الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟


با وجود همه شباهت‌های الگوی فرفره و دوجی، این دو الگو تفاوت‌هایی هم دارند که نباید نادیده گرفت.

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال - ۱۲ شهریور ۹۰

مجید حصاری
الگوهای برگشتی:
قسمت نهم- بدیهی است روندهایی که در بازار شکل می‌گیرند تا ابد ادامه نخواهد نداشت و در یک محدوده قیمتی تغییر مسیر خواهند داد، اما قبل از اینکه قیمت بخواهد تغییر الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ روند بدهد یعنی روند صعودی به روند نزولی و روند نزولی به روند صعودی تبدیل شود، اشکال و الگوهای خاصی در چارت و نمودار قیمت شکل می‌گیرد که به‌عنوان اخطار برگشت به حساب می‌آیند. این الگوها را الگوهای برگشتی می‌گویند.

مجید حصاری
الگوهای برگشتی:
قسمت نهم- بدیهی است روندهایی که در بازار شکل می‌گیرند تا ابد ادامه نخواهد نداشت و در یک محدوده قیمتی تغییر مسیر خواهند داد، اما قبل از اینکه قیمت بخواهد تغییر روند بدهد یعنی روند صعودی به روند نزولی و روند نزولی به روند صعودی تبدیل شود، اشکال و الگوهای خاصی در چارت و نمودار قیمت شکل می‌گیرد که به‌عنوان اخطار برگشت به حساب می‌آیند. این الگوها را الگوهای برگشتی می‌گویند.

همواره انتظار می‌رود روندها با یکی از این الگوها به کار خود خاتمه دهند. در ادامه به معرفی و بررسی این الگوها می‌پردازیم.
2- سقف دو قلو:
هنگامی که قیمت در انتهای یک روند صعود از ساختن سقف جدید ناکام می‌ماند در واقع یک شرط روند صعودی (تشکیل سقف بالاتر) زیر سوال رفته و نشان از عدم تمایل و قدرت بازار برای صعود بیشتر قیمت دارد و هنگامی که آخرین سطح حمایتی شکسته می‌شود تمایل و قدرت بازار برای فروش را نمایان می‌کند که می‌تواند یک فرصت معامله فروش یا بستن معامله خرید باشد. هدف این الگو برابر است با فاصله دو خط موازی.


در شکل زیر نمودار سهام شرکت ایران خودرو با نماد خودرو نمایش داده شده است که قیمت در انتهای یک روند صعودی بعد از تشکیل الگوی سقف دو قلو به روند صعودی خود خاتمه داده و شروع به ریزش کرده است.


۳- کف دوقلو:
این الگو دقیقا برعکس الگوی سقف دوقلو است در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و با شکست آخرین سطح مقاومتی تکمیل می‌شود.


نمودار زیر مثالی از الگوی کف دو قلو را نشان می‌دهد. این نمودار مربوط به شرکت پاکسان با نماد شپاکسا می‌باشد که قیمت در انتهای یک روند نزولی یک الگوی کف دوقلو شکل داده و سپس شروع به صعود کرده است.

بررسی جامع الگوی کف دو قلو و تفاوت آن با الگوی سقف دو قلو

بررسی جامع الگوی کف دو قلو و تفاوت آن با الگوی سقف دو قلو

در معامله الگوی کلاسیک کف دوقلو پیشنهاد می‌شود که حد سود را چند پیپ زیر مینیمم کف قیمتی دوقلو قرار داد. حد نهایی سود به اندازه ضلع کوچک W را امتداد داده و هدف قیمتی این الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ نوع از الگو را پیدا میکنیم. همانطور که در باشگاه پرورش مهارت های معامله گری به هنرورزان خاطر نشان می‌شود با در نظر گرفتن مدیریت ریسک وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به پاداش کمتر از ۱ به ۳ نشوید.

کف دو قلو نشان دهنده ی چه حرکتی هست؟در صورت تشکیل چه واکنشی را باید انتظار داشت؟

کف دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک قیمت در تحلیل تکنیکال می‌باشد. رویت آن در هر تایم فریم یکی از شروط تشکیل موقت کف قیمتی است. همانطور که میدانید هیچ کف یا سقفی در بازار دایمی نیست. دقت شود که گفته شد یکی از شروط می‌باشد. از این رو باید دلایل دیگر تکنیکال برای مجاب شدن به ورود به معامله را جستجو کرد.

آیا کف دوقلو برای اسکلپ مناسب هست؟ معمولا برای چه بازه هایی بهتر جوابگو هست؟

پیشنهاد می‌شود که این نوع نگاه را در کنار استراتژی چند زمانه ببینید. در استراتژی چند زمانه عنوان شد که بهتر است که حداقل ۳ بازه زمانی را دوشادوش هم ببینید. پیشنهاد می‌شود که کف دوقلو را در بازه زمانی بالادست خود به عنوان یکی از دلایل ورود داشته باشید.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis ) یک اصول معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری حاصل از فعالیت های معامله گری، مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات به کار می رود. تحلیل فنی با این فرض انجام می شود که فعالیت های معاملاتی در گذشته و تغییرات قیمتی یک اوراق بهادار می تواند شاخص ارزشمندی برای تحرکات قیمتی آن در آینده باشد.

در تحلیل تکنیکال، روند های صعودی و نزولی اغلب با یک الگوی قیمتی مشخص می شوند. طبق یک تعریف ثابت، الگوی قیمتی مجموعه ای از تحرکات قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ها مشخص می شود.

هنگامی که یک الگوی قیمتی تغییری را در خط روند نشان دهد، آن را به عنوان یک الگوی برگشتی یا (reversal pattern) می شناسیم. زمانی یک الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern) به وجود می آید که هنگام تشکیل شدن این الگو، روند پس از یک استراحت کوتاه به حرکت در جهت قبلی خود ادامه دهد. ولی لزوماً تمامی الگو های ادامه‌دهنده به ادامهٔ روند منجر نمی ‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا با تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال و مقایسه آن با الگوی سقف دوقلو، روش تشخیص آن را با ذکر مثال به شما آموزش دهیم. پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید.

فهرست عناوین مقاله:

در ادامه ویدیو آقای دکتر حامد آقاجانی (موسس آکادمی ترید سیر تا پیاز تکنیکال) به معرفی اجمالی الگوی کف دوقلو بعنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میپردازند.

تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال

الگوی کف دوقلو (double bottom) یک الگوی نموداری در تحلیل تکنیکال است که تغییر در روند و حرکت بازگشتی قیمت را توصیف می کند. این الگو قابلیت این را دارد که افت یک سهام یا شاخص، یک جهش، یک بازگشت به همان سطح بالا یا مشابه افت اولیه و در نهایت یک بازگشت قیمتی دیگر را توصیف کند. الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” است. دو سطح پایینی این الگو نشان دهنده محدوده حمایتی کف دوقلو هستند.

الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟

اکثر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که اولین روند نزولی در الگوی کف دوقلو باید ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به قیمت قبلی خود افت داشته باشد. در حالیکه دومین روند نزولی باید بین ۳ تا ۴ درصد از پایین ترین سطح روند قبلی تشکیل شود و حجم معاملات بعدی طبعا باید افزایش پیدا کند.

درست مثل بسیاری از الگو های نموداری، الگوی کف دوقلو برای تجزیه و تحلیل میان مدت تا بلند مدت از یک بازار مناسب است. در واقع، هرچه فواصل زمانی بین دو کف به وجود آمده در این الگو بیشتر باشد، احتمال درست بودن الگوی نموداری نیز بیشتر است.

برای این که صحیح بودن الگوی کف دوقلو تایید شود، حداقل یک مدت زمان سه ماهه برای تشکیل کف مناسب این الگو در نظر گرفته می شود. بنابراین بهتر است هنگام تحلیل بازار ها برای این الگوی خاص، از نمودار های قیمتی با داده های روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگرچه ممکن است این الگو در نمودار های روزانه قیمتی وجود داشته باشد، اما تشخیص اعتبار الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ الگوی کف دوقلو در هنگام استفاده از نمودار های قیمتی با داده های روزانه کمی دشوار است. زیرا قیمت در طول روز دچار نوسانات بسیاری شده است.

الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در قیمت سهام و شاخص ها پیروی می کند؛ و نشان دهنده برگشت قیمت و آغاز یک روند صعودی پر قدرت است. سپس، این الگو باید توسط داده های بنیادی بازار برای سهم مورد نظر و همچنین بخشی از صنعتی که این سهام به آن تعلق دارد و به طور کلی تاثیر آن در بازار تأیید شود.

اطلاعات بنیادی باید ویژگی های یک تغییر شرایط در آینده بازار را به ما نشان دهد. همچنین ، باید در هنگام شکل گیری این الگو، حجم قیمت کاملا کنترل شود. افزایش حجم الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ به طور معمول طی دو روند حرکت قیمتی رو به بالا در الگو رخ می دهد. این افزایش حجم نشان دهنده فشار قیمت صعودی است و به عنوان مهر تأییدی بر صحیح بودن الگوی کف دوقلو عمل می کند. آن هم به این دلیل که تمایل بازار برای افزایش قیمت سهام را نشان می دهند.

هنگامی که قیمت در حال بسته شدن در مرحله بازگشت قیمتی دوم قرار بگیرد و به بالاترین سطح اولین بازگشت قیمتی نزدیک شود، در حقیقت این اتفاق یک افزایش محسوس حجم همراه با داده های بنیادی است که نشان می دهد شرایط بازار برای یک روند جدید مناسب خواهد بود. در چنین شرایطی معامله گران باید حد ضرر یا stop loss خود را در ناحیه حمایتی الگوی کف دوقلو تعیین کنند . همچنین الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ هدف سود(profit target) این الگو مساوی با دو برابر فاصلهٔ قیمتی بین قیمت ورودی و محل قرارگیری حد ضرر است.

الگوی کف دوقلو- حرف W انگلیسی

نمونه ای از الگوی کف دوقلو

بیایید به یک نمونه تاریخی از الگوی کف دوقلو در نمودار قیمتی ودافون گروپ (Vodafone Group Inc) در نوامبر ۲۰۱۸ نگاهی بیندازیم. سهام ودافون( VOD ) پس از گزارش های خوب مالی فراتر از حد انتظار شرکت، بیش از ۹ درصد افزایش یافت. از همه مهم تر، مدیرعامل جدید با وجود تلاش برای مهار بدهی ۲۲ میلیارد دلاری این شرکت نشان داد که سود سهام Vodafoneبا امنیت بالا توزیع می شود.

از دید تحلیل تکنیکال، سهام وودافون یک الگوی کف دوقلو کوتاه مدت تشکیل داده بود که هدف صعودی تا قیمت ۲۱.۵۰ دلار داشت. شاخص های دیگر تکنیکالی هم این الگو را تأیید کردند. شاخص قدرت نسبی (RSI) با قیمتی معادل ۵۵.۰۰ دلار در همان محدوده باقی ماند، اما میانگین های متحرک همگرایی / واگرایی در اندیکاتور(MACD) در کراس اوور bullish باقی ماند که قدمت آن به اوایل ماه مربوط می شد.

تفاوت بین یک الگوی کف دوقلو و یک الگوی سقف دوقلو

قبل از بررسی تفاوت این دو الگو باید بدانیم که یک الگوی سقف دوقلو یا (double top)، زمانی به وجود می آید که قیمت سعی کند دو بار از محدوده مقاومتی الگوی سقف دوقلو رد شود. اگر قیمت موفق به گذر از این محدوده نشود، فشار فروش در بازار بیشتر شده و تعداد فروشندگان نسبت به خریداران افزایش می یابد.

الگو های کف دوقلو مخالف الگو های سقف دوقلو عمل می کنند. یک الگوی سقف دوقلو از دو الگوی قله گرد تشکیل می شود که اولین سقف قیمتی یک الگوی U وارونه را می سازد. بالاترین سطح قله گرد می تواند شاخصی برای شروع یک روند نزولی باشد؛ زیرا اغلب پس از یک افزایش صعودی در قیمت اتفاق می افتد. در الگوی سقف دوقلو، قسمت بالای سقف دوم معمولاً کمی زیر اولین سقف گرد قرار دارد که نشان دهنده محدوده مقاومت و ناتوانی سهم برای رسیدن به قیمت های بالاتر است.

یک قله گرد یک قله U معکوس شکل است که به آن “نعلبکی معکوس” هم می گویند. این قله بسیار گرد با کف صاف است.

الگوی سقف دوقلو به ندرت اتفاق می افتد و شکل گیری آن اغلب نشان دهنده این است که سرمایه گذاران به دنبال کسب آخرین سودشان از یک روند صعودی هستند. این الگو معمولاً منجر به ایجاد یک روند نزولی می شود که در آن معامله گران می توانند از فروش سهام در روند نزولی سود ببرند.

برای آشنایی با دیگر الگوهای قیمتی مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.

محدودیت های الگوی کف دوقلو

واضح است که اگر الگو های کف دوقلو درست و به موقع تشخیص داده شوند، تاثیر بسیار مهمی در تحلیل رفتار یک سهم خواهند داشت. با این وجود، اگر هم اشتباه تشخیص داده شوند می توانند ضرر های بسیاری برای معامله گران به دنبال داشته باشند. پس خیلی مهم است که قبل از اقدام به خرید و فروش یک سهم ابتدا نحوه تشخیص اصولی این الگو را آموخته و بعد دست به معامله بزنید.

نکته های کلیدی الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال

  • الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” انگلیسی در نمودار ظاهر می شود. این الگو دو سطح پایینی دارد که آن سطوح را به عنوان محدوده حمایتی الگوی کف دوقلو در نظر می گیرند.
  • مقدار پیش‌روی روندِ نزولی در این الگو باید در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از بالاترین سطحِ قیمتِ قبلی باشد؛ و دومین افت قیمتی باید در محدوده ۳ یا ۴ درصدی بالاتر و یا پایین ‌تر از افت قیمتی قبلی قرار بگیرد. البته دقت کنید که حجم معاملات برای آخرین حرکت صعودی قیمت در این الگو افزایش می یابد.
  • الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در نمودار یک سهام پیروی می کند و نشان دهنده بازگشت قیمتی و آغاز یک روند صعودی بالقوه است.

هیچ الگوی نموداری در معاملات رایج‌تر از double bottom یا double top نیست. در واقع، این الگو به‌قدری ظاهر می‌شود که به تنهایی ممکن است به عنوان مدرکی اثبات شود که عمل قیمت آن‌قدر که بسیاری از دانشگاهیان ادعا می‌کنند تصادفی نیست. نمودارهای قیمت به‌سادگی احساسات معامله‌گران را بیان می‌کنند و نشان‌دهنده آزمایش مجدد افراط‌های موقت است.

الگوی کف دوقلو یک الگو نمودار تحلیل تکنیکال ارز است. این الگو افت یک سهام یا شاخص یک بازگشت، به همان سطح یا مشابه با افت اولیه و در نهایت یک بازگشت مجدد را توصیف می‌کند.

الگوی کف دوقلو : الگوی بازگشتی و ارتباط آن با الگوی کف و سقف دوقلو

در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکل‌هایی روی نمودار هستند که در پیش‌بینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک می‌کنند. این الگوها به ما نشان می‌دهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوسانات و تغییراتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده تر هنگامی که قیمت پس از یک توقف، معکوس می‌شود، یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. الگوی کف و سقف دوقلو یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی در فارکس هستند.

الگوی سقف دوقلو چیست؟

این الگو یکی از معروف‌ترین و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی است. در الگوی سقف دوقلو، قیمت یک بار به سقف خود می‌رسد و دیگر نمی‌تواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یک‌روند نزولی پیدا می‌کند.

پس از مدتی روند نزولی متوقف می‌شود و بازار فارکس تلاش می‌کند که آن را به سطح مقاومت قبلی برساند و از این رو بار دیگر روند صعودی را در پیش می‌گیرد. متأسفانه باز هم بازار پس از کلی تلاش نمی‌تواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی می‌شود.

شما باید به‌قدری حرفه‌ای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایین‌تر از سقف اول قرار می‌گیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.پایین‌ترین سطح در الگوی سقف دوقلو، خط گردن نامیده می‌شود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دوقلو تکمیل نمی‌شود. زمانی می‌توانیم از وجود این الگو صحبت کنیم که خط گردن شکسته شود.

الگوی کف دوقلو : تحلیل

الگوی کف دوقلو و تحلیل آن

از دیدگاه تحلیل تکنیکال این سهام یک الگوی کف دوقلو (Double Bottom) را در بازهٔ زمانی کوتاه‌مدت به ثبت رسانده بود و هدف قیمتی روند روبه‌بالای آن در حدود ۵/۲۱ دلار بود.

دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی هم این الگو را تأیید کرده‌اند. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) در سطح سابق خود در محدودهٔ ۵۵ باقی ماند، اما اندیکاتور هم‌گرایی و واگرایی میانگین‌های متحرک (Moving Averages Divergence Convergence – MACD) همچنان فرم تقاطع روبه‌بالای خود (Up Cross) که از اول این ماه شکل‌گرفته بود را حفظ کرده بود.

الگوی کف دوقلو : اعتبار و نقض آن

الگوها همیشه آن‌طور که می‌خواهیم عمل نمی‌کند. به تصویر زیر دقت کنید:

الگوی کف دوقلو ، اعتبار و نقض آن

در نمودار بالا یک الگوی کف دوقلو با کندل‌هایی با سایه‌های بلند تشکیل شده و تمام ویژگی‌های یک الگوی کف دوقلوی مناسب را داشته است. قیمت از خط گردن عبور می‌کند، بالای آن تثبیت شده، اما نتوانسته به هدف قیمتی خود برسد و بعد از کمی بازی بالای خط گردن، آن را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است. حتی قیمت به کمتر از حد ضرر ما نیز رسیده است. در این استراتژی یک ایراد بزرگ وجود دارد و آن هم محل در نظر گرفتن حد ضرر یا همان stop loss است.

پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.

درصد خطای الگوی کف دوقلو

دو ایراد بزرگ در این الگو وجود دارد که باعث به خطر افتادن سرمایه ما می‌شود که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم: زمانی که می‌خواهیم یک موقعیت معاملاتی بگیریم، مهم‌ترین نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که میزان ریسک به ریوارد ما چقدر است. یعنی طی این معامله، نسبت سودی که به دست می‌آوریم به ضرر احتمالی ما چقدر است؟

همان‌طور که دیدید در این استراتژی حد ضرر ما زیر آخرین کف در نظر گرفته می‌شود و هدف قیمتی (حد سود) ما نیز به‌اندازه ارتفاع کف تا خط گردن است.

یعنی مقدار ضرر و سود احتمالی ما در نقطه‌ای که وارد موقعیت خرید می‌شویم، با هم برابر است. درحالی‌که عقل حکم می‌کند در چنین معامله‌ای با این میزان ریسک وارد نشویم. هر چه میزان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی ما بیشتر باشد، ورود به معامله منطقی‌تر می‌شود.

ایراد دوم الگوی کف دوقلو مربوط به زمان ورود به معامله است. این استراتژی ما را دیر وارد معامله می‌کند.یعنی چیزی حدود نصف سود از دست رفته و ما تازه وارد معامله می‌شویم.

الگوی کف دوقلو : استراتژی و دریافت سیگنال خرید و فروش

زمانی که خط گردن (NL) شکسته و قیمت بالای آن سطح تثبیت شد، می‌توانیم برای گرفتن موقعیت خرید، اقدام کنیم. هدف قیمتی ما (Target Price)، به اندازه فاصله کف‌ها تا خط گردن است.

شکست خط گردن

در تصویر فوق ابتدا دنبال دو کف هم‌تراز در انتهای یک روند نزولی می‌گردیم. در انتهای موج X تا A، دو کف هم‌تراز پیدا می‌کنیم؛ کف اول A و کف دوم C.

سطح B خط گردن ما در نظر گرفته می‌شود، چون قیمت به آن سطح واکنش نشان داده، پس فعلاً نقش یک سطح مقاومتی را ایفا می‌کند. در این حالت حد ضرر ما کمی پایین‌تر از کف C در نظر گرفته می‌شود.

فراموش نکنید باید بررسی کنیم که آیا طول موج‌ها، ارتفاع آن‌ها و فاصله زمانی، با شرایطی که بالاتر گفتیم هم‌خوانی دارند یا خیر. در این مثال: فاصله بین دو کف برابر با ۲۴ روز است. ارتفاع کف‌ها تا خط گردن، ۲۳ درصد ارتفاع روند نزولی قبلی بوده است. هدف قیمتی ما به اندازه ارتفاع کف‌ها تا خط گردن است.

الگوی کف دوقلو : تعریف حد ضرر یا سود مناسب در این الگو

در معامله الگوی کف دوقلو پیشنهاد می‌شود که حد سود را چند پیپ زیر حداقل کف قیمت الگو قراردهید. حد نهایی سود را به اندازه ضلع کوچک W امتداد داده و هدف قیمتی این نوع از الگو را پیدا می‌کنیم. با در نظر داشتن مدیریت ریسک، وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به سود کمتر از ۱ به ۳ نشوید.

الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوهای سقف دوقلو و کف دوقلو زمانی شکل می‌گیرند که حرکات یک دارایی شبیه به حرف W (کف دو قلو) یا M (سقف دو قلو) باشند. این الگوها در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند تا حرکات قیمت یک دارایی را تشریح کنند. می‌توانید این الگوها را در برنامه معاملاتی خود داشته‌ باشید تا بتوانید در زمان تشکیل این الگوها از آن در معاملات خود کسب سود کنید.

  • بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
توضیحات بیشتر درباره الگوی سقف و کف دوقلو

این دو الگو زمان زیادی طول می‌کشد، تا شکل بگیرند و به دلیل این‌که قیمت همیشه شبیه W یا M حرکت نمی‌کند ممکن است این الگوها به شکل ایده‌آلی تشکیل نشوند. زمانی که به دنبال این الگوها هستید بهتر است به خاطر داشته‌باشید که کف‌ها و سقف‌ها ممکن است در نقاط یکسانی تشکیل نشوند.

الگوهای کف و سقف دو قلو از تشکیل پیاپی دو کف و سقف تشکیل می‌شوند. بهتر است این الگوها را در کنار دیگر اندیکاتورها استفاده کنید چون الگوهای کف و سقف به راحتی می‌توانند شکست جعلی یا سیگنال‌های اشتباه بازگشت روند را به ما بدهند.

الگوی سقف دوقلو

تشکیل دو الگوی پی در پی بازگشتی با قله می‌تواند الگوی سقف دو قلو را تشکیل دهد. الگوی اول بازگشتی الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ قله اول، شکلی شبیه به U برعکس دارد. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و معمولا سیگنال بازگشت روند به نزولی را به ما می‌دهد. الگوی سقف دو قلو نیز معمولا همین سیگنال بازگشت روند به نزولی را به ما می‌دهد. برای تشکیل الگوی سقف دو قلو، دومین قله معمولا پایین‌تر از سقف قله اول تشکیل می‌شود که نشان‌دهنده این است روند صعودی خسته شده (قدرتش کاهش یافته) و به مقاومتی رسیده است. الگوی سقف دو قلو به ندرت شکل می‌گیرد. تشکیل الگوی سقف دو قلو به خریداران این سیگنال را می‌دهد که سیوسود کنند و از معامله خرید خود خارج شوند. سقف‌های دوقلو معمولا منجر به بازگشت روند به نزولی می‌شوند که معامله‌گران می‌توانند با فروش سهام در روند نزولی نیز سود کنند.

سقف و کف دوقلو

الگوی کف دوقلو

شکل الگوی کف دو قلو و همچنین حرکت قیمت بعد از تشکیل این الگو، دقیقا بر عکس الگوی سقف دو قلو است. تشکیل الگو کف دو قلو معمولا با الگوی تشکیل یک کف (که شکلی شبیه به U) دارد آغاز می‌شود. تشکیل این الگو اولین سیگنال بازگشت قیمت به روند صعودی است. الگوی کف دو قلو معمولا در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. تشکیل دو کف، باعث تشکیل الگوی کف دو قلو می‌شود. از تشکیل این الگو می‌توان این برداشت را کرد که معامله‌گران در تلاش هستند تا در آخرین حرکت قیمت به سمت محدوده حمایتی بتوانند بیشترین سود را کسب کنند.
کف دو قلو معمولا به معنی بازگشت روند و آغاز روند صعودی است که به معامله‌گران فرصتی می‌دهد تا وارد معامله خرید الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ شوند و از روند صعودی نهایت استفاده را ببرند. استراتژی معاملاتی بعد از تشکیل الگوی کف دو قلو این است، که وارد معامله خرید شوید و از افزایش قیمت دارایی کسب سود کنید.

سقف و کف دوقلو

محدودیت‌های الگوهای سقف و کف دوقلو

این دو الگو در صورتی که درست تشخیص داده شوند، می‌توانند الگوهای قوی و موثری باشند. البته از طرف دیگر تشخیص غلط این الگوها می‌تواند برای معامله‌گران بسیار زیان‌ده و مخرب تمام شود. به همین دلیل معامله‌گران باید بسیار با صبر و دقت تصمیم بگیرند.
برای مثال تفاوت فاحشی بین یک الگوی سقف دو قلو معتبر و نامعتبر وجود دارد. الگوی سقف دو قلو معتبر الگوی تکنیکالی به شدت قوی است که قیمت یک دارایی یا سهام بعد از تشکیل این الگو می‌تواند روند نزولی به شدت قوی داشته‌باشد. با این حال ضروری است که صبور باشید و نقاط مقاومتی مهم را پیدا کنید تا الگوی سقف قیمتی دوقلو معتبری را بتوانید پیدا کنید. اگر برای تشخیص الگو سقف دو قلو تنها به تشکیل دو قله قیمتی پشت سر هم اکتفا کنید ممکن است الگو را اشتباه تشخیص دهید و زودتر از موعد از معامله خرید خود خارج شوید.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

الگوی فرفره (Spinning) چیست و چطور به کمک تحلیل‌گران می‌آید؟

الگوی فرفره

الگوی فرفره از جمله کندل ‌استیک‌هایی است که از آن برای تعیین بازگشت یک سهم و بررسی و پیش‌بینی روند آینده‌ حرکت آن استفاده می‌شود.

علی‌رغم اینکه این الگو مانند الگوی دوجی یک الگوی خنثی است، می‌تواند تاثیر بسیار مهمی در تصمیم‌گیری خریداران و فروشندگان داشته باشد.

در این الگو قیمت باز شدن و بسته‌شدن نزدیک به هم است و کندل‌های بالایی و پایینی تقریبا با هم تقارن دارند و متناسب با یکدیگرند.

وقتی بازار با الگوی فرفره مواجه شود به این معنی است که خریداران و فروشندگان حاضر در بازار در برابر عرضه و تقاضا دودل هستند یا هنوز تصمیمی نگرفته‌اند

هرچقدر تعداد این الگوهای فرفره در کنار هم بیشتر باشد، نشان‌دهنده این است که این تصمیمی و دودلی در بازار بیشتر است.

ازآنجایی‌که رفتار این الگو شباهت زیادی به رفتار الگوی دوجی دارد، به این الگو، الگوی دوجی فرفره هم گفته می‌شود. نکته مهمی که برای بررسی الگوی فرفره باید در نظر داشته باشید این است که تنها فرفره‌هایی که در کف‌ها و سقف‌ها شکل می‌گیرند مهم هستند.

بنابراین الگوهای فرفره‌ای که در طی این روند شکل گرفته می‌شود را نادیده بگیرید و فقط به ابتدا و انتها توجه کنید. همچنین شباهت فرفره با دوجی به معنی یکسان بودن آنها نیست!

در حالت ایده‌آل، این دو کندل باید طولی مشابه، بدنه کوتاه و تفاوت کمی بین قیمت باز و بسته‌شدن داشته باشند.

آیا اطلاعات بیشتری درباره روند الگوی فرفره و اهمیت آن برای بررسی حرکت بازار دارید؟ اگر شناخت کاملی از این الگو ندارید و در حال یادگیری بیشتر بازار و کسب دانش بیشتر برای موفق‌تر شدن در بازار هستید، ادامه این مطلب را بخوانید.

شکل‌گیری الگوی فرفره

الگوی فرفره ( Spinning Top ) زمانی در بازار و روند حرکت یک سهم شکل می‌‌گیرد که خریداران قیمت را در یک بازه زمانی معین بالا ببرند و فروشندگان در همان دوره زمانی، الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ قیمت را پایین بیاورند.

وقتی با وجود این تفاوت قیمت‌ها، همچنان قیمت پایانی بسیار نزدیک به قیمت باز شدن سهم باشد، الگوی فرفره در بازار اتفاق افتاده است.

بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتی‌که کندل بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره می‌توانند نشانه‌ای از برگشت بالقوه قیمت باشند.

کندل‌های یک الگوی فرفره می‌تواند بالا یا پایین بروند (نسبت به سایه)، اما قیمت پایانی و ابتدایی همیشه نزدیک به هم است.

همان‌طور که اشاره کردیم، الگوهای فرفره در بازار نشان‌دهنده عدم تصمیم‌گیری سهام‌داران یک سهم یا بازار است. کندل‌ استیک‌های بلند در بالا و پایین حرکت سهم نشان می‌دهد که تفاوت زیادی بین قیمت باز و بسته شدن وجود ندارد.

الگوی قرقره

بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتی‌که شمع بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره می‌توانند نشانه‌ای از برگشت بالقوه قیمت باشند.

الگوی فرفره در بازارهای گاوی و خرسی

الگوی‌ فرفره در بازارهای گاوی قیمت را به سمت بالاتر می‌برند و در بازارهای خرسی قیمت به پایین‌ترین رده خود می‌رسد.

حتی با وجود چنین روند حرکتی، باز هم قیمت پایانی نزدیک به همان قیمت بازگشایی در هر دو بازار گاوی و خرسی است. اگر این الگو به دنبال افزایش یا کاهش قیمت اتفاق بیفتد، می‌تواند نشانه‌ای برای برگشت احتمالی قیمت سهم یا کریپتو محسوب شود.

گاهی اوقات الگوهای فرفره به وجود آمده در روند حرکت سهم، ممکن است نشانه تغییر قابل‌توجهی باشد. برای مثال، فرفره‌ای که در بالای یک‌روند صعودی رخ می‌دهد، می‌تواند از بازار خرسی خبر دهد. این اتفاق به ما می‌گوید سهام‌داران و سرمایه‌گذاران بازار گاوی درگیر سردرگمی شده‌اند و هر آن ممکن است روند بازار به‌طورکلی معکوس شود.

درست در شرایط مشابه، وقتی فرفره بالا در پایین یک‌روند نزولی قرار می‌گیرد، نشان می‌دهد که بازار خرسی هم از کنترل خارج شده و هر لحظه ممکن است بازار تبدیل به یک بازار گاوی شود. درهرصورت، روند حرکتی این فرفره‌ها نقش مهمی در بررسی و تعیین بازار دارند.

همان‌طور که یک فرفره صعودی یا نزولی درباره آغاز روند جدید در بازار خبر می‌دهد، کندل بعدی در الگوی فرفره، تاییدیه این حرکت است.

اگر معامله‌گری معتقد باشد که فرفره بالا پس از روند صعودی می‌تواند منجر به برگشت به سمت نزولی شود، کندل بعدی که باید حرکت آن را دنبال کند، کاهش پیدا کرده و قیمت هم کم می‌شود. اگر این‌طور نباشد، برگشت تایید نمی‌شود و معامله‌گر باید منتظر سیگنال معامله الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ دیگری باشد.

اگر فرفره در یک محدوده اتفاق بیفتد، این نشان می‌دهد که بلاتکلیفی معامله‌گران هنوز در بازار وجود دارد و این محدوده احتمالاً تا مدت‌زمان دیگری پابرجا خواهد بود.

می‌توان گفت ک ندل‌های بعدی و پایین‌تر معمولا تاییدی برای روند و تحلیلی است که تحلیل‌گران از بازار به دست آورده‌اند.

انواع الگوی فرفره

اگر تا این بخش از بررسی الگوی فرفره همراه بورسینس بوده باشید، متوجه شدید که دو بخش اصلی و مهم الگوی فرفره شروع و پایان آن و فرفره‌های بالا و پایین است.

به فرفره بالا، فرفره سقف، نزولی یا Spinning top هم گفته می‌شود. فرفره کف یا پایین فرفره صعودی و Spinning Bottom است.

برای آشنایی بیشتر با این دو نوع فرفره، ویژگی هرکدام از آنها را به‌صورت جداگانه بررسی می‌کنیم:

فرفره سقف (Spinning top)

فرفره سقف در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد و از الگوهای نزولی بازگشتی است.

این کندل به طور بالقوه می‌توان نشانه کاهش خریداران و به همان نسبت، نشانه‌ای برای افزایش قدرت فروشندگان باشد. رنگ کندل در الگوی فرفره سقف اهمیتی ندارد. به این معنی که الزاماً فرفره سقف سبز نیست و حتی می‌توان یک کندل قرمز را هم به‌عنوان الگوی فرفره بالا شناسایی کرد.

تا زمانی که این الگو تایید نشده باشد، نمی‌توان به‌درستی اطلاعاتی که نشان می‌دهد اعتماد کرد. کندل تایید در الگوی فرفره بالا، کندلی قرمزرنگ است که قیمت بسته‌شدن آن پایین‌تر از بدنه الگوی فرفره سقف است. شکل‌گرفتن فرفره سقف در مقاومت‌ها هم می‌تواند تایید دیگری برای تغییر روند و شروع یک‌روند صعودی در سهم یا کریپتو باشد.

اگر بین بدنه کندل تایید با بدنه فرفره سقف فاصله یا وقفه افتاده باشد، می‌توان اعتبار بیشتری برای الگو قائل شد.

الگوی فرفره بالا نشان‌دهنده عدم تصمیم‌گیری در بین گاوها و خرس‌ها است. در نظر داشته باشید که این الگو در بازارهای پرطرفدار، چه دارای روند صعودی باشد و چه روند نزولی را طی کند، بسیار قوی تر است. هنگامی که این الگو در یک بازار متلاطم اتفاق می‌افتد، سیگنالی برای نشان‌دادن عدم وضوح عملکرد سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در بازار محسوب می‌شود.

مثال زیر تصویر دقیق‌تر و کامل‌تری از شکل‌گرفتن فرفره سقف در انتهای روند صعودی و مقاومت استاتیکی به شما نشان می‌دهد.

مثال برای الگوی سقف فرفره

فرفره کف (Spinning Bottom)

فرفره کف یک الگوی صعودی از نوع بازگشتی است. این الگو در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد.

فرفره کف نشانه افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان به میزان برابر است. مانند الگوی فرفره سقف، رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد.

فرفره کف نیاز به کندل تایید دارد تا تحلیل‌گران بتوانند از روند تغییر مطمئن شوند. کندل تایید در الگوی فرفره کف کندلی سبز رنگی است که قیمت بسته‌شدن آن بالاتر از بدنه الگوی فرفره کف است. شکل‌گرفتن فرفره در حمایت‌ها هم می‌تواند تایید دیگری بر تغییر روند و شروع یک‌روند صعودی باشد.

مثال زیر تغییر روند و حرکت شارپ الگوی فرفره کف در انتهای روند نزولی را نشان می‌دهد:

مثال برای الگوی کف فرفره

ظهور الگوی فرفره و تعادل جدید در سهم

در یک‌روند صعودی یا نزولی قوی، چرخش بالا نشان می‌دهد که تعادل جدیدی از نیروها در مورد قیمت سهم یا کریپتو به وجود آمده است.

برخلاف الگوها و اندیکاتورهای دیگر که در آنها یک طرف بر بازار مسلط است و قیمت را به سمت دلخواه خود سوق می‌دهد، در الگوی فرفره و فرفره سقف می‌توان متوجه شد که طرف مقابل بازار درحال‌رشد بوده اما نتیجه کوتاه‌مدت این اتفاق نامشخص است.

در نتیجه، مانند تمام الگوهای کندال، نقش کندل بعدی در این الگو هم مهم است.

در صورت معکوس شدن، کندل کنار صفحه الگوی فرفره باید خلاف روند غالب باشد، درحالی‌که برای الگوهای دیگر، تحلیل‌گران به دنبال کندلی هستند که در همان جهت حرکت می‌کند تا تأیید کند که روند قیمت هم در همان جهت ادامه دارد.

مثال برای بررسی کندل‌های فرفره

نمودار بالا چندین حرکت از الگوی فرفره را نشان می‌دهد. اولین مورد، در سمت چپ، پس از کاهش قیمت کوچک رخ داده است. به دنبال آن یک کندل پایین آمده که نشان‌دهنده کاهش بیشتر قیمت است. مجدد قیمت کمی پایین‌تر می‌رود، اما سپس به سمت بالا حرکت می‌کند.

اگر معاملات را بر اساس کندل انجام دهید، می‌توانید برنامه منعطف‌تری برای مدیریت سرمایه و ریسک دارایی‌های خود داشته باشید، زیرا کندل استیک‌های الگوی فرفره راهنمای خوبی برای شناسایی ریسک‌‌ها و فرصت‌های بازار است.

معمولا چرخش‌هایی که در این الگو اتفاق می‌افتد، بلاتکلیفی فعلی بازار را نشان می‌دهند. زیرا قیمت همچنان به سمت پایین حرکت می‌کند. بعد از کندل دوم و با بررسی الگوی فرفره بعدی، معمولا اندازه کندل سوم در مقایسه با کندل‌های اطراف آن بسیار بزرگ‌تر است. این نشان می‌دهد که حرکت سهم یک پیشروی را تجربه کرده و به دنبال آن یک کندل بزرگ پایین آمده است.

حرکت بعدی، حرکت معکوسی است که به معنی کاهش قیمت است. با کاهش قیمت، یک الگوی فرفره دیگر شکل گرفته است. در نهایت، حرکت سهم با یک مکث کوتاه به پایان می‌رسد و کندل بعدی به روند کاهشی خود ادامه می‌دهد.

بررسی این مثال‌ها و نمونه‌هایی که از نحوه تحلیلی الگوی فرفره وجود دارد، نشان‌دهنده اهمیت و تاثیر این الگو برای شناسایی حرکت سهم یا ارز است.

تفاوت الگوی فرفره با سایر الگوهای کندلی

همان‌طور که قبلا ذکر شد، شکل الگوی فرفره بسیار شبیه به الگوی کندل دوجی است.

هر دو دارای کندل‌هایی هستند که بالاتر و پایین‌تر امتداد پیدا می‌کنند و به‌عنوان الگوهای خنثی در نظر گرفته می‌شوند. بدیهی است زمانی که ردپای یک الگوی فرفره یا دوجی را در پایان حرکت سهم ببینید، به‌راحتی می‌توان انتظار برگشت سهم را هم داشته باشید.

الگوی دوجی

الگوی دوجی هم مانند الگوی فرفره یک الگوی کندل استیک رایج است.

رایج بودن این الگوها به این معنی است که آنها در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال بهترین کاربرد و اطلاعات را در اختیار تحلیل‌گران می‌گذارند. به‌عنوان‌مثال، معامله‌گران ممکن است قبل از انجام معامله بر اساس فرفره، به اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک همگرایی – واگرایی (MACD) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) برای نشانه‌های برگشت نگاه کنند.

اندیکاتورها یا سایر اشکال تجزیه‌وتحلیل، مانند شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای کارآمدی برای کمک به تصمیم‌گیری بر اساس الگوهای کندلی هستند.

تفاوت الگوی فرفره و الگوی دوجی

با وجود تمام شباهت‌هایی که بین دو الگوی فرفره و دوجی وجود دارد، نمی‌توان چشم روی تفاوت‌های این دو الگو بست.

طبق چیزی که در کندل‌های الگوی فرفره تا اینجا دیدید، می‌بینید که کندل‌های دوجی سایه کوتاه‌تری دارند و تقریبا بدون بدنه هستند.

این در حالی است که کندل‌های فرفره دارای سایه‌های بلندتری هستند که به دو طرف کشیده می‌شوند و بدنه آنها نیز طولانی‌تر است.

تفاوت الگوی دوجی و فرفره

با وجود همه شباهت‌های الگوی فرفره و دوجی، این دو الگو تفاوت‌هایی هم دارند که نباید نادیده گرفت.

البته ذکر این نکته هم ضروری است که اگر در بررسی‌ها و تحلیل‌های خود نتوانید الگوی دوجی را از فرفره تشخیص دهید، مشکل‌ساز نیست. آنچه مهم است این است که هر دوی این الگوهای کندلی پیامی مبنی بر عدم تصمیم‌گیری در بین خریداران و فروشندگان دارند.

نحوه معامله در الگوی دوجی و الگوی فرفره هیچ تفاوتی با معاملات دیگر کندل‌ها ندارد. ازآنجایی‌که این دو الگوی به‌عنوان یک الگوی کندلی ساده در نظر گرفته می‌شوند، ممکن است در نمودار‌های یک ساختار فرفره سقف را ببینید، پس آماده باشید تا جزئیات استراتژی معاملاتی خود را طبق این حرکت به‌روزرسانی کنید.

فرفره‌ها و دوجی‌ها هر دو نشان‌دهنده عدم تصمیم‌گیری هستند. هر دو الگو به طور مکرر رخ می‌دهند و گاهی اوقات برای هشدار دادن به عقب‌گرد پس از یک حرکت قیمت قوی استفاده می‌شوند. هر دو نوع کندل به‌شدت به تایید متکی هستند.

جمع‌بندی

کندل‌های فرفره جزء روش‌های عادی تحلیل بازار هستند.

به این معنی که نمی‌توان به اطلاعات آنها به‌عنوان تنها مرجع اتکا کرد و لازم است تحلیل‌ها و اطلاعاتی که از این الگو به دست می‌آید در کنار الگوهای دیگر و ابزارهای تحلیلی پیشرفته‌تر باشد. ازآنجایی‌که دارایی‌ها اغلب دوره‌های بلاتکلیفی دارند، این موضوع کاملاً منطقی است.

الگوی فرفره‌ اغلب زمانی اتفاق می‌افتند که قیمت از قبل به سمتی حرکت می‌کند یا روند حرکتی آن در شرف شروع است. با وجود تمام کاربرد‌های این الگو، محدودیت‌هایی وجود دارد که برای تکمیل این بحث و در بخش پایانی باید به آن اشاره کنیم.

برای مثال فرفره در مورد پیش‌بینی روند حرکت معکوس در بازار کاربرد دقیقی ندارد. بسیاری از الگوهای فرفره منجر به برگشت نمی‌شوند. اگر چه برای استفاده از اطلاعات این الگو تایید آن لازم است، اما حتی با تایید هم هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت سهم در جهت جدید و پیش‌بینی شده ادامه دهد.

معامله در زمان تشکیل یک الگوی فرفره هم می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. زیرا کندل می‌تواند از بالابه‌پایین بسیار بزرگ باشد. ارزیابی پتانسیل پاداش یک معامله تاپ چرخان نیز دشوار است زیرا الگوی کندل استیک هدف قیمت یا برنامه خروج را ارائه نمی‌دهد. معامله‌گران باید از الگوها، استراتژی‌ها یا شاخص‌های دیگر کندل استیک استفاده کنند تا یک خروجی سودآور پیدا کنند.

در پایان می‌توان گفت الگوی فرفره هم درست مانند الگوی‌های دیگر باید در کنار تحلیل‌ها و بررسی‌های مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این الگو به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند به تنهایی مرجع معتبری برای تعیین حرکت سهم و استراتژی سرمایه‌گذاران باشد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:

الگوی کلاسیک چیست و چه کاربردی دارد؟

الگوی کلاسیک چیست و چه کاربردی دارد؟

در این مقاله، قصد داریم با الگوی کلاسیک و انواع آنها که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند، آشنا شویم. برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی، روش‌های مختلف و متعددی وجود دارند. اما بعضی از معامله گران از نوسانات و شاخص‌ها استفاده می کنند، در حالی که بعضی دیگر تنها حرکت قیمت را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند.

نمودارهای شمعی یا کندلی نمایی کلی از نوسانات قیمت در طول زمان ارائه می‌دهند. ایده اصلی در پس این روش آن است که با بررسی عملکرد قیمت در گذشته، می‌توانیم به الگوهای تکرار شونده‌ای پی ببریم. بسیاری از معامله‌گران از نمودارهای شمعی در بازار فارکس، رمز ارزها و سهام استفاده می‌کنند. به مجموعه‌ای از رایج‌ترین این الگوها، الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال گفته می‌شود. بسیاری از معامله‌گران این الگوها را به عنوان شاخص‌هایی معتبر برای انجام معاملات در نظر می‌گیرند. به دلیل این که الگوهای کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نیستند، اثربخشی آنها به تعداد شرکت‌کنندگان در بازار وابسته است.

الگوهای نموداری

زمانی که بازار روندی صعودی دارد، قیمت‌ها به طور نوسانی (با اوج و فرودهای متناوب) افزایش می‌یابند. در مقابل، در بازارهای نزولی نیز، قیمت‌ها با اوج و فرودهای متناوب، رو به کاهش می‌روند. زمانی که بازار در محدوده معاملاتی تثبیت می‌شود، چه اتفاقی روی می‌دهد؟ در این حالت، قیمت‌ها بدون هیچ روند خاصی در نوسان هستند. در اینجا، تفاوتی ندارد که در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار می‌شوید. حرکات قیمت به صورت کلی از الگویی تکراری تبعیت می‌کند. این الگوهای تکراری همان الگوهای نموداری هستند که برای پیش‌بینی روند قیمت مورد استفاده قرار الگوی کف دوقلو چه محدودیت‌هایی دارد؟ می‌گیرند.

معامله‌گران خِبره این الگوهای قیمت را بررسی می‌کنند تا پیش از ورود به معامله، دیدگاه خوبی در مورد سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معامله‌گران نشان می‌دهند که در مرحله بعدی، روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد داشت یا کاملا معکوس خواهد شد. علاوه بر این، الگوهای قیمت به معامله‌گران کمک می کنند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین نمایند. به طور کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد که نمودارهای سهام در یکی از این دو نوع متمایز قرار می گیرند:

الگوهای بازگشتی در پایان روند و زمانی دیده می‌شوند که بازار قصد تغییر جهت دارد. برای مثال، بعد از یک روند صعودی طولانی قیمت، ممکن است بازار فرسوده شده و روند نزولی قیمت آغاز شود. معامله گران معمولاً زمانی از الگوهای برگشتی استفاده می‌کنند که بازار تغییر جهت می‌دهد.

پیدایش الگوهای ادامه‌دهنده حاکی از آن است که قیمت‌ها به روند فعلی خود ادامه می‌دهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش یافته، استراحت کرده، پولبک زده و سپس بالا می‌روند. معامله‌گران از الگوهای بازگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود بهره می‌برند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.