاف در قیمت، این شکاف به دلایل زیر پر میشود:
- واکنش احساسی: تحلیلگران به این نتیجه میرسند که رفتار مشتریان با باور مشترک در مورد دارایی زیرین سهام تا حد زیادی احساسی بوده است. این باعث میشود قیمت درگیر یک اصلاح کوچک یا گسترده شود.
- مقاومت تکنیکال: وقتی قیمت به سرعت و ناگهانی افزایش یا کاهش پیدا میکند، در پشت خود هیچ حمایت یا مقاومتی به جا نمیگذارد.
- پترن قیمت: الگوهای قیمت برای شناسایی گپها مورد استفاده قرار گرفته و به معاملهگر میگویند که یک گپ پُر خواهد شد یا نه. گپهای فرسایشی اغلب بیشتر از همه احتمال دارد پر شوند چرا که آنها در انتهای روند روی میدهند.
مثال معامله با استراتژی گپ
برای این که این ایدهها را به هم گره بزنیم، بیایید یک مثال فرضی را در نظر بگیریم. برای مثال از یک استراتژی گپ برای شناسایی ریتریس یا بازگشت قیمت به یک قیمت پیشین میخواهیم استفاده کنیم. قواعدی که لازم است در نظر بگیریم شامل موارد زیر میشود:
- معامله همیشه باید در جهت کلی قیمت انجام شود (نمودارهای ساعتی را نگاه کنید)
- قیمت سهام باید به شکل قابل توجهی بالا یا پایین دلایل ایجاد شکاف قیمتی در نمودار سهم سطح مقاومت کلیدی در نمودارهای 30 دقیقهای باشد.
- قیمت باید به سطح مقاومت اولیه بازگشت داشته باشد. این نشان میدهد که شکاف پر شده، و قیمتی که به مقاومت قبلی رسیده توانسته حمایت پیدا کند.
- باید یک شمع در نمودار وجود داشته باشد که تدوام قیمت در مسیر شکاف را نشان دهد. این باعث میشود اطمینان حاصل کنید سطح حمایتی همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند.
استراتژی اسکالپینگ در بورس
معاملهگران از طریق استراتژی اسکالپینگ سعی میکنند از کوچکترین تغییرات قیمت در بازار سود به دست آورند. برای معامله کردن به سبک اسکالپینگ، معاملهگران باید به یک استراتژی فروش سریع تسلط کامل داشته باشند. در حقیقت سرعت در معامله نقشی بسیار مهم در استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دارد. دلیل این موضوع تغییر سریع قیمتها به نحوی است که دیر جنبیدن ممکن است منجر به از بین رفتن فرصت شود. برای همین بسیاری از معاملهگران باتجربه، از الگوریتم و رباتهای معاملاتی برای انجام معاملات اسکالپینگ استفاده میکنند.
معاملهگرانی که از استراتژی اسکالپ استفاده میکنند از هر معامله سود کمی به دست میآورند. آنها به این دلیل لازم است از ابزارهای تخصصی مانند تریدر و الگوریتمهای معاملاتی استفاده کنند که یک ضرر بزرگ ممکن است باعث شود تمام سود آنها از بین برود.
اسکالپکنندهها اغلب با فرضیات زیر معامله میکنند:
- کمتر در معرض تغییرات بازار بودن ریسک را کاهش میدهد.
- تغییرات کوچکتر به سادگی قابل شناسایی هستند. و این در حالی است که عدم توازن بزرگی در عرضه و تقاضا برای تغییرات بزرگ قیمت نیاز است. برای مثال، سهامی که 01/0 % تغییر داشته سادهتر از سهامی که 10% تغییر قیمت داشته شناسایی میشود.
- تغییرات کوچکتر بیشتر از تغییرات بزرگ روی میدهند.
انواع اسکالپ
در حال حاضر با توجه به رویکرد معاملهگران اسکالپ، انواع مختلفی از این نوع معامله ایجاد شده است. با ظهور صرافیهای ارز دیجیتال و همچنین کارگزاریهای مختلف سهام آنلاین، یک نوع از استراتژی اسکالپ جدید ایجاد شده که سعی میکند از اختلاف قیمت کالاهای مشابه در بازارهای متفاوت سود ببرد. اگر تا به حال تغییرات قیمت بازار را رصد کرده باشید، متوجه شدهاید که فاصلهای بین اعلام تغییرات قیمت توسط مراجع قیمت متفاوت وجود دارد. این فاصله در صرافیهای ارز دیجیتال نسبت به کارگزاریهای رسمی سهام بیشتر اتفاق میافتد.
یک دسته از معاملهگران اسکالپ جدید سعی میکنند با کمک رباتهای معاملاتی از این فاصله و اختلاف قیمتهای لحظهای سود ببرند. آنها رباتهایی طراحی میکنند که در لحظه با رصد کردن تغییر قیمت معامله انجام میدهند. معامله کردن از این طریق به ابزارهای پیشرفته و همچنین تسلط زیاد روی بازار نیاز دارد. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس اغلب به ابزارهای تخصصی نیاز دارد.
روش سنتیتر معامله اسکالپ شامل خرید چندین هزار سهامی است که معاملهگر تصور میکند روند رو به رشدی خواهد داشت. اسکالپکنندگان در این روش چند هزار سهام خریداری میکنند و با اولین حرکت رو به رشد سهام خود را میفروشند. برای این نوع معاملهکردن لازم است سهام مورد نظر نقدشوندگی بالایی داشته باشد.
رویکرد دیگر در معاملهگرانی که از استراتژی اسکالپ استفاده میکنند، خرید سهام و تعریف سیگنالهای خروج یا فروش با ضریب 1:1 ریسک در مقابل پاداش است. در حقیقت این دسته از معاملهگران کوچکترین تغییر مثبت یا منفی را آستانه خروج خود از معامله تعریف میکنند.
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس مناسب چه کسانی است؟
این دو استراتژی هر دو چارچوب زمانی کوتاهمدت و اغلب چند ساعته دارند. استراتژی گپ با شناسایی شکافهایی که بین روزهای کاری ایجاد میشود کارکرد مییابد و به همین دلیل میتوان آن را بلند مدتتر از استراتژی اسکالپ در نظر گرفت. معاملهگرانی که از این استراتژی استفاده میکنند تعداد زیادی معامله با سود کم را به یک معامله با سود زیاد ترجیح میدهند.
این روشهای معامله برای افرادی مناسب است که در طول روز میتوانند چندین معامله (صدها معامله) انجام دهند. به این ترتیب میتوان گفت این استراتژیها برای افرادی که قصد امرار معاش از طریق خرید و فروش سهام را دارند مناسب است. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس با کمک ابزارهای معاملاتی پیشرفته و توجه به اخبار مرتبط با شرکتها کارایی پیدا میکنند.
سخن پایانی
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دو نوع استراتژی کوتاه مدت هستند که در چارچوب زمانی ساعتی و روزانه شناسایی و عملیاتی میشوند. در روش گپ، معاملهگر روند قیمت را بررسی میکند و شکاف یا گپ را پیدا میکند. اغلب این شکافها به دلیل موجهای احساسی بازار یا تغییر عقاید خریداران شکل میگیرند. به این ترتیب آنها لازم است به زودی اصلاح شده را روند قیمت را وارد جریان جدیدی کنند. معاملهگران با شناسایی این لحظات و با توجه به تجربه و تسلط به بازار، از این شکافها، سود به دست میآورند.
در استراتژی اسکالپ، معاملهگران به جای دنبال کردن شکاف در روند یک قیمت، به اختلاف قیمت یک سهام در کارگزاریهای مختلف توجه میکنند. روشهای مختلفی از معامله به سبک اسکالپ وجود دارد که مشخصه تمام آنها خروج از معامله بعد از کسب اولین درجه از سود است. این معاملهگران در مجموع ترجیح میدهند سود کمی از معاملات برده و در مقابل تعداد زیادی معامله انجام دهند. معامله به سبک اسکالپ در چارچوب زمانی چند ساعتی انجام میشود و در طول روز یک معاملهگر ممکن است بارها یک سهام را خریداری کرده و سپس آن را بفروشد.
دیدگاه شما