مثالی از اشباع خرید و فروش


اشباع خرید با اندیکاتور RSI

مثال های کاربردی: سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش

در آموزش اندیکاتور RSI، سعی شده است در هشت مبحث آموزشی به روش های کاربردی و سیگنال یابی این اندیکاتور در معاملات بازار فارکس و سایر بازارهای مالی پرداخته شود.

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

بیشتر بخوانید:

در مبحث سوم از آموزش اندیکاتور RSI با ارایه مثال های کاربردی به بررسی سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش می پردازیم.
در این مثال ها از نمودار روزانه بازار اونس طلای جهانی (XAU/USD-daily) استفاده شده است. هدف این است تا در ۷ مرحله با تحلیل و بررسی نوسانات چارت طلا در گذشت زمان به جنبه های کاربردی اندیکاتور RSI در شناسایی سیگنال های خرید و فروش برای ورود به بازار پرداخته شود.

پیش از اینکه تحلیل بازار را شروع کنیم بهتر است که به چند نکته توجه کنید. اولین نکته مهم در رابطه با تحلیل اندیکاتورهای تکنیکال، پی بردن به ماهیت اصلی اندیکاتور است. برخی از اندیکاتورها برای بازارهای روند دار مناسب است (مثل اندیکاتور ایچیموکو) و برخی دیگر در بازارهای خنثی بیشتر کارایی دارند (مثل اندیکاتور RSI). اندیکاتورها صرفاً برای سیگنال یابی استفاده نمی‌شوند. عده زیادی از معامله گران تازه‌کار تمایلی به تحلیل بازار ندارند و تنها با اضافه کردن اندیکاتور به نمودار قیمتی سعی در یافتن سیگنال‌های بازگشتی دارند. اندیکاتور RSI زمانی کارایی دارد که در کنار نمودار قیمتی مورد استفاده قرار گیرد. اندیکاتورها تنها نشانگر وضعیت بازار هستند، به عبارت دیگر اندیکاتور به عنوان یک ابزار مکمل نمودار قیمتی است.

مرحله اول


در نمودار روزانه اونس طلا شاهد هستیم که بازار از محدوده ۱۱۲۰ دلاری صعود کرده و تا بالای ۱۳۵۰ دلار رسیده است. هر چند روند بازار صعودی است، اما به‌طور دقیق‌تر بایستی گفت که روند بازار مثالی از اشباع خرید و فروش خنثی و متمایل به صعودی است. یعنی بازار شدیداً نوسانی است، اما رفته‌رفته نوسانات بازار اوج‌ها و کف‌های قیمتی بالاتری را ثبت می‌کند.

در محدوده قیمتی ۱۱۲۰ دلار، اندیکاتور RSI وارد محدوده اشباع فروش یا همان محدوده زیر ۳۰ واحد شده است. به حرکات قیمتی بازار پیش از سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد توجه کنید. شیب تُند سقوط قیمتی اونس طلا نشانگر فشارهای سنگین فروش است. وقتی اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، یعنی بازار مدتی است که حرکات نزولی قوی دارد و هیچ اصلاح صعودی هم روی نداده است. این یعنی هر لحظه امکان بازگشت صعودی بازار وجود دارد. به نوسان RSI در زیر ۳۰ واحد توجه کنید.

اگر به‌دقت به اندیکاتور RSI و نمودار قیمتی توجه کنید متوجه خواهید شد که وقتی RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، بازار هنوز به حرکات نزولی ادامه می‌داد. پس به خاطر داشته باشید که سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد به معنی بازگشت قریب‌الوقوع صعودی نیست.

این تنها اولین هشدار برای فروشندگان است. هشدار دوم و نهایی زمانی صادر می‌شود که RSI به بالای ۳۰ واحد عبور کند. بازگشت RSI از محدوده اشباع فروش به بالای ۳۰ واحد می‌تواند نشانه نهایی از پایان حرکات نزولی باشد. یعنی فروشندگان در حال تثبیت سود هستند و معاملات فروش را می‌بندند. خروج فروشندگان از بازار اولین محرک برای بازگشت صعودی است.

مرحله دوم

با خروج قیمت اونس طلا از محدوده اشباع فروش شاهد بازگشت صعودی بازار هستیم. با عبور قیمت اونس طلا به بالای پاره‌خط قرمز و همچنین عبور RSI به بالای ۳۰ واحد، مهم‌ترین سؤالی که ذهن معامله‌گر را به خود مشغول می‌کند، اندازه بازگشت صعودی است. یعنی بازگشت صعودی تا کجا ادامه خواهد داشت؟ طبق تحلیل پرایس اکشن، بازگشت صعودی بازار تا اولین مقاومت می‌تواند ادامه یابد. به اوج قیمتی شماره ۱ توجه کنید.

این اوج قیمتی با نقطه ورود RSI به زیر ۳۰ واحد انطباق دارد و در واقع سطح کلیدی برای ادامه حرکات نزولی محسوب می‌شد. بعد از شروع حرکات نزولی قوی بازار، قیمت اونس طلا چند روز در محدوده پاره‌خط سبزرنگ متوقف‌شده و در ادامه با شکست آن به حرکات نزولی ادامه داده است.

با رسیدن قیمت اونس طلا به اوج قیمتی ۱، اندیکاتور RSI به ۷۰ واحد برخورد کرده است. آیا خود ۷۰ واحد هم محدوده اشباع خرید محسوب می‌شود؟ بله. اما قدرت محدوده اشباع خرید با میزان نفوذ RSI به محدوده بالای ۷۰ رابطه مستقیم دارد. هر چه RSI به سطوح بالاتری در ۷۰ واحد برسد، شانس وقوع اصلاح نزولی هم قوی‌تر خواهد بود. به واکنش قیمت و اندیکاتور RSI به اوج قیمتی شماره یک توجه کنید. قیمت اونس طلا افت محدودی داشته، اما RSI از ۷۰ واحد تا ۵۰ واحد پایین آمده است.

شاید به خاطر میزان اصلاح نزولی که در بازار دیده می‌شود، معامله‌گران به این موضوع فکر کنند که برخورد RSI به سطح ۷۰ واحد سیگنال فروش نبوده است. چنین دیدگاهی درست نیست. بازگشت RSI از ۷۰ واحد سیگنال فروش بود، اما ازآنجایی‌که بازار در حال اصلاح حرکت بزرگ‌تری است (حرکت نزولی شروع‌شده از زیر ۱۳۵۰ تا ۱۱۲۲ دلار)، به همین دلیل قدرت خریداران همچنان بیشتر از فروشندگان است. بر همین اساس بازگشت نزولی شروع‌شده از اوج ۱ محدود بوده است.

مرحله سوم

در نمودار بالا به علامت ضربدر قرمز رنگ نگاه کنید. الگوی پین بار صعودی که در این محدوده تشکیل شده نشانه قوی از بازگشت صعودی بازار است. درست در همین لحظه، اندیکاتور RSI هم از محدوده اشباع خرید پایین آمده و به سطح میانی ۵۰ واحدی برخورد کرده است. سطح میانی ۵۰ واحدی می‌تواند در حرکات صعودی در قالب حمایت ظاهر شود. درست بعد از تشکیل این پین بار صعودی، قیمت اونس طلا افزایش یافته و قیمت به اوج قیمتی شماره ۲ رسیده است. هم‌زمان با تشکیل اوج قیمتی شماره ۲، اندیکاتور RSI توانسته به سطح ۷۰ واحدی برخورد کند. دوباره بازار اصلاح نزولی جزئی به راه انداخته و به اوج قیمتی شماره ۳ رسیده است.

چرا قیمت اونس طلا بعد از تشکیل اوج قیمتی ۲ اصلاح نزولی عمیقی به راه نینداخته است؟ پاسخ این سؤال در تحلیل‌های پرایس اکشن نهفته است. بعدازاینکه پین بار صعودی تشکیل شد، قیمت اونس طلا توانست اوج قبلی خود (اوج شماره یک) را بشکند و به اوج شماره ۲ برسد. ازآنجایی‌که شکست اوج قیمتی ۱ (پاره‌خط قرمز) ضعیف بوده، بازار دوباره به سمت این محدوده بازگشته و آن را تبدیل به حمایت کرده است. به کندل های تشکیل شده در بالای خط قرمز توجه کنید.

کندل های صعودی نشان می‌دهند که اوج قیمتی ۱ دیگر مقاومت بازار نیست و به حمایت تبدیل شده است. به همین دلیل بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۲ محدود بود، چون‌که بازار با مقاومت شکسته شده‌ای (یا همان حمایت) درگیر بود.

مرحله چهارم

مرحله ۴ (الف)

(الف)- در نمودار بالایی شاهد هستیم که بازار بعد از تبدیل اوج قیمتی شماره یک به حمایت، توانسته به حرکات صعودی ادامه دهد و به اوج قیمتی ۳ برسد. هر چند در این بخش تمرکز اصلی ما به سطوح اشباع خرید و فروش است، اما بهتر است که از فرصت استفاده کرد و به واگرایی تشکیل شده هم توجه کرد. به نحوه تشکیل اوج‌های یک تا سه توجه کنید. اوج‌های قیمتی رفته‌رفته در سطوح بالاتری تشکیل می‌شوند، اما در اندیکاتور RSI، هر سه اوج قیمتی در یک محدوده تشکیل شده‌اند. این نشانگر واگرایی نزولی است. یعنی اندیکاتور RSI تشکیل اوج‌های بالاتر در نمودار روزانه را تائید نمی‌کند. در اینجا سیگنال اصلی بازار تشکیل واگرایی در محدوده اشباع خرید است. با خروج RSI از محدوده اشباع خرید می‌توان وارد معامله فروش اونس طلا شد.

در اینجا زمانی که اندیکاتور RSI نشانگر واگرایی نزولی است و هر لحظه احتمال سقوط بازار وجود دارد، بهترین کار استفاده از سیگنال‌های پرایس اکشن در نمودارهای پایین‌تر است. یعنی اگر در نمودار روزانه تحلیل می‌کنید، بهتر است برای یافتن محل ورود و حد ضرر به نمودار چهارساعته یا یک‌ساعته نگاه کنید. نمودار بالایی نمودار روزانه اونس طلاست، به میزان بازگشت نزولی توجه کنید. ببیند تا چند روز قیمت اونس طلا سیر نزولی داشت.

در ادامه با سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی سوم، بازار به زیر ۱۲۰۰ دلار نفوذ کرده است. نرخ رُند ۱۲۰۰ دلار در نقش حمایت ظاهر شده و تقریباً بازار بعد از دو بار برخورد به این نرخ به سمت بالا بازگشته است. در استفاده از اندیکاتور RSI برخی از معامله‌گران از الگوهای نموداری (Chart Pattern) برای تحلیل اندیکاتور RSI استفاده می‌کنند. به رفتار RSI در بالای ۳۰ واحد توجه کنید. درست بعد از سقوط شدید بازار از اوج قیمتی ۳، الگوی کف دوقلو در RSI تشکیل شده و بازار به سمت بالا بازگشته است.

آیا این سیگنال برای ورود به معامله خرید مناسب بود؟ اینکه الگوهای کف دوقلو یا اوج دوقلو در اندیکاتور RSI کارایی دارند یا نه، بحث دیگری است و باید گفت که در اکثر مواقع این الگوها جواب می‌دهد. در اینجا تجربه خود معامله‌گر است که می‌تواند به او کمک کند تا وارد معامله شود و یا از معامله فروش بازگشتی خارج شود و یا از معامله کردن خودداری کند. چون بازار به حد کافی روشن نیست.

(ب)- اما روش دیگری هم برای تائید بازگشت صعودی از مستطیل زرد رنگ وجود دارد. به نمودار زیر توجه کنید.

مرحله ۴ (ب)

این واگرایی نیست. اکثر معامله‌گران تفاوت واگرایی و بازگشت مثبت را نمی‌دانند. در نمودار قیمتی شاهد تشکیل کف قیمتی بالاتری هستیم، اما RSI در محدوده ۵۰ تا ۳۰ واحدی کف قیمتی پایین‌تری را تشکیل داده است. یعنی هر چند در ۱۴ روز گذشته بازار بیشتر متمایل به نزولی بوده (اندیکاتور RSI پایین آمده)، اما نمودار قیمتی هنوز نتوانسته کف قیمتی پایین‌تری را ثبت کند. زمانی که کف‌های قیمتی جدید بالاتر از کف‌های قبلی باشند، ساختار بازار نشانگر روند صعودی خواهد بود.

با تشکیل سیگنال بازگشت مثبت و عبور RSI به بالای ۵۰ واحد شاهد تشکیل کندل صعودی روزانه قوی هستیم، که پنج کندل قبل خود را پوشش داده است. این کندل، کندل سیگنال خرید اونس طلا بوده است.

مرحله پنجم

بعد از بازگشت صعودی اونس طلا از محدوده ۱۲۰۰ دلاری، قیمت با رسیدن به محدوده اوج قیمتی سوم (پاره‌خط قرمز رنگ) مدتی متوقف‌شده و در زیر این خط در نوسان بوده است. در هر صورت بازار توانسته بعد از چندین روز نوسان، از پاره‌خط قرمز رنگ عبور کند و به اوج قیمتی چهار برسد. اوج قیمتی چهار، با اوج قیمتی روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق دارد و درست در زیر نرخ رُند ۱۳۰۰ دلار قرار گرفته است. اگر قرار باشد نمودار قیمتی بازگشتی را به راه بیندازد، بهترین محل برای این کار، سطوح کلیدی بازار خواهد بود.
نزدیکی به مقاومت ۱۳۰۰ دلاری به همراه قرار گرفتن اندیکاتور RSI در محدوده اشباع خرید (بالای ۷۰ واحد) می‌تواند نشانه خوبی از بازگشت نزولی بازار باشد. توجه کنید که با سقوط RSI به زیر ۷۰ واحد، کندل نزولی و پوششی روزانه‌ای تشکیل شده است. این کندل نزولی توانسته ۳ کندل قبلی را پوشش دهد. پس سیگنال فروش پرایس اکشن، الگوی پوششی نزولی بوده و اندیکاتور RSI هم این سیگنال بازگشتی را تائید کرده است.

مرحله ششم

همواره پیش از ورود به معامله یا یافتن سیگنال باید محتمل‌ترین محلی که سیگنال می‌تواند ظاهر شود را پیدا کرد. سیگنال‌های قوی زمانی صادر می‌شوند که بازار به سطح کلیدی مهمی واکنش نشان دهد. در نمودار بالا توجه کنید که بازار بعد از تشکیل اوج ۴ در بین کدام سطوح نوسان کرده است.

بعد از سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی چهارم، بازار تا حمایت سبزرنگ پایین آمده است. این حمایت سبزرنگ همان اوج قیمتی ۱ است که شکسته شده است. با رسیدن بازار به حمایت سبزرنگ، اندیکاتور RSI هم به سطح ۳۰ واحدی برخورد کرده است. بعد از آن دوباره شاهد بازگشت صعودی بازار بودیم و این بازگشت صعودی تا اوج قیمتی ۵ ادامه داشته است.

در بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۵ نکته‌ای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اندیکاتور RSI از زیر ۷۰ واحد بازگشته است و به‌طور کامل وارد محدوده اشباع خرید نشده است. پس آیا این سیگنال بازگشتی محسوب می‌شود؟ سیگنال‌های بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش صادر می‌شوند.

اما در اینجا هنوز بازار وارد محدوده اشباع خرید نشده است. نباید فراموش کرد که اندیکاتورها مکمل نمودارهای قیمتی مثالی از اشباع خرید و فروش هستند. یعنی ما به کمک اندیکاتور، حرکات قیمتی بازار را تائید و یا رد می‌کنیم. در بالا قیمت به مقاومت قوی رسیده که با اوج قیمتی ۴ هم انطباق دارد. درحالی‌که در نمودار قیمتی شاهد تشکیل اوج دوقلو هستیم، اما در RSI اوج ۵ پایین‌تر از اوج ۴ است. پس می‌توان گفت که واگرایی نزولی جزئی تشکیل شده است.

از دید پرایس اکشن، قیمت نتوانسته اوج قبلی را بشکند. پس روند بازار خنثی است. کف‌های قیمتی جدید تشکیل شده یا بالاتر از کف‌های قیمتی قبلی هستند و یا با کف قبلی انطباق دارند. این یعنی روند صعودی است. اما وقتی اوج‌های قیمتی جدید بالاتر از اوج قبلی نیست، باید در ورود به معاملات خرید احتیاط بیشتری کرد. چنین وضعیتی نشانگر روند خنثی ولی متمایل به صعودی است. برای ورود به معامله خرید یا باید از کف فاز خنثی وارد معامله شد و یا صبر کرد تا اوج قبلی شکسته شود.

مرحله هفتم

بازگشت بازار از اوج قیمتی ۵ ادامه داشته و بازار تا خط حمایتی رسم شده از اوج ۱ سقوط کرده است. تشکیل پین بارهای صعودی در اطراف حمایت سبزرنگ و همچنین برخورد RSI به ۳۰ واحد و تشکیل کف دوقلو در RSI از بازگشت صعودی اونس طلا حکایت داشتند. به واکنش اولیه بازار در اوج قیمتی ۶ دقت کنید. در اولین برخورد، قیمت اونس طلا واکنش منفی به خط مقاومتی قرمز رنگ نشان داده و کاهش جزئی را ثبت کرده است. اما در ادامه بازار توانسته از اوج قیمتی ۶ و خط مقاومت عبور کند و به عمق محدوده اشباع خرید برسد و اوج قیمتی ۷ را ثبت کند.

آیا سیگنال بازگشتی بازار از محدوده اشباع خرید اشتباه بود؟ پیش‌بینی آینده بازار کار سختی است. اما می‌توان بر اساس شواهد فعلی بازار محتمل‌ترین مسیر آینده را تعیین کرد. وقتی مقاومتی سه بار لمس می‌شود و بازار به حد کافی سقوط می‌کند، یعنی قدرت فروشندگان کاهش یافته است و در برخوردهای بعدی شاید مقاومت شکسته شود. به میزان سقوط بازار بعد از تشکیل اوج‌های ۴ و ۵ دقت کنید.

علاوه بر این، چهارمین کندل بعد از برخورد بازار به خط مقاومتی نشانگر تغییر تمایلات بازار بوده است. الگوی پوششی صعودی توانسته افت قیمتی یک روز قبل طلا را جبران کند. اگر از اوج قیمتی ۶ وارد معامله فروش شده باشید، کار اشتباهی نکرده‌اید، اما باید حتماً معامله را مدیریت کنید. پس بهتر است که با دیدن چنین کندل صعودی، هر چه زودتر حد ضرر را به محل ورود به معامله فروش انتقال دهید تا در بدترین شرایط بدون ضرر از معامله فروش خارج شوید.

در اندیکاتور RSI می‌توان برای نوسانات اندیکاتور خط روندی رسم کرد. توجه کنید که با تشکیل اوج قیمتی ۷، کندل مثالی از اشباع خرید و فروش پین بار نزولی خوبی در محدوده ۱۳۵۰ دلاری تشکیل شده است. این محدوده با اوج تاریخی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق خوبی دارد. درعین‌حال، اندیکاتور RSI با رسیدن بازار به این محدوده قیمتی وارد محدوده اشباع خرید شده و دو اوج تقریباً برابری را تشکیل داده است. با فرود RSI به زیر ۷۰ واحد، خط روند حمایتی سبزرنگ این اندیکاتور شکسته شده است. یعنی سیگنال فروشی که پرایس اکشن صادر کرده بود، توسط RSI تائید شده است.

اشباع فروش یا Oversold چیست و چه مواقعی رخ می‌دهد؟

اشباع خرید چیست

اصطلاح اشباع فروش به شرایطی گفته می‌شود که دارایی در قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی یا منصفانه‌اش معامله شود و پتانسیل بازگشت قیمت به بالا را داشته باشد. ممکن است سهام مدت‌ها در شرایط اشباع فروش باقی بماند، اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت به زودی رخ خواهد داد. بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال می‌توانند سطوح اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهند. این اندیکاتورها ارزیابی خود را بر اساس قیمت حاضر نسبت به قیمت‌های پیشین انجام می‌دهند. همچنین می‌توان از مبانی فاندامنتال برای اینکه ببینید آیا دارایی زیر ارزش ذاتی خود معامله می‌شود یا خیر استفاده کنید.

اشباع فروش به شما چه می‌گوید؟

اشباع فروش برای یک معامله‌گر فاندامنتال به این معناست که دارایی زیر ارزش واقعی‌اش در حال معامله است. تحلیل‌گران تکنیکال معمولا وقتی در مورد اشباع فروش صحبت می‌کنند، یک اندیکاتور مدنظرشان است. البته هر دو روش معتبر است اگرچه دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین شرایط اشباع فروش استفاده می‌کنند.

اشباع فروش از نظر فاندامنتال

از نظر فاندامنتال اشباع‌فروش زمانی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاران احساس کنند سهام (یا هر دارایی دیگر) زیر ارزش واقعی خود در حال معامله است. این کاهش ارزش می‌تواند در نتیجه اخبار ناخوشایند در مورد شرکت، چشم‌انداز ضعیف برای پیشرفت شرکت، عدم تمایل سرمایه‌گذاران به صنعت مورد نظر یا افت کل بازار باشد.

به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام، نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکت‌ها برای شناسایی قیمت مناسب یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده می‌کنند. اگر P/E سهام به زیر دامنه تاریخی خود سهام برود یا به زیر P/E متوسط صنعت برسد، ممکن است سرمایه‌گذاران سهام را در حال اشباع‌فروش دیده و اقدام به خرید آن برای سرمایه‌گذاری بلند مدت کنند.

به عنوان مثال سهامی که در طول تاریخ در P/E بین ۱۰ تا ۱۵ معامله می‌شده است اگر به یکباره P/E این شرکت به ۵ برسد، این سیگنال به سرمایه‌گذاران ارسال می‌شود که نگاهی دقیق‌تر به بنیان‌های شرکت بیندازند. اگر شرکت هنوز قوی باشد، سهام ممکن است به اشباع‌فروش رسیده و یک گزینه خوب برای خرید باشد. اما باید تجزیه و تحلیل دقیقی انجام داد چراکه ممکن است دلیل خوبی وجود داشته باشد که سرمایه‌گذاران دیگر به شرکت علاقه‌مند نباشند.

اشباع فروش از نظر تکنیکال

معامله‌گران می‌توانند از اندیکاتورهای تکنیکال نیز برای تعیین سطوح اشباع‌فروش استفاده کنند. یک اندیکاتور تکنیکال تنها قیمت فعلی را با قیمت‌های پیشین مقایسه می‌کند و داده‌های بنیادین را در نظر نمی‌گیرد.

در دهه ۱۹۵۰ جورج لین، اوسیلاتور استوکاستیک را توسعه داد که حرکت های اخیر قیمت را بررسی کرده و تغییرات قریب الوقوع در روند حرکت سهام و قیمت‌گذاری آن را شناسایی می‌کند. این اوسیلاتور بعدها به پایه و اساس اندیکاتوری تبدیل شد که امروزه به آن شاخص مقاومت نسبی (RSI) می‌گوییم. این اندیکاتو حرکات قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری می‌کند. (اندیکاتور و اسیلاتور اغلب به جای هم بکار می‌روند، هر چند تفاوت‌هایی دارند)

هنگامی که اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ سقوط می‌کند، به معامله‌گران این سیگنال صادر می‌شود که ممکن است سهام در منطقه اشباع‌فروش قرار گرفته باشد. این به معنای آن است که قیمت در یک سوم پایین‌تر از محدوده قیمتی اخیر خود در حال معامله است. هنگامی که قیمت وارد شرایط اشباع فروش شد، بسیاری از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا نشانه‌هایی از افزایش را مشاهده کنند چراکه قیمت بلافاصله افزایش پیدا نمی‌کند و ممکن است مدت‌ها طول بکشد تا روند صعودی آغاز شود. بعضی از معامله‌گران مثالی از اشباع خرید و فروش منتظر می‌مانند تا RSI خط ۳۰ را رو به بالا بکشند و در آن زمان خرید می‌کنند.

همچنین بعضی دیگر از معامله‌گران از کانال‌های قیمت‌ مانند باندهای بولینگر برای ردیابی مناطق اشباع‌فروش استفاده می‌کنند. وقتی قیمت به باند پایین می‌رسد، احتمالا در منطقه اشباع فروش است. در این مورد نیز معامله‌گران ابتدا صبر می‌کنند تا قیمت دوباره شروع به افزایش کند سپس وارد معامله خرید می‌شوند.

نمونه‌هایی از اشباع فروش با استفاده از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

اشباع فروش

اشباع فروش

در نمودار بالا، قیمت یک سهام را با دو اندیکاتور در زیر آن مشاهده می‌کنید. اندیکاتور بالایی RSI و اندیکاتور پایینی P/E است.

در اندیکاتور RSI فلش‌هایی را مشاهده می‌کنید که RSI زیر ۳۰ را مشخص کرده است. همانطور که می‌بینید برخی از سیگنال‌ها منجر به افزایش قیمت شده است در حالیکه برخی دیگر، پس از صدور سیگنال خرید باز هم شاهد پایین آمدن قیمت بوده‌ است.

سطح مثالی از اشباع خرید و فروش اشباع فروش با استفاده از P/E با توجه به سهام متفاوت خواهد بود چرا که هر سهام P/E مخصوص به خود را دارد. برای این سهام خرید در P/E نزدیک به ۱۰ به عنوان یک فرصت خرید خوب در نظر گرفته شده است.

باند بولینگر

نمونه ای از نقاط اشباع در باند بولینگر

تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش

اشباع‌فروش شرایطی است که دارایی در پایین‎ترین سطح قیمتی اخیر خود معامله می‌شود یا بر اساس داده‌های فاندامنتال زیر قیمت ذاتی در حال معامله است در حالی که اشباع خرید دقیقا عکس این موضوع است. وقتی قیمت یک دارایی در بالای محدوده قیمتی اخیر خود در حال معامله باشد، گفته می‌شود که سهام در شرایط اشباع خرید است. باید توجه داشت که اشباع خرید یا فروش دستور ورود یا خروج از سهم را نمی‌دهند بلکه هشداری صادر می‌کنند تا قیمت را بیشتر بررسی کنید.

محدودیت‌های استفاده از اشباع فروش

بعضی از معامله‌گران به اشباع‌فروش به عنوان یک سیگنال خرید نگاه می‌کنند در حالیکه این شرایط تنها یک هشدار است. این هشدار به معامله‌گران می‌گوید که سهام در زیر محدوده قیمت خود در حال معامله است. در بسیاری از مواقع پس از صدور سیگنال اشباع فروش، قیمت باز هم افت می‌کند. حتی اگر سهام یا دارایی ارزش بسیار بالایی داشته باشد، ممکن است پیش از آن که شروع به افزایش قیمت کند، تا مدت‌ها شاهد نزول قیمت سهم باشیم. به همین دلیل بسیاری از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا علائم حرکت قیمت را مشاهده کنند و سپس وارد معامله می‌شوند.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

اشباع خرید یا Overbought چیست و چه مواقعی رخ می‌دهد؟

نمونه ای از سطوح اشباع با استفاده از باند بولینگر

نحوه شناسایی نقطه اشباع خرید با RSI

تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط اشباع خرید محاسبات پیچیده‌ای را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. در دهه ۱۹۵۰ جورج لین اسیلاتور استوکاستیک را توسعه داد که حرکت‌های اخیر قیمت را بررسی کرده و تغییرات قریب الوقوع در مومنتوم و روند قیمت سهام را شناسایی می‌کند. این اوسیلاتور بعدها به پایه و اساس اندیکاتوری تبدیل شد که اندیکاتور پایه جهت شناسایی اشباع برای سهام است و امروزه به آن شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌گوییم. RSI با استفاده از فرمول زیر قدرت حرکات قبلی قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری می‌کند:

RSI=100-100/(1+RS)

در این فرمول پارامتر RS نسبت متوسط حرکت رو به بالا به رو به پایین را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ می‌رسد، نشان می‌دهد که قیمت سهام وارد منطقه اشباع خرید شده است و بازار باید با فشار نزولی در کوتاه مدت اصلاح شود. بسیاری از معامله‌گران برای تایید سیگنال RSI از کانال‌های قیمت مانند باندهای بولینگر استفاده می‌کنند. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ رسیده و قیمت به باند بالایی بولینگر اصابت کرد، تحلیلگران منتظر یک کاهش در سهام هستند.

نمونه ای از تشخیص اشباع با استفاده از RSI

در اینجا مثالی از یک نمودار با RSI بالای ۷۰ آورده شده است که نشان می‌دهد در اشباع‌خرید هستیم.

 اشباع خرید

اشباع خرید با اندیکاتور RSI

در نمودار بالا هنگامی که قیمت به اشباع فروش اندیکاتور RSI (زیر ۳۰) سقوط کرده پس از آن شاهد افزایش قیمت در ماه اکتبر بوده‌ایم. همین شرایط زمانی که قیمت به اشباع‌خرید رسیده و اندیکاتور RSI به بالای ۷۰ در ماه فوریه رفته صادق است. در اینجا نشان می‌دهد سهام یک اصلاح یا حرکت به سمت پایین خواهد داشت.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

اشباع خرید چیست

اشباع خرید یا Overbought در بورس به چه معناست؟

به شرایطی می‌گویند که اعتقاد بر این است که سطح فعلی قیمت، بالاتر از ارزش ذاتی یا منصفانه سهام است. به طور کلی اشباع خرید حرکت اخیر و کوتاه مدت قیمت سهام را توصیف می‌کند و این انتظار را منعکس می‌کند که بازار در آینده نزدیک، قیمت را اصلاح می‌کند. اشباع عموما از تحلیل تکنیکال تاریخچه قیمت سهام نتیجه می‌شود اما ممکن است گاهی از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده شود. عموما سهامی که در اشباع خرید است، شاید کاندیدای مناسبی برای فروش باشد.

نقطه مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است که در آن تصور می‌شود قیمت فعلی سهام کمتر از ارزش ذاتی آن است.

وقتی یک سهام تحت فشار مداوم رو به بالا قرار گرفته باشد و از نقطه نظر تحلیل تکنیکال منتظر یک اصلاح باشیم، گفته می‌شود که در منطقه اشباع خرید قرار داریم. روند صعودی ممکن است به دلیل اخبار مثبت در مورد شرکت یا صنعت یا بازار باشد. فشار برای خرید موجب افزایش قیمت سهم شود و می‌تواند قیمت را بسیار بیشتر از آنچه معامله‌گران انتظار دارند افزایش دهد در این زمان بسیاری از معامله‌گران این شرایط را اشباع خرید می‌نامند و انتظار برگشت قیمت را دارند.

اشباع خرید از نظر فاندامنتال

به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکت‌ها برای شناسایی قیمت مناسب برای یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده می‌کنند. اگر P/E سهام بالاتر از صنعت یا شاخص مربوط به خود باشد، ممکن است سرمایه‌گذاران ارزش آن را بیش از حد ارزیابی کرده و از خرید آن چشم‌پوشی کنند. این نوعی از تحلیل فاندامنتال است که از فاکتورهای اقتصاد کلان و صنعت جهت تعیین قیمت مناسب برای سهام استفاده می‌کند.

اشباع خرید از نظر تکنیکال

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران این امکان را داده است تا از اندیکاتورها برای پیش‌بینی قیمت سهام استفاده کنند. این اندیکاتورها قیمت، حجم و مومنتوم اخیر سهام را اندازه گیری می‌کنند. معامله‌گران با استفاده از ابزارهای تکنیکال سهم‌هایی را که در معاملات اخیر بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند، شناسایی کرده و از آنها به عنوان اشباع خرید یاد می‌کنند.

برخی از معامله‌گران از کانال‌های قیمتی مانند باند بولینگر (Bollinger Bands) برای کشف مناطق اشباع استفاده می‌کنند. وقتی قیمت به باند بالایی در باندهای بولینگر می‌رسد، احتمالا در منطقه اشباع خرید است.

نمونه ای از سطوح اشباع با استفاده از باند بولینگر

نحوه شناسایی نقطه اشباع خرید با RSI

تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط اشباع خرید محاسبات پیچیده‌ای را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. در دهه ۱۹۵۰ جورج لین اسیلاتور استوکاستیک را توسعه داد که حرکت‌های اخیر قیمت را بررسی کرده و تغییرات قریب الوقوع در مومنتوم و روند قیمت سهام را شناسایی می‌کند. این اوسیلاتور بعدها به پایه و اساس اندیکاتوری تبدیل شد که اندیکاتور پایه جهت شناسایی اشباع برای سهام است و امروزه به آن شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌گوییم. RSI با استفاده از فرمول زیر قدرت حرکات قبلی قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری می‌کند:

RSI=100-100/(1+RS)

در این فرمول پارامتر RS نسبت متوسط حرکت رو به بالا به رو به پایین را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ می‌رسد، نشان می‌دهد که قیمت سهام وارد منطقه اشباع خرید شده است و بازار باید با فشار نزولی در کوتاه مدت اصلاح شود. بسیاری از معامله‌گران برای تایید سیگنال RSI از کانال‌های قیمت مانند باندهای بولینگر استفاده می‌کنند. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ رسیده و قیمت به باند بالایی بولینگر اصابت کرد، تحلیلگران منتظر یک کاهش در سهام هستند.

نمونه ای از تشخیص اشباع با استفاده از RSI

در اینجا مثالی از یک نمودار با RSI بالای ۷۰ آورده شده است که نشان می‌دهد در اشباع‌خرید هستیم.

 اشباع خرید

اشباع خرید با اندیکاتور RSI

در نمودار بالا هنگامی که قیمت به اشباع فروش اندیکاتور RSI (زیر ۳۰) سقوط کرده پس از آن شاهد افزایش قیمت در ماه اکتبر بوده‌ایم. همین شرایط زمانی که قیمت به اشباع‌خرید رسیده و اندیکاتور RSI به بالای ۷۰ در ماه فوریه رفته صادق است. در اینجا نشان می‌دهد سهام یک اصلاح یا حرکت به سمت پایین خواهد داشت.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

اشباع فروش چیست؟

اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند

اشباع فروش چیست؟

اشباع فروش چیست؟

اصطلاح اشباع فروش (Oversold) به شرایطی اشاره دارد که در آن دارایی با قیمت پایین تری معامله شده است و پتانسیل جهش قیمت را دارد. اشباع فروش ممکن است برای مدت زیادی ادامه داشته باشد، بنابراین اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت حتما اتفاق خواهد افتاد. بسیاری از شاخص های تکنیکال سطوح اشباع فروش و اشباع خرید را مشخص می کنند. این شاخص‌ها ارزیابی خود را بر مبنای جایی که قیمت فعلی نسبت به قیمت‌های قبلی معامله می‌شود، قرار می‌دهند. همچنین می توان از شاخص های بنیادی برای ارزیابی احتمال اشباع فروش یک دارایی و انحراف آن از معیارهای ارزش معمولی استفاده کرد.

نکات مهم

  • اشباع فروش یک اصطلاح ذهنی است. از آنجایی که معامله گران و تحلیلگران همه از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند، برخی ممکن است یک دارایی را اشباع فروش شده ارزیابی کنند در حالی که برخی دیگر ارزیابی می کنند که سقوط آن دارایی هنوز ادامه دارد.
  • شرایط اشباع فروش ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین معامله گران محتاط قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت اولیه کاهش یابد و حرکت صعودی خود را آغاز کند.
  • شرایط اشباع فروش توسط شاخص‌های تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، نوسان‌گر تصادفی (stochastic oscillator) و همچنین سایر شاخص‌ها شناسایی می‌شود.
  • شاخص های بنیادی همچنین می توانند یک دارایی اشباع فروش شده را با مقایسه مقادیر فعلی و قبلی از نظر P/E و P/E شناسایی کنند.

اشباع فروش به شما چه می گوید؟

اشباع فروش برای یک معامله گر فاندامنتال به معنای آن است که یک دارایی بسیار کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود. تحلیلگران تکنیکال معمولا زمانی که یک سهم اشباع فروش را شناسایی کنند به تفسیر شاخص مراجعه می کنند. هر دو روش معتبر هستند، اگرچه هر دو گروه از ابزارهای مختلفی برای تعیین یک دارایی اشباع فروش شده استفاده می کنند.

اشباع فروش فاندامنتال

سهامی که از لحاظ فاندامنتالی در شرایط اشباع فروش قرار گرفته (یا هر دارایی) از نظر سرمایه گذاران کمتر از ارزش واقعی خود معامله می شود. اشباع فروش می تواند ناشی از اخبار بد در مورد شرکت مورد نظر، چشم انداز ضعیف شرکت در آینده، وضعیت نامطلوب صنعت، یا افت کلی بازار باشد.

معمولا، نسبت P/E یک شاخص رایج برای ارزش سهام است. تحلیلگران و معامله گران از نتایج مالی گزارش شده عمومی یا برآوردهای سود برای شناسایی قیمت مناسب یک سهم خاص استفاده می کنند. اگر P/E سهام به پایین محدوده تاریخی آن سقوط کند یا کمتر از میانگین P/E آن بخش باشد، سرمایه‌گذاران ممکن است سهام را کم ارزش‌گذاری شده در نظر بگیرند. این امر ممکن است یک فرصت خرید برای سرمایه گذاری بلند مدت باشد.

به عنوان مثال، سهامی که در طول تاریخ دارای P/E بین 10 تا 15 بوده و اکنون با P/E پنج معامله می‌شود، ممکن است سیگنال دهند که نگاه دقیق‌تری به شرکت داشته باشند. اگر شرکت همچنان قوی باشد، ممکن است سهام اشباع فروش شده و کاندیدای خرید خوبی باشد. با این حال، تحلیل دقیق تری لازم است، زیرا ممکن است دلایل خوبی وجود داشته باشد که چرا سرمایه گذاران دیگر مانند گذشته آن شرکت را دوست ندارند.

اشباع فروش تکنیکال

معامله گران همچنین می توانند از شاخص های تکنیکال برای تعیین سطح اشباع فروش استفاده کنند. یک شاخص تکنیکال فقط قیمت فعلی را نسبت به قیمت های قبلی مقایسه می کند و داده های بنیادین را در نظر نمی گیرد.

نوسانگر تصادفی جورج لین (George Lane)، حرکت های اخیر قیمت را برای شناسایی تغییرات در حرکت و جهت قیمت سهام بررسی می کند. شاخص قدرت نسبی قدرت پشت حرکت قیمت را در دوره اخیر، معمولاً 14 روز، اندازه گیری می کند.

شاخص قدرت نسبی زیر 30، به معامله گران سیگنال می دهد که احتمالا سهام اشباع فروش شده است. اساساً این شاخص می گوید که قیمت در یک سوم پایین تر از محدوده قیمت اخیر خود مثالی از اشباع خرید و فروش معامله می شود اما نمی گوید که قیمت فوراً افزایش می یابد. بسیاری از معامله گران قبل از خرید منتظر می مانند تا شاخص حرکت صعودی خود را اغاز کند زیرا اشباع فروش ممکن است مدت طولانی ادامه داشته باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است قبل از خرید سهام منتظر بماند تا شاخص قدرت نسبی اشباع فروش به بالای 30 برود. این موضوع نشان می دهد که قیمت اشباع فروش شده بود اما اکنون در حال افزایش است.

برخی از معامله‌گران از کانال‌های قیمت‌گذاری مانند باندهای بولینگر (Bollinger Bands) برای شناسایی مناطق اشباع فروش استفاده می‌کنند. در نمودار، باندهای بولینگر در مضربی از انحراف استاندارد سهام در بالا و پایین یک میانگین متحرک نمایی قرار دارند. وقتی قیمت به باند پایین می رسد، ممکن است اشباع فروش شود. یک بار دیگر، معامله گران معمولاً قبل از خرید منتظر می مانند تا قیمت دوباره افزایش یابد.

نمونه هایی از شاخص های اشباع فروش و شاخض های فاندامنتال

مثال نمودار قیمت را با دو شاخص در زیر آن نشان می دهد. شاخص بالا یک شاخص قدرت نسبی است و شاخص زیر آن P/E است.

در شاخص قدرت نسبی، فلش هایی قرار داده شده است که شاخص قدرت نسبی به زیر 30 کاهش یافته و سپس به بالای آن برمی گردد. اینها امتیاز خرید بر اساس بازیابی از شرایط اشباع فروش ممکن است. برخی از این سیگنال‌ها منجر به افزایش قیمت شدند، در حالی که برخی دیگر موجب ادامه کاهش قیمت برای مدتی بودند.

سطح اشباع فروش P/E بر اساس سهام متفاوت خواهد بود، زیرا هر سهم دارای محدوده P/E خاص خود است که تمایل دارد آن را طی کند. برای این سهام، خرید نزدیک به P/E 10 معمولاً فرصت خرید خوبی را فراهم میکند زیرا قیمت بالاتر می‌رود.

تفاوت بین اشباع فروش و اشباع خرید

اشباع فروش زمانی رخ دهد که یک دارایی در قسمت پایین‌تری از محدوده قیمت اخیر خود معامله شود یا بر اساس داده‌های بنیادی نزدیک به پایین‌ترین قیمت معامله شود. بدین ترتیب، اشباع خرید برعکس شرایط اشباع فروش اتفاق می افتد. زمانی که قیمت یک دارایی در قسمت بالایی محدوده قیمت اخیر خود معامله می شود، تفسیر شاخص تکنیکال اشباع خرید رخ می دهد. به همین ترتیب، تفسیر شاخص بنیادی اشباع خرید زمانی ظاهر می‌شود که دارایی در سطح بالای نسبت‌های بنیادی خود معامله شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید فروخته شود، بلکه فقط هشداری برای بررسی اتفاقات است.

محدودیت های استفاده

اشباع فروش به اشتباه توسط برخی از معامله گران به عنوان یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود. اما، بیشتر یک هشدار است. این موضوع معامله گران را آگاه میکند که یک دارایی در بخش پایین تر از محدوده قیمتی اخیر خود معامله می شود یا با نسبت بنیادی پایین تر از حد معمول معامله می شود. این موضوع به این معنی نیست که دارایی باید خریداری شود. بسیاری از سهامی که به ریزش خود ادامه می دهند، تا آخر عمر ارزان به نظر می رسند. این موضوع می تواند اتفاق بیفتد زیرا اکثر تفسیر های اشباع فروش بر اساس عملکرد گذشته است. اگر سرمایه گذاران، آینده ناخوشایندی را برای یک سهام پیش بینی کنند، ممکن است به فروش آن ادامه دهند، حتی اگر بر اساس استانداردهای تاریخی ارزان به نظر برسد.

حتی اگر سهام خرید مناسبی بنظر برسد، ممکن است قبل از اینکه قیمت صعودی شود، برای مدت طولانی در حالت اشباع فروش باقی بماند. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران مراقب تفسیر اشباع فروش هستند، اما سپس منتظر می مانند تا قبل از خرید بر اساس سیگنال اشباع فروش، قیمت افزایش یابد.

ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش

3 300x245 - ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش

اشباع خرید یا Overbought، به شرایطی می‌گویند که اعتقاد بر این است که سطح فعلی قیمت، بالاتر از ارزش ذاتی یا منصفانه سهام است. به طور کلی اشباع خرید حرکت اخیر و کوتاه مدت قیمت سهام را توصیف می‌کند و این انتظار را منعکس می‌کند که بازار در آینده نزدیک، قیمت را اصلاح می‌کند. اشباع عموما از تحلیل تکنیکال تاریخچه قیمت سهام نتیجه می‌شود اما ممکن است گاهی از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده شود. عموما سهامی که در اشباع خرید است، شاید کاندیدای مناسبی برای فروش باشد.

وقتی یک سهام تحت فشار مداوم رو به بالا قرار گرفته باشد و از نقطه نظر تحلیل تکنیکال منتظر یک اصلاح باشیم، گفته می‌شود که در منطقه اشباع خرید قرار داریم. روند صعودی ممکن است به دلیل اخبار مثبت در مورد شرکت یا صنعت یا بازار باشد. فشار برای خرید موجب افزایش قیمت سهم شود و می‌تواند قیمت را بسیار بیشتر از آنچه معامله‌گران انتظار دارند افزایش دهد در این زمان بسیاری از معامله‌گران این شرایط را اشباع خرید می‌نامند و انتظار برگشت قیمت را دارند.

نحوه شناسایی نقطه اشباع خرید با RSI

تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط اشباع خرید محاسبات پیچیده‌ای را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. در دهه ۱۹۵۰ جورج لین اسیلاتور استوکاستیک را توسعه داد که حرکت‌های اخیر قیمت را بررسی کرده و تغییرات قریب الوقوع در مومنتوم و روند قیمت سهام را شناسایی می‌کند. این اوسیلاتور بعدها به پایه و اساس اندیکاتوری تبدیل شد که اندیکاتور پایه جهت شناسایی اشباع برای سهام است و امروزه به آن شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌گوییم. RSI با استفاده از فرمول زیر قدرت حرکات قبلی قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری می‌کند:

در این فرمول پارامتر RS نسبت متوسط حرکت رو به بالا به رو به پایین را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ می‌رسد، نشان می‌دهد که قیمت سهام وارد منطقه اشباع خرید شده است و بازار باید با فشار نزولی در کوتاه مدت اصلاح شود. بسیاری از معامله‌گران برای تایید سیگنال RSI از کانال‌های قیمت مانند باندهای بولینگر استفاده می‌کنند. هنگامی که RSI به بالای ۷۰ رسیده و قیمت به باند بالایی بولینگر اصابت کرد، تحلیلگران منتظر یک کاهش در سهام هستند.

در اینجا مثالی از یک نمودار با RSI بالای ۷۰ آورده شده است که نشان می‌دهد در اشباع‌خرید هستیم.

e1613573307864 300x175 - ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش

در نمودار بالا هنگامی که قیمت به اشباع فروش اندیکاتور RSI (زیر ۳۰) سقوط کرده پس از آن شاهد افزایش قیمت در ماه اکتبر بوده‌ایم. همین شرایط زمانی که قیمت به اشباع‌خرید رسیده و اندیکاتور RSI به بالای ۷۰ در ماه فوریه رفته صادق است. در اینجا نشان می‌دهد سهام یک اصلاح یا حرکت به سمت پایین خواهد داشت.

اشباع خرید از نظر فاندامنتال

به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکت‌ها برای شناسایی قیمت مناسب برای یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده می‌کنند. اگر P/E سهام بالاتر از صنعت یا شاخص مربوط به خود باشد، ممکن است سرمایه‌گذاران ارزش آن را بیش از حد ارزیابی کرده و از خرید آن چشم‌پوشی کنند. این نوعی از تحلیل فاندامنتال است که از فاکتورهای اقتصاد کلان و صنعت جهت تعیین قیمت مناسب برای سهام استفاده می‌کند.

اشباع خرید از نظر تکنیکال

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران این امکان را داده است تا از اندیکاتورها برای پیش‌بینی قیمت سهام استفاده کنند. این اندیکاتورها قیمت، حجم و مومنتوم اخیر سهام را اندازه گیری می‌کنند. معامله‌گران با استفاده از ابزارهای تکنیکال سهم‌هایی را که در معاملات اخیر بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند، شناسایی کرده و از آنها به عنوان اشباع خرید یاد می‌کنند.

برخی از معامله‌گران از کانال‌های قیمتی مانند باند بولینگر (Bollinger Bands) برای کشف مناطق اشباع استفاده می‌کنند. وقتی قیمت به باند بالایی در باندهای بولینگر می‌رسد، احتمالا در منطقه اشباع خرید است.

1 300x169 - ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش

اشباع فروش یا Oversold به چه معناست؟

اصطلاح اشباع فروش به شرایطی گفته می‌شود که دارایی در قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی یا منصفانه‌اش معامله شود و پتانسیل بازگشت قیمت به بالا را داشته باشد. ممکن است سهام مدت‌ها در شرایط اشباع فروش باقی بماند، اشباع فروش به این معنی نیست که افزایش قیمت به زودی رخ خواهد داد. بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال می‌توانند سطوح اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهند. این اندیکاتورها ارزیابی خود را بر اساس قیمت حاضر نسبت به قیمت‌های پیشین انجام می‌دهند. همچنین می‌توان از مبانی فاندامنتال برای اینکه ببینید آیا دارایی زیر ارزش ذاتی خود معامله می‌شود یا خیر استفاده کنید.

اشباع فروش به شما چه می‌گوید؟

اشباع فروش برای یک معامله‌گر فاندامنتال به این معناست که دارایی زیر ارزش واقعی‌اش در حال معامله است. تحلیل‌گران تکنیکال معمولا وقتی در مورد اشباع فروش صحبت می‌کنند، یک اندیکاتور مدنظرشان است. البته هر دو روش معتبر است اگرچه دو گروه از مثالی از اشباع خرید و فروش ابزارهای مختلفی برای تعیین شرایط اشباع فروش استفاده می‌کنند.

اشباع فروش از نظر فاندامنتال

از نظر فاندامنتال اشباع‌فروش زمانی رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاران احساس کنند سهام (یا هر دارایی دیگر) زیر ارزش واقعی خود در حال معامله است. این کاهش ارزش می‌تواند در نتیجه اخبار ناخوشایند در مورد شرکت، چشم‌انداز ضعیف برای پیشرفت شرکت، عدم تمایل سرمایه‌گذاران به صنعت مورد نظر یا افت کل بازار باشد.

به طور سنتی، شاخص استاندارد ارزش سهام، نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکت‌ها برای شناسایی قیمت مناسب یک سهام خاص، عموما از نتایج گزارش یا برآورد درآمد آن شرکت استفاده می‌کنند. اگر P/E سهام به زیر دامنه تاریخی خود سهام برود یا به زیر P/E متوسط صنعت برسد، ممکن است سرمایه‌گذاران سهام را در حال اشباع‌فروش دیده و اقدام به خرید آن برای سرمایه‌گذاری بلند مدت کنند.

به عنوان مثال سهامی که در طول تاریخ در P/E بین ۱۰ تا ۱۵ معامله می‌شده است اگر به یکباره P/E این شرکت به ۵ برسد، این سیگنال به سرمایه‌گذاران ارسال می‌شود که نگاهی دقیق‌تر به بنیان‌های شرکت بیندازند. اگر شرکت هنوز قوی باشد، سهام ممکن است به اشباع‌فروش رسیده و یک گزینه خوب برای خرید باشد. اما باید تجزیه و تحلیل دقیقی انجام داد چراکه ممکن است دلیل خوبی وجود داشته باشد که سرمایه‌گذاران دیگر به شرکت علاقه‌مند نباشند.

اشباع فروش از نظر تکنیکال

معامله‌گران می‌توانند از اندیکاتورهای تکنیکال نیز برای تعیین سطوح اشباع‌فروش استفاده کنند. یک اندیکاتور تکنیکال تنها قیمت فعلی را با قیمت‌های پیشین مقایسه می‌کند و داده‌های بنیادین را در نظر نمی‌گیرد. شاخص مقاومت نسبی (RSI) حرکات قیمت را طی یک دوره اخیر (معمولا ۱۴ روزه) اندازه گیری می‌کند.

هنگامی که اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ سقوط می‌کند، به معامله‌گران این سیگنال صادر می‌شود که ممکن است سهام در منطقه اشباع‌فروش قرار گرفته باشد. این به معنای آن است که قیمت در یک سوم پایین‌تر از محدوده قیمتی اخیر خود در حال معامله است. هنگامی که قیمت وارد شرایط اشباع فروش شد، بسیاری از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا نشانه‌هایی از افزایش را مشاهده کنند چراکه قیمت بلافاصله افزایش پیدا نمی‌کند و ممکن است مدت‌ها طول بکشد تا روند صعودی آغاز شود. بعضی از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا RSI خط ۳۰ را رو به بالا بکشند و در آن زمان خرید می‌کنند.

همچنین بعضی دیگر از معامله‌گران از کانال‌های قیمت‌ مانند باندهای بولینگر برای ردیابی مناطق اشباع‌فروش استفاده می‌کنند. وقتی قیمت به باند پایین می‌رسد، احتمالا در منطقه اشباع فروش است. در این مورد نیز معامله‌گران ابتدا صبر می‌کنند تا قیمت دوباره شروع به افزایش کند سپس وارد معامله خرید می‌شوند.

نمونه‌هایی از اشباع فروش با استفاده از تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

2 300x144 - ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش

در نمودار بالا، قیمت یک سهام را با دو اندیکاتور در زیر آن مشاهده می‌کنید. اندیکاتور بالایی RSI و اندیکاتور پایینی P/E است.

تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش

اشباع ‌فروش شرایطی است که دارایی در پایین‎ترین سطح قیمتی اخیر خود معامله می‌شود یا بر اساس داده‌های فاندامنتال زیر قیمت ذاتی در حال معامله است در حالی که اشباع خرید دقیقا عکس این موضوع است. وقتی قیمت یک دارایی در بالای محدوده قیمتی اخیر مثالی از اشباع خرید و فروش خود در حال معامله باشد، گفته می‌شود که سهام در شرایط اشباع خرید است. باید توجه داشت که اشباع خرید یا فروش دستور ورود یا خروج از سهم را نمی‌دهند بلکه هشداری صادر می‌کنند تا قیمت را بیشتر بررسی کنید.

محدودیت‌های استفاده از اشباع فروش

بعضی از معامله‌گران به اشباع‌فروش به عنوان یک سیگنال خرید نگاه می‌کنند در حالی که این شرایط تنها یک هشدار است. این هشدار به معامله‌گران می‌گوید که سهام در زیر محدوده قیمت خود در حال معامله است. در بسیاری از مواقع پس از صدور سیگنال اشباع فروش، قیمت باز هم افت می‌کند. حتی اگر سهام یا دارایی ارزش بسیار بالایی داشته باشد، ممکن است پیش از آن که شروع به افزایش قیمت کند، تا مدت‌ها شاهد نزول قیمت سهم باشیم. به همین دلیل بسیاری از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا علائم حرکت قیمت را مشاهده کنند و سپس وارد معامله می‌شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.